جولان تخیلات شهرزاد در روستای ایستای طالقان!
نویسنده ناشناسی به نام «فهیمه» رمان 825 صفحه ای را با عنوان «شهرزاد» در «وب سایت رمان فوریو» به صورت pdf منتشر کرده است. این رمان در ژانر عاشقانه و اجتماعی و درباره دختری به نام شهرزاد است که پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه در رشته پزشک اطفال برای دوره پزشکی اش وارد روستایی به نام ایستا در منطقه طالقان می شود و...
___________________
شیده لالمی
...برای همین هم بود که چندسال پیش وقتی «حسین عسگری» پژوهشگر، نخستین کتاب درباره این روستا را نوشت، نام «ایستا» را برای آن پیشنهاد کرد. بعدها که راز زندگی تبریزیها پشت این دیوارها از پرده برون افتاد، بعضیها نامش را گذاشتند روستای «توقف» و ساکنانش را «اهل توقف». برخی هم به آنها میگویند انتظاریون یا آخرالزمانیها...
- منبع: روزنامه شهروند، سال چهارم، ش 938، دوشنبه 15 شهریور 1395، ص 7.
متن کامل گزارش در سایت روزنامه شهروند
ایستا: دیار مردمان گوشه نشین
محمد باریکانی
در وصف رمز و رازهای این روستا هیچ اطلاع دقیقی در طالقان وجود ندارد. برخی پژوهشگران ساکنان این روستا را منتظران یا اهل توقف خواندهاند و از روستایشان با نام ایستا، فانوسآباد و ترکآباد هم نام بردهاند. میگویند آنها پیروان میرزا صادقمجتهد تبریزی از عالمان عصر مشروطه هستند.این روستا که ورود به آن ممنوع است و ساکنان آن تنها پذیرای معدودی علما هستند و روابطشان حتی با سایر بخشهای طالقان نیز قطع یا محدود است، هیچ گونه نشانی از نمودهای تمدن امروزی ندارد. اهالی روستا در حاشیه شاهرود اقدام به ایجاد مزارع منظم برای کشت محصولات کشاورزی مورد نیاز خود کردهاند. آنها خانههایشان را کاهگلی و با نظم عجیب استوار کردهاند. از آب لولهکشی و برق استفاده نمیکنند. حتی روی آسفالت هم راه نمیروند تا مبادا اعتقاداتشان خدشهدار شود. اهالی ایستا زندگی آرام خودشان را دارند. با هیچکس کار ندارند و حتی از مراودات با بیرون از روستا نیز پرهیز میکنند. آموزشهایشان مکتبخانهای و صرفا به آموزش قرآن، متون دینی و خوشنویسی محدود میشود.
مهمترین نوشته در وصف روستای ایستا را شاید بتوان متعلق به حسین عسکری دانست که پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان است. آن طور که حسین عسکری نوشته است؛ از اواخر دهه 60 شمسی، یک مجموعه مسکونی عجیب در شرق شهر طالقان شکل گرفت که مربوط است به پیروان تجددگریز میرزا صادق مجتهد تبریزی (متوفی 1311خورشیدی) که از امکانات مدرن و جدید استفاده نمیکنند. آنها همچنان بر تقلید از میرزا صادق تبریزی باقی ماندهاند و به سبک زندگی یکقرن پیش ایرانیان زندگی میکنند. این محل به ترک آباد و فانوس آباد هم مشهور است. تا چند سال پیش اهالی شهرک طالقان آنها را اسماعیلی مذهب میپنداشتند و گمان میکردند پیروان حسن صباح و اسماعیلیان هستند. آنها با الهام از آرای فقهی میرزا صادق مجتهد تبریزی، روستای سنتی خود را در طالقان ایجاد کردند و شیعه اثنی عشری هستند. اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند، از امکانات رفاهی جدید مانند آب لولهکشی، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، رادیو ، تلویزیون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، رایانه و... استفاده نمیکنند. از کالسکه تک اسب برای رفتن به مزارعشان استفاده میکنند و زندگی مختص به خودشان را دارند. گفته میشود جوانانشان که قصد ازدواج در خارج از روستا را داشته باشند باید برای همیشه از روستا بروند. در قاموس اهالی ایستا آن طور که برخی نوشتهها تاکید کردهاند، عروسی و عزا وجود ندارد و تنها سیروسلوک و انتظار برای ظهور امامزمان (عج) در زندگی آنها معنا دارد. میرزاصادق مجتهد تبریزی از فقیهان عصر مشروطه بود که به شدت با مشروطه مخالفت کرد و بر طرد مطلق مدرنیته و تجدد اصرار داشت. روستای ایستا ظاهرا با مهاجرت هواداران میرزا صادق از تبریز به طالقان شکل گرفت.
