خزانه داران کتب، اسناد و مدارک البرز
دکتر مهراب رجبی رییس بنیاد ایرانشناسی شعبه استان البرز
آقای حسن شاه محمدی (کلاکی) برادر عزیزم، از چهره های خدوم فرهنگ البرز می باشند. آداب دانی برخوردار از اخلاقی نیکو و پژوهشگری علاقه مند به تاریخ و اجتماع البرز. بدون کمترین تعصب، در ارتباط با برخورداری استان از آرشیو اسناد و مدارک، باید اذعان کرد که استان نوپای البرز، به دلائل متعدد، از جمله قرار گرفتن در سایه برادر بزرگتر (تهران) در مقایسه با استان های سی گانه دیگر، از شرایط و موقعیت ضعیف تری برخوردار است .اگرچه مراکز علمی و پژوهشی معتبر و بلندآوازه ای همچون دانشکده کشاورزی، موسسه سرم سازی، مراکز مختلف تحقیقات کشاورزی، مراکز مربوط به تعلیم و تربیت همچون مرکز آموزش سپاه دانش و دانشسرای مقدماتی، مراکز فنی و حرفه ای و کانون های کار آموزی (و بازآموزی) که تقریباً نزدیک به یک قرن از تاسیس و فعالیت تعدادی از آنها گذشته و هر کدام دارای آرشیوی معتبر و برخوردار از کتب، تصاویر اسناد و مدارک معتبر می باشند، اما منابع و ماخذ موجود در این مراکز، عمدتاً در خصوص وظایف سازمانی و اخبار و اطلاعات علمی و آموزشی مرتبط با اهداف ذاتی خود می باشد، منابعی تخصصی و حرفه ای که در تدوین تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و اجتماع البرز، این مدارک کمتر می تواند به کار گرفته شود.
از این رو وظیفه البرزپژوهان و علاقه مندان به مطالعات استان البرز، در تحقیق و تدوین کتاب و خلق آثار پژوهشی، قدری مهمتر و البته دشوارتر از دیگر مناطق کشور می باشد. در حدود نه سالی که از تاسیس استان می گذرد، اهتمام قابل توجهی از سوی سازمان های دولتی به منظور رفع این نقیضه صورت نگرفته و آنچه جریان دارد، تلاش های عالمانه قابل تقدیری می باشد که از سوی اندیشمندان و پژوهشگران البرزی و به طور کاملاً خودجوش، از روی عشق و علاقه در خصوص جمع آوری، ثبت، نگارش و تدوین آثار، إسناد، مدارک و کتب مرتبط با البرز صورت گرفته است.
مجاهدات تحسین برانگیز برادر ارجمندم جناب آقای دکتر حسین عسکری، از آن جمله می باشد. علاوه بر تألیف کتب معتبر و متقن، تاسیس سایت «ساوجبلاغ پژوهی» که عمدتاً به تاریخ، فرهنگ و تمدن؛ ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان می پردازد، از تلاش های ارزنده ای می باشد که توسط این دوست دانشمندم، محقق شده است. در سطحی کوچکتر - اما لزوماً نه کم ارزش تَر - اقدامات عالمانه تعدادی دیگر از دوستان فرهیخته می باشد که مایلم به تلاش های جنابان آقایان فریبرز صادقیان، محمد علی شاه بیگ، ذکریا مهرور و جعفر کوهزاده، صورت گرفته است اشاره نمایم.
علاوه بر پژوهش و تدوین کتب تاریخی اجتماعی، در سایر عرصه ها از جمله محیط زیست، گسترش فضای سبز، مبارزه با اعتیاد، مساله کودکان کار، حقوق سالمندان، حمایت از أقشار آسیب پذیر، توجه به بانوان سرپرست خانوار، حمایت از حیوانات، سایر آموزش های شهروندی همچون ترافیک، معماری و شهرسازی، نیز اقدامات قابل توجه و شایسته تقدیری است که از سوی طبقات مختلف اجتماعی، خصوصاً جوانان و دانشجویان (و عمدتاً در قالب سمن ها) صورت گرفته و خوشبختانه با جدیت و پشتکار، ادامه دارد.
