سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

21 مهر روز خوشنویسی و 21 تا 27 مهر هفته خوشنویسی ایرانی است. این مناسبت به همت استاد غلامحسین امیرخانی چهره ماندگار هنر ایران که ریشه در استان البرز دارد در تقویم فرهنگی و هنری کشور عزیزمان ثبت شده است. این روز و هفته ارجمند، مجالی است که متصدیان انجمن خوشنویسان و دیگر نهادهای فرهنگی استان البرز برای گسترش این هنر قدسی چاره اندیشی کنند و در تبیین نقش استان البرز در تعالی هنر خوشنویسی ایران کوشا باشند. چند روز پیش دیداری با استاد علی مهری رییس خوش ذوق انجمن خوشنویسان استان البرز داشتم. کتاب «تاریخ خوشنویسی در استان البرز» را به ایشان عرضه کردم، ظاهراً پسندیدند و قرار است زمینه چاپ آن را فراهم کنند. ضمن احترام به قزوین که عنوان «پایتخت خوشنویسی ایران» را به نام خود ثبت کرده باید گفت استان البرز «خاستگاه هنر خوشنویسی معاصر ایران» است. شناسایی حدود 250کاتب و خوشنویس از سده دهم هجری قمری تا کنون، نقش سه خوشنویس البرزی (استادان سید حسین و سید حسن میرخانی و ابراهیم بوذری طالقانی) در تاسیس انجمن خوشنویسان ایران و پیدایش سه سبک «کمال شکسته نستعلیق»، «برغانی» و «تلفیقی امیرخانی» دلایلی بر این ادعا است.  استان البرز قابلیت آن را دارد که مرکزیت خط های شکسته نستعلیق و نستعلیق را به نام خود ثبت کند. به مناسبت این روز و هفته، تصویر گواهی نامه بی نظیر استادی ارشد شادروان سید حسین میرخانی (ره) خوشنویس نامدار البرزی که در بهمن 1355به امضای وزیر فرهنگ و هنر وقت صادر شده است را تقدیم مخاطبان گرامی کانال البرزپژوهی می کنم و امیدوارم که سنت یادگیری و یاددهی این هنر گرامی در استان زیبایمان البرز همچنان پایدار و مستمر باشد.

 حسین عسکری - 21 مهر 1398

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology


نوشته شده در  دوشنبه 98/7/22ساعت  9:26 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

 

خوشنویسان البرزی سبک کلهر 

سوم مهر برابر با 25 محرم براساس تقویم هجری قمری، یکصد و سی و یکمین سالگرد درگذشت استاد میرزا محمدرضا کلهر کرمانشاهی خوشنویس صاحب سبک ایرانی در قلم نستعلیق و بنیانگذار «سبک کلهر» و همچنین یکصد و شانزدهمین سالگشت تولد استاد سید حسین میرخانی از بنیانگذران البرزی انجمن خوشنویسان ایران است. استاد کلهر که در 25 محرم سال 1310ق درگذشت، چون در هنر خوشنویسی سرآمد بود، بارها مورد تشویق ناصرالدین شاه قاجار قرار گرفت. شاه قاجار گاهی از او خط می گرفت و در سفر دوّم شاه به خراسان همراهش بود و رویدادهای روزانه آن ایام را به خط خود می نوشت و چاپ می کرد.

امروزه در خوشنویسی نستعلیق ایرانی با دو قالب و ساختار متمایز با نام های «سبک قدیم یا سبک میرعماد» و «سبک جدید یا سبک کلهر» روبرو هستیم. در توضیح سبک جدید خوشنویسی در مقایسه با سبک قدیم (میرعماد)، باید گفت ورود صنعت چاپ سنگی در دوره قاجار به ایران، باعث شد که تغییرات جدیدی در شیوه کتابت به وسیله استاد کلهر ایجاد شود که به چاپی نویسی معروف شد. مرکب این گونه کتابت بسیار غلیظ بود و نوشتن با آن بسیار مشکل. همچنین برای زیباتر شدن دوایر و کشیده ها در چاپ، دانگ قلم و اندازه دوایر و کشیده ها تقلیل یافت که در نهایت این سبک به نام زنده یاد کلهر ثبت شد. ظرافت کاری ها و نازکی (ضعف) برخی از قسمت های حروف و کلمات به ویژه آخر دوایر، برخی اتصالات و ارسال ها و... در سبک میرعماد با ساختار و عمل چاپ سنگی هماهنگ نبود چرا که به هنگام چاپ، این نواحی چاپ نمی شدند و در اصطلاح صنعت چاپ، خورده می شدند یا می ریختند. در سبک قدیم (میرعماد)، خوشنویس دارای آزادی عمل بیشتر بوده و قوانین کمتری بر آن مستولی گشته است اما در سبک جدید (کلهر) خط دارای پختگی بیشتری است و به دلیل کاربردی شدن آن برای استفاده در روزنامه ها و مجلات، قوانین ویرایشی بیشتری برای آن وضع گردید که هم نوشتن را سهولت می بخشید و هم اینکه سرعت را به کار می افزود. در زیر مجموعه سبک کلهر، دو سبک هم عصر دیگر تولد یافته که یکی مربوط به استاد عمادالکتّاب و پیروان او و دیگری مربوط به استاد سید مرتضی حسینی برغانی و پیروان او است.

 استاد کلهر روحیه ای آزادی خواهانه داشت و از منتقدان حکومت قاجار به شمار می رفت. به همین جهت از پیروان آیت الله شیخ هادی نجم آبادی روحانی نواندیش، آزادی خواه و قرآن پژوه عقلگرای البرزی بود. وقتی در سن 65 سالگی بر اثر بیماری وبا درگذشت، مرحوم شیخ هادی بر پیکر او نماز گزارد و پیکرش را در آرامستان محله حسن آباد تهران به خاک سپرد.

سه خوشنویس مشهور البرزیبه ترتیب از سه شهرستان ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان را می توان از شاگردان اصلی و اثرگذار سبک کلهر به شمار آورد: استاد سید مرتضی حسینی برغانی (درگذشت 1318ش)؛ استاد میرزا مرتضی نجم آبادی (درگذشت 1326ش)؛ استاد ابراهیم بوذری طالقانی (درگذشت 1365ش).

 استاد سید مرتضی حسینی برغانی مشهور به سید مرتضی میرخانی، خوشنویس نامدار و صاحب سبک اواخر دوره قاجار است. او تعلیمات خود از استاد کلهر را به دو فرزندش استاد سید حسین میرخانی و استاد سید حسن میرخانی مشهور به سراج الکتّاب منتقل کرد و موجب ایجاد سبکی ذیل سبک کلهر شد که از آن با عنوان «سبک برغانی» یاد می شود. میرزا مرتضی نجم آبادی شاگرد و داماد شیخ هادی نجم آبادی است. او علاوه بر خوشنویسی، حقوقدان و روزنامه نگار هم بود. استاد کلهر در پایان عمر، کارهای نوشتنی خود را به میرزا مرتضی می‌سپرد. استاد ابراهیم بوذری طالقانی خوشنویس، ادیب، تعزیه پژوه و کارشناس ردیف های آواز موسیقی سنّتی ایران است. مشارکت در تأسیس انجمن خوشنویسان ایران و خوشنویسی کتیبه های هفتگانه آرامگاه سعدی در شیراز از جمله فعالیت های هنری او به شمار می رود.

