سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

 

در قسمت های چهارم و پنجم «سرای هنر» ویژه برنامه تلویزیونی هفته هنر انقلاب اسلامی که در روزهای های چهارشنبه و پنج شنبه 27 و 28 فروردین 1399 ساعت 22:20 از سیمای البرز پخش می شود به معرفی دو شخصیت - کتاب البرزی دیگر پرداخته ام. این برنامه پنج قسمتی، تولید حوزه هنری استان البرز با همکاری واحد آفرینش های هنری بسیج است. 

 


نوشته شده در  چهارشنبه 99/1/27ساعت  9:22 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

 

  بخش اول

بخش دوم

_____________________________

 

بخش اول 

بخش دوم 

 


نوشته شده در  چهارشنبه 99/1/27ساعت  11:34 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

ازدواج میرزا محمدخان تفنگدار ومرصع خانم از طایفه کلهر در نجم‌آباد

نگارش کتاب «روستازادگان دانشمند» برکت آشنایی با چهره ها و خاندان هایی را در پی داشت که ریشه در استان البرز دارند و در سال های گذشته به دلایلی خواسته و ناخواسته، ارتباط آنها با خاستگاه و زادگاه اجدادشان قطع شده است. خاندان ساوجبلاغی یعنی نوادگان میرزا عبدالکریم ساوجبلاغی (وزیر دانای فتحعلی شاه قاجار) از آن جمله هستند. نوشته ای 186 ساله متعلق به دوره قاجار در این خاندان نگهداری می شود که سند ازدواج میرزا محمدخان تفنگدار فرزند حاجی میرزا عبدالعلی ساوجبلاغی (از واقفان حوزه علمیه روستای نجم آباد واقع در شهرستان نظرآباد) با مرصع خانم دختر حسنعلی خان از طایفه کلهر است. کربلایی عزیز نجم‌آبادی هم شاهد وقوع این عقد دایمی در ماه شعبان 1255ق با مهریه یکصد و نود و پنج تومان بوده. داماد این سند، باجناق مرحوم میرزا محمد منشی ساوجبلاغی مشهور به رییس (نخستین منشی دیوان رسائل خاصه قاجار) و عروس این سند، خاله مرحوم شیخ عباسعلی سحبان مشهور به فقیه الملک (مدرس روشندل ادبیات و علوم اسلامی در روزگار قاجار و پهلوی) است. با درخواست بنده، آقای عطاءالله سحبان از خاندان ساوجبلاغی، برای نخستین بار، با دقت این سند را مورد مطالعه قرار داده و رونوشت واضح آن را در دو صفحه مرقوم کردند. مفاد و نثر مسجع این سند پس از گذشت این سال ها، هنوز شیرین و خواندنی است.

حسین عسکری - 26فروردین 1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 

 

رونوشت سند - 1


رونوشت سند - 2



نوشته شده در  چهارشنبه 99/1/27ساعت  10:21 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

در پی بارش‌های اخیر؛

سقف نمازگاه شیخ‌هادی نجم‌آبادی فروریخت

سقف مسجد قاجاری نجم‌آباد در استان البرز که محل عبادت شیخ هادی نجم‌آبادی بوده و فعالان میراث فرهنگی بارها درباره وضعیت آن هشدار داده بودند، فرو ریخت.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: مسجد قاجاری نجم‌آباد در شهرستان نظرآباد استان البرز از دوره قاجار به یادگار مانده است که این‌روزها، به دلیل بارش باران‌های متعدد در وضعیت نامناسبی قرار گرفته است. آبان‌ماه سال گذشته بخشی از سقف این مسجد فرو ریخته بود؛ مسجدی که آیت‌الله شیخ هادی نجم‌آبادی و روحانیون و علمای دیگر نیز در آن نماز گزارده‌اند . حسین عسگری نویسنده و مؤلف کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» در این باره به خبرنگار مهر می‌گوید: «این مسجد در سال 86به عنوان اثر ملی ثبت شده است. ما بارها نسبت به وضعیت آن هشدار داده بودیم اما هیچ‌وقت به نتیجه‌ای نرسیدیم. حتی آقای صابری مدیرکل سابق میراث فرهنگی استان البرز نیز از این مسجد دیدن کرد. مدیر میراث فرهنگی نظرآباد نیز از وضعیت آن مطلع بود تا اینکه پلاستیکی برای جلوگیری از تخریب بیشتر سقف کشیدند که می‌دانستیم موقت است. وضعیت این مسجد به همین شکل ادامه داشت تا اینکه بخش‌های دیگری از سقف آن در روزهای اخیر و به دلیل بارش‌های سنگین فرو ریخت.»

اکبر شماخی از شورای روستای نجم‌آباد هم درباره این ‌مسجد توضیحاتی داشت که در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: «ضلع جنوبی و جنوب شرقی مسجد به دلیل آنکه ترمیم نشده بود، فرو ریخت و باعث شد بیشتر از یک سوم سقف آن از بین برود. ما بارها هشدار داده بودیم حتی گفتیم که علف‌های یک متری روی سقف روییده است که آن را سست‌تر می‌کند. مدیر میراث شهرستان گفته بود که آن را مرمت خواهد کرد. با این وجود کاری انجام نشد. می‌دانستیم که نایلون کشیدن روی سقف، کاری از پیش نمی‌برد ولی باید بودجه‌ای برای آن اختصاص می‌دادند چون این مسجد ثبت ملی و تاریخی است. اکنون هزینه بیشتری باید برای مرمت آن صرف شود. درباره وضعیت این مسجد، افراد مختلفی واکنش نشان داده بودند از جمله دکتر حکمت‌الله ملاصالحی از اساتید دانشگاه و عضو هیئت امنای بنیاد ایرانشناسی که در یادداشتی انتقادی، نسبت به بی‌توجهی به میراث شهرستان نظرآباد واکنش نشان داده بود.

اسماعیل آل‌احمد نویسنده و پژوهشگر تاریخ البرز نیز، در یادداشتی باعنوان «مسجدی که قُرق شده و مشماپیچ بود» نوشته است: «در شرایط امروز روستای نجم‌آباد باید دست امید از مدیران و مسئولان آن شست. فعالان میراث فرهنگی نه تنها درباره وضعیت این مسجد به مسئولان مختلف میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد و استان البرز ابراز نگرانی کرده بودند، بلکه درباره تپه ساسانی این شهرستان نیز انتقاد کرده و اعلام کرده بودند که این تپه هنوز یک تابلوی هشدار یا معرفی ندارد و اکنون به پیست موتورسواری تبدیل شده است.» در ادامه واکنش‌ها به مساله ریزش سقف مسجد مورد اشاره، علیرضا گروسی دبیر مؤسسه مردم‌نهاد حامیان محوطه باستانی ازبکی هم نامه‌ای به مدیرکل میراث فرهنگی البرز نوشته و درخواست برگزاری جلسه هم‌اندیشی درباره وضعیت میراث فرهنگی این شهرستان کرده است. این جلسه از آنجایی درخواست شده که مدیرکل میراث این استان به تازگی منصوب شده است.

24 فروردین 1399،‏ 10:33 کد خبر 4898154

گزارش فوق در وب سایت خبرگزاری مهر

_______________________________

 

 

ادامه تخریب یک مسجد تاریخی در البرز

یکشنبه 31 فروردین 1399 / 10:04 - دسته‌بندی: البرز - کد خبر: 99013118215 - خبرنگار: 50022

خبرگزاری ایسنا/ البرز: یک فعال فرهنگی و البرزپژوه با اشاره به ادامه تخریب سقف مسجد تاریخی نجم‌آباد در شهرستان نظرآباد استان البرز گفت: این مسجد در اوایل دوران قاجاریه توسط یکی از وزرای فتحعلی شاه ساخته شده و در سال 1396 به ثبت ملی رسیده است اما در حال حاضر وضعیت خوبی ندارد. دکتر حسین عسکری در گفت و گو با ایسنا، گفت: مسجد تاریخی نجم‌آباد شهرستان نظرآباد توسط میرزا عبدالکریم ساوجبلاغی از وزرای فتحعلیشاه قاجار ساخته شده و براساس پژوهش‌های تاریخی، برخی علمای خاندان علمی و فرهنگی نجم آبادی مانند آیت الله شیخ هادی نجم آبادی، روحانی نواندیش و قرآن پژوه عقل گرای روزگار قاجار و ملا ابراهیم نجم آبادی، حکیم صدرایی دوره قاجار در آن نماز خوانده‌اند. وی خاطرنشان کرد: البته اهالی منطقه ساخت بنای اصلی این مسجد را مربوط به 700 سال قبل می‌دانند. عسکری افزود: متأسفانه آبان ماه سال گذشته بخشی از سقف این مسجد بر اثر بارندگی فرو ریخت و اخیراً دو مرحله دیگر هم سقف مسجد ریزش کرده و بنا وضعیت خوبی ندارد. وی ادامه داد: در حال حاضر امکان ورود به مسجد وجود ندارد و در صورت ادامه این وضعیت احتمال ریزش باقی سقف نیز دور از انتظار نیست. این البرزپژوه افزود: میراث فرهنگی در قبال تخریب سقف این مسجد تاریخی عنوان می‌کند که بنا به هیئت امنا سپرده شده است اما بحث اینجاست که امکان واگذاری یک مسجد ثبت ملی شده که جایگاه تاریخی دارد و در آن نماز جماعت برگزار نمی‌شود به هیئت امنا وجود ندارد. وی خاطرنشان کرد: در هر حال با ادامه چنین روند بحرانی برای مسجد تاریخی نجم‌آباد، احتمال تخریب این بنا وجود دارد.

