سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 


نشانی که فاشیست‌ها دزدیده‌اند؛

نقش‌های محوطه ازبکی هیچ نسبتی با نازیسم ندارند

 

 یکشنبه 21 دی 1399 / 09:01 دسته‌بندی: البرز کد خبر: 99102115307 خبرنگار: 50022

خبرگزاری ایسنا / البرز: یک البرزپژوه درباره قدمت محوطه باستانی ازبکی در شهرستان نظرآباد استان البرز، گفت: در این محوطه سفالینه‌هایی از 9هزار سال پیش به دست آمده است که بر روی این سفالینه‌ها نقش صلیب شکسته هم به چشم می‌خورد. دکتر حسین عسکری در گفت و گو با ایسنا، گفت: در بین نقوش سفالینه‌های 9 هزار ساله یان تپه و 8 هزار ساله جیران تپه محوطه باستانی ازبکی در شهرستان نظرآباد استان البرز، نقش سواستیکا (Suvastika) یا «صلیب شکسته» یا «گردونه خورشید» هم دیده می‌شود.

عسکری افزود: به علت سوء استفاده «حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان» تحت رهبری آدولف هیتلر، متاسفانه از سال 1919میلادی این نقش فرهنگی، کم و بیش در اذهان عموم کارکرد منفی پیدا کرده است. این در حالی است که سواستیکا واژه‌ای سانسکریت به معنای «هستی نیک» است و به عنوان نماد «شانس» و «اقبال نیک»، در فرهنگ هند و اروپایی هزاران سال قدمت دارد. وی ادامه داد: برخی پژوهشگران آن را با عنوان «گردونه مهر» یا «گردونه خورشید» به آیین مهری (میترائیسم) نسبت می‌دهند. قدیمی‌ترین نقش سواستیکا در کشور اوکراین با قدمت 10 هزار ساله به دست آمده و دیگر انواع سواستیکاهای کهن از کشورهای بلغارستان، هندوستان، چین، عراق، روسیه و ایران کشف شده است.

این البرزپژوه خاطرنشان کرد: در سرزمین ایران این علامت علاوه بر «یان تپه» و «جیران‌تپه» محوطه باستانی ازبکی، از محوطه های باستانی شوش، سیلک کاشان، تپه حصار دامغان، شهر سوخته سیستان و... به دست آمده است. حتی این نقش به صورت ساده در بناهای تاریخی دوره اسلامی همانند مسجد جامع نائین، مسجد جامع اصفهان، برج‌های دوقلوی خرقان قزوین، مدرسه سردار قزوین، مسجد کبود تبریز و... دیده می‌شود.

وی اظهار کرد: در مجموع این نشان آیینی و دیرپا در فرهنگ باستانی ایران و جهان نماد درخت زندگی، حرکت چرخشی جهان، صورت مثالی انسان، چهار جهت اصلی، برکت، خوشبختی، پیوند زن و مرد، زایش و باروری است. بر همین مبنا، واژه «صلیب» در عبارت «صلیب شکسته» هم اشاره به صلیب مسیحی ندارد. عسکری در پایان گفت: با این اوصاف، این نقش باستانی هیچ ارتباط و نسبت فرهنگی و ایدئولوژیک با مسیحیت، فاشیسم، نازیسم و هیتلر ندارد. در واقع فاشیست‌ها این نشان را از فرهنگ آیینی جهان دزدیده‌اند.

گفت و گوی فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا

 

 

نقوش سفال های به دست آمده از یان تپه محوطه باستانی ازبکی متعلق به هزاره هفتم پیش از میلاد مسیح


نقوش سفال های به دست آمده از جیران تپه محوطه باستانی ازبکی متعلق به هزاره ششم پیش از میلاد مسیح



نوشته شده در  یکشنبه 99/10/21ساعت  6:17 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

کوچه ای بن بست، سهم فرهنگ و هنر البرز از بنیانگذار شیوه نقاشی بر قالی!

 

گروه: استانها

حوزه: البرز

شماره: 13991020000124

تاریخ: 1399/10/20 - 9:47ق.ظ

فارس پلاس البرز؛ حسین عسکری (نویسنده و البرز پژوه): نوزدهم دی ماه بیست و دومین سالگشت درگذشت‌ استاد جمشید امینی از طراحان فرش نوین ایران و بنیانگذار شیوه هنری «نقاشی بر قالی» است. متاسفانه سهم فرهنگ و هنر استان البرز از این استاد صاحب سبک، کوچه ای بن بست است در زادگاه و مدفنش در روستای فشند ساوجبلاغ. انتظار می رود با تصویب شورای فرهنگ عمومی استان البرز و شورای نامگذاری شهر کرج، نام و تصویر این هنرمند ملی در کلانشهر کرج جاودانه شود.

استاد امینی در سال 1282 خورشیدی در روستای فشند واقع در غرب استان البرز دیده به جهان گشود. در دو سالگی مادرش را از دست داد و در پنج سالگی به همراه خانواده اش راهی تهران شد. پدرش او را به مکتبی فرستاد که دارای کارگاه قالی بافی بود. پس از یک سال هنرآموزی نزد استاد غلامحسین قالی باف کرمانی، در سال 1298 با یاری میرزا علیخان محمودی کاشانی از شاگردان استاد کمال الملک، وارد مدرسه صنایع مستظرفه شد. طراحی را نزد استاد محمّد غفاری مشهور به کمال الملک فراگرفت و در آن مدرسه دار قالی برپا کرد. در سال 1307 در رشته گوبلن بافی دیپلم عالی گرفت؛ دیپلمی که در سال 1318 از سوی وزارت معارف، معادل لیسانس هنرهای زیبا تلقّی گردید. او پس از کسب تجارب دوره جوانی، وقت خود را بیشتر به آموزش هنرجویان هنرستان های هنرهای زیبا اختصاص داد و در مهر 1337 بازنشسته شد.

او با حمایت و توصیه استاد کمال الملک، هنرمندانه فاصله نقاشیِ رنگ و روغن و بافت قالی با پشم و کُرک را از میان برداشت. به پرده ها جان داد نه به یاری قلم مو و رنگ بر بوم نقاشی که به مدد نخ و تار و پود بر دارِ قالی. نخستین هنرمندی است که به بافت فرش با استفاده از پرسپکتیو و سایه روشن پرداخت. نقشه های سنّتی را بسیار آسان می بافت اما تبحّر او در بافت فرش بدون نقشه و از روی تصویر بود. به این ترتیب بود که استاد امینی، مبتکر شیوه هنری «نقاشی بر قالی» در ایران شد. نخستین اثر هنری وی فرش «نازی آباد» است که زیرنظر استاد کمال الملک بافته شده است. دکتر حسن امینی فرزند استاد امینی همچنان ادامه دهنده شیوه هنری پدرش است.

