البرزی های نهضت جنگل
یازدهم آذر، نود و ششمین سالگرد شهادت میرزا کوچک خان جنگلی رهبر نهضت جنگل است. جریانی سیاسی و مسلّحانه که از سال 1293 تا شهادت میرزا در سال 1300 شمسی در مناطق شمالی ایران فعّال بود. این جنبش درصدد مبارزه با استبداد داخلی و اشغالگری های دولت های استعماری بیگانه بود و از نظر سیاسی و اجتماعی می توان آن را دنباله جنبش مشروطیت دانست.
در این جنبش، گروهی از مبارزان البرزی به ویژه از روستاهای شهرستان طالقان حضور مؤثری داشتند. از آن جمله می توان به دکتر ابراهیم حشمت طالقانی متولّد روستای شهراسر اشاره کرد که مرد شماره 2 نهضت جنگل به شمار می رود. او دانش آموخته طب از دارالفنون بود و در سال 1298 با وجود اعطای امان نامه، به دستور تیمورتاش حاکم بی رحم گیلان در شهر رشت به دار آویخته شد. میرزا کوچک خان پس از شهادت او گفت: «با فقدان این مرد بزرگ هنوز کمرمان راست نشده است.» مرحوم سیّد محمّدتقی میرابوالقاسمی پژوهشگر طالقانی با نگارش کتابی با عنوان «دکتر حشمت و اندیشه اتحاد اسلام در جنبش جنگل» زندگی، زمانه و آرمان های دکتر حشمت را به خوبی تشریح کرده است.
از دیگر جنگلی های اهل طالقان می توان به این افراد اشاره کرد: خدابخش اَوانکی پیک جنگل بود. علی طالع میری برای جنگلی ها، خواربار و اسلحه تهیه می کرد و همچنین مدتی جزو شورای جنگل بود. حاج نظرعلی میری واسطه آشتی دکتر حشمت و امیر اسعد تنکابنی فرزند سپهدار اعظم بود. شیخ محمود طالقانی خوانین دیلمان را به نهضت جنگل جذب کرد. میرزا علی خان شهراسری از خویشاوندان دکتر حشمت و از جنگلی هایی بود که به وسیله روس های متجاوز در شهر زنجان اعدام شد. عبدالله خان کریمی کرکبودی در دستگیری یکی از مخالفان نهضت جنگل به نام محسن خان امین الدوله نقش عمده ای داشت. او پس از شهادت میرزا کوچک خان و شکست نهضت جنگل به همراه میرزا ابراهیم کیایی مدتی را مخفیانه در کوه های طالقان گذراند و در سال 1321 درگذشت. میرزا ابراهیم کیایی انباردار جنگلی ها در شرق گیلان بود. او پس از شکست نهضت جنگل، در روستای نساء علیا از توابع طالقان به معلّمی و کشاورزی پرداخت و در سال 1353 درگذشت. شیخ علی سوهانی مدارسی را در گیلان تأسیس کرد که مرکز تجمع طرفداران نهضت جنگل بود. او در سال 1311 درگذشت.
از نکات قابل توجه درباره ارتباط نهضت با منطقه طالقان آن است که میرزا کوچک خان پس از مشورت با دکتر حشمت می خواست از راهی امن خود را به طالقان رسانده و به تجدید قوای جنگلی ها بپردازد. این تصمیم با مخالفت برخی جنگلی های بی وفا همانند احسان الله خان دوستدار و خالو قربان هرسینی به سرانجام نرسید.
میرزا محسن نجم آبادی نوه آیت الله شیخ هادی نجم آبادی از دیگر جنگلی های البرزی است که با نام مستعار میرزا علی از نزدیکان مورد اعتماد میرزا کوچک خان بود. به گونه ای که میرزا به هنگام بروز اشتباهات فرقه عدالت رشت درباره کمک به نیروهای سرخ، او را به عنوان نماینده خود برای ارشاد و راهنمایی به نزد آنان فرستاد. ابراهیم فخرایی در کتاب «سردار جنگل» به این ماجرا اشاره کرده است. میرزا محسن نجم آبادی در سال 1336 در تهران درگذشت.
