سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

 

احداث کارخانه سیمان با وضو و اقامه دو رکعت نماز و توسل

کارخانه سیمان آبیک از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرزدر سال 1347 خورشیدی در کیلومتر هشتاد اتوبان تهران - قزوین تاسیس شده و از اردیبهشت 1352 سیمان تولیدی آن به دست مصرف ‌کننده رسید. حاج مصطفی بازرگان (1) درباره چگونگی تاسیس این کارخانه می‌ نویسد: «در فروردین 1346 مهندس منوچهر سالور (2) مدیرعامل وقت شرکت سیمان فارس و خوزستان از من خواست برای احداث کارخانه سیمان قبول همکاری کنم، در 26 اردیبهشت همان سال به محل آمدیم؛ پس از انجام تمام تشریفات مقدماتی همانند خرید زمین، سنداژ اراضی به عمق 8متر در 150 نقطه برای آزمایش مواد موجود در اراضی و دو سنداژ در کوره آهکی هر کدام به عمق 100 متر روزی با همکارم مهندس میرحسین جلالی در اراضی می گشتیم که برای هر واحدی محل مناسبی را انتخاب کنیم هوا سرد و زمین گل آلود بود ماشین جیپ ای که داشتیم به گل فرو رفت و من رفتم سر جاده و کمک آوردم. اتفاقاً مناسب ترین محل برای استقرار کوره که در نظر گرفتیم، علامت بتنی در آن بود که این علامت مسیر اتوبان را نشان می داد. با موافقت وزارت راه و با همکاری مهندسی یونانی به نام ژرار و با رعایت استاندارد لازم انحرافی را در جاده در دست مطالعه ترسیم کردیم. به همین جهت اگر اتوبان را به طرف قزوین ادامه دهید، چند کیلومتری به کارخانه سیمان مانده، مسیر راه را چنان می بینید که مستقیم به داخل کارخانه سیمان می رود اما در مقابل کوه دوبرار که محل نصب ایستگاه تقویت امواج رادیو و تلویزیون است؛ انحرافی در اتوبان مشاهده می‌کنید این همان انحرافی است که ما در روند جاده به وجود آوردیم. در خرداد 1347 بنا به نظر مهندس سالور با تحصیل وضو و اقامه دو رکعت نماز و توسل، اولین کلنگ عملیات ساختمانی کارخانه سیمان را بر زمین زدیم. در اثر مدیریت مدبرانه مدیرعامل وقت و تلاش شبانه روزی صادقانه و صالحانه مهندسان در راس همه میر حسین جلالی،کار با چنان سرعتی پیشرفت که در بهمن 1351 (یعنی کمتر از 4 سال) نمونه کلینکر از کوره اول به دست آمد و از اردیبهشت 1352 سیمان به دست مصرف ‌کننده رسید.»

دو تصویر فوق که متعلق به آرشیو صفحه اینستاگرامی برادرم علی عسکری می باشد، مربوط به همان سال های آغازین احداث کارخانه سیمان آبیک و عملیات حفر چاه در آن کارخانه است. در این تصاویر، حاج مصطفی بازرگان، مهندس رزی و همچنین قاسم رباط جزی دیده می شوند.

 ____________________

1. حاج مصطفی بازرگان (درگذشت 1389ش) قرآن پژوه و فعّال اجتماعی است که در توسعه شهر نظرآباد نقش فراوانی داشت. او در یک خانواده مذهبی و نیمه مرفّه آذربایجانی متولد شد. پدرش حاج عباسقلی تبریزی به تجارت اشتغال داشت. پس از گذراندن دوره دبستان، وارد دبیرستان دارالفنون شد و از دانش آموزان درس خوان و دلبسته تحصیل آن مدرسه بود. پس از دوره دبیرستان در حال تکمیل تحصیلات خود در دانشکده کشاورزی کرج بود که همزمان با خریداری روستای نظرآباد به وسیله میرزا عبدالله مقدّم از دوستان نزدیک پدرش، به این روستا آمد. در همان سال های نخستین حضورش در نظرآباد، مقدّم همه اختیارات آبادانی این روستا را براساس اسناد رسمی به وی سپرد. احیای اراضی شوره زار جنوب نظرآباد و ایجاد روستای مصطفی آباد، بازسازی مسجد جامع نظرآباد، ساماندهی وضعیت بهداشتی، احیای قنوات، راه اندازی آسیاب، ساماندهی باغداری و کشاورزی، درختکاری بلوار ورودی شهر، کمک به دامپروران ساکن در نظرآباد (آلیکایی ها)، تلاش در جهت افزایش بصیرت دینی جوانان و دانشجویان و انجام خاک شناسی کارخانه سیمان آبیک در سال 1346ش از مهّم ترین فعالیّت های بازرگان در شهرستان نظرآباد است. بازرگان از همان اوان کودکی با قرآن کریم انس داشت و حاصل این دوستی با کلام وحی، نگارش حدود 150 مقاله بلند و کوتاه چاپ نشده و شش عنوان کتاب است که بیشتر به وسیله شرکت سهامی انتشار منتشر شده است: لیلاج (در حرمت موسیقی غنایی)؛ سه مقاله (حجاب، نماز و روزه)؛ یادگاری از پدر؛ اختیارات و اراده ها (مَن تشاهای قرآن)؛ شیعه و مستنداتش؛ قُلّک. مصطفی بازرگان برادر کوچک مهندس مهدی بازرگان (درگذشت 1373ش) رییس دولت موقّت انقلاب اسلامی ایران است. «مختصر تاریخ معاصر نظرآباد» مجموعه خاطرات چاپ نشده او از روند توسعه شهر نظرآباد و خدمات میرزا عبدالله مقدّم است که انتشار بخشی از آن به وسیله نگارنده این  کتاب در سال 1381ش، واکنش های متفاوتی را برانگیخت.