در این خصوص، آنچه که در شبکه های مجازی، در خصوص البرز - و شهرستان های ششگانه آن کرج، فردیس، ساوجبلاغ، طالقان، نظرآباد و اشتهارد - در جریان است نیز قابل تامل و ستایش انگیز می باشد. حقیر به عنوان شهروندی کوچک و همچنین مسول بنیاد البرزشناسی وظیفه خود می دانم از روی صدق و با تمام وجود از تمامی اساتید، محققان و البرزپژوهان قدردانی نموده، مراتب ادب، تواضع و اشتیاق غیر قابل توصیف خود را تقدیمشان دارم. در این زنجیره خجسته علم و آگاهی ، وظیفه می دانم شکر و شادمانی خود را به برادر فرهیخته ارجمندم جناب آقای مهندس حسن شاه محمدی - که قریب دویست جلد کتاب های مرتبط با البرز - و همچنین تصاویر و اسناد قابل استنادی را در کتابخانه شخصی خود، گرد آورده اند، تقدیم نمایم.
گریه شام و سحر، شکر که ضایع نگشت
قطره باران ما گوهر یکدانه شد
فهرست نسخههای خطی کتابخانه مرکز بررسیهای اسلامی قم
فهرست نسخههای خطی کتابخانه مرکز بررسیهای اسلامی به کوشش آقای علی اکبر صفری پژوهشگر و کتابشناس البرزی در 240 صفحه از سوی انتشارات کلبه شروق قم در سال 97 منتشر شد. مرکز بررسیهای اسلامی با هدف گسترش فرهنگ و اندیشه اصیل اسلامی در جهان در دهه پنجاه به همت حجت السلام والمسلمین سید هادی خسروشاهی در شهر قم تاسیس شد. با توجه به مخالفت حکومت پهلوی در پیش از انقلاب، این مرکز ثبت رسمی نشد، اما با پیروزی انقلاب اسلامی به طور رسمی ثبت شد و فعالیتهای خود را در عرصه جهانی گسترش داد.
این کتاب، معرفی مجموعه نخست از کتابها و رسائل کتابخانه خاندان خسروشاهی است که به همت سیدهادی خسروشاهی فراهم آمده است. در این مجموعه شماری از تألیفات و آثار قلمی بزرگان خسروشاهی و شماری از مخطوطات دیگر دانشمندان که مورد استفاده آنان قرار گرفته نگهداری می شود. برخی از مخطوطات نگهداری شده در این کتابخانه عبارتند از: التوحید، عیون اخبار الرضا، الکافی، تهذیب الاصول الی علم الاصول، نهج البلاغه، کامل الزیارات، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، مفتاح الفلاح، الکلمات المکنونه، مقدمه الادب، لوامع الاشراق فی مکارم الاخلاق و...
مطالب مرتبط:
گفت و گو با «علی اکبر صفری» کتاب پژوه ساوجبلاغی
گفت و گو با علی اکبر صفری کتاب پژوه
تازه ترین فعالیت های پژوهشی استاد علی اکبر صفری
این یادداشت برسد به دست علی اکبر صفری
اشاره: عصر روز سه شنبه 3 مهر 1397 در اجلاسیه شهدای روحانی استان البرز از کتاب «علمای مجاهد استان البرز» رونمایی شد. دوست عزیزم آقای اسماعیل آل احمد - از روحانیون اهل قلم و فاضل - یادداشتی را در واکنش به چگونگی رونمایی از این کتاب مرقوم کرده اند. از محبت های زلال این دوست قدیمی، صمیمانه سپاسگزارم.
______________
حسین آقای نازنینم! سلام.
خدا قوت. به قول استاد: دست مریزاد. پای تشکر از رسیدن به ذروه سپاس، لنگ است و دست قدرشناسی از چیدن میوه نخل اجر و ارج، کوتاه. بی شک در این ایام، بهترین و تنهاترین مجاهد اعظم؛ حضرت خون ـ علیه السلام ـ شما را زیر باران عنایات بی بدیل خویش گرفته است. این هم از عجایب روزگار ما است که کتاب را نازنینی دیگر می کوشد و می نویسد اما دیگرانی دیگر با آن عکس یادگاری می گیرند. من که هرچه عکس را زیر و رو کردم تو را در آن ندیدیم. شاید هم هستی اما آتروفی دو طرفه عصب باصره من باز کار دستم داده و نمی توانم تو را ببینم. از ذره بین هم استفاده کردم اما باز هم تو را ندیدم.
