صدرالدین عصر
آخوند ملاآقا حکمی قزوینی (1184 - 1285ق) فرزند ملا محمّدجعفر، از مدرّسان نامدار فلسفه و حکمت صدرایی و سرسلسله خاندان علمی حکمی است. آل حکمی از خاندانهای فلسفه و حکمت شیعه در شهر قزوین است که شاخه ای از آل بَرَغانی به شمار می رود. او در شهر قزوین مقدّمات علوم اسلامی را از عمویش شیخ محمّد ملایکه برغانی (م1200ق) فراگرفت. در آغاز جوانی برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و نزد آخوند ملاعلی نوری (م1246ق) حکمت و فلسفه خواند. استادش که فهم فلسفی او را بسیار می ستود، در سال های پایانی عمر، شاگردان فلسفه حوزه اصفهان را به کلاس درس او هدایت می کرد.
در سال های پیش از 1228ق وقتی پسر عمویش شیخ محمّدصالح برغانی (م1271ق) مدرسه صالحیه را در قزوین تاسیس کرد، او مدرّس فلسفه و عرفان آن مدرسه شد و حدود پنجاه سال در آن به تدریس پرداخت. آقاعلی مدرّس زنوری (م1307ق)، حکیم آقا رضاقلی قزوینی، ملایوسف حکمی قزوینی (م حدود 1261ق) نوه ملا نعیما طالقانی صاحب کتاب اصلالاصول، زرّین تاج برغانی مشهور به قره العین (م1268ق)، شیخ محمّدتقی احسایی (م1275ق) فرزند بزرگ شیخ احمد احسایی، میرزا محمّد تنکابنی (م1325ق) نویسنده کتاب قصص العلما و بنا به قول مشهور سیّدجمال الدین اسدآبادی (م1314ق) از شاگردان ملاآقا حکمی به شمار میروند. محمّدحسن خان اعتمادالسلطنه (م1313ق) وزیر انطباعات و دارالترجمه روزگار قاجار، درباره او نوشته است: «آخوند ملاآقای حکمی قزوینی از فحول فلاسفه اسلام است. خود بود. طالبین علوم عقلانیه از اقصی بلاد ایران به آستان وی می رسیدند و می بوسیدند.» ادامه مطلب...
ماه شب های تار
بخش اوّل
آیتالله شیخ محمّدتقی برغانی معروف به شهید ثالث (شهادت 1263ق) فرزند شیخ محمّد ملایکه برغانی، از فقیهان نامدار و مبارز روزگار قاجار است. در حدود سال 1183ق در روستای بَرَغان از توابع شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز زاده شد. مقدّمات علوم اسلامی را نزد پدرش فراگرفت و در نوجوانی، قرآن کریم و نهجالبلاغه را حفظ کرد. در جوانی جهت ادامه تحصیل به حوزه علمیه قزوین رفت. پس از آن، سالیانی به قصد تکمیل مدارج علمی به شهرهای اصفهان، کربلا و قم سفر کرد. آخوند ملاآقا بیدآبادی (م1197ق)، شیخ محمّدباقر وحید بهبهانی (م1205ق)، میرزا ابوالقاسم گیلانی قمی معروف به صاحب قوانین (م1231ق)، آخوند ملاعلی نوری (م1246ق)، سیّدعلی طباطبایی اصفهانی معروف به صاحب ریاض (م1231ق) از جمله استادان او بودند. در سال 1220ق رساله «قضاء الفوائت» را در کربلا به توصیه استادش صاحب ریاض نوشت. به گفته خود او، در اصفهان بیشتر به حکمت اشتغال داشته و علاوه بر تحصیل، فلسفه صدرایی تدریس میکرده است. در حدود سال 1220ق به ایران بازگشت و در تهران به تدریس و تبلیغ امور دینی پرداخت. پس از چندی دوباره به عتبات بازگشت. اعتراضهای او به فتحعلی شاه قاجار (م1250ق) و عدم تصدیق اجتهادش از سوی میرزا ابوالقاسم قمی، موجب مهاجرت دگرباره او به عراق شد. او مدّت کمی در درس میرزای قمی حاضر شده بود و میرزا، شناخت کافی از او نداشت و مکاتبه علمی آن دو هم بینتیجه مانده بود. ادامه مطلب...