تابلوهای منظره، مرغ پابسته، پل ورسک، خلقت آدم (کپی از میکل آنژ)، شیر خفته، دو گنجشک نشسته، اینشتاین، اسب، گل های آفتابگردان، ضامن آهو و تصویر استادکمال الملک از دیگر آثار بی همتای استاد امینی است. این قالی ها، چنان استادانه بافته شده اند که حتّی از فاصله نزدیک هم با نقّاشی تفاوتی ندارد. برخی از این آثار در موزه هنرهای ملّی، کاخ سعدآباد و کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. آثار استاد امینی در نمایشگاه جهانی بروکسل سال 1958میلادی دیپلم گراند پری را برای او به ارمغان آورد. او درباره یکی از آثارش گفته است: «پل ورسک را که بافتم، قوام السلطنه آن را در سفری که به شوروی داشت به مقام های آن کشور هدیه کرد. بعد که برگشت گفت آن قدر که آن جماعت به پل ورسک احترام

گذاشتند به من اعتنا نکردند. آنان همان کسانی بودند که کمال الملک را تبعید کردند و او در سکوت و در غربت غریبانه در نیشابور مُرد

 استاد امینی در 19 دی‌ 1377 درگذشت و سه روز بعد، در زادگاهش فشند از توابع شهرستان ساوجبلاغ به خاک سپرده شد. از جمله توصیه های اخلاقی استاد به شاگردانش، پاکی زبان و احترام به زنان بود. او عقیده داشت که مردان بزرگ را زنان پاکدامن و نجیب ساخته ‌اند، پس باید به ستایش مقام زن و مادر پرداخت.

منابع: شیرین صوراسرافیل، طراحان بزرگ فرش ایران، ص 465؛ عباس سرمدی، دانشنامه هنرمندان ایران و جهان اسلام، ص 100؛ جامعه، ش 84، ص 5؛ خبرنامه ساوجبلاغ، ش 12، ص 7؛ هنر و مردم، ش 29، ص 16؛ تندیس، ش 247؛ فصلنامه هنر، ش 20، ص 52؛ شهروز مهاجر و محمّدحسن حامدی، مکتب کمال الملک، ص 54؛ دانشنامه دانش گستر، ج 3، ص 127.


یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری فارس


استاد جمشید امینی

از طراحان فرش نوین ایران و بنیانگذار شیوه هنری «نقاشی بر قالی»


ضامن آهو اثری از استاد جمشید امینی



استاد جمشید امینی در مدرسه صنایع مستظرفه


استاد جمشید امینی و همسرش در روستای فشند ساوجبلاغ

(آرشیو شخصی حسین عسکری)


اثری دیگر از استاد جمشید امینی



نوشته شده در  شنبه 99/10/20ساعت  3:6 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


مرگ تختی در نزدیکی احمدآباد! 

  خبرگزاری ایسنا / البرز:  امروز 17 دی 99، پنجاه و سومین سالگرد مرگ دردناک جهان پهلوان غلامرضا تختی (1309 - 1346ش) صاحب 10 مدال ارزشمند جهانی در رشته کشتی است. مصادف با این رخداد حسین‌ عسکری نویسنده و البرزپژوه در خصوص سفر تختی به البرز (احمدآباد) در یادداشتی برای ایسنا نوشت:

تختی در اواخر عمر با گرایش به جبهه ملی، در صف مخالفان حکومت پهلوی قرار گرفت. از این منظر با آیت الله سید محمود طالقانی فقیه مبارز و نواندیش البرزی در یک سنگر بود. در عکس زیر که مربوط به سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است، آیت الله طالقانی در مسجد هدایت تهران با اهدای قرآن کریم از تلاش های اجتماعی تختی تقدیر کرد. این دو شخصیت که از علاقه مندان به دکتر محمد مصدق به شمار می‌روند، پس از درگذشت او در 14 اسفند 1345، بر مزار او در روستای احمدآباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز حاضر شدند. تختی در چهلم مصدق (بهار  1346) با وجود تهدیدات سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک) به احمدآباد آمد. در حالی که گروهی از کارگران کارخانجات نساجی مقدم با سازماندهی سرهنگ علی اکبر مولوی رییس بی رحم و مخوف ساواک تهران به آرامگاه مصدق آورده شده بودند تا ضد مصدق و به نفع محمد رضا شاه پهلوی شعار دهند.

در کارنامه سرهنگ مولوی که بعدها به درجه سرتیپی رسید، تصدی ریاست ساواک تهران، دستگیری دکتر سید حسین فاطمی وزیر امور خارجه کابینه مصدق، سخت گیری به دکتر مصدق در روستای احمدآباد، مشارکت در حمله به مدرسه فیضیه قم، کشتار مردم در واقعه 15 خرداد 1442، دستگیری شبانه امام خمینی در شهر قم و جاسوسی از بیوت مراجع تقلید شیعه دیده می شود. او در پنج اردیبهشت 1351 بر اثر سانحه سقوط هلی کوپتر کشته شد. بین آمدن جهان پهلوان تختی به احمدآباد و مرگش، فاصله چندانی نیست

 

روزنامه پیام آشنا، سال هفتم، شماره 1767، شنبه 20دی 1399، صفحه 8 

 

یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا

_______________________________________________

 

تاریخ بخوانید و مراقب جابجایی خادم و خائن باشید...

امروز که رفتم سر وقت اینستاگرام، عکس نوشته فوق را دیدم. فراوان تعجب کردم. از متن ذیل عکس، معلوم است که نویسنده این چند خط، بهره ای از تاریخ معاصر کشورش ندارد. توصیه ام به جوانان دلسوز اهل رسانه در استان البرز این است که تاریخ معاصر ایران را به دقت و به روش تحلیلی بخوانند. مبادا به جهت علاقه به شهر و محل خود و بی خبری، فجایع تاریخی ایران عزیز همچون کودتای آمریکایی - انگلیسی 28مرداد 1332را فراموش کنند و ناخواسته چهره های دخیل در آن را قهرمان و پهلوان معرفی کنند. همین قدر عرض می کنم وقتی جشن میزبانی رسمی از شعبان جعفری (معروف به شعبان بی مخ) در کارخانجات نساجی مقدم شهر نظرآباد برگزار می شد، نخست وزیر قانونی مملکت یعنی دکتر محمد مصدق با طرح و توصیه سازمان اطلاعاتی و جاسوسی ایالات متحده آمریکا (سیا) در روستای احمدآباد شهرستان نظرآباد در تبعید و حصر بود. گروهی از چهره های ملی و مذهبی و ایران دوستان در زندان های حکومت پهلوی به سر می بردند و دکتر سید حسین فاطمی وزیر امور خارجه وقت به طرز وحشیانه ای تیرباران شده بود و... عبدالله مقدم (بنیانگذار کارخانجات نساجی مقدم) به عنوان یک بازرگان سیاسی، از حامیان کودتای 28مرداد بود و شعبان جعفری از عوامل اجرایی آن. جهت آگاهی تفصیلی و مستند در این باره، رجوع کنید به نوشته های پیشین بنده در کانال تلگرامی البرزپژوهی و صفحه اینستاگرامم.