تاسیس انجمن خوشنویسان ایران به عنوان پرسابقه ترین تشکّل هنری مستقل ایران، با مشارکت مستقیم سه خوشنویس البرزی یعنی استادان سید حسین و سید حسن میرخانی و ابراهیم بوذری طالقانی در کنار دو خوشنویس دیگر استادان علی اکبر کاوه و دکتر مهدی بیانی تایید کننده این گزاره پژوهشی است که تاسیس انجمن خوشنویسان ایران نیز حاصل تلاش خوشنویسان نامدار البرزی است. از دیگر سو، سبک خوشنویسی استاد غلامحسین امیرخانی دیگر خوشنویس نامدار البرزی در خط نستعلیق، ترکیبی هنرمندانه و خلاقانه از دو سبک قدیم و جدید یعنی سبک های استاد میرعماد حسنی قزوینی خوشنویس برجسته دوره صفوی و استاد محمدرضا کلهر خوشنویس توانای دوره قاجاریه است.

- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «خوشنویسان البرزی سبک کلهر»، روزنامه پیام آشنا، سال ششم، ش 1469، چهارشنبه 3 مهر 1398، ص 8.

 


 کتیبه‌های آرامگاه سعدی را یک البرزی خوشنویسی کرده است



نوشته شده در  چهارشنبه 98/7/3ساعت  10:12 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

 

بانوی شکسته نویس البرزی

بانو میرزا ماه شرف خانم برغانی ملقب به «منشیه» از خوشنویسان استان البرز در روزگار قاجار است. در مدخل «ماه شرف خانم» نوشته حسین عسکری، چاپ شده در جلد پانزدهم دایره المعارف تشیع (تهران: موسسه انتشارات حکمت، 1394، ص 38) این بانوی هنرمند معرفی شده است.

دانلود مدخل ماه شرف خانم

 


نوشته شده در  یکشنبه 98/5/27ساعت  11:40 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

وزش نسیمی از فقه پویا در ساوجبلاغ

حسین عسکری: از روز جمعه 31 خرداد 1398 با بیانات امیدبخش و نواندیشانه حجت الاسلام والمسلمین آقای روح الله مختاری امام جمعه جدید و جوان ساوجبلاغ، فصلی تازه و پر نشاط در فضای فرهنگی و اجتماعی استان البرز به ویژه شهرستان ساوجبلاغ گشوده شده است. دو گروه از این اعلام مواضع فرهنگی - اجتماعی امام جمعه خوش فکر، شگفت زده و بعضاً بی تاب شده اند:

گروهی که همچنان بر برداشت های سنّتی از فقه، پافشاری می کنند و عناصر زمان، مکان و مصلحت را در مواجهه با فرهنگ و هنر و مسایل اجتماعی در نظر نمی گیرند. اینان حتی تفاوت های نسلی و نیاز مبرم جوانان به «شادی» به قول آقای مختاری «شادی حلال» را نادیده می گیرند. گروه دیگر، سنّت ستیزان هستند که گمان می برند امام جمعه جوان ساوجبلاغ به اصطلاح «روشنفکر» شده و از ارزش های اسلامی و انقلابی کوتاه آمده است. اینان از ظرفیت های مکتب فقهی مورد نظر گفتمان انقلاب اسلامی (= جریان حکمت نوصدرایی یا جریان عقلانیت اسلامی) که همان فقه پویا است، آگاهی ندارند. فقهی که عقلانی، عادلانه، روزآمد و در نظرگیرنده همه نیازهای انسان امروزی است. فقهی که در آن، هم حقوق خداوند ادا می شود و هم حقوق انسان. متحجرین بی اعتنا به دنیای جدید و متجددین بی اعتنا به سنّت، آگاهی داشته باشند که مواجهه آقای مختاری عزیز با مقوله های هنری همانند تئاتر، موسیقی، سینما و پدیده های اجتماعی همانند نشاط و شادی های حلال، نسیمی از فقه پویا و مکتب فقهی امام خمینی رحمت الله علیه و رهبر فرزانه انقلاب است. امید آن داریم این تغییر گفتمان از «فقه سنّتی» به «فقه پویا» بین دیگر امامان جمعه شهرستان های استان البرز که عهده دار مسئولیت مهم و اثرگذار شورای فرهنگ عمومی هستند، فراگیر شود.

------------------

نظرات فرهنگی و اجتماعی اخیرامام جمعه ساوجبلاغ

خطبه های نماز جمعه ساوجبلاغ، 31 خرداد 1398 و شورای فرهنگ عمومی شهرستان ساوجبلاغ، 4 تیر 1398

(به نقل از: پایگاه خبری فرمانداری شهرستان ساوجبلاغ)

- بنده به عنوان کسی که مسئولیت فرهنگی دارد اولاً از خداوند متعال و بعد از مردم و جوانان عذرخواهی می کنم و به عنوان امام جمعه و مسئول شورای فرهنگ عمومی شهرستان از همه فعالان فرهنگی، هنرمندان و هر کسی که انقلاب و کشورش را دوست دارد دعوت می کنم بیاید دست به دست هم بدهیم بستر شادی و تفریح حلال را فراهم کنیم و از هر ایده و طرح خلاقانه ای در این زمینه حمایت می کنیم. البته ما از همان ماه اول حضور در شهرستان این کار را شروع کرده ایم، مصلای هشتگرد اولین مصلای کشور است که هر جمعه قبل از نماز تئاتر و طنز اجتماعی را برگزار می کند، اما این ها قطعاً کافی نیست.

- اخیراً نگرانی نسبت به برگزاری کنسرت ها در شهرستان مطرح شده است، اولاً هر کنسرتی مشکل ندارد اما اگر کنسرتی متضمن گناه و معصیت باشد چه در نوع موسیقی و چه در نوع اجرا و چه در حال و هوای سالن و یا بسترساز ناهنجاری های اجتماعی و یا ناامنی اخلاقی باشد مسئولین امر باید از برگزاری آن ممانعت کنند.

- یادمان باشد مردم نیاز به شادی و خنده حلال و تفریح و سرگرمی غیرمخرب دارند، ما چه کرده ایم برای شادی و تفریح حلال مردم؟ اسلام دین شادی و نشاط و سرزندگی است و دلمردگی و افسردگی را نمی پسندد.

- حرف بنده این است، همه عزیزانی که نگران هستید، بیایید دست به دست هم بدهیم برای مردم شادی و تفریح حلال ایجاد کنیم، نمی شود دایماً به مردم و جوانان بگوییم فلان کار را نکنید، جایگزین را هم باید به مردم معرفی کرد. ما در این مساله کوتاهی کرده ایم.

- باید به نقطه ای برسیم که همه مردم شهر بدون دغدغه از ناامنی اجتماعی و آثار مخرب فرهنگی در برنامه های شاد شرکت کنند و یک شهر شاد و بانشاط و به دور از مشکلات اخلاقی و ناامنی اجتماعی داشته باشیم، این مسیری است که ما چند ماه است شروع کردیم و به جدّ ادامه خواهیم داد ان شاءالله.

