نظرآباد؛ نوستالژی فرهنگ... سرای تراژدی
(این نوشته را تظلّم بردنی بدانید به بارگاه مرحوم مغفور میرزا عبدالله خان مقدّم)
میرزا عبدالله خان مقدم! سلام. مرا نمی شناسید اما پدرم را حتماً می شناسید. او ـ حسین آل احمد ـ بیش از بیست سال از سهامداران کارخانجات نساجی مقدّم ـ سهامی عام بود. پدرم در قسمت تکمیل تر آن کارخانه، کارگر سه شیفت شما بود و برای میرزا عبدالله خان مقدّم کار می کرد. به صورت چرخشی هفتگی از ده شب تا شش صبح و از شش صبح تا دوی بعد از ظهر و از دوی بعد از ظهر تا ده شب. به ترکیبات شیمیایی آن قسمت حساسیت ناراحت کننده پوستی پیدا کرد و مجبور به تغییر قسمت شد و در قسمت تکمیل خشک به دستگاه چاپ استنتر ـ Stenter ـ گمارده شد. دستگاه غول پیکری که البته دیگر با پوست این کارگر زحمتکش، دشمنی نمی ورزید. آن ناراحتی هنوز و هم چنان با ایشان هست. پدر آن سال ها دوندگی زجرآور بسیاری کرد تا بتواند این حساسیت را مدیریت کند. سرانجام به سفارش پزشکی نازنین پودر مخصوص مداوای آن ـ سوربیتول Sorbitolـ را پیدا کرد و توانست از شدّت این ناراحتی پوستی بکاهد. این ناراحتی، شغل پدر را مصداق مشاغل سخت و زیان آور ساخت و بازنشسته پیش از موعد شد. پدر همیشه از شما به نیکی یاد می کند و من هم همیشه بوسه افتخار بر دستان پینه بسته او می زنم. عمرش دراز.
رازی شناسی در تحقیقات تاریخ پزشکی ایران، مدیون پژوهشگر البرزی است
کد خبر: 82641089 (6134167 ( - تاریخ خبر: 1396/6/1 - ساعت ارسال: 13:55
کرج - ایرنا - البرزپژوه و پژوهشگر البرزی گفت که رازی شناسی در تحقیقات تاریخ پزشکی ایران، مدیون تلاش ها و مطالعات پژوهشگر البرزی است. دکتر حسین عسکری روز چهارشنبه اول شهریور 1396 در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به فرارسیدن روز یکم شهریور ماه، روز پزشک افزود: محمّد بن زکریای رازی (درگذشت 313ق) حکیم، طبیب و شیمیدان نامدار ایرانی در اوایل قرن چهارم هجری قمری است. وی با اشاره به اینکه روز پنجم شهریور نیز در تقویم ایران، روز داروسازی و روز بزرگداشت زکریای رازی نامگذاری شده، اظهار داشت: رازی آثار قابل توجّهی درباره پزشکی، شیمی و فلسفه نوشته است. وی ادامه داد: رازی کاشف الکل و جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) است و درباره کیهانشناسی، منطق و ریاضیات هم نظراتی علمی داشت. ادامه مطلب...
مسجد برغان از شواهد تاریخی حضور تشیّع پیش از صفویه در استان البرز
شناسه خبر: 649533 تاریخ مخابره : 1396/5/26 - 19:48
خبرگزاری شبستان: پژوهشگر و محقق البرزپژوه در یادداشتی برای خبرگزاری شبستان در البرز آورده است: مسجد برغان از شواهد تاریخی حضور تشیّع پیش از صفویه در استان البرز است. همزمان با نزدیک شدن به (31 مرداد) سالروز جهانی روز مساجد از پژوهشگر و البرز پژوه برجسته استان البرز دکتر حسین عسکری درخواست کردیم آخرین پژوهش مطالعاتی خود را در خصوص یکی از مساجد استان البرز در قالب یادداشتی در اختیار خبرگزاری شبستان قرار دهد. دکتر حسین عسکری پژوهشگر و البرزپژوه در یادداشت خود آورده است:
جنگلی مشروطه خواه
میرزا محسن خان نجم آبادی (م 1336ش) فرزند شیخ محمّدتقی مجتهد و نوه شیخ هادی نجم آبادی، از مبارزان کمتر شناخته شده مشروطیت و نهضت جنگل است. در خردسالی با پدر و پدربزرگش به حوزه علمیه نجفاشرف رفت و در آنجا زبان عربی را به خوبی فراگرفت. پس از بازگشت به تهران به پیشنهاد پدربزرگش، از کسوت روحانیت خارج شد و در گرمابه عمومی محلّه سنگلج تهران و زمین های کشاورزی روستای کرشته از توابع شهرستان شهرستان شهریار به کار پرداخت. پدر او از روحانیون ضدّ مشروطه و از یاران شیخ فضل الله نوری (م 1327ق) بود.
