قدمگاه پیر وشته طالقان
- بخش اول-
کامبیز کبیری
کارشناس ارشد باستان شناسی
در ضلع جنوبی روستای وشته واقع در ارتفاعات جنوبی دره طالقان، بنای برجی شکلی قرار دارد به نام «پیر نمیر» و یا «پیر وشته» طالقان. بنای مزبور با ارتفاع 2358 متر از سطح دریا و به موقعیت جغرافیایی 36 درجه و 9 دقیقه عرض و 50 درجه 48 دقیقه طول، در نزدیکی چشمه ای موسوم به «پیری دره» واقع است.
در مورد شجره نامه و یا شخصیت پیر وشته متاسفانه اطلاعی در دست نیست (پازوکی، ص372)، اما تعدادی از پیرمردان روستا نقل می کننند که در داخل مقبره؟ سنگ قبری مرمرین وجود داشته که بر روی آن مطالبی نوشته شده بود. یکی از همین پیرمردان ادعا می کند که مطالب مذکور را به خاطر دارد، اما تاریخ آن را چون عربی بوده فراموش کرده است. مطلب چنین است: «این بقعه متبرکه را امر فرمود سلطان میرزا علی از برای درویش نمیر دام الورعه خلد المکه» (پازوکی؛ همان). علیرغم فراموش شدن تاریخ بقعه، اما عنوان میرزا علی که در جای خود بدان خواهیم پرداخت از اهمیت بسزایی برخوردار است.ادامه مطلب...
قدمگاه پیر وشته طالقان
- بخش دوم-
تاریخ گذاری قدمگاه پیر وشته: محمد بن عبدالوهاب قزوینی در حواشی کتاب تاریخ جهانگشای جوینی آورده است: «وشته از قرای معتبر طالقان وسطی است، بر یسار شاهرود و محادی دهکده نویزک. در این قریه قدمگاه پیری است که طرف توجه اهالی است و خوارق عادات به آن نسبت میدهند.» (ص 398) بیشتر گفتیم که یکی از پیر مردان روستای وشته، مطالب نوشته شده بر روی سنگ قبر؟ مفقود شده این بنا را به خاطر دارد، اما تاریخ آن را چون عربی بوده فراموش کرده است. مطلب چنین است: «این بقعه متبرکه را امر فرمود سلطان میرزاعلی از برای درویش نمیر دام الورعه خلدالملکه» (پازوکی؛ ص 372) شاید رسالت باستان شناسی ایجاب نکند که ما به طور یکطرفه و تنها بر فرض صحت قول یکی از اهالی روستا، به تاریخ گذاری این بنا مبادرت بورزیم، اما عنوان میرزا علی که در حدود پنج قرن پیش در منطقه حضوری پر رنگ و تاریخی داشته، بسیار قابل تأمل و سوال برانگیز است. یعنی نمیتواند اتفاقی باشد.ادامه مطلب...
سید محمدتقی میرابوالقاسمی
پژوهشگر طالقانی تاریخ ایران اسلامی
استاد سید محمد تقی میرابوالقاسمی فرزند سید شرف الدین در سال 1309 خورشیدی در شهر رشت به دنیا آمد. پس از طی دوره ابتدایی و متوسطه وارد دانشگاه شد و در رشته های معقول و امور تربیتی به ادامه تحصیل پرداخت و سرانجام در سال 1338 از دانشکده معقول و منقول (=الهیات) فارغ التحصیل شد و با توجه به اینکه در همین سال جزء قبول شدگان دوره دکتری معقول بود اما به علت اشتغال در آموزش و پرورش گیلان از ادامه تحصیل منصرف گردید. او در سال 1368 بازنشسته شد. بعد از آن چون از سال 1362 در دانشگاه های گیلان، آزاد اسلامی، پیام نور و آموزش ضمن خدمت به عنوان استاد مدعو به تدریس اشتغال داشت لذا تا سال 1372 به تدریس ادامه داد و پس از آن به تحقیق و پژوهش روی آورد. مرحوم میرابوالقاسمی تحصیلات خود را در حوزه علمیه گیلان (رشت) و مروی تهران تا پایان دوره سطح ادامه داد. او از سال 1372 به بعد به دنبال فعالیت های فرهنگی و پژوهشی رفت که بسیار مورد علاقه وی بود و بدین جهت از تدریس کناره گرفت.ادامه مطلب...
