سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

حاج محمد نمازی (درگذشت: 26 فروردین 1351 خورشیدی در شیراز) بنیانگذار شرکت ریسندگی و بافندگی فخرایران در شهرستان نظرآبادهوشنگ انصاری (متولد 1306 خورشیدی در کرمانشاه) تکنوکرات، دیپلمات، سفیر، وزیر و مدیرعامل شرکت نفت در رژیم پهلوی که مالک کارخانه نساجی فخرایران شد.

 

کارخانه ای در شهرستان نظرآباد

 که برگی از تاریخ معاصر ایران است 

«شرکت ریسندگی و بافندگی فخرایران» یا «کارخانه نمازی» در سال 1333 خورشیدی به وسیله حاج محمد نمازی (زاده: 1275 خورشیدی در شیراز، درگذشت: 26 فروردین 1351 خورشیدی در شیراز) در شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز تاسیس شد و در سال 1335 به بهره بردای رسید. کیفیت پارچه های تولیدی آن به حدی بود که لباس فرم ارتش را تامین می کرد و به خارج هم صادرات داشت. سرگذشت این کارخانه بسیار شنیدنی و برگی از تاریخ ایران معاصر است. در این باره در مطالب آینده بیشتر سخن خواهیم گفت.

1. «حاج محمد نمازی» فرزند حاج محمد حسن دوران کودکی را در هند و چین گذراند. سال‌های جوانی را در شیراز و تهران سپری  کرد. در سال 1303 خورشیدی به قصد سیاحت به آمریکا رفت، اما این سفر سرنوشت او را تغییر داده  و نزدیک به سی سال در آنجا اقامت کرد. عشق به ایران برای او همیشه زنده بود و پس از  موفقیت در فعالیت‌های اقتصادی در سال 1323 به ایران بازگشت. اگر چه نیت اصلی وی ایجاد مجتمع بهداشتی و درمانی بود، اما او در سفر خود بهایران با پدیده نامناسب آب آشامیدنی برخورد کرد و تصمیم گرفت علاوه بر ساخت مجتمعدرمانی، آموزشی (بیمارستان نمازی) نسبت به انجام سیستم مناسب آب لوله کشی نیز اقدامنماید. برنامه لوله کشی در سال 1327 تکمیل شد. او همچنین در سال 1328 بنیاد خیره‌ایبه نام «بنیاد ایران» در واشنگتن تاسیس کرد. گفتنی است حاج محمد نمازی در آن موقع 30 میلیون تومان برای رفع مشکلات و عمران وآبادی شهر شیراز کمک کرده بود.

2. «هوشنگ انصاری» (متولد 1306 خورشیدی در کرمانشاه) تکنوکرات، دیپلمات، سفیر، وزیر و مدیرعامل شرکت نفت در رژیم پهلوی است. پدرش در بانک ملی سمت تحویلداری داشت و با درآمد ناچیز خود خانواده را به سختی اداره می‌کرد. مدتی در شیراز و زمانی در اصفهان خدمت می‌کرد. فرزند ارشد خود را به مدرسه آمریکایی‌ها در اصفهان فرستاد. پس از اخذ دیپلم عازم آمریکا شد و بعد از ثبت‌نام در یکی از دانشگاه‌ها به شغل عکاسی و خبرنگاری پرداخت. برای مطبوعات محلی خبر و عکس تهیه می‌کرد و از این راه زندگی خود را می‌گذراند. چند سالی که در آمریکا بود ظاهرا" در رشته اقتصاد و بازرگانی تحصیل می‌کرد. وارد تهران که شد به بخش خصوصی رفت و در دستگاه جعفر اخوان بازرگان معروف آن زمان مشغول کار شد در 1334 به نمایندگی تجارتخانه اخوان که دفتری در ژاپن دایر کرده بود به توکیو رفت و همسر ژاپنی اختیار نمود و زبان ژاپنی یاد گرفت. ضمنا" از مراکز دیدنی ژاپن بازدید کرد و برای کسانی که به ژاپن می‌رفتند وسیله و راهنمای خیلی خوبی بود. استعداد، هوش و زرنگی فوق‌العاده‌اش موجب شد مورد توجه سفارت ایران در ژاپن قرار گیرد.