او درباره تاثیر شیخ هادی نجم آبادی (م 1320ق) در شکل گیری اندیشه اش می نویسد: «دوران کودکی من مصادف بود با آخرین سال های حیات مرحوم شیخ هادی نجم آبادی جدّ بزرگوارم. اخلاق و رفتار وی را همه می دانستند و می شناختند. افکار آزادی وی با وضع روز تطبیق نمی کرد، به همین جهت وی همیشه از حکومت مطلقه اظهار نفرت می کرد و در خیال حکومتی به طرز جمهوری بود. این افکار درما هم اثر کرد و بر روی همین سنخیت با آزادی خواهان و روشنفکران و کسانی که از وضع روز، ناراضی بودند آشنا شدم.» وی به خاطر می آورد که شیخ هادی در سحرگاه دوّم ربیع الاول 1314ق او را از خواب بیدار کرده و می گوید: «محسن، پاشو برو تماشا کن، می خواهند یک وطن پرست (میرزا رضا کرمانی ضارب ناصرالدین شاه قاجار) را اعدام کنند.»
جانی خاموش شد و آتش اندوه اش در جان عالمی شعله ور
جز از نیک نامی و فرهنگ و راد
زکردار گیتی مگیرید یاد
در مجازستان دنیای مدرن و سیطره و سروری فضاهای مجازی آنقدر طرح و نقش و رنگ وصورت و فکر و فعل و حرف و صدا و زخمه و نغمه و ساز موافق و مخالف و مشابه و نامشابه و راست و ناراست، رقیق و سیال و شناور و درهم و برهم می بینی و می شنوی و در کامت می ریزند که هر کجا بروی و هرجا که باشی گویی باز آنجایی هستی که بوده ای. نه مجال تاملی نه رنگ و رمقی از خاطره ای نه حسی از غربت نه احساس غریبه بودن و نه غریبگی در دیار غریب. هرجا لقمه چربتر و مزرعه رفاه برای چریدن سبزتر و خرم تر، آنجا باغ و بازار زندگی برایت گرمتر و خوش و خرام تر. چنین است طبیعت روزینگی و روزینه زیستن. و چنین است ماهیت رقیق زیستن و رقیق رفیق شدن و شناور در میان موج حوادث رفتن.