حسین عزیزم! چه باک از این که تو در تصویر رونمایی کتابت نباشی وقتی که خدا و پیامبر و امام شهیدان، تو را در آغوش لطف بی همال خویش پرورده اند. نمی دانم چرا امشب دوست دارم فرازی از نامه سردار شمخانی در سوگ آقای هاشمی را برایت بفرستم. خودت ربطش را پیدا کن: «... میدانی که ما کهنه سربازها نسبتی با تملق و تکلف و چاپلوسی نداریم و این شرافت، گوهری است که در دکان سیاست بازان خریداری ندارد... عکس های پادگانی برخی مدعیان که کیلومترها دورتر از گلستان خون و خطر برای روزهای مبادا با فلاش های بی صداقتی و تکلیف گریزی پرنور می شد هنوز در لطیفه های فرهنگ جبهه پرخواننده است...» دست مریزاد سردار!
کتاب علمای مجاهد استان البرز رونمایی شد
تصاویر اجلاسیه شهدای روحانی استان البرز
خبر رونمایی کتاب در وب سایت خبرگزاری ایرنا
کرج، همایش البرزشناسی، در کنار آقای اسماعیل آل احمد و آقای دکتر مهراب رجبی
تهران، آرامگاه آیت الله شیخ هادی نجم آبادی، در کنار استاد منوچهر صدوقی سها و آقای اسماعیل آل احمد
هشتگرد، بزرگداشت استاد جعفر والی، در کنار استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی و آقای اسماعیل آل احمد
حسین عسکری آمد مثل همیشه با دست پر!
دکتر مهراب رجبی
رییس بنیاد ایران شناسی شعبه استان البرز
بانگ آبم من به گوش تشنگان
همچو باران می رسم از آسمان
بحث های عمده در البرز تقریباً مشابه همان حرفهاییست که در تهران - و ایران - در جریان است. حقوق های نجومی، به دنبال آن خانه های نجومی و در نهایت بحث «کار گروه مالی مبارزه با پولشوییFatf » هفته دولت با حجم و سطح نسبتاً خوب و تا اندازه ای قابل قبول در سطح استان برگزار شد. در یکی از مراسم من هم شرکت داشتم و آن «رونمایی از محوطه ازبکی» بود. محوطه ازبکی با حدود هفت هزار سال قدمت و یکی از اولین مراکز زیست إنسان. برخی به اشتباه این محوطه را «تپه ازبکی» می خوانند حال آنکه از هفت تپه باقیمانده در این محدوده، تنها یکی از آن ها ازبکی نام دارد - که بهتر است ان را نیز تپه یا «دژ مادها» بنامیم که نام اولیه آن بوده. مادها تابستان ها در همدان (هگمتانه) و زمستان ها در «دژ مادی» واقع در شمال غرب نظرآباد - غربی ترین سهر استان البرز - زندگی می کردند. ازبکی از «یوز باشی و یوز بیگی» گرفته شده است.
مراجعه - تقریباً مستمر - دانشجویان به اینجانب ادامه دارد. فرصتی مغتنم که سخت به آن علاقه دارم. معمولاً آن دسته از دانش پژوهان که در ارتباط با البرزپژوهی و مطالعات مرتبط با البرز و همچنین توسعه کرج و البرز، تحقیق داشته و یا در حال تدوین پایان نامه هستند به بنده مراجعه می کنند. من هم تلاش دارم با عشق و اشتیاق، مختصر اطلاعات و دانسته ها و تجارب خود را در اختیار آنان قرار دهم. آخرین دانشجویی که مراجعه کردند، خانم هاجر موسوی دانشجوی مقطع کارشناسانی ارشد دانشگاه خوارزمی بود. عنوان پایان نامه ایشان «توسعه فرهنگی شهر کرج بر مبنای میراث و آرزوهای قومی و فرهنگی» می باشد .توضیحات لازم را ارایه داده و گفتم موضوع خوبی می تواند باشد. استفاده از فرصت و پتانسیل قومیت های مهاجر به البرز. مشابه همان فرصتی که تعدادی از شهرهای پیشرفته کنونی جهان از جمله نیویورک را به موقعیت ممتاز کنونی رساند.