بنابراین ورود به روستای ایستا ممکن نیست و اگر بخواهید به این روستا سفر کنید باید اجازه اهالی برای ورود به روستایشان را داشته باشید. در غیر این صورت میتوانید منظره زیبای ایستا را از بالا تماشا کنید و از نظم مهندسی موجود در این روستا و حتی چیدمان زمینهای کشاورزی در فاصلهای اندک با خانهها لذت ببرید.
منبع: روزنامه همشهری، سال 24، ش 6871، ضمیمه 6 و 7، ش 227، پنج شنبه 31 تیر 1395.
متن کامل مقاله در وب سایت روزنامه همشهری
کشکول انتقاد
حدود شش سال ازرحلت آیت الله سید محمود موسوی دهسرخی فقیه سنّتی، اخبار گراو تجددگریز شیعه می گذرد. به خاطر دارم که در 25 تیر 1387 جهت دیدار با آیات عظام سبحانی و نوری همدانی و آیت الله استادی به همراه دوستان دست اندرکار کنگره بزرگداشت شیخ محمّدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث، راهی شهر قم شدیم. پس از دیدار با علما، فرصتی چند ساعته به دست داد که حرم حضرت فاطمه معصومه (س) را هم زیارت کنیم. دوستم آقای علی اکبر صفری (پژوهشگر موسسه کتابشناسی شیعه) در راه حرم، پیشنهاد داد که به دیدار فقیهی برویم که سالیانی است گوشه انزوا اختیار کرده و از منتقدان مدرنیته به شمار می رود. چون در حال انجام آخرین مراحل چاپ کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقّف در طالقان» بودم، مشتاقانه این پیشنهاد را پذیرفتم. با کنجکاوی فراوان به خانه ای در نزدیکی حرم رفتیم که همچنان معماری سنّتی اش را حفظ کرده بود. حضرت آیت الله به گرمی ما را پذیرا شد. ادامه مطلب...
روستایی تاسیس می کنند که خودشان از یاران حضرت باشند!
علی اکبر رائفی پور (سخنران محافل مذهبی) در 29 اردیبهشت 1395 طی گفت و گویی با سید فرید موسوی خبرنگار سپهر غرب (روزنامه صبح غرب کشور، چاپ همدان) درباره اهل توقف طالقان گفته است: «ما در روایات موضوع وقت ظهور و یاران حضرت، در مورد نشانه های این یاران، تعداد آنها و مناطق محل سکونت آنها روایاتی وجود دارد. در برخی از روایات مثلاً گفته شده است که تعدادی از این افراد اهل طالقان هستند. حالا عده ای سال 69 دوره افتادند که یاران حضرت را در طالقان پیدا کنند. می بینند که به این منطقه نمی خورد که یاران حضرت در اینجا باشند؛ پس خودشان آن منطقه را خریداری می کنند و روستایی تاسیس می کنند که خودشان از یاران حضرت باشند! یعنی این فرد دارد نشانه ظهور را می سازند. چون عده ای از یاران حضرت از طالقان هستند روستایی تاسیس می کنند به نام روستای منتظران مهدی یا ایستا که مثل 200 سال پیش زندگی می کنند. یکی از دوستان ما که آنجا رفته بود تعریف می کرد که اینها حتی شناسنامه هم ندارند! رای هم نمی دهند. موبایل و اینترنت و... که به جای خود. تافته جدا بافته هستند. اینها قصد دارند از این طریق نشانه های ظهور را محقق کنند.»
