مردم از شورای شهر نظرآباد، کار می خواهند نه برگزاری جلسات جنجالی
خبرگزاری ایرنا: امام جمعه نظرآباد با انتقاد از عملکرد شورای اسلامی این شهر گفت: اختلاف نظرها بین اعضای شورای اسلامی شهر مردم را خسته کرده است . حجت الاسلام علی اکبر وثوقی روز یکشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: مردم با مراجعه به دفتر امام جمعه عنوان می کنند که دو سال از فعالیت دور چهارم شورای اسلامی شهر نظرآباد می گذرد اما فعالیت موثری از سوی این شورا مشاهده نشده است. وی اظهار کرد: مردم علت اصلی کار نکردن اعضای شورای شهر نظرآباد را به وجود اختلافات شخصی، گروهی و جناحی در بین اعضاء می دانند که واقعیت دارد.
امام جمعه نظرآباد بیان کرد: مردم حق دارند از نمایندگانی که با رای آنان به شورای اسلامی شهر را پیداه کرده بپرسند که چرا در این شهر اثری از برنامه ریزی برای خدمات عمرانی و توسعه ای دیده نمی شود در حالی که شهر با کمبودهای زیادی روبرو است. وی گفت: اگر اعضای شورای اسلامی شهر نظرآباد به خواسته های مردم گوش نکنند در واقع نشانه آن است که از اعتماد مردم سواستفاده کرده اند.وی، وحدت، همدلی، همراهی و همفکری را در بین اعضای شورای اسلامی شهر نظرآباد ضروری دانست و یادآورشد: مردم به هر کدام از اعضای شورا که انتخاب شده اند اعتماد کرده اند پس آنان باید پاسخ این اعتماد مردم را با کار و تلاش بدهند. وثوقی ادامه داد: مردم شهر نظرآباد از اعضای شورای شهر کار می خواهند نه برگزاری جلسات جنجالی برای تسویه حساب های شخصی، گروهی و جناحی، پس لازم است که اعضای شورای شهر به تذکرات گوش دهند و برای مردم کار کنند. وی گفت: چندین بار در جلسات خصوصی و از تریبون نماز جمعه به صورت شفاف و سربسته به اعضای شورای شهر نسبت به عمومی شدن اختلافاتشان و فراموش کردن وظایفی که در برابر مردم دارند هشدار داده شده اما نتیجه ای که نشانه تغییر رفتاری و فکری در آنان باشد تاکنون دیده نشده است. شهر نطرآباد در 45 کیلومتری غرب کرج مرکز استان البرز قرار دارد.
نابودی باغ های شهر نظرآباد - 1
نابودی باغ های شهر نظرآباد - 2
در جلسه نقد کتابش شناختمش
محمّدابراهیم خلیلی متولّد سال 1335 شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز است. تاکنون دوازده کتاب از ایشان به چاپ رسیده که عنوان تعدادی از آنها به این شرح است: مدیران و بایدها: نگاهی از منظر اعتقادی بر نحوه عمل و رفتار انسانی در عرصه مدیریت سازمانی؛ نقش مدیریت در زیر مجموعه وزارت کشور؛ مدیریت از نوع دیگر؛ سکوت جرس ها؛ مدیران برجسته؛ صفات مربیان: برداشتی از فرمایشات گوهربار امام علی علیه السلام؛ رهبری و مدیریت؛ آب زنید راه را (مجموعه مقالات در حوزه فرهنگ و دین)؛ مدیران مقدّم (تحلیل رفتار).
