غروب 29 مهر 1395 دکتر محمّدعلی نجم آبادی (متولّی مقبره آیت الله شیخ هادی نجم آبادی) تلفنی تماس گرفت و خبر داد که متاسفانه پروفسور سیف الدین نجم آبادی استاد زبان شناسی و ایران پژوه نامدار البرزی، شامگاه پنج شنبه 22 مهر 1395 (روز پس از عاشورا) در 94 سالگی در شهر هیدلبرگ آلمان درگذشته است.
پروفسور نجم آبادی نوه پسری آیت الله حاج شیخ هادی نجمآبادی روحانی نواندیش، آزادی خواه و قرآن پژوه عقلگرای روزگار قاجار است. آشنایی من با این استاد فرهیخته، برمیگردد به روند تحقیقاتم درباره خاندانهای علمی و فرهنگی که از منطقه تاریخی ساوجبلاغ واقع در استان البرز برخاستهاند. نجمآباد، مهد «روستازادگانِ دانشمند» است. سرسلسله خاندان علمی نجمآبادی، آهنگری سادهدل به نام استاد باقر است که در سالهای آغازین حکومت قاجار، در روستای نجمآباد از توابع شهرستان نظرآباد به آهنگری مشغول بود. آخوند ملاابراهیم سنگلجی نجمآبادی از مدرّسان حکمت صدرایی و آیتالله حاج ملامهدی نجمآبادی تهرانی پدر حاج شیخ هادی و از مجتهدان دوره قاجار، فرزندان او هستند. ادامه مطلب...
پژوهشگر فرهنگ و تاریخ البرز:
حاسب کرجی؛ مهندس گمنام البرزی در هزار سال پیش
تاریخ انتشار: یکشنبه 25 مهر 1395 ساعت 10:03کد مطلب: 9822
ابوبکر محمّد بن حسین (یا حسن) کرجی مشهور به حاسب کرجی (درگذشت بین سال های 410 و 420 قمری) ریاضی دان و آب شناس ایرانی هم دوره ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و بوعلی سینا بوده است اما کسی وی را به اندازه این سه تن نمی شناسد. وی منسوب به کرج (مرکز استان البرز) است.
به گزارش شبکه خبر دانشجویان البرز (اسنا)، دکتر حسین عسکری پژوهشگر فرهنگ و تاریخ البرز در گفتگو با اسنا اظهار داشت: ابوبکر محمّد بن حسین (یا حسن) کرجی مشهور به حاسب کرجی (درگذشت بین سال های 410 و 420قمری) ریاضی دان و آب شناس ایرانی هم دوره ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و بوعلی سینا بوده است اما کسی وی را به اندازه این سه تن نمی شناسد. وی منسوب به کرج (مرکز استان البرز) است.
دستاوردهای علمی وی تا چندی پیش ناشناخته بود تا اینکه در سال 1853میلادی، وپکه (مستشرق آلمانی) بخشی از کتاب «الفخری» وی را به زبان فرانسه و همراه با تحلیلی منتشر ساخت. وپکه در کتاب خود ثابت کرد که بخش عظیمی از کارهای «لئوناردو فیبوناتچی» ریاضی دان ایتالیایی در قرن سیزدهم میلادی، از ریاضی دانهای مسلمان به ویژه حاسب کرجی اخذ شده است.
کرجی در علم حساب و جبر دارای تحقیقات و نوشته های مهمی است. وی در پایه گذاری اصولی در جبر، ریشه یابی اعداد و حل معادلات نقش مهمی را در تاریخ علم ایران و جهان داراست. در زمینه علوم کاربردی و مهندسی نیز کرجی صاحب نظریات نو و نوشته های ارزنده ای می باشد. از جمله اینکه به دلیل هشدار وی نسبت به تبخیر شدید آب از سطح روباز سدها، ساخت آن در ایران آن روزگار متوقف شد. حاسب کرجی بر آن بود که آب بهتر است از زیر زمین هدایت شود تا تبخیر نشود و سالم تر بماند. او قنات ها را بهترین شیوه تامین آب می دانست و آن را توصیه کرده است.