متن خبر فوق در وب سایت خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)  

_______________________________

 

 

 متأسفانه مسجد، قُرق شده بود و مشمع پیچ! 

یادداشت انتقادی اسماعیل آل احمد (نویسنده و البرزپژوه) درباره ریزش سقف مسجد قاجاری نجم آباد استان البرز در روز 22 فروردین 1399

 

«...از آن چه در نظر شرع، حرام و آن چه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسؤول می‌باشند و مردم و جوانان حزب‌اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند خودشان مکلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددکار همه باشد» (بخش پایانی بند «م» وصیت نامه حضرت امام خمینی رحمت الله علیه).

«خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛ من به همه‌ آن هسته‌ های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌ قول میدان جنگ، آتش ‌به ‌اختیار. البته در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور می دهد اما اگر چنانچه رابطه‌ قرارگاه ‌قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش ‌به‌ اختیار می دهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید ـ قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید ـ آنجایی که احساس می کنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی تواند درست مدیریت کند، آنجا آتش ‌به‌ اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید» (بیانات رهبر فرزانه انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان ـ 17/2/1396).

همیشه از این دو سفارش می ترسیده ام. چه سفارش آن مرد بی نمونه ـ حضرت امام و به قول شهید آوینی نماد پذیرش توبه انسان در این روزگار ـ و چه این سفارش مرد حکیم دیانت و دنیامان حضرت رهبری. همیشه در مخیله حقیر خودم این دو سفارش را مایه نوعی برآشوبیدن بی تدبیرانه و افسارگسیخته می دیده ام که نه تنها کاری از آن برنمی آید که آتشی برخواهد افروخت که بی تردید نخستین سوزانده شده آن همین جمهوری مبارک اسلامی است که اتفاقاً ثمره عمر همین دو حکیم بزرگ است. همیشه از این دو سفارش می ترسیده ام تا این روزها که نه تنها دیگر از این دو سفارش نمی ترسم که آن دو را آخرین دوای همه دردهای بی دوایی می بینم که ممکن است در طول زمان جسم و جان این جمهوری مبارک اسلامی را رنجه کند. مگر نه این است که همیشه آخرین دوا، داغ نهادن بر زخم است. اگر تو آن زمان که همه شرایط فراهم است از مسؤولیتی که داری خودت و جامعه ات را سرمست خدمت نکنی باید با «خودشان مکلف به جلوگیری هستند» یا با تعبیر «آتش به اختیار» به سراغت آمد و این زخم را با داغ مداوا کرد. این تعبیر حضرت حافظ است:

به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی مِی

علاج کی کنمت آخِرُالدَّواءِ الکَیُّ

در شرایط امروز روستای منحصر به فرد نجم آباد باید دست امید از این مدیر و آن مسؤول شست. این نازنینان! ظاهراً از این همه خسارت که بر حوزه مدیریت شان وارد آمده رنجیده نمی شوند. فدای امیرمومنان که از شنیدن دزدی خلخال یک زن نامسلمان در دایره حکومتش آرزوی مرگ کرد و ما با مرگ این همه مواریث انسانی هویت سازمان فقط به مشمع کشیدن روی خرابی ها بسنده می کنیم. راستی مگر نه این است که تعمیر مساجد الاهی را فقط آنان که به «الله و یوم آخر» ایمان دارند از عهده برمی آیند؟! کاری به سِمت این و آن ندارم. اگر می خواهیم درصد ایمانمان به الله و یوم آخر را ارزیابی کنیم باید ببینیم تعمیر عمارت مسجد تا چه میزان در ما زنده است؟! مدیران مربوطه اگر بودجه ندارند مومن به این آیه قرآن که هستند. والله کافی است ساعاتی بر سر یکی از میادین این شهر بایستند و دست نیاز به سمت مومنان این شهر دراز کنند و از آنان برای تعمیر عمارت مسجد کمک بخواهند و آن گاه ببینند که مردم چگونه کار را به سامان خواهند کرد. ببین سخن حضرت حافظ را:

عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد

ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست

قرار بود مستنداتی از تخریب تازه مسجد تاریخی نجم آباد پیشکش تان کنیم که متأسفانه آن مکان، قُرق شده بود و مشمع پیچ. آنسان که امکان تهیه تصویر واضح و درست فراهم نگردید.

اسماعیل آل احمد - 23 فروردین 1399

 

_______________________________

 

تازه ترین تصاویر رنج آور از ویرانی مسجد تاریخی نجم آباد

آقای اسماعیل آل احمد (نویسنده و البرزپژوه)، در 24 فروردین 1399 این تصاویر را با توضیح ذیل برای کانال تلگرامی البرزپژوهی ارسال کردند: «خدا را شکر در وعده ام برای ارایه استنادات ریزش دوباره سقف مسجد تاریخی نجم آباد استان البرز در 22 فروردین 1399، شرمنده شما نشدم. عزیزانی پیش از قُرق مسجد، این عکس ها و فیلم را تهیه کرده بوده اند که دقایقی پیش برایم فرستادند. از آن نازنینان سپاسگزارم.»

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology   

 

 

مسجد تاریخی نجم آباد، 22 فروردین 1399


مسجد تاریخی نجم آباد، 22 فروردین 1399


تصویری از ریزش سقف مسجد نجم آباد واقع در شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز در سال 1398 که متاسفانه به جهت بی توجهی و عدم مرمت، در 22 فروردین 1399 بخش های دیگر آن فروریخت

 

 غم سروده های حسین جوادان و ج. میناوند در این باره  

یادداشت هایی درباره تخریب مسجد قدیمی نجم آباد در استان البرز

_______________________________

 

 مواضع بسیج دانشجویی درباره تخریب تینال تپه و مسجد نجم آباد

_______________________________

 

دیگر مطالب مرتبط:

ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 1 

ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 2 

ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 3

 


نوشته شده در  شنبه 99/1/23ساعت  5:16 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

یادداشتی از دکتر حکمت اله ملاصالحی

 استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای بنیاد ایران شناسی

 

مآثر تاریخی، محوطه های باستانی و من حیث المجموع، مواریث فرهنگی یک ملت، یک کشور، یک جامعه، تنها متعلق به آن ملت و آن کشور و جامعه نیست.میراث جامعه و جهان بشری ما در تراز فراختر و در ترازوی انسانشمول تر هم هست. صیانت از مآثر تاریخی، محوطه های باستانی و یا به مفهوم کلّی و جامع تر، صیانت از مواریث فرهنگی ملت ها و کشورها، تعهد و مسئولیت خطیر و سنگینیست که بر شانه همه ملت ها، همه کشورها، همه جمعیت های جامعه و جهان بشری ما نهاده شده است. اتفاقاً  صیانت از مآثر تاریخی ومحوطه باستانی و مواریث فرهنگی هم از جمله ارزش ها و شاخصه های مهم پذیرفته شده جهانیست هم معیار و ترازوی مهم سنجش سطح آگاهی و سواد و دانش و دانایی نظام های سیاسی و جوامع روزگار ما محسوب می شود. نظام های سیاسی و جامعه هایی که فاقد چنین آگاهی و احساس تعهد و مسئولیت به صیانت از مآثر تاریخی و محوطه های باستانی مُلک و ملت خود هستند و اهمیت و اولویت و ضرورت حفاظت و مرمت و بازسازی و پاسداری و شناختن و شناساندن و معرفی مواریث فرهنگی کشور خود را نمی فهمند و در طرح ها و برنامه های توسعه و ارتقاء فرهنگی کیفیت زندگی مردمشان جایگاه خاصی ندارد؛ به مراتب آسیب پذیرتر و شکننده تر از نظام های سیاسی و جامعه هایی هستند که به چنین سطحی از آگاهی رسیده اند و به صیانت و شناختن و شناساندن مآثر تاریخی و محوطه های باستانی و مواریث فرهنگی کشورشان حساس هستند و از چنین سطحی از آگاهی و دانش و دانایی و احساس تعهد و مسئولیت برخوردارند. استدراج فرهنگی که اینک جامعه ما مُلک و ملت ما با آن دست و پنجه می فشارد و فشار سنگین تخریب های گسترده و تجاوزهای یله و بی مهار و افسارگسیخته نهادهای رسمی و غیر رسمی به مآثر و ابنیه تاریخی و محوطه های باستانی کشور وارد آورده اند و همچنان وارد می آورند و تاراج و غارت و قاچاق آثار باستانی و اموال فرهنگی کشور با هیچ عقل و منطقی سازگار و موافق نیست و بسیار خطرخیز و مخاطره انگیز برای مُلک و ملت ما.