در سال های جوانی به جهت همشهری بودن، با ایشان کم و بیش مأنوس بودم اما در واقع، شخصیتش را بیشتر در جلسه نقد یکی از کتابهایش شناختم. سال 1387 وقتی شهردار شهر جدید هشتگرد بود، کتابی به دست چاپ سپرد با عنوان «سکوت جرس ها (8 کتاب)». موضوع این کتاب - علیرغم دیگر کتابهایش که بیشتر مدیریتی است - درباره منش و سیره اهل بیت علیهم السلام است. جلسه نقد این کتاب به همّت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ در فرهنگ سرای امام علی علیه السلام شهر هشتگرد برگزار شد. اداره آن جلسه - که از جوانه های نقد و بررسی کتاب در شهرستان ساوجبلاغ به شمار می رود - به بنده سپرده شد. در آغاز، نکاتی کوتاه درباره آداب نقد کتاب عرض کردم. پس از آن حاضران که بیشتر از اعضای انجمن های فرهنگی و هنری شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد بودند شروع به نقد کتاب کردند. در آن نشست، بعضاً حرف های سست و غیر روشمندی هم در نقد کتاب گفته شد. من به هنگام فرود آمدن تیغ تیزِ نقد بر پیکر کتاب «سکوت جرس ها»، در چهره آقای خلیلی دقّت می کردم. ایشان با شکیبایی و آرامش، همه حرف های منتقدان را شنید و دست آخر ضمن پذیرش نقدهای وارده، درباره نقدهای غیر منصفانه هم توضیحاتی داد. ایشان پشت موضوع مذهبی کتابش مخفی نشد و از جایگاه قدرت با ناقدان جوان سخن نگفت. من در پایان جلسه، روحیه نقدپذیری ایشان را تحسین کردم. آن جلسه دارای این پیام بود که می توان در مقام قدرت بود و سخن های حق دیگران را هم شنید. می توان آداب و ادب هر مقامی را از هم تفکیک کرد. این یادداشت را وقتی می نویسم که ایشان دیگر شهردار کلان شهر رشت نیست.
جهت استحضار آقا شیخ مفید کیایی نژاد
روز سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 طرح سه فوریتی توقّف مذاکرات هسته ای با هشتاد امضا تقدیم هیات رییسه مجلس شورای اسلامی شد. حجت الاسلام شیخ مفید کیایی نژاد نماینده مردم شهرستان های ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان از جمله امضاکنندگان این طرح است. من همان روز خبر آن را بدون هیچ تحلیلی در وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» قرار دادم. در جست و جوهای بعدی با تعجّب دریافتم که آقای کیایی نژاد در گفت و گو با سایت اپوزیسیون «روزآنلاین» به مدیریت نوشابه امیری و همسرش هوشنگ اسدی درباره چرایی امضای خود بر پای طرح سه فوریتی توقّف مذاکرات هسته ای توضیحات مفصلّی داده است. این گفت و گو با عنوان جهت دار «نماینده مجلس: بازوی ولایت را گرفتیم به امریکا دهن کجی کنیم» منتشر شده است! پرسش بنده از آقای کیایی نژاد این است که چرا با سابقه سه دوره نمایندگی مجلس و مسئولیت های نظارتی و امنیّتی همانند رییس گزینش سازمان صدا و سیما، رییس عقیدتی و سیاسی سازمان حفاظت اطلاعات ارتش و... و پس از این همه هشدار باز هم می رود و با یک رسانه شناخته شده اپوزیسیون مقیم فرانسه مصاحبه می کند! اجازه می خواهم بگویم جداً از شما بعید بود. فهرست مسئولیت های نماینده ساوجبلاغ و طالقان را اینجا بخوانید.
مصاحبه کننده با آقای کیایی نژاد، فاطمه طیری قاضی، معروف به فرشته قاضی متولّد سال 1355 در آذرشهر تبریز است. این روزنامه نگار ورزشی نویس پس از مدّتی سیاسی نویس شد و با خروج از کشور، ابتدا به آمریکا و بعدها به لندن سفر کرده و همکاری گسترده ای را با سایت روزآنلاین آغاز کرد. در اینجا بیشتر با فرشته قاضی آشنا شوید و مصاحبه غافلگیر کننده وی و همکارش با سعید حدادیان (مدّاح معروف) و امیر محبیّان (فعّال سیاسی اصولگرا) را در اینجا و اینجا بخوانید.