یکی از تصاویر تاریخی برجای مانده از نهضت جنگل، نشان دهنده مذاکره میرزا کوچک خان با میرزا احمد آذری کفیل حکومت گیلان در بهمن 1298 است. او پس از تیمورتاش به حکومت گیلان رسید. در برخی منابع آمده که او باطناً به نهضت جنگل خوشبین بود؛ به همین جهت با جنگلی ها از راه مذاکره وارد شد. آذری پس از برکناری از حکومت گیلان، در سال 1300 به منطقه ساوجبلاغ آمد و اراضی موسوم به چریشک واقع در غرب استان البرز را از فردی به نام طباطبایی خرید. او این زمین های بایر را به روستایی آباد به نام «قلعه آذری» در شهرستان نظرآباد تبدیل کرد. همچنین در سال 1307 قراردادی با اداره کل مالیات و خالصجات ایالت تهران منعقد کرد تا مهمانخانه ای را در هشتگرد بسازد. آذری در سال 1312 درگذشت و در آرامستان امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد.
پیشنهاد می شود با حضور پژوهشگرانی از رشته های مرتبط، همایشی تخصصی درباره حضور البرزی ها در نهضت جنگل با تأکید بر نقش محوری دکتر ابراهیم حشمت طالقانی برگزار شود تا سهم و نقش مبارزان این استان در نهضت جنگل به طور روشمند تبیین شود.
منابع: سیّد محمّدتقی میرابوالقاسمی، دکتر حشمت و اندیشه اتحاد اسلام در جنبش جنگل، صفحات مختلف؛ همان نویسنده، تاریخ و جغرافیای طالقان، ص 59؛ ابراهیم فخرایی، سردار جنگل، ص 220؛ فیروز یاوری، کارنامه کرج، کتاب ششم، ص 74؛ ابراهیم اصلاح عربانی و همکاران، کتاب گیلان، ج 2، ص 201؛ اسماعیل یعقوبی، آشنایی با مشاهیر طالقان، ص 112؛ گفت و گوی نگارنده با سپهر آذری (نوه میرزا احمد آذری)، 23 آبان 1396.
یک استاد دانشگاه:
پشتیبانان داعش در پی توطئه های دیگری در منطقه هستند
کد خبر: 82741907 | تاریخ خبر: 04/09/1396 - 10:22
کرج - ایرنا - مدرس دانشگاه و پژوهشگر البرزی گفت که پشتیبانان داعش در پی ایجاد توطئه های دیگری در منطقه غرب آسیا هستند. حسین عسکری روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با تبریک شکست داعش در سوریه و عراق افزود: سلفی گری تکفیری پدیده ای شوم و شیطانی در دامن جهان اسلام است که هیچ نسبتی با آموزه های متعالی و معنوی رسول اعظم (ص) و تعالیم آسمانی دین شریف اسلام ندارد. وی اظهار داشت: داعش، جریانی ضد توحیدی است که به دروغ لباس دین پوشیده و به حقوق الهی انسان ها، وحشیانه تعرّض می کند و در این میانه هیچ تفاوتی بین مسلمانان سنّی و شیعه قائل نمی شود. وی گفت: یکی از شگردهای پیچیده شیطان و پیروانش برای از رونق انداختن اسلام راستین و بدنام کردن آن، تولید نسخه های بدلی و قلابی از آن است و سلفی گری تکفیری، نسخه بدلی و برساخته از اسلام ناب است که بلای جان مسلمانان در جهان به ویژه غرب آسیا شده است. عسکری افزود: بازشناسی اسلام اصیل از اسلام های بدلی، بصیرتی عمیق را طلب می کند به طوری که تقویت و معرفی روشمند و فراگیر سویه های حکمی، عقلانی، عرفانی و معنوی اسلام، یکی از راه های جلوگیری از ظهور و بروز تفکرات سلفی - تکفیری در جهان اسلام است.