حسین عسکری - 17 دی 1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology



نوشته شده در  چهارشنبه 99/10/17ساعت  3:17 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

مهدی نصیری و پر کردن خلا تئوریک جریان‌های تجددگریز استان البرز

مهدی نصیری با اهل توقف طالقان در پیوند فکری است و اهالی روستای ایستای طالقان کتاب‌های او را می‌خوانند و به آن استناد می‌کنند. او توانسته تا حدودی خلاء تئوریک این طایفه تجددگریز را برطرف کند. به گزارش محمد آسیابانی خبرنگار خبرگزاری مهر، حسین عسکری، تاریخنگار و البرزپژوه و نویسنده کتاب‌هایی چون «کتابشناسی ساوجبلاغ»، «نقد دل»، «بیداری دشت کهن»، «علمای مجاهد استان البرز»، «دشتی به وسعت تاریخ»، «کهن دشت»، «روستای ایستا» و «روستازادگان دانشمند» در تازه‌ترین یادداشت خود به مهدی نصیری و نسبتش با استاان البرز پرداخته است. این یادداشت را در ادامه بخوانید:

روز سوم دی 1399 آقای مهدی نصیری توئیتی را به این شرح منتشر کرد: «از شیخ هادی نجم آبادی پرسیدند کدام موسیقی حرام است، گفت: آن موسیقی که از صدای کشیده شدن کفگیر بر ته دیگ پلوی خانواده‌ای غنی برخیزد و به گوش اطفال گرسنه همسایه فقیر برسد. قابل توجه رسانه ملی، بابت دستپاچگی و پوزش از توصیه به رقص خانوادگی در یک برنامه تلویزیونی!»

نصیری چهره اصلی جریان فکری و فرهنگی «سمات«یا «نوتفکیکیان»است که با تاکید بر اصالت دین و سنت، همزمان با فلسفه، عرفان و مدرنیته مخالفند. این جریان از نظر سیاسی، ذیل جریان اصولگرا قرار می‌گیرد. او مدتی مدیر مسئول روزنامه کیهان بود و با نگارش کتاب «اسلام و تجدد» به این پایگاه فکری رسید. نصیری از جهت نظری مخالف مدرنیته و دستاوردهایش است اما از جهت عملی از دنیای جدید کناره نمی‌گیرد و از باب اضطرار و اکل میته به آن تن می‌دهد. با نگارش آخرین کتابش به نام «عصر حیرت» قدم‌هایی به سوی عرفی گرایی، نسبیت، تساهل و مدارای اجتماعی برداشته است.

مهدی نصیری در سال‌های اخیر، از سه جهت با استان البرز مرتبط شده است:

1. با اهل توقف طالقان (پیروان تجددگریز آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی) در پیوند فکری است و اهالی روستای ایستای طالقان کتاب‌های او را می‌خوانند و به آن استناد می‌کنند. او توانسته تا حدودی خلاء تئوریک این طایفه تجددگریز را برطرف کند.

2. برخی جوانان مذهبی البرزی با اندیشه‌های تجددگریزانه او در محافل دانشگاهی و حوزوی شهرهای قم و تهران آشنا شده‌اند به طوری که چند سال پیش این حلقه غیر منسجم، در یکی از شهرهای استان البرز کتاب «اسلام و تجدد» نصیری را مرور و مباحثه کرده‌اند.

3. امروز هم شاهدیم که نصیری در انتقاد به سخت گیری‌های فرهنگی صدا و سیما و غفلت این سازمان از مفاهیمی همچون عدالت اجتماعی، به قول مشهوری از آیت الله شیخ هادی نجم آبادی (فقیه نواندیش و قرآن پژوه عقل‌گرای روزگار قاجار) استناد کرده است.

جریان سمات یا همان نوتفکیکیان یا تجددگریزان سنتی در چند سال اخیر دچار دگردیسی‌هایی شده‌اند که حساسیت برخی اصولگرایان را هم برانگیخته است. نصیری با ارائه نظریه «عصر حیرت» و با تاکید بر «حکومت حداقلی دینی» درصدد ارائه طریق برای نجات دین و سنت در عصر غیبت از گزند مدرنیته و ظلمات آخرالزمان است. آیا این جریان در سال‌های آینده با جریان «روشنفکری دینی» تلاقی خواهد کرد. بنده گمان می‌کنم تلاقی خواهد کرد. رسیدنی عجیب با نتایجی شگفت.

کد خبر: 5103771

 


نوشته شده در  دوشنبه 99/10/8ساعت  2:11 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

 


نوشته شده در  چهارشنبه 99/9/19ساعت  6:21 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

پیشنهاد ثبت زنجیره غذایی نه هزار ساله البرز

در سال های اخیر، از یکی از تپه های محوطه باستانی اُزبکی به نام «یان تپه»، اثری ارزشمند با قدمت 9 هزار ساله به دست آمده که می تواند به عنوان یکی از اسناد کهن دانش زیست شناسی در جهان به ثبت رسد. هنرمند خوش ذوق و هوشمند این سفالینه دوران پیش از تاریخ، در واقع یکی از زنجیره های غدایی این بخش از استان البرز را در هزاره هفتم پیش از میلاد مسیح به تصویر کشیده است.

محوطه باستانی ازبکی از جمله محوطه‌های باستانی شناخته شده در عرصه ملی و جهانی است. این محوطه نفیس در کنار روستایی به همین نام در شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز واقع است. بر اساس نظر باستان شناسان می توان برای این محوطه، وسعتی به ابعاد یک کیلومتر در یک کیلومتر در نظر گرفت. طبق کاوش های صورت گرفته، محوطه ازبکی دربرگیرنده شش هزار سال بقایای فرهنگی پیش از تاریخ و اوایل دوران تاریخی ایران از نیمه اول هزاره هفتم تا نیمه نخست هزاره اول پیش از میلاد مسیح یعنی دوران مادها است. دارای دهتپه است که ششتپه از آن را گروهی از باستان شناسان به سرپرستی استاد دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار دانش باستان شناسی ایران) بین سال های 1377تا 1384کاوش کرده اند. بخش هایی از این محوطه در سال 1348شناسایی شده و در 8 مهر 1352 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. در مجموع آثاری متعلق به 9000 سال پیش تا دوره اسلامی یعنی ایلخانیان در محوطه باستانی ازبکی قابل مشاهده است. به همین جهت است که دکتر مجیدزاده از محوطه ازبکی با تعبیر «دانشگاه باستان شناسی» یاد می کنند.

یکی از تپه های باستانی ده گانه محوطه ازبکی، «یان تپه» است. این تپه کم ارتفاع در حدود یک کیلومتری تپه مرتفع محوطه ازبکی (دژ مادی) و در جنوب غربی روستای ازبکی قرار دارد. در آن بقایای معماری خشتی متعلق به هزاره های هفتم و ششم پیش از میلاد مسیح شناسایی شده است. این تپه به فاصله اندکی در جنوب «رودخانه خررود» قرار دارد که پیشترها آب بیشتری داشته است. دکتر مجیدزاده با توجه به آثار 9 هزار ساله موجود در یان تپه، آن را بقایای «کهن ترین روستای ایران» و خشت های به دست آمده از این روستا را کهن‌ترین خشت‌های دست ساز بشر دانسته است.