درنگی در روستای گلیرد طالقان
حسین عسکری: این مقاله کوتاه به سفارش «دایره المعارف تشیع» جهت چاپ در جلد چهاردهم نوشته شده است. بی تردید «گلیرد» یکی از دهکده های نام آشنا در سرزمین ایران اسلامی است.
گلیرد روستایی کهن در منطقه طالقان است که زادگاه و موطن آیت الله سید محمود طالقانی (م1358ش) از چهره های نامدار جریان نواندیشی دینی در ایران می باشد. این روستا در 14 کیلومتری جنوب شرقی شهر طالقان از توابع شهرستان ساوجبلاغ و در ارتفاع 2224 متری از سطح دریا واقع است. نسبت این روستا با آیت الله طالقانی باعث توجه مردم ایران و در نتیجه موجب رونق و آبادانی آن شده است. جمعیت آن در تابستان حدود 250 خانوار و در زمستان کمتر از 45 خانوار می باشد. خانه تاریخی پدر مرحوم طالقانی در مرکز روستا و در ضلع شمال شرقی مسجد واقع شده و شامل اجزای مختلف خانه های سنتی ایرانی است. قدیمی ترین بخش این خانه متعلق به دوران قاجاریه است.ادامه مطلب...
«انجمن مخدرات وطن»
حاصل مبارزات بانوی نجم آبادی
انجمن مخدرات وطن به ریاست آغابیگم دختر شیخ هادی نجم آبادی، انجمنی زنانه بود که در سال 1289 خورشیدی در جریان جنبش مشروطه خواهی و جنبش ملی دهه 1280، با هدف سازماندهی فعالیتهای گوناگون برای استقلال ایران از تسلط کشورهای بیگانه و امپریالیستی شکل گرفت. اعضای این انجمن در میتینگها و تظاهرات جنبش مشروطه شرکت فعال داشتند و به دولت روسیه نامههای اعتراض آمیز درباره اقدامات امپریالیستی آن مینوشتند.ادامه مطلب...
ساوجبلاغ
حلقه میانی زنجیره استقرارهای عهد نوسنگی ایران باستان
حسین عسکری: از نظر اهل علم و پژوهش، استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی عضو هیئت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران، نخستین پژوهشگری است که مباحث عمیق و دشوار مربوط به دانش نوظهور «فلسفه باستان شناسی» را در ایران مطرح کرده است. استاد ملاصالحی در سال 1329 خورشیدی در روستای گوران طالقان از توابع شهرستان ساوجبلاغ در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را به تناوب در طالقان و تهران سپری کرد و در سال 1349 موفق به اخذ دیپلم ادبی از دبیرستان پهلوی در تهران شد. سال 1349 در کنکور سراسری شرکت کرد و علی رغم کسالت سنگین، در رشته ادبیات پذیرفته شد و در سال 1353 در رشته باستان شناسی هنر از دانشگاه تهران لیسانس گرفت. دکتر ملاصالحی در سال 1354، برای ادامه تحصیل به یونان رفت؛ اقامت وی در این کشور به خاطر ضعف بنیه و ناسازگاری آب و هوا بیش از 15 سال به درازا کشید و سرانجام در سال 1364، موفق به اخذ درجه دکتری باستان شناسی و تاریخ با درجه عالی از دانشگاه آتن شد.
دکتر ملاصالحی پس از اخذ دکتری، چند ترم در دانشگاه های آتن و سالونیک دعوت به ارایه سخنرانی های ترمی شد و به موازات آن، دو سال نیز در رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آتن به تدریس پرداخت و سپس برای ادامه مطالعات و تحصیل در مقطع فوق دکتری باستان شناسی به لندن رفت. وی پس از نزدیک به یک سال اقامت در لندن، از سوی دانشگاه تهران برای تدریس به ایران دعوت شد.
دکتر ملاصالحی در سال های پایانی دهه شصت به ایران آمد و ضمن تدریس و همکاری علمی و عملی با گروه باستان شناسی دانشگاه تهران، در مطالعات میدانی دشت قزوین؛ به ریاست موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران انتخاب شد. دکتر ملاصالحی در دهه هفتاد همکاری چند سویه خود را با شورای برنامه ریزی دانشگاه هنر شاهد و همچنین حوزه هنری و دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد و در دهه هشتاد، به همکاری با فرهنگستان زبان و ادب فارسی - بخش واژه گزینی- پرداخت وی در ادامه، همکاری خود را با بنیاد حکمت اسلامی صدرا آغاز نمود. از دکتر ملاصالحی هفت کتاب و نیز مقالات متعددی به زبان های فارسی، انگلیسی و یونانی در نشریات معتبر داخلی و خارجی در زمینه های متنوع باستان شناسی، تاریخ، هنرهای آیینی و مسایل دیگر، به چاپ رسیده است. وی در حال حاضر، ضمن تدریس و تحقیق، مسؤولیت سردبیری مجله باستان شناسی و مطالعات میان رشته ای را به عهده دارد.