فیلم سخنان علی اکبر رائفی پور درباره روستای ایستای طالقان
زندگی مرموز زنان روستای ایستا
فاطمه رضاپور
شاید سبک های زندگی مختلف و بعضاً ناشناخته یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری فرهنگی محسوب شود. خصوصاً اگر در مورد سبک زندگی سنتی زنان یک منطقه باشد. روستای «ایستا» که در شرق طالقان قرار دارد، به دور از همه مظاهر زندگی مدرن است. مردم این روستا از هیچ امکانات زندگی مدرن استفاده نمی کنند. زنان و مردان این روستا به همان شکل زندگی سنتی خود زندگی می کنند. بدون آب لولهکشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و... زنانشان همان تنورهای سنتی را برای پختن نان استفاده میکنند، هیزم جمع میکنند و لباسهای قدیمی میپوشند. خودکفا هستند و تمام نیازهای جامعهشان را خود زنان و دختران این روستا به دستان خود تهیه میکند. اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند. کودکان آن روستا به سبک سنتی و مکتبخانه ای درس می خوانند که اکثراً توسط خود زنان این روستا اداره میشود.
در مورد این روستا شایعاتی وجود دارد از جمله این که اهالی این روستا گروهی از پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی، فقیه مشهور دوره مشروطه که با الهام از نظرات وی در مخالفت با زندگی مدرن به سبک زندگی سنتی روی آوردهاند. التبه این افراد همان زمان به طالقان مهاجرت کردند و این روستا را ساختند. گویا میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن تاکید داشت. در نتیجه اهالی روستای ایستا واقع در شرق طالقان اوقات شرعی نماز را با شاخصههای خود و بدون استفاده از ساعت مشخص میکنند. آغاز و پایان ماه مبارک رمضان را همینگونه تعیین میکنند. زنان این منطقه خود امورات را به صورت سنتی اداره میکنند. ساعت مچی و دیواری در محل زندگی آنان وجود ندارد. سیمان و آهن در معماری خانههای آنان استفاده نشده است. از هر نوع مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری میکنند و این عزلتگزینی و انتخاب زندگی سنتی موجب شده است که زندگی زنان و دختران این روستا هم رازآمیز شود. همین رازآلودگی میتواند جذابیت خاصی برای گردشگران فرهنگی ایجاد کند. کسانی که به تکنولوژی و استفاده از لوازم جدید هیچ علاقه ای ندارند، حتی به مدرسه نمیروند و کنکور نمیدهند از همان روشهای قدیمی مکتبخانه برای آموزش استفاده میکنند.
نمونه خارجی
اما بیایید به هزاران کیلومتر دورتر برویم. به غرب و به ایالات متحده و به یکی از ایالتهای آنجا، پنسیلوانیا. شما برای پیکنیک به بیرون می روید که ناگهان با منظرهای روبهرو می شوید که در هیچ کجای دنیا نمی توانید آن را ببینید. انگار با یک ماشین زمان، به گذشته ها بازگشته اید. آدمیانی که همچون 400 سال گذشته لباس پوشیده اند. محاسن بلندی دارند و سبیلهایشان را تراشیده اند. با درشکه و اسب به این سو و آن سو می روند. در روستایشان، نه نشانی از تلفن و برق است و نه دیسکو و بار. هیچ اثری از تکنولوژی و لوازم جدید در آنجا مشاهده نمی شود. مطمئن باشید که شما به میان آمیش ها رفته اید. فرقه ای مسیحی که امروزه تعداد بسیار کمی از آنان در دنیا زندگی می کنند. پیروان کشیشی سوئیسی به نام ژاکوب آمان که در میان سالهای 1644 تا 1720 میلادی می زیست و عقاید خاص خود را داشت که امروزه در میان آمیش ها رواج دارد. پیروان این مکتب، اکثراً در قرن 18 به آمریکا رفتند و در بعضی از ایالتهای آنجا، سکنی گزیدند. تعداد آمیش ها در پنسیلوانیا، اوهایو و ایندیانا، از سایر ایالتها بیشتر است. آمیش ها سبک زندگی متفاوتی دارند. نه از تکنولوژی استفاده می کنند و نه اعتقادی به درگیری و جنگ و گریز دارند. اگر کسی به آنان حمله کند، از خودشان دفاع نمی کننند و کاملاً عیسیوار، طرف دیگر صورتشان را جلو می گیرند. این فرقه مسیحی، به کلیسا اعتقادی ندارند و مراسم مذهبیشان را در خانه های خود انجام می دهند. البته بعضی از گرایش های آمیش، فقط در بعضی موارد از تکنولوژی استفاده می کنند. مثلا برقی که استفاده می کنند، نباید از دولت گرفته شود و اگر با استفاده از ژنراتور باشد، اشکالی ندارد یا تلفن اگر خارج و دور از خانه باشد، می توان از آن استفاده کرد. هرچند که گرایش های متعصب آمیش، حتی به همین مساله هم راضی نمی شوند.