یکی از مهمترین آثار یان‌تپه متعلق به هزاره هفتم پیش از میلاد، بخشی از یک بنای بسیار زیبا است که قسمت شمالی آن حدود 60 سانتیمتر مرتفع‌تر از قسمت‌های دیگر ساخته شده است و دست‌یابی به آن از دو راه‌پله در شمال شرق و شمال غرب امکان‌پذیر است. رنگ اخرایی دیوارها و کف تمامی مجموعه و وسعت چشمگیر آن نسبت به معماری در لایه‌های بالاتر اشاره بر اهمیت این ساخت و ساز به عنوان محلی عمومی و به احتمال فراوان جایگاهی مقدس همچون عبادتگاه دارد. در میان فضای این معبد 75/7 متری سکوی راست گوشه کوتاهی است که شاید بتوان با استناد به وجود انواع گوناگون سکوهای خشتی کمابیش مشابه در معابد بین‌النهرینی که به سکوی نذر شهرت دارند، آن را نیز سکوی نذر نامید. در کف معبد به استثنای یک کاسه سفالی بزرگ به قطر دهانه 30 و عمق 50 سانتیمتر هیچ سفالی به دست نیامده است. این کاسه که در بخش جنوب غربی معبد و در نزدیکی سکو یافت شد از نوع سفال منقوش بسیار زیبای وارداتی از محوطه باستانی چشمه علی در نزدیکی شهرری است. نقش روی این سفال که کاملاً یگانه است، از راست به چپ یک جانور درنده شبیه یوزپلنگ، یک بوته گیاه، یک بز کوهی و یک موجود انسانی به هم پیوسته را به نمایش گذارده است. این نقشمایه که از یک سو با چرخه حیات ارتباط می‌یابد و از سوی دیگر وجود سوراخ‌های متعدد ایجاد شده در جای جای سطح کاسه که بندزنی‌ها در دفعات متعدد را نشان می‌دهد حکایت از اهمیت این ظرف و تقدس کل مجموعه دارد. به نظر می‌رسد که این کاسه سفالی تعبیه شده در کف معبد کاربردی غیر از افروختن آتش داشته است. شاید هم مایعاتی که به هنگام اجرای پاره‌ای مراسم مذهبی در کف معبد ریخته می‌شد یا حتی خون جانورانی که احتمالاً در آیین‌های مذهبی بر روی سکو قربانی می‌شده‌اند پس از جاری شدن بر کف سیمانی و سرخ رنگ تالار درون آن گرد می‌آمده است. کف بخش پایینی معبد و سطح سکو به طور کامل از نوع کف‌های ساروجی اخرایی رنگ است. تمامی دیوارهای درون معبد نخست با لایه‌ای از کاهگل اندود شده و سپس سطح آن‌ها با لایه نازکی از گل نرم آمیخته با رنگ اخرا به ضخامت حدود یک سانتیمتر صاف و هموار شده است.

دکتر مجیدزاده در جلد دوم کتاب «کاوش های محوطه باستانی ازبکی» درباره نقشمایه کم نظیر سفال یان تپه نوشته است: «نقشمایه روی این سفال در واقع نه تنها در فلات مرکزی [ایران] بلکه در تمامی منطقه،صحنه‌ای است در نوع خود یگانه. نخست اینکه در تاریخی آنچنان کهن برای اولین بار سفالگران فلات مرکزی روایتی را به تصویر کشیده اند. دیگر که برخلاف تمامی نقوش ساکن و بی روح در هنر نقاشی روی سفال در خاورمیانه - که پدیده ویژه این منطقه به شمار می‌رود - در تصویر مورد بحث صحنه‌ای با روح و آکنده از حرکت به نمایش درآمده است. بازیگران این صحنه را از راست به چپ جانوری درنده شبیه یوزپلنگ، بوته گیاهی صحرایی، بُزی کوهی و موجودی انسانی تشکیل می‌دهد. بز در میان صحنه و در مرغزاری در حال جهش از روی گیاهان و گریز از چنگ جانور درنده حمله ور به او به تصویر کشیده شده و در سمت چپ نقش انسانی در حال تهاجم با کارد یا خنجری در دست ها و هدف گیری شده به طرف بز و جانور درنده نشان داده شده است. حالت کاملاً به جلو کشیده جانور درنده، لحظه آغاز یا پایان جهش و حالت زیبای نزدیک شدن دست ها به پاهای بز و خمیدگی اندک آنها، لحظه پرواز در هوا را به نمایش گذاشته است. لحظه جهش بز برای مثال، به دروازه بانی می‌ماند که برای گرفتن توپ شلیک شده ای به سوی زاویه دروازه با دست های کشیده به پرواز درآمده و عکاسی آن لحظه را در تصویری، ثابت و جاودانه کرده است. شیوه و سبک کشیدن ‌نقش ها به ویژه بز و پوشاندن زمینه با نقطه های ریز به شیوه سفالگران [محوطه باستانی] چشمه‌علی [ری] انجام شده است.»

منابع: یوسف مجیدزاده، کاوش های محوطه باستانی ازبکی، ج 2، ص 28؛ همان نویسنده، گزارش سومین فصل حفریات در محوطه باستانی ازبکی، ص 18؛ روزنامه اطلاعات، ش 21808، ص 14؛ ابوالقاسم حاتمی، آثار تاریخی ساوجبلاغ و نظرآباد، ص 264؛ حسین عسکری، دشتی به وسعت تاریخ، ص 144.

- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «پیشنهاد ثبت زنجیره غذایی 9 هزار ساله البرز»، روزنامه دنیای هوادار، شماره 614، پنج شنبه 22 بان 1399، صفحه 4.


 


گفت و گوی حسین عسکری در این باره با خبرگزاری ایرنا

_________________________

 

 

تفسیری اسطوره‌ای از نقشمایه نه هزار ساله البرز

 پس از انتشار یادداشت و مصاحبه ام درباره نقشمایه سفال کهن «یان تپه» محوطه باستانی ازبکی در خبرگزاری ایرنا و روزنامه دنیای هوادار، همچنان جست و جو درباره چیستی و فلسفه این اثر شگفت و ارزشمند را در منابع مکتوب باستان شناسی ادامه دادم. خوشبختانه امروز در شماره 23 فصلنامه «پژوهش های باستان شناسی ایران» که در زمستان 1398 منتشر شده به مقاله‌ای علمی - پژوهشی با عنوان «ردپای گیلگمش و عشتار در فلات مرکزی ایران» برخوردم که به همت آقای دکتر سجاد علی بیگی (عضو هیئت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه رازی کرمانشاه) و خانم ماندانا صدفی (دانشجوی کارشناسی ارشد باستان‌شناسی همان دانشگاه) در بیست صفحه به چاپ رسیده است. نویسندگان با بررسی نقش های مشابه شش سفال به دست آمده از محوطه های باستانی دوران پیش از تاریخ در فلات مرکزی ایران، درصدد پاسخ به این پرسش هستند: «آیا نقوش نبرد انسان و جانوران بر ظروف سفالین پیش از تاریخ به داستانی اسطوره‌ای اشاره دارد؟» این شش محوطه باستانی عبارتند از: 1. تپه قبرستان (غرب فلات مرکزی)؛ 2. یافته ای خارج از بافت (گویا از غرب ایران، نهاوند؟)؛ 3. محوطه یان تپه ازبکی (شمال فلات مرکزی)؛ 4. محوطه اریسمان (جنوب فلات مرکزی)؛ 5. تپه سیلک (جنوب فلات مرکزی)؛ 6. گورستان لما (جنوب غرب ایران).

