سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 


قتل رییس محفل بهاییان ایران در روستای رامجین

قتل نورالدین فتح اعظم (م1331ش) رییس محفل ملّی بهاییان (1) ایران در روستای رامجین از توابع شهرستان ساوجبلاغ و دخالت جمعیّت فداییان اسلام در آن از رویدادهای مهم دوره پهلوی است. او دانش آموخته مدرسه تربیت بنین (پسران) بود که به کوشش میرزا حسن ادیب طالقانی (2) برای تعلیم جوانان بهایی در تهران راه اندازی شده بود. (3) در سال 1307ش به عضویت محفل بهاییان تهران درآمد و در سال 1310ش منشی محفل بهاییان ایران شد. پس از مدّتی در سال 1318ش به مسئولیت امین صندوق آن محفل انتخاب گردید و از سال 1328 تا 1331ش ریاست محفل ملّی بهاییان ایران را عهده دار شد. (4) فتح اعظم در سال 1320ش معاون حسابداری وزارت دربار بود. (5) آیت الله شیخ محمّد خالصی زاده (م1342ش) از روحانیون مخالف حکومت پهلوی در نامه اعتراضی خود در آذر 1326ش درباره ارتباط فتح اعظم با حکومت پهلوی نوشته است: «از جوان کم تجربه [محمّدرضا شاه پهلوی] که همنشینی با سرهنگ [عبدالکریم] ایادی و سرلشگر علایی... و [نورالدین] فتح اعظم و امثال آنها را دارد، انتظار رعایت مصالح مملکتی و دینی، بلکه شخصی هم نیست.» (6) فتح اعظم با عنوان رییس محفل روحانی ملّی بهاییان ایران، نامه های متعددی را در دفاع از بهاییان به سران حکومت پهلوی نوشته است که از آن جمله می توان به نامه های سال 1328ش به محمّدرضا شاه پهلوی، محمّد ساعد مراغه ای نخست وزیر و تیمسار سپهبد فضل الله زاهدی رییس شهربانی کل کشور درباره قتل دکتر سلیمان برجیس رییس محفل بهاییان کاشان اشاره کرد. (7) فتح اعظم در دوره حکومت پهلوی، اراضی خالصه (دولتی) روستای رامجین (8) را خرید و به کشاورزی مشغول شد. پس از مدّتی در سال 1331ش هفده تن از اهالی رامجین با هجوم به خانه اش او را به قتل رساندند. ادامه مطلب...

نوشته شده در  شنبه 97/12/18ساعت  12:4 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

مدرنیسم بومی؛ کند‌و‌کاوی در اندیشه‌های شیخ هادی نجم‌آبادی 

دکتر صادق زیباکلام؛ دکتر محمد بیدگلی، «مدرنیسم بومی؛ کند‌و‌کاوی در اندیشه‌های شیخ هادی نجم‌آبادی»، فصلنامه سیاست، مقاله 8، دوره 48، شماره 4، زمستان 1397، صفحه 961 – 977.   

چکیده: شرح مواجهه ایرانیان با مدرنیته همواره یکی از مباحثات مجادله‌آمیز چند دهه اخیر در فضای دانشگاهی ایرانیان بوده است. این مباحثات از زاویه‌های گوناگون درصدد برآمده‌اند که یا با ایجاد دیدگاه دوگانه‌سازی، سنّت را در مقابل مدرنیته قرار دهند یا این مواجهه را از دریچه نوعی از بومی کردن مدرنیته در فضاهای دولتی ایران به شیوه‌ای آمرانه بنگرند. اما در میانه این دو نگاه، کندوکاو در عرصه اندیشه روحانیت دوره مشروطه و حتی دوره‌های متأخرتر چنین به ذهن متبادر می‌کند که اختیار کردن دو نگاه مذکور توان ترسیم خطوط کلی و واقعی موجود در فضای مشروطه و مشروطه‌خواهی را ندارد و دستیابی به چنین امری نیازمند بازیابی انگاره‌های ترسیمی از نهادهای مدرن در نزد شخصیت‌هایی از جمله شیخ هادی نجم‌آبادی است که در حوزه تاریخ سیاسی معاصر ایران و نیز اندیشه سیاسی تا اندازه‌ای مهجور مانده‌اند.

کلیدواژه ها: سنت، عقلانیت، مدرنیته، مشروطه، روحانیت، شیخ هادی نجم‌آبادی.

 دانلود متن کامل مقاله فوق pdf


نوشته شده در  پنج شنبه 97/12/16ساعت  6:37 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

روایت «بیداری دشت کهن» در ساوجبلاغ

به همت حوزه هنری البرز و شورای شهر و شهرداری هشتگرد عصرخاطره انقلاب اسلامی و رونمایی از کتاب «بیداری دشت کهن» در ساوجبلاغ برگزار می‌شود. به گزارش روابط عمومی حوزه هنری البرز، دکتر اسماعیل آجرلو رییس حوزه هنری البرز ضمن اعلام این خبر عنوان کرد: ویژه برنامه عصرخاطره انقلاب اسلامی و رونمایی از کتاب «بیداری دشت کهن» نوشته دکتر حسین عسکری روز شنبه 18 اسفند ماه در شهر هشتگرد برگزار می‌شود. رییس حوزه هنری البرز بیان داشت: در مراسم عصر خاطره و رونمایی کتاب که همزمان با افتتاحیه جشنواره فرهنگی هنری هشتگرد برگزار می‌گردد، دکتر علی اکبر صالحی (رئیس سازمان انرژی اتمی ایران) سخنرانی خواهد نمود و مبارزان انقلابی برای حاضران در این نشست از وقایع انقلابی منطقه ساوجبلاغ و نظرآباد خاطره گویی خواهند نمود. اجرای موسیقی توسط سالار عقیلی، رونمایی از کتاب، پخش کلیپ و حضور چهره‌های شاخص فرهنگی و هنری استان البرز و کشور از سایر برنامه‌های این نشست خواهد بود. آجرلو افزود: کتاب «بیداری دشت کهن» تاریخ شفاهی مبارزات انقلابی مردم شهرستان‌های ساوجبلاغ، نظرآباد و منطقه غرب استان البرز را روایت می‌کند. این کتاب با حمایت دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری امور استانها و مجلس حوزه هنری و با همکاری حوزه هنری استان البرز در سال 1397 توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. گفتنی است این ویژه برنامه روز شنبه 18 اسفندماه 1397 ساعت 15 در مجتمع فرهنگی هنری 9 دی هشتگرد واقع در بلوار مدرس شهرستان هشتگرد برگزار خواهد شد.