حاسب کرجی 600 سال قبل از کپلر، کوپرنیک و گالیله با صراحت و روشنی در کتابش گفته زمین به دور خود می چرخد. او درباره کروی بودن زمین گفته بود: «زمین با همه کوه ها، دشت ها و پستی ها و بلندی هایش کروی شکل است.خدا آن را مرکز عالم قرار داده است که تا ابد با حرکت دایمی گِرد این مرکز می چرخد». کرجی در همین کتابش به کشش عمومی زمین نیز 600 سال پیش از نیوتن اشاره کرده است. یونسکو با ارایه مستندات ناگزیر شد نامش را در کنار گالیله بنویسد چون کتاب «استخراج آب های پنهان» در قرن چهارم هجری و هزار سال قبل نوشته شده است.
در این کتاب به صراحت گفته شده برای ایران زمین با این اقلیم، بهترین روش استخراج آب های پنهان و قنات است. در این کتاب با علم مثلثات در آن زمان می توان گفت که در زیر زمین کانال قنات به کدام سمت و با چه زاویه ای حرکت می کند. وجود نام این دانشمند به مدت دو دهه در «دایره المعارف علوم نیویورک» نشان از شهرت جهانی این مرد بزرگ دارد که متاسفانه در کشور ما ناشناخته مانده است. البته از مدفن وی هم اطلاعی در دست نیست.
یادداشت فوق در وب سایت شبکه خبر دانشجویان البرز (اسنا)
فلسفه و تعزیه: یادی از دکتر عنایت الله شهیدی
دکتر عنایت الله شهیدی (م 1382ش) استاد فلسفه دانشگاه تهران و تعزیه پژوه نامدار که نخستین پژوهش علمی درباره شبیه خوانی در ایران را انجام داده است. در سال 1304ش در روستای بَرغان از توابع شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز در میان جذبه های پرشکوه شعر و شور و عشق شبیه خوانان صادق آن روستا و در خاندان علمی شهید ثالث (از فقیهان نام آشنای قرن سیزدهم هجری قمری) زاده شد.
تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود گذراند و در سال 1318ش برای ادامه تحصیل به کرج و سپس تهران رفت. در سال 1324ش به خدمت سربازی اعزام شد و پس از آن ادامه تحصیل داد. او موفّق به دریافت کارشناسی ارشد در رشته علوم اجتماعی و درجه دکتری در فلسفه و کلام اسلامی شد. سیّد محمّدکاظم عصار (م 1353ش) و حسین علی راشد (م 1359ش) از استادان او در زمینه معقول و منقول بودند. حدود بیست سال در دبیرستان ها و مدارس عالی تهران و دانشگاه تدریس کرد و چندین سال کارمند و کارشناس کتابخانه ملّی بود. همکاری با وزارت فرهنگ و هنر، مرکز مردم شناسی وزارت علوم و گروه تحقیق هنرهای سنّتی سازمان رادیو و تلویزیون ایران از دیگر فعالیّت های علمی و فرهنگی او است.
از دهه چهل به جهت علاقه فراوان به تعزیه و همچنین توصیه پروفسور پیتر چلکووسکی (Peter chelkowski) ایران شناس و استاد فلسفه شرق و مطالعات اسلامی در دانشگاه های آمریکا به این وادی کشانده شد و مطالعات دامنه داری را درباره نسخه های تعزیه و نیز شیوه ها و مکاتب مختلف تعزیه خوانی آغاز کرد.مدّتی استاد فلسفه دانشگاه تهران بود اما از دهه چهل وارد پژوهش های تعزیه و نمایش های مذهبی شد. دکتر شهیدی در این باره می گوید: «قبل از انقلاب در شیراز همایشی درباره تعزیه برگزار شد که عده زیادی از فرهنگ شناسان ایرانی و غیر ایرانی در آن حاضر شدند و به ارایه مقاله و سخنرانی پرداختند. بنده نیز گرچه اهل نمایش نبودم اما اطلاعات و مشاهدات گسترده درباره تعزیه داشتم. در همان همایش علاوه بر آقای چلکوفسکی (از تعزیه شناسان برجسته غرب) دوستانی چون دکتر جلال ستّاری و دیگران پیشنهاد کردند که این مواردی که در سینه و خاطرتان ثبت شده، اگر از بین برود حیف است. در حالی که نوشته ها و مطالب درباره فلان مسئله فلسفی بسیار است و هر زمان می توان به سراغ آنها رفت». ادامه مطلب...