آنکه انسان ریشه هاست نه چنین است ونه نحوه بودنش درجهان ونه احساسش از زندگی و نه تجربه اش ازعالم و در یک کلام ونه اساساً فکر و عقل و آگاهی و فهمش از چیزها این چنین همپا و همراه و همرنگ روزینگی و روزینه بودن و روزینه و بوزینه زیستن است. اینان هرچند به شمار اندکند و از تبار قلیلان و استنثاها و نادرگان به تعبیر قرآن: قلیل من الآخرین (سوره واقعه، آیه 13) لیکن نقش و سهمشان به غایت تعیین کننده و سرنوشت ساز در تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما بوده است. ریشه مندی و سرچشمگی و انسان ریشه ها و اصالت ها و سرچشمه ها بودن سرمایه ایست بس عظیم و توفیقی بس بزرگ و مسئولیتی به غایت سنگین و خطیر. ریشه ها اندام های غدایی شجره جان مایند. ریشه ها به هر میزان قوی تر و سالم تر و ژرفتر در ارض وجود ما هرکجا که برویم درخت جان و فکر ما را سرسبرتر و سرزنده تر و شکوفاتر می کنند و می دارند. اینانند که سنگینی و زمختی غریبه گی را در جغرافیا و اقلیم و عالم و فرهنگ و فضای دیگر گران تر احساس می کنند و سنگین تر می زییند. چون جان های حساسند و اصحاب دانش و دانایی و فکر و فرهنگ و فلسفه و هنر و خرد و خردمندانگی. هم اینان بوده اند که پرده از چهره تجربه سنگین غم غربت به عمیق و متعالی ترین معنای آن برگرفته اند و سخن گفته اند. روزگار ما روزگار غربت چنین انسانهاییست حتی وقتی با ارتشی از مخاطبان زیر یک سقف نشسته و حلقه زده اند. تنها اینانند که می دانند زیستن در میانه و در مرز دو عالم و اقلیم دو جغرافیا و دو فضای وجودی دو تاریخ و فرهنگ دو نحوه بودن در یک زمان یعنی چه. اصالت نه به معنای موهوم و خرافی و منجمد آن که به معنای ریشه ای و بنیادین آن یعنی همین. یعنی در ریشه ها زیستن و از ریشه ها رستن و روییدن و بالیدن و شکوفان شدن و تا هر اقلیمی که شاخه و ساقه گسترده ای و در هر زمینی که سایه افکنده ای بر دامنش بار دانش و دانایی ریخته ای. چنین است گوهر علم و مهارت و فناری و اساساً هر فکر و ایده و باور و دستآورد گوهرین و اصیلی که مرز نمی شناسند و بی مرز و توفنده مرزها را می شکنند و در می نوردند. ادامه مطلب...
در سوگ بزرگ استاد بزرگوارغلامحسین دبیران
علی اکبر صفری
پژوهشگر موسسه کتابشناسی شیعه قم
این زندگی حلال کسانی که همچو سرو آزاد زیست کرده و آزاد رفته اند. خبر سهمگین بود استاد دبیران درگذشت... زمانی که مقاله «دبیر اعلم ساوجبلاغی» و «کتاب چاره ساز و دبیر اعلم ساوجبلاغی» در چند سال گذشته نوشتم؛ بیش از بیست سال بود پی خاندان دبیر اعلم بودم و سعادت یار شد سال گذشته با راهنمایی سرکار خانم دکتر حکیمه دبیران این خاندان علمی و هنری را شناختم. دبیر اعلم فرزند میرزا محمد منشی ساوجبلاغی (از هنرمندان و خوشنویسان دربار فتحعلیشاه قاجار) بود و فرزندش میرزا محمد تقی دبیراعلم نیز در وزارت رسائل خاصّه ناصرالدین شاه به خدمت مشغول بود. فرزند وی میرزا شفیع دبیران چند فرزند داشت که یکی مرحوم استاد غلامرضا دبیران (استاندار یزد) بود و دیگری سرهنگ غلامحسن دبیران و آخرین؛ مرحوم علامحسین دبیران.
دریغا تنها یک بار توفیق شد همراه با استاد مهاجرانی و همسرشان سرکار خانم دکتر دبیران خدمت ایشان برسم و از چشمه سار زلال اندیشه و هنر او لبی تر کنم. قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و بسیاری از ادعیه کمیل ، توسّل... کتابت کرده بود و با نستعلیق بسیار دلنشین و دهها مرقّع و قطعه چشم نواز قلم زده بود. دو تالیف داشت یکی به نام لیلة القدر و امیرالمؤمنین علیه السلام و دیگری یادداشت های پراکنده در شرح دیوان حافظ. در کتاب لیلة القدر و امیرالمؤمنین (ع) با خط نستعلیق شمّه ای از فضائل بی پایان حضرت امیر علیه السلام را با بیان شیوا و رویکرد تفسیری نوشته بود. آداب میهمان نوازی و احترامات را به بهترین وجه ممکن ادا می نمود و آن گونه که در فرهنگ قدیمی مرسوم بود در صحبت و برخورد بزرگوارانه، وجودش سراپا ادب بود آداب دانی.