بعد از مدتی فاصله، برادر دانشمندم دکتر حسین عسکری به دیدارم آمد. مثل همیشه با دست پر! آخرین کتاب تألیفی خود را، قبل از چاپ برایم آورد. با عنوان «نام آوران استان البرز - ساوجبلاغ». به مانند دگر کتابهایش، دقیق، منقح و سرشار از اطلاعات سودمند. در خصوص تألیف کتاب های مشابه برای دیگر شهرهای البرز نیز با دکتر عسگری بحث و تبادل نظر شد. قرار شد با برادرم جناب سید موسی حسینی کاشانی در خصوص همکاری در چاپ کتاب صحبت کنم. این آقا سید موسی نیز علاوه بر برخورداری از ذوق و إشراق، در صحنه اقدام و عمل نیز، مدیر کارآمدی می باشد.
در همایش «صدای آب نمی آید» شرکت کردم. فوق العاده بود. به همت اداره کل بحران استانداری و سازمان آب منطقه ای و البته کانون رشد خلاق، برگزار شد. موسیقی، تاتر و نمایشنامه ای که توسط دانش آموزان عضو کانون رشد خلاق اجرا شد، بسیار عالی، تأثیرگذار و آموزنده بود... از برگزارکنندگان باید تشکر کرد به سهم خودم از همه بخصوص آقای مهدی تیزویر و همسر محترم ایشان که از پیشگامان «سمن های» مرتبط با محیط زیست می باشند، قدردانی می نمایم. خدا را شکر. هفته و دهه خوبی بود. برای آب و خاک و درخت و حیوان و محیط زیست، هر چه کار شود، هنوز کم است. به شدت به سوی نابودی پیش می رویم. ببینید دوباره شهریور شد. ماه جهنمی برای درختان (هورس) و در آتش سوختن گیاهان. ماه جاری شدن سیل. ببینید چند قطره باران در گلستان و مازندران بارید و سیل به راه افتاد و کشت و ویران کرد. باران که داعش نیست؟! ما - انسانها - محیط زیست را نابود کردیم!؟ آفرین بر همشهریانم. که با پونه خوبشی دارند و با آویشن سخن می گویند و البته هرگز؛ آب را گل نمی کنند.
بانگ آبم من به گوش تشنگان
همچو باران می رسم از آسمان
ای برادر برجه و کن اضطراب
بانگ آب و تشنه و آنگاه خواب...
حسین (ع)؛ کشته سکوت عمومی مسلمین
مهدی اصل زعیم
اشاره: یادداشت زیر به قلم آقای مهدی اصل زعیم از فعالان فرهنگی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد است که هم اکنون در مقطع دکتری جامعه شناسی در دانشگاه حیدرآباد هند مشغول تحصیل و پژوهش است. این یادداشت که از طریق رایانامه دریافت شده، برای نخستین بار در وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» منتشر می شود.
* * * *
«ابن زیاد فرماندار لایق و جان برکف امیرالمومنین یزید بن معاویه خلیفه مسلمین، توانست با جیوش الهی و سربازان با وفای خویش، سر از تن خروج کرده بر دین خدا و خروج کننده بر خلیفه بلاد اسلامی، حسین بن علی جدا کرده و مسلمین را از وجود او و یارانش که درصدد فتنه انگیزی بودند، خلاص کند!!» این متن خبری است که اگر در سال 61 هجری قمری، ما در دمشق یا کوفه بودیم می توانستیم شبیه این را از جارچیان حاکم غاصب اموی و دستگاه خلافت اسلامی بشنویم و اگر می شنیدیم چه عکس العملی داشتیم، باور می کردیم، شک می کردیم یا افشاگری می کردیم. پاسخی به غایت دشوار است که بتوانیم خود را در مقام شنوندگان شامی و یا کوفی این خبر قرار دهیم و نقش آنها را آنگونه بپذیریم که این «این همانی» به نیکویی صورت بگیرد تا امروز در مورد خودمان قضاوت کنیم.