کارخانه ای در البرز که برگی از تاریخ معاصر ایران است
«شرکت ریسندگی و بافندگی فخرایران» یا «کارخانه نمازی» در سال 1333 خورشیدی به همت حاج محمد نمازی (زاده 1275 در شیراز، درگذشت 1351 در شیراز) در شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز تاسیس شد و در سال 1335 با حضور دکتر علی امینی به بهره برداری رسید. کیفیت پارچه های تولیدی آن به حدی بود که لباس فرم ارتش را تامین می کرد و به خارج هم صادرات داشت. سرگذشت این کارخانه شنیدنی و در واقع برگی از تاریخ ایران معاصر است.
1. حاج محمد نمازی فرزند حاج محمد حسن، دوران کودکی را در هند و چین گذراند. سالهای جوانی را در شیراز و تهران سپری کرد. در سال 1303 به قصد سیاحت به آمریکا رفت، اما این سفر، سرنوشت او را تغییر داده و نزدیک به سی سال در آنجا ماند. پس از موفقیت در فعالیت های اقتصادی، در سال 1323 به ایران بازگشت. اگر چه نیت اصلی وی ایجاد مجتمع بهداشتی و درمانی بود، اما در سفر به ایران با پدیده نامناسب آب آشامیدنی برخورد کرد و تصمیم گرفت علاوه بر ساخت مجتمع درمانی، آموزشی (بیمارستان نمازی) نسبت به انجام سیستم مناسب آب لوله کشی نیز اقدام کند. برنامه لوله کشی در سال 1327 تکمیل شد. او همچنین در سال 1328 بنیاد خیره ای به نام «بنیاد ایران» در واشنگتن تاسیس کرد. گفتنی است حاج محمد نمازی در آن موقع 30 میلیون تومان برای رفع مشکلات و عمران شیراز کمک کرده بود. ادامه مطلب...
پدر تاریخ پزشکی ایران
دکتر محمود نجم آبادی (1282 - 1379ش) فرزند میرزا مرتضی، پزشک، مترجم، روزنامه نگار و نخستین پژوهشگری که تاریخ پزشکی ایران را تدوین کرده است. از طرف مادر، نوه شیخ هادی نجم آبادی (م 1320ق) و از طرف پدر، نوه آقامحمّد نجم آبادی (م 1303ق) است . تحصیلات اولیه را در مدرسه ای قدیمی به نام «شرکت گلستان» واقع در بیمارستان وزیری و دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون و دارالمعلمین تهران به پایان رساند. پس از تحصیلات پزشکی در دانشگاه تهران و دریافت مدرک دکتری در این رشته، از دانشگاه پاریس دکتری داروسازی گرفت. پس از پایان تحصیل در دانشگاه پاریس، کار خود را در انستیتو پاستور آغاز کرد و از سال 1337ش در دانشگاه تهران به تدریس پرداخت.
او را پدرِ تاریخ پزشکی ایران می دانند. نگارش کتاب تاریخ طب ایران و گشودن فصل رازی شناسی در تحقیقات تاریخ پزشکی، از دستاوردهای دکتر نجم آبادی است. این پزشک کوشا برای یافتن و معرفی رساله-های مختلف محمّد بن زکریای رازی (م 313ق) طبیب و فیلسوف نامدار ایرانی، کتابخانه ها و مراکز علمی گوشه و کنار جهان را بررسی کرد که نتایج پژوهش های او به صورت کتاب و مقاله در مجامع علمی بین لمللی عرضه شده است. وی به زبان های آلمانی، فرانسوی و عربی تسلّط داشت.