2. مهندس منوچهر سالور (درگذشت 1389ش) پدر صنعت سیمان ایران و بنیانگذار کارخانه سیمان آبیک در شهرستان نظرآباد است. دوره تحصیلات متوسطه را در دبیرستان صنعتی ایران و آلمان به پایان رساند سپس در هنرسرای عالی در رشته برق مشغول تحصیل شد. در سال 1317ش تحصیلات دانشگاهی را در رشته مهندسی برق و ماشین آلات در دانشکده صنعتی (علم و صنعت کنونی) به پایان رساند و کار خود را در کارخانه سیمان ری - که در سال 1312ش به وسیله یک شرکت آلمانی راه اندازی شده بود - آغاز کرد. کوشش های فراوان او برای جبران خرابی و عقب ماندگی های ناشی از پیامدهای جنگ جهانی دوّم باعث شد که حتّی شب ها را نیز در کارخانه سپری کند. ایجاد کارخانه سیمان آبیک از جمله اقدامات مهندس سالور است. واحد نخست این کارخانه در سال 1352ش با ظرفیّت 3500 تُن در روز و واحد دوّم آن در سال 1357ش با ظرفیّت 4000 تن سیمان پرتلند راه اندازی گردید. این کارخانه در روز سه شنبه هفتم آبان 1353ش با حضور محمّدرضا شاه پهلوی افتتاح شد. ریاست انجمن اسلامی مهندسین، مدیرعامل و رییس هئیت مدیره کارخانه قند مرودشت، مدیرعامل شرکت سهامی عام سیمان فارس و خوزستان، سرپرست بنیاد علوی در سال 1357ش، مهندس برجسته ایران در سال 1376ش و راه اندازی شرکت سهامی شیراز، کارخانه های سیمان شیراز، دورود و بهبهان، کارخانه های قند پارس، قهستان و فسا در استان های فارس، خراسان و کرمان، هنرستان کارآموزی نارمک تهران و معدن پنبه سوز در اطراف بیرجند از جمله فعالیّت های عمرانی و اجتماعی او به شمار می رود. «خاطرات و خدمات» در دو جلد، «ارمغان حجاز» و «مناجات فرزانگان» از آثار مکتوب او است. او با روحانیون مبارز روزگار خود از جمله آیت الله شهید سیّد عبدالحسین دستغیب شیرازی، آیت الله شهید سیّد اسدالله مدنی، آیت الله شیخ بهاالدین محلاتی و آیت الله سیّد محمود طالقانی در ارتباط بود. سالور همچنین از دوستان صمیمی مهندس مهدی بازرگان بود.

- منبع متن: حسین عسکری، دشتی به وسعت تاریخ، تهران: نشر شهید سعید محبی، 1386، ص 81.

- منبع پانوشت ها: حسین عسکری، بیداری دشت کهن، تهران: انتشارات سوره مهر، 1397، ص 267.


مبارزات سیاسی در کارخانه و شهرک سیمان آبیک

 


نوشته شده در  جمعه 98/3/3ساعت  12:8 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

ورودی کارخانجات نساجی مقدم واقع در شهر نظرآباد از توابع استان البرز

______________________________________

 

رصد با چشمانی باز در این شهر مظلوم

حسین عسکری

نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پزوهی

خبرهایی غیر رسمی و تأیید نشده در میان است که مذاکراتی بین مدیریت کارخانجات نساجی مقدم و شورای شهر و شهرداری نظرآباد درباره تفکیک و تغییر کاربری محل قدیمی کارخانه به مسکونی و تجاری در دست انجام است. ان شاالله که این خبرهای بد، شایعه و دروغ است. اما اگر راست باشد، فاجعه ای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در حال وقوع است. بارها فعالان فرهنگی و اجتماعی در نوشته ها و گفت گوهای خود تاکید کرده اند که بهترین کاربری محل قدیمی این کارخانه، فرهنگی، هنری، آموزشی (دانشگاه) و پارک و فضای سبز است. بی شک اگر میرزا عبدالله مقدم هم بود، این سود و سودای تاجرانه را نمی پسندید و این محوطه زیبا را به «کارخانه انسان سازی» تبدیل می کرد. از نوادگان مرحوم مقدم خواهشمندم که نگذارند بیش از این به حیثیت نیای نیک اندیش و نیکوکارشان که از «مسئولیت اجتماعی» بالایی برخوردار بود، آسیب وارد شود. شهردار و شوراییان منتخب مردم که باید مدافع منافع مردم و توسعه مبنایی و همه جانبه شهر باشند، مراقب باشند که از این آزمون حساس سربلند بیرون آیند. آگاه باشید که مردم با چشم باز همه چیز را در این شهر مظلوم رصد می کنند.


