سفارش تبلیغ
صبا ویژن


 

 

 

چرا زنان اجازه ورود به این روستای مرموز را ندارند؟

Published on: 2023/7/23 19:46 IRST

 

اهالی روستای مرموز «ایستا» در طالقان، غرب تهران، اجازه ورود هیچ زنی را به روستای خود نمی‌دهند. این روستا که یکی از مرموزترین مکان‌های ایران محسوب می‌شود، در استان البرز قرار دارد و در آن سبکی از زندگی قاجاریه و دور از مدرنیته جریان دارد. کسانی که به طالقان سفر می‌کنند عمدتاً دوست دارند از طبیعت زیبای این شهرستان دوست‌داشتنی دیدن کنند و به همین خاطر روستای ایستا نیز به عنوان یکی از جذابیت‌های طبیعی طالقان بین مردم مشهور است . با این حال این روستای ییلاقی و زیبا مردمانی دارد که به دور از هیاهوی شهر، در انزوای مطلق زندگی می‌کنند و هیچ زن و وسیله ارتباطی را به جمعشان راه نمی‌دهند. گفته می‌شود هیچ کس از اتفاقات داخل قلعه‌‌ روستا خبر ندارد. اهالی ایستا که با نام‌های ترک‌آباد، فانوس‌آباد یا منتظران طالقان نیز شناخته می‌شود کسی را به جمع خود راه نمی‌دهند و با بیرون از قلعه نیز ارتباط نگرفته‌اند. هیچ کس تا حالا ندیده عضوی از آنان بیرون بیاید یا در جایی دیگر دیده شود.

ایستایی‌ها اجازه ورود بانوان به روستای خود را نمی‌دهند و از استفاده از هرگونه وسایل مدرن پرهیز می‌کنند. گفته می‌شود اهالی این روستا متمولند و از طریق فروش زمین‌های پدری‌شان در تبریز روزگار می‌گذرانند. همچنین گران‌ترین اسب‌ها در این روستا پرورش داده می‌شود. با این حال اهالی ایستا شناسنامه ندارند، جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی‌آیند و هیچ‌گونه خدمات دولتی را دریافت نمی‌کنند. با این عزلت‌گزینی و انتخاب زندگی رهبانی، هاله‌ای از شایعات و سخنان عجیب را در اطراف خود پراکنده‌اند. اهالی بومی طالقان هم به درستی نمی‌دانند اینان از کجا آمده‌اند و چه مرام و مسلکی دارند. گفته می‌شود اهالی این روستای مرموز تمامی مایحتاج‌شان را تا آن‌جا که مقدور باشد از امکانات خود تهیه می‌کنند. از خورد و خوراک تا وسایل زندگی. عمده سازه‌هایشان کار دست است. ایستایی‌ها به اندازه نیاز خود کشاورزی می‌کنند و برای تأمین گوشت و پروتئین خود گاو، گوسفند و طیور پرورش می‌دهند. این روستایی‌ها حتی برای حمل و نقل و سواری نیز از اسب استفاده می‌کنند. گفته می‌شود تا چند سال پیش به راحتی می‌توانستند آنان را دیده که سوار بر اسب یا درشکه و گاری در «شهرک» تردد می‌کنند ولی مدتی است که به دلیل شلوغی طالقان، اهل روستا، کم‌تر با این وسایل داخل شهر می‌آیند. این افراد معتقدند هر چه کم‌تر به جامعه بیرون خود و دیگران محتاج بوده و در تعامل باشیم، شانس نجات‌شان بیش‌تر است.شنیده‌ها حاکی از آنند که ساکنان ایستا در اصل ترک‌زبان و از مقلدین میرزا صادق مجتهد تبریزی هستند. این روستا از سمت شمال با الموت و مازندران و از سمت جنوب با فشگلدره و ساوجبلاغ همسایه است.

 

 


 

این گزارش در خبرگزاری العین

 

درباره خبرگزاری العین

خبرگزاری العین در سال 2015 تاسیس و در ابتدای سال جاری میلادی به شرکت سرمایه گذاری جهانی رسانه‌ IMI منطقه تجارت آزاد ش.خ.م (مقر اصلی آن در ابو ظبی- امارات متحده عربی قرار دارد) واگذار شده است. هدف خبرگزاری العین پیشگامی در زمینه روزنامه‌نگاری دیجیتال در سطح جهان است و برای رسیدن به این هدف، مخاطبان خود را به زبان های عربی، انگلیسی، فارسی، ترکی و فرانسوی مورد خطاب قرار می دهد.


 


نوشته شده در  پنج شنبه 04/3/8ساعت  10:30 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

هیچ چیز در روستای ایستا عجیب و مرموز نیست...


گزارش دیدار مدرسان شیعه شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب از روستای ایستای طالقان

   18 اردیبهشت 1404 

 

دانشکده شیعه شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب قم در راستای ارتقاء و روزآمدی دانش اساتید و اعضای هیئت علمی دانشکده اقدام به برگزاری اردوی دو روزه به شهرستان طالقان نمود. در این سفر دو روزه که از صبح روز پنج شنبه 18 اردیبهشت 1404 آغاز و تا پایان عصر روز جمعه به طول انجامید اساتید و اعضای هیئت علمی دانشکده شیعه شناسی به همراه مدیران دانشکده حضور داشتند. بازدید از بیت تاریخی مرحوم آیت الله طالقانی، منطقه منتظران ظهور امام عصر (عج) - (معروف به ایستا و ترک‌آبادی‌ها)، زیارت امام‌زاده واجب التعظیم حضرت هارون بن موسی الکاظم (علیهما السلام) و حضور برخی از اساتید دانشکده در روستاهای گلیرد، زیدشت، حسنجون و کولج پایین و ایراد سخنرانی در باب معارف اهل بیت (علیهم السلام) به مناسبت شب میلاد ثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) از برنامه های فشرده این سفر بود.

 

بیت تاریخی حضرت آیت الله طالقانی(ره)

خانه آیت الله طالقانی از جاهای دیدنی طالقان در استان البرز و از آثار ملی ایران است و در روستای گلیرد قرار دارد.خانه آیت‌الله طالقانی از خانه‌های تاریخی مشهور و از اماکن دیدنی طالقان است که در اردیبهشت 1377 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. این خانه بعدها به‌ موزه‌ای تبدیل شد که به نمایش بخشی از کتاب‌ها و وسایل شخصی آیت‌الله طالقانی اختصاص داشت. خانه آیت‌الله طالقانی در مرکز روستای گلیرد و در ضلع شمال شرق مسجد در شهرستان طالقان استان البرز قرار دارد. طبق تابلویی که در منزل آیت‌الله طالقانی نصب شده، این عمارت متعلق به «میرمصطفی» جد آیت‌الله طالقانی بوده است و بیش از 150 سال قدمت دارد. در واقع، این خانه مربوط به دوره قاجار است. در خانه طالقانی، علمای مشهوری چون «ثقه‌الاسلام سید مصطفی»، «آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن» و «آیت‌الله مجاهد سید محمود» زندگی کرده‌اند که هر یک از مفاخر جهان اسلام و تشیع بودند. این مکان بر حسب تاکید آیت‌الله طالقانی به‌مدت 20 سال محل تعلیم و تربیت دانش‌آموزان مردم فقیر روستای گلیرد و روستای مجاور آن بود. خانه آیت‌الله طالقانی از لحاظ حضور در صحنه‌های مختلف تاریخی نیز دارای سابقه است و زمانی به‌عنوان پناهگاه شهید نواب صفوی مورد استفاده بود. خانه آیت‌الله طالقانی شامل اجزای مختلفی مثل بخش ورودی، حیاط میانی، فضای مسکونی زمستانی و تابستانی و حیاط شمالی می‌شود. استقرار حیاط و خانه در محوطه ناصاف و شیب‌دار دامنه کوه باعث اختلاف سطح مابین اجزای خانه شده و چشم‌انداز زیبایی ایجاد کرده است. این خانه‌ ساده علاوه بر هفت ستون چوبی که روی آن‌ها قرار دارد، دارای دو در و سه پنجره چوبی با طرح‌های هندسی زیبا است.

 

منطقه منتظران ظهور امام عصر (عج) / (منطقه ایستا): ایستا زندگی به سبک 200 سال پیش با مردمانی منتظر

در شهرستان طالقان استان البرز منطقه‌ای وجود دارد که هر از گاهی در فضای مجازی توصیف‌های عجیب و غریبی از آن دست به دست می‌شود اما بر خلاف این جنجال‌های مجازی، هیچ چیز در ایستا عجیب و مرموز نیست. مردمان این منطقه فقط به دنبال زندگی به دور از تجدد و نوآوری هستند و در حوالی سال‌های 1200 هجری شمسی توقف کرده‌اند. گاهی گفته می‌شود ایستا اصلا در نقشه‌ها هم نیامده است. درست است چون این منطقه به صورت رسمی روستا نیست و نامی ندارد و در واقع یک ناحیه جمعیتی است که اراضی آن قبلاً توسط اهالی آن خریدار شده است. نام ایستا هم ابتکار «دکتر حسین عسکری» است که پس از ملاقات با آنها و نوشتن یک کتاب درباره سبک زندگی در آنجا، این نام را پیشنهاد داد و پس از آن مورد استقبال قرار گرفت. توضیحاتی که در ادامه می‌آید برگرفته از پژوهش‌ حسین عسکری، پژوهشگر و البرزشناس درباره منطقه ایستا در شهرستان طالقان است. «غیر از ایستا، اهالی طالقان به آنجا ترک‌آباد هم می‌گویند چون ساکنین منطقه اصالتاً اهل تبریز هستند، برخی دیگر به دلیل این‌که برق در این منطقه وجود ندارد و اهالی برای روشنایی هنوز از فانوس استفاده می‌کنند به آن فانوس‌آباد می‌گویند، به این منطقه روستای منتظران هم گفته می‌شود چون این اهالی خود را منتظران ظهور امام زمان(عج) می‌دانند.

 

ایستا ریشه در آراء فقهی میرزا صادق تبریزی دارد

اینکه چطور سبک زندگی مانند آنچه در ایستا جریان دارد شکل گرفته را باید در نظرات فقهی «آیت‌الله میرزا صادق تبریزی» جست و جو کرد. این فرد با آراء خود توقف در تقلید را به وجود آورده است. به این صورت که بعد از رد مشروطه، محصولات متأخر به مشروطه مثل گمرک، مالیات، ارتش، گذرنامه، شناسنامه و نظام وظیفه را هم رد می‌کند، طوری که حتی به دلیل لزوم دریافت گذرنامه، رفتن به حج را هم لازم نمی‌داند. درباره دیدگاه سیاسی تبریزی هم می‌توان به عدول از پذیرش مشروطه و مشروع دانستن حکومت قاجار اشاره کرد. او حتی به مشروطه‌خواهان مشروعه مانند شیخ فضل‌الله نوری هم نقد وارد می‌کند و در سال 1292 طی یک تلگراف از محمدعلی‌شاه می‌خواهد تا از مشروطه جلوگیری کند چون معتقد است مشروطه برای از بین بردن اساس شیعه آمده است. میرزا صادق تبریزی سال 1307 در راستای آراء خود، مردم تبریز را علیه نظام وظیفه می‌شوراند، به همین دلیل در سال 1308 رضا شاه وی را به سنندج تبعید می‌کند و بعد از بازگشت از تبعید تا زمان فوت یعنی سال 1311 در قم در انزوا زندگی می‌کند.

