البرز دارنده یکی از نخستین کتاب های چاپ سربی ایران
کد خبر: 82729742 | تاریخ خبر: 23/08/1396 - 8:45
کرج - ایرنا- پژوهشگر و البرزپژوه با اشاره به پیشینه فرهنگی و تاریخی استان البرز اعلام کرد که یکی از نخستین کتاب های چاپ سربی ایران متعلق به استان البرز است. حسین عسکری روز سه شنبه به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: این هفته فرصتی مناسبی است که یکی دیگر از افتخارات تاریخی و فرهنگی استان البرز در حوزه کتاب معرفی شود.
وی، کتاب «مجالس المتقین» نوشته آیت الله شیخ محمّدتقی برغانی معروف به شهید ثالث از مشاهیر استان البرز، در ردیف نخستین کتاب های چاپ سربی مصوّر ایران دانست که در روزگار قاجار در چاپخانه سربی منوچهر خان گرجی معروف به معتمدالدوله به چاپ رسید. معتمدالدوله (درگذشت 1263 قمری) از رجال دوره حکومت فتحعلی و محمّدشاه قاجار و بنیانگذار نخستین چاپخانه های دولتی در ایران است. ادامه مطلب...
20 تا 26 آبان در تقویم کشور عزیزمان ایران، هفته کتاب و کتابخوانی است. این هفته مهم، زمان مناسبی است تا افتخارات فرهنگی و تاریخی استان البرز در حوزه کتاب و کتابخوانی مورد توجّه و بازخوانی قرار گیرد. در فایل های تصویری زیر که در صفحه اینستاگرام «نظرآباد را باید دید» به مدیریت برادرم علی عسگری منتشر شده، به سه افتخار تاریخی و فرهنگی شهرستان نظرآباد در حوزه کتاب و کتابخوانی اشاره کرده ام.
مصایب تبلیغ برای یک کاندیدا در ساوجبلاغ!
اشاره: آنچه پیش روی دارید خاطره ای است از داریوش اسدزاده (متولد 1302ش) بازیگر تئاتر و فیلم که نمایانگر چند و چون برگزاری انتخابات مجلس در منطقه ساوجبلاغ و شهریار در دوره نخست وزیری احمد قوام (قوام السلطنه) است. این روایت از آن جنبه درخور خوانش است که سبک و سلیقه محمد رضا شاه پهلوی را در گسیل داشتن نمایندگان شهرهای گوناگون به مجلس نشان می دهد. این خاطره نخستین بار در وبگاه موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران منتشر شده است.
________________
درست به یاد دارم که در سال های نخستین دهه 20 شمسی و در زمان نخستوزیری قوام السلطنه بود که بنده بعنوان ریاست کارگزینی اداره کل اموال دولتی و شهرداریها در وزارت دارایی انتخاب شدم، ریاست ادارهها آقای شیخ اسلامی نامی بود که توجه خاصی نیز به بنده داشت. روزی از روزها مرا احضار کرد و با کمال خلوص نیت فرمود که باید مأموریت خاصی را انجام دهی. موضوع چنین است که دوران انتخابات مجلس شورای ملی است و نظر دستگاه و اعلیحضرت همایونی اینکه از ساوجبلاغ و شهریار سید محمد صادق طباطبایی انتخاب شود ولی بعقیده جناب نخست وزیر قوام السلطنه باید کهبد به مجلس راه یابد. از قرار معلوم (پشت پرده) آقای کهبد مبلغی قرار است به عنوان محبت به ایشان پرداخت نماید. حال چون بنده شناخت کاملی راجع به شما دارم باید با دوستان و یا کارمندان مورد نظرتان بدان سو حرکت کرده و کمک لازم را راجع به انتخاب فرد مورد نظر (آقای سید محمد صادق طباطبایی) بفرمایید.
بالاخره بعد از چند روز همراه شش نفر از کارمندان اداره و 4 تن از دوستان به طرف شهریار حرکت کردیم. از آنجا که کبودین دره مرکزیت داشت خودم در آنجا ساکن شدم و دیگران را به قصبات مختلف اعزام کردم و چون بوق و کرنا و سر و صدای تبلیغات شروع شده بود، به همراهان متذکر شده بودم که باید بیانات شما عامیانه و خداپسندانه باشد. مثلا قرار بود برای جلب نظر مردم به سمت صادق طباطبایی بگویند: «سید بزرگوار آقای سید محمد صادق طباطبایی که مردی مؤمن و خداپرست و با آل عبا هر شب محشور است و برای خدمت به مردم از درگاه خداوند متعال آرزوی سلامتی و فراوانی درخواست میکند را انتخاب کنید که هم دنیا را دارید و هم آخرتتان را.» و در مقابل برای ریزش رای کهبد بگویند ای مردم به کهبد کچل و شکم گنده که زمینهایتان را غصب و به شماها اجحاف کرده رأی ندهید. خلاصه قرار بود گفتهها در این حدود باشد که اگر بهشت را میخواهید به این بزرگوار یعنی سید محمد صادق طباطبایی رای دهید و اگر جهنم را می خواهید به کهبد غاصب زمینهایتان رای دهید.