استان البرز هرچند یک استان جدید التأسیس در تقسیمات کشوریست، لیکن به لحاظ مآثر تاریخی و محوطه های باستانی و مواریث فرهنگی، هم در زمره غنی ترین استان های کشور محسوب می شود، هم به لحاظ قدمت جایگاهش ویژه است. محوطه عظیم ازبکی و صدها محوطه پیش از تاریخی و باستانی دیگر استان، هم مهر تأیید، هم انگشت تأکید بر مدعای ما می نهد. این دیار و سرزمین فرهنگی و فرهنگ خیز سالهاست که جولانگاه مدیران بی کفایت و فرهنگ ناشناس در حوزه میراث فرهنگیست. متأسفانه وقتی در جامعه ای خلاء فرهنگی و اجتماعی پدید می آید و زلزله انقلابی اتفاق می افتد و طوفان توفنده تحولی بپا می خیزد؛ همیشه فرصت طلبان چونان دجال، از لایه های زیرین جامعه بر صحنه می آیند و با صورتک انقلاب بر چهره بی هیچ شایستگی و لیاقت و دانش و دانایی.آمده اند به صد خدعه و فریب و تزویر، غنیمت ببرند و زر در انبان های تهی از فکر و عقل و فهم و فرهنگ و فضیلت خود بریزند. البته و صد البته به هر بهایی و با هر هزینه ای برای ملک و ملت.

این چنین است که می بینیم هر ملا و مداح و بقال و بنایی را بر صندلی رفیع مراکز استانی میراث فرهنگی کشور می گمارند و می نشانند. می گمارند و می نشانند تا خاموش تر و در پناه امنیت و آرامش خاطر بیشتر، مواریث کشور را غارت کنند و به تاراج دهند.متأسفانه و متأثرانه این در حالیست که صدها و صدها فارغ التحصیل رشته باستان شناسی علی الخصوص دوره های ارشد و دکتری بیکارند و همچنان برای امرار معاش به شغل ها و حرفه هایی پناه برده اند و پشت در و دکه سازمان ها و نهادهایی پرسه زده اند شاید شغلی بیابند و دست به کاری بزنند و کاری بکنند مگر زنده بمانند. کار و شغل و حرفه ای که نه در شأن و منزلت آنهاست نه موافق و منطبق و سازگار با رشته و حرفه تحصیلیشان. مروری در کارنامه سیاه این جماعت غاصب پیشه و کاسب پیشه بی فرهنگ و فضیلت عصر حجری کافیست بدانیم و بفهمیم و متقاعد شویم و بپذیریم با چه اوضاع غم انگیز و خطرخیز فرهنگی طی دهه های اخیر مواجه بوده ایم و اینک نیز رویارو هستیم.

این قلم بر دست و چهره آقای دکتر حسین عسکری این دلاور مرد هوشمند و سرباز بیدار و میراثبان هشیار سنگر مواریث فرهنگی کهن دیار و سرزمین و البرز استان میهن ما بوسه می زند که دلیرانه گام در آوردگاهی سخت و سهمگین نهاده اند و قلم بر کف برغم تحمل تهمت های ناروا و بی مهری ها و جفاکاری جماعتی کاسبکار و کاسب پیشه و فریبکار و خداع و مداح، همچنان با قامت بلند و استواردر میانه میدان و چونان سربازی صدیق و میراثبانی دلیر و هشیار و هوشمند ایستاده اند و در صیانت از میراث مُلک و ملت خود به دفاع بپاخاسته اند و به دفاع در برابر متجاوزان در میانه میدان ایستاده اند. در میانه میدان بمانید که کارنامه درخشانتان در یادها و خاطره ها و خاطرها و حافظه ملت ما می ماند. آنگونه می ماند که شما خود آنگونه در میانه میدان مانده اید و ایستاده اید و نبرد را ترک نکرده اید. مسئله میراث، مسئله ریشه های یک ملت است و چنانکه به دفعات گفته ایم فرهنگ ها، جامعه ها و ملت ها به ریشه ها زنده اند. آنگونه که شادابی، سرسبزی و سرزندگی و رنگ و بوی خوش شکوفه ها و بار و بر و برگ درختان یک جنگل، بقایشان به ریشه هاست و از ریشه هایشان قوت و قوّت می گیرند و تغذیه می کنند. فرهنگ ها نیز چنینند. و جامعه ها و ملت ها و تاریخ ها این چنین استمرار یافته اند. با ریشه های ملک و ملت خویش بازی نکنیم که بازی با آتش است و دامن همه را فراخواهد گرفت و در شعله هایش همه خواهیم سوخت.

حکمت اله ملاصالحی، دانشگاه تهران: 21/1/1399 هجری خورشیدی

 

انتشار یادداشت فوق در وب سایت ایران ورجاوند 

_____________________


 

دانلود پیام تصویری فوق 

به جهت تمرکز در چاره اندیشی های فراگیر در مواجهه با بیماری کرونا، با ارسال نامه تصویری فوق به آقای فریدون محمدی (مدیرکل محترم میراث فرهنگی استان البرز)، موقتاً گفتگوی انتقادی درباره وضعیت نابهنجار میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد (نماد تاریخی استان البرز) در دو رسانه «کانال البرزپژوهی» و «صفحه نظرآباد را باید دید» متوقف می شود. البته مطالبات بحق فعالان فرهنگی و اجتماعی این شهرستان در دوران پساکرونا همچنان ادامه خواهد داشت. این نامه تصویری با صدای حسین عسکری (البرزپژوه) تنظیم شده و دارای مستنداتی از تخریب گسترده و غم انگیز میراث فرهنگی به ویژه آثار ملّی است. ضمن سپاس از همدلی، حساسیت و آگاهی همه دوستان گرامی حقیقی و حقوقی، خواهشمند است فعلاً از ارسال پیام و یادداشت خودداری فرمایید. دل خوش می داریم به وعده آقای مسعود اسکندری مدیرکل امور استان های وزارت میراث فرهنگی که در 19 فروردین 1399 در دیدار از البرز، گفتند: «میراث فرهنگی استان البرز در دوران پساکرونا متحول خواهد شد.» همچنین به طرح های نو و اصلاحی مدیرکل جدید بسیار امیدواریم. 21 فروردین 1399

 

_____________________

 

 

مفتخریم به سر سوزنی از غیرت آسمانی و انسانی شما در حفظ هویت ایرانی ـ اسلامی خویش

پیام تشکر گروهی از فعالان حوزه میراث فرهنگی استان البرز از حمایت های استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی

همیشه این چرخ کج مدار، چرخیدن بر محور «خون دل خوردن و گلی حاصل کردن» دوران کرده و مدام بر سر آن است که کام همه را تلخ کند. فقط گاه گاهی کار از دستش درمی رود و خدا، خدایی می کند و فلک، پادشاهی و اتفاقاتی برایت رخ می دهد که تا آخر عمر، باورت نمی شود که این تویی که در جریان یک اتفاق ناب و آسمانی افتاده ای و با انسانی بی بدیل، دم خور شده ای؛ انسانی که در همه چیز، حرف اول و آخر را می زند؛ کسی که دل و جانش از دانش و بینش سرشار است. تکرار می کنم: کسی که دل و جانش از دانش و بینش سرشار است؛ کسی که با همه آسمانی بودنش به توی زمینی اجازه می دهد آویزانش شوی و به برکت این وصله ناجور بودن، حالت خوب شود و در میان همه آن خون دل خوردن ها گلی حاصل کنی.  