غلام‌عباس آرام وقتی که سفیر ایران در ژاپن شد، او را به عنوان عضو محلی استخدام کرد. بعد وابسته اقتصادی سفارتخانه شد و تدریجا" با سفیر الفت و نزدیکی پیدا کرد. در آن ایام حاج محمد نمازی مشغول مذاکره و خرید ماشین‌های نساجی برای کارخانه فخرایران بود. گوشه‌ای از این کار به انصاری سپرده شد و او با جدیت تمام کارها را انجام داد و چندین متخصص ژاپنی به ایران فرستاد. نمازی پس از نصب و به‌ کار افتادن کارخانه تعدادی از سهام کارخانه را بلاعوض به او بخشید و مدیریت کارخانه را هم به او سپرد. در مقام مدیریت کارخانه که به نام «شرکت ریسندگی و بافندگی فخرایران» یا «کارخانه نمازی» معروف بود، او عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن شد و در محافل اقتصادی و تجارتی تهران اسم و رسمی پیدا کرد. در 1340 در حکومت دکتر علی امینی، از طرف جهانگیر آموزگار وزیر بازرگانی، به معاونت آن وزارتخانه منصوب شد؛ ولی مجددا" به کارخانه فخرایران بازگشت و اکثریت سهام کارخانه را خریداری کرد. در همه حال تاجر بود. از فروش سهام خود در کارخانه فخر ایران چهارصد میلیون تومان به دست آورد که همه را به آمریکا فرستاد. هوشنگ انصاری از رجال و دولتمردان بهایی مسلک روزگار محمدرضا پهلوی بود. نام اصلی او «عباس مستمند شیرازی» است.

 

با استناد به همین عکس برخی می نویسند که حاج محمد نمازی (مالک کارخانه فخرایران) عضو کلوپ روتاری و عضو لژ فراماسونری حافظ شیراز و لژ روشنایی بوده است

 

ادامه مطلب

نوشته شده در  شنبه 91/9/11ساعت  8:30 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

أبوالحسن بن محمدتقی نجم آبادی عالم دینی کان حیا سنة 1383ه‍

کتاب «موسوعه مولفی الامامیه» دایره المعارف بزرگ نویسندگان شیعه است که به کوشش «مجمع الفکر الاسلامی» در شهر قم منتشر می شود. در جلد دوم آن آیت الله شیخ ابوالحسن نجم آبادی فرزند شیخ محمدتقی مجتهد و نوه شیخ هادی نجم آبادی، به زبان عربی این گونه معرفی شده است. یادآوری می شود که آرامگاه این فقیه بزرگوار در آرامستان روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع است.

أبوالحسن بن محمدتقی نجم آبادی (ق 14 ه‍) عالم دینی. کان حیا سنة (1383ه‍ (. الآثار: 1.طریق المتقین (فارسی/ طب) موضوعات طبیة عن الأغذیة و فوائدها اعتمادا على أحادیث المعصومین (علیهم السلام). ألفه سنة 1391ه‍. طبعاته: إیران، رقعی، 120 ص؛ 2. نجم الطالبین (فارسی/ سیرة الأنبیاء) (45) مجلسا عن تاریخ (136) نبیا ورد ذکرهم فی القرآن الکریم. من آدم حتى تبع بن حیان (علیهم السلام). بدأ بتألیفه سنة (1381ه‍) و فرغ منه سنة (1383ه‍) طبعاته: طهران، دارالکتب الإسلامیة، رقعی، 194 ص؛ 3. هادی المضلین (فارسی / سیرة المعصومین علیهم السلام) سیرة النبی الأکرم (صلى الله علیه وآله) و السیدة فاطمة الزهراء (علیها السلام) و الأئمة المعصومین (علیهم السلام). ألفه سنة 1391 ه‍. طبعاته: إیران، وزیری، 325 ص.

المصادر: چاپى فارسی 5 / 5170، کتب المؤلف.


نوشته شده در  جمعه 91/9/10ساعت  1:27 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

عیادت استادان خوشنویسی از استاد کل شادروان سید حسین میرخانی؛ خوشنویس نامدار ساوجبلاغی/ از راست: استادان کاوه، سیف الله یزدانی، نظام العلما، خروش، اخوین، معین الکتاب، سلحشور 

 

تأثیرگذاری استاد میرخانی در خوشنویسی، کمتر از عمادالکتاب نبود

اکبر ساعتچی گفت: تأثیرگذاری استاد سیدحسین میرخانی در خوشنویسی کمتر از عماد نبود، او بسیاری از اتصالات خط نستعلیق را تغییر داد و حروف بسیاری را زیباتر از گذشتگان نوشت. چهاردهمین نشست پژوهشی نگارخانه برگ به بزرگداشت «سیدحسین میرخانی» هنرمند خوشنویس و کاتب قرآن کریم اختصاص داشت که با حضور جمعی از هنرمندان خوشنویس و شاگردان وی برگزار شد. در آغاز برنامه فیلم مستندی از سیدحسین میرخانی به نمایش درآمد که در این فیلم هفت دقیقه‌ای سیدحسین میرخانی به چگونگی نوشتن قرآن کریم به خط نستعلیق اشاره داشت.