ماه شب های تار
بخش دوّم
گذشته از پرهیزکاری، شهامت و بیان رسا، مقام علمی شهید ثالث نیز مورد تایید تراجمهنویسان و دیگر دانشمندان بوده است؛ اما نویسندگان بهایی، شیخیه کرمان و پروفسورهانری کُربن (م1978 میلادی) اسلامشناس معاصر فرانسوی کوشیدهاند تا جایگاه علمی او را انکار کنند و ادعا کردهاند که حکم تکفیر احسایی را همه عالمان به ویژه فقیهان برجسته شیعه قبول نکردهاند.هانری کُربن در روند مطالعات شیعهشناسی، تحت تاثیر افکار شیخیه قرار داشت و این مکتب را وجهه متکامل فلسفه اسلامی میدانست.
آثار علمی قابل توجهی از شهید ثالث در دست است که گواه بر قدرت علمی اوست: «منهج الاجتهاد» شرح عربی 24 جلدی بر کتاب شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام نوشته محقق حلّی و یکی از منابع کتاب فقهی جواهرالکلام نوشته شیخ محمّدحسن نجفی اصفهانی است که شهید ثالث نگارش آن را در سال 1226ق در منطقه ساوجبلاغ آغاز کرد و در سال 1256ق آن را در قزوین به پایان رساند. 84 نسخه دستنویس از آن در کتابخانههای ایران موجود است. نسخههای موجود در کتابخانههای آیتالله مرعشی نجفی، دانشگاه تهران و آیتالله گلپایگانی قم به خط نویسنده است؛ «شرح الشرائع» در یک جلد بزرگ به عربی؛ «الفقه» به فارسی از طهارت تا دیات که در کتابخانه وزیری یزد نگهداری میشود؛ «عیون الاصول» در دو جلد بزرگ که بیشتر در نقد آرای اصولی میرزای قمی مشهور به صاحب قوانین الاصول است. پانزده نسخه دستنویس آن در کتابخانههای ملّی، آیتالله مرعشی نجفی، مجلس شورای اسلامی، ملک تهران، مدرسه مروی تهران، دانشگاه تهران، آیتالله گلپایگانی، مکتبه شیخ علی حیدر مشهد، مدرسه خیرات خان مشهد و فحول قزوینی در قزوین نگهداری میشود. نسخههای موجود در کتابخانههای مجلس شورای اسلامی و آیتالله مرعشی نجفی به خط نویسنده است. ادامه مطلب...
ترور شخصیتی و ترور جسمانی؛ دو لبه تیز خشونت های فرقه ای
به یاد استاد شهید حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عباس صبایی گلپایگانی (1319 - 1386ش)
اسماعیل آل احمد
مدرّس حوزه علمیه امام جعفر صادق (ع) ساوجبلاغ
آن چه درباره استاد شهید حضرت حجّت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عباس صبایی گلپایگانی، بیش و پیش از همه در ذهن شاگردی چون من، خودنمایی می کند مناسباتی صرفاً استادانه و شاگردانه نیست بلکه منظومه ای از تمام مناسباتی است که یک بچّه مسلمان از همان آغاز نوجوانی درصدد رسیدن به آن است؛ منظومه ای تمیز و سرشار از پاکیزگی به معنای همه جانبه آن. من بی آن که بدانم چه می کنم و در کجای این هستی هستم از دوران نوجوانی و پیش از طلبگی در سایه سار باران محبّت های او، جان عطشناک و آتشناک خویش را سیراب می کردم و تمام جان کندن های یک نوجوان در حال دگردیسی جسمی و روحی را با به کارگیری راهنمایی های دل سوزانه او در بستری از آرامش می نهادم و لختی و لمحه ای در سُکر آسایش وجدان می غنودم. نمی خواهم در این مجال اندک، شما را به آن روزگار سراسر آفتابی ببرم بلکه خواستم با این مقدّمه، گستره آشنایی ام با استاد شهید را کمی برایتان ملموس تر بگشایم. پس از این مقدّمه، اجازه می خواهم از روزنی، پای به بحث بگذارم که بسیار برای آن شهید سعید، سترگ بود یعنی تدبّرات قرآنی. ادامه مطلب...