- شادی حلال، خنده حلال، اگر این خلا را پر نکنیم دشمن این کار را خواهد کرد.

- دست به دست هم بدهیم بستر شادی حلال را برای مردم ایجاد بکنیم.

- رهبران ما (امام خمینی و رهبر معظّم انقلاب) آنچه که ضرورت اشاعه موسیقی در جامعه را به صورت مفصل بیان فرمودند و ضروری است ما تابع آن باشیم.

- ما در دهه کرامت بزرگترین استندآپ کمدی را در مصلی نماز جمعه با حضور برترین های تلویزیون انجام می دهیم و زیباترین جشن را برای دخترانمان در گرامیداشت روز دختر خواهیم داشت.

- ما هنرمند متعهد فراوان داریم و این فرصت است که از آن به خوبی بهره گیری کنیم.

- با بزه و مسایلی که موجب تشویش اذهان عمومی می شود باید مقابله کرد شهرستان ما بیش از هر چیزی به وحدت و همدلی نیاز دارد و همه موظف هستند در این خط قرار بگیرند.

نشر نخست این یادداشت در کانال البرزپژوهی: @alborzology

 

نمونه ای از بازتاب نظرات امام جمعه ساوجبلاغ

 فایل صوتی خطبه دوم نماز جمعه ساوجبلاغ، 31 خرداد 1398

 


نوشته شده در  سه شنبه 98/4/4ساعت  5:57 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

هم فکریست محمود، هم حرکتی مسعود

اشاره: متن زیر پیام استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی استاد فرزانه دانشگاه تهران و عضو هیات امنای بنیاد ایران شناسی به آیین اختتامیه نخستین جشنواره فرهنگی - هنری هشتگرد است که در روز چهارشنبه 28 فروردین 1398 در شهر هشتگرد (مرکز شهرستان ساوجبلاغ) از توابع استان البرز توسط حسین عسکری قرائت شد.

__________________

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام صدق و دعای خیر ما بدرقه راه اصحاب ارجمند فرهنگ و هنر و ذوق و زیبایی. جشنواره بزرگ فرهنگی - هنری هشتگرد که اینک به پاست و با نام بلند و به پاسداشت شماری از مفاخر و مشاهیر بنام ایران به ویژه مفاخر استان البرز آذین بسته است و مراسمش در بیست و هشتمین روز از فروردین ماه سال 1398هجری خورشیدی با مشارکت جمعی از فرزندان هنرمند و خوشفکر و خوش ذوق میهن ما در بهارستانی پرطراوت و بارانی برگزار می شود؛ هم فکریست محمود، هم حرکتی مسعود، هم عملی نیک و ستودنی، هم گام نهادن و گام برگرفتن و ره سپردن در صراطی مستقیم و با نیات و اهدافی مبارک برای مُلک و ملت و میهن ما.

یک جامعه و جهان آراسته به هنر و ذوق و زیبایی و خلاقیت و شور و شعور و نشاط و آفرینندگی و پرمایه و غنی از اخلاق و آداب و ادب درست زیستن و مجهز به توشه و تجهیز دانش دانایی و بهره‌مند از حکمت و خرد و منطقِ نیک زیستن و یک فرهنگ و زندگی پرمایه و غنی از ارزش های اصیل و مشترک و پذیرفته شده جهانی در آوردگاه‌های خطرخیز تاریخ، هم ایمن‌تر، هم مقاوم تر، هم استوارتر، هم پایدارتر و ماندنی تر از یک جامعه و جهان تهی و بی‌بهره از چنین ارزش‌ها و موهبت‌ها و دستاوردهای بزرگ بشریست.

اینجانب دست‌های توانا و پربار و برکت فرزندان برومند و خوشفکر و خوش ذوق شهرستان ساوجبلاغ که موفق شده‌اند جشنواره‌ای را در مقیاسی فراتر از قامت یک استان به‌پا دارند و برگزار کنند، گرم می‌فشارم و گرم تحسینشان می‌کنم. تأسف می‌خورم و از همه دوستان با همت و نیکخواه و نیک اندیش به‌ویژه جناب آقای حسین جوادان عزیز که طراح و معمار بزرگ چنین طرح‌ها و برنامه‌ها و جشنواره‌هایی در شهر و شهرستان زیبای ما هستند، پوزش می‌خواهم از اینکه این بار نیز به‌دلیل مقارنت زمانی مراسم جشنواره با سخنرانی بنده در دانشگاه هنر اصفهان، بخت، یار نشده است و توفیق دست نداده است که در خدمت میزبانان معزز و میهمانان گرانمایه و ارجمند مراسم باشم.

ما در سرزمینی زندگی می‌کنیم که وارث یک سنّت و میراث و حکمت و خِرَدی هستیم که در آن هنوز رشته‌های اتصال معنوی و حلقه‌های پیوند باطنی میان آسمانیان و زمینیان، میان ارض تاریخ و ارض ملکوت، نگسسته است و قطع نشده است. صیانت از این پیوند و پیمان، مسئولیتی‌ست بس خطیر، بس عظیم و بس سنگین بر شانه همه ما. هر انسانی به اندازه سنگینی بار مسئولیتی که بر شانه گرفته است و بر شانه می کشد، بزرگ است و شایسته ستودن. ایران یک جغرافیای محصور در مرزهای طبیعی نیست، یک اقلیم و عالم فراخ معنویست. صیانت از این اقلیم و عالم معنوی، صیانت از کرامت انسان است و نحوه حضور معنوی و اصیل او در جهان. به سخن حضرت حافط:

گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند

نگاه دار سرِ رشته تا نگه دارد

باقی بقایتان. حکمت الله ملاصالحی، دانشگاه تهران، فروردین 1398 هجری خورشیدی

 

 

 

 

عکس یادگاری بنده و استاد سید عباس میرخانی با سردیس استاد سید حسین میرخانی (ره)

 


نوشته شده در  پنج شنبه 98/1/29ساعت  8:54 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

ساوجبلاغ خاستگاه خوشنویسان نامدار

ساوُجبُلاغ به معنای «چشمه سرد» است و این منطقه را به دلیل وجود چشمه های فراوان به این نام خوانده اند. علامه علی اکبر دهخدا و دکتر محمّد معین، ساوجبلاغ را یک واژه ترکی می دانند. جلال آل احمد املای این کلمه را «ساوجبلاق» نوشته است. دکتر محمّدجواد مشکور هم می نویسد: «ساوج در اصل همان سویوق ترکی به معنی سرد بوده است.» از بررسی منابع تاریخی و جغرافیای تاریخی چنین برمی آید که منطقه ساوجبلاغ واقع در استان البرز پیش از آنکه به این نام خوانده شود از توابع سرزمین ری بوده و با مهاجرت ترکان، نام ساوجبلاغ بر آن اطلاق شده است. حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب نزهت القلوب که در سال 740ق نوشته شده، منطقه تاریخی ساوجبلاغ را این گونه توصیف کرده است: «ساوجبلاغ ولایتی است که در اَوان سلاجقه مال به ری می داده و در عهد مغول سوی شده، هوایی به غایت خوب دارد. اکثر آبش از قنوات است. میوه و غلّه[اش] بسیار می باشد و نانش در غایت نیکویی و حقوق دیوانی او دوازده هزار دینار مقرّر است... از اعظم قُرای آنجا خراو و نجم آباد و سُنقرآباد است و در سنقرآباد سادات عالی نسب و حسب اند والحال خراب است.» ساوجبلاغ پس از جدایی از ملک ری در قرن هفتم هجری قمری، به سرزمین قزوین پیوسته است. این وضعیت ادامه داشته تا آغاز حکومت قاجار که از قزوین هم جدا شده و به دارالخلافه طهران ملحق شده است. منظور از ساوجبلاغ در این مجموعه همان محدوده «ساوجبلاغ تاریخی و فرهنگی» است که شامل دو شهرستان ساوجبلاغ و نظرآباد و بخشی از شهرستان کرج در استان البرز و گوشه ای از شهرستان آبیک از توابع استان قزوین است.