  ادامه مطلب

نوشته شده در  چهارشنبه 91/9/8ساعت  6:18 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

«نقد دل»؛ گفت و گوی حسین عسگری با دکتر یوسف فضایی 

اشاره: دانشگاه آزاد اسلامی با هدف تجلیل از فرزانگان و فرهیختگان و پاسداشت آثار آنان، از بهار 1390 مجموعه کتاب هایی با عنوان «سیمای فرزانگان» منتشر می سازد. نخستین جلد این مجموعه خواندنی، به گفت و گو با دکتر میرجلال الدین کزاری اختصاص یافته و دومین آن که آخرین مراحل آماده سازی برای چاپ را می گذراند، «نقد دل» نام دارد. در این کتاب، حسین عسگری با دکتر یوسف فضایی (استاد نامدار ادیان و عرفان) گفت و گو کرده است. کتاب مورد اشاره با ویراستاری حسین عبدلی (مدیرکل دفتر اسناد و مدارک دانشگاه آزاد اسلامی) به زودی چاپ و منتشر می شود. مطلب زیر، پیش نوشتار آن کتاب است.

* * * *

آغازین سخن

«نقد دل» درنگی اجمالی در زندگی علمی استاد دکتر یوسف فضایی است. این کتاب از سلسله آثاری است که دانشگاه آزاد اسلامی با هدف تکریم نخبگان علمی کشور منتشر می‌کند. با آن بزرگوار در ایام نورانی ماه مبارک رمضان 1432 قمری (امرداد 1390) به گفت و گو نشستیم و این کتاب از دل آن نشست‌ها بیرون آمد. آن چه صاحب این قلم را واداشت تا بی‌هیچ درنگی پای تألیف این کتاب با افتخار تمام بایستد چند چیز است:

ادامه مطلب

نوشته شده در  سه شنبه 91/9/7ساعت  6:33 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

تعزیه در روستای برغان از توابع شهرستان ساوجبلاغ

 

دیرپایی تعزیه در شهرستان ساوجبلاغ

کبری ماسوله - خبرنگار خبرگزاری مهر

حسینیه برغان با بیش از نیم قرن قدمت از جمله تکیه های مشهور کشور پس از تکیه دولت تهران است که سالها است پذیرای گروه های تعزیه در ایام محرم است؛ قدمت تعزیه خوانی در این روستا تا بدانجا است که همه ساله قشرهای مختلفی از سراسر کشور برای تماشای آن خود را به حسینیه قدیمی می رسانند. حسینیه اعظم برغان بیش از 560 سال است که شاهد عزاداری عاشقان حسین (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت و ناله های آنان است. اینجا گویی  قطعه ای از بهشت که بر روی زمین جا مانده، فضای حسینیه معطر است و احساسی معنوی در مخاطب ایجاد می کند، حجره هایی که گرداگرد حسینیه اعظم بنا شده اند هر کدام جایگاهی دارند. در تعدادی از آنها ابزار و ادواتی است که تعزیه خوانان با آنها در شمایل  ائمه و یارانشان یا اشقیا ظاهر می شوند.

وقتی شمشیر بالا می رود که با ضرببر فرق فرود آید ناله است که به آسمان می رود، یا آنجا که طفلان مسلم را کنار آب می برند تا قربانی کنند شیون زنان به اوج می رسد، اما اشکبارتر از همه زمانی است که تعزیه حضرت عباس (ع) اجرا می شود .آنجا که تیر بر چشمان دلربای ابوالفضل می نشیند یا آنجا که دستان قطع شده او در حفظ مشک تلاش می کند و آن را به دندان می کشد همه بی تاب می شوند و صدا به صدا نمی رسد. گویی سقف حسینیه هر آن پایین خواهد آمد از این همه سوز و ناله. تعزیه روز عاشورا که در روز عاشورا اجرا می شود شور و حال عجیبی دارد، هنوز تعزیه شروع نشده مردم اشک می ریزند، تعزیه که شروع شد فغان به اوج می رسد و آن قدر پیش می رود که اشقیای سرخ پوش هم سینه زن حسین می شوند. این بخشی از حال و هوای این روزهای حسینیه اعظم برغان با قدمتی بیش از 600 سال است که در روستای برغان شهرستان ساوجبلاغ قرار دارد.