خیانتی است بس عظیم و پرهزینه و جبران ناپذیر 

دکتر حکمت الله ملاصالحی

استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای بنیاد ایرانشناسی

مجموعه بزرگ کارخانه های نساجی مقدم تصویری زنده و ملموس از روند مدرنیزاسیون یا تجددپذیری تاریخ و جامعه معاصر ایران را به معنی الاعم و هویت و اصالت شهر زیبای نظرآباد را به معنی الاخص در برابر هر بیننده و بازدیدکننده هوشمندی به تماشا می نهد. صیانت و پاسداری از این مجموعه بزرگ سنت و میراث کار و کوشش و تولید و سازندگی و شور و شعور و نشاط آفرینندگی و اراده و عزم و همت و حرکت به سوی آبادانی و توسعه ملی و رفاه اجتماعی در تاریخ و فرهنگ و جامعه معاصر ایرانیان، مسئولیتی است بس خطیر و تعهدی بس سنگین که بر شانه شهروندان شریف نظرآبادی علی الخصوص مدیران و مسئولان آن نهاده شده است. قربانی کردن این مجموعه عظیم میراث ملموس فرهنگی شهر زیبای نظرآباد مقدم در سلاخ خانه سود و سودا، خیانتی است بس عظیم و پرهزینه و جبران ناپذیر.  شهروندان شریف شهر نظرآباد مقدم نگذارند محافل سود و سودا و نوکیسه های بی هویت، میراث تاریخ و فرهنگ شهرشان را در سلاخ خانه های سود و سودا سلاخی کنند و در بازار مکاره سوداگران، ناموس میراث شهرشان را به بهای اندک بفروشند.

 

تبدیل این کارخانه به سوداخانه زر، اعلان رسمی مرگ نظرآباد 

حجت الاسلام والمسلمین اسماعیل آل احمد

پژوهشگر و مدرس حوزه علمیه

ناکارآمدی و محال اندیشی. تلخ است. خیلی تلخ.  زیستن در زادگاهت، شهری که در روزگار کودکی ات، نماد آبادانی و سرسبزی بوده. در روزگار نوجوانی ات، به برکت استقبال از گروه کاوش باستان شناسان در فضای مطبوعات بین المللی کشورمان بر سر زبان ها می افتد اما... اما... در روزگار میان سالی ات به روزگاری مبتلا می شود که نمی تواند معضل سگ هایولگرد را حل کند. به روزی می افتد که همه کار به دستانش می نشینند تا در سکوتی سیاه و نجس، فرهنگسرایش با خاک یکسان شود. سینمایش به جای نمایش فیلم، محفلی برای شکم بارگی و جشن های بی هویت شود. مسجدش پس از پنجاه سال خلوص و احیا و عبادت مثل گوشت قربانی به دندان طمع این و آن کشیده شود. حیاط مدرسه ای از میانه به دیوار سودای زرپرستی به دو نیم شود تا کودک دانش آموز، نجاست ادرار را ساعت ها در جسم نحیف خود تحمل کند. با پول مردم این شهر، کارخانه آسفالت بخرند اما از کناره های خیابان خرمشهر چنان علف بیرون بزند که انگار ده ها سال است کسی برای این خیابان تدبیری نکرده است. خدایا!  مرا ببخش که کام خودم و خواننده ارجمند را تلخ کردم. بی طاقت شدم وقتی شنیدم قرار است بر سر کارخانه مقدم هم بلایی از این جمله که بر شهر رفته، بیاید. شهر دارد نفس های آخرش را می کشد مَردم! مردم! تبدیل این کارخانه به سوداخانه زر، اعلان رسمی مرگ نظرآباد است. اعلان پایان همه خوشنامی های میرزا عبدالله خان مقدم. مرگ هویت نسلی که ما جزئی از آنیم. مَردم! مرگ! مَردم! مرگ. نظرآباد، شهری که دیگر نیست.

 

بخشی از هویت شهری نظرآباد 

در پی انتشار یادداشت های سه گانه فوق در تشریح پیامدهای منفی تغییر کاربری محل قدیمی کارخانجات نساجی مقدم واقع در شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز، مهندس میلاد مرادنیا معاون برنامه ریزی و هماهنگی امور عمرانی فرمانداری نظرآباد در 3 خرداد 1398 در گروه تلگرامی «میز گفتگوی نظرآباد» این گونه درباره یادداشت های مورد اشاره ابراز نظر کردند: «سلام بر همه دوستان و بزرگواران، دغدغه همه عزیزان درباره کارخانه نساجی مقدم قابل تقدیر و تامل است و نکات ارزشمندی که آقای دکتر حسین عسکری در مقاله شان عنوان نمودند، در خصوص کارخانه مقدم چند نکته ای هست که باید مد نظر باشد. نکته اول: زمین کارخانه مقدم در مرکز شهر نظرآباد با مجموع 70 میلیارد تومان بدهی به بانک ها، سازمان تامین اجتماعی و... در رهن بانک می باشد؛ نکته دوم: مالکیت خصوصی زمین در  اساسنامه و سهام داران مجموعه کارخانه مقدم؛ نکته سوم: در طرح تفصیلی ابلاغ 1391 شهر نظرآباد، در این پهنه (M) کاربری مختلف تعریف شده است (اطلاعات بیشتر در خصوص طرح تفصیلی در کانال دکتر علیرضا گروسی). ضمناً دغدغه فرماندار محترم در خصوص عدم تغییر کاربری و از بین رفتن این مجموعه که بخشی از هویت شهری نظرآباد را شکل می دهد و پیگیری ایشان که به دلیل افزایش قیمت زمین و مبلغ سنگین آن تاکنون سرمایه گذاری حاضر به همکاری نشده است و مذاکره ایشان در حضور اینجانب با مدیرعامل کارخانه آقای مقدم در خصوص پاسخگویی به دغدغه همه شهروندان عزیز و سوالات مطرح شده. البته آمادگی لازم برای اخذ پیشنهادهای دوستان را داریم و پیشنهادهایی که قبلاً عزیزان در گروه ارایه نمودند را بررسی کردم که قابلیت اجرایی نداشت.»