نوشته شده در  پنج شنبه 97/12/16ساعت  5:40 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

 

برگزاری نخستین جشنواره فرهنگی هنری هشتگرد 

رییس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر هشتگرد از برگزاری نخستین جشنواره فرهنگی هنری هشتگرد خبر داد . حسین جوادان، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر هشتگرد در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار «تریبون شهر» اعلام کرد: نخستین جشنواره فرهنگی هنری هشتگرد با مشارکت گسترده هنرمندان و اهالی فرهنگ، در اسفند سال 1397 در بخش‌های مختلف هنری برگزار خواهد شد. وی افزود: این جشنواره با حمایت شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر هشتگرد و با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ برگزار می‌گردد و بخش‌های رقابتی آن شامل ادبیات، تئاتر، فیلم و عکس، خوشنویسی و موسیقی خواهد بود. دبیر نخستین جشنواره فرهنگی هنری هشتگرد در ادامه گفت: با توجه به ظرفیت‌های گسترده فرهنگی، هنری در شهرستان ساوجبلاغ و وجود هنرمندان برجسته و نامدار در این شهرستان در طول تاریخ و ظهور نسل جدید هنرمندان در رشته‌های مختلف که تعداد آن‌ها روزبه‌روز در حال افزایش است، ضرورت برگزاری چنین جشنواره‌ای کاملاً احساس می‌شد و امیدواریم با استقبال خوب علاقه‌مندان شاهد برگزاری هرچه باشکوه‌تر این جشنواره باشیم. وی در پایان ضمن تشکر از حمایت و نگاه ویژه شهرداری و شورا نسبت به مقوله فرهنگ و هنر، ابراز امیدواری کرد که این جشنواره در سال‌های آینده با توان بیشتر و ابعاد بزرگتری برگزار گردد. گفتنی است که این جشنواره با حضور داوران مطرح، اساتید برجسته کشوری، میهمانان ویژه و مسئولان عالی‌رتبه استانی و ملی از اسفند 97 تا فروردین 98 در شهر هشتگرد برگزار می‌گردد و قرار است در مراسم افتتاحیه این جشنواره از کتاب «بیداری دشت کهن» مربوط به تاریخ انقلاب اسلامی در شهرستان‌های ساوجبلاغ و نظرآباد نوشته «دکتر حسین عسکری» نویسنده و البرزپژوه نامی، رونمایی گردد.

- به نقل از: هفته نامه تریبون شهر، سال اول، بهمن 1397، ش 4، ص 7.

___________________________________

بزرگترین رویداد هنری استان البرز در شهر هشتگرد کلید خورد

ساوجبلاغ - خبرنگار روزنامه مواجهه اقتصادی: به گزارش روابط عمومی شهرداری هشتگرد جلسه کمیسیون فرهنگی شهرداری هشتگرد با حضور حسین جوادان عضو شورای اسلامی شهر و رئیس کمیسیون فرهنگی، سید علیرضا مساعد معاون اداری مالی شهرداری هشتگرد، اعضای کمیسیون، هنرمندان و مدعوین دیگر برگزار شد. میهمان ویژه این جلسه دکتر حسین عسگری پژوهشگر ساوجبلاغی بوده که تالیفات فراوانی در خصوص معرفی شهرستان‌های ساوجبلاغ، طالقان و نظرآباد داشته است. جوادان رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر در این جلسه از رونمایی پوستر اولین جشنواره فرهنگی هنری هشتگرد توسط امام جمعه، فرماندار و سایر مسئولین شهرستان ساوجبلاغ و تصویب کلیات جشنواره فرهنگی هنری هشتگرد در شورای فرهنگ عمومی شهرستان خبر داد و اعلام حمایت مسئولین شهرستان را موجب برگزاری پربار و باشکوهتر جشنواره دانست. وی افزود: جشنواره فرهنگی هنری شهر هشتگرد با همکاری شهرداری و شورای اسلامی این شهر و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ و در بخش های ادبیات، خوشنویسی، موسیقی، فیلم و تئاتر برگزار می گردد و از نفرات اول تا سوم هر بخش به تشخیص داوران تقدیر خواهد شد. عضو شورای اسلامی شهر هدف از برگزاری جشنواره را استعداد یابی، ترغیب جوانان به هنر و ایجاد فضای مفرح برای شهروندان در ایام نوروز عنوان کرد که به عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی استان البرز در نیمه دوم اسفند ماه 97کلید خورده و تا پایان فروردین 98ادامه خواهد داشت. رئیس کمیسون فزهنگی شورا از رویکرد فرهنگی امام جمعه محترم، فرماندار، شهردار هشتگرد، اعضای شورای شهر و سایر مسئولین شهرستان تقدیر نمود و برگزاری تئاتر های مذهبی و شعرخوانی در فرهنگسراها و مصلای نماز جمعه و توجه به هنرمندان را رویدادی بی‌نظیر خواند که با تلاش همه مسئولین میسر گردیده است. افتتاحیه جشنواره ساعت 15روز 18اسفند همزمان با روز بزرگداشت کانون های فرهنگی مساجد در مجتمع فرهنگی هنری 9دی شهرداری هشتگرد خواهد بود. در این مراسم از مسئولین کشوری و استان دعوت به عمل آمده و مقرر شد تا از کتاب های «بیداری دشت کهن» و «علمای مجاهد استان البرز»که به قلم دکتر حسین عسگری تالیف گردیده و نیز از تمبر جشنواره فرهنگی هنری رونمایی گردد. راه اندازی غرفه های مختلف هنری و صنایع دستی، رونمایی از تابلوی شهید ثالث و بخش های ویژه‌ مختلف با حضور مسئولین و هنرمندان از دیگر برنامه‌های پیش‌بینی شده در مراسم افتتاحیه خواهد بود .دبیرخانه جشنواره فرهنگی هنری هشتگرد واقع در ساختمان مرکزی شهرداری پس از پایان این جلسه شروع به کار نمود و هنرمندان محترم می‌توانند آثار خود را از طریق حضوری و یا از طریق کانال‌های ارتباطی معرفی شده جهت طرح در جشنواره ارائه نمایند.

به نقل از: روزنامه مواجهه اقتصادی، سال دوم، ش 374، سه شنبه 7 اسفند 1397، ص 7.


نوشته شده در  جمعه 97/12/3ساعت  2:27 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

آن درخت مبارک زیتون

 

اسماعیل آل احمد 

مدیر موسسه رخسار قرآن شهرستان نظرآباد

 

 1

خداوند انسان را آفرید.

آفریده ای که از همان لحظه آغاز، معلوم بود که در برابر این خدای بزرگ، دست به خودنمایی می زند و حرف او را نادیده و ناشنیده می گیرد.

زود زود این اتفاق افتاد.

انسان از آنچه نباید خورد.

کفاره این تخلف، دوری بود؛ فراق بود.

چنان این درد فراق، جان انسان را فشرد که سالیان سال اشک ریخت. به برکت این اشک و آن جانی که از جاری زلال اشک، پاک شده بود خدا توبه او را پذیرفت و انسان دوباره پله پله تا ملاقات خدا پیش رفت.

ادامه مطلب...