نکته ای که در این مقایسه به دست می آید، این است که در دو منطقه از دنیا که دو نژاد، دو دین و دو سبک زندگی کاملاً متفاوت وجود دارد، گاهی اوقات شباهتهای بسیار زیادی به چشم می خورد که نشان می دهد فرهنگ انسانی و دینی، گاهی اوقات بسیار بههم شبیه می شود. یکی در نزدیکی طالقان و دیگری در لنکستر کانتی ایالت پنسیلوانیا. همین میتواند یک جاذبه گردشگری جذاب باشد. با توجه به اینکه در روستای ایستا اکثر مسئولیتها نیز بر دوش زنان آن روستاست زنان بیشتر امورات را بر عهده دارند؛ از تهیه غذا به روشهای سنتی گرفته تا دوختن لباس با اندک وسایل تا آموزش و نگهداری کودکان. این خودش یک سبک زندگی جالب توجه است که مردمان خسته از زندگی مدرن میتوانند آن را تجربه کنند و قطعاً برای آنان جالب توجه هم خواهد بود.
منبع: روزنامه جام جم، شماره 4411، پنج شنبه 28 آبان 1394، ضمیمه چمدان (ویژه نامه سفر و گردشگری)، ش 215، ص 11.
دورهی آخرالزمان از مشروطه آغاز شده و اکنون آخر آخرالزمان است
آنها که تا کنون پا به طالقان گذاشتهاند مسحور طبیعت زیبای آن شدهاند. وجب به وجب طالقان را میشود گشت و از طبیعت آن لذت برد.مردم مهماننوازی دارد. تاریخ طالقان به 4500 سال قبل برمیگردد و آثاری از سلسلههای مختلف پادشاهی در این منطقه میتوان یافت. مردم طالقان تا قرن سوم هجری، زرتشتی بودهاند. روستای «ایستا» در طالقان داستان دیگری دارد. شاید به جای اینکه بگوئیم «روستاگردی کجا برویم» باید برای این نمونهی خاص بگوییم که روستاگردی کجا نرویم چرا که وارد شدن به این روستا دشوار و شاید غیرممکن باشد. ایستا روستایی است در شهرستان طالقان که به مردم آن «اهل توقف» میگویند.شهرستان طالقان به مرکزیت شهر طالقان، یکی از شهرستانهای استان البرز است . شهرستان طالقان دارای 86 روستا است که یکی از اینها ایستا نام دارد. در کوچههای این روستا نمیتوان نشانی از خودرو یافت. مردم این روستا نه تنها پای تلویزیون نمینشینند بلکه اساساً به شبنشینی نیز اعتقادی ندارند. رسم عزا و عروسی در این روستا وجود ندارد و مراسمی چون جشن تولد و سالگرد ازدواج برایشان بیمعنا است.