نماینده ساوجبلاغ طرح توقف مذاکرات هسته ای را امضا کرد
طرح سه فوریتی توقف مذاکرات هسته ای با 80 امضا صبح سه شنبه (22 اردیبهشت 1394) تقدیم هیات رییسه مجلس شورای اسلامی شد. حجت الاسلام شیخ مفید کیایی نژاد نماینده مردم شهرستان های ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان از جمله امضاکنندگان این طرح است. به گزارش خبرگزاری ایرنا، جواد کریمی قدوسی از نمایندگان جبهه پایداری در مجلس گفت: این طرح با امضا 80 نماینده تقدیم هیات رییسه شد. در متن این طرح سه فوریتی که توسط کریمی قدوسی در میان خبرنگاران توزیع شده، آمده است: این طرح دفاع اسلامی و انقلابی و قانونمند از عزت، عظمت، هویت، شخصیت و اقتدار ملت ایران در طول ادامه مذاکرات هسته ای است که با 80 امضا با استناد به بند 3 ماده 160 آیین نامه داخلی به هیات رییسه مجلس تقدیم شده است.
اسامی امضاکنندگان این طرح به شرح زیر است: 1 - جواد کریمی قدوسی 2- محمدرضا آشتیانی 3- حسین علی حاجی دلیگانی 4- حسن کامران 5- سید محمود نبویان 6- سید حسین ذوالنور 7- حبیب آقاجری 8- نصرالله پژمان فر 9- موسی احمدی 10- اسماعیل کوثری 11- ابراهیم آقامحمدی 12- سید مرتضی حسینی 13- حسین طلا 14- روح الله حسینیان 15- سید علی طاهری 16- علی اصغر زارعی 17- حمید رسایی 18- موسی غضنفرآبادی 19- ابوالفضل ابوترابی 20- بیژن نوباوه 21- مهدی عیسی زاده 22- روح الله بیگی 23- محمدحسین قاضی زاده 24.زهره طبیب زاده نوری 25- مرتضی آقاتهرانی 26- سید حسین نقوی حسینی 27- علیرضا سلیمی 28- محمدرضا امیری 29- علی کائینی 30- روح الله عباسپور 31- مهدی کوچک زاده 32- احمد سالک 33- سید علی محمد بزرگواری 34- ابوالقاسم خسروی سهل آبادی 35- مفید کیایی نژاد 36- فرهاد بصیری 37- بهرام بیرانوند 38- دخیل عباس زارع زاده 39- احمد آریایی نژاد 40- ابوالقاسم جراره 41- محمدابراهیم محبی 42- قاسم جعفری 43- سید شکر خدا موسوی 44- محمد حسین قربانی 45- سید مهدی هاشمی 46- سید مهدی موسوی نژاد 47- علیرضا منظری توکلی 48.حجت الله سوری 49- فرج الله عارفی 50- محمدجواد نظری مهر 51- سید محمد علی موسوی 52- علی ایرانپور 53- محمد تقی توکلی 54- کارن خانلری 55- محمود شکری 56- شهروز افخمی 57- رجب رحمانی 58- فاطمه آلیا 59- سید مسعود میرکاظمی 60- محمداسماعیل سعیدی 61- حسین فتاحی 62- ناصر سودانی 63- علیرضا خسروی 64- حسین محمدزاده 65- سید محمد بیاتیان 66- یوناتن بت کلیلا 67- روبرت بیگلریان 68- محمدعلی پورمختار 69- محمدحسین میرمحمدی 70- محمدرضا پورابراهیمی 71- احمد سجادی 72- محسن بیگلری 73- عبدالله تامینی 74- عبدالله سامری 75- بهلول حسینی 76- الیاس طاهری 77- محمد سیروزی 78- سعید زمانیان 79- مراد هاشم زهی 80- علی نعمت چاردولی.
در ستایش صلح و سرزنش خشونت
امروز صبح (7 اردیبهشت 1394) طبق عادت واژه «ساوجبلاغ» در 24 ساعت گذشته را در اینترنت جست و جو کردم. دو خبر کاملاً متضاد بالا آمد. اوّل متن آن دو خبر را بخوانید:
- خبر اوّل: ابوالفضل عبیدی مدیرکل پیشین میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان البرز از تشکیل موزه صلح در شهرستان ساوجبلاغ خبر داد و گفت: موزه شهدای موجود در این شهرستان به موزه صلح تغییر پیدا می کند (خبرگزاری تسنیم).