نویسندگان بر این نظرند که این نقش ها همگی آیینی و اعتقادی بوده و رابطه هایی میان نقش ظروف، بستر کشف و کاربری آنها وجود دارد. بر اساس باور طراحان این سفالینه‌ها، پلنگ نمادی از یک ایزدبانو است. احتمالاً به دلیل همین تقدس است که در نقوش مورد بررسی، سر و چهره آنها همچون قدیسان ترسیم شده است. این تصاویر به داستان و روایتی از درگیری ارباب حیوانات (گیلگمش؟) و ایزدی با نمودِ جانورنمایِ پلنگ اشاره دارد که بعدها و از دوره سومر در هنر شرق باستان به عنوان «اینانا» یا «عشتار» شناخته می‌شود. در پایان، نویسندگان مقاله بر اساس یافته های خود نتیجه گرفته اند با توجه به قدمت بالای این نقوش در ایران (نمونه یان تپه استان البرز) باید در خاستگاه بین النهرینی اسطوره گیلگمش و اینانا یا عشتار بازبینی کرد. در هر صورت چه تفسیر عرفی یا همان زنجیره غذایی 9هزار ساله در محوطه باستانی ازبکی و چه تفسیر اسطوره ای سفال یان تپه را بپذیریم از اهمیت آن چیزی کاسته نمی شود. نقشی که می‌تواند ضمن ثبت در فهرست آثار میراث فرهنگی ملموس و ناملموس ایران، نمادی از دیرپایی مدنیت، هنر، اسطوره و آیین در استان کهن البرز باشد. البته نوع مواجهه امروزین ما با این اثر ارزشمند، نشان دهنده میزان دلبستگی و اهمیت ما به تاریخ و فرهنگ باشکوه سرزمینمان ایران عزیز است.

 حسین عسکری - 23 آبان 1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology  

 

تفسیرهای عرفی و اسطوره ای از نقشمایه باستانی 9 هزارساله البرز 

متن کامل مقاله دکتر سجاد علی بیگی و خانم ماندانا صدفی

طرح سفال کهن «یان تپه» محوطه یاستانی ازبکی، شهرستان نظرآباد، استان البرز


جلد کتاب «کاوش های محوطه باستانی ازبکی» نوشته دکتر یوسف مجیدزاده مزین به نقشمایه سفال یان تپه است




نوشته شده در  جمعه 99/8/23ساعت  1:48 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

کارگاه مجازی مروری بر آثار مکتوب البرزشناسی برگزار شد

در هفتم آبان 1399 کارگاه مجازی «مروری بر آثار مکتوب البرزشناسی» با حضور دکتر حسین عسکری (نویسنده و البرزپژوه) و جمعی از کتابداران و علاقه‌مندان به این حوزه، در فضای مجازی (اسکای روم) برگزار شد. دکتر عسکری در این جلسه ضمن تقدیر از تلاش های کتابداران در همراهی با پژوهشگران در راستای دسترسی دقیق و آسان به منابع مفید کتابخانه‌ای و ایجاد فضای مناسب در کتابخانه ها اظهار داشت: «کتابداران بایستی با دانش و اطلاعات عمیق و روزآمد به ویژه در حوزه آثار و منابع بومی، بتوانند راهنما و مشاور خوبی برای مراجعان باشند.»

عسکری در ادامه با اشاره به هدف برگزاری این جلسه گفت: «عنوان البرزپژوهی به مثابه یک میان رشته در حوزه ایران شناسی، گستره وسیعی دارد و به دلیل هم‌پوشانی فرهنگ و تاریخ البرز با برخی مناطق و استان‌های همجوار، پژوهش در این باره مستلزم مطالعه و بررسی اسناد و منابعی درباره استان های قزوین، تهران، گیلان و مازندران است چراکه نام برخی از مشاهیر البرزی متعلق به قرون گذشته، پسوند قزوینی و یا تهرانی داشته است. پیشتر البرز در بسیاری از منابع، جزو گستره دشت قزوین به شمار رفته و به نظر کارشناسان جغرافیای تاریخی، رودخانه کرج مرز سرزمین های ری و قزوین بوده. بنابراین تفکیک دقیق و بررسی ریز اطلاعات درباره موضوعات مشترک با سایر استان‌ها، نیازمند هوشمندی و اطلاعات قوی است.»

این نویسنده البرزی افزود: «در گزارش های باستان شناختی نیز از قدیم، همه محوطه های باستانی شناخته شده استان البرز همانند ازبکی، خوروین، موشه لان اسماعیل آباد و.. زیر مجموعه دشت قزوین به شمار می‌آمده و از این حیث، گستره البرز فرهنگی و تاریخی، خیلی وسیع تر از گستره جغرافیای کنونی آن است.» پژوهشگر البرزی در ادامه با بیان اینکه ما هیچ منبع جامع و به روز کتابشناسی درباره البرز نداریم اظهار داشت: «کتابشناسی های شهرستان های کرج و ساوجبلاغ چاپ شده است. از این جهت چند نمونه محدود کتابشناسی در مورد البرز داریم که هیچکدام جامع و کامل نیستند و جای این کتاب مرجع در بین منابع البرزپژوهی به شدت خالی است. البرزپژوهی یک دانش میان رشته‌ای است که حوزه های مطالعاتی مختلفی را همچون تاریخ، باستان شناسی، جغرافیا، زمین شناسی، زبان شناسی، ادبیات، مردم شناسی، جامعه شناسی، هنر و... را دربرمی‌گیرد و با روش تحقیق ترکیبی باید به آن پرداخت.»

عسکری در ادامه با اشاره به پیشینه شناسی منابع مربوط به البرز گفت: «منابع مکتوب البرزشناسی یا مستقل اند یا مرتبط. مستقل، آن دسته از منابع هستند که تمام کتاب اختصاص به محدوده جغرافیایی البرز دارد. مثل «تاریخ و جغرافیای طالقان»، «کرج نامه» و «مجموعه کتاب های البرزنامه». در منابع مرتبط نیز موضوع کتاب موضوع دیگری است اما مطالبی و یا اشاراتی نیز به موضوع البرز شده است.. مثل «سرزمین قزوین» و «سیمای فرهنگ و تاریخ قزوین». کتابداران باید به این موضوعات و منابع اشراف داشته باشند.»  وی همچنین به تقسیم بندی دیگری نیز در بررسی منابع البرزپژوهی اشاره و بیان داشت: «منابع مربوط به پیش از تاسیس و پس از تاسیس استان البرز، باید در مطالعات مورد دقت نظر قرار گیرند. قدیمی ترین منبع مستقل مکتوب درباره استان البرز، رساله ای به نام «جغرافیای طالقان» نوشته محمدحسن خان صنیع الدوله وزیر انطباعات دوره قاجار است که در روزنامه ایران عهد ناصری چاپ شده است. البته پیش از آن هم کتاب هایی داریم که اشاراتی به البرز داشته اند ولی این اولین متن مستقل است. پس از تاسیس استان البرز نیز شادروان جلال آل احمد به عنوان پیشگام در تدوین مونوگرافی یا همان تک نگاری، در قالب کتابی با عنوان «اورازان» گام جدی و مهمی در این حوزه برداشته و بعد از ایشان نیز نویسندگانی نیز در این عرصه وارد شدند و کتاب های خوبی در این مدت منتشر شده است. در شهر کرج مونوگرافی ها بیشتر حول روستاها بوده است و البته در اشتهارد، ساوجبلاغ، نظرآباد و به ویژه در طالقان هم مونوگرافی‌های خوبی داریم. طالقان از این باب که پیشینه غنی تری در فرهنگ کتاب و کتابت دارد و بزرگان و مشاهیر بسیاری را به خود دیده، در زمینه تک نگاری، روستاهایش پیشرو هستند.» این البرزپژوه در ادامه به برخی مطالب چاپ شده با موضوع البرز در مجلات ادواری و پایان‌نامه‌های دانشگاهی نیز اشاره کرد و گفت: «در مورد روستاهای هیو، نجم آباد، نظرآباد، لشکرآباد، محمودآباد، سفچ خانی، قاسم آباد بزرگ، چهاردانگه، فشندک، ملک آباد، شهرک طالقان، سعیدآباد، روشنابدر، مهدی آباد، دنبلید و عباس آباد پایان‌نامه‌های دانشجویی خوبی در دهه چهل و پنجاه شمسی در دانشگاه تهران و دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی فعلی) کار شده که البته هنوز هم به همت آقای دکتر حسین محمدی (مدیرگروه تاریخ دانشگاه خوارزمی) پایان نامه هایی با موضوع تاریخ البرز در دست انجام است.»