نام برخی از خوشنویسان برخاسته از منطقه تاریخی ساوجبلاغ به ترتیب الفبا عبارتند از:

- استاد حسین برغانی ساوجبلاغی از کاتبان قرن سیزدهم هجری قمری است. او در 1247ق جلد نخست کتاب 24 جلدی منهج الاجتهاد نوشته شیخ محمدتقی برغانی (شهید ثالث) را کتابت کرده است.

- شیخ محمّدعلی برغانی (زنده در سال 1262ق) از مجتهدان و خوشنویسان ماهر روزگار قاجار است. خوشنویسی چندباره قرآن کریم و نگارش کتاب «مصباح المومنین» از آثار برجای مانده از او است.

- ماه شرف خانم برغانی ملقّب به منشیه از استادان خط شکسته نستعلیق در روزگار قاجار است. او دیوان مراسلات (نامه نگاری) تاج الدوله طاووس خانم همسر فتحعلی شاه قاجار را عهده دار بود.

- استاد سید مرتضی حسینی برغانی (درگذشت 1308ش) مشهور به سید مرتضی میرخانی، خوشنویس نامدار و صاحب سبک اواخر دوره قاجار و از شاگردان ممتاز استاد میرزا محمّدرضا کلهر است.

- عبدالرضا حسینی وَردِه ساوجبلاغی از خوشنویسان و کاتبان قرن یازدهم هجری قمری است. او در سال 1009ق مقالات عربی خواجه نصیرالدین طوسی درباره هندسه را با خط نسخ و نستعلیق کتابت کرده است.

- زین العابدین ساوجبلاغی از کاتبان و خوشنویسان قرن یازدهم هجری قمری است. او در سال 1099ق کتاب «ملحقات الصحیفه السجادیه» را خوشنویسی کرده است.

- میرزا الله وردی ساوجبلاغی کاتب و خوشنویس اهل روستای صفرخواجه از توابع شهرستان نظرآباد است. او در سال 1266ق کتاب فارسی «فضایل اهل البیت علیهم  السلام» نوشته علی قشلاقی ساوجبلاغی را به خط نستعلیق کتابت کرده است.

- میرزا تقی ساوجبلاغی معروف به دبیر اعلم (درگذشت 1308ش) از خوشنویسان و ادبیان دوره قاجار است. او در دیوان رسایل حکومت ناصرالدین شاه قاجار به مقام دبیری و منشی گری رسید. مظفرالدین شاه قاجار هم به او لقب عنوان نگار داد.

- میرزا عزیزالله ساوجبلاغی خوشنویس و منشی دیوان رسایل وزارت خارجه در دوره حکومت مظفرالدین شاه قاجار بود.

- سید حسین فصیح، روحانی خوشنویس دوره قاجار که مسئول تهیه قباله جات منطقه ساوجبلاغ و اطراف بود. او جدّ پدر استاد سید احمد میرخانی خوشنویس معاصر است.

- استاد سید احمد میرخانی (متولد 1318ش) مدرس انجمن خوشنویسان ایران و کاتب قرآن کریم به خط نسخ و نستعلیق است.

- استاد سید حسن میرخانی مشهور به سراج الکتّاب (درگذشت 1369ش) خوشنویس نامدار معاصر و از بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران است.

- استاد سید حسین میرخانی (درگذشت 1361ش)،از خوشنویسان نامدار معاصر و کاتب قرآن کریم به خط نستعلیق است.

- مصطفی نجم آبادی کاتب و خوشنویس قرن چهاردهم هجری قمری است که در سال 1321ق کتاب «دستور حکومت» را با خط نستعلیق کتابت کرده است.

- میرزا مرتضی نجم آبادی (درگذشت 1326ش) خوشنویس، حقوقدان و روزنامه نگار معاصر است. او نزد استاد میرزا محمدرضا کلهر به شاگردی پرداخت و در خط نستعلیق استاد شد.

- استاد علی اشرف والی (درگذشت 1389ش) عارف، شاعر، خوشنویس و نقاش معاصر مکتب کمال الملک است. او در خوشنویسی از شیوه استاد حسن زرین خط پیروی می کرد.

* به نقل از: «نقش استان البرز در تعالی هنر خوشنویسی ایران»، نوشته حسین عسکری، صدا و سیمای مرکز البرز، بهار 1397.


انتشار مقاله فوق در: حسین عسکری، «ساوجبلاغ مهد خوشنویسان نامدار»، هفته نامه تریبون شهر، سال اول، ش 6، 26 اسفند 1397، ص 3

مقاله فوق در هفته نامه تریبون شهر pdf   

مقاله فوق در وب سایت هفته نامه تریبون شهر

 


نوشته شده در  پنج شنبه 97/12/23ساعت  9:46 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