زندگی نامه او را با چند پرسش به دست آوردم و افسوس که اطلاعات سرشاری از تاریخ و فرهنگ منطقه ساوجبلاغ داشت و علاقه ای شگفت انگیز به این منطقه. به آن اندازه که در تهران منطقه قلهک زندگی می کرد ولی در روستای آباء و اجدادی خود کریم آباد نظرآباد به زراعت و کشاورزی مشغول بود. اشعار پراکنده ای داشت که همتی از خانواده ایشان می طلبد تا به تدوین آن اقدام کنند. ارادت ویژه ای به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام داشت، مخصوصاً در مدح امیرالمومنین بسیار می گفت و می نوشت. احادیث حضرت را به نستعلیق زیبا نوشته بود و برای حضرت شعر می سرود و شماری از آن چنین بود:
انا مدینة العلم و علی بابها
باب شهر علم پیغمبر علیست
ظاهر است این باطن ار خواهی که چیست؟
گفته ی یزدان ز قرآن بازخوان
شرحی از «واتو البیوت»است این بدان
ای علی ای باب علم مصطفی
ای تو مقصود از «و من یرجوا لقاء»
ای همه آیات قرآن شرح تو
باب علم مصطفی خود طرح تو
باز باش ای باب علم مصطفی
تا رسد بر مصطفی علم از خدا
باز باش ای باب علم و باب نور
نورباران کن نبی را همچو طور
آنچنان کز بازتابش این جهان
غرق علم و نور گردد جاودان
باز باش ای باب تا ما تشنگان
سوی بحر آییم از پیر و جوان
باز باش ای باب رحمت کاین رهی
با فروغت وارهد از گمرهی پ
تا تو باب شهرعلمی ای احد
من غلام شهر علمم تا ابد
استاد غلامحسین دبیران متولد 1305 در تهران بود و پس از نود سال زندگی سه شنبه گذشته (سیزدهم خرداد) چشم از جهان فرو بست و در قطعه 308 آرامستان بهشت زهرا آرام گرفت. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
مقاله فوق در وب سایت موسسه کتابشناسی شیعه
انتشار تصویر دبیر اعلم ساوجبلاغی و فرزندش برای نخستین بار
تخته سیاه های محوطه باغ ملّی شیراز
خانم دکتر حکیمه دبیران (متولّد 1327ش) فرزند فرهیخته شادروان استاد غلامرضا دبیران است. ایشان استاد شناخته شده زبان و ادبیات فارسی و دارای دکتری این رشته از دانشگاه تهران است. از سال 1364 تا 1367ش ریاست دانشگاه الزهرا را برعهده داشت. دارای مقالات متعدد پژوهشی، ادبی، عرفانی و اشعاری به سبک سنّتی است. تصحیح و تحشیه فرهنگ شرفنامه منیری از جمله آثار چاپی اوست. پژوهشگر فرهنگستان زبان ایران (1352ش)، عضویت در هیئت امنای دانشگاه های کشور، شورای فرهنگی و اجتماعی زنان وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی، ریاست دانشکده برون مرزی دانشگاه پیام نور، معاون پژوهشی دانشگاه تربیت معلم از سوابق علمی و پژوهشی دکتر دبیران است. از اوست:
نقش ما را آن چنان زد نقش پرداز الست
مهر من در جان تو مهر تو در جانم نشست
...چون تویی آیینه سرّ جمال ایزدی
جلوهای جز مهر حق در آن نشاید نقش بست
...کی تواند چشم برگیرد ز رویت لحظهای
تا حکیمه باشد از کیفیت چشم تو مست
خانم دکتر دبیران روز پنج شنبه 15 تیر 1396 پس از مطالعه مقاله بنده درباره استاد دبیران در روزنامه اطلاعات، پیامی به شرح زیر به همراه یک قطعه عکس منتشر نشده از مرحوم پدر را از طریق تلگرام ارسال کردند: «سلام جناب آقای حسین عسکری. خیلی زحمت کشیدید و لطف فرمودید. آقای مهاجرانی هم سلام می رسانند. به دوستان محترم هم سلام برسانید. این عکس هم در مدّت مأموریّت مرحوم دبیران در شیراز گرفته شده که دستور داده بودند چند تخته سیاه در محوطه باغ ملّی شیراز نصب کنند تا مورد استفاده دانش آموزان باشد. توضیح آن را به صورت نامه ای برای یکی از خواهرانم فرستاده بودند. به هرحال التماس دعا و خدمت سرکار خانم هم عرض سلام دارم.» گفتنی است مرحوم غلامرضا دبیران از سال 1340 تا 1341ش شهردار شیراز بود.