دکتر نجم آبادی در طول سال ها فعالیت علمی و پژوهشی و سی سال تدریس در دانشگاه، عضویت در مجامع گوناگون علمی ذیل را عهده دار بود: عضویت در موسسه پاستور و دفع آفات حیوانی؛ ریاست بخش تحقیقات تاریخی دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی دانشگاه تهران؛ عضویت چهل ساله در انجمن بین المللی تاریخ پزشکی و نایب رییس چهارساله این انجمن؛ عضویت در انجمن تاریخ طب آمریکا و ایتالیا؛ نماینده ایران در کنگره بهداشتی مصر؛ عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران؛ دریافت نشان علمی شوالیه از کشور فرانسه؛ تأسیس انجمن تاریخ علوم و طب در سال 1341ش؛ تدریس درس «تاریخ بهداشت اسلامی» به مدت پانزده سال در دانشکده الهیات دانشگاه تهران؛ رییس بیمارستان نجات و لقمان حکیم تهران؛ صاحب امتیاز و مدیر ماهنامه جهان پزشکی از سال 1326تا 1342ش؛ انتشار مجله «دواسازی عصر حاضر» در سال 1309ش. ادامه مطلب...
به یاد دارم وقتی به خاطر درس و بحث، پایتخت نشین بودم - در سال های 74 و 75- در کنار دوست شاعرم علیرضا علیزاده به جلسات شعر حوزه هنری در تقاطع خیابان های سمیّه و حافظ می رفتم. استاد عباس براتی پور آن جلسات ادبی را اداره می کرد. همه جور شعر و شاعری هم در آنجا پیدا می شد. البته بنده فقط شنونده بودم و توفیق سُرایش شعر را نداشته و ندارم. دوست شاعرم مطلبی در نقد آن جلسات نوشت و در ماهنامه صبح به مدیریت مهدی نصیری به چاپ رساند. استاد براتی پور با حوصله به آن نوشته انتقادی، پاسخ داد. هنوز آن دو نوشته را دارم. بیست سال پس از آن سال های خوش، روز هشتم فروردین 1394 با آقای اسماعیل آل احمد به دیدار شاعر ارجمند استاد محمّدحسن حجّتی (پریشان) رفتم. ایشان سالیانی است مقیم شهر نظرآباد از توابع استان البرز است. وقتی صحبت از «نام آوران ساوجبلاغ» به میان آمد، استاد پریشان گفت که «آقای عباس براتی پور اهل منطقه ساوجبلاغ است». همین سخن کوتاه، بهانه ای شد تا نسبت استاد براتی پور و منطقه ساوجبلاغ را مورد کنکاش قرار دهم. امیدوارم که امکان برگزاری نکوداشت این شاعر گرامی در خاستگاهش یعنی شهرستان ساوجبلاغ با شکوه تمام برگزار شود. ادامه مطلب...
نخستین ترجمه فارسی منظوم نهج البلاغه
نشریه میراث شهاب (سال بیست و یکم، شماره سوم و چهارم، شماره پیاپی 81 و 82 پاییز و زمستان 1394) به صاحب امتیازی دکتر سید محمود مرعشی نجفی منتشر شد. استاد علی اکبر صفری (پژوهشگر موسسه کتابشناسی شیعه) طی مقاله ای با عنوان «سنجه کتاب» به نسخه شناسی 25 اثر تازه یافته شیعه پرداخته است از جمله نخستین ترجمه فارسی منظوم نهج البلاغه که اثر تقی بن محمد ساوجبلاغی نجم آبادی (درگذشته ح1315ش)، مشهور به دبیراعلم و عنوان نگار متخلّص به رهی و عنوان نگار است.