بحارالعلوم
شیخ محمد علی برغانی
ملا محمدعلی بن محمد قزوینی برغانی، بحارالعلوم [نسخه خطی]، مشخصات ظاهری: 43 برگ، 21 سطر کامل، اندازه سطور 115x 160، آغاز نسخه: فرحت فمنه و ان تخلف عنه، نوع کاغذ: فرنگی، خط: نستعلیق، تزیینات جلد: تیماج قهوهای، یک لایی، کوبیده، شماره کتابشناسی در کتابخانه ملی ایران: ع1765، تزیینات متن: ساده، روی پارهای از عبارات و حروف با مرکب قرمز خط کشی شده فرسودگی، ناقص بودن صفحات: ابتدا افتاده، نسخه حاوی اغلاط املایی، آخر نسخه نامهای از شیخ احمد احسایی، انجام نسخه: بفضلک یا ذالفضل العظیم انه تعالی جواد کریم ملک البر رئوف رحیم.
معرفی کتاب: نویسنده که برادر شیخ محمدصالح و شیخ محمدتقی برغانی (معروف به شهید ثالث) و عموی قرهالعین است و از افکار و آثارش بوی شیخیگری میآید. در این کتاب مباحث دینی چند آورده و گرچه ابتدای رساله افتاده و از آنجا که معدن اول است شروع می شود بدین شرح: معدن اول: فی نزول وجود الکائنات من الالهیات (از 1 تا 8) معدن ثانی: فی العلوم الشرعیه (از ص 8 تا 12)؛ معدن ثالث: فی احوال رسولالله (از 12 تا 26)؛ معدن رابع: فی الامه (از 26 تا 29): معدن پنجم: در اعمال ظاهری شرعی (از ص 29 تا 36)؛ معدن ششم: در اعمال باطنی (از 36 تا 39)؛ معدن هفتم: در اخلاق محموده (از 39 تا آخر).
جداول فی المیراث
شیخ هادی نجم آبادی
هادی بن مهدی نجمآبادی تهرانی (1250-1320ق)، جداول فی المیراث [چاپ سنگی]، کاتب ابوالقاسم ابن علیاکبر الجیلانی، مصحح محمدصادق بن محمدباقر تبریزی، محل چاپ: طهران توسط میرزا حسن طهرانی، 1308ق، زبان: عربی، نوع و درجه خط: نسخ، تزئینات متن: جدول مضاعف، نوع و تزیینات جلد: لت روی جلد افتاده، لت زیرین جلد کاغذی یکلا، ص. 1مکرر-23؛16×21 سم، منابع: مشار (عربی): ص 248، محل فروش: مدرسه شیخ هادی، حواشی اوراق: محشی به حاشیه با نشان تصحیح (صح) میباشد، شماره بازیابی در کتابخانه ملی ایران: 6-19183.
آغاز: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله والملک السلام والمکرر للدهور و الاعوام معلم ادم الاسما و موسع العطاء و الالاء مرسل الرسول الأسعد... انجام:...الباقی للاعمام سدسه للعم او العمة و خمسة اسلاسه للاعمام للاب فان تعدد و او اختلفوا فللذکر مثل اصل الفریضته اثنان و سبعون.