یادی از نیک مرد عرصه سیاست و ادب
بخش اول
استاد غلامرضا دبیران (1296 - 1365ش) شاعر، نویسنده، مترجم، خوشنویس و فعّال اجتماعی معاصر است که ریشه در روستای نجم آباد از توابع استان البرز دارد. پدرش میرزا شفیع دبیران مشهور به دبیر افخم (م -1333ش) فرزند میرزا تقی ساوجبلاغی مشهور به دبیر اعلم و مادرش صدیقه نجم آبادی فرزند شیخ علی نجم آبادی است.
تعبیر «علی بن یقطین» درباره استاد غلامرضا دبیران را برای نخستین بار حجت الاسلام والمسلمین سیّد علی محمّد وزیری یزدی (م 1356ش) بنیانگذار کتابخانه وزیری یزد به کار برده است. علی بن یقطین بن موسی بغدادی (124 - 182ق) محدّث، فقیه، متکلّم و از یاران نزدیک امام موسی کاظم علیه السلام است. او با وجود شیعه بودن، از وزیران حکومت عباسی و مورد اعتماد آنان بود. به نظر شیعیان و بنا به شواهد تاریخی و روایی، ورود او به دستگاه خلافت با اجازه و راهنمایی امام هفتم شیعیان بوده است.
استاد دبیران تحصیلات خود را در زادگاهش تهران با فراگیری قرآن کریم نزد پدر و پدربزرگش آغاز کرد و همزمان با حفظ قرآن به تکمیل آموختههای ادبی و هنر خوشنویسی پرداخت. پس از پایان دوره دبیرستان، تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گذراند. «تاریخ قرآن کریم» عنوان پایان نامه کارشناسی او است که در سال 1321ش به راهنمایی دکتر بدیع الزمان فروزان فر (م 1349ش) نوشته شده است. او در سال 1323ش در دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران پذیرفته شد اما این دوره را ناتمام گذاشت. ادامه مطلب + تصاویر...
یادی از نیک مرد عرصه سیاست و ادب
بخش دوم
او به هنگام تصدّی مسئولیت های دولتی در دوره پهلوی، فعالیّتهای مذهبی و اجتماعی آگاهانه ای داشت که از این جهت با جریان انقلاب اسلامی همسو می شد:
- محمّدضیاء اولیا سردبیر ماهنامه تدبیر آینده (چاپ یزد) درباره علایق مذهبی دبیران مینویسد: «خصوصیاتی همچون حافظ قرآن، حافظ نهج البلاغه… مقیّد به نماز اوّل وقت و نماز شب و دایم الوضو بودن از وی یک مسئول و خدمتگزار کم سابقه در تاریخ پیش و پس از انقلاب ساخته است.» بانو عفت محمّدی همسر دبیران در این باره می گوید: «آقای دبیران 27ساله بود و پیش از خواستگاری، من و ایشان با اینکه فامیل [دختر عمو و پسر عمو] بودیم همدیگر را ندیده بودیم! چرا که در خانواده ما رسم نبود دختر جلوی نامحرم بیاید. مرحوم دبیران فردی پاک و درست بود و توجّه جدّی به نماز و قرآن فرزندان داشت.»
- دبیران که رییس دفتر رمز و محرمانه نخست وزیر دکتر محمد مصدق (م 1345ش) بود در سال 1330ش پیش از سفر مصدق به ژنو به او این گونه توصیه می کند: ادامه مطلب + تصاویر...