در عصر دهمین روز از اولین ماه تابستان 1378 در یکی از خانه های سازمانی متعلق به دانشگاه تهران به خدمت استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی رسیدیم. او با مهربانی و تواضعی مثال زدنی پذیرای گروه خبرنگاری چهار نفره ما شد. استاد دوران کودکی اش را در سرزمین فرهنگ خیز طالقان، زیر باران رحمت دعاهای پرشور و جذبه شیعه و تعزیه ها و مرثیه های حماسی - تراژیک سپری کرده است و مدت 17 سال دوران تحقیق و پژوهش و تحصیل خود را در چند کشور اروپایی گذرانده است. او بر این نظر است: «ما ایرانیان متأسفانه هنوز به شأن معنوی خودمان در جامعه جهانی وقوف پیدا نکرده ایم و این در حالی است که ما دارای یک شأن معنوی بسیار برجسته در جامعه جهانی هستیم. استاد ملاصالحی تاکید می کند که انسان معاصر اسیر آزادی خویش است و باید گام به گام حقوق انسان، حقوق خدا هم مطرح شود و یک نوع توازن و تعادل بین حق انسان و حق خداوند مطرح شود، بین آزادگی و بندگی او، بین آزادی، حریت و مسوولیت او توازن برقرار شود. این توازن در جهان فعلی بهم خورده است یعنی انسان معاصر می خواهد آزاد باشد بدون مسوولیت، بدون خدا و اینجاست که انسان اسیر آزادی خودش می شود. ما می خواهیم بگوییم انسان تنها متعلق به فنا و زمان نیست بلکه ساحتی از ابدیت هم در خانه وجود او هست. باید او را به ابدیتش بیدار کرد... ما دوست داریم، انسان یکبار دیگر آزادی خودش را در خدا و برای خدا و به سوی خدا احساس و تجربه کند تا ببیند چه حلاوتی دارد.»
مطلب زیر بخشی از چهار ساعت گفتگوی صمیمی با ایشان است که پس از گذشت ده سال تقدیم مخاطبان فهیم «وب نوشت ساوجبلاغ پژوهی» می شود:
- آقای دکتر ما از طریق «نشریه تصویر ساوجبلاغ» سه محوطه باستانی خوروین، اسماعیل آباد و ازبکی را به مردم معرفی کرده ایم لطفا" درباره قدمت این فرهنگ ها توضیح دهید:
- ایران اساسا" یکی از فرهنگ خیزترین و دیرپاترین مراکز فرهنگ جهانی است. شما هر منطقه ای از ایران را که بخواهید مورد بررسی باستانشناسانه و مطالعات تاریخی قرار بدهید با مراکز فرهنگی کهن در آنجا برخورد خواهید کرد. شما از همان دشت قزوین که آغاز کنید تا نواحی ورامین و کاشان زنجیره ای از دهکده های پیش از تاریخ را مشاهده خواهید کرد و در ساوجبلاغ هم تپه هایی همانند خوروین، اسماعیل آباد و ازبکی دیده می شود که احتمال داده می شود که اینها از عهد نوسنگی آغاز شده اند و عهد نوسنگی عهدی است که در واقع نخستین جوامع کشاورزی شروع می شود. اعتقاد من بر این است که ساوجبلاغ در واقع حلقه میانی زنجیره این استقرار های عهد نوسنگی است که بعضی از آنها تا دوره های جدید ادامه داشته است. در دوره های نوسنگی احتمالا" یک نوع اشتراک در مالکیت، معیشت و اقتصاد وجود دارد و تجمع و تمرکز قدرت بگونه ای است که در دوره های بعد تاریخی می بینیم که این مسائل وجود ندارد، یعنی در آنها قدرت، ثروت و حاکمیت هم هست که انسان های فقیرتر استثمار می شود و زمین ها و تولید و زرع و کشت و کار و فعالیت ها در دست یک قدرت متمرکز قرار می گیرد. ساوجبلاغ یک منطقه عظیم فرهنگی است که از دوره های کهن تر نوسنگی شروع می شود. شاید کشفیات باستانشناسی در آینده، دهکده ها و جوامع و فرهنگ ها و استقرارهای کهن تر از این دوره را هم به ما نشان دهد.