نوشته شده در  جمعه 97/12/3ساعت  2:21 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

فعالیّت های مذهبی و سیاسی روحانی روستای سعیدآباد ساوجبلاغ

حجّت الاسلام والمسلمین سیّد مقتدا حسینی ابهری از روحانیون انقلابی منطقه ساوجبلاغ و کرج است که اکنون مدیر مرکز اسلامی امام علی علیه السلام شهر لوگانو از توابع ایالت تیچینو واقع در کشور اروپایی سوئیس است. در سال 1328ش در روستای قِروه از توابع شهرستان ابهر زاده شد. پس از گذراندن تحصیلات اوّلیه، در سال 1344ش راهی حوزه علمیه قزوین شد (1) و چهار سال بعد به تهران رفت و در مدرسه های علمیه چهل ستون و عالی سپهسالار از درس استاد حسینعلی راشد (م1359ش)، آیت الله سیّد محمّدکاظم عصار تهرانی (م1353ش)، آیت الله شیخ محمّدعلی لواسانی (م1352ش)، آیت الله شیخ عبدالحسین ابن الدین قمی (م1349ش)، آیت الله سیّد ابوالحسن ملکی زنجانی و استاد حکمت آل آقا بهره مند گردید و موفق به دریافت کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی شد. نمایندگی از آیت الله سیّد محمدهادی میلانی (م1354ش)، آیت الله سیّد شهاب الدین مرعشی نجفی (م1369ش) در امور حسبیه و نقل حدیث، امام جماعت مسجد صاحب الزمان در محلّه جِی، تأسیس کتابخانه و انجمن اسلامی جوانان غرب تهران، تدریس در برخی مدارس ابتدایی و دبیرستان از فعالیّت های او در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در شهر تهران است.

حضور در تحصّن روحانیون انقلابی در دانشگاه تهران در سال 1357ش، ارسال تلگرام به همراه 29 روحانی دیگر به والری ژیسکاردِستَن (متولّد 1926 میلادی) رییس جمهوری وقت فرانسه درباره اهمیت حضور امام خمینی در آن کشور، (2) ارتباط با روحانیون مخالف حکومت پهلوی همانند آیت الله شیخ حسین لنکرانی (م1368ش)، آیت الله سیّد رضا زنجانی (م1362ش)، آیت الله حسین غفاری (شهادت 1353ش) و آیت الله شیخ قاسم اسلامی (م1358ش)، تأسیس کمیته انقلاب اسلامی در گوهردشت کرج، مشارکت در برگزاری آیین چهلم شهدای یزد در سال 1357ش در مسجد اعظم کرج، دستگیری از سوی فرمانداری نظامی در آستانه پیروزی انقلاب از جمله تکاپوهای انقلابی او به شمار می رود. جّت الاسلام والمسلمین حسینی ابهری درباره آشنایی اش با امام موسی صدر (3) می گوید: «اوّلین دیدار و آشنایی ام با امام موسی صدر در اوایل دهه پنجاه شمسی در مسجد، کتابخانه و مدرسه چهل ستون تهران بود. مؤسس آن مدرسه آیت الله حاج حسن آقا سعید تهرانی (م1374ش) است. این آشنایی باعث شد که از سال 1354ش تا یک ماه پیش از مفقود شدن ایشان، به لبنان رفت وآمد داشته باشم. تعقیب اندیشه و افکار ایشان، انگیزه ای شد که بنده فعالیّت مذهبی خود در اروپا را پایه گذاری کنم.»

او درباره فعالیّت های مذهبی و سیاسی خود در منطقه ساوجبلاغ می گوید: «اواخر دهه چهل شمسی در هیئت مذهبی حضرت ابوالفضل روستای سعیدآباد ساوجبلاغ منبر می رفتیم. در بهمن 1348ش در آنجا با خانواده کشاورزی آشنا شده و ازدواج کردم. در آن سال ها، جسته و گریخته در سعیدآباد سخنرانی می کردم و رساله عملیه امام خمینی و کتاب هایی همانند مناظره دکتر و پیر نوشته [شهید سیّد عبدالکریم] هاشمی نژاد (شهادت 1360ش) را بین مردم و علاقه مندان به نهضت امام خمینی پخش می کردم. در سال 1356ش از تهران به کرج آمده و در این شهر سکونت گزیدم. در آن سال، کرج شهرستان شده بود و ساوجبلاغ از بخش های آن محسوب می شد. جلسات روحانیت این شهرستان به صورت گردشی در منازل و مساجد برگزار می شد. آقایان حجّت الاسلام سیّد محمّدعلی شهیدی محلاتی، احمد انصاری، غلامحسین غلامی، محمّداسماعیل فاضل فرد، (4) حسن منتظری و طاهری از روحانیون منطقه ساوجبلاغ و نظرآباد بودند که در این جلسات شرکت می کردند. در آستانه پیروزی انقلاب، تظاهرات ها هر روز و گاهی یک روز در میان در شهر کرج و اطراف آن از جمله هشتگرد و نظرآباد در حال گسترش بود. به خاطر دارم من با دوستان در راستای تبیین برنامه های آینده در هشتگرد بودم که عده ای چماق به دست با سرکردگی فردی به نام تیمور سوار بر چندین ماشین وانت شده و برای مردم رعب و وحشت ایجاد می کردند و این موضوع سبب زد و خورد می شد.»

_____________________

1. در اطلاعیه ای به تاریخ 23 مهر 1348، آیت الله شیخ نصرالله شهیدی (م 1357ش)، آیت الله سیّد حسن موسوی شالی (م1385ش) و آیت الله شیخ عبدالرحیم سامت (م1378ش) نوشته اند: «روز دوشنبه سوّم شعبان المعظّم به مناسبت تولّد سرور آزادگان حضرت ابی عبدالله الحسین ارواح العالمین له الفداء از ساعت 3 الی 5 بعدازظهر مجلس جشنی از طرف هئیت علمیه در مدرسه مبارک سردارین منعقد و ضمناً جناب آقای سیّد مقتدا حسینی ملبّس به لباس پرافتخار و مقدّس روحانیت خواهند گردید.»

2. در متن این تلگرام که در 25 مهر 1357 منتشر شده، آمده است: «حضرت والری ژیسکاردستن، پاریس، کاخ ریاست جمهوری. مطمئنیم که با درایت و آزاداندیشی خاص ملّت فرانسه، قدوم و ورود حضرت امام خمینی را به عنوان آیت الله العظمی و حجّت کبری الهی بدان سامان تلقّی فرموده‌اید زیرا ایشان از نظر ما روحی است مسیحایی که از سوی خدا برای زنده کردن نه تنها ملّت ایران بلکه جهان اسلام است، خادمین اسلام، یعنی دین آزادی و عدالت، از پذیرایی گرمی که ملّت آزادی خواه فرانسه و در رأس آنها شخص آن حضرت به عمل خواهد آورد متشکر و امیدواریم که ملّت فرانسه با شناخت راه و هدف معظّم له و حمایت از ایشان، از ملّت ایران و جهان اسلام حمایت نماید، بدیهی است این موضوع در روابط آینده دو ملّت نقش اساسی خواهد داشت.»

3. سیّد موسی صدر (متولّد 1307ش) معروف به امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان است که مجلس اعلای شیعیان و جنبش اَمل را در آن کشور تأسیس کرد. او در 9 شهریور 1357با دعوت معمر قذافی (م1390ش) به لیبی رفت و در آن سفر ناپدید شد. بسیاری گزارش‌ها از شهادت او به وسیله قذافی حکایت می کنند اما گزارش‌هایی نیز در دست است که او کشته نشده و در زندان‌های لیبی بوده است. پس از سقوط قذافی، هیچ گزارش رسمی جدیدی از وضعیت او به دست نیامده است.

