باز هم غروب «شمس نقد» در آسمان فرهنگ و هنر ساوجبلاغ!
«متکلم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش صلاح نپذیرد.»
(جناب سعدی، کتاب گلستان، باب هشتم)
حدود چهار سال از مدیریت آقای «امیر شمس» بر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ساوجبلاغ می گذرد. بی تردید همین مدت زمان به نسبت بلند، برای هر فعال فرهنگی و هنری این حق و تکلیف را ایجاد می کند که به نقد و بررسی این دوران پر افت و خیز مبادرت کند.
در اواخر خرداد 1389 آقای «حسین زودبین» از هنرمندان تئاتر شهرستان، در ویژه نامه محلی روزنامه جوان (یکشنبه 23 خرداد 1389،ص1) آغازگر این نگاه انتقادی مکتوب گردید و در یادداشتی کوتاه با عنوان «این تذهبون؟» بیشتر با لحن ژورنالیستی، عملکرد آقای شمس را مورد نقد قرار داد. ایشان با ارایه مستندات اجمالی نتیجه گرفت که در دوران ریاست فعلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، «شمس فرهنگ و هنر» در ساوجبلاغ غروب کرده است! این محورها به این شرح است: 1. کمبود فضاهای فرهنگی و هنری؛ 2. روزمرگی و عدم برنامه ریزی فرهنگی؛ 3. غلبه دافعه بر جاذبه در رفتار مدیران فرهنگی؛ 4. مهاجرت گسترده هنرمندان به شهرستان های مجاور و یا مراکز فرهنگی وابسته به شهرداری؛ 5. بی برنامگی و سردرگمی در برخورد با شبیخون فرهنگی؛ 6. مدیریت سلیقه ای در عرصه فرهنگ؛ 7. عدم تخصص فرهنگی و هنری مدیران نهادها و ادارات فرهنگی شهرستان.
یادداشت کوتاه «زودبین» بهانه ای شد تا آتشی سوزان بر خرمن اداره فرهنگ و ارشاد افتد و آقای شمس خشمگینانه شمشیر از نیام برکشد و بر او بتازد که تو به چه حق و جراتی ما را به نقد کشیده ای!؟ وی حتی بر دیگر نویسندگان آن ویژه نامه نیز تاخت و از آن جمله نگارنده این سطور را در جلسه ای مورد حمله قرار دارد که چرا در آن ویژه نامه ستونی گشوده و مطلبی تاریخی نگاشته ام. برای بنده جای پرسش و شگفتی فراوان دارد که چرا آستانه تحمل یک مدیر روحانی این قدر پایین است که با یک یادداشت کوتاه و اندک نقدی، اینگونه برآشفته می شود؟ چرا ایشان به جای استقبال از نگاه آسیب شناسانه دیگران، به مطلق بودن خود تصریح می کند و از رفتارهای مدنی همانند پذیرش نقاط ضعف و تلاش در جهت رفع آن خودداری می کند؟
پس از چند هفته، پاسخی از «شمس» رسید. وی در آن پاسخ 10 بندی، هیچ کدام از انتقادهای نویسنده ویژه نامه جوان را نپذیرفت بلکه اتهام هایی همانند سرقت هنری، انتشار اسناد محرمانه، ظاهرگرایی، سوء مدیریت، توهین به هنرمندان، حاشیه سازی، شیطنت، ایجاد تفرقه و ادعاهای کذب را جانانه نثار منتقد جوان کرد! نکاتی چند در حاشیه این گفت و گوی انتقادی معیوب و غیر استاندارد به ذهن بنده می رسد که آن را با دوستان فرهنگی خود در میان می گذارم:
1. همگان همچنان حسرت زده یک گفت و گوی روشمند و نجیبانه در بین اهل فرهنگ شهرستان هستیم. آیا وقت آن نرسیده که به دور از هر گونه مغالطات و جنجال های نخ نمای «گروهی» و «شخصی» به یک گفتگوی انتقادی سالم روی آوریم؟
2. به نظر می رسد آقای زودبین در ارایه نقد خود باید بیشتر از لحن و روش فرهنگی بهره می گرفت و با آرامش، مطالبات هنرمندان را طرح می کرد. البته تا آنجایی که خبر دارم بیشتر فعالان فرهنگی و هنری شهرستان ساوجبلاغ با ادعای محوری نوشته ایشان مبنی بر «غلبه روزمرگی و بی برنامگی در مدیریت فرهنگی» شهرستان موافقند و خواستار چاره اندیشی در این باره هستند.
3. پاسخ شمس به نوشته کوتاه زودبین، زیبنده یک مدیر فرهنگی بردبار و کارآمد نیست. ایشان به جای پاسخ مستدل به پرسش های یک هنرمند مبادرت به «پرونده سازی» برای او کرده است و با لحن تهاجمی تلاش می کند که صورت مسأله را پاک کند.
4. پیشنهاد می کنم به زودی مناظره و گفتگویی انتقادی بین طرفین با حضور کارشناسان و فعالان فرهنگی و هنری برگزار شود و مسایل مورد مناقشه در فضایی منطقی و آزاد، به طور عمیق و دقیق بررسی شود و از هر گونه تخطئه و نفی خودداری گردد... این یادداشت ادامه دارد.
نقد «داریوش دوله» را هم بخوانید در نشانی زیر: