سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

یک قرن زیست مومنانه در سایه سار قرآن کریم

در شامگاه 21 آذر 1389، حاج مصطفی بازرگان در سن 100 سالگی در بیمارستان امام حسن مجتبی علیه السلام شهر نظرآباد درگذشت. کوچک و بزرگ این شهر هنگامی که نام ایشان را می شنوند همچنان یاد «قرآن کریم»، «اخلاق» و «آبادانی» می افتند و کمتر کسی «سیاست» به ذهنش خطور می کند. در واقع زنده یاد بازرگان یک قرن به دور از سیاست در سایه سار کلام وحی، مومنانه زیست و سرافرازانه رفت. 150 مقاله قرآنی و شش عنوان کتاب دینی دلیلی بر این مدعا است.

ایشان در سال 1349 - چهار سال پیش از تولد بنده - در کتاب «یادگاری از پدر» برای جوانان آن روزگار از نماز و برکاتش نوشت: «حقیقتا" موثرترین اعمال عبادتی در تزکیه نفس و جلای روح و صفای باطن انسانی، نماز است. نمازی که از روی ارادت و ایمان صحیح و توجه به مبدا به جای آورده شود، چنان روحانیتی در شخص به وجود می آورد که واقعا" مفرح و لذت بخش است.» پیر قرآن پژوه در سال 1353 - سال تولد بنده - در کتاب «لیلاج» ضمن دعوت جوانان جهت تشرف به ساحت مقدس قرآن، به پدیده شوم «قمار» تاخت و با زبانی نو و روزآمد، زیان های آن را برای نسل جوان برشمرد.

مراسم ترحیم سومین روز درگذشت حاج مصطفی بازرگان تاسوعای 1389 در غدیریه نظرآباد برگزار شد. قرار است چهلم آن مرحوم در روز جمعه اول بهمن 1389 از ساعت 30/10 تا 12 در منزلش واقع در شهر نظرآباد، خیابان تهران، کوچه گلستان یک (بهداری)، پلاک 27 برگزار شود. آقای مهدی اصل زعیم - کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی - یادداشت زیر را در تاریخ 26 آذر 1389 درباره ویژگی های اخلاقی آن مرحوم نوشته و از طریق رایانامه به وبلاگ بنده ارسال کرده است. این یادداشت با اندکی تاخیر به مناسبت چهلمین روز درگذشت پیر قرآن پژوه شهر نظرآباد منتشر می شود.

* * * * * *

متن یادداشت مهدی اصل زعیم

نوشته شده در  چهارشنبه 89/10/29ساعت  10:47 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

خاطراتم از بانو فهیمه محبی، شادروان مصطفی بازرگان و استاد یوسف مجیدزاده

اسماعیل آل احمد

حسین عسگری: نوشته زیر، خاطرات خواندنی دوست گرامی ام جناب آقای اسماعیل آل احمد - مدیر موسسه رخسار قرآن شهرستان نظرآباد - از شادروان بانو فهیمه محبی (مدیر دایره المعارف تشیع ) و شادروان مصطفی بازرگان (قرآن پژوه و فعال اجتماعی) و پروفسور یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار باستان شناسی ایران) است. این خاطرات به درخواست بنده  و برای خوانندگان فهیم وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» نوشته شده است.

آقای آل احمد 35 ساله، قرآن پژوه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن حوزه علمیه قم است که علاوه بر تبلیغ، به پژوهش و تحصیل در «خارج فقه و اصول» اشتغال دارد. وی هم اکنون ساکن شهر قم است و ایام رمضان المبارک و محرم الحرام برای تبلیغ به زادگاه خود - شهر نظرآباد - می آید.

* * * * * *

جهت مطالعه خاطرات و دیدن تصاویر، اینجا را کلیک کنید...

نوشته شده در  پنج شنبه 89/10/2ساعت  5:24 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

کوچ مهندس مصطفی بازرگان پیر قرآن پژوه

در ساعات اولیه یک شنبه 21 آذر 1389 مهندس مصطفی بازرگان - قرآن پژوه و فعال اجتماعی - در سن 100سالگی در شهر نظرآباد واقع در استان البرز درگذشت. «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» این ضایعه را به اهل فرهنگ و جامعه قرآنی به ویژه اهالی قدرشناس و نجیب دو شهرستان ساوجبلاغ و نظرآباد تسلیت عرض می کند. نوشته زیر زندگی نامه و خدمات علمی و اجتماعی آن مرحوم است که قرار است در کتاب «نام آوران ساوجبلاغ و نظرآباد» به چاپ رسد.

 * * * * * *

جهت مطالعه ادامه مطلب، اینجا را کلیک کنید...

نوشته شده در  یکشنبه 89/9/21ساعت  4:43 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

  بلوار اصلی شهر نظرآباد از یادگارهای مرحوم میرزا عبدالله مقدم

حکایت مهربانی میرزا عبدالله مقدم و نامهربانی ما!

 اشاره: بی تردید مرحوم میرزا عبدالله مقدم (موسس کارخانجات نساجی مقدم) عامل آبادانی و توسعه نظرآباد - غربی ترین شهر استان تهران - است. نویسنده «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» در کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» (چاپ 1386 خورشیدی) به طور مفصل درباره زندگی و خدمات مرحوم مقدم سخن گفته است. درباره قدر ناشناسی ما نظرآبادی ها همین بس که در این شهر 120 هزار نفری حتی کوچه بن بست و باریکی را به نام مقدم نمی توان یافت. نام میدان مقابل کارخانه نساجی هم چیز دیگری است. لااقل نام یکی از درختان کهنسال شهر را، مقدم بنامیم چون به گمانم آنها مقدم را بهتر می شناسند. مطلب زیر زندگینامه ایشان است که به مناسبت صد و دوازدهمین سالگشت تولدش تقدیم نظرآبادی های منصف و قدرشناس می شود: ادامه مطلب...

نوشته شده در  شنبه 89/1/7ساعت  12:47 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

    نقد کتاب درسالن تئاتر

انتقاد «نمایش درختها»

به کتاب «دشتی به وسعت تاریخ»

توضیح: تقریبا همه کارشناسان و اهل فرهنگ شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد، نمایش «درخت ها» به نویسندگی و کارگردانی مهرداد کورش نیا را یک اثر هنری واکنشی به بخشی از مطالب کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» نوشته حسین عسگری می دانند. به همین جهت یکی از جوانان اهل قلم شهرستان نظرآباد به این  مناقشه جالب فرهنگی و اجتماعی، توجه کرده که نوشته کوتاه ذیل حاصل همین نگاه تیزبینانه است. نویسنده این وب نوشت مطلب مورد اشاره را بدون هیچ دخل و تصرفی جهت داوری خوانندگان درج می نماید و از نظرهای مختلف نیز در این باره استقبال می کند. به درخواست نویسنده، مطلب زیر بدون ذکر نام درج شده است.   

در بهار 1386 کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» به قلم حسین عسگری منتشر شد. مؤلف جوان در این کتاب 600صفحه ای سعی کرده است که به دور از هر گونه تعصّب های رایج قومی و محلّی، زوایای مختلف فرهنگی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی نظرآباد - غربی تریننمایش درخت ها شهرستان استان تهران- را مورد دقت پژوهشی قرار دهد. بیست صفحه از این کتاب به بررسی روند تاریخی توسعه شهر نظرآباد اختصاص یافته است. شاید بتوان همین صفحات اندک را یکی از بخش های پر بحث و مناقشه برانگیز کتاب برشمرد. مؤلف تلاش کرده با دست یازیدن به منابع مکتوب و اسناد موجود، روند توسعه و آبادانی شهر نظرآباد از سال 1332 خورشیدی و سهم میرزا عبدالله مقدم (1281-1361خورشیدی) را مورد ارزیابی بی طرفانه قرار دهد. وی پس از بیان دیدگاه های موافق و مخالف اقدام توسعه زای مقدم، در صفحه 257 کتاب مورد اشاره نوشته است:« توسعه روستای نظرآباد از سال 1332خورشیدی پس از خریداری به وسیله عبدالله مقدم آغاز می شود. با تلاش های مقدم و همکاری اهالی با او کارخانجات نساجی، دفتر پست و تلگراف، باشگاه ورزشی، سینما، خانه انصاف، شرکت فلاحتی، فروشگاه، مدرسه، انجمن رفاه و عمران، بانک، درمانگاه، کارخانه های رب سازی و پوشند تأسیس و راه اندازی شد. از دیگر اقدام های عمرانی و اجتماعی مقدم، بازسازی مسجد جامع، واگذاری اراضی به کشاورزان، راه اندازی آسیاب، ساماندهی وضعیت باغ ها و زراعت، احیای قنات ها و حفر چاه های عمیق، احیای اراضی شوره زار جنوب نظرآباد، ساخت خانه معلم و چهل دستگاه ساختمان، برق و آب رسانی، تغییر راه ورودی نظرآباد و کمک به دامپروران ساکن در شهر است. توسعه و ورود نظرآباد به وضعیت مدرن و صنعتی و خروج از بافت سنّتی، واکنش های متفاوتی در میان اهالی و ناظران بیرونی ایجاد کرد. امروزه با فاصله زمانی از آن تغییرات بنیادین مقدم پس از سال 1332، بهتر و آسان تر می توان در این باره قضاوت کرد. به گمان نگارنده، آبادانی نظرآباد و توسعه آن از یک روستای معمولی و حمل نام آن به گستره جغرافیایی شهرستانی در غرب استان تهران، مدیون مردی زیرک و پرتلاش است که عبدالله مقدم نام دارد.»

برخی از اهالی بومی شهر نظرآباد که به خاطر قطع چند درخت کهن، اقدامات توسعه زای مقدم را زیر سوال می برند، پس از چاپ این کتاب اعتراض خود را در میرزا عبدالله مقدم عامل آبادانی شهر نظرآبادقالب موضع گیری شفاهی و مکتوب بیان کردند. آنها هیچ گونه سندی را از وجود آن درختان کهن ارایه نمی کنند و فقط به گفته های شفاهی خود تاکید می ورزند. از جمله این ابراز نظرها، نوشته مهرداد کوروش نیا -از هنرمندان تئاتر شهرستان های نظرآباد و ساوجبلاغ- در نشریه پیام زمان (آبان 1386،ص11) است. وی در بخشی از آن مقاله نوشته است:« نظرآباد درخت های توت هزار ساله داشته که همین آقای مقدم تمام میراث فرهنگی و باستانی نظرآباد را به عمد از بین برد. به عنوان مثال تمامی بافت قدیم روستا را از بین برد، حتی کمک نکرد برای نگه داشتن بخشی از آن برای میراث این روستا. او تمام درخت های کهن نظرآباد را از بین برد و بخشی را با بولدزر D10 آمریکایی از زمین بیرون کشید، درخت هایی که هزار سال قدمت داشت. نقد به مقدم از اینجا شروع می شود که فرهنگ و میراث و داشته های قبل از سال 1332 را عامدانه ار بین برد و برای توسعه نظرآباد آن هم زیر سایه نام و عنوان خود به خیلی چیزها بی اعتنایی کرد.»

انتقاد شفاهی کوروش نیا به مقدم به همین جا ختم نشد. او در ماه های اخیر با استفاده از هنر اثرگذار نمایش، دگرباره با مورد توجه قرار دادن سوژه قطع درختان کهنسال، اقدامات مقدم در نظرآباد را به چالش کشیده است. «درخت ها» عنوان نمایشی به نویسندگی و کارگردانی مهرداد کوروش نیا است که دکتاب دشتی به وسعت تاریخر سومین روز از جشنواره بین المللی تئاتر فجر در تماشاخانه سنگلج تهران به صحنه رفت. داستان نمایش درباره قطع درختان کهنسال و جاده سازی است که در دو دهه 40 (به وسیله مقدم) و دهه 80 (به وسیله شهرداری) به طور موازی اتفاق می افتد و به بهانه آن موضوع رانت خواری و زمین خواری برای توسعه و تخریب میراث فرهنگی و ملی کشور توسط سرمایه داران در جهت مطامعشان مطرح می شود. کوروش نیا داستان نمایش درخت ها را که نقدی هنری بر بخشی از کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» است را اینگونه در روزنامه بانی فیلم (شماره 1385، پنج شنبه 3بهمن) تشریح می کند: «بهرام علی پدر خانواده نمایش که نقش آن را داریوش مودبیان ایفاء می کند، مباشر یکی از خانها و مالکان دهه40 بوده که اکنون در خارج از شهر و در روستایی خوش آب و هوا برای خود باغی دست و پا کرده و برای مطامع خود ساکنان آن روستا را آلوده به هوس و معضلات امروزی جامعه می کند تا بتواند املاکشان را از چنگشان درآورد و درخت ها را برای جاده سازی قطع کند و پس از مدتی موجب می شود تا آنها با از دست دادن هویت و دارایی خود به شهر مهاجرت کنند و ...»

به نظر می رسد که مناقشه دو دوست قدیمی و صمیمی یعنی مهرداد کوروش نیا و حسین عسگری در قالب تولید کتاب و تئاتر یکی از نقاط قوت فضای فرهنگی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد است و تعاطی روشمند آن دو می تواند به رشد و توسعه فرهنگی و اجتماعی این دو شهرستان کمک شایانی نماید. بی تردید تعصّب، دشمن اندیشه سوز این مناقشه است. دامی که هر دوی این بزرگوار باید از آن به شدت برحذر باشند.


نوشته شده در  دوشنبه 87/11/7ساعت  4:30 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

فروش نماد هویت شهر نظرآباد!!

سالی که نکوست از بهارش پیداست. خوشبختانه شورای سوم  شهر نظرآباد ماه های آغازین دوره چهار ساله فعالیت خود را با توجه ویژه به مقوله پراهمیت پژوهش و تکاپوی روشمند فرهنگی و اجتماعی آغاز کرد.  عصر روز هجدهمین روز تابستان امسال پنج نفر از اعضای این شورا که کمیسیون فرهنگی شورا را شکل می دهند، مشتاقانه پای سخنان حکیمانه استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی ( از اساتید بر جسته دانشگاه تهران) نشستند تا با راهبردهای امیدبخش و عمیق استاد، تأسیس کمیته پژوهشی شورا را کلید بزنند. استاد ملاصالحی در این نشست صمیمانه درباره اهمیت شوراها ، هویت شهری و آسیب شناسی آن ، تنوع قومی و معماری های ترس آور و اظطراب زای شهری و... سخن گفت. در پایان این جلسه دغدغه مهم استاد درباره نماد هویت و تاریخ شهر نظرآباد یعنی مکان قدیمی کارخانه نساجی مقدم مطرح شد: « لطفا" این محل را به موزه – فرهنگسرایی بزرگ و باشکوه تبدیل کنید تا هویت نظرآباد همچنان زنده و پویا باقی بماند.» براساس مصوبه شورا قرار است به زودی همه این کارخانه به علت آلایندگی محیط زیست به خارج ازبافت شهر نظرآباد انتقال یابد. (1) با انتقال بخشی از کارخانه به منطقه صنعتی جنوب شهر ، این پرسش در اذهان شهروندان و مسئولان محلی شکل گرفت که تکلیف ساختمان این مجموعه پنجاه  ساله چه خواهد شد . در اواخر سال گذشته با نصب تابلویی در جنوب شرقی کارخانه ،تمایل مالکان فعلی آشکار شد :« تغییر کاربری صنعتی به مسکونی و تجاری با فروش آن به تعاونی های مسکن ». میرزا عبدالله مقدم (1281-1361خورشیدی) عمر پرثمر خود را وقف توسعه و آبادانی نظرآباد کرد تا این که آن از یک روستای معمولی در دهه 30 به گستره جغرافیایی شهرستانی در غرب استان تهران تبدیل شد.(2) آیا اگر مرحوم مقدم می خواست هم اکنون درباره تغییر کاربری محل کارخانه تصمیم بگیرد،چه می کرد؟ برای پاسخ به این پرسش مناسب است کمی به عقب بازگردیم . توسعه روستای نظرآباد از سال 1332 خورشیدی پس از خریداری به وسیله مرحوم مقدم آغاز می شود . با تلاش های او و همکاری اهالی  ،کارخانجات نساجی ،دفتر پست و تلگراف، باشگاه ورزشی، سینما  ،خانه انصاف  ،شرکت فلاحتی ،فروشگاه ،مدرسه ،انجمن رفاه و عمران ،بانک ،درمانگاه ،کارخانه های رب سازی و پوشند تأسیس و راه اندازی شد. از دیگر اقدام های عمرانی و اجتماعی مقدم ،بازسازی مسجد جامع ، واگذاری اراضی به کشاورزان ، راه اندازی آسیاب ، ساماندهی وضعیت باغ ها و زراعت ،احیای قناعت ها و حفر چاه های عمیق ،احیای اراضی شوره زار جنوب نظرآباد ،ساخت خانه معلم و چهل دستگاه ساختمان ،برق و آب رسانی ،تغییر راه ورودی نظرآباد و کمک به دامپروران ساکن در شهر است. (3) در 27تیر1337 با تلاش طاقت زدای مقدم ،محور اصلی توسعه نظرآباد (کارخانجات نساجی مقدم ) تأسیس شد. این کارخانه با مساحتی ده هکتاره ،نخستین تولید کننده فاستونی به روش جدید در ایران است که تولید خود را در سال 1339 با کمک کارشناسان ایتالیایی و متخصصان ایرانی آغار کرد. پس از نصب سیستم نکمیل پروتس انگلستان، محصولات کارخانه به کشورهای اروپایی از قبیل انگلستان وشوروی سابق و ممالک دیگر صادر شد. این کارخانه نساجی دارای واحدها ی رنگرزی ،ریسندگی ،بافندگی،تکمیل منسوجات پشمی ، چاپ و رنگرزی منسوجات پنبه ای و الیاف مصنوعی است.(4) هادی دیالمه (مدیر دبستان دولتی روستای نظرآباد در 1336 ) در پایان نامه دوره لیسانس خود درباره محصولات تولیدی کارخانه نوشته است : « در سال 1342 کارخانه مقدم ،فروشگاه مخصوصی در خیابان شاه مقابل انجمن روابط فرهنگی ایران و آمریکا افتتاح کرده است. همچنین ارتش مقداری از پارچه های ویژه لباس فرم افسران خود را به این کارخانه سفارش داده است. تا آنجا که من تحقیق کرده ام ،این پارچه ها صددرصد رضایت خریداران را جلب کرده است. مهمتر از همه این که مقدم به میزان قابل توجهی ،پارچه های بافته شده را به شوروی صادر می کند و گویا در مقابل، ماشین های مختلف روسی وارد می کند. به زودی این کارخانه ،گوی سبقت را از کلیه کارخانه های پارچه بافی ایران ربوده و تا حد قابل ملاحظه ای از فروش پارچه خارجی خواهد کاست ».(5) مقدم طی گفت و گویی در سال 1350 خورشیدی با «عیمانوئل عافار » (دانشجوی ارمنی دانشگاه ملی ایران) که برای نخستین بار به چاپ می رسد، درباره علل تأسیس کارخانه و فعالیت ها ی جانبی آن گفته است: «با اجازه کارخانه ریس باف اصفهان و ممتاز ایران تجربیات کافی در امور پارچه بافی و کارخانه داری کسب کردم تا جایی که دریافتم می توانم به طور مستقل یک کارخانه پارچه بافی را اداره کنم . در سال 1339 بهره برداری از کارخانه با کمک 14 مهندس ایتالیایی شروع شد.(6) در سال ها ی اولیه با مشکلات زیادی روبرو شدیم. نخست کارخانه فقط روز کار می کرد یعنی از ساعت 7 صبح تا 6 بعد از ظهر ولی به تدریج با تکمیل آن و اضافه کردن قسمت ریسندگی در سال 1340 دو نوبته شد و در همین سال قسمت تکمیل و چاپ بر روی پارچه نیز به دیگر قسمت ها افزوده شد. در ابتدا برای کار در کار خانه از کارگران باسواد استفاده می شد اما چون در سال ها ی گذشته وضع سواد در روستای نظرآباد و روستاها ی اطراف بسیار پایین بود بنا بر این مجبور شدیم افراد بی سواد را نیز استخدام کرده و برای آنها کلاس اکابر (سوادآموزی) دایر کنیم. در سال 1341 پایه کلاس های اکابر گذاشته شد و درسال 1344به کمک یکی از مددکاران اجتماعی،تعداد این کلاس ها به 10 کلاس رسید. فارغ التحصیلان این کلاس ها پس از طی کلاس دوم اکابر به کلاس پنجم می آمدند و یکساله کلاس پنجم و ششم را به پایان رسانده و دوره دبیرستان را در اکابر دبیرستان آغاز می کردند. در زمینه بهداشت و درمان ، در سال 1345 یک پزشک نیمه وقت استخدام شد که ایشان صبح ها به درمان کارگران بیمار می پرداخت  ودرآبان همان سال استخدام یک پزشک تمام وقت، سروسامانی به وضع کارگران بیمار داده شد وداروخانه مجهزی در همان محل دایر شد. شیر خوارگاه کارخانه در سال1341 با پنج بچه شروع به کار کرد. هدف از تأسیس این شیرخوارگاه استفاده هر چه بیشتر از نیروی انسانی زنان مخصوصا" در قسمت نخ ریسی و رفوگری بود. البته غذا و شیرخشک این مرکز را انجمن حمایت از کودکان و نوزادان تأمین می کرد. سن کودکانی که در این مرکز نگهداری می شوند ، از چند ماه تا 2سال است. در سال 1348 مهد کودک برای کودکان 2 تا6  سال راه اندازی شد که تعداد آنها در امسال (1350) 25 نفر است. در مورد ازدواج کارگران نیز کارخانه تسهیلاتی فراهم آورده به این ترتیب که اگر کارگری قصد ازدواج داشته اجازه داشته باشد اجازه یک هفته مرخصی را دارد و سالن غذا خوری کارخانه نیز در اختیار او گذارده خواهدشد. در ضمن دو قواره پارچه به عنوان پاداش به او داده می شود. برای سکونت عده ای از کارگران که در روستای نظرآباد سکونت ندارند ،کارخانه دست به ایجاد خانه های کارگری و مهندسی زده است که این ساختمان ها را به آنها به مبلغ اتاقی 300 یا400 ریال در ماه اجاره می دهد. کارمندان وکارگرانی که قصد خرید این خانه ها را داشته باشند با شرایط سهل به آنها فروخته می شود. کارمندان و کارگران ما نسبت به دیگر کارخانه ها در سطح بالاتری قرار گرفته اند. حقوق یک  کارگر از 80 ریال شروع شده و به 