مهماننواز هستند به شرطی که زنی قصد ورود به این روستا نداشته باشد. کمتر کسی از بیرون تا کنون زنان آنها را ندیده است. زنان این روستا به ندرت و بنابه ضرورت از خانه خارج میشوند.مردم اینجا از مردم فاصله میگیرند. اهالی این روستا از هر گونه مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری میکنند و زندگی ِ درویشواری برای خود رقم زدهاند.اهالی بومی طالقان به دلیل اینکه اطلاعات کافی از اهالی این روستا ندارند چرا که نمیتوانند با آنها مراوده کنند در مورد نوع مذهب و باورهای اهالی این روستا نظراتی دارند که گاه به شایعه پهلو میزند. گروهی اینها را اسماعیلیمذهب میدانند و گروهی دیگر درویش و تارِک دنیا. در واقع اما اهالی این روستا شیعهی 12 امامی هستند. هر چه هست مردم این روستا در زمان توقف کردهاند؛ شناسنامه ندارند و خدمات دولتی دریافت نمیکنند و گویا در انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) هستند. آنها از آب لولهکشی استفاده نمیکنند و گاز و برق و درمانگاه و ماشینآلات و وسایل ارتباطی را یکسر به کنار نهادهاند. اهالی این روستا گروهی از پیروان «میرزا صادق مجتهد تبریزی»، فقیه مشهور دورهی مشروطه هستند که از آرای تجددستیزانهی این مرجع تقلید الهام گرفتهاند.
«میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطهی نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشهی تجدد و دستآوردهایش تاکید میکرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا میداد.» میرزا صادق مخالف مشروطه و تجدد بود. او از جملهی علمای مذهبی بود که در سال 1293 شمسی به محمدعلیشاه تلگرام فرستاد و خواستار لغو مشروطیت شد. این عالم مذهبی تا پایان عمر شناسنامه نگرفت و به خاطر مخالفت با دولت پهلوی از مقدانش نیز خواست که تا آخر عمر شناسنامه نگیرند. حتّی مقلدانش را از گرفتن گذرنامه و سفر به اماکن زیارتی خارج از ایران منع کرد.اهالی این روستا اصالتا تبریزی هستند و افراد متمولی هستند که با فروش زمینهای خود در تبریز روزگار میگذراند و در این روستا نیز به کشاورزی مشغول هستند. فرزندان ِ اهالی این روستا پس از رسیدن به سن تکلیف آزادند که یا با آنها زندگی کنند و یا به شهر تبریز بازگردند. فرزندان اهالی روستای ایستا به سبک سنتی به فراگیری علوم میپردازند و با فراگیری دروسی مانند واجبات و محرمات فقهی و همینطور خوشنویسی و اصول عقاید به سوادآموزی میپردازند. ساعت مچی و دیواری در محل زندگی «اهل توقف» نمیتوان یافت و سیمان و آهن نیز در معماری روستا به کار نرفته است. اهالی این روستا ساعت شرعی خود با شیوههای خود استخراج میکنند و آغاز و پایان ماه رمضان را خودشان تشخیص میدهند. هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی ندارند و جالب است که باورها و منش و رفتار خودشان را حتا تبلیغ نمیکنند.
این روستا، روستای منظم و تمیزی است که از دور به شکل یک دهکدهی کوچک سرسبز میماند. گفته میشود که حسینقلی ضیایی (پیر اهل توقف) سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و به هنگام جوانی به منطقهی طالقان میآید و به گفتهی خودش در جستوجوی مردان طالقانیای بوده است که در احادیث و روایات اسلامی سیزده نفر از یاران ِ مهدی موعود هستند و وقتی کسی را نمییابد، زمینهایی را میخرد و از سال 1369 بنای یک زندگی ِ موعودگرایانه را میگذارد. حسین عسگری کتابی نوشته است به نام «روستای ایستا» که بر این نظر است که این کتاب پژوهشی در شناخت این روستا است. این کتاب توسط نشر محبی منتشر شده است.در این کتاب آمده است که اهالی این روستا که از آنان با عنوان فرقهی انتظاریون نام میبرد حتا به سفر حج نیز نمیروند. علاوه بر اینکه نماز میخوانند و روزه میگیرند، منتظر ماندن در کنار رودخانه را نیز یکی از فرایض خود میدانند. اهالی این روستا مایحتاج خود را از طریق دامداری و کشاورزی تهیه میکنند. آب لولهکشی را حرام میداندد و از آب چاهی استفاده میکنند که خودشان کنده باشند. وسایل گرمایشی اهالی این روستا نیز هیزم است. در کتاب حسین عسگری آمده است که اهالی روستای ایستا معتقد هستند که دورهی آخرالزمان از مشروطه آغاز شده و اکنون آخر آخرالزمان است.