فروردین سال 1385 بود. نمایش آواز ستاره ها را در تئاتر شهر اجرا داشتیم. اوایل اجراها بود که استاد جعفر والی را در تئاتر شهر دیدم، به سمتشان رفتم و برای دیدن نمایش دعوتشان کردم، اسم نمایش را پرسید و اینکه گروه شما از کجاست؟ و بعد هیجان زده گفت پس همشهری هستیم... من اصالتا از روستای ولیان هستم... همیشه هم آنجا هستیم و چند روز بعد با چهره ای خرسند و پیروزمندانه که انگار همشهری هایش جایی را فتح کرده اند، به دیدن نمایش نشست و همان شب به دعوت من به ضیافت خانوادگی منزل پدری آمد؛ آنقدر صمیمی و بی پیرایه که گویی سال ها با ما زندگی می کند. آن شب فرزند من 30روزه بود... چند شب بعد او من و چندی از دوستان تئاتری را به باغش دعوت کرد. صمیمیت و گرمی حضورش هرروز بیشتر می شد... دیگر بچه های تئاتر هشتگرد و به خصوص من و اطرافیانم جزئی از خانواده اش بودیم. دخترم وقتی زبان گشود، به او می گفت عمو والی...، هر هفته دو یا سه بار کنار هم جمع می شدیم، باغش محل تمرینات و نمایش نامه خوانی مان بود و گاها محل ضیافت های هنری... . از تئاتر می گفت، از خاطراتش با ساعدی و تمامی هنرمندانی که امروز مفاخر هنر این کشور محسوب می شوند...، از اجراهایش و تعصبش به تئاتر ملی و انزجارش از تئاتر کاسبکارانه و تجاری. تمام تئاتر ها و تمریناتمان را همراهی می کرد، برایش مهم نبود کجا و ازسوی چه کسی! برایش آیین تئاتر مهم و مقدس بود، با محبت و سرشار از امیدی رشک برانگیز. می گفت باید در همین باغ تئاتر کار کنیم و همین جا اجرا و مخاطبمان را دعوت کنیم. برایش شهرت، پول و بعضی وجه های برساخته و مرسوم، محلی از اعراب نداشت. در هشتگرد یک دوره کلاس بازیگری برگزار کرد. آن موقع 75 سالش بود، پرانرژی و صمیمی با هنرجویان جوان و مبتدی، با دستمزدی که کرایه رفت وآمدش نبود. در این ایام من دو نمایش نامه را با تشویق او در باغش نوشتم؛ آقا لیلاو درخت ها، نمایش نامه را تایپ می کردم. اسباب پذیرایی را می آورد و در سکوت به کارهایش می رسید. بعد از اتمام هر صحنه برایش می خواندم. گاها متقاعدم می کرد تغییرش دهم و لحظاتی هم تشویق و ترغیبم می کرد... . دروازه باغش روی همه باز بود و هر کس به سودایی کنارش پهلو می گرفت؛ یکی برای خوش باشی و لذت بردن از فضای مصفای آنجا و دیگری برای مصاحبت و اندوختن از گنجینه تجربیات او و میهمانانش که گاها از همکاران و هنرمندان برجسته و پیش کسوت بودند... . باغش محفل دوست یابی بود، پاتوق آشنایی با اهالی هنر و مجمع انس هم کیشان و هم دردها از پیر و جوان و هیچ گاه میهمانی ناخوانده، حتی غریبه پشت در منزلش نمی ماند... . صمیمیت و همدلی اش عجیب بود، آنچنان که فقط لازم بود بگویی اینجا باغ آقای والی است؟ من از علاقه مندان فلان رشته هنری ام. آمدم از شما کمک بگیرم.. کسی نبود که از پذیرایی و همدلی او بی دریغ مانده باشد... هنوز برایم عجیب است این همه شوق و همدلی و دیگرخواهی... . همه خاطرات و تجربیاتش را شنیده بودم. برایم تجربه اندوزی علمی و هنری نزد یک استاد بیش از پنج سال کسالت بار بود، اما چیزی که او را برای ما تازه و صمیمی نگه می داشت منش و اخلاق او بود. درس هایش جنبه نصیحت و خطابه نداشت، من و خیلی از اطرافیان از او آداب زندگی و ادب هنر را آموختیم... . اولین روز دبستان پارمیدای من مصادف با مشغله ای بود که امکان همراهی اش را تا مدرسه نداشتم... . جای من را استاد پر کرد، او و مادرش را تا مدرسه همراهی کرد و به این کار می بالید... . همیشه می گفت ما یک خانواده ایم. همیشه بشاش و امیدوار بود مانند نیلوفران باغش که هر سال بر تعدادشان اضافه می شد. این اواخر نوبت اجرای نمایش «در گوش سالمم زمزمه کن» را در تئاتر شهر گرفته و تمریناتش را نیز آغاز کرده بود، آن هم در 83سالگی و بیماری قلبی و ضعف جسمی اش... . غالبا هنرمندان بزرگ یا انسان های مشهور رفتارشان توام با یک فاصله جویی از جامعه یا تفرعنی استادمآبانه با عموم است، رفتار استاد والی نقطه مقابل چنین رویکردی بود...، ازاین رو من و گروه بهمن و تمامی اطرافیانش مهم ترین چیزی که از او آموختیم، نگاه انسانی و خضوع و خشوع در رفتار حرفه ای و زندگی خصوصی بود... و بعد، آن نگاهش به مفهوم و معنی و کاربرد هنر برای مردم کوچه و بازار، به خصوص در همکاری 11 اثر مشترک او با غلامحسین ساعدی. بی دلیل نیست که او و آثارش از مهم ترین بنیادهای تئاتر ملی ما در دهه 40 محسوب می شوند... اگر مهم ترین ماحصل 11سال هم نشینی ما و استاد را بتوان خلاصه کرد، آموختن صداقت و شرافتی بی بدیل در شیوه مردمی و در زندگی و بروزش در آثار هنری اش بود... و تاثیر این نگاه را روی ما و در تولید آثار و تربیت اعضای گروه تئاتر بهمن در 10 سال اخیر نمی توان کتمان کرد. این رفتار و نگاه به زندگی استاد باعث جذب افراد مختلف جامعه در زندگی خصوصی به او می شد و این طیف وسیع همدلان و هم کیشان متنوع که دلبسته اش بودند، در نگاه جوان تر ها عجیب و رشک برانگیز به نظر می آمد. یادش گرامی، اما خاطرات و آمیزه هایش هر روز در بین ما خواهد بود و در جلو دیدگان ما زندگی خواهد کرد، مانند نوزاد فروردین 1385 که امروز دختری زیباست

- نشر نخست این یادداشت در: روزنامه شرق، ش 2760، ص 9.


مقاله ام درباره استاد والی در روزنامه اطلاعات  

(روزنامه اطلاعات، ش 26612، ضمیمه فرهنگی، ش 292، اول دی 1395، ص 1)

 گفت و گویم با خبرگزاری ایرنا به مناسبت درگذشت استاد والی 

مرگ نوشته اسماعیل آل احمد برای استاد جعفر والی


نوشته شده در  جمعه 97/9/9ساعت  3:4 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

شاگردان البرزی مکتب کمال الملک

کد خبر: 83005200 | تاریخ خبر: 27/05/1397 - 20:50  

کرج - ایرنا - پژوهشگرو نویسنده البرزی گفت که 4 تن از شاگردان معروف مکتب کمال الملک اهل استان البرز هستند. حسین عسکری روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: محمد غفاری مشهور به استاد کمال‌ الملک نقاش معروف ایرانی در مکتب قاجار است که در 93 سالگی در 27 مرداد 1319 درگذشت. وی با بیان اینکه کمال الملک از همان آغاز فعالیت هنری ‌اش تمایلی قوی و آشکار به روش و اسلوب طبیعت‌ گرایی و واقع گرایی در هنر نقاشی داشت، اظهار داشت: استاد کمال الملک با تاسیس مدرسه صنایع مستظرفه در دوره قاجار، سبک خود را مستقیم یا غیر مستقیم به شاگردانی آموزش داده که 4 تن از آنان به نام های جمشید امینی، میرزا علی اکبر نجم آبادی، مصطفی نجمی و علی اشرف والی ریشه در استان البرز دارند.