4. حجّت الاسلام شیخ محمّداسماعیل فاضل فرد از شاگردان امام خمینی است که در گسترش فعالیّت های انقلابی در منطقه ساوجبلاغ نقش عمده ای داشت. او پدر دو شهید جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که علاوه بر فعالیّت های مذهبی و اجتماعی مدّت ها در روستای آران از توابع شهرستان ساوجبلاغ به کشاورزی مشغول بود.

- منبع: حسین عسکری، بیداری دشت کهن: تاریخ انقلاب اسلامی در ساوجبلاغ و نظرآباد، تهران: انتشارات سوره مهر، 1397، ص 274.

 

آیت الله سیّد حسن طباطبایی قمی از مجتهدان مخالف حکومت پهلوی بود که از سال 1346 تا 1357ش در خانه ای در کرج تحت نظر ساواک بود. در این عکس، سیّد مقتدا حسینی ابهری که طلبه ای جوان است در کنار آیت الله قمی دیده می شود.  

 

ارسال تلگراف به همراه 29 روحانی دیگر به والری ژیسکاردِستَن رییس جمهوری وقت فرانسه درباره اهمیت حضور امام خمینی در آن کشور، از فعالیت های انقلابی سیّد مقتدا حسینی ابهری به شمار می رود.

 

حجّت الاسلام والمسلمین سیّد مقتدا حسینی ابهری اکنون مدیر مرکز اسلامی امام علی علیه السلام شهر لوگانو از توابع ایالت تیچینو واقع در کشور اروپایی سوئیس است.


نوشته شده در  جمعه 97/11/19ساعت  2:13 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

مبارزات سیاسی در کارخانه و شهرک سیمان آبیک

کارخانه و شهرک سیمان آبیک واقع در شهرستان نظرآباد از کانون های مبارزه علیه حکومت پهلوی به شمار می رود. البتّه علایق مذهبی و گرایشات سیاسی بنیانگذار آن مهندس منوچهر سالور (1) زمینه ساز این نوع فعالیّت ها بود. ساواک در پرونده انفرادی سالور، او را فردی متدیّن، صدّیق، خیّر، علاقه مند به کار، بیش از حدّ خشک و مقرراتی، تا حدّی کج سلیقه و بدبین و به امور مذهبی متعصّب معرفی کرده است.

در سال 1355ش حاج مصطفی بازرگان (2) از همکاران و دوستان نزدیک مهندس سالور، نامه ای را به دفتر آیت الله سیّد محمّدرضا گلپایگانی می نویسد و برای کارخانه و شهرک سیمان آبیک درخواست روحانی می کند. حجّت الاسلام والمسلمین سیّد مهدی گلپایگانی (3) فرزند آیت الله گلپایگانی در 30 امرداد 1355 در پاسخ به نامه بازرگان، شیخ علی علی بخشی را روانه این کارخانه می کند. (4) شیخ علی علی بخشی - با نام واقعی بیژن علی بخشی فرزند حق مراد - از مخالفان حکومت پهلوی بود و از سال 1355 تا 1357ش مبارزاتی را در کارخانه و شهرک سیمان آبیک سامان داد. در 20 دی 1357 سلیمی رییس ساواک قزوین در نامه ای به ساواک زنجان او را «واعظ و طلبه مذهبی افراطی» معرفی کرده که به عنوان محرّک در حوادث شهر قزوین و حومه نقش داشت.

ساواک در 19 فروردین 1357 گزارش می دهد که در 29 بهمن 1356 تعدادی نوار کاست و اوراق مضرّه مربوط به وقایع قم به وسیله شیخ علی بخشی و چهار تن دیگر در بخش آبیک از توابع شهرستان قزوین توزیع شده است. در گزارش دیگری از ساواک در این باره آمده است: «شخصی به نام شیخ علی بخشی که در کارخانه سیمان آبیک سکونت دارد و از طرف مهندس سالور، نامبرده در محل فوق اسکان یافته [است]؛ شدیداً مبادرت به اغفال جوانان محل کرده و یکی از عاملین تظاهرات اخیر در آبیک قزوین بوده که منجر به پخش اوراق مضرّه و گماردن نوار ضدّ میهنی در ضبط صوت مسجد آبیک گردیده است. ارزیاب ساواک به نام راجی در این گزارش ضمن درخواست عکس علی بخشی و تأکید بر مراقبت دقیق از او، خواستار تحقیق بیشتر درباره ارتباطش با مهندس سالور شده است.

انصاری رییس ساواک قزوین در 21 اردیبهشت 1357 در گزارشی خطاب به اداره کل سوّم ساواک، ارتباط علی بخشی و سالور را تأیید می کند: «موضوع اسکان نامبرده توسط مهندس سالور در شهرک کارخانه سیمان آبیک مورد تأیید است و ارتباط آنان تا حدّی است که یاد شده مهندس سالور را یکی از دوستان خود معرفی کرده است. مشارالیه اکثراً با جوانان منطقه آبیک در تماس بوده و وقایع را با کمی تحریف بدون آنکه مستقیماً قصد تحریک داشته باشد برای آنان بازگو می-نماید؛ به طوری که سه نفر از اهالی [طالقانی الاصل] به نام های [سیّد] فخرالدین سادات کیایی، رمضان مهرابی و سیّد گلعلی افتخاری [خادم مسجد آبیک] تحت تأثیر قرار گرفته و روزهای 28 و 29/11/1356 اقدام به تکثیر اعلامیه و برگزاری مجلس ترحیم به مناسبت چهلم [شهدای 19 دی 1356] وقایع قم نموده بودند... اعمال و رفتار یادشدگان کماکان تحت نظر بوده و هرگونه مورد خلافی به موقع به استحضار خواهد رسید. ضمناً مشخصات کامل ملصق به عکس شیخ علی بخشی به پیوست تقدیم می گردد.»

رمضان مهرابی (5) از جمله جوانان انقلابی شهر آبیک بود که ارتباط گرمی با شیخ علی بخشی داشت. براساس گزارش اوّل خرداد 1357 ساواک، او به جهت دیدار و گفت و گو با علی بخشی به شهرک سیمان آبیک رفته بود تا از اوضاع سیاسی شهر قم مطلع شود. ذیل این گزارش آمده است: «رمضان مهرابی در مرکز و 23ه [از بخش های امنیتی ساواک] سابقه دارد و شیخ بیژن شهرت علی بخشی نیز که در منطقه آبیک تحریکاتی نموده و با در اختیار گذاشتن اخبار وقایع قم و بعضاً نوار مضرّه، افرادی از جمله نامبرده بالا را از طریق مستقیم منحرف نموده [است]!» همچنین اعتصاب کارگران کارخانه سیمان آبیک در مهر 1357ش حدود چهار ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی را می توان حاصل این مبارزات دانست.