 

تفکر میرزاصادق از تبریز به تنکابن و بعد به طالقان رسید

از سال 1311 تا سال 1366 تفکر وی در تبریز و قم وجود داشت و افرادی به رساله میرزا صادق عمل می‌کردند و به صورت تئوری به آن پایبند بودند و گاهی دور هم جمع می‌شدند تا این‌که سال 1366 یعنی اواخر جنگ یکی از اینها عنوان می‌کند که تا کی قرار است به صورت نظری به آراء میرزا صادق تبریزی عمل کنند و چرا به صورت عملی آن را اجرا نکنند. بنابراین سال 1366 حدود 13 خانوار از تبریز به تنکابن مهاجرت می‌کنند تا در آنجا روستایی را براساس آراء میرزا صادق تبریزی ایجاد کنند، این افراد سه سال در تنکابن زندگی می‌کنند اما به دلیل سازگار نبودن با آب و هوای آنجا زمین‌هایی را در طالقان خریداری و در سال 1369 به طالقان مهاجرت می‌کنند. در مورد انتخاب طالقان اول این‌که احادیثی در منابع روایی شیعه درباره منزلت طالقان وجود دارد، دوم این‌که اصلاحات ارضی در طالقان صورت نگرفته چون اینها اصلاحات ارضی را نوعی غصب می‌دانند و سوم نوع آب و هوا و کوهستانی بودن طالقان است چون معتقدند در آخرالزمان باید به کوه پناه برد، حاصل سخن این است که برای این افراد طالقان شأن مذهبی آخرالزمانی دارد و اینها معتقدند در منطقه مقدس آخرالزمان ساکن شده‌اند.

 

سقیفه، انقلاب فرانسه و مشروطه؛ سه انحراف اساسی در جهان از دید میرزاصادق تبریزی

براساس آراء تبریزی، سه بزنگاه انحراف در جهان وجود دارد یکی سقیفه بنی ساعده دوم انقلاب فرانسه و سوم مشروطیت؛ چون هر سه این وقایع با نوعی انتخابات عجین شده است، به همین خاطر موضوعاتی که در این سه بزنگاه انحرافی مثل دموکراسی، مجلس، تفکیک قوا، علم، تکنولوژی و … شکل گرفته را روا نمی‌دانند و معتقدند در مشروطه جایگاه امام زمان هم غصب شده است. البته اصل اضطرار را قبول دارند، مثلا زمانی بنا بر همین اصل از تراکتور استفاده کردند یا این‌که ماشین هم سوار می‌شوند مثلاً وقتی می‌خواهند به تبریز بروند یک نیسان اجاره و پشت آن می‌نشینند.

 

اهالی ایستا اسب‌های منحصر به فرد و میلیاردی پرورش می‌دهند

تکنولوژی در این روستا وجود دارد؛ مثلاً زمینی که در ابتدا خریده بودند خاک نداشت و توانستند به اندازه‌ای خاک ایجاد کنند که برای کشاورزی مناسب شود، یا یک نوع بخاری دارند که با هیزم کار می‌کند و از آن هم برای گرما هم برای آشپزی و هم پختن نان استفاده می‌کنند، یا این‌که در حوزه سوارکاری و اسب سواری فناوری‌هایی دارند که مختص خودشان است، در طب سنتی، آهنگری و دامپروری هم در پارادایم و چارچوب فکری خود نوآوری‌هایی دارند. میرزا صادق تبریزی در روزهای جمعه نماز یومیه را با تأخیر می‌خواند چون معتقد بود در این روز شاید امام زمان(عج) ظهور کند و بنابراین می‌توان نماز را با امام خواند، اهالی ایستا این موضوع را به تمام روزها تعمیم دادند و نماز را با کمی تأخیر و البته به صورت انفرادی می‌خوانند و نماز جماعت ندارند. قانون به صورت قانون برگرفته از فقه شیعه و با رویکرد اخباری در این روستا وجود دارد و این‌گونه نیست که در خلأ و در وضعیت بی‌قانونی باشند و البته تاکنون جرمی هم از آنان مشاهده نشده است.

 

پول را قبول ندارند

این افراد، تغذیه ارگانیک دارند و از هر چیزی نوع خوب آن را انتخاب می‌کنند چون متمول هستند و حتی اسب‌های اصیل عرب با قیمت میلیاردی دارند، بنابراین فقیر نیستند. آنان اگرچه پول را قبول ندارند اما از باب اضطرار امور مالی خود را با واسطه انجام می‌دهند. پوشاک سنتی دارند و البته از پارچه ایرانی استفاده نمی‌کنند چون در خصوص کارخانه‌های نساجی ایران دیدگاه خاصی دارند.

 

سواد برای اهالی ایستا در حد خواندن قرآن و رساله کفایت می‌کند

آنان سواد را به اندازه‌ای کافی می‌دانند که بتوانند قرآن و رساله میرزا صادق تبریزی را بخوانند، البته کتاب‌های چاپ سربی را نمی‌خوانند و کتاب‌های چاپ سنگی و خطی را می‌خوانند؛ کتاب در این منطقه کم است و خیلی اهل کتاب خواندن هم نیستند. مسکن خود را هم با کمترین تکنولوژی ساخته‌اند، زمان را به صورت سنتی تشخیص می‌دهند و در حوزه درمان از طب سنتی استفاده می‌کنند مگر این‌که بیماری به حالت مرگ باشد که البته پیش هر دکتری هم نمی‌روند. هیچ کس تاکنون زن‌های آنان را ندیده است و این‌که در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته‌اند و برخی نسبت به زندگی آنان کنجکاو شده‌اند آنان را ناراضی کرده است.

 

هیچ اجباری برای زندگی در ایستا وجود ندارد

اهالی ایستا به اصل آزادی برای انتخاب این نوع از زندگی معتقد هستند و هر کدام از اهالی می‌تواند هر لحظه از آنان جدا شود و به تبریز برود. اهالی ایستا به شیوه 200 سال پیش ایران زندگی می‌کنند، غذاهای خوبی می‌خورند و به همین دلیل به سرطان مبتلا نمی‌شوند و سکته هم نمی‌کنند، داروهای گیاهی را هم خوب می‌شناسند. شایعات زیادی در مورد آنان وجود دارد که بسیاری از آنان درست نیست این اهالی زندگی معمولی دارند و افرادی معمولی هستند و زندگی ساده‌ای دارند، رازآلودگی در مورد زندگی آنان از بیرون شکل گرفته و چنین شایعاتی در مورد آنان درست نیست.

 

اهالی ایستا اموات خود را به قم و تبریز می‌برند و روستا قبرستانی ندارد، زبان آنان ترکی است و البته فارسی هم بلد هستند، برخی مواقع مهمان می‌پذیرند برخی مواقع هم نه و البته زنان را اصلاً به محدوده خود راه نمی‌دهند.»

 

دعا و انجام عبادات و مناسک تنها به صورت انفرادی

یکی دیگر از نکات عجیب این روستا این است که هیچ‌گونه مراسم مذهبی در روستای برگزار نمی‌شود. هر فردی به‌تنهایی فرایض دینی مانند نماز را به جا می‌آورد. همچنین به‌دلیل نبود تقویم و ساعت، گردش خورشید برای بررسی اوقات شرعی استفاده می‌شود.

 

امام زاده هارون بن موسی الکاظم برادر امام رضا(ع)

امامزاده هارون آرامگاه هارون بن موسی فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی مربوط به دوره صفوی است و در شهرستان طالقان، روستای جوستان واقع شده و این اثر در تاریخ 12 بهمن 1381 با شماره? ثبت 7056 به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. امامزاده هارون در بیست وسوم ماه رجب سال 160 هجری قمری در شهر مدینه چشم به دنیا گشود. ایشان فرزند موسی بن جعفر امام هفتم شیعیان و ششمین فرزند از اولاد آن امام است نام مادر او ام ولد بود. وی مدت 20 سال از عمر خود را در مدینه سپری کرد پس از هجرت علی بن موسی الرضا امام هشتم شیعیان از مدینه به سمت خراسان، او نیز همانند دیگر خاندان بنی هاشم به جهت اشاعه مذهب تشیع، محیط نا امن مدینه را به مقصد ایران ترک نمود. امامزاده هارون ابتدا به شیراز و از آنجا به اهواز وقم مهاجرت کردند. در سال 184 قمری عالم بزرگ قزوین شیخ حسن معروف به (ابو محمد) از طرف جمعی از شیعیان ساکن آن دیار وی را به قزوین دعوت نمود با آمدن وی به قزوین عمال و مامورین حکومت عباسی وکار گزاران مأمون قصد دستگیری و قتل او نمودند این نقشه ایی که از طرف مأمون برای عموم سادات و امامزادگانی که به ایران مهاجرت کرده بودند طرح‌ریزی شده بود این امر موجب شد تا امام زاده هارون قزوین را ترک نموده و در قریه در شمال این شهر (طالقان) مخفی شوند امام سر انجام وی را در 21 ربیع الثانی 211 در سن 51 سالگی کشته شد آیت الله مرعشی نجفی در مشاجرات سادات آورده‌اند یکی از فرزندان امام موسی کاظم امامزاده هارون است که در اطراف قزوین که فعلاً آن منطقه را اسم طالقان می‌شناسند مدفون است از ایشان فرزندی به نام احمد و از او دو فرزند به نام محمد و موسی باقی‌مانده و از این دو بزرگوار ساداتی در عالم از جمله در ایرانکوهای سفیدخانی اراک و عراق نجف و کربلا و مصر قاهره و ماورالنهر و خارا بلاد هند منتشر هستند. مرحوم تفرشی معروف به بدایع‌نگار درباره مزار امامزاده‌ هارون بن موسی (علیه‌السلام) طالقان می‌نویسد: «در تکیه طالقان بقعه دارد و گویند پسر امام موسی (علیه‌السلام) است، والله اعلم.»ظاهرا این قول از شهرت بیشتری برخوردار می‌باشد و آمده است: وی پس از زخمی شدن در یکی از روستاهای تکیه طالقان از دنیا رفته و در همان‌جا به خاک سپرده شده است. در سال 853 ه. ق هم برای او بقعه‌ای ساخته شده و روی ضریح آن نوشته‌اند: «این قبر امامزاده سلطان‌ هارون بن سلطان اتقیاء و امام اولیاء موسی کاظم (علیه‌السلام) می‌باشد.» بنابراین محتمل است، وی از جمله همراهان احمد بن موسی (علیه‌السّلام) و یا حمزه بن موسی (علیه‌السلام) مدفون در شهر ری باشد که پس از درگیری با ماموران حکّام محلّی مجروح شده و به طالقان پناه آورده و در آن‌جا وفات نموده باشد. باید یادآور شد، که مزارات دیگری به نام‌ هارون بن موسی (علیه‌السّلام) در دیگر شهرهای ایران وجود دارد.