وی اظهار داشت: شکر خدا با تدبیر پاسداران آگاه و رشید مرزهای اعتقادی از جمله سردار شجاع جهان اسلام سردار سلیمانی، سفره شوم و خونین گروه داعش که شاخه ای منحرف، غیر انسانی و الحادی از جریان سلفی - تکفیری است از دو کشور عراق و سوریه برچیده شد و قلب های مسلمانان و انسان های آزاده از این نصرت الهی شاد و امیدوار شد. این مدرس دانشگاه اضافه کرد: اما پشتیبانان این جریان ضد الهی و ضد انسانی، همچنان در پی توطئه های دیگری در منطقه هستند و با هزینه دلارهای نفتی و ائتلاف با نظام سلطه و صهیونیسم بین الملل قصد دارند بار دیگر آرامش را در این منطقه راهبردی برهم زنند. وی گفت: البته هوشیاری از جنس مقاومت و تقویت روح حماسی در جوانان مسلمان و دیپلماسی مبتنی بر عزت و حکمت می تواند از توطئه های لایه به لایه و رنگارنگ این ائتلاف شوم جلوگیری نماید.
6156/1535 خبرنگار: نوشین طهماسبی ** انتشاردهنده: داریوش غفاری
حسین عسکری: نشست نقد و بررسی کتاب «چشمان یعقوب» عصر روز چهارشنبه 29 شهریور 1396 در فرهنگسرای هنر شهرستان نظرآباد برگزار شد. این کتاب نوشته خانم شهلا پناهی و درباره شهید رضا کارگر برزی نخستین شهید مدافع حرم استان البرز است. متأسفانه در پایگاه تخصصی خبری کتابداری و اطلاع رسانی ایران (لیزنا) گزارش ناقص و مخدوشی از سخنان بنده منتشر شده است. در واقع، متن دقیق و صحیح سخنانم به شرح زیر است:
____________
چارچوب نظری روایتِ نویسنده کتاب چشمان یعقوب
در آغاز نشست، حجّت الاسلام شمس الله فلاح مدیرکل کتابخانه های عمومی استان البرز ضمن خوش آمد گویی گفت: «برای زنده نگاه داشتن یاد شهدا باید به کتاب و قلم متوسل شویم.» در ادامه شهلا پناهی نویسنده کتاب، شهید کارگر برزی را فردی کتابخوان و کتاب دوست معرفی کرد و گفت: «در نوشتن کتاب، قلم را به خود شهید سپردم. نبوغ شهید و علاقه شهید به کتاب و کتابخوانی آنقدر زیاد بود که شهید از هر فرصتی برای مطالعه استفاده می کرد.» پناهی انتخاب نام کتاب را به جهت چشمان اشک آلود پدر شهید دانست و گفت: «در طی یک سال و نیمی که درگیر نوشتن کتاب بودم، همواره حلقه های اشک را در چشمان ایشان می دیدم. به همین خاطر اسم کتاب را چشمان یعقوب گذاشتم.»
دکتر حسین عسکری دیگر مهمان برنامه بود. وی در آغاز سخنانش گفت: «در حدود یک هفته است که چندین بار کتاب را خواندم و مرور کردم. در اینجا تصمیم گرفتم به آنچه که نویسنده، مستقیم به آن نپرداخته اما در ذهنش حضور داشته و قلمش را هدایت کرده، بپردازم. یعنی همان چارچوب نظریِ روایتِ نویسنده. به عبارت دیگر، نویسنده به هنگام روایت داستان زندگی شهید رضا کارگربرزی، چارچوبی را در ذهن مفروض داشته اما آن را در کتاب نیاورده است بلکه در لابلای مطالب کتاب، قابل استخراج و شناسایی است. علوم انسانی موجود که به شدّت متأثر از پارادایم پوزیتیویستی و تجربه گرایانه است نمی تواند مقوله مرگ را تبیین کند چه برسد به تبیین مقوله متعالی و قدسی شهادت. به طوری که در مواجهه با مرگ، به جهت نگاه یک سویه به انسان و همچنین نگاه صرفاً این جهانی، به تحلیل های زیست شناختی و فیزیولوژیک اکتفا کرده است.»