ادامه مطلب

نوشته شده در  شنبه 91/9/4ساعت  6:29 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

حسین (ع)؛ کشته سکوت عمومی مسلمین

مهدی اصل زعیم

اشاره: یادداشت زیر به قلم آقای مهدی اصل زعیم از فعالان فرهنگی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد است که هم اکنون در مقطع دکتری جامعه شناسی در دانشگاه حیدرآباد هند مشغول تحصیل و پژوهش است. این یادداشت که از طریق رایانامه دریافت شده، برای نخستین بار در وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» منتشر می شود.

* * * *

«ابن زیاد فرماندار لایق و جان برکف امیرالمومنین یزید بن معاویه خلیفه مسلمین، توانست با جیوش الهی و سربازان با وفای خویش، سر از تن خروج کرده بر دین خدا و خروج کننده بر خلیفه بلاد اسلامی، حسین بن علی جدا کرده و مسلمین را از وجود او و یارانش که درصدد فتنه انگیزی بودند، خلاص کند!!» این متن خبری است که اگر در سال 61 هجری قمری، ما در دمشق یا کوفه بودیم می توانستیم شبیه این را از جارچیان حاکم غاصب اموی و دستگاه خلافت اسلامی بشنویم و اگر می شنیدیم چه عکس العملی داشتیم، باور می کردیم، شک می کردیم یا افشاگری می کردیم. پاسخی به غایت دشوار است که بتوانیم خود را در مقام شنوندگان شامی و یا کوفی این خبر قرار دهیم و نقش آنها را آنگونه بپذیریم که این «این همانی» به نیکویی صورت بگیرد تا امروز در مورد خودمان قضاوت کنیم.

حسین (ع) فرزند رسول خداست، رسولی که پیام آور رحمت برای عالمیان بود و فلسفه بعثت او، اتمام مکارم اخلاق، پیامبری که با تلاش های طاقت فرسای خویش توانسته بود تحولات ارزشمندی در جامعه عرب جاهلی رقم زند. توانسته بود در اندازه و گنجایش و ظرف زمانه خویش فارغ از رنگ و طبقه و نسب به کرامت ذاتی انسانها بیاندیشد، توانسته بود در قالب ساختارهای اجتماعی زمانه خویش، زبان دانایان را بگشاید و نادانان را به حاشیه براند، توانسته بود بر داشتن فاطمه خویش به عنوان دختر مباهات کند، توانسته بود عصبیت عرب و خون و خونریزی زمانه خویش را لگام زند و... اما پس از او ، راهبران کلان نظام اجتماعی، جامعه نوبنیاد او را به مسیری بردند که نیم قرن پس از رحلت پیامبر، فرزند او حسین بن علی، فلسفه حرکت خویش را، اصلاح امت جدش بیان می دارد ولی خلیفه وقت او را به عنوان خارجی سر از تن جدا می کند و با پروپاگاندای رسانه ای خویش در پی اقناع افکار عمومی است تا گزاره های سراپا کذب و خودساخته خویش را به ذهن مردم تحت انقیاد خویش تزریق کند که حسین پسر علی، که حسین فرزند پیام آور رحمت، خروج کرده بر دین خدا و رسول است و یزید بن معاویه، امیر مومنان و خلیفه صالح مسلمین.

ادامه مطلب

نوشته شده در  چهارشنبه 91/9/1ساعت  7:49 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 حفاری یهودیان در 102 سال پیش در ساوجبلاغ

...در خصوص کلیمی ها که در محال ساوجبلاغ به حفریات مشغولند و باید آنها را مانع و اگر عتیقه استخراج کرده اند از آنها گرفته و به وزارت جلیله فواید تسلیم شود.

 

عتیقه ها به وزارت جلیله فواید تسلیم شود!