 

درباره تغییر کاربری محل قدیمی کارخانجات نساجی مقدم



نوشته شده در  دوشنبه 98/2/30ساعت  5:36 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

کتابخانه ‌ای رو به آسمان

رضا قاسم‌ پور

امروز به شوق دیدن مردی که طبقه دوم منزلش را به کتابخانه برای بهره ‌مندی عموم اختصاص داده راهی شهرستان نظرآباد کرج شدم. کتابخانه ‌ای با بیش از شش هزار جلد کتاب در موضوعات مختلف در طبقه دوم منزل این فرد روحانی آرام گرفته و درب منزلش برای استفاده علاقه مندان باز است . حجت ‌الاسلام اسماعیل آل احمد متولد 1354 شهرستان نظرآباد، طالقانی ‌الاصل بوده و علاوه بر تحصیلات حوزوی، فوق لیسانس علوم قرآنی دارد و در منطقه به تدریس، تحقیق و تفحص روزگار می گذراند و البته دستی در شعر و شاعری نیز دارد. وی و دوستانش در سال 1386 مجوز موسسه قرآن و عترت رخسار قرآن را دریافت کرده و سالانه به کمک هم دو برنامه چهارشنبه آخر سال ـ با نام سور سوره های قرآن ـ و نیز آیین شب های روشن قرآن را در میلاد امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ در ماه مبارک رمضان برگزار می نمایند.

برای این استاد ارجمند که در این وانفسای روزگار به فکر تعالی فرهنگ و مدنیت ماست، از صمیم قلب آرزوی سلامتی و توفیقات روز افزون می ‌نمایم. لازم به ذکر است که شهرستان سرسبز نظرآباد یکی از شهرستان های به شدت سیاسی البرز با پانصد و هفتاد و هشت کیلومتر مربع مساحت و حدود صد و پنجاه هزار نفر جمعیت در 45 کیلومتری کرج قرار دارد. زبان رایج اکثریت مردم شهرستان های نظرآباد و ساوجبلاغ، ترکی ساوجبلاغی ـ یکی از شاخه ‌های ترکی آذربایجانی ـ می ‌باشد. تپه باستانی اوزبکی با قدمت بیش از نه هزار سال یکی از آثار قدیمی ایران در نظر آباد واقع است.

استاد آل احمد ضمن ذکر خیر از کارهای مثبت و ارزنده مهندس میرزا عبدالله مقدم بنیانگذار نظرآباد نوین، از مسئولین فرهنگی منطقه در خصوص تخریب فرهنگسرای مهر نظرآباد به شدت شاکی است.از آل احمد تاکنون سه کتاب با عنوان صداقت ساقی (دانشمندان و علمای نظر آباد) بنفشه زار کمند (بازکاوی حماسه غدیرخم از زاویه نو) و الاعراب و تعامل النبی معهم به زیور چاپ آراسته شده ‌اند. همچنین اسکن نسخ خطی برخی از بزرگان این خطه در کتابخانه ایشان آرام گرفته ‌اند

در پایان یکی از غزل ‌های استاد آل احمد را با هم زمزمه می ‌کنیم:

کَمَکی رخصت دیدار بده زود نرو

آتشی را که زدی خوب بِدم دود نرو

در سراشیب جهان تا قدم آخر مرگ

قیمت بوسی اگر هستی ما بود نرو

سومین جنگ جهان بر سر آب است و عطش

از کویر دل دریایی ام ای رود نرو

حرف های تو؛ سکوت تو؛ اشارت ‌هایت

داغ دل کندن تو بر دلم افزود نرو

شاهد صدق من این خواب نبردن ‌ها نیست؟!

جانم از این سفر دور تو فرسود نرو

با درختی ز خیالت که خودم کاشته‌ ام

سایه ات سهم حیاط قفسم بود نرو


نوشته شده در  شنبه 98/2/21ساعت  7:24 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

میرزا عبدالله مقدم از «دشتی به وسعت تاریخ» تا «بیداری دشت کهن»

علیرضا گروسی

پژوهشگر و رییس کمیسیون علمی مجمع جوانان البرز

روش تحقیق و پژوهش در علم به عنوان یکی از مبانی اصلی و اولیه هر دانشی به شمار می‌آید. روش تحقیق در کتاب های تاریخی و کتاب ‌های تاریخ معاصر را بازگو می ‌کنند بیشتر متأثر از داده‌ ها و مستندات موجود است تا نوع نگرش و جهان بینی نویسنده. دو کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» (1386) و  «بیداری دشت کهن: انقلاب اسلامی در ساوجبلاغ و نظرآباد» (1397) و بیشتر درباره تاریخ معاصر توسط دوست دانشمندم دکتر حسین عسکری نگاشته شده است. یکی از سرفصل‌ها یا مباحث اصلی مطرح ‌شده در این دو کتاب میرزا عبدالله مقدم و عملکرد او می ‌باشد. به نظر می ‌رسد که نویسنده در دو کتاب، دو دیدگاه متفاوت درباره این شخصیت مؤثر ارایه می ‌دهد.