 

دریاچه سد شهرستان طالقان

دریاچه سد طالقان در استان البرز، در شهرستان طالقان و حدود 120 کیلومتری شمال غربی تهران واقع شده است. این دریاچه پشت سد طالقان شکل گرفته است که بر روی رودخانه شاهرود بنا شده است. رودی که از کوه‌های مازندران سرچشمه می‌گیرد و در مسیر جریان به دره زیبای طالقان می رسد. سد طالقان، سدی خاکی با هسته? رسی است که بیش از 100 متر از بستر رودخانه ارتفاع دارد و نیروگاه برق‌آبی آن توان تولید 17?8 مگاوات برق دارد. دریاچه پشت سد با طولی بیش از 10 کیلومتر و با حجم ذخیره آب حدود 420 میلیون متر مکعب منظره بسیار زیبایی به وجود آورده و جلوه‌ی خاصی به آن منطقه بخشیده است. ماهیان زردپر، قزل آلای رنگین کمانی و کپور از جمله آبزیان داخل این دریاچه هستندمنطقه طالقان با طبیعتی بکر و زیبا، یکی از مقاصد گردشگری محبوب در نزدیکی تهران و کرج به شمار می‌آید.

 


 

 

این گزارش در وب سایت دانشگاه ادیان و مذاهب

 



نوشته شده در  دوشنبه 04/3/5ساعت  5:18 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

 

پروژه «آمیش اسلامی» نه ممکن است نه مطلوب

 

حسین عسکری

 

«شیخ عباس تبریزیان» روحانی 61 ساله تجددستیز ایرانی - عراقی است. برخی او را «مجتهد» و «استاد مسلم طب اسلامی» و گروهی «فریبکار» و «شیاد طبی» توصیفش می کنند! مخالفت مطلق با دوا و درمان مدرن همانند واکسن، سزارین و... از نتایج تجددستیزی این روحانی سرسخت است که خود را «پدر طب اسلامی» می نامد. تبریزیان همان کسی است که در سال 1398 خورشیدی کتاب «اصول طب داخلی هاریسون» را آتش زد.

او اخیراً با انتشار یادداشتی در رسانه‌هایش «پروژه آمیش اسلامی» را برای شیعیان ایرانی تجویز کرده است. آمیش ها، تجددگریزان مسیحی در آمریکا و اروپا هستند. تبریزیان که از وجود «اهل توقف طالقان» هم با خبر است، زندگی به سبک روستای ایستا را نجات بخش منتظران از گمراهی های آخرالزمان می‌داند. با کمترین استدلال، «پروژه آمیش اسلامی» از جهت نظری و عملی، کافی و صائب نیست؛ چون تعمیم سبک زندگی آمیش ها و اهالی «روستای ایستا» به گستره جغرافیایی ایران و ایرانیان شیعه، نه ممکن است نه مطلوب. در ادامه، متن کامل یادداشت تبریزیان را بخوانید تا بهتر با استدلال های بسیط و خطی این نگاه ضد تجدد آشنا شوید.

4مهر 1402

 

 

ما به «آمیش اسلامی» نیاز داریم...

شیخ عباس تبریزیان

 

ما برای نجات از گمراهی به یک تغییر و تحول جدی در زندگی نیاز داریم و آن نیست مگر آمیش اسلامی. یک عده مومن و معتقد از اجتماع فعلی جدا شده و یک زندگی واقعی آرام و به دور از تجمل گرایی و پیچیدگی را می گذرانند. مانند قومی به نام آمیش که در آمریکا زندگی می کنند. تعداد آن ها کم نیست بلکه بالغ بر دویست و پنجاه هزار نفر می باشند. آن ها در سرزمین هایی زندگی می کنند دور از شلوغی و زندگی شهری و گناه عمده تفکر آن ها عدم قبول تمدن و پیشرفت ظاهری بشر است. نه برقی و نه آب لوله کشی. نه ماشین سوار می شوند نه تلفن نه موبایل نه تلویزیون نه اینترنت و نه حتی پول و اسکناس دارند. از اسب و کالسکه استفاده می کنند و به دولت کار ندارند و دولت هم با آن ها کاری ندارد. زندگی ساده و با قناعت دارند و در عین حال کار می کنند و کشاورزی می کنند و دامداری. ولی هیچ کس برای خودش کار نمی کند. محصول و دسترنجشان را می برند به انباری و هر کس هر چه نیاز دارد از انباری برمی دارد و مال من ومال آن وجود ندارد. زمین اگر هم زیاد وجود دارد به مقدار کم برمی دارد و اکتفا می کند و طمع نمی کند. خانه های کوچک و متواضع می سازند در عین حال بچه زیاد می آورند و هر خانواده شش، هفت بچه دارد. اگر کسی به خانه نیاز دارد مردم جمع می شوند و برای او خانه می سازند. خانم های آنان با حجاب و با نجابتند و اگر کسی کار بدی انجام می دهد اخراج می شود.

هر بچه که به سن چهارده سالگی می رسد آزاد می گذارندش تا به شهر برود و هر کاری دلش می خواهد انجام بدهد. تا سن شانزده سالگی تصمیمش را می گیرد یا به آن زندگی برگردد یا در شهر بماند. جالب این است که نود و پنج در صد آن ها برمی گردند و آن زندگی را ترجیح می دهند. آن ها معتقدند تمدن و پیشرفت باعث گمراهی بشر شده و او را از تعالیم انجیل دور کرده استطایفه آمیش به انجیل مو به مو عمل می کنند و جالب این که خیلی به اسلام نزدیکند تا جایی که روزی پنج مرتبه نماز می خوانند و به خاطر اعتقادشان و تقیدشان بسیار محترمند. ما به آمیش اسلامی نیاز داریم. چیزی شبیه این زندگی یا زندگی منتظران در طالقان تا از گمراهی ضلالت نجات پیدا کنیم. راه حل این همه انحراف و کجروی همین مسلک است. ما خیلی متوجه نیستیم ولی تلویزیون، اینترنت، موبایل، فضای مجازی و خوردن حرام و شبهه، رقابت چشم و هم چشمی و طمع‌ ورزی، سیاست و عملکرد بزرگان مردم را مسخ کرده و انسان را از انسانیت جدا کرده و به چیزی شبیه خوک تبدیل کرده است. ایده و طرح چنین اجتماعی موجود است و ترسیم شده و تنها چیزی که نیاز داریم یک زمین بزرگ است در یک منطقه خوش آب هوا که از نظر سرما و گرما متعادل باشد. خواهید دید که خیلی ها به این زندگی علاقه دارند. مومنین واقعی در یک جا جمع شوند و مشغول خودسازی و آماده شدن برای ظهور امام زمان (عج) باشند.

 

 


 

__________________________

 

مطالب کانال تلگرامی البرز پژوهی درباره روستای ایستای طالقان - 1

 

مطالب کانال تلگرامی البرز پژوهی درباره روستای ایستای طالقان - 2

 

مطالب کانال تلگرامی البرز پژوهی درباره روستای ایستای طالقان - 3 

 

 



نوشته شده در  دوشنبه 04/3/5ساعت  10:18 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


 

 

فاصله روستای ایستای طالقان از انتظار قرآنی؟

 

جلسه نهم درس‌گفتارهای شیخ محسن قنبریان (مدرس حوزه و دانشگاه(

شهر بهبهان

ماه رمضان سال 1394ش

 

روستای ایستا

- تاسیس سال 1369، خالی از تکنولوژی و شناسنامه و...

- چندان مالکیتی برای اموالشان در میان خود نمی بینند و نزاعی بر سر اموال ندارند؛

- غیر خود را «اهل بیرون» می نامند و برخی از آنها کلا 2 یا 3 بار از روستا بیرون رفته اند؛

- آموزش در حد مکتب خانه و واجبات و محرمات فقهی دارند و در مجموع 18 یا 20 جلد کتاب در روستاست از جمله رساله میرزا صادق مجتهد تبریزی (که تحت تاثیر آراء اویند)؛

- میرزا صادق متوفی 1311ش است. تاکید فراوان در نظر و عمل بر طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاوردهایش داشت و تا پایان عمر به عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید فتوا داشت. حکومت را مال خدا و معصوم و حتی مشروطه مشروعه را هم قبول نداشت؛

- پیروان او «اهل توقف» نام گرفتند یعنی توقف قبل از مدرنیته!

- پس از او سید حسین نجفی مقلدان را جمع کرد و بعدش سید جواد پسرش؛

سال 1366، تعدادی از خانواده های مقلد میرزا صادق (13، 14 خانوار) در میزان دانش فقهی سید جواد شبهه و به منطقه ای در تنکابن رفتند بخاطر دشواری کشت گندم در آنجا و نیاز به ماشین به طالقان مهاجرت کردند؛

- بزرگ مهاجران حسین قلی ضیایی علت انتخاب طالقان را احادیث آخرالزمانی درباره طالقان خواند! زمین های روستا را خرید و از سال 1368 زندگی موعودگرایانه ای بنیان یافت؛

- مطلقا جشن و عزا (حتی برای معصومین) ندارند! به زیارت نمی روند (چون محتاج وسیله نقلیه است!) حج نمی کنند (چون پاسپورت و ویزا می خواهد!) مشروطه را شروع آخرالزمان می دانند! به رویای صادقه معتقد و در تایید روش زندگی به آن استناد می کنند! آیین انتظار را کنار رودخانه دارند (ظاهرا ظهور را هم از مکه نمی دانند!) زنان و دختران، خانه نشین اند و هیچ اهل بیرونی آنها را ندیده است! هیچ فعالیت سیاسی ندارند و کم عیب ترین حکومت غیبت را قاجار می دانند!!! خفیف تر این سبک انتظار در قم و مشهد هم پیدا می شود!

 

انتظار قرآنی!

- قرآن در آیه 116 هود از «اولوا بقیه» سخن می گوید. یعنی صاحبان بقاء و ماندگاران. (بقیة الله مصداق اتم و بزرگ اولوا بقیه است)؛

- آنها را چنین وصف می کند: «فلولا کان من القرون من قبلکم اولوا بقیة ینهون عن الفساد فی الارض الا قلیلا ممن انجینامنهم... شگفت است که چرا از امت هایی که پیش از شما می زیستند، صاحبان بقاء و ماندگارانی نبودند که قومشان را از فسادگری در زمین باز دارند؟! جز عده ای اندک که نجاتشان دادیم.» نهی از فساد در زمین و مبارزه با ظلم راه اولوا بقیه شدن و رسیدن به بقیة الله است؛

- حدیث معتبر لوح اوصاف یاران غیبت امام عصر (ع) را همین جور می شمارد: سرشان به هدیه داده می شود، کشته و آتش زده می شوند و زمین از خونشان رنگین می شود و.‌‌.. (ر.ک: کمال الدین/صدوق)

 

مقایسه با تشرفات آیت الله محمدتقی بافقی!

- با نگاه به اخبار استراتژیک آخرالزمان درباره قم با شیخ عبدالکریم حائری - که برای زیارت قم آمده بود - مباحثه ای زیبا کرد و او را قانع به تاسیس حوزه علمیه قم کرد.

- خود عهده دار شهریه طلاب شد و به کرات محضر حضرت مهدی (ع) تشرف یافت و تنگناهای مالی و غیر مالی را حل کرد؛

- هفته ای یکبار یا دوبار جمکران می رفت به علی بن مهزیار طعنه داشت که: جای 20 سال حج و جست و جوی امام عصر (ع)، چرا یک شب نیمه شعبان کربلا نیامد تا دستش را در دست امام زمان (ع) بگذارم!

- اولوا بقیه ای بود که در جریان کشف حجاب رضاخانی وقتی رضاخان زنان دربار را بدون حجاب حرم حضرت معصومه آورد، تنها اما با شجاعت ایستاد و راهشان نداد. رضا خان قم آمد و او را زیر چکمه گرفت!