 _____________________

1. مهندس منوچهر سالور (م 1389ش) پدر صنعت سیمان ایران و بنیانگذار کارخانه سیمان آبیک در شهرستان نظرآباد است. دوره تحصیلات متوسطه را در دبیرستان صنعتی ایران و آلمان به پایان رساند سپس در هنرسرای عالی در رشته برق مشغول تحصیل شد. در سال 1317ش تحصیلات دانشگاهی را در رشته مهندسی برق و ماشین آلات در دانشکده صنعتی (علم و صنعت کنونی) به پایان رساند و کار خود را در کارخانه سیمان ری - که در سال 1312ش به وسیله یک شرکت آلمانی راه اندازی شده بود - آغاز کرد. کوشش های فراوان او برای جبران خرابی و عقب ماندگی های ناشی از پیامدهای جنگ جهانی دوّم باعث شد که حتّی شب ها را نیز در کارخانه سپری کند. ایجاد کارخانه سیمان آبیک از جمله اقدامات مهندس سالور است. واحد نخست این کارخانه در سال 1352ش با ظرفیّت 3500 تُن در روز و واحد دوّم آن در سال 1357ش با ظرفیّت 4000 تن سیمان پرتلند راه اندازی گردید. این کارخانه در روز سه شنبه هفتم آبان 1353ش با حضور محمّدرضا شاه پهلوی افتتاح شد. ریاست انجمن اسلامی مهندسین، مدیرعامل و رییس هئیت مدیره کارخانه قند مرودشت، مدیرعامل شرکت سهامی عام سیمان فارس و خوزستان، سرپرست بنیاد علوی در سال 1357ش، مهندس برجسته ایران در سال 1376ش و راه اندازی شرکت سهامی شیراز، کارخانه های سیمان شیراز، دورود و بهبهان، کارخانه های قند پارس، قهستان و فسا در استان های فارس، خراسان و کرمان، هنرستان کارآموزی نارمک تهران و معدن پنبه سوز در اطراف بیرجند از جمله فعالیّت های عمرانی و اجتماعی او به شمار می رود. «خاطرات و خدمات» در دو جلد، «ارمغان حجاز» و «مناجات فرزانگان» از آثار مکتوب او است. او با روحانیون مبارز روزگار خود از جمله آیت الله شهید سیّد عبدالحسین دستغیب شیرازی، آیت الله شهید سیّد اسدالله مدنی، آیت الله شیخ بهاالدین محلاتی و آیت الله سیّد محمود طالقانی در ارتباط بود. سالور همچنین از دوستان صمیمی مهندس مهدی بازرگان بود.

2. حاج مصطفی بازرگان (م 1389ش) قرآن پژوه و فعّال اجتماعی است که در توسعه شهر نظرآباد نقش فراوانی داشت. او در یک خانواده مذهبی و نیمه مرفّه آذربایجانی متولد شد. پدرش حاج عباسقلی تبریزی به تجارت اشتغال داشت. پس از گذراندن دوره دبستان، وارد دبیرستان دارالفنون شد و از دانش آموزان درس خوان و دلبسته تحصیل آن مدرسه بود. پس از دوره دبیرستان در حال تکمیل تحصیلات خود در دانشکده کشاورزی کرج بود که همزمان با خریداری روستای نظرآباد به وسیله میرزا عبدالله مقدّم از دوستان نزدیک پدرش، به این روستا آمد. در همان سال های نخستین حضورش در نظرآباد، مقدّم همه اختیارات آبادانی این روستا را براساس اسناد رسمی به وی سپرد. احیای اراضی شوره زار جنوب نظرآباد و ایجاد روستای مصطفی آباد، بازسازی مسجد جامع نظرآباد، ساماندهی وضعیت بهداشتی، احیای قنوات، راه اندازی آسیاب، ساماندهی باغداری و کشاورزی، درختکاری بلوار ورودی شهر، کمک به دامپروران ساکن در نظرآباد (آلیکایی ها)، تلاش در جهت افزایش بصیرت دینی جوانان و دانشجویان و انجام خاک شناسی کارخانه سیمان آبیک در سال 1346ش از مهّم ترین فعالیّت های بازرگان در شهرستان نظرآباد است. بازرگان از همان اوان کودکی با قرآن کریم انس داشت و حاصل این دوستی با کلام وحی، نگارش حدود 150 مقاله بلند و کوتاه چاپ نشده و شش عنوان کتاب است که بیشتر به وسیله شرکت سهامی انتشار منتشر شده است: لیلاج (در حرمت موسیقی غنایی)؛ سه مقاله (حجاب، نماز و روزه)؛ یادگاری از پدر؛ اختیارات و اراده ها (مَن تشاهای قرآن)؛ شیعه و مستنداتش؛ قُلّک. مصطفی بازرگان برادر کوچک مهندس مهدی بازرگان (م 1373ش) رییس دولت موقّت انقلاب اسلامی ایران است. «مختصر تاریخ معاصر نظرآباد» مجموعه خاطرات چاپ نشده او از روند توسعه شهر نظرآباد و خدمات میرزا عبدالله مقدّم است که انتشار بخشی از آن به وسیله نگارنده این کتاب در سال 1381ش، واکنش های متفاوتی را برانگیخت.

3. حجّت الاسلام والمسلمین سیّد مهدی گلپایگانی در بامداد 31 شهریور 1357 در تصادفی مبهم درگذشت.

4. در زمستان 1385ش مرحوم مصطفی بازرگان این نامه را در اختیار نگارنده قرار داد. برای نخستین بار این نامه در صفحه 452 کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» منتشر شده است.

5. رمضان مهرابی متولّد سال 1337ش در منطقه طالقان است. او روز 29 بهمن 1356 به اتهام تکثیر و نصب اعلامیه علیه حکومت پهلوی و همچنین برگزاری آیین چهلم شهدای واقعه خونین 19 دی قم در مسجد آبیک دستگیر و در 18 اسفند همان سال به قید کفالت از زندان آزاد شد.

- منبع: حسین عسکری، بیداری دشت کهن: تاریخ انقلاب اسلامی در ساوجبلاغ و نظرآباد، تهران: انتشارات سوره مهر، 1397، ص 267.


حاج مصطفی بازرگان قرآن پژوه و فعّال اجتماعی است که در توسعه شهر نظرآباد نقش فراوانی داشت.


در سال 1355ش حاج مصطفی بازرگان نامه ای را به دفتر آیت الله سیّد محمّدرضا گلپایگانی نوشت و برای کارخانه و شهرک سیمان آبیک درخواست روحانی کرد. شیخ علی علی بخشی از مخالفان حکومت پهلوی بود و از سال 1355 تا 1357ش مبارزاتی را در کارخانه و شهرک سیمان آبیک سامان داد.


کتاب لیلاج (در حرمت موسیقی غنایی) نوشته حاج مصطفی بازرگان است که در سال 1353ش در ساوجبلاغ و نظرآباد پخش گردید.