آشنایی با استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی ـ این استاد بی بدیل دانش و بینش ـ یکی از همان یا شاید تنها دفعه ای است که جان خون پالای ما گلی حاصل کرده است و در این کویر آتشناک و عطشناک، از چشمه گوارا و خنک همنفسی با ایشان، لبی تر کرده است و به سماع آمده است و از مرگی جانکاه و لحظه به لحظه جان به در برده است. از جمله برکات آشنایی با شما در این سال ها و نیز استاد دانشمندتان ـ دکتر مجیدزاده که رشته ارژمند باستان شناسی را از انحلال و مرگ نجات دادند ـ درکی درست از میراث فرهنگی بود. اگر این مهم را از هم نفسی با شما درنمی یافتیم بی شک فرق چندانی با مبتلایان به «ویراژ نادانی بر میراث ساسانی» نداشتیم. با تمام عشق و ارادت بر پای فرهنگ و فضیلت شما هزاران بار بوسه می زنیم که به تعقیب جای آن پاها از گام نهادن در ناکجاآباد «بی هویتی» راه به سلامت بردیم و به اندازه سر سوزنی از غیرت آسمانی و انسانی شما در حفظ هویت ایرانی ـ اسلامی خویش مفتخر شدیم. در ایام میلاد حضرت منجی ـ عجل الله فرجه ـ که مظان استجابت دعا است خدا را به همه معصومیت آن حضرت سوگند می دهیم که حضرت استاد ملاصالحی ـ منجی ما از درد بی درمان بی هویتی ـ را تا همیشه سایه گستر جان و حیات ما قرار دهاد. با غزلی از حضرت حافظ، نهایت ارادت خویش را به آن یگانه دوران، پیش کش می کنیم:

خنک نسیم معنبر؛ شمامه‌ای دلخواه

که در هوای تو برخاست بامداد پگاه

دلیل راه شو ای طایر خجسته لقا!

که دیده آب شد از شوق خاک آن درگاه

به یاد شخص نزارم که غرق خون دل است

هلال را ز کنار افق کنید نگاه

منم که بی تو نفس می‌کشم زهی خجلت

مگر تو عفو کنی ورنه چیست عذر گناه

ز دوستان تو آموخت در طریقت مهر

سپیده دم که صبا چاک زد شعار سیاه

به عشق روی تو روزی که از جهان بروم

ز تربتم بدمد سرخ گل به جای گیاه

مده به خاطر نازک ملالت از من زود

که حافظ تو خود این لحظه گفت: بسم الله

گروهی از فعالان حوزه میراث فرهنگی استان البرز

23  فروردین 1399

_____________________ 


 

واکنش استاد کاظم عرب به یادداشت هشدار دهنده استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی

با سلام و درود خدمت جناب دکتر حسین عسکری. ضمن سپاس از اقدامات و روشنگری های جنابعالی همچون همیشه از قلم استاد بزرگوار و صدیق خود حظ وافر بردم، دکتر حکمت اله ملاصالحی را می گویم که در دوران وانفسای به گفته خودشان «نامحمود» علیرغم عدم ارتباط سازمانی با سازمان میراث فرهنگی یک تنه علم مقابله با دولت خردستیز نامحمود را در حوزه میراث فرهنگی بر دوش کشیدند. باری قبل از شروع بکار دولت نهم قریب به اتفاق مدیران استانی و ستادی میراث فرهنگی دانش آموختگان رشته معماری و یا باستان شناسان خبره بودند، ولی پس از آغاز بکار دولت پیش گفته به قصد تقسیم غنایم و به زعم خود تسویه تشکیلات فعالان ستاد انتخاباتی رئیس جمهور منتخب که در حوزه میراث فرهنگی هیچ گونه سررشته ای نداشتند و در سایر دستگاه ها سرشان بی کلاه مانده بود اعم از مداح، (در قم مداحی نام آشنا مدیر موزه آستانه مقدسه شد که نه علاقه و نه آگاهی از امور داشت و نه در موزه حضور می یافت) آموزگار، بعضاً نظامی و... به سازمان میراث فرهنگی سرازیر شدند و در آن جا خوش کردند و به یکباره تعداد کارکنان سازمان که به تازگی با سازمان جهانگردی ادغام شده بود به طرفه العینی به سه برابر افزایش یافت، و اینچنین شد که به گفته مهندس بهشتی سنگرهای میراث فرهنگی پس از گذشت سه دهه از انقلاب فتح شد و شیرازه امور حراست، پژوهش، معرفی و حفاظت از میراث فرهنگی از هم گسیخت. 

- استاد کاظم عرب از پیشکسوتان البرزی عرصه میراث فرهنگی و گردشگری کشور است که اخیراً با عنوان علمی استادیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری بازنشسته شده است. مدیریت هشت ساله اداره کل میراث فرهنگی استان قم، دو دوره معاون پژوهشکده باستان شناسی کشور، معاون دفتر ثبت آثار فرهنگی و تاریخی، مدیر امور پژوهشی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و معاون توسعه مدیریت پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، عمده ترین فعالیت ها و مسئولیت‌های استاد عرب است.

- به نقل از: کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

_________________


نامه علیرضا گروسی دبیر موسسه مردم نهاد حامیان محوطه باستانی ازبکی به مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز جهت درخواست برگزاری جلسه هم اندیشی درباره وضعیت میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد، 23 فروردین 1399    

_________________

ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 2 

ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 3

 


نوشته شده در  جمعه 99/1/22ساعت  10:30 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

آرزو می‌کنیم تا صاحب رایی از راه برسد ...

یادداشت اسماعیل آل احمد (نویسنده و البرزپژوه) درباره میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد

 

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی

خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

در سال‌های پیش که مردم نظرآباد عزیز در کاری بی سابقه در باستان شناسی جهان به استقبال گروه کاوش تپه ازبکی رفته بودند تصورمان این بود که دیگر فرهنگ مراقبت از آثار باستانی در این شهر، نیاز به آموزش ندارد و این مردمان از این بابت آگاهی های لازم را یافته اند اما این روزها که پس از 30 سال، تینال تپه را با تپه ازبکی مقایسه می کینم می‌بینیم که همان رفتار قبل از کاوش در تپه ازبکی، امروزه در تینال تپه هم انجام می گیرد. حکم ما حکم همین بیت حضرت حافظ است که خرقه و دفتر را هر کدام در جایی نامربوط گرو گذاشته ایم و به کارهایی گمارده شده ایم که توانایی یا اراده انجام آن را نداریم. نهاد محترم مربوطه یا نمی تواند یا نمی خواهد از این میراث، پاسداری و مراقبت کند و بزرگ‌تران استان هم نمی خواهند یا نمی توانند بپذیرند که حیثیت اصلی میراث فرهنگی در این استان، مدیون و مرهون نظرآباد است و چنین جایی نباید با یک نمایندگی که در اتاقی در یک فرهنگسرای کوچک برپا شده است اداره شود بلکه باید حتی اداره کل مربوطه هم در این شهر برپا شود. این روند نامتناسب را رها کنیم که حتما باید ادارات کل در مرکز استان باشند. همکاری نهادهای فرهنگی برای فرهنگ سازی در کنار شدت عمل نیروهای نظامی و انتظامی یکی از بهترین و ضروری ترین راه ها برای این پاسداری هویتی است.

دل که آیینه صافی است غباری دارد

از خدا می‌طلبم صحبت روشن رایی

از آن چه بر سر هویت این ملت و این مملکت و این دیار می آید تمام وجودمان را غباری از ناامیدی های تو در تو و لایه به لایه فرا گرفته است و صبح تا شام آرزو می‌کنیم تا صاحب رایی از راه برسد و چون استاد دکتر یوسف مجیدزاده دوباره ما را به آن هویت عجیب و دیرین آگاهی و افتخار بخشد و البته در این میان از آقای خراسانی - مالک روستای ازبکی - سپاسگزاریم که برای حفظ املاک خود، تپه ازبکی را هم محصور کرد تا دیگر، رفتار زشت موتورسواری بر تپه هویت دیرین خویش دست کم در آن تپه منسوخ شود.

شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان

ورنه پروانه ندارد به سخن پروایی

نکته مهم این است که اگر مسؤولان بالادستی کاری نمی کنند مسؤولان محترم شهرستان، آستین بالا بزنند و این امانت های مهم هویتی را به بهترین وجه با مشارکت مردم و به خصوص سمن های مخلص و نیروی مقاومت بسیج عزیز پاسداری کنند. انتقاد به این نقاط ضعف از سوی سمن ها و فعالان فرهنگی و اجتماعی مصداق بی پروایی پروانه ها است اما این شمع است که باید برافروخته باقی بماند و حس وجدان کاری و مسؤولیت پذیری مسؤولان بالادستی را راه بیندازد.

کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست

گشته هر گوشه چشم از غم دل دریایی

حقیقت تلخ این است که باید برای این وضع اسفناک دریا دریا گریست و خود را با کشتی باده اندوه در دریای این اشک بی پایان غرق ساخت. اهل ناامیدی نیستم اما از وضع موجود هم خاکستری گرم نمی‌شود.