حسین (ع) فرزند رسول خداست، رسولی که پیام آور رحمت برای عالمیان بود و فلسفه بعثت او، اتمام مکارم اخلاق، پیامبری که با تلاش های طاقت فرسای خویش توانسته بود تحولات ارزشمندی در جامعه عرب جاهلی رقم زند. توانسته بود در اندازه و گنجایش و ظرف زمانه خویش فارغ از رنگ و طبقه و نسب به کرامت ذاتی انسانها بیاندیشد، توانسته بود در قالب ساختارهای اجتماعی زمانه خویش، زبان دانایان را بگشاید و نادانان را به حاشیه براند، توانسته بود بر داشتن فاطمه خویش به عنوان دختر مباهات کند، توانسته بود عصبیت عرب و خون و خونریزی زمانه خویش را لگام زند و... اما پس از او ، راهبران کلان نظام اجتماعی، جامعه نوبنیاد او را به مسیری بردند که نیم قرن پس از رحلت پیامبر، فرزند او حسین بن علی، فلسفه حرکت خویش را، اصلاح امت جدش بیان می دارد ولی خلیفه وقت او را به عنوان خارجی سر از تن جدا می کند و با پروپاگاندای رسانه ای خویش در پی اقناع افکار عمومی است تا گزاره های سراپا کذب و خودساخته خویش را به ذهن مردم تحت انقیاد خویش تزریق کند که حسین پسر علی، که حسین فرزند پیام آور رحمت، خروج کرده بر دین خدا و رسول است و یزید بن معاویه، امیر مومنان و خلیفه صالح مسلمین.
«مجله زندگی ایده آل» در یکصدمین شماره خود با استفاده از نام «ساوجبلاغ» با دو هنرمند سینمای ایران «حامد بهداد» و «فریبرز عرب نیا» شوخی کرده است. آن مجله در این باره نوشته است :«هرگونه تشابه اسامی و تصاویر در متنها با افراد واقعی، تصادفی بوده و کاملا اتفاقی است!»
شاهزاده بهدادالسلطنه - سنه 1301 هجری شمسی
عاقبت لگد به گربه سیاه زدن
شاهزاده بهدادالسلطنه جوانی برومند و برازنده بود. منصب امیرلشکری داشته در سن 16 سالگی. از قضای روزگار غدار گویا شبی در حوالی سنگلج لگدی بر گربه سیاهی زده با شمشیر سر گربه منکوب را قطع میکند. غافل از آنکه وی از اجله اجنه بوده که به هیئت گربهای سیاه بر سر راه وی ظاهر گشته است. از همان شب دچار ضعف قوای دماغی گشته و تا 40 روز پس از آن چنان بخارات دماغی وی مختل شد که آثار مرض مالیخولیا در وجودش مشهود بوده و زار و نزار گشته. ظلالله آنچه از اطباء داخله و خارجه مملکت بر بالین وی آورد، افاقه نکرد. جنگیران و دعانویسان و مسخرکنندگان از ما بهتران از چهارگوشه مملکت جمع گشته، هرچه کوشیدند و طلسم و حرز و باطلالسحر به کار بستند، اطوار بهدادالسلطنه بهبود نیافت. چندان که از دربخانه گریخت و تا آخر عمر در اطوار مجنونان به سر برد و دیگر از وی خبری یافت نشد الا در جریان غائله ساوجبلاغ که به عزل فریبرزخان غرورالدوله والی ساوجبلاغ انجامید.
فریبرزخان غرورالدوله - سنه 1307 هجری شمسی
شاهزادهای را فلک کرد و بدبخت شد
فریبرزخان غرورالدوله والی معزول ساوجبلاغ که شرح ماجرای عزل و سرانجام کارش دلسنگ را آب میکند. این فریبرزخان از عساکر بوده و در شجاعت و مهابت زهره ضیغم نر را آب میکرده است. در اندک مدتی به داروغگی رسید. وقتی گرد پیری بر چهرهاش نشست و لقب «غرورالدوله» به وی اعطا شد به ولایت ساوجبلاغ رسید. در صحت و مکنت روزگار میگذراند تا اینکه فلک با وی کجرفتاری کرد و ستاره بختش یکشبه افول یافت. شرح ماوقع چنین است که به غرورالدوله خبر میرسد جوانی مجنون در املاک وی بر بالای درخت گیلاس رفته پایین نمیآید. فریبرزخان با غیظ و غضب به باغ رفته، فرمان میدهد چاکران و غلامان جوان را از درخت پایین کشیده به چوب و فلک ببندند. چنین میشود. در اثنای تنبیه جوان مسعودخان کیمیاگر جوان را میشناسد و به غرورالملک میگوید که «آتش در خانهات افتاد. این جوان شاهزاده، بهدادالسلطنه است که مجنون و بیابانگرد شده.» خبر به طهران و دارالحکومه میرسد. یک هفتهای نگذشته بود از غائله باغ گیلاس که به فرمان پادشاه جم جاه، فریبرزخان غرورالسلطنه والی شوربخت ساوجبلاغ از همان درخت گیلاس به دار مکافات آویخته شد تا عبرت سایرین گردد.