أبوالحسن بن محمدتقی نجم آبادی عالم دینی کان حیا سنة 1383ه
کتاب «موسوعه مولفی الامامیه» دایره المعارف بزرگ نویسندگان شیعه است که به کوشش «مجمع الفکر الاسلامی» در شهر قم منتشر می شود. در جلد دوم آن آیت الله شیخ ابوالحسن نجم آبادی فرزند شیخ محمدتقی مجتهد و نوه شیخ هادی نجم آبادی، به زبان عربی این گونه معرفی شده است. یادآوری می شود که آرامگاه این فقیه بزرگوار در آرامستان روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع است.
أبوالحسن بن محمدتقی نجم آبادی (ق 14 ه) عالم دینی. کان حیا سنة (1383ه (. الآثار: 1.طریق المتقین (فارسی/ طب) موضوعات طبیة عن الأغذیة و فوائدها اعتمادا على أحادیث المعصومین (علیهم السلام). ألفه سنة 1391ه. طبعاته: إیران، رقعی، 120 ص؛ 2. نجم الطالبین (فارسی/ سیرة الأنبیاء) (45) مجلسا عن تاریخ (136) نبیا ورد ذکرهم فی القرآن الکریم. من آدم حتى تبع بن حیان (علیهم السلام). بدأ بتألیفه سنة (1381ه) و فرغ منه سنة (1383ه) طبعاته: طهران، دارالکتب الإسلامیة، رقعی، 194 ص؛ 3. هادی المضلین (فارسی / سیرة المعصومین علیهم السلام) سیرة النبی الأکرم (صلى الله علیه وآله) و السیدة فاطمة الزهراء (علیها السلام) و الأئمة المعصومین (علیهم السلام). ألفه سنة 1391 ه. طبعاته: إیران، وزیری، 325 ص.
المصادر: چاپى فارسی 5 / 5170، کتب المؤلف.
دکتر سید حمید میرخانی
بنیانگذار نخستین بانک اعضای پیوندی در ایران
زنده یاد استاد دکتر سید حمید میرخانی در سال 1330 خورشیدی چشم به جهان گشود. در سال 1350 در رشته فیزیوتراپی دانشگاه تهران پذیرفته شد اما به دلیل علاقه فراوان به رشته پزشکی در سال 1351 بار دیگر در کنکور شرکت کرد و در رشته پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد. ایشان در سال 1359 مدرک پزشک عمومی را دریافت کرد و بلافاصله دستیاری جراحی عمومی را آغاز کرد و در سال 1363 از آن فارغ التحصیل شد و سپس به عضویت هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران درآمد. در سال 1363 در رشته فوق تخصصی جراحی قفسه صدری دانشگاه علوم پزشکی تهران پذیرفته شد و به مدت سه سال در مقطع فوق تخصصی تحصیل کرد. در سال 1368 برای طی دوره فوق تخصصی جراحی قلب و عروق و پیوند قلب عازم سوئد شد و سپس تحصیلات تکمیلی دوره فوق را در بیمارستان هرفیلد انگلستان به پایان رسانید و آنگاه جهت خدمت به هموطنان خود به کشور بازگشت.
در سال 1373 به سمت ریاست مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران منصوب شد که تا پایان عمر شریفش این مسئولیت را به عهده داشت. ایشان در سال 1383 موفق به کسب درجه استادی در رشته جراحی قلب و عروق گردیدند. شادروان میرخانی خدمات بیشماری در جهت اعتلای پزشکی کشور به ویژه در رشته جراحی قلب و عروق انجام دادند که از جمله آنها می توان به تأسیس بانک اعضای پیوندی برای نخستین بار در کشور، بکار بردن دریچه هوموگرافت آئورت در موقعیت میترال، انجام اولین پیوند همزمان قلب و ریه، انجام جراحی باتیستا برای بیماران با نارسایی شدید قلبی که امکان جراحی پیوند قلب را ندارند، انجام عمل جراحی ROSS، انجام نخستین مورد تزریق سلول های بنیادی در قلب در حین عمل جراحی اشاره کرد. ایشان برای اعتلای جراحی قلب کشور طرح های بسیاری داشت اما با کمال تأسف جراحی قلب ایران از وجود این گوهر توانا و خوش فکر محروم شد و در شامگاه پانزدهم شهریور ماه 1383 به دیار باقی شتافت. ایشان پزشکی آرام، خوشرو، بسیار مؤدب و در خدمت بیماران محروم بود.