وی گفت: استاد جمشید امینی (درگذشت 1377 شمسی) از طرّاحان فرش نوین ایران و بنیانگذار شیوه هنری "نقاشی بر قالی" است که در سال 1282 در روستای فَشَند از توابع شهرستان ساوجبلاغ دیده به جهان گشود. وی ادامه داد: امینی با حمایت و توصیه استاد کمال الملک، هنرمندانه فاصله نقّاشیِ رنگ و روغن و بافت قالی با پشم و کُرک را از میان برداشت؛ به پرده ها جان داد نه به یاری قلم مو و رنگ بر بوم نقّاشی که به مدد نخ و تار و پود بر دارِ قالی. نخستین هنرمندی است که به بافت فرش با استفاده از پرسپکتیو و سایه روشن پرداخت؛ نقشه های سنّتی را بسیار آسان می بافت اما تبحّر او در بافت فرش بدون نقشه و از روی تصویر بود.عسکری با بیان اینکه نخستین اثر هنری وی فرش "نازی آباد" است که زیرنظر استاد کمال الملک بافته شده، گفت: تابلوهای منظره، مرغ پابسته، پل ورسک، خلقت آدم (کپی از میکل آنژ)، شیر خفته، 2 گنجشک نشسته، اینشتاین، اسب، گل های آفتابگردان، ضامن آهو و تصویر استاد کمال الملک از دیگر آثار بی همتای استاد امینی است. وی افزود: این قالی ها، چنان استادانه بافته شده اند که حتّی از فاصله نزدیک هم با نقّاشی تفاوتی ندارد و برخی از این آثار در موزه هنرهای ملّی، کاخ سعدآباد و کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود.

این البرزپژوه ادامه داد: استاد میرزا علی اکبر نجم آبادی (درگذشت 1373 شمسی) دیگر هنرمند مکتب نقاشان کلاسیک کمال الملک است. وی گفت: نجم آبادی فرزند میرزا مرتضی نجم آبادی خوشنویس، حقوقدان و روزنامه نگار مشروطه خواه است و چون علاقه فراوان به هنر نقاشی داشت به مدرسه صنایع مستظرفه رفت و مدّت 8 سال زیرنظر استاد کمال الملک و سپس استاد علی محمّد حیدریان به فراگیری این هنر مشغول شد. عسکری تصریح کرد: پس از انحلال مدرسه صنایع مستظرفه به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و به عنوان دبیر نقاشی به کار ادامه داد و در سال 1323 از سوی وزارت فرهنگ در هنر نقاشی به دریافت معادل لیسانس نایل شد و سرانجام پس از 36 سال بازنشسته شد اما از نقاشی دست نکشید و مدّت 20 سال دیگر در دبیرستان های ملّی و البرز به کار خود ادامه داد و شاگردان زیادی نیز تربیت کرد. وی با بیان اینکه تابلوهای "جوانی در حال خواندن نامه"، " تک چهره نقاش" و "تک چهره کمال الملک" از آثار او است، افزود: کتاب های "روش نوین آموزش نقاشی برای سال اوّل دبیرستان ها" و "رهنما یا مجموعه نمونه های نقاشی انسان، حیوان، مناظر طبیعی و..." از جمله آثار مکتوب استاد نجم آبادی است. وی اضافه کرد: منصور وفایی پیشکسوت نقاشی سبک قهوه خانه ای (خیالی نگاری)، تاها بهبهانی نقاش و مجسمه ساز و علی اشرف والی از شاگردان نامدار او به شمار می روند. عسکری با اشاره به اینکه از دیگر آثار استاد نجم آبادی می توان به کپی از نقاشی های رامبراند، رافائل و کمال الملک اشاره کرد، اظهار داشت: او در تمام عمر خود هرگز از شیوه کار استادش - کلاسیک گرایی و طبیعت گرایی - فاصله نگرفت؛ وی سال های پایانی عمرش را بیشتر به مطالعه گذراند و سرانجام در آمریکا درگذشت.

وی با بیان اینکه استاد مصطفی نجمی (درگذشت 1376 شمسی) از نقاشان مکتب کلاسیک کمال الملکی است که 70 سال به فعالیّت بی وقفه هنری پرداخت و خاطرنشان کرد: او فرزند حاج مرتضی نجم آبادی و نواده حاج میرزا نورمحمّد نجم آبادی از رجال سرشناس منطقه ساوجبلاغ در عهد محمّد شاه قاجار است. وی ادامه داد: او پس از پایان تحصیلات مقدّماتی، در مدرسه صنایع مستظرفه نزد استاد حسنعلی وزیری و استاد اسماعیل آشتیانی اصول هنر را فراگرفت سپس در نقّاشخانه سیّد رسول الحسینی به ادامه نقّاشی پرداخت؛ گویا 2 سال پیش از ورودش به مدرسه صنایع مستظرفه، استاد کمال الملک از آنجا رفته بود. نویسنده البرزی یادآور شد: او به موازات هنر نقاشی به موسیقی نیز روی آورد و نزد استادان مجرّب، نوازندگی پیانو را به خوبی فراگرفت و نخست در مدرسه نظام به تدریس نقّاشی پرداخت سپس در بیشتر دبیرستان های تهران از جمله مدرسه های شرف و دارالفنون به آموزش هنر نقّاشی و موسیقی سرگرم شد. وی گفت: طولی نکشید که به دعوت وزارت فرهنگ، در دانشکده افسری نیز همان شیوه تدریس نقّاشی را پی گرفت تا اینکه پس از 36 سال کار، بازنشسته شد اما از نقّاشی دست نکشید و مدّت 20 سال دیگر در دبیرستان های ملّی و البرز به کار خویش ادامه داد. عسکری با بیان اینکه تابلوهای او بیشتر مناظر طبیعی و همچنین تعدادی تابلو درباره رویدادهای تاریخی است، افزود: تابلوهای "چشم انداز میگون"، "سیل میگون"، "منظره اوشان"، "قیام سی تیر"، "رودسر"، "نانوایی در دهات"، "تجسّم وضع یک معتاد"، "امامزاده ابراهیم"، "دختر کُرد" و "کارگر زحمت کش" از آن جمله است. وی بیان داشت: یکی از آثار استاد نجمی در یازدهمین نمایشگاه بین المللی بهترین آثار نقاشی در کشور یونان - که در سال 1963 میلادی با حضور نقّاشان 15 کشور اروپایی و آسیایی برگزار شد - به عنوان بهترین اثر مسابقه، جایزه ویژه را دریافت کرد و در سال 1369 شورای تشخیص ارزش هنری هنرمندان ایران به او دکتری افتخاری هنر داد. این پژوهشگر البرزی ادامه داد: کتاب های "نقّاشی جدید در ایران"، "دستور نقّاشی یا کمال هنر" و "رویأی من: تئوری نقّاشی از نظر علمی و عملی شامل طرّاحی، سیاه قلم و..." از جمله آثار مکتوب استاد مصطفی نجمی است؛ از میان هنرمندانی که نزد وی شاگردی کرده اند می توان به پرویز کلانتری هنرمند طالقانی و شمس الدین خلخالی اشاره کرد.