نویسنده البرزی به تبیین جاذبه های انسانی البرز نیز پرداخت و خاطرنشان کرد: «بازدید از منطقه زندگی بزرگان و مشاهیر و آشنایی با شرایط زندگی و یا مکان هایی که در کتاب ها و اسناد توصیفشان آمده، یکی دیگر از مواردی است که بسیاری از علاقه مندان و گردشگران پیگیر آن هستند و موجب ایجاد تورهای گردشگری دیدار از آثار و مکان های مربوط به مشاهیر از جمله آرامستان های استان البرز همانند امامزاده طاهر و بهشت سکینه شده است. در البرز در زمینه جاذبه های انسانی یا همان مشاهیر و مفاخر، محدودیت منابع داریم اگرچه چند کار در این مورد انجام شده است همچون: «آشنایی با مشاهیر طالقان»، «ستارگان درخشان البرز» و کتابی با عنوان «علمای مجاهد استان» که توسط بنده نگاشته شده است و کتابی دیگری نیز با عنوان «روستازادگان دانشمند» با معرفی 80 نفر از مشاهیر ملی و فراملی روستای نجم‌آباد که در دست چاپ دارم ولی به هر صورت، نگارش دانشنامه مشاهیر استان البرز به صورت گروهی ضروری به نظر می رسد.»

عسکری ادامه داد: «یک بخش از آثار البرزپژوهی در حوزه گردشگری و باستان شناسی است. قدیمی ترین آثار باستان شناسی مربوط به هزاره هفتم پیش از میلاد مسیح است که از محوطه باستانی تپه ازبکی شهرستان نظرآباد به دست آمده است. همچنین با بررسی های جدید در غارهای پارینه سنگی روستای سُرهه از توابع شهرستان ساوجبلاغ، سکونتگاه های بشری با قدمت 40 تا 50 هزار ساله به دست آمده است. در حوزه میراث فرهنگی نیز باید بیشتر کار شود، ما دو نوع میراث داریم یکی میراث فرهنگی ملموس (شامل پل ها و کاروانسراها و امکان تاریخی) و دیگری میراث فرهنگی ناملموس (شامل آداب، رسوم، سنت ها، هنر و..) که در این زمینه میراث فرهنگی ناملموس با وجود پیشینه غنی به ویژه در خوشنویسی و تعزیه به جز چند منبع محدود، کتاب‌های قابل توجهی نداریم. در حوزه باستان شناسی نیز منابع مکتوب خوبی تاکنون چاپ شده است که بیشتر شامل گزارش های باستان شناسی است که البته بخش از آنها به صورت pdf هستند و در کتابخانه و مرکز اسناد اداره کل میراث فرهنگی استان نگهداری می شوند و بهتر است به مجموعه منابع کتابخانه ای اضافه شوند.»

نویسنده البرزی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع آسیب‌شناسی منابع مکتوب البرزپژوهی پرداخت و بیان داشت: «ما مجموعه کامل دولتی که همه منابع مربوط به البرز را یکجا گردآوری کرده باشد نداریم. ولی برخی مجموعه های شخصی منابع بسیار خوب و قابل قبولی را گردآوری کرده اند که از آن جمله می‌توان به مجموعه‌های ارزشمند آقایان حسن شاه محمدی، جعفر کوهزاده، بهروز محمدبیگی، مرحوم سیدمحمدتقی میرابوالقاسمی و سیدمحمدحسین میرابوالقاسمی و سید جواد میرسلیمی (آل طاهر) و دکتر مهراب رجبی اشاره کرد.»

 وی در پایان سخنان خود به آسیب‌شناسی منابع مکتوب در حوزه البرزپژوهی پرداخت و اظهار داشت: «با بررسی منابع موجود در موضوع البرزپژوهی ضمن تقدیر از زحمات و تلاش‌های بسیار نویسندگان و پژوهشگران این عرصه، کاستی‌ها و ضعف‌هایی در نگارش برخی از این منابع دیده می شود که نباید از نظر دور داشت، برخی از این آثار با روش علمی نگاشته نشده و فقط گردآوری است و حتی در برخی از منابع، ذکر منبع به درستی انجام نشده است. در نگارش یک منبع مکتوب باید منابع دست اول و دوم را شناخت و روش صحیح استفاده از این منابع را بلد بود. در برخی از کتاب‌ها بعضاً دیده شده حق مالکیت فکری رعایت نشده است و همه اینها نشان می‌دهد دانشگاه و محققان دلسوز بایستی به حوزه البرزپژوهی ورود پیدا کنند و یا با نظارت علمی خود، منابعی پربار و شایسته فرهنگ و هنر و ظرفیت بومی و تاریخی این استان ارائه دهند.» گفتنی است پس از سخنرانی دکتر حسین عسکری، این کارگاه مجازی با پرسش و پاسخ کتابداران درباره موضوعات مطرح شده پایان یافت.

 


نشر نخست این گزارش در: دوهفته نامه میثاق جوان البرز، سال سوم، شماره 12، 26 آبان 1399، صفحه 4


گزارش فوق در وب سایت اداره کل کتابخانه های عمومی استان البرز



نوشته شده در  دوشنبه 99/8/12ساعت  10:47 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

 

خسرو آواز ایران رفت اما درختانی که در هشتگرد کاشت حالا قد کشیده‌اند 

 

جمعه 18 مهر 1399 - 12:44 / دسته‌بندی: البرز / کد خبر: 99071813273 / خبرنگار: 50022

یک البرزپژوه پیشنهاد داد: باغ زیبا و خاطره انگیز استاد شجریان در استان البرز با گفت و گو و جلب نظر فرزند برومندش همایون، به عنوان یک «باغ موزه فرهنگی» به نام استاد ثبت و نگهداری شود. بی تردید این باغ بخشی مهم از حافظه فرهنگی و هنری معاصر ایران عزیز است علاوه بر آن از نظر تنوع گل‌ها و درختان هم قابل توجه است. گل‌ها و درختانی که با دست مهرآمیز خسرو آواز ایران از خاک مستعد البرز سر برآورده‌اند. دکتر حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه در خصوص ارتباط استاد شجریان با البرز و شهرستان ساوجبلاغ در یادداشتی برای ایسنا نوشت:

«شادروان استاد محمدرضا شجریان از برجسته ترین چهره های موسیقی ایرانی است که در روز پنج شنبه17 مهر 1399 مصادف با اربعین حسینی درگذشت. به خاطر دارم در روزهایی از سال 1377 که شهرستان ساوجبلاغ به برکت بهار، رنگی تازه به خود گرفته بود؛ استاد شجریان در سفر به یکی از روستاهای جنوب این شهرستان به نام حاجی آباد (حاجی شاه) تصمیم گرفت که همنشینی با گلها و درختان را در این دشت سبز و تاریخی تجربه کند. باغی باصفا در ساوجبلاغ خرید و تا همین اواخر که حالش خوب بود، بیشتر اوقاتش را در این باغ می گذراند. حاجی آباد مشهور به حاجی شاه از روستاهای دهستان سعیدآباد از توابع بخش مرکزی ساوجبلاغ در استان البرز است. دو تپه باستانی کوچک و بزرگ آن میزبان بقایای معماری و سفالینه های متعلق به قرون پایانی پیش از ظهور اسلام و پس از آن تا سده های 9 و 10 هجری قمری است.