- در اینجا سؤالی مطرح می شود که این مردمان از کجا به نواحی باستانی ساوجبلاغ آمده اند و در این دشت مستقر شده اند؟
- ما هنوز جواب این سؤال را نمی دانیم. اعتقاد من بر این است که ما باید در نواحی درونی و کوهستانی تر البرز جستجو کنیم و در این جنگل هایی که به طرف شمال گسترده شده اند، کاوش کنیم. شاید نخستین جوامع شکار را در آنجا ببینیم. به همین خاطر خود من چشم به جاهایی الموت و طالقان دوخته ام و نظرم بر این است که در نواحی کوهستانی تر می شود ردپای این اقوام و گروه های زبانی را پیدا کرد. هر چند شاید زبان آنها را شاید هرگز نتوانیم بازسازی کنیم که کار پیچیده ای است و بازسازی زبان های عهد نوسنگی که شفاهی است و دارای خط نیست خیلی پیچیده است، شاید اساسا" ممکن نباشد.
- در رابطه با آیین ها و باورهای فرهنگ های باستانی موجود در ساوجبلاغ چه اطلاعاتی در دست است؟
- ما در رابطه با آیین ها، باورها و اندیشه ها و عقاید مردمان عصر نوسنگی خیلی نمی توانیم داوری کنیم البته با اتکا، به همین داده های ناقص باستانشناسی مثل ظرف ها و نقش های روی سفال ها و نوع خاص بعضی معماری ها می شود حدس زد که این معماری ها می توانسته آیینی باشد. گاهی پیکره هایی یافت می شود که باید کنار هم گذاشت تا حلقه های این زنجیر گسسته را که شامل هزاران حلقه مفقوده است باز پردازش کنیم.
اساسا" نفوذ و رخنه در اندیشه ها و باورهای مردمان پیش ار تاریخ کار خیلی سخت و مخاطره انگیز و پیچیده ای است. ولی باستانشناسان تلاششان را می کنند. ما امروزه تصویری از آیین مردمان آن دوره داریم که تصویر کاملی هم نیست ولی می دانیم که اینها به هر روی باورهایی داشته اند. می دانیم که پیکره های ساخته شده آنها اغلب مونث هستند که مسایلی همچون قداست زمین، باروری و زایندگی را می رساند. انسان به هر حال در هر دوره ای که می زیسته نمی توانسته عالم را بی معنا رها کند و نمی توانسته بی معنا و مبنا زندگی کند، چون انسان برای زندگی کردن نیاز به معنا و مبنا دارد. اساسا" دین در ذاتش متعلق به این عالم نیست بلکه متعلق به عالم دیگری است و تمام اصالت تجربه دینی به این است که عالم دیگری را به ما می تاباند و بشارت می دهد، یک عالم متعالی تر، روحانی تر و اسرار آلودتر. در یک کاوش باستانشناسانه که نمی شود خود دین را جراحی کرد و حفاری کرد، سر? را نمی شود جراحی باستانشناسانه کرد، عالم متعالی را نمی شود زیر کلنگ باستانشناسی کشف کرد و یافت. تنها کاری که می شود کرد این است که بگوییم مردم این سه فرهنگ در ساوجبلاغ بی باور نبوده اند بلکه نوعی باور داشته اند.
- آیا درباره قدمت منطقه کوهستانی طالقان می توان گفت که قدیمی تر از مناطق باستانی دشت ساوجبلاغ است یا نه؟
- می توان گفت غارهای طالقان و موقعیت جغرافیایی اش طوری است که می شود احتمال داد که طالقان و الموت می توانند کهن تر باشند. غارهای موجود در طالقان شاید مراکز زندگی و گذر انسان های عصر برون سنگی بوده باشد.
- برون سنگی قبل از عهد نوسنگی است؟
- آری، قبل از عهد نوسنگی است. در واقع در طالقان و ولیان و مناطق کوهستانی ساوجبلاغ خیلی کار باستانشناسی انجام نشده. این مناطق الان این طور عریان و لخت است اما در قدیم شامل جنگل های انبوه بوده که پر از میوه جنگلی بوده و انسان دیرینه سنگی به راحتی می توانسته با تغذیه از جانوران، گیاهان و میوه های جنگل مزبور زندگی کند.