- خبر دوّم: دعوای دو خانواده در شب چهارشنبه آخر سال 93 در روستای سُرخاب شهرستان ساوجبلاغ با قتل پایان گرفت. در پی نزاع و درگیری دسته جمعی منجر به قتل فردی به نام «ت.ل» ماموران به انجام تحقیقات از اشخاص شرکت کننده در منازعه و تحقیقات میدانی پرداختند که مشخص گردید درگیری بین چهار نفر بوده است و کلیه متهمین را تحت بازجویی قرار دادند که در نهایت یکی از متهمان به زدن چند ضربه با چوب به سر مقتول اعتراف نمود. در ادامه با پیگیری وضعیت جسمی یکی از متهمین که در بیمارستان تحت درمان بود و پس از بهبود وضعیت جسمانی اش و ترخیص از بیمارستان به طور جداگانه تحت بازجویی قرار گرفت که ابتدا سعی در انکار و کتمان حقیقت داشت اما بعد از چندین مرحله بازجویی لب به اعتراف گشود. متهم در اعترافتش اذعان داشت: در شب درگیری ابتدا جرّ و بحث لفظی بین دو نفر از طرفین نزاع در جلوی درب منزلمان آغاز شد و من به جهت جدا کردن و پا درمیانی جلو رفتم که یکی از طرفین دعوا با چاقو حمله ور شد و در همین حین عمویش هم با چاقو به سمت ما یورش آورد. وی افزود: در ادامه پدرانشان هم وارد درگیری شدند که عموی یکی از طرفین، پدرم را با چاقو زد، من به سمتش رفته و چاقو را از او گرفتم که دستش زخمی شد و در همین حین یکی از آن دو به سمت من حمله ور شده و دو ضربه چاقو به سینه و گردن من زد که روی زمین افتادم و او نیز بر روی سینه ام نشست و می خواست مرا بکشد اما چاقویی را که از دست عمویش گرفته بودم را در شکمش فرو کرده و او را نقش بر زمین کردم و سپس چند ضربه هم از بغل به پشتش زدم. سرتیب دوّم ستاد پاسدار کامرانی صالح فرمانده انتظامی استان البرز درباره این خبر به باشگاه خبرنگاران گفت: نظریه پزشکی قانونی علّت فوت را ضربات متعدد چاقو تعیین کرده است (باشگاه خبرنگاران جوان). ادامه مطلب...
ساوجبلاغ پژوهی، گزارش تاریخی زیر را به بحث می گذارد
واقعیت، استقرای ناقص یا غرور قجری؟
«سفرنامه ناصری» تألیف میرزا نصرالله طباطبایی دیبا ملقّب به «ناصرالسلطنه» (1281- 1352ق) است. دکتر رسول جعفریان این سفرنامه را در سال 1390 تصحیح کرده و از طریق انتشارات کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی به چاپ رسانده است. نگارنده این سفرنامه از کارگزاران دولت قاجاری و وزیر خالصه جات و زراعت مظفرالدین شاه است که در سال 1317ـ 1318ق در 37 سالگی عزیمت حج کرد و این سفرنامه را نگاشت. سفرنامه حاضر در واقع دو سفرنامه است. یکی سفرنامه مکّه، دیگری سفرنامه فرنگ، آن هم در یک سال. وی در سفرنامه مکّه، از پیاده شدن در بندر ینبع تا سوار شدن به کشتی در جدّه را می نویسد و در سفرنامه اروپایی از رفتن به بلغارستان تا بازگشت به دربند و از آن جا به تبریز را شرح می دهد. مقایسه این دو سفرنامه در واقع مقایسه تعریفی و توصیفی دو جامعه متفاوت است که بسیار مهم و قابل توجّه است. ادامه مطلب...
اشاره: «دکتر سیّدمحمّد قدیری اصلی» در تماس با خط ارتباطی روزنامه اطلاعات، نسبت به بخش دوّم مقاله ماه شب های تار به شرح زیر واکنش نشان داده است. این درحالی است که بنده در یادداشت نام و نسب نسیم شمال این مساله را توضیح داده ام. در ضمن اشرف الدین برغانی قزوینی فرزند شیخ عبدالله برغانی مشهور به آقاعبدالله امام جمعه و نوه شیخ محمّدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث است.