- بعد به ری و آستان عبدالعظیم تبعید و در 73 سالگی مسموم و شهید شد؛

- امام خمینی از او آموخت و در درس اخلاق از او نام می برد: «هرکس می خواهد در این عصر مومتی را زیارت کند که شیاطین تسلیم او هستند به شهر ری مسافرت کند و بعد از زیارت حضرت عبدالعظیم، مجاهد بافقی را ببیند.»

- این سبک انتظار قرآنی، انقلاب اسلامی را ساخت که نباید به انتظارهای ایستایی و حجتیه ای تقلیل یابد.

 

 

 

روستای طالقان باید با روستای پاریس فرق کند

(از روستای کندلی هرپی فرانسه تا روستای ایستای طالقان)

 

اشاره: شیخ محسن قنبریان از روحانیون شهر بهبهان از توابع استان خوزستان در 26 فروردین 1398 طی مطلبی در وب سایت خود ضمن اشاره به روستای شیعه نشین «کندلی هرپی» در کشور فرانسه، به روستای ایستای طالقان هم اشاره کرده است. گفتنی است ساکنان روستای کندلی هرپی (Conde les Herpy)  شیعه و معتقد به ظهور امام مهدی (عج) هستند.

 

مستضعفان روستای کندلی هرپی!

مستضعف، فقط گرسنگان و بی خانمان ها نیستند. در تعریف قرآن دو قید دارد: 1. لایستطیعون حیله؛ 2. لایهتدون سبیلا (98نساء). حیله یعنی چاره. یعنی آنچه «حائل» بین انسان ها با مناسبات غلطِ جوامع کفر شود. پس مستضعف یعنی کسانی که توان بر چنان حائلی ندارند و به راهی درست هم هدایت نمی شوند. روستای (conde les herpy) در قلب فرانسه محل سکونت تعدادی شیعه فرانسوی الاصل است که از مناسبات جاهلیت مدرن رهیده اند اما فرانسوی ها آنها را هموطن خود نمی دانند! اهالی این روستا همه منتظر امام غائب و نمونه ای از نگهداری ایمان مثل آتش در کف دست و یا دست کشیدن بر شاخه های تیغ دارند. ویدئوهای بیشتر از این روستا در اینترنت موجود است. تازه، اهالی کندلی هرپی، «راه را یافته اند» و برای حیله و حائل تلاش می کنند. آماری از این گونه گروه های مستضعف در سراسر زمین دارید؟! آنهایی که به ستوه آمده اما هنوز به امام حق هم راهنمایی نشده اند بسیار بیشترند!

 

پرسش و پاسخی درباره یادداشت مستضعفان روستای کندلی هرپی

- سؤال: روستایی اینچنین در اطراف طالقان ایران هم وجود دارد؛ (1) آیا می شود آنها را هم رهیده از مناسبات غلط شمرد؟! آن وقت فرق جمهوری اسلامی و دولت مدرن فرانسه چیست؟!

- پاسخ: تفاوت این دو روستا را می توان در این روایت کافی دید که امام صادق (ع) می فرماید: «خداوند برای دین دو دولت (دوره) قرار داده است: دولت و دوره آدم [خلیفه خداوند] و دولت ابلیس! پس دولت آدم، دولت خداوند است. هر وقت خداوند اراده کند که آشکارا پرستش شود، دولت آدم را نمایان می کند و هر وقت اراده کند که نهانی پرستش شود دولت ابلیس [مجال می یابد]…» (2) آن مقدار از انزوای روستای طالقان که از مناسبات تمدن جدید است، که مشترک با روستای پاریس است؛ و برای حائل و حیله از نجاست های جاهلیت مدرن است. اما انقلاب اسلامی، نقطه شروع بیداری اسلامی و مقدمه ظهور دین حق است (ان شاء الله). پس وقت پرستش علنی خدای متعال و تلاش برای اعتلاء کلمه توحید است. از این رو روستای طالقان باید با روستای پاریس فرق کند. تلاش و مجاهده برای به ثمر رسیدن انقلاب و باز شدن افق ها جلوی دید جهانیان برای طلوع خورشید ولی مطلق با این نحوه انزوا نمی سازد. البته سطحی از استضعاف برای کل حرکت انقلابی مردم ایران و جنبش ها و نهضت های وابسته به آن هست که همان مصاف جدی انقلاب با فرهنگ و خوی استکباری در عرصه های مختلف است از این حیث تهران و شهرهای مدرن شده ما هم در فشار این استضعافند. که باز به معنای پذیرش ضعف و زبونی نیست. مبارزه ای است که در عرصه هایی اقتدارمان علنی شده و در عرصه هایی درگیریم و منتظر «روز قدرت اسلام» هستیم. برای تفصیل از این دو رویکرد سلسله مباحث «بقیه الله» - بخصوص جلسه 10- را تعقیب کنید.

 

پانوشت ها

1. روستایی در طالقان متشکل از حدود 14 خانواده (40، 50 نفر) که از سال 1369 تا الان تاسیس شده است خالی از ابزار تکنولوژی و بدون شناسنامه اند و جزء آمار ایران نیستند. سواد مکتب خانه ای در حد واجب و حرام فقهی و عقاید دارند و عمدتا! مقلد و پیرو میرزا صادق مجتهد تبریزی (متوفی 1311ش) هستند که با اندیشه تجدد و دستاوردهایش مطلقا مخالف بود حکومت را مال معصوم می دانست و پیروانش به اهل توقف معروف شدند (توقف در قبل از مدرنیته و نپذیرفتن آن). حسین قلی ضیایی بخاطر احادیث مدح طالقان در آستانه ظهور این روستا را اطراف طالقان بنا کرد و زندگی موعود گرایانه ای را بنا نهاد. به رویای صادقه معتقد وآیین انتظاری در کنار رودخانه دارند و...

2. الکافی، ج 2، ص 372 / ج 8، ص 158.

 

 

گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما از روستای کندلی هرپی فرانسه

ساکنان اصالتاْ فرانسوی این روستا، مذهب شیعه دوازده امامی دارند و معتقد به ظهور منجی یعنی امام مهدی (عج) هستند. این روستای زیبا، «کندلی هرپی» (CONDÉ LÉS HERPY)  نام دارد و در 200کیلومتری شمال فرانسه واقع است.

 

__________________________

 

مطالب کانال تلگرامی البرز پژوهی درباره روستای ایستای طالقان - 1

 

مطالب کانال تلگرامی البرز پژوهی درباره روستای ایستای طالقان - 2

 


نوشته شده در  دوشنبه 04/3/5ساعت  10:0 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

 

 

«غربت علم» در روستای ایستای طالقان

 

بحث درباره جریان «تجددگریزی سنتی» در ایران معاصر به ویژه «اهل توقف طالقان» همچنان در محافل علمی و فرهنگی کشورمان گرم است. چند روز پیش کتابی خواندم به نام «غربت علم: علم و تکنولوژی در کشاکش مدح و ذم» نوشته آقای احمد راسخی لنگرودی که در سال 1400 خورشیدی به همت انتشارات قصیده سرا با شمارگان 500 نسخه در 256 صفحه منتشر شده است. نویسنده در صفحات 204 تا 207 با ارجاع به کتاب بنده، زیست جمعی و فردی اهالی روستای ایستای طالقان را توصیف کرده است. آقای احمد راسخی لنگرودی (متولد 1337 خورشیدی) - که از پژوهش گران شناخته شده مطالعات علم و تکنولوژی در ایران است - در این کتاب، «نگاه های انحرافی» به علم در جهان معاصر را برشمرده که موجب غربت علم در میان دو طایفه شده است:

1. «علم ستیزان» که خود دارای دو گرایش هستند:

الف) «قشری گرایان مذهبی»: از نگاه آنان علم، دنیوی و مادی است و در تعارض با دین که صرفاً معنوی و اخروی است قرار دارد (علم ضد دین است). این جریان به دو گروه «تجددستیز» و «تجددگریز» تقسیم می‌شود.

ب) «طبیعت گرایان»: در نگاه آنان علم و محصول آن تکنولوژی، گرچه در راحتی و رفاه انسان نقش کلیدی داشته اند اما برای محیط زیست و طبیعت زیان‌آور بوده اند (علم ضد طبیعت است).

2. «علم مداران» (ساینتیست‌ها) که پس از ظهور اندیشه مدرنیسم پدید آمده است. آنان علم را امری مطلق در نظر گرفته و انسان را از سنت و آموزه‌های وحیانی بی‌نیاز می‌دانند. در نگاه آقای راسخی لنگرودی هر دو گروه (علم ستیز و علم مدار) آن چنان که باید حق علم را بجا نیاورده‌اند و پیش فرض مهم آنان، تعارض علم و دین است.

نویسنده در فصل ششم این کتاب با عنوان «معارضان علم» به چرایی و چگونگی مخالفت با تکنولوژی در قالب گروه‌های اجتماعی معاصر پرداخته و از باب نمونه به «لودیت‌ها»، «آمیش‌ها» و «روستای ایستا» اشاره کرده است. به نظر می‌رسد او اهل توقف طالقان را زیر مجموعه گروه «علم ستیزان»، آن هم از نوع «قشری گرایان مذهبی» و از جنس «تجددگریزان» می داند. به نظرم این تقسیم بندی هوشمندانه درباره مواجهه با علم و تکنولوژی در ایران معاصر تا مدت‌ها کارا باشد. شما چه فکر می کنید؟

حسین عسکری

24 شهریور 1402

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازتاب...

دیدگاه کاظم طیّبی فرد

معلم، پژوهشگر و دانشجوی البرزی دکتری فلسفه

__________________________

 

 

مطالب کانال تلگرامی البرز پژوهی درباره روستای ایستای طالقان - 1 

 



نوشته شده در  شنبه 04/3/3ساعت  7:27 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان 

نویسنده: حسین عسکری

ویراستار: اسماعیل آل احمد

ناشر: تهران: نشر شهید سعید محبی

چاپ اول، بهار 1389

144صفحه، رقعی

شابک: 978-964-6919-14-3

کد دیویی: 297.889

زبان کتاب: فارسی

محل نشر: تهران

 

معرفی مختصر کتاب

نگارنده در پژوهش حاضر، با روش علمی جامعه‌شناسی روستایی یا مردم‌شناسی، در شهرستان طالقان به تحقیق پرداخته و یک جامعه کوچک سنّتی روستایی را که مردم آن پشت به مظاهر تمدن جدید کرده و به روش مردم دویست سال پیش زندگی می‌کنند، معرفی کرده است. این مردمِ شیعه مذهب، که خود را از پیروان و مقلّدان مرحوم آیت‌الله میرزا «صادق مجتهد تبریزی» می‌دانند، به نام مردم اهل «توقف» و یا اهالی روستای «ایستا» معروف هستند.

 

معرفی کتاب در وب سایت موسسه خانه کتاب و ادبیات

 

__________________________


 

 

معرفی روستای ایستای طالقان به زبان ترکی آذربایجانی در دانشنامه ویکی پدیا

 

ویکی‌پدیا، دانشنامه ای است همگانی و آزاد که 18 میلیون مدخل به 270 زبان را در اینترنت منتشر کرده و 80 میلیون بازدید کننده در ماه دارد. در این دانشنامه آزاد، علاوه بر زبان فارسی، روستای ایستای طالقان به زبان ترکی آذربایجانی با دو خط عربی و سیریلیک هم معرفی شده است. به نظر می رسد این مدخل، برگردانی خلاصه از مدخل فارسی دانشنامه است.