زین دایره مینا خونین جگرم می ده 

تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی

خونین جگری ظاهراً تقدیر همیشگی این مرز و بوم است. از فردوسی تا حافظ و از حافظ تا امروز ، دست از سر این دیار برنمی‌دارد و همین تقدیراندیشی گاه آدمی را وامی دارد که خود را بر مستی بی مسؤولیتی ساغر «به من مربوط نیست» آویزان کند و دیگر برایش اهمیتی نداشته باشد که در این دیار چه می‌گذرد.

_______________________________

 

 

سوالاتی مهم در حوزه میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد؟

مهندس مهرداد کشت پور

آیا شهرستان نظرآباد مسئولی در حوزه میراث فرهنگی دارد؟ اتفاقات داغ و عجیب و بی توجهی به میراث پر تعداد فرهنگی شهرستان نظرآباد و اتفاقات ناگوار در این حوزه همچون تخریب بخشی از مسجد تاریخی روستای نجم آباد بر دلمان سنگینی می کرد که دیدن کلیپی از وضعیت اسفناک محوطه باستانی تینال تپه با قدمتی سه هزار ساله در روزهای گذشته، کاسه صبرمان لبریز شد و سوالاتی در ذهنمان ایجاد شد...

- سوال ما از اداره میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد این است که در سالی که گذشت برای میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد چه کرده اید؟

- برای آشنایی شهروندان شهرستان نظرآباد و یا حتی استان البرز با میراث فرهنگی بی نظیر این شهرستان چه کرده اید که جوانانی از سر ناآگاهی، فرق پیست موتورسواری را با محوطه باستانی نمی دانند؟

از شما عزیزان مسئول خواهشمندم سوال بنده را با برگزاری نمایشگاه هایی که صرف عکس های یادگاری و دورهمی جهت چای شیرینی آقایان و خانم های دوربینی می شود پاسخ ندهید!

- برای افزایش بودجه، ترفیع دفتر میراث فرهنگی به اداره چه برنامه ای داشته اید؟

- در سالی که گذشت چند اثر ملی در نظرآباد را ساماندهی کرده اید؟

- آیا نظارت بر وضعیت آثار ثبت شده در فهرست آثار ملی بر عهده شما نیست؟

لطفاً با ارایه مستندات، بی پرده با شهروندان سخن بگویید و از فعالیت های خود ما را مطلع سازید.

- از کدام حقوق و ارزش های این شهرستان دفاع کردید؟

- اصلاً در این مدت چگونه به درخواست ها و مطالبه گری های فعالان فرهنگی در شهرستان پاسخ داده اید؟ پاسخ داده اید یا ایشان را متهم به فرافکنی کرده اید؟

شما مسئول هستید و در برابر حوزه جغرافیایی فعالیت خود باید پاسخگو باشید و به صورت شفاف با مردم و مطالبه گران فرهنگی صحبت کنید.ای کاش برخی از مسئولین به همان اندازه که در انتخاب عکاسان و شبه خبرنگاران و قرار گرفتن در کادر مناسب عکس ها برای دیده شدن دقت می کنند در توجه به این شهرستان هم دقت می کردند.

 

- درباره نویسنده:

مهندس مهرداد کشت پور فعال فرهنگی و رسانه ای، مدیر روابط عمومی کمیسیون رسانه و فضای مجازی جوانان استان البرز و نائب رئیس کمیسیون اشتغال و کارآفرینی جوانان استان البرز است.

 

______________________________


 

 

پیام دکتر علیرضا کریمی پژوهشگر و مدرس البرزی هنر اسلامی درباره مطالب تینال تپه

سلام علیکم وقت خوش. مطلب مربوط به تینال تپه را در کانال البرزپژوهی خواندم. هم خوشحال شدم بابت پیگیری مجدانه شما و دوستان شما؛ هم غصه خوردم از انتصاب های نابخردانه و سو مدیریت ها در میراث فرهنگی البرز. امیدوارم هویت این منطقه (استان البرز) در آینده برای اهالی آن و نیز دولتمردان بیشتر هویدا شود. ارادتمند.

20 فروردین 1399

- به نقل از: کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology 

______________________________

ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 1 

ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز -3

 


نوشته شده در  جمعه 99/1/22ساعت  10:17 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 


 

ویراژ نادانی بر میراث ساسانی در استان البرز 

تصویر فوق ویراژ موتورسواران جوان بر فراز محوطه باستانی تینال تپه واقع در شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز را نشان می دهد. محوطه ای ارزشمند که با شماره 1378 در سال 1356 خورشیدی در فهرست آثار ملّی ایران ثبت شده و معماری و سفال های به دست آمده از آن متعلق به دوره ساسانیان است. این را باستان‌شناسان در سال  1388پس از یک دوره کاوش آشکار کردند. همچنین در سال 1390 دکتر محمدرضا حدادیان با انتشار کتاب «گاهنگاری نسبی دشت نظرآباد در دوره ساسانی» این محوطه را بیشتر و بهتر به جامعه علمی معرفی کرد. حال با عدم نظارت و بی برنامگی مسئول فعلی نمایندگی میراث فرهنگی در شهرستان نظرآباد، گروهی از جوانان ناآگاه براساس عادتی غلط در طول سال، اینگونه بر فراز تاریخ و هویت خود ویراژ جاهلانه می‌دهند و متاسفانه بقایای این اثر هم را پریشان می کنند. به نظرم مقصر اصلی، مسئول میراث فرهنگی است سپس این جوانان ناآگاه که شوربختانه با میراث غنی خود بیگانه شده اند؛ جوانانی که کتاب نمی خوانند و تاریخ نمی دانند. البته هیچ نظارت و تابلوی هشدار دهنده ای در این محوطه ساسانی وجود ندارد...

حسین عسکری - هفدهم فروردین 1399

_________________________________

 

 

در تابستان 1388 ده نفر از باستان شناسان به سرپرستی «دکتر مرتضی حصاری» موفق به کشف آثار ساسانی در «تینال تپه» واقع در جنوب شهر نظرآباد از توابع استان البرز شدند.


 

کتابی درباره محوطه باستانی تینال تپه در شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز

 چکیده کتاب

_________________________________

 

امروز مهدی صفری مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی نظرآباد با هدف مطالبه گری جنبش دانشجویی به نفع مردم، با بنده تماس گرفتند و پیشنهاد دادند که درباره وضعیت نابهنجار میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز به ویژه تخریب های اخیر مسجد قاجاری نجم آباد و محوطه ساسانی تینال تپه، گفتگوی انتقادی با مهدی کاظمی مسئول نمایندگی میراث فرهنگی در شهرستان نظرآباد داشته باشم. چون به شفافیت، تنویر افکار عمومی و گسترش فرهنگ نقد، اعتقاد قلبی و عملی دارم؛ بدون هیچ پیش شرطی، پیشنهاد ایشان را پذیرفتم. البته قرار شد به جهت اثرگذاری و روشنگری، این گفتگو در حضور خبرنگاران و کارشناسان بی طرف حوزه میراث فرهنگی و در محیط دانشگاه انجام شود. چون میراث فرهنگی و گردشگری کلید طلایی توسعه شهرستان کهن نظرآباد است، این گفت گوهای انتقادی هم مهم و قابل توجه است. امیدوارم گفتگوی روشمند و سازنده ای داشته باشیم.

حسین عسکری - هجدهم فروردین 1399


  یادداشت هایی درباره تخریب مسجد قدیمی نجم آباد در استان البرز

_________________________________ 

 

پاک کردن صورت مسئله در تینال تپه

برخی مسئولان از «مدیریت» و «ریاست» فقط فرافکنی و پاک کردن صورت مسئله را یاد گرفته اند. عادت غلط «ویراژ موتورسوران» در طول سال در محوطه ساسانی تینال تپه شهرستان نظرآباد، اظهر من الشمس است. هیچ تابلو و نشانه ای هم در هیچ مقطع زمانی از سوی میراث فرهنگی در این محوطه نصب نشده است. همچنین به جهت عدم نظارت، برخی نقاط این تپه از سوی سودجویان حفاری شده است. حال متاسفانه مهدی کاظمی مسئول نمایندگی میراث فرهنگی در نظرآباد در گفتگویی با وب سایت تیتر 1 همه اینها را تکذیب کرده و آن را با «توهم توطئه» به بیماری کرونا وصل کرده است! آقای مسئول ناکارآمد! با پاک کردن صورت مسئله، مسئله حل نخواهد شد. البته بنده تصاویری از دیگر تخریب های وسیع میراث فرهنگی در شهرستان مظلوم نظرآباد دارم که در روزهای آینده، آنها را منتشر خواهم کرد. در ضمن هنوز سقف مسجد قاجاری روستای نجم آباد سوراخ است. بارش های این روزهای کرونایی، وارد محوطه مقدس آن می شود و آوار ریزش سقف تخلیه نشده است. اگر میراث دوره اسلامی و پیش از اسلام برای شما مهم نیست پس چه چیزی مهم است.