چه چیزی را از ما گرفته اند !
تقی سیفی زاده عکاس 31 ساله نظرآبادی است که هم اکنون دبیر اجرایی «کانون فیلم و عکس شهرستان نظرآباد» را عهده دار است. علی اصغر صدیق زاده، حسین صمدی، مهدی معدنی و حسن زارع دیگر اعضای هیئت مدیره این کانون هنری غیردولتی می باشند. برای آشنایی با فعالیت های این تشکل هنری رجوع کنید به وبلاگ: http://kapfin.blogfa.com /سیفی زاده یادداشت زیر را از طریق رایانامه به وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی ارسال کرده است. جهت آگاهی بیشتر از فعالیت های هنری ایشان نگاه کنید به: http://seifizade.photoblog.ir/ این وبلاگ ضمن سپاس از ابرازنظر ایشان، از نظرات فرهنگی دیگر خوانندگان گرامی هم استقبال می کند.
دادستانی در جستجوی عدالت
روز 21 آذر 1390 طبق عادت، واژه «شهرستان نظرآباد» را در گوکل جستجو کردم و اتفاقی وبلاگ «عدالت خواهی» به مدیریت آقای حسن جهانشاهلو - دادستان عمومی و انقلاب شهرستان نظرآباد - را دیدم. http://jahanshahlou.blogfa.com ایشان کارشناس ارشد حقوق خصوصی از پردیس قم وابسته به دانشگاه تهران و پیش از این دادستان شهرستان تفرش بوده است. فضای وبلاگ ایشان «صمیمی» و «مملو از نقد و نقادی» است و شعار زیبای «در جستجوی عدالت» بر پیشانی وبلاگ مورد اشاره، نقش بسته است. جنس مطالب و پیام های منتشر شده در وبلاگ آقای دادستان، از ظرفیت بالا و شکیبایی ایشان حکایت می کند. آقای جهانشاهلو در 12 تیر 1390 از اهالی شهرستان تفرش خداحافظی کرده و مطلبی با عنوان «خداحافظ تفرش» خطاب به اهالی آن سامان نوشته است. در بخشی از آن پیام آمده است: «....خدا را شاکر هستم و به خود می بالم که مقهور زر و زور و عوامل قدرت که عمدتاً از خارج تفرش بودند نشدم و حقوق مردم را با جریان های سیاسی شهر معامله نکردم حتی اگر شده حقوق عامه مردم را بعضی مواقع با تخطی از قانون حمایت کردم و آنچه برایم در اولویت بود حقوق مردم بوده است و بس.»