- آقای دکتر، در متون تاریخی مستند آمده است که مردمان منطقه طالقان ابتدا به اسلام گرایش پیدا نکرده اند و تا زمان آمدن علویان بر همان عقاید زرتشتی خود استقامت کردند و با آمدن آنها مستقیما" به تشیع گرویدند، آیا این استقامت می توانسته دلیل خاصی داشته باشد؟
- دلیل زیادی می تواند داشته باشد. یکی اینکه مناطق کوهستانی بالنسبه مناطق امن تری هستند و اساسا" کوهستانی ها محافظه کارتر از مردم دشت هستند. از آنجایی که تمام زندگی آنها به آب و چشمه و آن دره بستگی دارد. حراست از باورها و سنت ها با چنگ و دندان در واقع حراست از کیان حیات و تداوم زندگی است. یعنی کسی که در منطقه ای زندگی می کند و به باورهایی پایبند است و این باورها با تمام شوون و مراتب فرهنگ و زندگی اش سخت تابیده است، احساس می کند اگر دست از این ها بکشد در واقع دست کشیدن از همه آن باورها است. باید زمان بگذرد تا به این نتیجه برسد که آیین و دین جدید به او اطمینان می دهد که می تواند به او زندگی بهتری بدهد و او را رستگارتر و سعادتمندتر کند. مسئله مهم دیر یا زود نیست. می دانید که آنها وقتی هم که مسلمان شدند، مسلمان های خیلی پای بند و پایداری در باورهایشان بودند. در ثانی من درباره همه روستاهای طالقان چنین اعتقادی ندارم. بعضی روستاها مانند گوران که از «گبران» گرفته شده است اینچنین بوده اند. بقایای عقاید زرتشتی الان هم در بعضی از این روستاها هست. شگفت تر اینکه شما در طالقان آداب و رسومی پیدا می کنید که کهن تر است؛ واژه هایی را پیدا می کنید که پهلوی هستند البته گویش طالقان گویش آمیخته ای است. نوعی گیلکی است که با گویش های دیگر مخلوط شده حتی اگر خوب کار شود واژه هایی را می یابیم که به عصر نوسنگی بر می گردد.
- نام روستاهایی همانند مهران، اوانک، ناریان، خورانک و ...
- بله و مثل «منگلان» که اصل آن «مغ لان» بوده به معنی لانه مغان های زرتشتی.
- فراوانی بقعه های امامزاده در منطقه ساوجبلاغ و طالقان نشان از چیست؟
- شما دست کم نگیرید، بر فراز قله های چهار هزار متری البرز - که البرز هم از طالقان شروع می شود- امامزاده هایی است که عمق ایمان علوی این دیر مسلمان شده ها را نشان می دهد. اگر یک قطره خون از یک پارتیزان علوی در جایی به زمین ریخته می شد، همان جا را امامزاده اش می کردند و با چنگ و دندان از آن محافظت می کردند. من فکر می کنم در ایران امامزاده ای معتبرتر از شاه محمد حنیفه نیابید البته بخشی از امامزاده های ساوجبلاغ و طالقان مخروبه شده و وقتی یک امامزاده ای ویران می شود درست مثل این است که پنجه ای از پیکر یک امت قطع می شود و وقتی این سیر تخریب ادامه پیدا کند دیگر چیزی باقی نمی ماند و این پیکر فرو می ریزد.
- درباره واژه طالقان چه نظری دارید؟
- عقیده ام درباره واژه طالقان این است که نه از«طلاکان» گرفته شده و نه از ریشه «طلاق» و «طلقه» و نه معرب «تالک» است. بلکه بیشترین قرابت این واژه با «طالش» و «طالشان» بوده است یعنی با منطقه طالش و اقوام آن بیشتر قرابت دارند و از همان اقوام هستند.