حسین عسکری - نوزدهم فروردین 1399

_________________________________

 

 

هیچ نشانی از مدیریت کارآمد، پاسخگو و تخصصی دیده نمی شود

[بیانیه موسسه مردم نهاد حامیان محوطه باستانی ازبکی درباره عملکرد دفتر نمایندگی میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد]

مسئولان در جمهوری اسلامی بر کرسی ریاست و مدیریت نشسته اند تا امور را حل و به مردم خدمت کنند نه اینکه بر صندلی ریاست تکیه زده و خود را مصون از اشتباه و خطا پنداشته و برای مردم و منافع عمومی حقی قائل نشوند. ضمنا هر مجموعه ای وظایف مشخص و ذاتی خود را دارد که در در حوزه اختیارات و وظایف آن مجموعه مشخص شده است. متاسفانه در دفتر میراث فرهنگی نظرآباد هیچ نشانی از مدیریت کارآمد، پاسخگو و تخصصی دیده نمی شود. مسئولی که به جای پاسخگویی و عمل کردن به وظایف ذاتی خود در حال فرافکنی و پاک کردن صورت مساله است. مگر توسعه گردشگری، حفاظت از میراث موجود و معرفی و تشکیل پرونده های جدید برای ثبت آثار و همچنین ارتقای دفتر نمایندگی میراث به سطح اداره از وظایف مسئول دفتر میراث فرهنگی نظرآباد نیست؟ پس چه شده است که به جای پاسخ دادن به مطالبه اهالی علم و فرهنگ، راه دیگری در پیش گرفته است. بهتر است این مسئول به مستندات موجود از فعالیت های خود به پاسخگویی پرداخته و اذهان عمومی را روشن نماید و از عملکرد خویش دفاع کند. باید یادآور شد که شهرستان نظرآباد دارای تاریخ کهن می باشد و زیبنده آن نیست که آثار تاریخی و باستانی آن مورد تخریب قرار گیرند و مسئولان شهرستان در سکوت بمانند. جامعه مدنی و فعالان حوزه فرهنگ در شهرستان نظرآباد تا آخرین نفس پیگیر و مدافع منافع عمومی و حفظ آثار فرهنگی در شهرستان خواهند بود و به مطالبه گری خود ادامه خواهند داد.

موسسه مردم نهاد حامیان محوطه باستانی ازبکی

19 فروردین 1399

_________________________________

 

آفتاب آمد دلیل آفتاب در تینال تپه!

تصویر فوق را مهدی کاظمی مسئول دفتر نمایندگی میراث فرهنگی نظرآباد در هجدهم فروردین 1399 از محوطه ساسانی تینال تپه تهیه کرده است. در این فیلم، زخم های موتورسواران همچنان بر تن رنجور این تپه باستانی دیده می شود. همانگونه که نوشتم عادت غلط ویراژ موتور سواران بر فراز این اثر ملی، در طول سال جاری است. هیچ گونه حصار، تابلو و نشانه ای هم در این محوطه وجود ندارد؛ اگر بود در فیلم نمایش داده می شد. بحث سر تاریخ فیلم ها و رویش سبزه ها نیست. بحث بر سر ناکارآمدی و عدم نظارت است. بحث اصلی این است، تینال تپه که در سال 1356 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده، در سال های اخیر بر اثر بی تدبیری و غفلت رها شده تا پیست موتورسواری گروهی از جوانان ایرانی و افغان شود. کدام ملت با هویت، فرهنگ و میراث خود این گونه برخورد می کند؟ لطفا فرافکنی نکنید و از پاسخ به پرسش اصلی طفره نروید...

حسین عسکری - نوزدهم فروردین 1399

 _________________________________

 

نگاه حقوقی به سلب مسئولیت میراث فرهنگی نسبت به نگهداری و مرمت آثار ملّی در شهرستان نظرآباد

علیرضا خرمن بیز

(فعال اجتماعی و کارشناس علوم قضایی)

[توضیح: مهدی کاظمی مسئول دفتر نمایندگی میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد در گفتگوهای انتقادی شفاهی با فعالان فرهنگی ضمن سلب مسئولیت از خود نسبت به نگهداری و مرمت مسجد قاجاری نجم آباد و دیگر آثار ملّی در شهرستان می گوید: «نگهداری و مرمت آنها را به دهیاری ها و شورای اسلامی روستاهای متبوع واگذار کرده ایم.» در یادداشت زیر آقای علیرضا خرمن بیز این ادعا را مورد بررسی حقوقی قرار داده است.]

* * *

میراث فرهنگی در هر کشور در واقع یکی از مهمترین مولفه های هویت، خلاقیت و خودباوری ملّی است که از طریق آن می توان آداب و رسوم، سیر تکاملی اقتصادی و اجتماعی و رشد کلی یک کشور را از جوانب مختلفی در طول تاریخ مورد تحلیل و بررسی قرار داد. حفظ آثار فرهنگی به دلیل علمی در جهت حفظ تاریخ یک کشور و به دلیل اقتصادی در صنعت جذب توریسم، ضروری است و همیشه در تمامی کشورها، قوانینی برای حفظ و نگهداری از این آثار مهم و جلوگیری از تاراج و سرقت و یا نابودی آنها وضع و اجرا می شود. در ایران نیز حفاظت از این آثار امری ضروری بوده و در این راستا وضع قوانین، برنامه ریزی متناسب و حرکت صحیح برای ساختن حال و آینده‌ای متکی بر تجارب تاریخی ضرورتی اجتناب ناپذیر تلقی می‌گردد. بررسی تجارب تاریخی کشور، در امر سازماندهی فعالیت‌های مربوط به میراث فرهنگی در قالب تشکیلات اداری و قوانین ناظر به وجوه گوناگون فعالیت‌های مربوط به آن، می‌تواند در تبیین وظایف متقابل دولت و مردم در قبال این «ودیعه ملّی» و همچنین اصلاح رو‌ش‌ها و قوانین موثر واقع شود. در نتایج بررسی قوانین مربوط به جرایم علیه آثار تاریخی - فرهنگی، مشاهده می گردد؛ قانونگذار با وضع مجازات های سنگین، نظر به تشدید کیفر مرتکبین این جرایم را داشته تا هرچه بیشتر در جهت حمایت کیفری از این آثار و اموال گام بردارد. اصلاح قوانین مربوط و ایجاد جرایم جدید، نشان از عزم و همت مقنن جهت حمایت و جلوگیری از انهدام میراث فرهنگی می باشد. حال با توجه توضیحات فوق و آسیب دیدگی برخی از بناهای تاریخی شهرستان نظرآباد؛ مِسئول دفتر نمایندگی میراث فرهنگی از ادای توضیحات در این باب شانه خالی کرده و پاسخگویی ندارد؛ علی هذا چند سوال پیرامون این موضوع به ذهن می آید که قابلیت طرح دارد؟ با توجه به قانون راجع به حفظ آثار ملّی مصوب 12/08/1309 کلیه آثار و ابینه تاریخی تحت حفاظت و نظارت دولت می باشد، حالیه حتی اگر سازمان میراث فرهنگی بناهای تاریخی را به بخش خصوصی واگذار و یا به صورت انجمنی و هیئت امنایی اداره نماید وظیفه نظارت کماکان بر دوش این نهاد دولتی به صورت قانونی گمارده شده است. قانونگذار در فصل نهم از کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی مواد 558 تا 569 را به این موضوع اختصاص داده است، حال اگر این تخریب در اثر اهمال هر یک از بخش های خصوصی صورت گرفته باشد که ناشی از ترک فعل آن واحد در بحث سرکشی و حفاظت پیشگیرانه در جهت عدم تخریب می باشد توانایی طرح دعوی علیه آن ها و پیگرد قانونی آن بخش را به سازمان میراث فرهنگی می دهد که تا کنون هیچ گونه عمل این چنینی نیز صورت نگرفته است. علی ایحال با توجه به اینکه بنای مذهبی مسجد نجم آباد و بنای تاریخی تینال تپه که این روزها مکانی برای تفریح موتورسواران گردیده است دچار تخریب و تضرر روزافزون می شود این انتظار می رود که با ورود اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان البرز در جهت حفظ و جلوگیری از زیان بیش از حد به این دو اثر باستانی شهرستان نظرآباد جلوگیری به عمل آید. در آخر نیز انتظار می رود دستگاه قضایی با ورود به این مسئله با خاطیان و کسانی که موجبات تضرر به این اموال عمومی را فراهم آورده اند مثل همیشه برخورد قاطع و قانونی را انجام دهد.