ایشان چند روز پس از معارفه، در 22 مرداد 1390 خطاب به اهالی شهرستان نظرآباد نوشته است: «از کلیه شهروندان محترم نظرآبادی که در خصوص رفع معضلات شهری مرتبط با دادسرا و برخورد با جرایم افراد خاص و اراذل و اوباش، نظر و ایده ای دارند درخواست دارم تا در بخش درج نظرات اعلام کنند یا حضورا" در اوقات اداری در شعبه دادستانی در خدمتتشان باشم. تضمین می دهم که موضوع محرمانه باقی خواهد ماند. خواهشمندم نظرات خود را با آدرس درج فرمایید تا امکان پیگیری و تبادل اطلاعات با شما وجود داشته باشد.» به نظر می رسد دادستان هوشیار شهرستان ما، به مساله «خرافه گستری» - که حاصل «جهل» است - بسیار حساس می باشد. بدون هیچ توضیحی متن نامه 19 خرداد 1390 ایشان به رئیس دادگستری استان مرکزی را بخوانید:
حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا مظفری
رئیس کل محترم دادگستری استان مرکزی
باسلام و دعای خیر
احتراماً؛ در خصوص گزارش شماره............ - 10/3/90 معاونت اطلاعات سپاه روح الله استان مرکزی با موضوع ادعای مهدویت و خرافه پرستی توسط فردی به هویت جمیله............ و در راستای اجرای دستورات جناب عالی به تاریخ 11/3/90 دایر بر برخورد عاجل و اعلام نتیجه، ذیل گزارش فوق الذکر به استحضار می رساند در مورخه 12/3/90 دستورات قضایی به قید فوریت به اطلاعات نیروی انتظامی صادر و منزل متهمه به هویت واقعی جمیله............ فرزند............ شناسایی و دستگیر، با قرار قانونی در مورخه 12/3/90 به زندان اراک پس از تفهیم اتهام معرفی گردیدند. در بازرسی از منزل نامبرده اشیاء متعددی از جمله گهواره، دستار آسیاب، تمثال های متعددی از ائمه معصومین و... وجود داشت. آنچه حائز اهمیت می باشد در داخل گهواره 2 عدد عروسک وجود داشت که متهمه مدعی بوده آنها حضرت علی اصغر و رقیه می باشند و باید هر شب یک ساعت لالایی بگوید تا خوابشان ببرد و همچنین وجود عکس آقای احمدی نژاد در بین وسایل مذکور نشان از اختلال روانی وی داشت که به همین لحاظ نامبرده به پزشکی قانونی معرفی و به موجب نامه شماره............ مورخه 17/3/90 نامبرده واجد علایم جنون معرفی شده و ضرورت درمان نامبرده در مراکز روانپزشکی قید شده است اما آنچه که جای تاسف دارد برخی از مردم عادی فریب فرد مجنون را خورده و نمونه های از توسل به گهواره مذکور به همراه وجه نقد به میزان............ ریال که به عنوان تبرک داخل گهواره ریخته بودند کشف گردید دستور پلمپ مکان مذکور و جمع آوری ادوات خرافی نیز صادر گردیده است./ح
با تشکر، دادستان عمومی و انقلاب تفرش، جهانشاهلو
توضیح ضروری وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: یادداشت انتقادی زیر به قلم آقای «حامد فلاح» است که در آن سعی گردیده از منظر علمی، کاستی ها و نقاط ضعف «پروژه مسکن مهر» در شهر جدید هشتگرد به مسئولان یادآوری شود. وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» با هدف دامن زدن به فرهنگ نقد در شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد، بدون هیچ قضاوتی این یادداشت را منتشر می سازد و آمادگی آن را دارد که دیدگاه های موافق و مخالف را بدون دخل و تصرف در همین وبلاگ منتشر سازد.
طرح مسکن مهر، زگیلی بر پیشانی شهر جدید هشتگرد
حامد فلاح
در دوران تحصیل دانشگاهی پروژه عملی درس شهری ام مطالعه موردی شهر جدید هشتگرد قرار گرفت. استاد گرامی و فرزانه جناب آقای دکتر سلیمانی که از استادان دلسوز و خبره و دکترای شهری بودند، مطالب ارایه شده را مورد تایید قرار دادند و با اینکه با مسایل علمی و کارشناسی برخورد می نمودند، گرفتن نمره 19 آنهم در مورد شهر و شهرسازی از دست ایشان افتخار دوران تحصیلی ام می باشد.
پایتخت شدنم آرزوست !
از اوایل سال 1390 وبلاگی با عنوان «هشتگرد 1400» در فضای مجازی متولد شده است. جلال جوادی و محمد صادقی پناه نویسندگان آن وبلاگ هستند. در پیشانی وبلاگ مورد اشاره، نوشته شده است: «هشتگرد، بهترین گزینه انتقال پایتخت». جمع آوری دیدگاه های طرفداران انتقال پایتخت کشور به شهر هشتگرد، هدف اصلی آن وبلاگ اعلام شده است. جلال جوادی در مطلب زیر 10 ویژگی مناسب شهر هشتگرد برای انتقال احتمالی پایتخت را برشمرده است.
* * * * *