- آیا آثار باستانی ساوجبلاغ با توجه به اینکه بعضی از کاوش های مناطق باستانی شهرستان را گروه های بلژیکی و آمریکایی انجام داده اند، در خارج از کشور هم بازتابی داشته است یا نه؟
- آری، شما مناطق کاوش شده ساوجبلاغ را در متون باستانشناسی جهان می توانید ببینید و همین تپه های حفاری شده در ساوجبلاغ، همه در متون و فهرست های خارجی ذکر شده اند. شما الان که به موزه ایران باستان بروید سفالینه های آیینی خوروین ساوجبلاغ را در آنجا می بینید. لذت بخش ترین لحظه های مشاهده من مربوط به همین سفالینه ها است که روح آخرت نگری مردم را نشان می دهد و چیز کمی نیست.
- آقای دکتر، الان با کدام یک از مطبوعات کشور بیشتر رابطه دارید و آیا قصد ندارید کتابی درباره ساوجبلاغ و طالقان بنویسید؟
- یکی مجله «باستان پژوهی» و دیگری هم مجله ای بنام «نامه فلسفه» که مجله خیلی خوبی است. کتاب یک فیلسوف ارتدوکس معاصر روسی را با نام «حقیقت و وحی» ترجمه کرده ام که بخش اول آن را این مجله چاپ کرد و دیگری هم مقاله ای است که برای «مجله ادبیات و علوم انسانی» آماده می کنم. مجله ای هم گروه فلسفه دانشگاه تهران دارد چاپ می کند که قرار است بعضی واژه های یونانی را توضیح بدهم و متن سخنرانی هایی هست که موسسه توسعه پژوهش و دانش چاپ می کند. قبلا" هم مدام هر ماه در کیهان فرهنگی قلم می زدم. الان هم قرار است سازمان سمت، کتاب «فلسفه باستانشناسی» مرا چاپ کند. علاوه بر آن مقالاتم را باید برای چاپ در شش یا هفت جلد کتاب آماده کنم، که مجموعا" هفتاد مقاله است با موضوعات «زیبایی شناسی»، «تاریخ و هنر»، «باستانشناسی»، «اندیشه و فرهنگ». وقتی هم اینها چاپ شوند و خیال من راحت شود به طالقان و ساوجبلاغ هم خواهم پرداخت.
- نشر نخست این گفتگو در: ماهنامه تصویر ساوجبلاغ، ش53، بهمن 1378، ص8
نجم آباد، همنشین تاریخ و دانش و تولید
روستای نجم آباد که مرکز دهستانی به همین نام در بخش تنکمان شهرستان نظرآباد است، قدیمیترین روستای مسکونی این شهرستان و یکی از بزرگترین دهستانهای استان تهران به شمار میرود.(1) کهنترین سند مکتوب متعلق
به این روستای تاریخی در کتاب نزهتالقلوب نوشته حمدالله مستوفی قزوینی است که در سال 740 هجری قمری تألیف شده است. در این کتاب تاریخی روستای نجمآباد به عنوان یکی از بزرگترین روستاهای ساوجبلاغ توصیف شده است. براساس این سند، ساوجبلاغ در عهد سلجوقیان جزء ری بوده و به دارالخلافه آن دیار مالیات میپرداخته و در عصر حکومت مغولان از آن ملک جدا شده است.(2)
نجمآباد در طول جغرافیایی50 درجه و30دقیقه و20ثانیه و عرض جغرافیایی 35درجه و50 دقیقه و 43ثانیه و در 48 کیلومتری شهر کرج واقع است.(3) از شمال به شهر نظرآباد، از غرب به دهستان احمدآباد، از شرق به دهستانهای تنکمان، رامجین و سعیدآباد و از جنوب به دشت اشتهارد و ارتفاعات حلقهدره محدود میشود. علیاکبر دهخدا درباره این روستا مینویسد: قصبهای از دهستان افشاریه ساوجبلاغ شهرستان کرج که در جلگه معتدلی واقع است(4) و 2674 تن سکنه دارد.(5) آبش از قنات و محصولش غلات و صیفیجات و چغندر قند و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گلهداری است.(6)
ادامه مطلب...اشاره: نوشته زیر چکیده انگلیسی کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» تالیف حسین عسکری است که در بخش پایانی آن کتاب به چاپ رسیده است. ضمن درج این برگردان از مترجم کوشای آن آقای مهندس هوشنگ نظری صمیمانه سپاسگزاریم.
A TERRITORY
AS WIDE AS HISTORY
Nazarabad the
Province at a comprehensive look
By:Hossein Askari
Martyr Saeid Mohebbi publications
2005-Tehran
I like as an agent of one of the oldest human civilization, to give one of the oldest sun dried bricks of the world that Has been discovered in Iran [Ozbak ancient Area in
Nazarabad township] to Mr.Kofi Annan.(UN secretary general ).