* * *
آنچه تا کنون از ترجمه های فارسی منظوم نهج البلاغه معرفی شده نخست ترجمه شیخ محمد حزین کاشانی (درگذشته به سال 1170ق) (از نوادگان فیض کاشانی) است که آیت الله مرعشی نجفی دررساله هدیّه ذوی الفضل و النهی فی ترجمة محمّد علم الهدی (مقدمه معادن الحکمه) معرفی کرده است: «العلامه المولی محمد المشتهر بالحزین ابن صفی الدین أحمد بن علم الهدی المترجم کان من نوابغ عصره فی الأدب و الشعر، له منظومات منها نظم نهج البلاغه لم یتم، نظم الصحیفه الکاملة السجّادیه، نظم خطبه الشقشقیه، دیوان شعر الفارسی تخلّص فیه بالحزین توفّی سنة 1170کما حدّثنی بذالک العلامه الفیضی المعاصر» (موسوعه العلامه المرعشی ج1 ص 180و طبقات اعلام الشیعه؛ الکواکب المنتثره ص 659). تا کنون نسخه ای از این اثر به دست نیامده است.
دوم. نسخه نهج البلاغه منظوم اثر تقی بن محمد ساوجبلاغی نجم آبادی (درگذشته ح1315ش)، مشهور به دبیراعلم و عنوان نگار متخلّص به رهی و عنوان نگار و تقی است. دبیر اعلم ساوجبلاغى - خوشنویس، شاعر و نویسنده روزگار قاجار - فرزند رئیس محمد منشى ساوجبلاغى و برخواسته از روستای نجم آباد ساوجبلاغ است که اکنون از توابع شهرستان نظرآباد (استان البرز) به شـمار می آید. دبیر اعلم در کتاب چاره ساز اشاره مىکند که پدرش در شعر و ادب نیز دستى داشته و قصیدهاى از ناصرالدین شاه را با مطلع (برقع از روى برافکن که همه خلق جهان / به یکى روز دو خورشید ببینند عیان) استقبال نموده و قصیده غرائى ساخته است. ادامه مطلب...
دکتر زین الدین کیایی نژاد در محراب و منبر
در روز نوزدهم خرداد 1395 (دوم ماه مبارک رمضان) کتابی به دستم رسید به نام «محراب و منبر» نوشته آقای رمضان علی عزیزی که در سال 1394 در شمارگان هزار نسخه از سوی انتشارات عصر جوان (ناشر قمی) منتشر شده است. مولّف در این کتاب، نیم نگاهی انداخته است به هفتاد سال خدمات دینی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمّد کیایی نژاد (متولّد 1310ش). در صفحه 106 آن کتاب، زندگی نامه دکتر زین الدین کیایی نژاد (شاعر و عرفان پژوه طالقانی) آمده است. دکتر کیایی نژاد فرزند شیخ علی گلیردی طالقانی و عموی آقای محمد کیایی نژاد است.
با مطالعه آن دریافتم که با اندکی تغییرات در الفاظ، همان نوشته بنده ذیل مدخل «کیایی نژاد» در دایره المعارف تشیّع (ج 14، ص 287) است. نویسنده کتاب محراب و منبر با زیرپا گذاشتن حقوق مالکیت معنوی، این مطلب را از وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی برداشته و بدون ذکر مأخذ، به نام خودش منتشر کرده است. نمی خواستم به این نقض امانت بپردازم اما توصیه یکی از دوستان شفیق باعث شد که آن را قلمی کنم. به امید روزی که این منکر پژوهشی از سپهر دانش و پژوهش ایران عزیز رخت بربندد.