 

دورانلار و یا طالیقان توققوف اهلی

دورانلار (و یا طالیقان توققوف اهلی) تبریزلی میرزه صادیق موجتهدین اوممتی اولان بیر مونزوی و زاهید قوروپدورلار. دورانلار، دیگر اینسانلاردان اوزاق دورورلار. بونلار هر هانسی بیر موعاصیرلیک و تئکنولوگییا آسپئکتلرینه قارشیدیرلار. دورانلار تبریزین نوبار محلله سیندن طالیقان بولگه سینه گئدیبلر و طالیقانین منتظران کندینده یاشاییرلار. دورانلار چوخ زنگیندیرلر و تبریز بازاریندا نوفوذلودورلار. دورانلار و آمئریکاداکی آمیش طریقتی آراسیندا غریبه بیر اوخشارلیق وار.

قایناقلار: حسین عسکری، روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان، تهران: نشر شهید سعید محبی، 1389؛ حسین عسکری، «طایفه? عجیب در طالقان»، ماهنامه تصویر ساوجبلاغ، ش 48، دی 1377، ص 9؛ «درنگی در روستای ایستای طالقان»، ماهنامه اخبار شیعیان، سال ششم، شماره 57، مرداد 1389، ص. 31.


 


 

 

 

__________________________

 

 

 

کشور که مثل روستای ایستا نیست...

 

در چهارم تیر 1402 نشست علمی «ظرفیت‌ سنجی دین نسبت به مفاهیم مدرن»، با ارایه دکتر سید صادق حقیقت و با حضور دکتر سید علی میرموسوی و دکتر محسن مهاجرنیا (ناقدین) در پژوهشگاه فقه معاصر قم برگزار شد. در این نشست علمی، دکتر حقیقت (عضو هیأت علمی پژوهشگاه امام خمینی و انقلاب اسلامی) در اثنای بحث خود به «روستای ایستای طالقان» اشاره کرده و گفت: «...یعنی امام خمینی یک کبرای کلی در نظر داشتند که دینی که نتواند در زمان مدرن به زبان جدید ترجمه شود، این دین کارآیی ندارد و بنابراین قرائت ما از آن دین اشکال دارد. بنابراین اگر امام خمینی چنین کبرایی داشته باشند دارند به آیت‌ الله قدیری احتجاج می‌کنند که این‌طوری که شما می‌گویید کل تمدن باید از بین برود، در حالی که اسلام دینی است که برای همه زمان‌ها و از جمله زمان مدرن آمده است و بنابراین در این زمان هم باید کارآیی داشته باشد. یعنی اگر یک روستایی مثل روستای ایستا را تصور کنیم که یک دیواری دور خودش کشیده و با مظاهر تجدد کاری ندارد، بله، شاید بتوانیم این‌طور بگوییم ولی امام خمینی که این‌طور نیست و کشور که مثل ایستا نیست که یک دیواری دور کشور بکشیم و بگوییم با کسی ارتباط نداشته باشیم، بنابراین باید مفاهیم مدرن قابلیت انطباق و ترجمان برای زمان جدید یا دوران مدرن را داشته باشد. این مقدمه بحث است...»

 

گزارش کامل این نشست علمی

 

برخی گرایش ها اساساً با تجدد قطع رابطه کرده اند، مثل روستای ایستا در طالقان...

 

سرفصل های سخنرانی دکتر سید صادق حقیقت (عضو هیأت علمی پژوهشگاه امام خمینی و انقلاب اسلامی) با عنوان «جریان های فکری معاصر ایران با تأکید بر دوگانه سنت – تجدد»، تویسرکان، شهریور 1403

 

- تقسیم بندی های زیادی برای جریان های فکری معاصر ایران متصور است: دموکراتیک / اقتدارگرا، چپ و مذهبی و ملی گرا، چپ و راست اقتصادی و مانند آن؛

- برخی گرایش ها اساساً با تجدد قطع رابطه کرده اند، مثل روستای ایستا در طالقان؛

- جناحی از گفتمان سنتی از دوران مشروطه با تجدد ضدیت پیدا کرد: خط فکری شیخ فضل الله نوری؛

- برخی از اندیشمندان این گفتمان از زمان مشروطه در پی توجیه دینی پدیده های مدرن برآمدند، همچون مرحوم نایینی و آخوند خراسانی؛

- سنّت گرایان نقاد تجدد محسوب می شوند؛

- بنیادگرایان شیعی، همانند نواب صفوی، شدیداً با تجدد زاویه دارند؛

- ارتباط ایشان با جریان های بنیادگرای سنی، همانند اخوان المسلمین، بیش از جریان اصلی سنتی، همچون آیت الله بروجردی، بوده است؛

- پدیدار شدن اسلام سیاسی در دهه 1320 خوانشی جدید را رقم زد؛

- جناح رادیکال در گفتمان فوق، همانند استاد مصباح، از یک جهت به خط شیخ فضل الله شباهت دارد؛

- تفاوت این جناح فکری با شیخ در آن است که در قالب اسلام سیاسی خود را نشان داده است؛

- پروژه مهم این جناح، اسلامی سازی است؛

- اسلام سیاسی ضرورتاً رادیکال نیست؛

- همروی سنت و تجدد در صدد است راه سوم و گرایش بدیعی را مطرح سازد

 



نوشته شده در  جمعه 04/3/2ساعت  8:10 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

 

آقای دکتر یوسف پاکدامن (دانش آموخته رشته جامعه شناسی دانشگاه تبریز) رساله دکتری اش را اختصاص داده به مواجهه مردم تبریز با جهان مدرن. در زمستان 1401 مقاله ای با عنوان «مردم تبریز چگونه با جهان مدرن مواجه می شوند؟» را از این رساله استخراج کرده و در شماره  69 فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات منتشر کرده است. نویسنده در این مقاله علمی - پژوهشی با استناد به کتاب «روستای ایستا» بنده و پایان نامه کارشناسی ارشد خانم رقیه قاسمی درباره «زندگی و اندیشه های سیاسی و اجتماعی میرزا صادق مجتهد تبریزی» به شرح زندگی اهالی روستای ایستای طالقان هم پرداخته است. مطالعه این مقاله خواندنی را به مخاطبان گرامی کانال تلگرامی البرزپژوهی توصیه می کنم.

حسین عسکری

26 خرداد 1402

 

____________________________

 

 

مردم تبریز چگونه با جهان مدرن مواجه شدند؟

 

دکتر فاروق امین مظفری

دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشکده حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز

 

دکتر محمد عباس زاده

استاد گروه علوم اجتماعی دانشکده حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز

 

دکتر ناصر صدقی

دانشیار گروه تاریخ دانشکده حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز

 

دکتر یوسف پاکدامن

دکتری جامعه شناسی دانشگاه تبریز (نویسنده مسئول)

چکیده

جامعه ایران از حدود 150 سال پیش به این سو وارد مرحله‌ای جدید از ساختار اجتماعی شد که به طور طبیعی باعث خلق کنش‌های موافق و مخالف در مواجهه با پدیده‌های نوظهور آن گشت. در این مقاله تلاش شده است به میانجی روایات مردمی، به فهمی از چیستی و چگونگی مواجهه مردمی با این پدیده‌ها دست بیابیم. برای این مطالعه، شهر تبریز به عنوان یکی از مهم‌ترین شهرهای درگیر با جهان مدرن، انتخاب شد. ما در این مقاله، مبنای تجدد را پرسش عباس میرزا تعیین کردیم. این پرسش ما را به نیمه اول قرن نوزدهم برده و تا فراگیر شدن جهان مدرن، تا نیمه دوم قرن بیستم روایت‌های مختلف را دنبال کردیم. شیوه تحلیل داده‌های این مقاله، تحلیل تماتیک می باشد. تم‌های استخراجی در پنج موضوع «مقاومت در برابر جهان مدرن»، «ترس از دست دادن ایمان»، «ناسازگاری پدیده‌های نوین با ارگانیسم فرهنگی جامعه»، «استقبال از جهان مدرن» و «بی‌اعتمادی به دولت» دسته‌بندی شدند. این تحقیق نشان می‌دهد تا برآمدن نظم جدید در شهر تبریز، منازعه بالایی بین جهان‌بینی قدیم و جدید و الگوهای قدیم و جدید رخ داده است. یافته‌های این رساله حاکی از آن است که وضعیت جدید به آسانی حاصل نشده است و ابرگفتمان جهان سنتی که بر تمام لایه‌های زبانی و لایه‌های تفکری و لایه‌های وجودی زندگی جمعی و شخصی و اعتقادی افراد سایه افکنده است، تا تثبیت هر پدیده و نهاد مدرنی، از هیچ کوششی فروگذار نبوده و شکل‌گیری جهان جدید، با مقاومت، ستیز و کشمکش فراوانی همراه بوده است.

کلیدواژه‌ها: جهان مدرن، تجربه زیسته،تبریز، مردم، روایت.


دانلود مقاله

 



نوشته شده در  پنج شنبه 04/2/25ساعت  4:36 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

 

 

از ایستای طالقان تا آمیش های آمریکا 

بیش از سه دهه با حسرت از کنار روستایی اسرارآمیز تردد کنی و همیشه در انتظار تشرّف به آن باشی... گرچه چند بار سعی در ارتباط‌گیری با اهالی روستای افسانه‌ای ایستای طالقان داشتم و تا پشت دروازه‌های آن یورتمه رفته بودم ولی نشد که نشد. انگار منِ کال و کنجکاو اهل رسانه‌ باید به مرحله‌ای از بلوغ اجتماعی و پختگی فرهنگی می‌رسیدم تا در کنار بزرگ ترها مجوزی برای دخول می‌یافتم. بالاخره خواستن توانستن است. به قول مهندسین «راهی خواهیم یافت یا راهی خواهیم ساخت.»

 

پیش به سوی طالقان

ظهر یک شنبه 7خرداد 1402در رکاب مهندس مهدیلو، دکتر مهراب رجبی (دیپلمات سابق، معلم اسبق و پیرِ البرزشناسی) را مشایعت کرده و راهی دانشگاه آزاد نظرآباد می‌شویم تا دکتر حسین عسکری (البرزپژوه و نویسنده کتاب روستای ایستا) را به جمع خود ملحق نماییم. حسین آقا نماز اول وقت را خوانده و دم درب دانشگاه منتظر ماست. سوارش می‌کنیم یاد یک بایاتی طنز ترکی افتاده برایش می‌خوانم:

چاتدا اورگیم چاتدا

غوصه‌ده‌ن غمدن پارتدا

اوغلان قبول اولوب‌دو

دانشگاه... آزاتدا

 

ایلوند؛ فروشگاهی از جنس فرهنگ

در جاده زیاران - طالقان توقفی نیم‌ساعته در فروشگاه بزرگ و چند منظوره «ایلوند» که بخشی از آن به ارائه کتا بهای منتشره در خصوص شهرستان طالقان و زیاران اختصاص داده شده داریم. آقای علی بابایی (از شاگردان استاد امیرخانی و رفقای فرهنگی دکتر عسکری) مدیر فروشگاه استقبال گرمی از تیم ما دارند. پس از گپ و گفت کوتاهی، کتب موجود را تورق کرده و ضمن تشویق به گسترش ارائه محصولات فرهنگی در فروشگاه‌های زنجیره‌ای ایلوند، پس از فراز و فرود گردنه‌های پیچ‌در‌پیچ راهی شهرستان توریستی - تاریخی طالقان می‌شویم. حوالی پلیس راه زیدشت مشرف بر سد، شهر و بیش از هشتاد پارچه روستای مخملین شهرستان تازه تأسیس طالقان است.