وی، استاد علی اشرف والی (درگذشت 1389 شمسی) عارف، شاعر، خوشنویس و نقاش معاصر مکتب کمال الملک را دیگر شاگرد استاد کمال الملک عنوان کرد و گفت: در سال 1299 در روستای ولیان از توابع شهرستان ساوجبلاغ زاده شد اما از اوان کودکی، زندگی و تحصیلات خود را در تهران گذراند. عسکری افزود: والی در سال 1317 به مدرسه (دانشکده) هنرهای زیبای نوین راه یافت و از تجربیات و آموزش استادانی چون میرزا علی اکبر خان نجم آبادی، علی محمّد حیدریان، رفیع حالتی و ابوالحسن صدیقی بهره مند شد؛ هرچند خود، تربیت هنری اش را وامدار استاد اسماعیل آشتیانی شاگرد برگزیده استاد کمال الملک می دانست. وی تصریح کرد: در سال 1323 با مارکار قارابگیان از ارامنه مهاجر روس و از نخستین گالری داران تهران آشنا شد و طی قراردادی، در سالن مانی بیش از 2 هزار پرتره را اجرا کرد اما همه آنها با امضای قارابگیان عرضه شد. وی گفت: استاد والی در سال 1326 نخستین آتلیه شخصی خود به نام "هنرگاه والی" را در سرای طاهباز واقع در خیابان لاله زار ایجاد کرد. این نویسنده با بیان اینکه آثار والی تنها یکبار در سال 1343 در معرض دید عموم قرار گرفت، افزود: این نمایشگاه انفرادی، در انجمن روابط فرهنگی ایران و اتحاد جماهیر شوروی به مدت 55 روز دایر شد که در آن، پرتره هایی از شخصیت های فرهنگی و سیاسی ایران و جهان از جمله جواهر لعل نهرو و ایندیرا گاندی به نمایش گذاشته شد. وی اظهار داشت: نفیس ترین نقاشی وی، تمثالی از امام علی (ع) است که از سال 1372 در موزه آستان قدس رضوی (مشهد) نگهداری می شود. وی تصریح کرد: گفته می شود استاد والی وقتی در نوجوانی، امام را در رویا دید، تصمیم به یادگیری نقاشی گرفت و در میان سالی، توانایی نقاشی چهره امام را پیدا کرد که در آن تابلو، امام علی علیه السلام قرآن به دست گرفته و شمشیر را زمین گذاشته است. عسکری گفت: دیگر آثار هنری معروف او، طرح مکّه و مدینه در مسجد هدایت تهران، تابلوهای "آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی"، "حضرت صفی علی شاه" محفوظ در خانقاه صفی علی شاه تهران، "حضرت شاه نعمت الله ولی" محفوظ در مقبره وی در ماهان کرمان و "سنگر شرف" است. وی افزود: تابلوی بزرگ سنگر شرف به سفارش تیمسار امان الله جهانبانی از روی تصویری بی کیفیت از سرداران مشروطه خواه تبریز ساخته و پرداخته شده و دارای تصاویر بیش از 85 تن از مجاهدان است. وی با بیان اینکه استاد والی، این اثر ارزشمند را در سال 1348 به پایان رساند و سال ها بعد به وزارت فرهنگ و هنر واگذار کرد، اظهار داشت: این تابلو چند سالی در وزارت فرهنگ و هنر بوده و بعد به موزه ای در تبریز سپس به موزه دیگری در قزوین منتقل شده و از وضعیت فعلی این اثر، آگاهی چندانی در دست نیست. نویسنده البرزی اضافه کرد: ویژگی دیگر استاد والی، مطالعه و تأمّل در ادبیات عرفانی بود که "کشف رموز مقالات شمس تبریزی" از سال 1352 تا 1357 حاصل آن است. وی گفت: استاد والی در بامداد 11 دی 1389 در نود سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان آرامستان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد؛ آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی طی پیامی درگذشت او را تسلیت گفت.

عسکری در پایان پیشنهاد کرد به جهت پاسداشت این هنرمندان البرزی و تبیبن جایگاه هنری شان، ضمن برگزاری همایش ها و نشست های تخصصی، تصاویر و نمونه آثار هنری آنان در اماکن عمومی و مراکز فرهنگی و هنری استان در معرض دید مردم گذاشته شود، ضمن اینکه نامگذاری معابر و اماکن متناسب، می تواند منجر به معرفی آنان شود. 6156/1535 انتهای پیام /*


از راست: استاد مصطفی نجمی، استاد علی اشرف والی، استاد جمشید امینی

___________________________

گفت و گوی فوق در وب سایت خبرگزاری ایرنا


نوشته شده در  شنبه 97/5/27ساعت  11:0 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

حسین عسکری، «نقش استان البرز در تعالی هنر خوشنویسی ایران»، به سفارش صدا و سیمای مرکز البرز، اردیبهشت 1397، 153 صفحه.

چکیده: خوشنویسی به عنوان مهم ترین نمونه تجلّی روح اسلامی و ایرانی، از برجسته ترین مظاهر هنرهای تجسمی یا بصری به شمار می رود؛ به طوری که برخی هنرپژوهان آن را هنر اصلی در جهان اسلام دانسته اند. این پژوهش با روش تحقیق اسنادی در پی بازشناسی سهم و نقش استان البرز در رشد و تعالی هنر خوشنویسی ایران است. ارایه فهرستی تقریباً جامع از خوشنویسان البرزی از آغاز تا دوره معاصر، تعیین اثرگذاری خوشنویسان البرزی در راه اندازی انجمن خوشنویسان ایران، بیان تأثیر عوامل فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی و اقلیمی بر رشد هنر خوشنویسی در استان البرز، ارایه مستنداتی در دیرپایی فرهنگ کتابت در میراث فرهنگی نه هزار ساله استان البرز از جمله اهداف اصلی و فرعی این پژوهش است. داده های مورد نیاز این پژوهش با مراجعه روشمند و آگاهانه به اسناد و منابع مکتوب و بعضاً داده های شفاهی فراهم شده است. مشارکت مؤثر خوشنویسان البرزی در تعالی هنر خوشنویسی ایرانی با ابداع و معرفی سه سبک خوشنویسی فراگیر یعنی «تلفیقی امیرخانی»، «برغانی» و «کمالِ شکسته نستعلیق» در دو قلم نستعلیق و شکسته در دوره زمانی سیصد ساله یعنی از سده دوازدهم هجری قمری تا دوره معاصر از نتایج اصلی این پژوهش است. بر همین مبنا اتصاف استان البرز به یکی از قطب های مهم هنر خوشنویسی ایران، ادعایی غیر روشمند و غیر پژوهشی نیست. 

واژگان کلیدی: هنر خوشنویسی، استان البرز، سبک تلفیقی امیرخانی، سبک برغانی، سبک کمالِ شکسته نستعلیق.