250 ریال در روز می رسد وحقوق کارمندان کارمندان از 4000ریال شروع شده و به 10000 ختم می شود. در ضمن روزانه بین 200 تا250 نفر درناهار خوری کارخانه ، ناهار صرف می کنند که بهای ناهار نسبت به حقوق هر کارگر معین شده و از 7 ریال شروع شده و به 25 ریال ختم می شود . کارگری که 7 ریال پول می دهد،همان غذایی را می خورد که  کارگر 25 ریال می پردازد. برق مورد نیاز روستا و کارخانه را چهار موتور بزرگ و یک موتور کوچک در تمام 24 ساعت شبانه روز تأمین می کنند. قدرت هر کدام از این موتورها 750 کیلو وات ساعت است . البته تا چند سال دیگر با آمدن برق سد سفید رود ، دیگر احتیاجی به این موتورها نخواهد بود. یکی دیگر از تسهیلات کارخانه برای کارگرانی که در روزهای تعطیل کار می کنند،استفاده از سینما و حمام رایگان است...(7) پس از مطالعه سخنان عامل آبادانی نظرآباد می توان حدس زد که اگر مرحوم مقدم در قید حیات بود چه تصمیمی جهت تغییر کاربری محل قدیمی کارخانه اتخاذ می کرد. بدون تردید او با پیشنهاد دوراندیشانه استاد ملا صالحی با جان و دل موافقت می کرد و دستور می داد که یک مجموعه علمی، فرهنگی و تفریحی در خور شأن شهروندان نظرآبادی در این محل ایجاد شود. بازماندگان مرحوم مقدم که سهامداران اصلی کارخانه هستند، آگاه باشند که واگذاری کارخانه به تعاونی های مسکن ناسنجیده ترین اقدامی است که به هیچ انگاشتن نمادهای فرهنگی و هویتی شهر نظرآباد را تداعی می کند. با این اوصاف بر نوادگان مرحوم مقدم فرض است که با دستان خود تندیس تلاش و رنج بزرگ خاندان خود را از تاریخ شهر نظرآباد محو ننمایند . هویت مقوله ای است که در فرایند زمانی، ذره ذره به دست می آید و همچون رشته ای ستبر اقوام مختلف مستقر در یک گستره جغرافیایی را به هم پیوند می دهد. به دیگر سخن هر نماد هویتی و تاریخی عنصری است که همچون چشمه ای جوشان ، نیاز و حس «هویت خواهی» نسل جوان را پاسخ شایسته می دهد و ضمن تقویت پیوند تاریخی ، محیطی شاداب و شور آفرین برای همکاری و همیاری شهروندان در مسیر توسعه و آبادانی سرزمین شان را فراهم می آورد. منتظر می مانیم که ببینیم شورای شهر و شهرداری و مالکان فعلی کارخانه نساجی مقدم چه نگاهی به هویت تاریخی شهر نظرآباد  دارند. انشاءالله که خوش است ...یاعلی مدد.                                                                                                                     

پانوشت ها--------------------------------------------------------

1- روزنامه جام جم، ویژه استان تهران، ش1387، ص1. / 2- جهت آگاهی بیشتر از روند توسعه نظرآباد ر.ک: مصطفی بازرگان ، مختصر تاریخ معاصر نظرآباد ، سال 1381 و معرفی و توقع ، سال1382. / 3 - نگارنده این سطور ، دشتی به وسعت تاریخ، ص257./ 4- به نقل از مقدمه سررسید کارخانه مقدم ، سال1382./ 5- هادی دیالمه ، مونوگرافی دهکده نظرآباد، ص26./ 6- « الدوگزینی » مهندس ایتالیایی و نخستین سرپرست تولید کارخانه از جمله آن مهندسان است که اکنون ساکن شهر نظرآباد است. / 7 – عیمانوئل عافار ، اوضاع اقتصادی و اجتماعی روستای نظرآباد ، ص 112 .


نوشته شده در  دوشنبه 86/11/1ساعت  8:43 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<      1   2   3   4   5      

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز -1
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج -1
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 2
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 3
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]