حوزه علمیه نجم آباد را احیا کنید
علی اکبر صفری
فقیه و اصولی بزرگ شیعه آقا شیخ حسن نجم آبادى تهرانى (متوفای 1284 یا 1285ق) برخاسته از روستای نجم آباد شهرستان نظرآباد، در جایگاه بزرگترین شاگرد شیخ انصاری قرار دارد و نام او چون خورشیدی تابناک بر تارک فقه و اجتهاد شیعه می درخشد. او در روستای نجم آباد به دنیا آمد و پس از تحصیل در حوزه علمیه نجم آباد به نجف اشرف کوچید. این طلبه نجم آبادی توانست با تلاش و دانش استوار خود، جانشین شیخ مرتضی انصاری در حوزه نجف شود. وی در همان شهر در جوار حضرت امیر المومنین علیه السلام به خاک رفت. کتاب هایی از او در فقه به یادگار مانده است که در کتابخانه های دانشگاه تهران و مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. همه نویسندگان و زندگینامه نویسان روزگار ما، فقه و دانش و تقوای این فقیه وارسته را ستوده اند و با عباراتی پرشکوه درباره شخصیت او قلم زده اند.
یکی از مدارس علمیه در قرن سیزدهم - چهاردهم در ساوجبلاغ بوده و نقش این حوزه در ساختار فرهنگ و تمدن اسلامی بر اهل تحقیق پوشیده نیست. دو پیشنهاد دراین باره قابل طرح و بررسی است: یک. اگر این منطقه توانسته چنین شخصیت های بزرگی تقدیم جامعه نماید، بی تردید اکنون نیز میتواند محل پرورش دانشمندان و بزرگانی در عرصه علم و سیاست شود. احیا دوباره حوزه علمیه یکی از ضرورت های علمی و فرهنگی در این منطقه است. در مرحله نخست این مهم، باید با تدبیر بزرگانی چون جناب حجت الاسلام والمسلمین وثوقی امام جمعه بزرگوار نظرآباد و جناب حجت الاسلام والمسلمین سلطانی مدیر محترم حوزه های علمیه استان البرز انجام شود و شروع تحصیل اگر تنها با پایه اول نیز شروع شود، حرکتی بزرگ در عرصه علم و فرهنگ این مناطق است. دو. بزرگداشتی بدون هیاهو و سیاسی کاری و کم هزینه و البته علمی چنانکه شیوه این بزرگان بوده فراهم گردد. این مهم نیز در شناخت هویت فرهنگی برای نسل جوان بسیار سودمند است و در کنار آن برکات بسیاری همرام دارد؛ قدردانی از مقام علم و اخلاق، معرفی شخصیت های علمی و فرهنگی، تربیت نویسندگان و پژوهشگران، انتقال فرهنگ علم به نسل دیگر، حضور بزرگام و دانشوران در این نوع مجالس، و هزاران فایده دیگر از برکات این بزرگداشت است. بر رسولان پیام باشد و بس چندجمله ای برای ثبت در تاریخ منطقه قلمی شد. کمینه؛ علی اکبر صفری.
وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: کتاب زندگی نامه، نامه ها، مقالات و آثار «شیخ آقا بزرگ تهرانی» در اردیبهشت 1391 منتشر شد. این کتاب شامل نامه ها، مقالات و آثاری از شیخ آقا بزرگ و مباحث و مطالبی درباره وی است که توسط انتشارات کتابشناسی شیعه در قم و به کوشش آقای علی اکبر صفری (پژوهشگر و نویسنده ساوجبلاغی) منتشر شده است. حجت الاسلام آقای اسماعیل آل احمد مدیر موسسه رخسار قرآن شهرستان نظرآباد با ارسال یادداشت زیر، درباره آخرین کتاب دوستش این گونه ابراز نظر کرده است.