نوشته شده در  دوشنبه 97/5/15ساعت  6:45 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

خوشنویس البرزی موفق به کتابت قرآن کریم به خط نسخ هندی شد

کد خبر: 82937410 | تاریخ خبر: 19/03/1397 - 10:0   

کرج - ایرنا - نویسنده و پژوهشگر البرزی گفت یکی از خوشنویسان این استان موفق به کتابت قرآن کریم به خط  نسخ هندی شد. حسین عسکری روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: اثر استاد «علیرضا تک دهقان» نیمه نخست ماه مبارک رمضان امسال در نمایشگاه بین المللی قرآن کریم در تهران رونمایی شد. وی بیان داشت: خوشنویس البرزی این قرآن را در 604 صفحه به همت دارالکتابه مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران به چاپ رسانده که هدیه ارزشمند ایران به مسلمانان کشورهای شبه قاره هند و شرق آسیا است. عسکری با بیان اینکه کتابت قرآن به خط نسخ هندی پر اِعراب است، اظهار داشت: برای نخستین بار این مصحف شریف به شکل ختم صفحه به آیه، کتابت شده و در مقایسه با نسخه های پیشین، از این جهت بی نظیر است. وی گفت: آرایه ها و تذهیب این قرآن کریم هم به سبک و سیاق هنری مردمان شبه قاره هند انجام شده و از این جهت، با سلیقه مسلمانان این مناطق سازگار است. عسکری بیان داشت: در نوبت اول، این قرآن در شمارگان 10 هزار نسخه در بیروت به چاپ رسید و برای استقبال، در فاصله کوتاهی تجدید چاپ شده است.

وی با اشاره به اینکه استاد علیرضا تک دهقان متولد سال 1336 روستای صالحیه از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز است، افزود: این هنرمند از سال 1357 خوشنویسی را نزد استادان غلامرضا خلج و رضا منوری آغاز کرد تا اینکه در سال 1371 موفق به دریافت درجه ممتازی از انجمن خوشنویسان ایران شد. وی بیان کرد: تک دهقان دو سال مسئولیت انجمن خوشنویسان شهرستان آبیک استان قزوین را عهده دار بوده است. وی اظهار داشت: این استاد خوشنویس افزون بر خط نسخ از ثلث نویسان شناخته شده کشور است و هم اکنون با در نظر گرفتن دو مقوله زیبایی هنری و سهولت خوانایی در حال پی ریزی خط نسخ منحصر به فردی است که تمایزهایی با نسخ های ایرانی (نیریزی)، عثمانی (یاقوتی یا تُرکی)، بغدادی (عربی)، نسخ قدیم (حجازی) و نسخ هندی دارد. این پژوهشگر گفت: تک دهقان تاکنون 9 جزء از قرآن کریم را به خط نسخ ابداعی خود کتابت کرده است. وی افزود: کتابت یک جزء از قرآن کریم به خط نسخ ایرانی برای حرم حضرت ابوالفضل (ع) در سال 1393، گزیده مفاتیح الجنان در 260 صفحه، دعای کمیل، نگارش کتیبه های مسجد فخرایران شهرستان نظرآباد، بقعه امامزاده ابوالحسن مسکین آباد نظرآباد و نمازخانه اداره بهزیستی شهرستان آبیک و چندین پوستر احادیث از دیگر آثار استاد تک دهقان است.

*** مروری بر خط نسخ و کاربرد آن بر خوشنویسی قرآن

عسکری بیان داشت: نسخ از خطوط معروف در کشورهای اسلامی است که بیشتر در تحریر قرآن کریم کاربرد دارد. وی افزود: بیشتر پژوهشگران، ابوعلی محمد بن علی بن حسین بن مقله بیضاوی شیرازی معروف به ابن مقله (درگذشت 328ق) را تنها واضع خط ثلث بلکه واضع خط نسخ هم دانسته و معتقد هستند که نسخ را ابن مقله از خط ثلث استخراج کرده و نسخ تابع آن است. این نویسنده با بیان اینکه برخی بر این نظر هستند که نیاز به خوانایی خط، موجب پیدایش خط نسخ شده، گفت: دو شیوه اصلی خط نسخ عبارتند از شیوه یاقوت مستعصمی که شباهتی به خط ریحان دارد و شیوه میرزا احمد نیریزی خوشنویس قرن دوازدهم هجری قمری که مایه هایی از خط نستعلیق در آن دیده می شود و در ایران متداول بوده است. وی افزود: قلم نسخ نیریزی، اوج تکامل شیوهای است که آن را نسخ ایرانی می خوانند، این شیوه نه تنها از نسخ متداول در دیگر سرزمین های اسلامی متمایز است، بلکه با شیوه نسخ نویسی پیش از پیدایش این شیوه در ایران نیز تفاوت دارد، قلم او در پدید آمدن خط ابتکاری ایرانیان یعنی نستعلیق تأثیری کارساز داشته است. عسکری اضافه کرد: از ویژگی های زیبایی شناسانه خط نسخ می توان به خوانایی، ساختار هندسی مناسب، تقسیم متعادل فضای مثبت و منفی و قابلیت سازگاری با انواع ترکیب بندی ها اشاره کرد. وی خاطرنشان کرد: وجه تسمیه نسخ در عصر متأخر یعنی دوره کمالش مربوط به «نسخی» است که این خط به همراه داشته و تقریباً همه خطوط را تحت الشعاع خود قرار می دهد به طوری که موجب شد کتاب های ادعیه و قرآن مجید بیشتر به آن نوشته شود. وی ادامه داد: خط نسخ ایرانی از قرن پنجم هجری قمری، دگرگونی هایی یافت و در نتیجه این دگرگونی ها، خط تعلیق پدید آمد.

محمدحسین طالقانی، قربانعلی طالقانی فرزند جعفر، محمدعلی طالقانی فرزند سلیمان، محمدصائب طالقانی، محمداشرف طالقانی فرزند سیف الله، استاد سید حسن میرخانی مشهور به سراج الکتّاب از جمله هنرمندان البرزی خط نسخ هستند که در فاصله زمانی قرن یازدهم هجری قمری تا روزگار ما به فعالیت هنری مشغول بودند. 6156/ 6155 انتهای پیام /*


خبر فوق در وب سایت خبرگزاری ایرنا


صفحه آغازین مصحف شریف به خط استاد علیرضا تک دهقان


قرآن کریم به خط نسخ هندی استاد تک دهقان


استاد تک دهقان در حال کتابت صفحه ای از قرآن کریم به خط نسخ ابداعی خویش

 

صفحه ای از مصحف شریف به خط نسخ استاد تک دهقان


استاد تک دهقان در سن جوانی


گفت و گویم با استاد علیرضا تک دهقان در روستای صالحیه، 6 اردیبهشت 1397

 

روستای صالحیه از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز، 6 اردیبهشت 1397. از چپ به راست: بنده، استاد علیرضا تک دهقان (کاتب قرآن کریم به خط نسخ هندی)، حجت الاسلام اسماعیل آل احمد (مدیر موسسه رخسار قرآن)، یدالله تک روستا (دهیار روستای صالحیه)، علی تک روستا (از فعالان فرهنگی روستای صالحیه)، محمد صدرا عسگری (فرزندم)، استاد حسن تک دهقان (فوق ممتاز خوشنویسی و متولد روستای صالحیه).

تصاویر: علی  عسکری

 

روزنامه اعتدال (اولین روزنامه قرآنی ایران و جهان)، ش 3480، 20 خرداد 1397، ص 5


نوشته شده در  شنبه 97/3/19ساعت  6:8 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<      1   2   3   4   5   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز -1
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج -1
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 2
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 3
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]