عسکری با اشاره به ضرورت نگاه تحولّی به علوم انسانی موجود گفت: «تحول در علوم انسانی یکی از خرمشهرهای پیش روی انقلاب اسلامی است که نیازمند عملیات فتح المبینی از جنس مجاهده علمی و پارسایی توأم با دانایی است. بی تردید علوم انسانی موجود پاسخگوی نیازهای معنوی انسان نیست.» وی در ادامه گفت: «چهارچوب نظریِ روایتِ نویسنده کتاب چشمانِ یعقوب که برگرفته از علوم انسانیِ اسلامی است سه ویژگی دارد: مرگ آگاهی، گناه آگاهی و شرم آگاهی.»
عسکری افزود: «مرگ آگاهی، به معنای مردن نیست. مرگ آگاه، کسی است که توجّه ویژه به ابدیت و معاد دارد. به همین جهت حیوانات نمی میرند بلکه سقط می شوند. مرگ از ویژگی های عالَم انسانی است. مرحوم دکتر سیّد احمد فردید مبدع حکمت اُنسی به همین جهت می گوید در آخرالزمان انسان ها نمی میرند بلکه سقط می شوند. این یعنی، مرگ آگاهی در آن دوره از تاریخ کره خاکی، از وجود آدمیان رخت برمی بندد. به همین جهت می توان گفت هرچه مرگ آگاه تر، انسان تر. این نگاه مرگ آگاهانه در جای جای کتاب چشمان یعقوب و زیست معنوی شهید کارگر برزی قابل مشاهده است. شهادت اوج مرگ آگاهی است. اگر کسی به نهایت مرگ آگاهی برسد به مقام شهادت نایل می شود. شهید به واسطه قوه مرگ آگاهی که دارد خود را مهمان در این عالم و مهاجر الی الله می بیند. گناه آگاهی یعنی کسی که می داند اموری ممنوعه اند و نباید به سمتشان رفت چون مانع تعالی معنوی انسان هست. انسان هر چه گناه آگاه تر، معصوم تر. به همین دلیل است که بعد از هر توبه و بازگشتی احساس سبکی و عصمت می کنیم. مراتبی از این گناه آگاهی شهید در کتاب مورد اشاره به خوبی قابل دریافت است. انسان مدرن، گناه آگاه نیست به همین جهت دچار اباحه گری شده است و همه چیز را روا می داند. شرم آگاهی سوّمین خصلت انسان معنوی است. شرم با عقل نسبت مستقیم دارد. حیوانات شرم ندارند چون بی بهره از عقل هستند. به نظر می رسد فرهنگ و تمدن غرب در طول چندین هزاره زیست بشری، بی حیاترین تمدن در عرصه های فرهنگ، هنر، معماری، لباس و.. است. بی حیایی، روی دیگر قساوت است. صنعت پورنوگرافی (هرزه نگاری) موجود در فرهنگ و هنر غرب، منجر به بی حیایی و به دنبال آن قساوت می شود. کس که گرفتار هرزه نگاری است، رحم و شفقت در دلش می میرد و می تواند گروه گروه مرگ و شکنجه انسان ها را ببیند و واکنشی از خود نشان ندهد. این سه مقوله مهم انسانی یعنی مرگ آگاهی، گناه آگاهی و شرم آگاهی به وضوح در کتاب چشمان یعقوب قابل لمس است. از دیگر ویژگی های کتاب این است که شهید کارگربرزی از سوی نویسنده، انسانی بر روی زمین توصیف شده است نه موجودی آسمانی و اثیری که دست نیافتنی است. زیست شهید کارگربرزی، هم دارای وجوه بشری است به طوری که در کودکی تجربه های کودکانه خاص خودش را هم دارد اما شهید با عبور از این تنگناهای بدن خاکی، به تجربه های معنوی ارزشمندی دست می یابد. همان ویژگی هایی که از او یک شهید می سازد. نگاه کاملاً بشری و زمینی و یا نگاه صرفاً فرابشری و آسمانی به شهدا، روایت های ناقصی از فرهنگ ایثار و شهادت است. با بیان همین تنگناهای بشری شهید در این کتاب، جنبه های معنوی شهید بسیار معنادار و قابل فهم می شود. این نگاه به جنبه های بشری و معنوی شهید در کتاب چشمان یعقوب حضوری متوازن دارد.»