نوشته شده در  دوشنبه 97/11/15ساعت  2:30 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

مبارزات نخستین امام جمعه ساوجبلاغ 

حجّت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عباس صبایی (1319- 1386ش) نخستین امام جمعه ساوجبلاغ و بنیانگذار حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام هشتگرد است. در روستای گوگد از توابع شهرستان گلپایگان زاده شد. از شانزده سالگی به فراگیری علوم حوزوی پرداخت و در این مسیر از درس استادان حوزه های علمیه اراک، قم و مشهد بهره مند شد. در سال 1339ش رهسپار حوزه علمیه قم شد و در مدرسه آیت الله گلپایگانی به تحصیل پرداخت. دوره سطح حوزه را نزد آیت الله شیخ علی پناه اشتهاردی (م1387ش) گذراند و سطح عالی را نزد آیت الله حسینعلی منتظری (م1388ش)، آیت الله علی مشکینی (م 1386ش)، آیت الله حسین نوری همدانی (متولّد 1304ش)، آیت الله جعفر سبحانی (متولّد 1307ش) و آیت الله سیّد محمّدباقر سلطانی طباطبایی (م1376ش) سپری کرد. در سال 1346ش به حوزه علمیه مشهد رفت و از درس آیت الله سیّد محمّدهادی میلانی (م 1354ش) بهره مند شد و همچنین در آن شهر به اقامه نماز جماعت پرداخت. او پس از چندی، بار دیگر به قم بازگشت و در مدرسه های دارالشفاء و آیت الله بروجردی به تحصیل ادامه داد و نزد آیت الله سیّد محمّدرضا گلپایگانی (م 1372ش) و آیت الله شیخ مرتضی حایری یزدی (م1364ش) شاگردی کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1360ش مدّتی زیر نظر آیت الله محمّد محمّدی گیلانی (م1393ش) در زندان اوین به قضاوت پرداخت. با پیشنهاد شیخ غلامرضا سلطانی (شهادت 1364ش) نماینده مردم کرج و ساوجبلاغ در مجلس شورای اسلامی و موافقت دفتر امام خمینی از 19 اردیبهشت 1361 تا سال 1374ش امام جمعه ساوجبلاغ بود. مهم ترین فعالیّت او در شهرستان ساوجبلاغ، ایجاد حوزه علمیه در سال 1362ش است. این مدرسه از پشتیبانی مراجع تقلید شیعه به ویژه آیت الله گلپایگانی برخوردار بود. شیخ عباس صبایی به استقلال مالی حوزه از حاکمیّت اعتقاد داشت و در این راه مستغلاتی برای حوزه علمیه هشتگرد فراهم کرد.

ادامه مطلب...

نوشته شده در  دوشنبه 97/11/15ساعت  9:53 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

شهید شاه آبادی در فشند

حجت الاسلام والمسلمین شیخ مهدی شاه آبادی (1309 - 1363ش) از روحانیون مخالف حکومت پهلوی بود که در سال های 48 - 1347ش مدّتی را در روستای فشند از توابع شهرستان ساوجبلاغ گذراند. آغاز مبارزات دینی، سیاسی و اجتماعی او را می توان از زمان نهضت ملّی ایران جست و جو کرد. در سال 1332ش چند روز پس از کودتای 28 مرداد، در تهران دستگیر و زندانی شد. در بین سال های 1352 تا 1354ش سه بار دستگیر و مورد شکنجه ساواک قرار گرفت و در نهایت در زمستان 1355ش به بانه کردستان تبعید شد. در اوایل سال 1356ش پس از شش ماه تبعید، به تهران بازگشت. در خرداد 1357ش در پی دستگیری یک گروه انقلابی و ارتباط آنان با شاه آبادی، او برای چهارمین بار دستگیر و زندانی شد. شهید شاه آبادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با پیشنهاد جامعه روحانیّت مبارز تهران و حزب جمهوری اسلامی در انتخابات دوره های اوّل و دوّم به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافت. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران چند باره به عنوان رزمنده به جبهه رفت و در 6 اردیبهشت 1363 در جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به شهادت رسید. امام خمینی به مناسبت شهادت او، پیام تسلیتی را صادر کرد.

سعید شاه آبادی فرزند ارشد شهید شاه آبادی درباره فعالیّت های دینی و سیاسی او در منطقه ساوجبلاغ می گوید: «از روستاهای دیگری که ایشان در آنجا فعّال بودند... روستای فشند در اطراف کرج بود. از مشکلات، این که در برخی از این روستاها با مشکل تهیّه مواد غذایی مواجه شدیم و نمی توانستیم نان تهیّه کنیم. در روستا مردم برای خودشان نان تهیّه می کردند و هیچ کس حاضر نبود به تازه واردی که به روستا وارد می شود نان بدهد. پدرم نیز می رفتند از روستاهای اطراف نان تهیّه می کردند یا از تهران نان می آوردند. دارم داستان سال های 48 - 1347ش را عرض می کنم، شاید هم کمی عقب تر. الان به ذهنم می آید سال 1346ش بود که ابوی ما می رفتند از روستای دیگری در شش کیلومتری روستای محل اقامت ما نان می آوردند. یادم است که دایی من بعد از تعطیلات آخر هفته می خواست برگردد تهران سرکارش. پدرم از او خواست بماند و فردا به اتفاق بروند و نانی را که دو روز قبل، در روستایی دورتر که شش کیلومتر با ما فاصله داشت سفارش داده بود، بگیرند و بیاورند و دایی ام به همین خاطر آنجا ماند. فردا که این راه را با هم پیاده رفتند، متوجّه شدند که آن آقا، از سه روز پیش که پدرم سفارش نان را داده بود، به این خاطر که هیچ پولی نپرداخته بودیم، هیچ نانی برای ما نپخته بود!»

فرزند شهید شاه آبادی درباره اثرگذاری پدرش بر اهالی روستای فشند می گوید: «ما در یک منطقه و فضایی بودیم که نیروهای ارتش طاغوتی آن زمان، نیروهای ساواک و دیگران (1) تبلیغاتی کرده بودند که وقتی یک روحانی با چنین ذهنیتی به این محل آمده بود، نمی توانست به راحتی مایحتاج خود را تهیّه کند ولی مردم همین روستا، با هنر ایشان بعد از دو ماه اقامت، شیفته مرحوم والد ما شده بودند. وقتی می خواستیم بیاییم بیرون، اهالی با گریه از ما بدرقه می کردند.» او درباره روش های جذب اهالی فشند به مسجد و فعالیّت های مذهبی می گوید: «یادم است در همان یک ماه اوّل که ابوی سراغ مسجد محل را گرفتند، درش بسته بود. بالاخره و با زحمات، بعد از دو روز سختی، در مسجد را باز کردیم، دیدیم که مسجد را خاک گرفته، کف آن پر از دست انداز است و قسمتی که می خواهیم نماز بخوانیم و احتیاط هم می کنیم، آن قدر صاف و مسطّح نیست که بتوان به عنوان مصلّی از آن استفاده کرد. ایشان مقیّد به حضور در مسجد بودند. من و ابوی مدّتی به تنهایی می رفتیم و من تنها مأموم شان بودم. وقتی در آن مسجد نماز می خواندند، فقط من یک نفر اقتدا می کردم و کس دیگری نمی آمد اقتدا بکند و ایشان باز می گشتند به منزل و نمازشان را احتیاطاً به خاطر ناهموار بودن مسجد اعاده می کردند. در آن مدّت، جوان های محل می ایستادند و ما را در راه تماشا می کردند. ولی هیچ کس با ما به مسجد نمی آمد. یادم است یک شب که ابوی از مسجد آمدند، رفتند سراغ یک بنده خدایی از بچّه های محل که به عنوان پهلوان و کشتی گیر در بعضی از مسابقات هم شرکت کرده بود، به او گفتند: نمی آیی مسجد پیش ما تا با هم برنامه بگذاریم؟ بعد به مادرم سفارش کردند که غذایی  بپزند. از غذاهای حاضری کُتلت و گاهی اوقات آش. چندین شب، ایشان به اتّفاق من و جوان های محل به خصوص در شب های مهتابی به کوه پیمایی می رفتیم. همین افراد کم کم به نیروهای علاقه مند روحانیّت که پس از انقلاب هم با آنها حشر و نشر داشتند تبدیل شدند. روحیه جوان گرایی مرحوم پدرم خیلی جالب بود و معمولاً اکتفا نمی کردند که فقط افراد مسّن محلّی و روستایی را جذب بکنند و بسنده کنند به گفتن احکام شرعی و نیروی زیادی را به جذب جوان ها اختصاص می دادند.»