* * * *
کاری بزرگ درباره آقا بزرگ
اسماعیل آل احمد
با ذوق زدگی تمام، کتاب جدید اکبر صفری را در حیاط مدرسه فیضیه تورق کردم. تا با اتوبوس بدتر از عزرائیل شهرک مهدیه به خانه برسم. مقدمه استاد مختاری و اکبر را بر کتاب شیخ آقا بزرگ تهرانی خواندم. همه ظواهر از یک کتاب تحقیقی پرزحمت خبر می داد. فقط دیدن چند غلط تایپی کمی حالم را گرفت. استاد مختاری در مقدمه خود از تحویل همین محتوا به دو ناشر برای چاپ و چاپ بخشی از این مطالب به وسیله آن دو ناشر سخن گفته بود. عرض بنده خدمت آن کتاب شناس بزرگ این است که کاش خود موسسه کتاب شناسی شیعه راسا" به چاپ این کتاب از همان ابتدا اقدام می فرمود تا هم موازی کاری رخ نمی داد و هم این کتاب خیلی زودتر از اینها به دست مخاطب می رسید. کاش تصاویر بیشتری از شیخ آقابزرگ چاپ می شد. دیدن عکس های متعدد از چند طالقانی در پایان کتاب، این حس را در من ایجاد کرد که کاش می شد درباره طالقانی های مقیم عراق مطالب بیشتری به دست آورد. برای شیخ اکبر روزهایی سرشار از تحقیق و موفقیت آرزو دارم.
مقاله ای درباره میرزا ابوتراب شهیدی؛ شاگرد ساوجبلاغی «صاحب عروه»
آیت الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی یزدی معروف به «سید» و «صاحب عروه» (1337- 1253ق) مرجع عام تشیع در روزگار قاجار و مشروطیت است که به ویژه پس از درگذشت آخوند خراسانی در سال 1329ق اکثریت قاطع شیعیان جهان به تقلید وی برآمدند و مطیع حکم و فتوای او گشتند. در اهمیت جایگاه فقهی صاحب عروه همین بس که فقیهان بزرگ شیعه نوعا" آغاز مرجعیت خویش را با حاشیه نویسی بر «عروه الوثقا»ی او اعلام می کنند. جهت بزرگداشت این فقیه ارجمند، قرار است کنگره ای در اوایل سال 1391 در شهرهای قم و یزد برگزار شود. مسئول کمیته علمی این کنگره آیت الله رضا استادی است. نویسنده «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» با نگارش مقاله ای با عنوان «آیت الله میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی؛ چشم بیدار صاحب عروه در ایران» در این کنگره شرکت کرده است.
چکیده مقاله مورد اشاره به این شرح است: آیت الله حاجی میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی (م 1335ش) نوه شیخ محمد تقی برغانی مشهور به شهید ثالث، از مجتهدان نامدار روزگار قاجار و نظریه پرداز جناح مشروعه خواه در جریان جنبش مشروطیت است که در پیوند عمیق فکری و معنوی با استادش آیت الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی معروف به صاحب عروه (م 1337ق) به این جایگاه علمی و اجتماعی دست یافت. آیت الله شهیدی در روزگار پرفراز و نشیب مشروطیت، «چشم و عقل منفصل» صاحب عروه در ایران بود و با نگارش رساله «تذکره الغافل و ارشاد الجاهل» ثابت کرد که به دقایق و ظرایف اندیشه فقهی و سیاسی استادش آشنایی کامل دارد. با استناد به همین رساله است که می توان وی را همسنگ با آیت الله محمد حسین غروی نایینی (م 1355ق) در بین مشروطه خواهان دانست. در مقاله پیش رو، زندگی، زمانه، مبارزات و اندیشه های این شاگرد وفادار صاحب عروه مورد بررسی قرار گرفته است. واژگان کلیدی: صاحب عروه، میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی، مشروطه خواهی، مشروعه خواهی.»