 

شهرداری از جنس بلور

با دکتر «هادی لطفی» شهردار جوان، انرژیک ‌و فرهنگ‌دوست شهر طالقان تماس گرفته اعلام حضور می‌نمائیم. پس از توقف کوتاهی در میدان زیبای جلال‌آل احمد در رستوران صدف مورد استقبال گرم آقای شهردار و معاونین پای‌کارش قرار می‌گیریم. حین صرف ناهار، دوستان همراه را به شهردار معرفی کرده و پس از خوش و بش و تعارفات متداول و بیان هدف سفر نیمروزی به طالقان، جمیعاً با گذر از کوچه چالان و معبر جزن راهی روستای اسرارآمیز ایستا (ترک آباد، فانوس آباد، کوی منتظران و...) می‌شویم. دم دروازه اصلی قلعه، آقا محمد (به اصطلاح وزیر امور خارجه روستای ایستا) با چشمانی سبز و پوستی گندمگون از اهالی به استقبالمان آمده و با راهنمایی ایشان، اجازه تشرف به محضر استاد حسینقلی ضیائی (پیر و مرشد اعظم اهالی روستای ایستا) را کسب می‌کنیم.

 

مرشدی از جنس شمس تبریز

در ورودی قلعه محلی برای پذیرایی از میهمانان، خدمت استاد ضیائی با سیمایی نورانی، بی‌تکلّف و مبادی آداب شرفیاب می‌شویم. تا جایی که چشم کار می‌کند هیچ خبر و اثری از حضور سنگین و ملال‌آور دولت مدرن و همچنین تکنولوژی و آثار تمدنی عصر حاضر همانند (برق، آب، گاز، تلفن، تلویزیون، موبایل، مدرسه، درمانگاه، کارت ملی، شناسنامه، یارانه، دود و دم ماشین آلات و...) در روستا نیست که نیست. صفا، صمیمیت، سادگی انسان‌های معطوف به پیشامدرنیته (مشابه عهد قجر) و همچنین معماری ایرانی اسلامی ملیح و رقیقی از در و دیوار مجموعه هویداست. استاد ضیائی به حد نیاز و در قالب جملات قصار و سنجیده به برخی از سوالات حاضرین جواب می‌دهد و برخی را نیز با لبخندی ملیح و معنادار کمانه می‌کند. انگار با حضور سنگین‌مان آرامش و ایستایی ایستا را بهم زده‌ایم هیچ علاقه‌ای به دیده شدن ندارند به خاطر همان قول داده‌ایم چیزی ضبظ و ثبت نگردد.

 

از علامه جعفری تا آیت الله جنتی...

تردد مقامات ملی و مذهبی از مرحوم علامه محمدتقی جعفری، آیت‌الله احمد جنتی گرفته تا سید حسن خمینی، مسعود ده نمکی، مهدی نصیری، آیت الله سید جواد شهرستانی، دکتر محمدباقر قالیباف، دکتر محسن رضایی و..‌. به روستای ایستا معمول بوده و بعضاً نیز احتمالاً همچون حضور ما خوشایند اهالی در خود تنیده ایستا نیست. دکتر حسین عسکری مولف «کتاب روستای ایستا» برای آشنایی حاضران، توضیحاتی درباره چند و چون و کم و کیف سبک زندگی موجود در روستای ایستا و دیگر جریان های تجددگریز در ایران معاصر و انگیزه و دلایل نگارش کتاب (علی‌رغم میل باطنی اهالی روستا) ارائه کرده و می‌افزاید (نقل به مضمون): «چون حدود 15سال پیش، اطلاعات نادرستی از این روستا در جامعه پیرامونی و برخی منابع مکتوب نویسندگان طالقانی منتشر شده بود ‌و بیم آن می‌رفت که با تثبیت ذهنیت نادرست منتشره، دولت و مردم نسبت به اهالی روستای ایستا بدبین شوند به ناچار بدون هماهنگی با استاد ضیائی برای زدودن اخبار ناروا و نادرست منتشره در خصوص باورها، آئین‌ و چیستی و کیستی اهالی، کتاب روستای ایستا را منتشر کردم تا جلوی این ذهنیت های کاذبِ منفی را سد کرده و ایستائیان را از گزند تحلیل های ناروا و ناراست و مزاحمین احتمالی در امان نگه‌دارم

 

از آمیش‌های امریکا تا ایستائیان طالقان

در ادامه دکتر مهراب رجبی (دیپلمات و البرزپژوه) نیز ضمن بیان خاطرات خود از دیدار با مرشد «فرقه آمیش‌ها» (تجددگریزان مسیحی) در نیویورک به بیان وجوه اشتراک و افتراق آنها با اهالی روستای ایستای طالقان می‌پردازد وی در ادامه خاطرات خود از سیر و سلوک عارفانه و مکاشفات شخصی از چهارگوشه دنیا در دوره خدمت در وزارت خارجه و یادداشت‌های خود در این خصوص می‌پردازد. به زعم راقم «گسترش و تاثیر علم و فناوری در زندگی انسان، رشد چشمگیر روند شهرنشینی، بوروکراتیک‌شدن حکومت‌ها و همچنین تاکید بر فرد و بسط مفهوم آزادی معطوف به اندیشمندانی چون هابرماس از مقتضیات مدرنیسم و جهانی شدن در یکسان سازی فرهنگی می‌باشند.» و اهالی روستایی مانند ایستا نقیضی بر فرآیند مدرنیسم و آخرین مقاومت‌ها در برابر سیل بنیان‌کن پدیده گلوبالیزیشن (جهانی شدن) است.

 

شهردار طالقان: آماده ارائه تسهیلاتیم

دکتر لطفی شهردار طالقان نیز ضمن بیان حقوق شهروندی سکنه روستای ایستا و اظهار خوشحالی از دیدار با استاد ضیائی، آمادگی شورا و شهرداری را برای ارائه تسهیلات لازم و رفع موانع آلاینده احتمالی در زندگی ارگانیک و طبیعی اهالی روستای ایستا اعلام می‌نماید. لازم به ذکر است که اهالی روستا اصالتاً آذربایجانی و از پیروان آیت‌الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (از فقیهان ضد تجدد در دوران مشروطیت و آغاز حکومت پهلوی) بوده و حدود پنجاه نفر در قالب چند خانوار با دامداری کشاورزی و پرورش اسبانی بسیار نادر امرار معاش می‌نمایند و به دلیل فقدان ارتباط با جهان خارج (عدم استفاده از حامل‌های انرژی و امکانات دولتی و...) حالت کاملاً ایزوله دارند. کلید واژه های سکنه روستای اسرارآمیز ایستا، «توقف»، «احتیاط» و «اضطرار» می‌باشد.

 

اوستاد بیزه بیر بشارت وئر

رضا قاسم‌پور (معلم خبرنگار) نیز برای جلب توجه و صمیمیت استاد؛ به زبان ترکی سوالاتی از پیشینه، چرایی انتخاب ایستا برای زندگی، نوع آموزش کودکان و اهالی روستا و... می‌نماید استاد ضیائی می‌گوید: «ابتدا ساکن سه هزار مازندران بودیم ولی به دلیل ناسازگاری آب و هوای شمال با طبع آذربایجانی‌ها، پس از تحقیق و تفحص و همچنین روایات موجود در خصوص فراوانی یاران امام عصر (عج) در طالقان، سال 1367چهارده هکتار زمین‌های مجاور شاهرود و جاده متصل به شهرک را خریداری کردیم و البته بعداً مجبور شدیم دوباره و سه‌باره همین ملک را به دلایلی مجددا خریداری نماییم. سال 1368روستا را ساخته و از سال 1369ساکن دائم ایستا هستیم و... قاسم‌پور در پایان خطاب به استاد ضیائی می‌گوید: «اوستاد بیزه بیر بشارت وئر» که با لبخند معنادار ‌و ملیح استاد مواجه می‌شود. سایر حاضرین نیز گوش به دهان استاد ضیائی دارند تا بلکه با فرمایشات ایشان اندکی پی به اسرار و فلسفه (چگونگی و چرایی) این نوع زندگی بی‌تکلف و به‌دور از تکنولوژی در هزاره سوم تمدنی ببرند.

 

به دور از هیاهوی کاذب تمدن

پس از دو ساعت گپ و گفت دوستانه، بازدیدی از چهار گوشه روستای روستا می‌کنیم اسب‌های اصیل و چشم‌نواز، اصطبل‌های شکیل و بهداشتی، گاوهای سرزنده و ارگانیک، دامداری و کشاورزی سنّتی عهد قجر، معماری اصیل و سازگار با محیط و... هریک به سهم خویش چشم‌ها را نواخته و انرژی مثبتی به ما پمپاژ می‌کنند. در کلیت روستا اثری از آثار تمدنی روز نبوده و روستای ایستا تقریباً خودکفاست و نیازی به مراوده و معاشرت با دنیای بیرون ندارد. راستش گذشت زمان را حس نمی‌کنیم و البته از استاد ضیائی و روستای ایستا نمی‌شود به سادگی دل کند به ناچار به دیدار از روستا خاتمه داده و از ایستا، اوستا، شهردار و معاونین خونگرمش خداحافظی می‌کنیم.

 

طالقان بهشت کوهنوردان کشور

در ورودی شهر طالقان استاد فریبرز صادقیان (طالقان پژوه، کوهنورد و از رفقای دکتر عسکری) منتظر ماست. با استقبال گرم صادقیان در منزل دل‌انگیز، دیدنی و روح‌نواز (با معماری ترکیبی سنت و مدرنیته) پذیرایی می‌شویم پس از گپ و گفت دوستانه بازدیدی از کتابخانه و آثار پژوهشی استاد صادقیان داریم. صادقیان با بیان خاطرات و صعبوت‌های کارِ پژوهش در ایران، آثار خود را توضیح می‌دهد. وی به اسناد و نقشه‌های جغرافیایی ارتش بسنده نکرده و خود شخصاً وجب به وجب کوه های طالقان را درنوردیده و نقشه‌های دقیق‌تری را تهیه نموده است. صادقیان می‌افزاید: «با انتشار یادداشت ها و مقالاتم در خصوص بیش از سی کوه قابل صعود بالای 4000متر در طالقان، عملاً طالقان به بهشت کوهنوردان مبدل شده است.» حوالی غروب از صادقیان، بانوی نجیب و عمارت چشم‌نوازش خداحافظی کرده و با چشمانی خیره در آفتاب مغروق در سد طالقان با غزل‌خوانی استاد رجبی به سمت کلانشهر کرج ساری و جاری می‌شویم.