هادی فشندی از جمله جوانان مبارز روستای فشند است. او دانشجوی دانشسرای فنّی بابل بود که براساس گزارش ساواک در اوّل تیر 1356 به مناسبت درگذشت مشکوک دکتر علی شریعتی، به همراه دوستانش در زنگ تفریح شعارهایی را علیه حکومت پهلوی سر داده اند. آنان همچنین اعلامیه ای را در تابلو اعلانات دانشسرا نصب کرده بودند. در بخشی از آن اعلامیه آمده است: «گزارش رسیده از تهران حاکی است دکتر علی شریعتی در لندن توسط رژیم سیاه... ترور شده است... خیال نکنید آنهایی که در راه حق شهید شدند مُرده اند بلکه زنده اند و در پیش خداوند روزی می خورند... درگذشت دکتر شریعتی جامعه شناس معروف اسلام که توسط رژیم سیاه ترور شده به همه تسلیت می گوییم.»

 _____________________

1. از جمله این افراد اهل روستای فشند می توان به تیمسار سرلشکر کیهان خدیو دادستان ارتش پهلوی و سرهنگ خلبان داریوش خیرخواه اشاره کرد. محاکمه و بازجویی از آیت الله سیّد ابوالقاسم کاشانی (م1340ش) درباره قتل سپهبد حاج‌علی رزم‌آرا نخست وزیر، سیّد مجتبی نواب صفوی رهبر جمعیّت فداییان اسلام، محمّدعلی عمویی (متولّد 1307ش) عضو سازمان نظامی حزب توده ایران، دکتر مظفر بقایی کرمانی (م1366ش) بنیانگذار حزب زحمت‌کشان ملّت ایران و شیخ عباسعلی اسلامی (م1364ش) مؤسس جامعه تعلیمات اسلامی در کارنامه تیمسار خدیو ثبت شده است. خلبان خیرخواه هم در سال 1360ش همزمان با ریاست جمهوری سیّد ابوالحسن بنی صدر از کشور گریخت. او هواپیمای ربوده شده را به مصر انتقال داد و از آن کشور تقاضای پناهندگی سیاسی کرد. در نهایت به آمریکا رفت و هم اکنون در آن کشور برای یک شرکت خصوصی کار می کند.

- منبع: حسین عسکری، بیداری دشت کهن: تاریخ انقلاب اسلامی در ساوجبلاغ و نظرآباد، تهران: انتشارات سوره مهر، 1397، ص 261.


نوشته شده در  یکشنبه 97/11/14ساعت  5:56 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

مبارزات امام جماعت مسجد غدیریه نظرآباد

حجّت الاسلام والمسلمین سیّد محمّدعلی شهیدی محلاتی (1) امام جماعت مبارز مسجد غدیریه نظرآباد بود که حدود یک سال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی و به توصیه آیت الله مرتضی مطهری (شهادت 1358ش) جهت ساماندهی امور مذهبی و اجتماعی به شهر نظرآباد آمد. شهیدی محلاتی طی دیدار با اهالی نظرآباد در 22 خرداد 1393 می گوید: «در آن دوران که طلبه جوانی بودم چند سال در مسجد غدیریه نظرآباد حضور یافته و به انجام وظیفه در راستای آگاه سازی مردم منطقه [ساوجبلاغ] پرداخته و خاطرات خوش بسیاری از نظرآباد دارم. در همان زمان نیز مردم نظرآباد انسان های شریف، مؤمن، ولایی و پیرو نهضت امام خمینی بوده و در راه مبارزه علیه رژیم طاغوت با جان و دل تلاش می کردند. جوانانی که آن زمان فعالیّت های دینی و مذهبی و سیاسی انجام می دادند یا در دوران هشت سال دفاع مقدس به درجه رفیع شهادت و جانبازی نایل شده و یا همچنان در مسیر ولایت حرکت می کنند. این روحیه شهادت طلبی و ولایت مداری مهمترین ویژگی مردم نظرآباد است.»

شهیدی محلاتی درباره ارتباط خود با چهره های انقلابی در منطقه ساوجبلاغ می گوید: «در تابستان 1356ش شهید بزرگوار آیت الله مطهری به من گفتند برو به منطقه ای کارگری به نام نظرآباد در ساوجبلاغ که کارخانجات مقدّم در آنجاست، روحانی قبلی رفته است. منطقه حدود 30 هزار نفر جمعیّت دارد و محیط کارگری است و نیاز است یک روحانی به آنجا برود و کارش را شروع کند. ایشان مرا به صورت موقت و برای سه ماه به آنجا اعزام کردند. در آنجا با عده ای از افراد از جمله برخی مهندسان کارخانه [نساجی مقدّم]، فعالیّت های خود را شروع کردیم. در آن موقع رییس کارخانه مقدّم، آقای مهندس علی نقی خاموشی (2) بود که قبلاً رییس اتاق بازرگانی بودند. مهندس [منوچهر] سالور (3) هم بود که در سیمان آبیک فعالیّت می کرد. به هر حال، ما کارمان را با چند روحانی دیگر در آنجا شروع کردیم. ایجاد تغییر و تحول در محیط کارگری کار آسانی نیست. ضمن اینکه آخرالامر، محدودیت هایی هم برای من به وجود آوردند. یکی دوبار ما را دستگیر و آزاد کردند ولی کارمان را انجام دادیم و موقعیت هایی هم داشتیم. در نهایت آن محیط به گونه ای شکل یافت که منطقه ای که کارگری بود، تبدبل به یک منطقه انقلابی شد! در همان زمان در کرج حکومت نظامی برقرار شده بود و من هم دستگیر شدم.»