او در پایان گفت: «این کتاب روایتگر سبک زندگی اسلامی - ایرانی شهید کارگربرزی است. سبک زندگی ای که هر ایرانی مسلمان در نیل به آبادانی و پیشرفت ایران عزیز به آن نیازمند است. عناصر مهمی همانند نشاط معنوی، خلاقیت، فرهنگ علم آموزی و تلاش، کار گروهی، پرهیز از اسراف و تبذیر، خانواده دوستی، شفقت و مهربانی با همنوعان، غیرت دینی و ملّی، عدم شکاف بین حوزه عمل و نظر و... که در سبک زندگی شهید کارگربرزی قابل مشاهده و الگوگیری است.»
کاسب بیدار هشتگرد
مدّتی است که به سفارش حوزه هنری استان البرز، ذیل طرح پژوهشی تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی در استان البرز، در حال نگارش «تاریخ انقلاب اسلامی در ساوجبلاغ» هستم. یکی از منابع این کتاب، حاج محمّد معدنی است که متاسفانه صبح شنبه 9 اردیبهشت 1396 پس از یک دوره بیماری در شهر هشتگرد درگذشت.
در سال های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم محمّد عارف (درگذشت 1393ش) روحانی شجاع مخالف رژیم پهلوی جهت تبلیغ معارف اسلامی به مسجد جامع شهر هشتگرد می آید. در سه سند باقی مانده از سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک) از مبارزات شجاعانه ایشان و یارانش از جمله شادروان حاج محمّد معدنی مطالبی بیان شده است. از جمله در سندی متعلّق به 11 شهریور 1357 آمده است که مرحوم عارف در مسجد جامع هشتگرد، به کسبه دستور جمع آوری و پارهکردن عکس محمّدرضا شاه پهلوی را داده است. در پی این درخواست، کسبه این شهر که آن موقع روستایی کوچک بوده، حدود پنج ماه مانده به پیروزی انقلاب، شجاعانه از ایشان تبعیت کرده اند. در این سند نام حاج محمّد معدنی در کنار نام مرحوم محمّدعلی کرمی و مرحوم فرخ پورمهران آمده است.
براساس سند دیگری از ساواک که مربوط به 20 آذر 1357 است، مرحوم عارف در دو شب تاسوعا و عاشورا پس از اقامه نماز مغرب و عشا در مسجد جامع هشتگرد به منبر رفته و همزمان با ایراد مطالبی مذهبی، شعارهایی صریح علیه شاه و نخست وزیر وقت بر زبان رانده و مردم و کسبه را به تظاهرات و نوشتن شعارهای اعتراضی بر دیوارهای منازلشان تشویق کرده است. نامبرده در طول مبارزات خود سه بار به ساواک کرج احضار شده بود.
- نشر نخست این یادداشت در: حسین عسکری، «کاسب انقلابی هشتگرد»، روزنامه پیام آشنا، سال سوم، ش 884، چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396، ص 8.