ا‌وفق‌لاردا شرر قالخار

عزیزلر آیریلان واختا

این گزارش در شبکه خبری کرج رسا

 

 

شهر طالقان، 7 خرداد 1402

از راست: حسین عسکری، مهراب رجبی، رضا قاسم پور

 


نوشته شده در  پنج شنبه 04/2/25ساعت  3:59 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


 

https://t.me/s/taleghaniha

 

 

 



 

درباره نام روستای ایستا در طالقان

سلام آقای آهنگری عزیز. بی تردید این سخنان و نابردباری های ذیل آن، برخلاف اخلاق مدارا و روشن بینی های شادروان آیت الله طالقانی و طالقانی های آزاده و میهمان نواز است. نام گذاری «روستای ایستا» پس از انتشار «کتاب روستای ایستا» در بهار 1389، حاصل سلیقه و انتخاب ویکی پدیا، گوگل ارت، گوگل مپ و رسانه های دیداری و شنیداری است و ربطی به نویسنده بی عِده و عُده «کتاب روستای ایستا» ندارد. پاینده باشید و سلامت

حسین عسکری

10 اردیبهشت 1404

درباره روستای ایستا

________________________________


 

 

 

اطلاعات هوش مصنوعی از چگونگی نام گذاری روستای ایستا

    12 اردیبهشت 1404 

________________________________


 

به گمانم ایستا - در ماده و معنا - نامی زیبا و بامسما است


واکنش دکتر مهراب رجبی (رئیس بنیاد ایران شناسی شعبه استان البرز)

به مطالب منتشر شده در «کانال تلگرامی طالقانی ها» درباره نام روستای ایستا

 

سرو ایستاده به، چو تو رفتار می کنی

طوطی خموش به، چو تو گفتار می کنی.

تا حدود چهار دهه قبل، روستایی با نام «ایستا» در سرزمین - و حتی فلات - ایران و از جمله در اقلیم زیبا و متنوع طالقان، وجود نداشت. اکنون اما فقط یک ایستا در ایران داریم، که در طالقان زیبای کهن جای گرفته است. چگونگی شکل گیری سکونتگاه‌های انسانی و داستان پر رمز و راز جاینام شناسی در ایران و جهان را ان شاء الله در نوشته ای جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد. واژه لات - به معنای انسان بی چیز و غالبا محروم که در جاینام شناسی کنایه از زمین غیر دائم واقع در حاشیه رودخانه ها. زمین هایی که به دلیل احتمال تغییر بستر رودخانه بر اثر جاری شدن سیلاب غیر قابل کشت - خصوصاً کشت باغی - می باشد، در تمامی نقاط کشور که رودی در آن جاری می باشد، به صورت پر شمار و با فراوانی بسیار، وجود دارد. در همین طالقان. دهها و اغراق نیست اگر گفته شود صدها، جاینام برخوردار از واژه لات وجود دارد. در البرز، و در دو ساحل رود کرج نیز وضع به همین منوال است. علاوه بر لات و لاتک، لوت و لوتک نیز از چنین قاعده ای بر خوردار است. بنا بر این اطلاق جاینام «لات پرده سر» بیانی کلی و عام بوده و در قالب علم جاینام شناسی از اعتبار برخوردار نبوده و معمولاً اطلاق خاص، ندارد. روستای پرده سر، روبروی روستای ورکش و قله قلادوش، در جنوب روستای خسبان و در دو کرانه خسبان رود، موجب شده که نام عمومی ایستا، لات پرده سر باشد. این یک قاعده جغرافیایی بوده، چنانچه در خصوص جاینام های واقع در ارتفاعات، به جای لات، از واژه های همچون؛ تیره، پشته و چال، استفاده می شود. شمار جاینام های برخوردار از این پسوندها و پیشوندها نیز بسیار فراوان - پر شمارتر از لات - می باشد. پرده سر را موقتاً، سر پل - مکان واقع در حاشیه رودخانه و برخوردار از پل ارتباطی - معنا می کنیم. معانی دیگری برای این جاینام و جاینام های مشابه در سرزمین عزیز و بس ارجمند ایران وجود دارد که می بایست در نوشته ای مستقل مورد بررسی و معرفی قرار بگیرد. برخی از این جاینام ها عبارتند از: پرک، پردان، پردمه، پراچان، پردمه، پردین و گیل پرده سر...

اتفاقاً هموندان ارجمند ایستایی ما - که این حقیر و برادرم جناب آقای دکتر حسین عسکری، نویسنده «کتاب روستای ایستا»، بارها مورد لطف و میهمان نوازی ویژه، سراسر لطف و بس ساده و صادقانه آنها قرار گرفته ایم. قبل از ورود به ایستا و ابتیاع این سرزمین‌ها جهت اسکان، مدتی در حوالی تنکابن و در نزدیکی روستایی به نام «تیل پرده سر» اسکان گزیدند که متأسفانه مورد بی مهری - و تا حدودی غضب اهالی قرار گرفته، ناچار به ترک آنجا و نزول اجلال در ایستا شدند. نه تنها ایستا، که بخش هایی از ضلع شمال شرقی شهرک و همچنین حد شمال غربی اوانک در ساحل شمالی طالقان رود و شاید حتی ساحل جنوبی این رود پر خروش در جنوب روستاهای گزن و ورکش نیز در محدوده لات پرده سر واقع شده اند. خدا را چه دیدی شاید در آینده ایستا یا ایستا گونه های دیگری در همین محدوه شکل بگیرد!؟ اگر چه بر اساس همان منطق سرزمینی که بیان شد، زمین‌های واقع در پایین دست گزن، در ساحل طالقان رود، منطقاً «گزن لات« نامیده می شود. در چند دهه اخیر به دلیل آنکه ایستا، به مانند دیگر لاتکها، غیر مسکونی بوده، نامی - خاص - نداشته هر از گاهی - باز هم بر اساس یک منطق نانوشته جغرافیایی و اقلیمی، نامی موقت و نزدیک به نام خاص قبل از ظهور و کشف ایستا - به این مکان داده شده است. ترک آباد، فانوس آباد و توفقیه، از جمله نام‌هایی بوده که به ایستای سابق گفته شده است. اتفاقاً به گمانم ایستا - در ماده و معنا - نامی زیبا و بامسما می باشد. لازم است یادآور شوم که در انتخاب این نام زیبا یکی از روحانیون زاهد، عابد و عالی مقام طالقان - که جنابشان که این بنده سال ها افتخار دوستی و موأنست با وی را دارم، راضی به ذکر اسمشان نمی باشند - نقش مشورتی موثر داشتند!؟ ایستا. با جاینام هایی همچون؛ ایسبی (ایسبی چال) اسبو کلا و باغ اسبان (همین منطقه پر تراکم در شمال غرب شهر کرج، که به اشتباه باغستان خوانده می شود) تشابه و تجانس دارد. قدری طولانی شد، این یادداشت را به مردم شریف و فرهنگ مدار طالقان و آن روحانی جلیل القدر سابق الاشاره و همچنین اهالی و ساکنان ایستا به ویژه حضرت آقای ضیایی، راهنما، راهبر و پیر روشن رای ایستاییان تقدیم می دارم.

گیسوت، عنبرینه گردن، تمام بود

معشوق خوبروی، چه محتاج زیور است.

11 اردیبهشت 1404

تصویر بالا متعلق به دیدار از روستای ایستا در 7 خرداد 1402 است.

________________________________

 

 

نکاتی درباره شکل گیری سکونتگاه در مزرعه چالان روستای پرده سر طالقان مشهور به ایستا

فرشاد اجلالی 

 

با درود به اعضای کانال که خواهان روشنگری در زمینه مالکیت اراضی سکونتگاه ایستا شده اند، عرض می شود که دلیل من برای پاسخ گویی، شناخت از سابقه زمین‌های روستای ایستا و مالکان آن بوده است. روانشان شاد. این زمین‌ها بخشی از املاک قابل توجه اهالی پردسر بود که در کنار شاهرود واقع است. زمین هایی که به آنها «لات» گفته می شود و از زمین های کم بها و ریسک پذیر است. همینجا بگویم در طالقان قدیم در سه امر سرمایه گذاری را توصیه نمی کردند. باور داشتند که نهایتاً چیزی دستشان را نمی گیرد: بز و دختر و لات. برایش زبانزد هم ساخته بودند؛ «بزِ دارِو قُز دارِو لات دار». بزها هر چند سال یکبار دچار اپیدمی بیماری تنفسی بنام شُش می شدند و همه از دم تلف می شدند. دخترها بنابر تقسیم بندی های اجتماعی گذشته، شوهر می‌کردند و به نیروی کار خانواده ی همسرشان می پیوستند. لات هم تکلیفش معلوم بود. پس از چند سال زحمت و آبادانی، یکباره سیلی می آمد و همه را ویران می‌کرد و می برد. آن زمین‌های نیمه ویران لات پردسر که به چالان معروف بود، در قسمت شرقی و زیر جاده چندصد متر زمین چمن طبیعی داشت که حدود یک دهه از سال 1344مورد استفاده بچه های شهرک [طالقان] بود برای فوتبال. تابستان ها بسیار پر طرفدار بود. مسابقات روستاها هم هر از گاهی انجام می‌شد. حتا چند بار از محلات تهران تیم دعوت می کردند برای مسابقه با شهرکی ها. اما مالکیت این بخش از زمین‌ها مربوط بود به خانواده پدری مرحوم حاج محمدعلی شاملو، کدخدای پردسر و برادر و خواهرانشان. کدخدای پردسر یکی از مقتدرترین کدخداهای طالقان بود. مال مفت به کسی نمی داد. زمین‌ها را به اهالی فعلی روستا فروختند و تا دینار آخرش را هم گرفتند. نکته ای که از دید دوربین بدستان مغفول مانده است اینکه زمین‌هایی را که سیل در سالیان دراز ویران کرده و به دشت سنگ و شن تبدیل شده است مالک می تواند با اجازه سازمان امور آب تصرف کرده و احیا نماید. کاری که این مردم جان سخت و زحمتکش از عهده اش بر آمدند و ویرانه را به بهشتی چشم نواز تبدیل کردند. هم به اقتصاد طالقان یاری رساندند و هم به طبیعت و محیط زیست آن خدمت کردند. این کار در چند جای دیگر هم رخ داده است. که در جای خود در خور تحسین و قدردانی است. همچنین این بندگان زحمتکش در آن مزرعه زیبا، یک واحد آسیاب آبی نیز راه اندازی کرده اند. طالقانی که در گذشته ها، بیش از نیمی از روستاهایش آسیاب داشتند. شهرک دو آسیاب و یک آبدنگ داشت برای بلغور و دان. امروزه خبری هم از آن آسیاب ها نیست. این بزرگواران غلات خود را همانجا آسیاب می کنند. (اگر دوستان تمایل به بازدید از آسیاب دارند، اعلام بفرمایند تا از کانال همان آقای علی اصغر عباسی با آنها هماهنگ کنیم تا در فصل کار که احتمالا اواخر خرداد باشد دیداری داشته باشیم).