_________________________________

 

نامه سرگشاده رییس بنیاد تاریخ و میراث فرهنگی البرز به معاون وزیر میراث فرهنگی درباره وضعیت پیش آمده در تینال تپه نظرآباد

بنیاد تاریخ و میراث فرهنگی البرز با توجه به رسالت تاریخی خود نامه ای را روز سه شنبه 19 فروردین 1399 به معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی صنایع دستتی و گردشگری و مجمع نمایندگان استان البرز در خصوص رفتار سخیف جمعی ناآگاه مبنی بر موتورسواری در محوطه مهم صدر الاشاره و عدم برخورد جدی با خاطیان تقدیم نموده است که با توجه به اهمیت موضوع در فضای مجازی نیز منتشر می شود به گزارش انجمن نیوز در متن این نامه آمده است:

بنام فکرت جان

جناب آقای دکتر طالبیان

معاون محترم وزیر میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری

با سلام و احترام همانگونه که می دانید بناهای تاریخی در هر منطقه ای راوی اصالت و هویت فرهنگی مردم آن منطقه است و به لحاظ ارائه پیشینه اجتماعی، کسب تجربه، بررسی ویژگی اقوام، طبیعت و خیلی موارد دیگر برای الگوسازی رفتار افراد، جذب گردشگر، ورود ارز به کشور، سرمایه گذاری اقتصادی و توسعه پایدار حائز اهمیت فراوان می باشد خصوصا در شرایط خاص کشورمان ایران که رهبری فرزانه اوضاع اقتصادی اش را اقتصاد مقاومتی نام نهاده اند. آثار تاریخی در نظرآباد به ‌دلیل عجین شدن با شرایط اقلیمی و نوع معماری متعلق به هزاران سال پیش محققان و گردشگران بیشتری را به خود جذب نموده می تواند اقتصاد منطقه ای را بهبود بخشد و در این میان محوطه تینال تپه به لحاظ داشتن آثاری از دوره ساسانیان واحد ارزش در سطح آثار تاریخی کشور است. محوطه ای درخور توجه که سالها بی‌مهری اشخاص حقیقی و حقوقی خصوصا در چند سال اخیر آسیب جدی و نابخشودنی به آن وارد آورده است و عدم مدیریت بهینه ولو نصب تابلو حفاظت روی پیکره بی جان این میراث ساسانی حالتی را در ذهن متبادر ساخته است که گویا آثار فاخر باستانی درنظرگاه و برنامه ریزی اداری مدیران میراث استان مورد نوحه نیست و این در حالی است که دشت نظرآباد پتانسیل فوق العاده ای در جذب گردشگر از طریق بناهای تاریخی و محوطه های باستانی دارد. حالتی که در محوطه بی نظیر ازیکی دیده ایم و زخم بی برنامگی و بعضا برنامه های تب گونه و هیجانی پیکره آثار را آشفته تر ساخته است و هنوز هم می سازد و به سوی نابودی پیش می برد.

جناب آقای دکتر طالبیان

 ما و همه علاقمندان ایران سرفراز اسلامی شرایط کنونی کشور را می دانیم و درک می کنیم اما آنچه که نمی دانیم و آنچه که برای همه ما اهمیت دارد این است که شرایط کنونی مسئولینت مهم حفاظت از آثار و محوطه های باستانی را نباید در محاق قرار دهد و اعتقاد راسخ داریم اگر تعهد و تخصص در کنار عشق به مواریث ملموس و ناملموس این کشور قرار گیرد، شرایط بهتر خواهد شد. شما و همکاران فرهیخته وزارتخانه خوب می دانید که استان البرز علی رغم جدید التأسیس بودن از نظر محوطه های باستانی متعلق به هزاران سال پیش گرانسنگ بوده و برخی از آنها به تنهایی نماد تمدن بشری محسوب می شوند و حال جای سئوال دارد و آن این که چرا با برنامه ریزی درست و رفتار عقلایی چنین کاری انجام نمی گیرد ! آیا درست است که آثار و ابنیه تاریخی ارزشمند ما به طرز سخره آوری رها شود؟! آیا این رفتار با منویات رهبری فرزانه و سیاست های فرهنگی اقتصادی دولت سنخیتی دارد؟! موتورسواری روی یک محوطه مهم آیا حفاظت از آثار تاریخی است؟! آیا سکوت اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان در این خصوص و همچنین عدم نصب تابلو فهرست آثار ملی پسندیده است؟! آنهم در شرایطی که چنین رفتار زننده ای برای بارها تکرار شده است و هر بار که مطلبی درج می شود و تذکری داده می شود با عکس العمل های نامتعارف روبرو می‌شود! و آیا و خیلی پرسش های دیگر که پاسخ درست و عملی به آنها قطعا وضعیت بغرنج این استان و محوطه های باستانی آن را از بن بست کنونی خارج خواهد نمود. بی شک وضع حالیه کشور برای همگان قابل درک است اما آنچه که قابل درک نیست نوع برخورد با وضعیت اماکن مهم استان و همچنین عدم پاسخ متولیان امر به نقدهای فعالان مدنی می باشد. لذا ما به عنوان عضوی از جامعه فرهنگی کشور مجدانه از شما خواستاریم به عنوان صدای مردم شریف استان البرز، ضمن دستور رسیدگی عاجل به بررسی شرایط بحرانی این محوطه ارزشمند تاریخی که از مواریث ماندگار کشور نیز به شمار می رود شرایطی فراهم آورید تا از تمامی ظرفیت های قانونی برای حفاظت از محوطه های باستانی بهره گرفته شود.

سیامک صحافی

رئیس بنیاد تاریخ و میراث فرهنگی البرز

- به نقل از: کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

_________________________________

دیگر مطالب مرتبط:

یادداشت اسماعیل آل احمد (نویسنده و البرزپژوه) در این باره 

 نامه تصویری به مدیرکل میراث فرهنگی استان البرز    

_________________________________

 

برگی از تاریخ میراث فرهنگی در استان البرز

خبر انتصاب مسئول دفتر نمایندگی میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد

 


نوشته شده در  یکشنبه 99/1/17ساعت  6:46 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

امروز آقای شهرام نجم آبادی این تصویر عجیب را برایم فرستاد. در صفحه معرفی شادروان دکتر محمود نجم آبادی (پدر تاریخ پزشکی ایران)، تصویر و مقاله بنده آمده است! به نظر می رسد ناخبرنگار این صفحه اینترنتی به سایت روزنامه اطلاعات رجوع و مقاله بنده درباره دکتر نجم آبادی را بدون ذکر نام نویسنده، کپی کرده و گمان برده تصویر دکتر نجم آبادی را هم پیدا کرده است. این یک اشتباه متداول نیست بلکه هشداری بر گسترش پدیده نامبارک «ناخبرنگاران بی سواد و سودجو» در عرصه رسانه ای پژوهش، فرهنگ و تاریخ است. و اما ویژگی های این خبرنگاران بدلی: 1. انتحال (سرقت ادبی) برایشان قبیح نیست؛ 2. خودشیفته هستند؛ 3. کتاب نمی خوانند و فرق سال شمسی و قمری را هم نمی دانند؛ 4. از کپی - پِست مطالب دیگران ارتزاق می کنند؛ 5. به شدت سیاست زده و گوشی برای شنیدن ندارند و... از نهادهای متولی انتظار می رود برای مهار رشد این پدیده نامبارک، فکری کنند. البته بنده همچنان ارادتمند خبرنگاران باسواد این عرصه هستم؛ خبرنگارانی که خود پژوهشگران قابل احترامی هستند.

حسین عسکری - شانزدهم فروردین 1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology   

 

شادروان دکتر محمود نجم آبادی

 

مقاله فوق



نوشته شده در  یکشنبه 99/1/17ساعت  6:30 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

اندیشمندی که «نصاب الصبیان» را به انگلیسی، روسی و فرانسه ترجمه کرد

13 فروردین سالروز درگذشت فقیه الملک است. اندیشمندی که به چند زبان مسلط بود و کتاب مشهور «نصاب الصبیان» را به انگلیسی، روسی، فرانسه و ترکی ترجمه کرد.به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در حوالی خیابان ایران (عین الدوله / سقاباشی سابق) در محله قدیمی دولت واقع در شهر تهران، کوچه‌ای معروف به ‌نام «فقیه الملک» وجود دارد که کمتر کسی سرگذشت صاحب نام این کوچه را می‌داند. به مناسبت 13 فروردین، شصت و هشتمین سالگشت درگذشت شیخ عباسعلی سحبان مشهور به فقیه الملک، حسین عسکری نویسنده کتاب در دست انتشار «روستازادگان دانشمند» نگاهی انداخته است به زندگی، زمانه و آثار این مدرس روشندل ادبیات و علوم اسلامی در روزگار قاجار و پهلوی که به «فاضل اعمی» و «فاضل سحبان» نیز معروف است.