در کتاب دشتی به وسعت تاریخ، نگاه مؤلف به «کارکرد محلّی» مقدم معطوف شده و تأثیرات او را صرفاً بر منطقه نظرآباد بررسی و بازگو می‌ کند. در واقع تقسیم تاریخ شهر نظرآباد به قبل و بعد از سال 1332 که همان سال خریداری نظرآباد توسط مقدم می ‌باشد، نشان از اهمیت تأثیرگذاری این شخصیت در منطقه نظرآباد از دیدگاه نویسنده کتاب است. به ‌بیان‌ دیگر فعالیت‌ های عمرانی مقدم در نظرآباد و در رأس آن تأسیس کارخانه نساجی مقدم سبب ایجاد یک نگرش مثبت در مؤلف کتاب شده است که البته باید اذعان داشت که تأثیرات مرحوم مقدم در دگرگون شدن نظرآباد و پیشروی این منطقه در حوزه صنعت از تأثیرات مثبت این شخصیت می ‌باشد.

در واقع توسعه نظرآباد در دهه 40 شمسی و در سال‌ های بعدی سبب شده است که در کتاب دشتی به وسعت تاریخ نگاه مثبت به مقدم در ذهن نویسنده نقش ببندد و این نگاه طبیعی است. البته نکته مهم دیگر این است که احتمالاً اطلاعات یا مستندات محکمی درباره مخالفت جامعه محلّی با مقدم وجود نداشته یا از سوی جامعه مخالف مقدم ارایه نشده است. در کتاب بیداری دشت کهن به‌ ناچار مؤلف نگاه کلان (ملّی) به موضوع و به ‌ویژه عبدالله مقدم دارد. در این نگاه مقدم با توجه به اینکه یک سرمایه ‌دار بزرگ بوده است، لذا در مباحث سیاسی کلان کشور نیز دخیل و تأثیرگذار می ‌باشد و نوعی نگاه انتقادی از سوی مؤلف متوجه مرحوم مقدم می ‌باشد. انتقاد و مخالفت با سیاست ‌های دولت مصدق، دعوت از محمدرضا شاه پهلوی و نوع سخنرانی مقدم در حضور شاه و وزیران در افتتاح کارخانجات نساجی مقدم در نظرآباد، نشان از ارتباطات عمیق وی با دربار رژیم پهلوی دارد. درخواست مقابله و سرکوب اعتراضات دانشجویان معترض به سیاست‌های اقتصادی و صنعتی دولت دکتر علی امینی نخست وزیر حکومت پهلوی، نشان از این داشت که اقتصاد کلان جاری در آن دوران که از سوی دربار و شخصیت‌ هایی مثل مقدم در پیش ‌گرفته می ‌شد.

البته در زمینه مذهبی بودن مرحوم مقدم و احترام به اخلاق مذهبی مردم نظرآباد شکی نیست که او فردی محترم می ‌باشد و دیدگاه مؤلف نسبت به وی مثبت و مطلوب می ‌باشد. یک نقد اساسی که البته با توجه به کلیات دو کتاب مؤلف شاید در قالب پیشنهاد ارایه شود بهتر باشد، این است که مطالعه و نوشتن درباره شخصیت ‌هایی مثل مرحوم عبدالله مقدم باید تحت لوای جریان ‌های اقتصادی، سیاسی و حتی حاکمیتی زمان مورد نظر انجام پذیرد. برای نمونه نگرش توسعه محوری مرحوم مقدم بر کسی پوشیده نیست، اما وابستگی اقتصادی و سیاسی او به دربار رژیم پهلوی و همچنین نگاه سرمایه ‌داری وی به جامعه نیز قابل کتمان نیست. در انتها باید گفت از یک‌ سو شناخت و معرفی جریان‌ های غالب و کلان سیاسی - اقتصادی تاریخ معاصر کشور و از سوی دیگر داشتن مستندات بیشتر برای شناخت جامع و کامل مرحوم مقدم و عملکرد وی در نظرآباد نگاه مؤلف در دو کتاب را متفاوت کرده است.

  یادداشت فوق در پایگاه خبری اصل ماجرا 

نامه روحانی البرزی به نویسنده کتاب بیداری دشت کهن 


نوشته شده در  شنبه 98/2/14ساعت  11:0 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

کنگره ای درباره خاندان های علمی و فرهنگی نجم آبادی و دبیران 

صبح روز دوشنبه 26 فروردین 1398 در جلسه ای با حضور ناصر مقدم مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز، دکتر محمد رضا فلاح نژاد فرماندار شهرستان نظرآباد، مریم مقدم رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان نظرآباد، حسین روزبان دهیار نجم آباد، اسماعیل آل احمد و حسین عسکری درباره برگزاری «کنگره روستازادگان دانشمند» تصمیماتی گرفته شد. کنگره روستازادگان دانشمند با هدف بررسی نقش خاندان های علمی و فرهنگی «نجم آبادی» و «دبیران» در تعالی فرهنگ و دانش ایران در 6 شهریور 1398 برگزار می گردد.