سوریه، محل دفاع از تاریخ آینده ایران است
حسین عسکری: سردار پاسدار حاج علی ساسانی نژاد در سال 1344 خورشیدی در روستای اُزبکی از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز متولد شد. ایشان سابقه 78 ماه حضور در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دارد. حاج علی آقا اخیراً از جبهه سوریه و مبارزه با جریان تکفیری بازگشته است. سرکار خانم نسیم کیادلیری خبرنگار روزنامه پیام آشنا، گفت و گوی جالبی را با ایشان انجام داده که متاسفانه مجال چاپ در نشریات محلّی استان البرز را نیافت. از خانم کیا دلیری اجازه گرفتم که این گفت و گوی خواندنی را در «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» منتشر کنم و ایشان با اشتیاق پذیرفتند که افتخار نشر نخست آن نصیب وبلاگ بنده شود. خانم کیا دلیری در طلیعه این گفت و گو نوشته است: سردار علی ساسانی نژاد، فرمانده سال های دفاع مقدس است که این روزها در میدانی دیگر، خارج از مرزهای ایران، برای ایران و ایرانی می جنگد. کلامش را با نام خدا و سلام بر آنان که می شنوند آغاز می کند و برای معرفی خود می گوید: پای سگ بوسید مجنون، خلق گفتند: این چه بود؟ گفت: این سگ گاه گاهی کوی لیلی رفته بود. تنها افتخار من این است که 78 ماه از زندگی ام را پا به پای لیلاهای زمانم بودم. حالا سوال شما از من چیست؟ چه می خواهید بگویم؟» ادامه مطلب...
شهید نورالله نوروزی
تاریخ تولّد: 16 خرداد 1347
محل تولّد: شهرک فخرایران از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز
شغل: کارشناس امور اقتصادی سرکنسولگری ایران در مزارشریف
تاریخ آغاز مأموریت در افغانستان: 6 خرداد 1377
شهادت: 17 امرداد 1377 در کنسولگری ایران در مزارشریف
مزار: گلزار شهدای امامزاده محمّد کرج
در هفدهم امرداد 1377رسانه های گروهی ایران و جهان، خبر هولناک هجوم مسلحانه گروهی از طالبان پاکستان به سرکنسولگری ایران در مزارشریف افغانستان را مخابره کردند. در آن جنایت هولناک، 9 تن از دیپلمات ها و کارمندان کنسولگری از جمله نورالله نوروزی دیپلمات ساوجبلاغی به شهادت رسیدند. محمود صارمی (خبرنگار خبرگزاری ایرنا) هم از شهدای مظلوم آن واقعه دردناک بود.
1. شهید نوروزی در شانزدهم خرداد 1347 در شهرک فخر ایران از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز زاده شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش به پایان رساند و به هنرستان فنی شهید بهشتی کرج رفت. با پیروزی انقلاب اسلامی وارد فعالیّت های انجمن اسلامی و بسیج شد. با سنّ اندکش داوطلبانه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شرکت کرد و در عملیات بیت المقدّس مجروح شد. پس از جنگ تحمیلی، در رشته مدیریت دولتی و مخابرات دانشکده وزارت امور خارجه به تحصیل پرداخت. پس از پایان تحصیلات، با عنوان کارشناس امور اقتصادی به مزار شریف افغانستان رفت و به هنگام اشغال نظامی این شهر به وسیله گروه طالبان به شهادت رسید. پیکر او در گلزار شهدای امامزاده محمد کرج در کنار مادرش، به خاک سپرده شده است. ادامه مطلب...