-Seyed Mohammed khatami’s speech (president of
اشاره: نوشته زیر چکیده ترکی کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» تالیف حسین عسکری است که قرار بود در بخش پایانی آن کتاب به چاپ برسد اما سلیقه ناشر مانع از انتشار آن شد. ضمن درج این برگردان از مترجم کوشای آن آقای ابراهیم رضازاده (دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات عرب) صمیمانه سپاسگزاریم.
من بوردا قدیم بشر تمدنلرینین بیریسینین نمایندهسی عنوانیله علاقه واریمدیرکی دونیانین انقدیم خام کرپیچلرینین بیرینی که ایراندا ]نظرآباد بولگهسینده ازبکینین باستانی محوطهسی[ کشف اولونوبدیر، کوفی عنان جنابلارینا تقدیم ائدهم.ادامه مطلب...
چکیده کتاب روستای ایستا
vپژوهشی درباره پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی در منطقه طالقانvدر منطقه طالقان از توابع استان تهران طایفه ای ترک زبان زندگی می کنند که به نحو اسرارآمیزی از مردم فاصله می گیرند و کمتر کسی را به خانه خود راه می دهند. آنها از هر نوع مظاهر تمدن جدید و تکنولوژی دوری می کنند و با این عزلت گزینی و انتخاب زندگی رهبانی، هاله ای از شایعات و سخنان عجیب را در اطراف خود پراکنده اند. اهالی بومی طالقان که به درستی نمی دانند اینان از کجا آمده اند و چه مرام و مسلکی دارند، گاه آنان را اسماعیلی مذهب و زمانی دراویش ترک دنیا گفته قلمداد می کنند که در انتظار ظهور امام مهدی (آخرین پیشوای شیعیان ) می باشند.
در واقع این طایفه از پیروان آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (از روحانیان مشهور دوره مشروطیت) هستند که با الهام از آرای دینی او چنین زندگی عجیبی را در زمانه تسلط مدرنیته سامان داده اند. آنان جمعی از شیعیان اثنا عشری هستند که به تقلید از یک فقیه سنتی باقی مانده اند. شاید به همین دلایل عنوان «اهل توقف» نام مناسبی برای آنان باشد. میرزا صادق تبریزی (متوفی 1311خورشیدی) از جمله فقیهانی است که تأکید فراوانی به صورت نظری و عملی بر روش «طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاوردهایش» داشت و تا پایان عمر به عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا می داد. از نظر او حکومت که قانونگذار و مجری قانون است از آن خداوند است و سپس رسول او و آنگاه به دوازده امام مذهب تشیع انتقال یافته است. در دوره غیبت امام دوازدهم شیعیان، حکومت های عرفی، غاصب به شمار می روند چرا که غاصب مقام معصوم و حاکم الهی می باشند. او همچنین بر این باور بود که نظام قانونگذاری جدید و عرفی مورد نظر مشروطه خواهان با تمام مبانی و فلسفه اش به طور اساسی و بنیادین با نظام حقوقی و فقهی دینی در تعارض است و اولی نمی تواند از درون دومی استخراج شود. براساس همین آرا، پیروان میرزا صادق بر این نظر هستند که هم اکنون دوره آخرالزمان است و آن از عصر مشروطیت یعنی حدود یک قرن پیش آغاز شده است.
حسین قلی ضیایی (پیر فعلی اهل توقف) در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به هنگام جوانی به منطقه طالقان می آمد و به قول خودش در جست و جوی مردان طالقانی مورد نظر روایات و احادیث اسلامی بود که از یاران نامدار حضرت مهدی به شمار می روند؛ اما وقتی کسی را نیافت، خودش زمین هایی را خرید و از سال 1369 خورشیدی چنین زندگی موعودگرایانه ای را در منطقه طالقان (از توابع شهرستان ساوجبلاغ) پی ریزی کرد. قوم تحت سرپرستی او ، شناسنامه ندارند و جزء آمار جمعیت ایران به شمار نمی روند و از امکانات رفاهی جدید همانند آب لوله کشی، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، تلویزیون، بهداشت، آموزش و پرورش، کوپن و ... استفاده نمی کنند. آنها زندگی کاملا" سنتی دارند و در روشنایی فانوس، شب را می گذرانند.