استاد شجریان میزبان گروهی از چهره های فرهنگی و هنری ایران در این باغ بود. برخی در خاطراتشان به این باغ اشاره کرده اند. از آن جمله رحیم عدنانی (خواننده آلبوم دل رسوا به آهنگسازی مجید درخشانی) است که در سال 1397 در این باره گفته: «با توجه به اینکه استاد رضوی سروستانی در بستر بیماری بودند از طرف ایشان معرفی شدم تا در محضر استاد شجریان آموخته‌هایم را تکمیل کنم. در آن دوران که اواخر سال 79 بود، استاد شجریان کمتر فعالیت موسیقایی داشتند و به دلیل مشغله سال‌های قبل بیشتر استراحت می‌کردند. حتی شخص همایون شجریان نیز مدتی با استاد آموزش نمی‌دیدند تا ایشان به امور شخصی‌شان برسند. علیرغم این شرایط و با وجودی که افراد زیادی از سراسر کشور برای شاگردی نزد استاد معرفی می‌شدند و ایشان نمی‌پذیرفتند، با اصرار بنده محبت کردند و جلسات ماهیانه برایم ترتیب دادند که خوشبختانه به جلسات 15 روزه افزایش یافت. همنشینی با استاد در محل استراحت‌شان (باغی در هشتگرد کرج) و رفت و آمد با همدیگر از آنجا تا میدان آزادی، خودروی استاد را هم برای من به کلاس درس تبدیل کرده بود. استاد شجریان معتقد بودند یک هنرجوی آواز قبل از اینکه بخواهد وارد ردیف آوازی شود باید حتما تکنیک‌ها و اصول صداسازی را یاد بگیرد. رفت و آمد من به باغ استاد حدود یک سال طول کشید...»

استاد شجریان پس از گذشت یکسال از سکونت در دشت ساوجبلاغ، در 8 مهر  1378به طور غیر منتظره، پیشنهاد سید علی حسینی فرماندار وقت برای برگزاری کنسرت موسیقی به نفع دانش آموزان مستمند ساوجبلاغی را پذیرفت. به خاطر دارم علی منصورزارع مسئول روابط عمومی فرمانداری با گروهی از فعالان فرهنگی پیگیر و زمینه ساز این اتفاق مهم فرهنگی بودند. منصورزارع که مدیر اجرایی کنسرت را عهده دار بود در این باره می گوید: «استاد شجریان دانش آموزانی را دیده بود در روستای حاجی آباد و اطراف باغش که با دمپایی پاره و کیف هایی مثل گونی به مدرسه می رفتند! خودش پیشنهاد داد درآمد کنسرتم برای دانش آموزان بی بضاعت باشد...» در این کنسرت که پنج شب متوالی در شهر هشتگرد و با استقبال کم نظیر علاقه مندان برگزار شد؛ استاد برای نخستین بار با فرزندش «همایون» خواند. البته در سال 1379 این کنسرت در کاستی به نام «آهنگ ‌وفا» منتشر شد. استاد شجریان در شب آخر، در گفت و گویی کوتاه با یک خبرنگار محلی گفت: «برگزاری این کنسرت از خاطرات به یاد ماندنی من است.»

بخش اول این کنسرت در دستگاه ماهور و بخش دوم در دستگاه افشاری اجرا شد. قطعات «ز دست محبوب»، «شب وصل»، «ز من نگارم» و «دلشدگان» از جمله تصنیف هایی بود که استاد گاه به تنهایی و گاه با هم آوازی همایون اجرا کرد. در بخش دیگری از این کنسرت نیز همایون به تنهایی برخی تصنیف های قدیمی را خواند. در این کنسرت سعید فرج پور (کمانچه)، محمد فیروزی (بربط)، بهزاد فروهری (نی)، همایون شجریان (ضرب و آواز)، بهروز همتی (تار) و پژمان طاهری با نواختن سنتور، استاد را همراهی کردند. قیمت بلیت به جهت در نظر گرفتن توانایی مالی افراد، 1500 تومانبود. با اینکه قرار بود در شب های 8، 9 و 10مهر اجرا شود به دلیل استقبال غیر قابل تصور و بی نظیر تا 12 مهر 1378 تمدید شد.

 اسماعیل آل احمد البرزپژوه و فعال فرهنگی درباره کنسرت هشتگرد نوشته است: «در کمال ناباوری شنیدم که استاد شجریان در باشگاه شهید جوینی هشتگرد به مدت سه شب برنامه اجرا خواهند کرد. از پنج شنبه هشت مهر 1378 تا شنبه دهم مهر. عزیزی وعده کرده بود تا دست اندرکاران تنها نشریه محلی آن دوران - تصویر ساوجبلاغ - را با بلیت رایگان، میهمان این برنامه کند اما دیدم دارد زمان می گذرد و خبری نیست. به چند جا مراجعه کردم. فایده ای نداشت. به لوازم التحریری آقای سالمی در خیابان اصلی هشتگرد رفتم و بلیتی را به هزار و پانصد تومان خریدم. برای روز سوم - شنبه دهم مهر - توانستم خودم را به برنامه استاد برسانم. ورزشگاه پر از زن و مرد بود و نفس کسی درنمی آمد. استاد و گروه همراهشان به اجرا پرداختند. همایون هم برای بار نخست در این برنامه خواند. برخی آوازها و تصنیف ها تکراری و برخی هم تازه بود و در پایان هم استاد به اصرار مردم، مرغ سحر را خواند. بخش های تازه این اجرا را شرکت دل آواز در کاست «آهنگ وفا » در سال 1379 منتشر کرد. از آن برنامه چنان استقبال شد که دو روز دیگر هم تمدید شد یعنی یک شنبه و دوشنبه. درآمد آن اجرا هم به دانش آموزان بی بضاعت ساوجبلاغ تقدیم شد. آقای جعفر گلباز هم وقتی خواست برای تبلیغات انتخاباتی اش برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی، کتابچه فعالیت های خود را چاپ کند «آهنگ وفا» را عنوان آن قرار داد...»

 ویدئوی فوق، بخشی از اجرای خصوصی استاد شجریان در سال 1388 در باغش در روستای حاجی آباد ساوجبلاغ است و تصویر اول، استاد شجریان را در همین باغ به هنگام رسیدگی به درختانش نشان می دهد. این عکس را فرزندش همایون شجریان در 18 اردیبهشت 1396 ثبت و همراه این یادداشت کوتاه منتشر کرده بود: «چندى پیش قولى از من گرفته بودند که همین روزها به باغ هشتگرد برویم و با آن پشتکار مخصوص به خودشان مصرانه پیگیرى مى کردند، تا سرانجام با صلاح دید پزشکان امروز در بهارین روز آفتابى هجدهم اردیبهشت ماه نود و شش پس از یک سال و چند ماه دورى از باغ دست پروردِشان این دیدار میسر شد.» تصویر دوم هم پوستر کنسرت ساوجبلاغ است و تصویر سوم بازتاب خبر برگزاری این کنسرت در روزنامه آفتاب امروز (شماره 39، سه شنبه 13 مهر 1378، صفحه 4).