اما اهالی روستای ایستا چرا طالقان را انتخاب کردند!؟ اینها از مسلمانان مومن تبریز بوده اند که بسیار پایبند به شرع و وفادار به مرجع تقلیدشان مانده اند. در دوره قاجار که رفته رفته بوی مدرنیسم و آزادی و تحول به مشام ایرانی ها هم می‌رسید، مرجع تقلیدشان استفاده از مظاهر تمدن غرب را حرام اعلام کرد و دستور داد در هیچ زمینه ای هم با دولت همکاری نکنید. خب با تحولات مدرن عرصه ی زندگی بر آنها هم تنگ می شد. تصمیم بر کوچ داشتند. کجا بروند؟ در سرزمینی که به داشتن مردم مومن مشهورند وانگهی سیزده تن از یاران امام زمان هم از طالقان هستند. گفتند می‌رویم آنجا شاید نسل‌های سپسین ما هم که طالقانی می‌شوند از یاران ایشان باشند. مطلب آخر اینکه برخلاف بخل و حسد تهیه کنندگان آن ویدیوی کذایی، مسئولان و مردم محترم طالقان بسیار برخورد انسانی و ایمانی با آنها داشتند. به آنها مراجعه کرده و پیشنهاد کمک و همکاری در زمینه های مختلف دادند اما آنها ضمن تشکر گفتند در فلسفه زیستی ما کمک گرفتن از دولت جایی ندارد. در کلاس چهارم دبستان دهه چهل کتاب فارسی ما حکایت زیبایی داشت: عیسای مسیح (ع) از محلی گذر می‌کرد، دید جایی چند نفر جمع شده اند و گفتگویی دارند. نزدیک شد و دید سگی در راه مرده و مردم اظهار نظر می‌کنند. یکی می گفت آه آه چه بوی گندی می دهد دیگری آه آه آب دهانش زمین را نجس کرده سومی موهایش همه جا ریخته چهارمی... و الی آخر. حضرت عیسی گفت اما ببینید که چه دندان‌های سفید و براق و تمیزی دارد!؟

تو صد حدیث مفصل بخوان از این مجمل

درود بر دوستان با فرهنگ طالقان.

 

________________________________

 

 

روستای ایستا به روایت دو شاعر طالقانی

 

در کنار شاهرود جانِ، جان

تکیه ای از خاک پاک طالقان

مردمانی ساده و بی دردسر

چند صباحی گشته بر ما میهمان

دور از چون و چرای زندگی

کوچ کردن این دیار عاشقان

زرق و برق روزگاران پس زدن

سادگی سر لوحه افکارشان

هرچه دارند حاصل دست رنج خود

نیستند محتاج نان دیگران

خانه های کاه گلی نزدیک هم

ساختند زیبا و کردن آشیان

خوش نشستن در جوار پردسر

اهل تبریزند و ترکی زبان

گوییا چند خانوار قوم و خویش

عهد و پیمان بستن و هم داستان

با غریبه ها ندارند خوش و بش

درب هاشان بسته اند بر این و آن

پرورانند اسب های قیمتی

راه وار و تیز پا و بس گران

مردها مشغول کارند و تلاش

کس ندیده تا کنون زن هایشان

گندم و صیفی کارند با برنج

خود کفا هستند از پیر و جوان

نیست روستا مزرعه باشد یقین

بس تماشاییست هر فصل و زمان

بیشتر از پنجاه نباشد قدمتش

نه که ایستا باشد و نه بی نشان

اشرف حکیم الهی

(شاعر اهل روستای هرنج طالقان)

 

ایستای دَه

ایستا جدید‌ دَهی در طالقانه

مُردُمُش عاشُقِ صاحب زمانه

حرام وارد نمی گردَه به ایستا

کُجا چُنین دَهی در این جهانه؟

مهندس محب الله گل بابایی

(صاحب دیوان تات طالقانی)

 این دو شعر نخستین بار در «کانال تلگرامی طالقانی ها» منتشر شده است.

 


نوشته شده در  جمعه 04/2/19ساعت  8:49 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

نیم نگاهی به کتاب و مقاله ای تازه درباره روستای ایستای طالقان

 حسین عسکری


روستای ایستای طالقان و پدیده تجدد گریزی سنّتی، همچنان موضوعی جذاب و تازه در جریان شناسی فکری و فرهنگی ایران معاصر است. بنده بر اساس علاقه و کنجکاوی، تولیدات مکتوب و شفاهی مربوط به این جریان را دنبال می کنم. در ماه های پایانی سال 1403 دو اثر مکتوب فارسی در این باره منتشر شده که از جهاتی قابل توجه اند.

 

1. کتاب جعفر مرادحاصلی

کتاب 152 صفحه ای «میرزا صادق مجتهد تبریزی» در قطع رقعی توسط انتشارات سوره مهر در شمارگان 500 نسخه منتشر شده است. نویسنده 35 ساله این کتاب با مطالعه و بررسی روشمند زندگی نامه های منتشر شده از آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (1236 – 1311ش) فقیه شناخته شده و تأثیرگذار دوره مشروطه و اوایل حکومت پهلوی و مرجع اهل توقف طالقان، تلاش کرده زندگی نامه ای بی غلط و متفاوت از این مجتهد ضد مشروطه ارایه کند. نویسنده این کتاب، روایت خودش را «پژوهشی تاریخی» دانسته و درباره پیشوای اهل توقف طالقان نوشته است: «میرزا صادق مجتهد در مرحله لزوم انتقال حکومت به جانشینان امام معصوم در عصر غیبت، متوقف می ماند و به مرحله ضرورت تشکیل حکومت به دست فقها یا ولایت فقیه نمی رسد. در واقع، او بیش از آنکه نظریه یا نظام سیاسی جدیدی ارایه دهد، با تکیه بر سنّت فقه سیاسی تشیّع به نقد اندیشه و نظام مشروطه خواهی و دولت مدرن و لزوم تشکیل حکومت دینی اکتفا می کند.»

آقای مرادحاصلی در صفحه 35 کتابش درباره کتاب «روستای ایستا» نوشته است: «در سال های اخیر حضور تعداد محدودی از پیروان میرزا صادق مجتهد در منطقه طالقان از حیث سبک زندگی منحصر به فردشان مورد توجه مردم و رسانه ها قرار گرفته اند. گزارش ها، فیلم ها و تصاویری از شگفتی های زندگی این مردم تهیه شده است که در آن گروه محدودی از افراد در آن سوی دیوارهای بلند به نمایش گذاشته می شوند که در عصر سلطه فناوری ها و ابزارهای مدرن از آنها استفاده نمی کنند و به شیوه انسان های ماقبل جوامع صنعتی به سر می برند. سبک زندگی متفاوت این مردم مایه نگارش کتابی با عنوان «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان» شده است. حسین عسکری این کتاب را در سه بخش نگاشته است. بخش اول آن زندگی، زمانه و آرمان های پیشوای اهل توقف، بخش دوم طالقانِ عصر ظهور و بخش سوم، واکاری زیستِ جمعی و فردی اهل توقف نام دارد. مؤلف در این کتاب می کوشد تا رویکردی مردم شناختی به پیروان میرزا صادق مجتهد در عصر حاضر داشته باشد. بخش اعظم کتاب به اطلاعاتی درباره زندگی میرزا صادق مجتهد، روایت ها و احادیث مربوط به جای نمایی طالقان و نسبت این منطقه و ساکنان آن با آخرالزمان اختصاص دارد.»

به نظرم کتاب آقای مرادحاصلی - که شماره پیوسته 38 مجموعه کتاب های «شخصیت های مانا» را داراست - اثری خواندنی و جامع درباره زندگی، زمانه و آرای مرجع اهل توقف طالقان است. عدم تعلق تصویر روی جلد به میرزا صادق مجتهد تبریزی، عمده اشکال وارده به این کتاب است.

 

2. مقاله محمدعلی عزت زاده و دکتر جلال الدین رفیع فر

آقای عزت زاده (نویسنده مسئول) مقاله 24 صفحه ای «بازنمایی و واکاوی فرهنگ مردم روستای ایستا» در شماره 38 «مجله نامه انسان شناسی»، تلاش کرده اطلاعاتی مستقیم و مستند از طریق گفت و گو با شش تن از ساکنان روستای ایستا ارایه کند. نویسنده - که دانشجوی دکتری رشته ایران شناسی دانشگاه شهید بهشتی است - در صفحه 226 نوشته است: «تاکنون هیچ پژوهش مدوّن علمی درباره آن (روستای ایستا) صورت نپذیرفته و اطلاعات ثبت شده درباره آن، در حد یک گزارش تلویزیونی از بیرون روستا و بر پایه شنیده های غیر مستقیم سازنده گزارش و البته چندین رونوشت از آن در وبگاه ها و شبکه های اجتماعی محدود مانده است.»

آقای عزت زاده، اطلاعات مقاله اش را از دو سفر به روستای ایستا در سال های 1397 و 1400 به دست آورده است. این در حالی است که کتاب 144 صفحه ای «روستای ایستا» نوشته بنده، در بهار 1389 منتشر شده و عنوان «ایستا» هم برای نخستین بار در این کتاب آمده است.  به خاطر دارم در پاییز 1390 نسخه ای از کتاب را از طریق پست به آقای دکتر جلال الدین رفیع فر (استاد مردم شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و مدیرمسئول مجله نامه انسان شناسی) فرستادم. نامه اعلام وصول «دبیرخانه انجمن انسان شناسی» را همچنان به یادگار دارم. ضرورت «مطالعه اکتشافی» و ارایه «پیشینه تحقیق» در مقالات علمی، اقتضاء می کرد که آقای عزت زاده به اندازه، زحمت جست و جو در منابع مکتوب اهل توقف طالقان را به جان می خرید تا مقاله خواندنی اش، این نقص پژوهشی را نداشته باشد. در سال 1390 چکیده ای سه صفحه ای از کتاب «روستای ایستا» را به دایره المعارف تشیّع فرستادم که ذیل مدخل «کوی منتظران» در صفحه 275 جلد چهاردهم به چاپ رسید.

آقای عزت زاده در پایان مقاله اش نتیجه گرفته است: «نکته مهم دیگر این است که او (حسین قلی ضیایی سرپرست ساکنان روستای ایستا) و دیگر اهالی ایستا، باورمندانی پرهیزگاراند با دامنه پرهیزی بسیار گسترده تر از آنچه در نظر اغلب شیعیان، حرام و گناه شمرده می شوند. این پرهیز در فرهنگ ایرانی، نیروی روحی مضاعف و درک شهودی به انسان می بخشد. الگوی ایستادگی ایستا در برابر تهاجم به فرهنگ اصیل، الگویی نسبتاً موفق است که در سال های اخیر اندکی از سخت گیری بیش از اندازه خود کاسته است. چنانچه سبک زندگی در ایستا از چند جنبه مهم نظیر زادآوری، نرم تر شود و به تعادل، توازن و تطابق بیشتر با واقعیات برسد، این روستا می تواند ماندگار شود و فرهنگش استمرار یابد.»

 26 اسفند 1403

 

 




 

 

 

 

 



نوشته شده در  یکشنبه 03/12/26ساعت  9:31 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

   1   2   3   4   5   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
مطالب کانال تلگرامی البرز پژوهی درباره روستای ایستای طالقان - 8
مطالب کانال تلگرامی البرز پژوهی درباره روستای ایستای طالقان - 7
درباره پیوندهای فرهنگی و تاریخی استان های قزوین و البرز
گفت و گو با بهروز رمضانی نویسنده کتاب «ونوس الموت» + دانلود کتاب
مطالب کانال تلگرامی البرز پژوهی درباره روستای ایستای طالقان - 6
مطالب کانال تلگرامی البرز پژوهی درباره روستای ایستای طالقان - 5
کوتاه نوشته های حسین عسکری در کانال تلگرامی البرزپژوهی - 5
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]