خسرو فلاحتداری (متولّد 1332ش) که در روزهای مبارزه از جوانان علاقه مند به شهیدی محلاتی بود می گوید: «وقتی از کارخانه سیمان آبیک بیرون آمدم، ارتباطم با آقای شهیدی بیشتر شد. ایشان سخنران هایی به مسجد غدیریه نظرآباد می آورد که خیلی زیرکانه و ظریف از حکومت پهلوی و شاه انتقاد می کردند. البته برخی مواقع، مردم عادی این پیام های دوپهلو را دریافت نمی کردند. من به منزل آقای شهیدی محلاتی هم رفت و آمد می کردم. خانه اش پشت مغازه قنادی شیرین منش بود. همان خانه ای که [میرزا عبدالله] مقدّم برای روحانی نظرآباد ساخته بود. آقای شهیدی محلاتی یک پیکان سفید رنگ داشت و اعلامیه های امام را در صندوق عقب آن می گذاشت و بخشی از آن را در اختیار من و دوستانم قرار می داد تا آنها را پخش کنیم. ما آن اعلامیه ها را می بردیم و در مغازه نانوایی بربری یکی از نظرآبادی ها قرار می دادیم تا به مرور آنها را توزیع کنیم. یادم می آید مداحی که در کارخانه مقدّم کار می کرد ایام محرّم به غدیریه می آمد و آخر روضه هایش برای شاه دعا می کرد. به همین دلیل با چند نفر از دوستان رفتیم منزل آقای شهیدی محلاتی و خواستیم تا به آن مداح تذکر دهد. آقای شهیدی محلاتی هم به آن مداح تذکر داد به طوری که از آن پس، دیگر برای شاه دعا نمی کرد  .»

علی عسگری (متولّد 1345ش) که در روزهای مبارزه، دانش آموز بود، درباره دستگیری شهید محلاتی می گوید: «وقتی در بهمن یا دی 1357 ساواک ایشان را دستگیر کرد، مدارس نظرآباد تعطیل شد. دانش آموزان دبیرستانی آمدند جلوی مدرسه ما و شعار دادند، مدرسه ما هم تعطیل شد و به آنها پیوستیم. آمدیم سمت مدرسه دخترانه که آنجا را هم تعطیل کردند. این جمعیّت آمد سمت مسجد غدیریه و رفتیم به سوی منزل آقای شهیدی محلاتی که نزدیک قنادی شیرین منش بود. آقای جعفر کریمی اصل (4) در مقابل منزل آقای شهیدی محلاتی شعارهای تندی داد و خواهان آزادی این روحانی مبارز شد. مأموران ژاندارمری نظرآباد هم آمدند و ار دور مراقب جمعیّت بودند اما کاری نمی کردند.»

_____________________

1. حجّت الاسلام والمسلمین سیّد محمّدعلی شهیدی محلاتی (متولّد 1328ش) هم اکنون معاون رییس جمهوری و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران است. نماینده سوّمین دوره مجلس شورای اسلامی، معاون کنسولی و امور مجلس وزارت امور خارجه، مشاور رییس جمهوری در امور روحانیت، معاون حقوقی و پارلمانی وزارت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دبیر شورای عالی ترویج و توسعه فرهنگ ایثار و شهادت از مسئولیت­های او پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.

2. مهندس علی نقی خاموشی از چهره های انقلابی متمایل به جمعیت موتلفه اسلامی است که در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدیرعامل کارخانجات نساجی مقدّم بود. ریاست اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، ریاست هیئت مدیره شرکت سرمایه گذاری ایران، رییس هیئت مدیره شرکت های ریسندگی و بافندگی مطهری و پوشاک جامعه، مدیر تولید کارخانه نساجی ممتاز و عضو شورای پول و اعتبار وابسته به بانک مرکزی ایران و ریاست بنیاد مستضعفان از مسئولیت های او است.

3. مهندس منوچهر سالور (م 1389ش) پدر صنعت سیمان ایران و بنیانگذار کارخانه سیمان آبیک در شهرستان نظرآباد است. دوره تحصیلات متوسطه را در دبیرستان صنعتی ایران و آلمان به پایان رساند سپس در هنرسرای عالی در رشته برق مشغول تحصیل شد. در سال 1317ش تحصیلات دانشگاهی را در رشته مهندسی برق و ماشین آلات در دانشکده صنعتی (علم و صنعت کنونی) به پایان رساند و کار خود را در کارخانه سیمان ری - که در سال 1312ش به وسیله یک شرکت آلمانی راه اندازی شده بود - آغاز کرد. کوشش های فراوان او برای جبران خرابی و عقب ماندگی های ناشی از پیامدهای جنگ جهانی دوّم باعث شد که حتّی شب ها را نیز در کارخانه سپری کند. ایجاد کارخانه سیمان آبیک از جمله اقدامات مهندس سالور است. واحد نخست این کارخانه در سال 1352ش با ظرفیّت 3500 تُن در روز و واحد دوّم آن در سال 1357ش با ظرفیّت 4000 تن سیمان پرتلند راه اندازی گردید. این کارخانه در روز سه شنبه هفتم آبان 1353ش با حضور محمّدرضا شاه پهلوی افتتاح شد. ریاست انجمن اسلامی مهندسین، مدیرعامل و رییس هئیت مدیره کارخانه قند مرودشت، مدیرعامل شرکت سهامی عام سیمان فارس و خوزستان، سرپرست بنیاد علوی در سال 1357ش، مهندس برجسته ایران در سال 1376ش و راه اندازی شرکت سهامی شیراز، کارخانه های سیمان شیراز، دورود و بهبهان، کارخانه های قند پارس، قهستان و فسا در استان های فارس، خراسان و کرمان، هنرستان کارآموزی نارمک تهران و معدن پنبه سوز در اطراف بیرجند از جمله فعالیّت های عمرانی و اجتماعی او به شمار می رود. «خاطرات و خدمات» در دو جلد، «ارمغان حجاز» و «مناجات فرزانگان» از آثار مکتوب او است. او با روحانیون مبارز روزگار خود از جمله آیت الله شهید سیّد عبدالحسین دستغیب شیرازی، آیت الله شهید سیّد اسدالله مدنی، آیت الله شیخ بهاالدین محلاتی و آیت الله سیّد محمود طالقانی در ارتباط بود. سالور همچنین از دوستان صمیمی مهندس مهدی بازرگان بود.

4. جعفر کریمی اصل (م 1376ش) از فرهنگیان شناخته شده شهر نظرآباد است که در برپایی تظاهرات های مردمی علیه حکومت پهلوی نقش مؤثری داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عهده دار معاونت آموزش و پرورش شهرستان ساوجبلاغ و ریاست این اداره در منطقه طالقان شد. او به هنگام مرگ، شهردار ملارد از توابع استان تهران بود که به دلیل عارضه قلبی درگذشت.

- منبع: حسین عسکری، بیداری دشت کهن: تاریخ انقلاب اسلامی در ساوجبلاغ و نظرآباد، تهران: انتشارات سوره مهر، 1397، ص 272.


مسجد غدیریه نظرآباد از کانون های مبارزه علیه حکومت پهلوی



مهندس علی نقی خاموشی (نفر اوّل از سمت چپ) از چهره  های انقلابی متمایل به جمعیت موتلفه اسلامی. او در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدیرعامل کارخانجات نساجی مقدّم بود.


مهندس منوچهر سالور پدر صنعت سیمان ایران و بنیانگذار کارخانه سیمان آبیک


نوشته شده در  شنبه 97/11/13ساعت  6:27 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز -1
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج -1
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 2
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 3
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]