با تلاش کمیته علمی این کنگره، از این دو خاندان علمی و فرهنگی تاکنون 63 نفر که از شهرت ملّی و بین المللی برخوردارند، شناسایی شده که از آن جمله می توان به شیخ هادی نجم آبادی، دکتر محمود نجم آبادی، استاد مرتضی نجم آبادی، آیت الله آقا حسن نجم آبادی، آیت الله میرزا ابوالفضل نجم آبادی، بانو آغا بیگم نجم آبادی، پروفسور سیف الدین نجم آبادی، پروفسور حسین نجم آبادی، افسانه نجم آبادی، میرزا محسن نجم آبادی، استاد علی اکبر نجم آبادی، میرزا تقی نجم آبادی مشهور به دبیر اعلم، میرزا شفیع دبیران، استاد غلامرضا دبیران، دکتر حکیمه دبیران و... اشاره کرد.


نوشته شده در  چهارشنبه 98/1/28ساعت  9:20 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

روستای کمال مسعود را سیل برد به تاریخ!

سرتیپ حسینعلی رزم آرا رییس دایره جغرافیایی ستاد ارتش ایران در دوره حکومت پهلوی، در صفحه 183 جلد نخست کتاب «فرهنگ جغرافیایی ایران: استان مرکزی» که در تیر 1328 منتشر شده درباره روستایی به نام «کمال مسعود» نوشته است: «کمال مسعود، ده جزء دهستان افشاریه ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران، 44 کیلومتری باختر کرج، 17 کیلومتری جنوب راه شوسه کرج به قزوین، در جلگه، معتدل، سکنه 68 [نفر]، شیعه، ترکی و فارسی، قنات، غلات صیفی بن شن چغندر قند لبنیات، شغل زراعت و گله داری، راه مالرو، از طریق تنکمان ماشین می رود.»

امروزه از چنین روستایی با چنان نام زیبایش اثری در میان نیست. دو سال پیش به هنگام مصاحبه های پژوهشی کتاب «بیداری دشت کهن: تاریخ انقلاب اسلامی در ساوجبلاغ و نظرآباد»، از زبان آقای مهدی توانا (رییس اسبق اداره آموزش و پرورش شهرستان ساوجبلاغ) چندباره نام این روستا را شنیدم. ایشان معلمی اش را از سال 1345ش از روستای «کمال مسعود» مشهور به «کمال» از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز آغاز کرده و هم اکنون بازنشسته است. آقای توانا در آن گفت و گو از مهربانی و تلاش اهالی کمال سخن گفت و دروازه بزرگش که شب ها بسته می شد. معلم روستای کمال، سه قطعه از تصاویر سال تحصیلی 49 - 1348 را در اختیارم گذاشت که نخستین بار در صفحه اینستاگرام «نظرآباد را باید دید» متعلق به برادرم علی عسگری منتشر شده است. برادرم که از نزدیک ویرانی های به جا مانده از این روستا را دیده و از آن تصاویری را تهیه کرده، در این باره می گوید: «شاید برخی از جوانان و یا همشهریان عزیز تاکنون اسم روستای کمال را نشنیده باشند، این روستا در جنوب شهر تنکمان سر پیچ جاده تنکمان به روستای علی سید واقع بوده که مردم آنجا به علت وقوع سیل در اواخر دهه چهل شمسی این روستا را رها کرده و به روستاهای اطراف مهاجرت نموده اند. ویرانی های این روستا هنوز در محل مورد اشاره موجود است.»

این روزها که درگیر سیل فراگیر نوروز 1398 هستیم، به یکباره به یاد روستای کمال افتادم. روستایی که قربانی خشم سیل شده و این روزها در محل سابق آن روستا و در مجاورت روستای علی سید، بر اثر رانش زمین، شکاف هایی به عمق 4 متر آشکار شده است. این یادداشت را نوشم تا هشدار دهم مبادا با سیل و دیگر رویدادهای طبیعی و بی تدبیری، نام روستاها و شهرهای آبادمان مثل کمال به تاریخ بپیوندند.


کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران، ج 1، نوشته حسینعلی رزم آرا، ص 183

 


 

روستای کمال مسعود، سال تحصیلی 49 - 1348، معلم کلاس آقای مهدی توانا است.

 

بقایای روستای کمال مسعود واقع در شهرستان نظرآباد، عکس از: علی عسگری

 

رانش زمین در  محل سابق روستای کمال مسعود و نزدیکی روستای علی سید در سیل نوروز 1398

 

نشر نخست یادداشت فوق در: حسین عسکری، «روستای کمال مسعود را سیل برد به تاریخ!»، روزنامه پیام آشنا، سال 5، ش 1359، شنبه 24 فروردین 1398، ص 2

دانلود روزنامه پیام آشنا



نوشته شده در  شنبه 98/1/17ساعت  12:33 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 