پسر شیخ، پسر سید!؟
در ضمیمه فرهنگی روز چهارشنبه در شرح احوال آیت الله شیخ محمّدتقی برغانی معروف به شهید ثالث اشتباه فاحشی صورت گرفته است. در این مطلب آقامحمّد امام جمعه (پدر نسیم شمال) پسر شهید ثالث خوانده شده است، در صورتی که اینگونه نیست، می دانیم که سیّد اشرفالدین قزوینی یا گیلانی سیّد بوده و عمامه سیاه داشته است در صورتی که آیت الله شیخ محمّدتقی برغانی همان گونه که از نامش پیدا است سیّد نبوده و آقامحمّد امام جمعه نمی توانسته پسر او باشد، تصحیح بفرمایید.
دکتر سیّدمحمّد قدیری اصلی
(روزنامه اطلاعات، چهارشنبه 27 اسفند 1393، ش 26120، ص 9).
درباره نام و نسب نسیم شمال
در شماره 26108 روزنامه اطلاعات (13 اسفند 1393) مقاله ای با عنوان «نام های مانا مطبوعات ماندگار» به قلم دکتر محمّدجعفر محمّدزاده سرپرست و سرویراستار دانشنامه مطبوعات ایران به چاپ رسیده که در آن، چهار نشریه نامدار ایران یعنی «صوراسرافیل»، «نسیم شمال»، «گل آقا» و «توفیق» معرفی شده است. نویسنده محترم، در معرفی اشرف الدین برغانی قزوینی مدیر روزنامه نسیم شمال (چاپ رشت و تهران) به منابعی استناد کرده که با تسامح و عدم پژوهش، از کنار نام و نسب واقعی نسیم شمال عبور کرده اند. این در حالی است که نسیم شمال (یا به قول نویسنده مقاله، سیّد اشرف الدین گیلانی قزوینی) به جهت فقر ناشی از اختلافات خانوادگی در تقسیم ارث، تا مدتّ ها نام و نسب واقعی خود را مخفی نگه داشته بود. ادامه مطلب...
خودمان را به خواب زده ایم!
وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: آقای مهدی اصل زعیم از فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد است که هم اکنون جهت تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی در کشور هند به سر می برد. ایشان با ارسال یادداشت زیر، دلسوزانه نسبت به یادداشت انتقادی «به نام تشیع، به کام بهاییت!» به نشانیhttp://128askari.parsiblog.com/Posts/637 :/ واکنش نشان داده است. این وبلاگ با هدف دامن زدن به گفت و گوهای فرهنگی، متن کامل یادداشت ایشان را منتشر می کند و از دیدگاه های دیگر خوانندگان گرامی در این باره استقبال می کند.
تحقیق و تفحص درباره مرگ چهارصد گوسفند پرخور !
در بایگانی روزنامه اطلاعات 41 سال پیش (سه شنبه 24 شهریور 1349 برابر با 13 رجب 1390، 15 سپتامبر 1970) به خبری برخوردم که بسیار عجیب و مشکوک به نظر می رسید. در روز روشن 400 گوسفند زبان بسته بر اثر مصرف «گندم» سقط شده اند. همانگونه که می دانید «گندم» و «مرگ ناگهانی» هیچ ارتباطی به هم ندارند. بر همین مبنا «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» پس از گذشت 41 سال با تشکیل گروه تحقیق و تفحص می خواهد با به جان خریدن خطرات احتمالی، علت واقعی مرگ گوسفندان قریه هشتگرد را کشف کند. ساوجبلاغی های گرامی محض رضای طرفداران حقوق حیوانات، با این وبلاگ همکاری نمایند تا حقایق آشکار شود. نخست متن خبر روزنامه اطلاعات را بخوانید و سپس دست به کار شوید و تحقیق نمایید. امیدواریم که با روشن شدن واقعیت ها، زمستان برود و روسیاهی برای زغال بماند! منتظر ابراز نظر شما می مانیم.
روزنامه اطلاعات: «چهارصد رأس گوسفند به علت خوردن خوشههای گندم، در هشتگرد ساوجبلاغ از بین رفتند! خبرنگار ما در هشتگرد گزارش داد: این گوسفندان متعلق به دو نفر به اسامی آقایان ستارخان و نادرخان تودهزعیم بودند. گوسفندان هنگامی که در مزرعه گندم متعلق به آقای مهندس لشگری مشغول تعلیف بودند، بعلت افراط در خوردن خوشههای گندم یکی پس از دیگری تلف شدند!»