در پایان پیشنهاد می کنم باغ زیبا و خاطره انگیز استاد شجریان در استان البرز با گفت و گو و جلب نظر فرزند برومندش همایون، به عنوان یک «باغ موزه فرهنگی» به نام استاد ثبت و نگهداری شود. بی تردید این باغ بخشی مهم از حافظه فرهنگی و هنری معاصر ایران عزیز است علاوه بر آن از نظر تنوع گل ها و درختان هم قابل توجه است. گلها و درختانی که با دست مهرآمیز خسرو آواز ایران از خاک مستعد البرز سر برآورده اند.»

منابع: روزنامه آفتاب امروز، ش 39، سه شنبه 13 مهر 1378، ص 4؛ ابوالقاسم حاتمی، آثار تاریخی ساوجبلاغ و نظرآباد، ص 200؛ ذکرالله زنجانی، شناسنامه تاریخی ساوجبلاغ، ص 51؛ حسین عسکری، کتابشناسی ساوجبلاغ، ص 24؛ گفت و گوی رحیم عدنانی با خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، 2/7/1397؛ گفت و گوی نگارنده با علی منصورزارع، 18/7/1399؛ دو خاطره اسماعیل آل احمد با خسروِ آواز ایران، منتشر شده در وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی، 9/12/1398.  


یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری دانشچویان ایران ایسنا

 

پوستر کنسرت استاد شجریان در هشتگرد، مهر 1378

 

روزنامه آفتاب امروز، شماره 39، سه شنبه 13 مهر 1378، صفحه 4

___________________________________


بازتاب یادداشت فوق در خبرگزاری فارس 

 



نوشته شده در  جمعه 99/7/18ساعت  4:44 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

به مناسبت یکصد و هجدهمین سالگشت درگذشت آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی عالم البرزی صدر مشروطیت، به طور زنده با صفحه اینستاگرام گروه گردشگری ایران بیا درباره نقش های دانشی و فرهنگی مشاهیر خاندان نجم آبادی سخن خواهم گفت. 

پنج شنبه 10 مهر 1399، ساعت 17

- صفحه گروه گردشگری ایران بیا @iranbiafa

- صفحه نظرآباد را باید دید @mustseenazarabad



نوشته شده در  سه شنبه 99/7/8ساعت  10:33 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

این روزها مقاله استاد اسماعیل یعقوبی (طالقان پژوه و مدرس کوشا و فرهیخته حوزه علمیه هشتگرد) در بازخوانی روایات طالقان بحث برانگیز شده است. روایاتی که در پیوند با واقعه ظهور امام موعود و منطقه ای به نام طالقان است (جهت مطالعه یکجای این احادیث و آشنایی با مکان های جغرافیایی طالقان نام، رجوع کنید به: فصل دوم کتاب روستای ایستا). هنوز و همچنان در میان پژوهندگان موعودشناسی، بر سر سند (= صدور این احادیث از سوی حضرات معصومین علیهم السلام) و دلالت (= تعیین مصداق واقعی منطقه جغرافیایی طالقان) اختلاف نظر جدی وجود دارد. ضرورت دارد که این مجموعه احادیث همانند احادیث به کار رفته در علم اصول فقه و ابواب فقه از سوی گروهی از کارشناسان مسلط به علم حدیث، رجال و جغرافیای تاریخی از جهت سند و دلالت واکاوی شده و صحیح و سقیم آن بازشناسی شود. استاد یعقوبی بخشی از این احادیث را برساخته حلاج و حلاجیان می‌داند که در سده سوم و چهارم هجری قمری در بستر جغرافیایی «طالقان خراسان» وارد منابع مکتوب شده است.

 بنده به جهت ناآشنایی با حدیث پژوهی، صلاحیت ابراز نظر در این باره را ندارم اما می‌خواهم به کتابچه ای اشاره کنم که از دهه هفتاد خورشیدی ذهنم را مشغول کرده است. در آن سال ها، همایشی با عنوان «فراخوان بزرگ طالقان: دیروز، امروز، فردا» برگزار شد. سخنران همایش حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدحسین رفیعی (درگذشت 1389ش) امام جمعه وقت طالقان بود. متن سخنرانی را در همان سال ها، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ساوجبلاغ و طالقان به ریاست آقای شیخ عبدالله رزاقی چاپ کرد. در صفحه 2آن آمده است: «طالقان مهد یاران ولایت و امامت است. از امام صادق علیه السلام روایت شده که قوی ترین فرد بعد از امام زمان (عج) فردی است به نام حسین که با دوازده نفر از طالقان به کوفه می آید و به حضرت صاحب الزمان (عج) ملحق می گردد. گویند که [حسین] منصور حلاج که در سال 309ق به دار آویخته شد مردم را به ظهور امام زمان (عج) از طالقان بشارت [می]داد.»

ابوعبدالله حسین بن منصور معروف به حلاج عارف و صوفی مشهور قرن سوم هجری قمری است. او را در ردیف مدعیان بابیت و مهدویت به شمار می آورند که در شهرهای خراسان بزرگ از جمله طالقان به ترویج ادعای خود مشغول بود. ابن بابویه، شیخ مفید، ابن نوبخت، سید مرتضی و علامه محمدباقر مجلسی از جمله عالمان مذمت کننده حلاج هستند. پرسش اساسی آن است که چرا امام جمعه وقت طالقان که در مقام علم و روشنگری بوده این سخن ناروای حلاج را پذیرفته و آن را در ردیف فضایل «طالقان البرز» بیان کرده است؟ ادعایی که در تعارض آشکار با قول پذیرفته شده و مشهور ظهور موعود از مکه مکرمه است. شگفت اینکه در آن سال ها، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ساوجبلاغ و طالقان در شمارگان بالا این سخن ناروا را نشر داده و عجیب تر اینکه چرا هیچ پژوهشگر و عالمی در آن سال‌ها، این کتابچه را مورد نقد و بررسی قرار نداده است؟ به نظر می رسد با گذشت حدود سی سال از انتشار آن کتابچه، مطالعه مقاله استاد یعقوبی می تواند ریشه های مذهبی و تاریخی ادعای ناروای حلاج و حلاجیان در "ظهور امام زمان از طالقان" را برای ما روشن و معنادار کند.

- منابع: محمدحسین رفیعی، سخنرانی در فراخوان بزرگ طالقان: دیروز، امروز، فردا، ص 2؛ عبدالحسین زرین کوب، جست وجو در تصوف ایران، ص 137؛ دایره المعارف تشیع، ج 6، ص 482؛ محمدباقر مجلسی. بحارالانوار، ج 13، ص 701.

 حسین عسکری -  6 مهر 1399

بازخوانی و رمزگشایی استاد اسماعیل یعقوبی از روایات طالقان

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 


نوشته شده در  سه شنبه 99/7/8ساعت  10:25 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]