اتاقی نیمه مخروبه در باغی در ده سرخاب

اخیراً کتاب «درباره عکاسی» نوشته سوزان سونتاگ از سوی فرزانه طاهری همسر شادروان هوشنگ گلشیری (درگذشت 1379ش) منتشر شده است. مترجم در صفحه 9 این کتاب نوشته است: «موشک باران تهران که شروع شد ترجمه را تمام کرده بودم و هوشنگ گلشیری ویرایش ترجمه را آغاز کرده بود. از جمله نوروز 1367 را خوب به خاطر دارم که در اتاقی نیمه مخروبه در باغی در دِه سُرخاب ساوجبلاغ بر زمین می نشست و آن کاغذهای کاهی را که با مداد رویشان ترجمه کرده بودم بر زانو می گذشت و با مداد تصحیح می کرد.» فرزانه طاهری همچنین طی یادداشتی در شماره 12 مجله اندیشه پویا (آذر و دی 1392) ضمن بیان تجربه های مادرانگی اش، درباره چگونگی سکونت در روستای سرخاب نوشته است: «درباره عکاسی سوزان سونتاگ را در اتاق مخروبه‌ ای در ده سرخاب، در ساوجبلاغ، و زمان موشک‌ باران پاک‌ نویس کردم. جز خانواده خودمان، با باربد و غزل شش‌ - هفت‌ ساله، دو برادر صاحب باغ هم در آن اتاق با ما بودند و من کار می‌ کردم. دم عید با ابتکارات عجیب‌ و غریب که ضرورت یادم داده بود، همان اتاق مخروبه را سروسامان دادم و بچه‌ ها را به حمام ده بردم و شستم برای تحویل سال...» 

گروهی از پژوهشگران، هوشنگ گلشیری را تأثیرگذارترین داستان‌ نویس معاصر زبان فارسی دانسته اند. او با نگارش رمان کوتاه «شازده احتجاب» در اواخر دهه چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قوی‌ترین داستان‌های ایرانی خوانده‌اند. گلشیری همچنین عضو کانون نویسندگان ایران و از بنیانگذاران حلقه ادبی جُنگ اصفهان بود. پیکر او را در آرامستان امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده اند. همسر او فرزانه طاهری (متولد 1337ش) مترجم و مدیر بنیاد هوشنگ گلشیری است. روستای سرخاب از توابع بخش مرکزی شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز است. این روستا از نظر آب و هوا، یکی از مناطق ییلاقی استان البرز و از نظر کشاورزی نیز یکی از پرباغ‌ترین و پرمحصول‌ترین روستاهای ساوجبلاغ به شمار می آید. اهالی آن بیشتر به زبان ترکی ساوجبلاغی سخن می گویند. براساس سرشماری سال 1395، 2615 نفر در روستای سرخاب زندگی می کنند.

 

کتاب «درباره عکاسی» از سوی انتشارات کتاب آبان منتشر شده است

 

فرزانه طاهری همسر هوشنگ گلشیری

 

نمایی از روستای سرخاب از توابع شهرستان ساوجبلاغ

 

تپه سرخاب متعلق به قرون میانه اسلامی تا دوره تیموریان، از آثار ملّی ایران است

 

 نشر نخست یادداشت فوق در:

حسین عسکری، «اتاقی نیمه مخروبه در باغی در ده سرخاب»، روزنامه پیام آشنا، سال 5، ش 1356، دوشنبه 19 فروردین 1398، ص 4.

دانلود روزنامه پیام آشنا 

 


نوشته شده در  چهارشنبه 98/1/14ساعت  12:2 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

رود کردان، پیش از ظهر دوشنبه 12 فروردین 1398

عکس: علی عسکری

این رود پس از رود کرج، مهم ترین رود دشت های کرج، هشتگرد و نظرآباد است که شاخه اصلی آن از ارتفاعات جنوب قله کهار با ارتفاع  4108سرچشمه می گیرد. حوضه آبریز رود کردان با وسعتی برابر 358 کیلومتر مربع در شمال شرق حوضه آبخیز رودخانه شور واقع است. طول تقریبی آن از ارتفاعات شمال کرج تا رودخانه شور در غرب روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد حدود صد کیلومتر است که انشعاب اصلی رود پس از طی مسیری با جهت شمال شرقی -جنوب غربی در حوالی روستای قشلاق محمدلو از توابع دهستان نجم آباد وارد رودخانه شور می شود. این رود دارای سرشاخه های متعددی مانند رودخانه برغان، رودخانه سنج و رودخانه ورده است.  ملاحظات آماری نشان می دهد که بالا بودن دبی لحظه ای این رود در برخی از سال ها باعث بروز سیلاب های مهیبی در دشت های ساوجبلاغ و نظرآباد شده است. در واقع، بالا بودن بیشترین دبی لحظه ای رودخانه ها، خود تابعی از بیشترین بارش 24 ساعته می باشد که با بررسی آمار بارش، این ارقام به دست می آید.

- منبع: کتاب دشتی به وسعت تاریخ، نوشته حسین عسکری، ص 20.

رودخانه کُردان مستعد سیلابی شدن است


نوشته شده در  دوشنبه 98/1/12ساعت  1:0 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


برای نخستین بار در تاریخ باستان شناسی ایران

حسین عسکری: روز شنبه 3 فروردین 1398 در آیین افتتاحیه نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز شرکت کردم. در آن مراسم گرم و صمیمی، خاطراتی از استاد دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار باستان شناسی ایران و سرپرست شش فصل کاوش در محوطه ازبکی) را برای مخاطبان روایت کردم. یکی از آن خاطرات برمی گردد به حدود 18 سال پیش که مربوط به استقبال مردم فهیم شهر نظرآباد از گروه باستان شناسی محوطه ازبکی در آستانه فصل چهارم کاوش ها است. برادرم علی عسکری در صفحه اینستاگرام خود بخش از سخنانم را منعکس کرده است.