از نوروز من تا نوروز دیدار
حسین عسکری: صبح چهارشنبه 4 فروردین 1395 یکی از دوستان قدیمی تلفنی تماس گرفت و خبر از کوچ حزن انگیز «نوروز حجرگشت» داد. آقا نوروز از رزمندگان و پاسداران قدیمی شهرستان ساوجبلاغ بود که زخم جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را در پیکر رنجورش به یادگار داشت. ایشان به مهربانی، آرامش و خیرخواهی مشهور بود. علیرغم رنج جانبازی، همچنان لبریز از نشاط معنوی و زندگی بود. کوچ بهاری اش، غم را قرین همرزمان و دوستانش کرد. دوستی که خبر پیوستن آقا نوروز به همرزمان شهیدش را داد، پیشنهاد کرد که نوشته ای از طرف دوستان و همکاران آقا نوروز در مراسم بزرگداشت ایشان در مسجد جامع شهر گلسار خوانده شود. من که در سفر راهیان نور بودم و از آن مهم تر دستم به قلم نمی رفت از حجت الاسلام والمسلمین آقا اسماعیل آل احمد - معاون پژوهشی حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام هشتگرد - خواهش کردم که این سوگنامه را بنویسد. ایشان که در حال انجام ویراست جدید کتاب «مهاجران مهران» است، کریمانه این خواسته بنده را پذیرفتند و متن زیر را نوشتند.
شجاعت و مهربانی حاج مهدی قاسمی
همان گونه که می دانید حاج مهدی قاسمی (متولد 1349ش) فرمانده سابق حوزه مقاومت بسیج مالک اشتر و پایگاه بسیج مسجد جامع شهر هشتگرد، چندی پیش در حومه شهر حمص سوریه در نبرد با گروه تکفیری داعش به شهادت رسید. از او دو فرزند به یادگار مانده است. درباره شیدایی، شجاعت و مهربانی او به زودی مطالبی را در «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» قلمی خواهم کرد.
کودک سوری در آغوش شهید قاسمی پس از عملیات آزادسازی شهرهای نُبُل و الزَهرا
تصاویری از شهید قاسمی در آپارات + نوا
ظهر امروز (چهارشنبه 5 اسفند 1394) از طریق یکی از دوستان قدیمی مطلع شدم، حاج مهدی قاسمی (متولد 1349ش) فرمانده سابق پایگاه بسیج مسجد جامع شهر هشتگرد، سه روز پیش در حومه شهر حمص سوریه در میدان نبرد با گروه تکفیری داعش شهید شده است. این داغ را به خانواده و دوستان آن شهید و اهالی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد تسلیت عرض می کنم. درباره حاج مهدی خاطراتی دارم که در وقتی مناسب منتشر خواهم کرد. الان دستم به قلم نمی رود و همچنان حیرانم... روحش شاد و قرین رحمت الهی باد.
ضمیر حسینی: چهارمین شهید افغان نظرآبادی مدافع حرم
خبرگزاری ایرنا: پیکر مطهر شهید ضمیر حسینی چهارمین شهید افغان مدافع حرم مطهر حضرت زینب کبری (س) روز سه شنبه 4 اسفند 1394 با حضور اهالی شهرستان نظرآباد استان البرز با شکوه خاصی تشییع شد. این شهید توسط گروه های تروریستی تکفیری در سوریه به شهادت رسید که مردم و مسئولان نظرآباد در میان حزن و اندوه فراوان پیکر مطهر وی را مشایعت کردند. در مراسم تشییع پیکر مطهر این شهید، فرماندار و امام جمعه شهرستان نظرآباد، نیروهای نظامی و انتظامی، خانواده های معظم شهدا و اقشار مختلف مردم حضور داشتند. پیکر مطهر این شهید حرم پس از تشییع در گلزار شهدای روستای بختیار شهرستان نظرآباد به خاک سپرده شد. شهید حسینی از اتباع کشور مسلمان افغانستان بود که برای دفاع از حرم مطهر حضرت زینب کبری (س) داوطلبانه به سوریه رفت و پس از مدت ها دفاع از حرم خاندان عصمت و طهارت (ع) شربت شهادت نوشید و جاودانه شد. خاکسپاری پیکر پاک این شهید در گلزار شهدای بختیار نظرآباد به درخواست خانواده وی انجام شد.