گزارش فوق در پایگاه خبری تحلیلی بهاران نیوز
«اهل توقف طالقان» منتظران ظهور
اهل توقف طالقان گروهی تارک دنیا هستند که در شهرستان طالقان از توابع استان البرز زندگی می کنند. آنان پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی و ساده زیست هستند و محل سکونت شان معروف به روستای ایستا است. آنها از مردم فاصله می گیرند و کمتر کسی را به خانه خود راه می دهند. آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (از روحانیان دوره مشروطیت) که پیروانش با الهام از آرای دینی او چنین زندگی عجیبی را در زمانه تسلط مدرنیته سامان داده اند از جمله فقیهانی است که تأکید فراوانی به صورت نظری و عملی بر روش «طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاوردهایش» داشت و تا پایان عمر به عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا می داد. پیروان میرزا صادق بر این نظر هستند که هم اکنون دوره آخرالزمان بوده و آن از عصر مشروطیت یعنی حدود یک قرن پیش آغاز شده است.
در ایستا مردمانی که چون تابلوی نقاشی زندگی و آداب و رسوم گذشته را در عصر ارتباطات یدک می کشند، نه تنها شبها پای تلویزیون نمی نشینند که به شب نشینی هم اعتقادی ندارند. عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و… برای آنان معنا و مفهومی ندارد. مهمان نواز هستند به شرطی که احدی از زنان قصد ورود به روستای آنان را نداشته باشد. همان طور که تاکنون کسی از دنیای بیرون زنان آنان را ندیده است. متمول هستند و از طریق فروش زمین های پدری شان در تبریز روزگار می گذرانند. شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی آیند. هیچ گونه خدمات دولتی را دریافت نمی کنند. جایی که هرگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند ایستا است؛ مرموزترین روستای ایران! جایی که هیچ گونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند و بدون آب لوله کشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و … زندگی می کنند.
منبع: روزنامه قانون، سال دوم، ش 636، سه شنبه 21 مهر 1394، ص 10.
مدرنیته را پدیده ای شرّ و بدعت آخرالزمان می دانند
دکتر عبدالحسین خسروپناه (رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران) در کتاب «جریان شناسی فکری ایران معاصر»، اهالی روستای ایستای طالقان و مهدی نصیری (نویسنده کتاب اسلام و تجدد و مدیرمسئول فصلنامه سمات) را ذیل عنوان «جریان تجددستیز سنّتی» ارزیابی و تحلیل کرده است. او در این باره نوشته است: «در بهار 1381 یکی از نویسندگانی که با این طایفه ارتباطی داشت، این تفکر را با روش نقلی - دینی در کتابی با عنوان اسلام و تجدد مطرح کرد... نویسنده کتاب با گفتمان درون دینی، تعارض کلّی و ماهوی دین اسلام و علوم جدید و تکنولوزی را مطرح ساخت (کتاب روستای ایستا، صفحه هجده).»