بخشی از سخنانم


 

هفته نامه کیهان هوایی (چاپ خارج از کشور)، دوشنبه 26 شهریور 1380، ش 1444، ص 24

 

روز سه شنبه بیستم شهریور 1380در آستانه آغاز چهارمین فصل کاوش، برای نخستین بار در تاریخ باستان شناسی ایران، هیأت کاوش محوطه باستانی ازبکی مورد استقبال اهالی فرهنگ دوست نظرآباد قرار گرفت. این مراسم را انجمن حکمت با همکاری شهرداری در ورودی شهر نظرآباد برگزار کرد. اهمیت برگزاری این مراسم بی نظیر تا اندازه ای بود که در بیشتر نشریات کثیرالانتشار داخلی، صدا وسیما، شبکه های خبری اینترنتی و نشریات بین المللی ایرانیان بازتاب گسترده ای یافت. در این مراسم استقبال، دکتر یوسف مجیدزاده (سرپرست هیأت) طی سخنانی گفت: «این استقبال و جشن مردمی در دنیای باستان شناسی جهان بی سابقه است و این مراسم بیان کننده علاقه مردم این شهر به فرهنگ، ملیت و ایرانی بودن است.» زیور موسوی خویی خبرنگار روزنامه ایران نیز در همان ایام ضمن چاپ مقاله ای با عنوان «تپه ازبکی، یادمانی از تمدن کهن» در این باره نوشت: «دیدار از یادمان های 9هزارساله، کشف نخستین شهر مادی و نیز مردمی که برای نخستین بار در تاریخ ایران در استقبالی پرشور به پیشواز هیأت باستان شناسی رفته بودند، تنها هدفی بود که ما را در یک صبح سرد پاییزی به سوی مقصدی به نام محوطه ازبکی کشاند.» شکوه و اهمیت این مراسم به قدری بود که دکتر مجیدزاده بار دیگر در آذر ماه 1380 در برنامه تلویزیونی زنده پرتو (شبکه چهارم سیما) از جوانان شهر نظرآباد به جهت همکاری با گروه باستان شناسی و برگزاری مراسم استقبال از این گروه تشکر کرده و مراسم برگزار شده را اقدامی بی نظیر در طول تاریخ فعالیت های باستان شناسی ایران ارزیابی کرد.

منبع: دشتی به وسعت تاریخ، نوشته حسین عسکری، ص 166.


 

سه شنبه 20 شهریور 1380، شهر نظرآباد از توابع استان البرز، آیین استقبال از گروه باستان شناسی محوطه باستانی ازبکی به هنگام آغاز چهارمین فصل کاوش در این محوطه 9 هزارساله. از چپ به راست: استاد دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار باستان شناسی ایران)، خسرو پوربخشنده (باستان شناس پیشکسوت)، موسی زاده (دانش آموخته باستان شناسی)، علی حمزه پور (وکیل و شاعر نظرآبادی)، مهدی توسلی (فرهنگی و مدیرمسئول ماهنامه فراز البرز)، علی اصل فلاح، حسین عسکری (نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی)، ابراهیم رضازاده (از فرهنگیان شهرستان نظرآباد). در این آیین کم نظیر، دکتر مجیدزاده طی سخنانی گفت: «این مراسم بیان کننده علاقه مردم این شهر (نظرآباد) به فرهنگ، ملیت و ایرانی بودن است.»


روزنامه اطلاعات بین المللی (چاپ خارج از کشور)، ش 1772، سه شنبه 27 شهریور 1380، ص 3


روزنامه جوان،ش 725، دوشنبه 26 شهریور 1380، ص 3



نوشته شده در  سه شنبه 98/1/6ساعت  11:20 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

گلگشتی بهاری در شهرستان نظرآباد

ویژه نامه «کهن دشت: گلگشتی بهاری در شهرستان نظرآباد» به همت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و ستاد هماهنگی خدمات سفر شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز در هشت صفحه رنگی منتشر شد. نام تولیدکنندگان این ویژه نامه که به مناسبت نوروز 1398 و با هدف توزیع در بین مسافران و گردشگران تدارک دیده شده به این شرح است: مدیرمسئول: مریم مقدم، سردبیر: حسین عسکری، ویراستار: سعید صفری، عکس: علی عسکری، علی اکبر رشوند آوه، وحید شعبانی، صفحه آرا: نگار احمدزاده. این ویژه نامه در محل نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی و پایگاه های نوروزی شهرستان نظرآباد در دسترس است. در ویژه نامه «کهن دشت» این مطالب به چاپ رسیده است: نخستین واژه های آشنایی (دکتر محمدرضا فلاح نژاد)، اینجا نظرآباد است نظرآباد (اسماعیل آل احمد)، ویژگی های طبیعی کهن دشت نظرآباد (علیرضا عزیزی)، توسعه شهرستان نظرآباد حول محور گردشگری (مهندس علیرضا گروسی)، زبان و گویش مردم شهرستان نظرآباد (ابراهیم رضازاده)، ویژگی های باستان شناختی محوطه ازبکی (زهره حسینی)، سند همکاری تجاری ازبکی و شوش در هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح (دکتر حسین عسکری)، The ancient land An Excursion In Nazarabad Township (دکتر احسان امتی)، آثار فرهنگی و تاریخی شهرستان نظرآباد، نظرآباد به روایت دانشمندان ایرانی و خارجی، مهد روستازادگان دانشمند، نوروز در نظرآباد، نام آوران کهن دشت نظرآباد.

خبر انتشار  ویژه نامه کهن دشت در خبرگزاری ایرنا 


نوشته شده در  پنج شنبه 98/1/1ساعت  8:12 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز -1
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج -1
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 2
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 3
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]