سندی مکتوب با کد بازیابی 6 در سازمان اسناد ملی ایران وجود دارد که ثابت می کند برخی حفاران یهودی در 102 سال پیش یعنی در سال 1289 خورشیدی با هدف یافتن آثار باستانی و تاریخی در منطقه ساوجبلاغ، مبادرت به حفاری غیرمجاز کرده اند. حکومت دارالخلافه تهران در تاریخ 8 سرطان 1328 (8 تیر 1289)  طی نامه ای به شماره 2439 این موضوع را به اطلاع دولت وقت ایران رسانده است. متن سند پیش گفته به این شرح است: «مقام منیع وزارت جلیله داخله مرقومه مطاعه به نمره 3117 / 1849 متضمن سواد رقعه وزارت فواید در خصوص کلیمی ها که در محال ساوجبلاغ به حفریات مشغولند و باید آنها را مانع و اگر عتیقه استخراج کرده اند از آنها گرفته و به وزارت جلیله فواید تسلیم شود. زیارت و فوراٌ اقدام و تأکید اکید در منع حفر کلیمی ها کرده و از کار ممنوع شدند.»


نوشته شده در  جمعه 91/8/26ساعت  11:2 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

وبلاگی برای نشر آثار و اندیشه های استاد حکمت الله ملاصالحی

استاد دکتر حکمت‌الله ملاصالحی (متولد 1329 خورشیدی در شهرستان طالقان) استاد دانشگاه های تهران و آتن و نخستین پژوهشگری است که مباحث عمیق و دشوار دانش نوظهور «فلسفه باستان شناسی» را در ایران پی ریزی کرده است .از دکتر ملاصالحی هفت عنوان کتاب و نیز مقالات متعددی به زبان های فارسی، انگلیسی و یونانی در نشریات معتبر داخلی و خارجی در زمینه های متنوع فلسفه، باستان شناسی، دین پژوهی، هنرهای آیینی و مسایل دیگر به چاپ رسیده است. نام کتاب ها به این شرح است: جلوه های کهن هنر آیینی (1377)؛ زیبایی و هنر از منظر وحیانی اسلام (1378)؛ درآمدی بر معرفت شناسی باستان شناسی (1382)؛ جستاری در فرهنگ، پدیده موزه و باستان شناسی (1384)؛ انسان، فرهنگ و سنت (1387)؛ باستان شناسی در بوته معرفت شناختی (1387)؛ باستان شناسی دین: با فانوس نظر در جستجوی آیین های گمشده (1390). استاد از سال 1381 در شهرستان ساوجبلاغ ساکن شده است. از تاریخ سه شنبه 2 آبان 1391 گروهی از شاگردان استاد ملاصالحی با هدف نشر آثار و اندیشه های این استاد فرزانه، وبلاگی با عنوان «اسرار حکمت» راه اندازی کرده اند.

نشانی وبلاگ «اسرار حکمت»:

http://128hekmat.blogfa.com/


نوشته شده در  پنج شنبه 91/8/25ساعت  2:30 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

در پرتو ایمان علوی

 

استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی

از مفاخر فرهنگی شهرستان های ساوجبلاغ، طالقان و نظرآباد

وقتی شخصیت استثنایی‌، بی‌بدیل و جان تابناک پیامبر و نقش محوری و تعیین‌کننده کلام وحیانی قرآن را در یک سو می‌نهیم، در سوی دیگر هیچ شخصیتی را در یک هزاره و نیم تاریخ و فرهنگ و مدنیت و معنویت ما ایرانیان شیعی مذهب نمی‌یابیم. دیرپا و دراز آهنگ و ژرف و بنیادی‌تر از چهره تابناک علی ابن ‌ابی‌طالب (ع) و همسر و فرزندانش که بر روان و رفتار و منش ما ایرانیان تأثیر نهاده باشد. تنها یک نگاه با دقت و بصیرت به اسامی فرزندان این سرزمین سرخ و حادثه خیز کافی است تا بدانیم و بپذیریم عشق و ارادت و دلبستگی و دلدادگی تحسین برانگیز میان ما و آن خاندان پاک به چه میزان ژرف، استوار، پیوسته و پایدار بوده است .این عشق و ارادت و دلبستگی و دلدادگی و دلسپردگی تصادفی نبوده است،‌ فرآورده محض کوره‌های شعله‌ور رخدادها و فراز و فرودهای اوضاع تاریخی نیز نبوده است. در تاریخ بانگ‌ها و آهنگ‌های بسیاری را شنیده‌ایم. شخصیت‌های بسیاری را نیز تجربه کرده‌ایم. منادیان و مدعیان عدالت و آزادی زیادی را نیز آزموده و پشت سر نهاده‌ایم. لیکن هر بانگ و آهنگ و زخمه‌ای وجدان خفته و تارهای روح ما را بیدار و مرتعش نکرده است .