«روحانیت و تجدّد: جریان شناسی فکری سیاسی روحانیت در دوره جدید» عنوان رساله دکتری عبدالوهاب فراتی در رشته علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع) قم است که اخیراً از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است. دکتر داوود فیرحی استاد راهنما و دکتر منصور میراحمدی و دکتر علیرضا امینی استادان مشاور این رساله هستند. در پاسخ به این پرسش که فهم روحانیت از مدرنیته چیست؟ و در قبال آن چه موضع و نسبتی برقرار کرده است؟ نویسنده این رساله میکوشد با بصیرت و بینشی هرمنوتیکی، به حقیقت و شرایط حصول فهم روحانیت از تجدد نایل آید. این رساله، در آغاز می کوشد تبار و زمینه فهم روحانیت از تجدد را در درون تاریخ وسنتی که حوزه علمیه قم در درون آن شکل گرفته، بررسی و سپس چرخش هرمنوتیکی آن را در سال های پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی نشان دهد. بدون تردید روحانیت دراین سال ها به خودفهمی و دگرفهمی میمونی دست یافته و به امکان های وجودی خود توسعه بخشیده است. بررسی های این پژوهش نشان می دهد که فهم روحانیت از غرب تا حدودی برخلاف سال های قبل از انقلاب از الگوی واحدی پیروی نمی کند و دچار تفاوت های جدّی شده است. امروزه برخی روحانیون کلیت مدرنیته را به چالش کشانده و به نوعی درصدد احیای تفکر سنتی یا سامانه گذشته اند. برخی دیگر، که در این رساله از آنها به روحانیون طبقه متوسط یاد می کنیم، به پذیرش بسیاری از مولفه های آن تن می دهند، برخلاف سنّتی ها، نگاهی تئولوژیک به آن ندارند، مسایل غرب به عنوان شبهه بررسی نمی کنند و سعی می کنند برای دریافت بهتر غرب به آثار کلاسیک و جدید آن مراجعه نمایند. گروهی دیگر ضمن مقاومت در قبال مفهومی به نام غرب گرایی، اما بنا به الزامات زمان و مکان، جنبه هایی از مدرنیته را پذیرفته و تعامل اسلام و مدرنیته را از طریق هم نهادسازی دنبال می کنند. و بالاخره اینکه گروهی دیگر از روحانیون از مسیر نقدی که بر حوزه حدیث محور و عقلانیت استعلایی حاکم بر آن روا می دارند به نوعی با عقلانیت و خردورزی جدید هم افق می شوند. هر یک از این جریان ها، در درون به گونه ها و دیسیپلین های متنوعی تقسیم و بدین گونه حوزه علمیه قم را از این حیث متکثّر می سازند. ادامه مطلب...
میهمان عزیزانم در روستای ایستا
روحانی جوان «سیّد امیر شربیانی» پانزده روز پیش در صفحه اینستاگرام خود به نشانی https://instagram.com/sharabiani_amir/ عکسی از حضور خود و دوستش حدادان را در روستای ایستای طالقان را منتشر کرده و ذیل آن نوشته است: «میهمان عزیزانم در روستای ایستا یا همان منتظران بودیم در طالقان. بسیار مردمان دیندار و حقیقتاً منتظر حضرت بودند.» ایشان در پایگاه اطلاع رسانی خود به نشانی http://sharabiyani.ir/ نوشته است: «در سال 1364 در خانواده مذهبی در تبریز دیده به جهان گشودم. سلسله اجدادمان غالباً از علما بودند. نزدیک ترین شخصیت عالم در اجدادمان آیت الله سید یوسف شربیانی که جدّ بنده می باشد از علمای آذربایجان بودند. دروس متداول ابتدایی رادر تبریز گذراندم. از کودکی علاقه وافری به روحانیت داشتم که در سال 1381 دستی از غیب تغییری در زندگانیم ایجاد کرد. وارد حوزه کاشان شدم. بیش از هفت سال دروس حوزوی را در کاشان ادامه دادم. در محضر بزرگانی از فقه و اصول و عرفان و اخلاق در کاشان کسب فیض کردم. موثرترین شخصیت در کاشان استادم حضرت آیت الله مصطفوی کاشانی بـودند. پس از اتمام سطوح اشتغال به درس خارج در تهران نمودم. از محضر مرجع بزرگوار آیت الله العظمی امین خراسانی در فقه و اصول بسیـار بهره بردم. در کنار دروس متداول حوزه به تحصیل در رشته تخصصی شیعه شناسی زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی پرداختم. به هـمراه تحصیل مدّتی (بیش از یک سال) مسئول مرکز جهانی شیعه شناسی استان البرز بــودم. فی الحال با ادامه تحصیل در حوزه به امر تحقیق و تالیف و تبلیغ نیز مشغولم…اللهم اجعل عـواقب امـورنا خیرا…»