مدخل «زین الدین کیایی نژاد» در دایره المعارف تشیع
نوشتنی ها، شنیدنی ها و دیدنی ها در نگارش تاریخ
شیرین کریمی
افسانه نجم آبادی، استاد تاریخ و مطالعات زنان و جنسیت در دپارتمان گروه تاریخ در دانشگاه هاروارد است. افسانه نجم آبادی نوه شیخ هادی نجم آبادی، از روحانیان و مجتهدان عصر قاجار است. کتاب «زنان سبیلو و مردان بدون ریش» پژوهشی است که در سال 2005 از او منتشر شد. این اثر درباره چرخش گفتار جنسیتی در ایران عصر قاجار است. افسانه نجم آبادی در این اثر کوشیده به اتکای منابع تصویری، روایی و مکتوب نشان دهد که الگوی جنسیتی ایرانیان چگونه و برحسب چه منطقی و در متن کدام شرایط اجتماعی دچار تغییر شده است و متناسب با ارزش های «مدرن» بهنجارسازی شد. این اثر برنده جایزه جان کِلی از انجمن تاریخ آمریکا شد. اثر دیگر نجم آبادی «حکایت دختران قوچان: ازیادرفته های انقلاب مشروطیت» است که در این کتاب به مسئله فروش دختران قوچانی به ترکمانان و ارامنه عشق آباد در بهار 1323 ه.ق می پردازد. او براساس اخبار و گزارش های مربوط به این وقایع می کوشد نقش این رویداد را در انقلاب مشروطه نشان دهد و می نویسد اگرچه فقر رعیت و ظلم حکومت و حتی دخترفروشی ناشی از این دو، واقعه ای بی سابقه نبود، اما شرایط سیاسی زمان، بازگویی این دو حادثه را به سرعت تبدیل به یکی از داستان های تظلم ملت علیه دولت کرد. این بازگویی ها نه تنها به برانگیختن مردم علیه استبداد پیوستن آنها به صفوف مشروطه خواهان یاری رساند، بلکه با ایجاد خشم و همدردی در گوینده و شنونده، نویسنده و خواننده، فضای همدلی بین آحاد ملت آفرید. بازگویی های این داستان در فضاهای سیاسی زمان، نظیر منبر و جلسه های انجمن ها و صفحات روزنامه ها و بعدها در جلسات مجلس اول، خود در ایجاد احساس تعلق ملی موثر افتاد. نجم آبادی از بنیان گذاران آرشیو دیجیتالی «دنیای زنان در عصر قاجار» نیز هست. متن زیر گزارشی است از سخنرانی نجم آبادی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران که در تاریخ سه شنبه چهارم خرداد 1395 به کوشش انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. ادامه مطلب...
سیّدمصطفی میرخانی (1238 - 1310ش) فرزند سیّدعباس کبیر، نویسنده، شاعر و نماینده نخستین دوره مجلس شورای ملّی (مشروطیت) است. از او یک سفرنامه با عنوان «گوهر مقصود» و یک دیوان کوچک شعر باقی مانده است. شعر او متوسط و بیشتر در منقبت اهل بیت علیهم السلام است اما سفرنامه اش بسیار خواندنی است و گذشته از جنبه تاریخی، در روشن کردن برخی زوایای تاریکِ تاریخ مشروطه خواهی ایرانیان در دوره استبداد صغیر (1326 - 1327ق) موثّر است و در زمینه آشنایی با عادات و آداب اجتماعی حدود صد سال پیش تهران و برخی دیگر از ولایات ایران، منبع مفیدی به شمار می رود. این کتاب در سال 1381ش به کوشش زهرا میرخانی نوه سیّدمصطفی میرخانی منتشر شده است.
سفرنامه گوهر مقصود، شرح گریزِ او پس از بمباران مجلس شورای ملّی به دستور محمّدعلی شاه (م 1303ش) ششمین پادشاه سلسله قاجاریه، به مشهد مقدّس است. در شهریور 1287ش پس از غائله بمباران، او که نماینده صنف سمساران از تهران و بنیانگذار انجمن اتحادیه اصناف بود، از ترس تعقیب ایادی محمّدعلی شاه، سی و چهار روز، خود را در خانه زندانی می کند و چون درمی یابد که در تهران امنیّت نخواهد داشت با گاری پُست به طور ناشناس به مشهد می گریزد؛ شهری که پیش از او آیت الله سیّدمحمّد طباطبایی (م 1299ش) را به آنجا تبعید کرده بودند.