عسکری نویسنده هفت عنوان کتاب است با عناوین «کتابشناسی ساوجبلاغ»، «نقد دل»، «بیداری دشت کهن»، «علمای مجاهد استان البرز»، «دشتی به وسعت تاریخ»، «کهن دشت» و «روستای ایستا». او همچنین نویسنده حدود صد مدخل در دایره المعارف تشیع است. همانطور که اشاره شد عسکری کتاب «روستازادگان دانشمند» را نیز در دست انتشار دارد که معرفی 82 نفر از بزرگان و نام آوران روستای نجم آباد است. عسکری همچنین یکی از معدود پژوهشگرانی است که به صورت تخصصی روزی زندگی و اندیشه شیخ هادی نجم آبادی کار کرده است. یادداشت او را در ادامه بخوانید:

«شیخ عباسعلی سحبان (1258 - 1331ش) مشهور به فقیه الملک، فاضل اعمی و فاضل سحبان، مدرس روشندل ادبیات و علوم اسلامی در روزگار قاجار و پهلوی است. او فرزندِ میرزا محمد منشی ساوجبلاغی مشهور به رییس (درگذشت 1306ق) نخستین منشی دیوان رسایل خاصه قاجار و برادرِ میرزا تقی ساوجبلاغی معروف به دبیر اعلم (درگذشت 1308ش) شاعر و نویسنده معاصر است. نام خانوادگی او تا چندین سال برگرفته از نام جدش، «میرزا عبدالکریم ساوجبلاغی» بود که در سال 1314ش به «سحبان» تغییر یافت. یکی از دو همسرِ فقیه الملک، خانماه (مریم) نجم آبادی فرزند آقا شیخ علی نجم آبادی (درگذشت 1288ق) است. او در برخی اسناد سجلی برجای مانده از اواخر قاجار، خود را آذربایجانی و اهل روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز معرفی کرده است. گرچه به هنگام تولد از بینایی محروم بود اما با تربیت و آموزش پدر و برادر و برادرزاده‌اش (میرزا عزیز الله ساوجبلاغی) در خردسالی قرآن کریم را حفظ کرد. پس از آن به فراگیری دروس ادبیات عرب، منطق و زبان‌های عربی، انگلیسی، روسی، فرانسه و ترکی پرداخت. در نوجوانی به مدرسه عالی سپهسالار (شهید مطهری کنونی) و مدرسه کاظمیه رفت و در شهر تهران نزد میرزا محمد حسن آشتیانی (درگذشت 1319ق)، سید علی اکبر مجتهد تفرشی (درگذشت 1322ق)، آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی (درگذشت 1320ق)، شیخ عبدالنبی نوری (درگذشت 1303ش) و میرزا محمد طاهر تنکابنی (درگذشت 1320ش) شاگردی کرد. او ضمن تدریس در دربار قاجار، در مدارس جدید راه اندازی شده به وسیله میرزا حسن رشدیه تبریزی (درگذشت 1323ش)، مدرسه مخدرات تأسیس شده به وسیله دره المعالی (درگذشت 1303ش) و دارالمعلّمات تهران هم به تدریس پرداخت. دبیر اعلم درباره برادرِ فاضلش چنین سروده است:

فاضل باوفا سلام علیک

ای تو بحر صفا سلام علیک

دوری آن جناب بر بنده

آنچنان شد که من نیَم زنده

تو به فضل و کمال چون جانی

هرچه شایسته شد مرا آنی

بُد به ساوجبلاغ فخر از تو

با صفای ضمیر و رأی نکو

حافظی بر کلام خالق من

مدح تو باشد فزون ز سخن

آفرین باد به ذهن وقادت

که برادر تصدقت بادت

دل و جان برادرت به فدا

یادگاری هم از پدر تو مرا

گر همی جان کنم ترا قربان

خجلم بنده از حقارت آن

برگردان منظوم کتاب «قواعد الاحکام» نوشته علامه حلّی و برگردان کتاب «نصاب الصبیان» به زبان‌های انگلیسی، روسی، فرانسه و ترکی از آثار مکتوب فقیه الملک است. در ماه رمضان 1313ق مظفرالدین شاه (درگذشت 1324ق) پنجمین پادشاه قاجار پس از تأیید گروهی از علما، طی فرمانی او را به تولیت بقعه امامزاده ابوالحسن واقع در روستای مسکین آباد از توابع شهرستان نظرآباد منصوب کرد. در یکی از اسناد متعلق به خاندان سحبان، این تولیت از سوی شیخ رضا قلی سنگلجی مشهور به شریعت سنگلجی (درگذشت 1322ش) و آیت الله سید محمدکاظم عصار تهرانی (درگذشت 1353ش) هم تأییده شده است. در همین راستا، سندی 36 برگی متعلق به سال 1312ش وجود دارد که حاکی از دعوای حقوقی فقیه الملک یا میر سید محمد امامزاده (امامی) امام جمعه وقت تهران درباره تولیت بقعه امامزاده ابوالحسن و قنات موقوفه روستای مسکین آباد است. فقیه الملک در 13 فروردین 1331 در شهر تهران درگذشت و پیکرش در صحن امامزاده عبدالله تهران (مقبره مشیری‌ها) به خاک سپرده شد. یکی از روزنامه‌های آن روزگار به نام «ستاره» در شماره 24 فروردین 1331، خبر درگذشت او را با تیتر «یک ضایعه اسفناک» به آگاهی خوانندگانش رساند. امروزه نوادگان فقیه الملک با نام خانوادگی «سحبان» شناخته می‌شوند. عبدالرضا سحبان مشهور به رضا سحبان (درگذشت 1356ش) معلّم، شاعر و موسیقدانِ روشندل، نوه او است. استاد غلامرضا دبیران (درگذشت 1365ش) شاعر و نویسنده معاصر درباره شیخ عباسعلی سحبان چنین سروده است:

کیست آن کو در عیان از دیده نابیناستی

لیک او را در نهان چشمان بس زیباستی

گر ندیده شمس اندر سینه اش شمسی بزرگ

ور ندیده بحر صدرش علم را دریاستی

شمسی اندر سینه دارد شمس گردون مات او

حبّذا بر سینه ای کان شمس را مأواستی

چشم بگشا تا ببینی شمس اندر صدر او

گر نبیند شمس چشمت کی قصور از ماستی

مخزن اسرار حق و حافظ قرآن بود

به به از آن کو به احکام خدا داناستی

گاه نطق و خطبه اش ریزد گهرها از دهان

کیست سحبان در فصاحت شخص بی همتاستی

هر که را نبود چنین توفیق حق باید دهد

این بزرگی در خور آن فاضل اعماستی

بر «دبیران» فرض باشد مدح او گفتن به جان

چون فقیه الملک او را مهتر و والاستی»


 مطلب فوق در وب سایت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)


کوچه فقیه الملک در خیابان ایران شهر تهران

عکس از: عطاالله سحبان

انتشار شعر سانسور شده استاد رضا سحبان پس از پنجاه سال


دریافت مطلب فوق با کد QR 




نوشته شده در  چهارشنبه 99/1/13ساعت  4:22 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

عکس فوق متعلق به سال 1358 و محل آن شهر یزد است. نفر دوم از راست آیت الله شهید صدوقی امام جمعه یزد و نفر چهارم شادروان استاد غلامرضا دبیران (درگذشت 1365ش) استاندار یزد است. نخستین استاندار یزد پس از پیروزی انقلاب و فرماندار کل یزد در سال های پیش از آن، اصالت البرزی دارد. ایشان از نوادگان میرزا عبدالکریم نجم آبادی ساوجبلاغی (دارنده درجه اول خدمتگزاری در حکومت فتحعلی شاه قاجار) به شمار می رود. درباره آثار و فعالیت های علمی، فرهنگی و اجتماعی استاد دبیران، مقاله ای را در روزنامه اطلاعات نوشتم که می تواند در این باره مفید باشد. چند سال پیش یزدی ها، شادروان دبیران را شهروند یزد معرفی کردند و بر همین اساس آثار چاپی و دست نویس ایشان به کتابخانه وزیری منتقل شد. همچنان در یزد دانش، درایت و ایمانش زبانزد است. می گویند شهید صدوقی در نماز جماعت به او اقتدا می کرد. همه اینها را نوشتم تا به متولیان فرهنگی استان البرز بگویم برای معرفی و پاسداشت استاد دبیران و دیگر نام آوران البرز چه کرده اند؟ در این باره، یزدی ها را باید تحسین کرد و از آنها الگو گرفت...

حسین عسکری - نهم فروردین 1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 درباره استاد غلامرضا دبیران



نوشته شده در  شنبه 99/1/9ساعت  12:48 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]