هر کلام و کتاب و پیام و قیامی در جان‌های مرده آدمیان شور زندگی و حرکت و جنبش و خیزش بر نیانگیخته و شکوه رستاخیز و رهایی و رستن وجدان‌های در بند و روح‌های افسرده را در پی نداشته است؛ مگر آنکه از سرچشمه‌های متعالی‌تر وجود تراویده و متصل به حقیقت و گوهر و مبداء فیض کل هستی و کل عالمی که در آن زیسته‌ایم، بوده است. تاریخ عرصه قبض و بسط، طلوع و غروب و غیبت و ظهور وجود آدمی است. دوره‌هایی را درتاریخ زیسته و آزموده و پشت‌سر نهاده‌ایم که وجود، سخت در قبض و غیبت وغروب بوده است. همچنین لحظه‌های دیگری را نیز در تاریخ شاهد بوده‌ایم که وجود چون آفتاب درخشیده و خورشید جان آدمی سر از افق اعلا برکشیده و در جهان و ظلمات تاریخ در ارض هبوط پرتو افکنده است.انبیا و اولیا خورشیدهای فروزان جان آدمیانند. هم مصادیق طلوع اند، هم مظاهر بسط و ظهور خورشید حقیقت وجود آدمی. علی ‌ابن ‌ابی‌طالب (ع) چنین انسانی است. مصداق طلوع خورشید حقیقت جان آدمی از افق اعلا در ارض تاریخ و جغرافیای وجود انسان تاریخی شده و تاریخمند. تاریخ بدون تجربه این لحظه‌های مقدس و مبارک ظهور و طلوع خورشید حقیقت وجود آدمی ظلماتی بیش نیست؛ حتی اگر روزی انسان هوشمند موفق به گام‌نهادن سطح غبار کیهانی دیگری در آن‌سوتر منظومه خورشیدی بشود .

بزرگترین و عظیم‌ترین درسی که از مدرسه عدالت و آزادگی و کرامت و معرفت و ایمان علوی امیر مومنان امام علی (ع) آموخته‌ایم این است که هیچ مسئولیتی در جهان سنگین‌تر از مسئولیت انسان بودن نیست و هیچ بودنی در جهان شکوهمند اما سوگناک‌تر از انسان بودن نیست. «ارحم من راس ماله الرجاء وسلاحه البکاء»؛ تصور نمی‌کنم در ادبیات هیچ کشوری در هیچ دوره‌ای از تاریخ عبارتی سنگین و سوگناک‌تر از این عبارت دعای کمیل بتوان یافت. گویی آدمی به هر میزان خود را در حضور یگانه و مقام عصمت مقرب‌تر یافته، مسئولیت انسان بودن را سنگین و عظیم و سوگناک‌تر احساس کرده است.


نوشته شده در  شنبه 91/8/13ساعت  12:1 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

سندی از خاندان علمی برغانی

 

اعلامیه دو روحانی ساوجبلاغی درباره درگذشت روحانی قزوینی

رضا شیخ محمدی - وبلاگ نویس قزوینی - درباره سند فوق نوشته است: «پدر بزرگم  مرحوم ملا علی ‌اصغر محمدی تاکندی در فروردین سال 1355 هجری شمسی در بیمارستان  فاطمی قم بدرود حیات گفت. به این مناسبت مرحوم آیت الله میرزا عبدالله شهیدی (امام جمعه وقت قزوین) و مرحوم میرزا نصرالله شهیدی - دو تن از روحانیان خاندان علمی برغانی که از شهرستان ساوجبلاغ برخاسته اند - به صدور اعلامیه‌ی مشترکی مبادرت کردند و برای آن مرحوم در مسجد شهید ثالث قزوین مجلس یادبود گرفتند.»


نوشته شده در  جمعه 91/8/12ساعت  8:56 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   96   97   98   99   100   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
موتور و ماشین سواری در محوطه باستانی شرف الدین استان البرز
تازه ترین کتاب و مقاله درباره روستای ایستای طالقان
کوتاه نوشته های حسین عسکری در کانال تلگرامی البرزپژوهی - 4
آیت الله سید رضا حسینی زابلی و تجددگریزی در شهر کرج
تطهیر ترور فاتح یزدی و چریک های فدایی خلق در خبرگزاری تسنیم
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]