دکتر سیّدعلی موسوی گرمارودی شاعر و قرآن پژوه، درباره نثر سفرنامه او می نویسد: «سیّدمصطفی [میرخانی] اگرچه ادیب نیست اما نثر او، در همان حال که نشان دهنده بی رمق شدن نثرهای مُطَنطَن [:سنگین و پیچیده] دوره قاجار و حرکت به سوی کمال رهایی و سادگی است، هنوز از ساختار نثر کلاسیک کاملاً رهایی نیافته است. او علاوه بر استفاده از شعر فارسی و عربی به سبک گلستان و کلیله و یا بهتر بگوییم به سبک منشآت قایم مقام و زنبیل فرهادمیرزا و منشآت امیرنظام گروسی، جای جای عنان نثر را به دست سَجع می سپارد. با وجود این، تنه اصلی نثر او در سراسر کتاب چنان بر ساده نویسی استوار است که اگر همان کتاب او در زمان تألیف، چاپ می شد شاید امروز ما، در کنار [سیّد محمّدعلی] جمالزاده (م 1376ش)، او را هم از آغازگران ساده-نویسی می دانستیم.»
سیّدمصطفی پس از هفتاد و دو روز، در آبان 1287ش از مشهد به تهران بازگشت و غائله محمّدعلی شاه به پایان رسید امّا او به مجلس دوّم راه نیافت و ناگزیر همراه حاج عباس قلی تبریزی پدر مهندس مهدی بازرگان، نخستین کارخانه مدرن ایران را که یک کارخانه صابون پزی بود، در تهران بنا نهاد اما طولی نکشید که تنگ نظران در دهان عوام انداختند که این کارخانه در ساخت صابون از پیه خوک استفاده می کند! و کارخانه متوقّف شد. انتشار هفتگی نشریه «انجمن اصناف» در تهران، از فعالیت های فرهنگی سیّدمصطفی میرخانی در سال 1325ق بود.
در دوره حکومت رضاشاه پهلوی به دلیل حفظ عمامه اش به کربلا رفت اما در آنجا بیمار شد و پس از مدّتی در سال 1310ش درگذشت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. نام و تصویر سیّدمصطفی میرخانی در کتاب های تاریخ مشروطیّت از جمله در «تاریخ مشروطیت» نوشته احمد کسروی، «تاریخ بیداری ایرانیان» نوشته محمّد ناظم الاسلام کرمانی و «انقلاب ایران» نوشته ادوارد براون، در جمع نمایندگان مجلس اوّل آمده است. نام فرزندان او از سه همسر به این شرح است: دکتر سیّد ذبیح الله میرخانی معروف به شفاءالدله (م 1349ش)؛ مهندس سیّدمحمّد میرخانی (م 1366ش)، آیت الله حاج سیّداحمد میرخانی (م 1372ش)؛ سیّدجواد میرخانی (متولّد 1307ش).
سیّدمصطفی میرخانی عموی استاد سیّدحسین میرخانی (م 1361ش) و استاد سیّدحسن میرخانی مشهور به سراج الکتّاب (م 1369ش) بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران است.
منابع: علی موسوی گرمارودی، شرح مهربانی، صص 25 - 33؛ یونس مروارید، از مشروطه تا جمهوری، ج 1، ص 53؛ عطاءالله فرهنگ قهرمانی، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملّی از آغاز مشروطیت تا دوره بیست وچهار قانونگذاری، ص 7؛ منوچهر نظری، رجال پارلمانی ایران، ص 450؛ آینه میراث، ش 17، ص 22؛ سیّدمصطفی تهرانی (میرخانی)، سفرنامه گوهر مقصود، ص 14، 31؛ یحیی دولت آبادی، حیات یحیی، ج 2، ص 136؛ سیّداحمد میرخانی، آیات الاحکام، ج 2، ص 5.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «سیّد مصطفی میرخانی در مجلس مشروطه»، روزنامه اطلاعات، سال نودم، ش 26447، ضمیمه فرهنگی، ش 265، چهارشنبه 5 خرداد 1395، ص 1.
مقاله در وب سایت روزنامه اطلاعات