بالاخره رای گیری آغاز شد و بعد از چند روز صندوق آرا جمعآوری شد. با توجه به تبلیغات احتمال انتخاب شدن سید محمد صادق طباطبایی زیاد بود به همین خاطر برای حفاظت از صندوقها قرار بود که شب در فرمانداری یا بخشداری بمانند تا روز بعد خوانده شوند. طبق قانون قرار بر این بود که مأمورین دولت و متولیان صندوق از اوضاع مراقبت نمایند که یکباره اختلاف و نزاع بین ژاندارمها و نمایندگان مردمی صندوق در گرفت که در این کتکاری بعضی از کارمندان اداره زخمی شدند و راه فرار به طرف فرمانداری بسته شد. من که در پشت یک درخت شاهد ماجرا بودم و راه فرار نداشتم اجباراً برای اختفا بالای درخت رفتم و تا سپیده صبح از سرما لرزیدم.
نتیجه انتخابات آن شد که کهبد به مجلس راه یافت و کارمندانی که در این ماجرا به تبلیغ صادق طباطبایی پرداخته بودند همگی شناسایی و اخراج شدند ولی من که هدایت تبلیغات را برعهده داشتم چون به نام طباطبایی در این ماجرا معروف شده بودم به همین نام بازنشسته شدم و نهایتا هم معلوم نشد شخص طباطبایی کیست؟
وکلای البرز از آغاز تا مجلس نوزدهم - 1
وکلای البرز از آغاز تا مجلس نوزدهم - 2
پزشک البرزی بنیانگذار نخستین بانک اعضای پیوندی در ایران
پانزدهم شهریور، سیزدهمین سالگشت درگذشت دکتر سیّد حمید میرخانی پزشک متعهد و نامدار البرزی است. او علاوه بر راه اندازی نخستین بانک اعضای پیوندی در ایران، برای نخستین بار موفق به انجام عمل جراحی کاشت سلول های بنیادی بر قلب یک بیمار شد که از جمله پیشرفته ترین تکنیک های درمان بیماری های قلبی در جهان به شمار می رود.
دکتر سیّد حمید میرخانی (متولّد 1330 - درگذشت 1383) جرّاح نامدار قلب و بنیانگذار نخستین بانک اعضای پیوندی در ایران است که از روستای تالیان از توابع شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز برخاسته است. او پس از دریافت دیپلم، در سال 1350 در رشته فیزیوتراپی دانشگاه تهران پذیرفته شد اما به جهت علاقه به پزشکی در سال 1351 بار دیگر در کنکور شرکت کرد و در رشته پزشکی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. در سال 1359 مدرک پزشکی عمومی را دریافت کرد و بلافاصله دوره دستیاری جرّاحی را آغاز کرد و در سال 1363 آن را به پایان رساند و سپس به عضویت هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران درآمد. در سال 1363 در رشته فوق تخصصی جرّاحی قفسه صدری دانشگاه علوم پزشکی تهران پذیرفته شد و به مدت سه سال در آن مقطع تحصیل کرد. در سال 1368 جهت گذراندن دوره فوق تخصصی جرّاحی قلب و عروق و پیوند قلب رهسپار کشور سوئد شد و آن دوره را در بیمارستان هرفیلد انگلستان به پایان رساند و آنگاه به ایران بازگشت.
در سال 1372 ریاست مجتمع بیمارستان امام خمینی تهران را عهده دار شد و تا پایان عمر در این مسئولیت باقی ماند. او در سال 1383 موفق به دریافت درجه استادی در رشته جرّاحی قلب و عروق گردید. دکتر میرخانی خدمات فراوان و مهمی در جهت اعتلای پزشکی ایران به ویژه در رشته جرّاحی قلب و عروق انجام داد که از آن جمله است: تأسیس نخستین بانک اعضای پیوندی در کشور، به کاربردن دریچه هوموگرافت آئورت در موقعیت میترال، انجام نخستین پیوند همزمان قلب و ریه، انجام جرّاحی باتیستا برای بیماران با نارسایی شدید قلبی که امکان جرّاحی پیوند قلب را ندارند، انجام عمل جرّاحیROSS، انجام نخستین تزریق سلول های بنیادی در قلب به هنگام عمل جرّاحی، پشتیبانی علمی از تشکیل انجمن آترواسکلروز ایران (تصلّب شرایین)، دبیر هیأت ممتحنه بورد فوق تخصصی جرّاحی قلب، دبیر کمیسیون تخصصی جرّاحی قلب سازمان پزشکی قانونی ایران، عضو فرهنگستان علوم پزشکی کشور و عضو شورای عالی نظام پزشکی تهران بزرگ.
دکتر میرخانی شامگاه پانزدهم شهریور 1383 در سن 53 سالگی بر اثر عارضه قلبی درگذشت و در آرامستان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. او پزشکی نیکوکار، آرام، خوش رو، باادب، متواضع و در خدمت بیماران مستمند بود.
زندگی نامه و خدمات علمی و اجتماعی دکتر میرخانی در کتابی با عنوان «همه چیز برای زندگی، زندگی برای...» منتشر شده است. در این کتاب آنچه را که دکتر میرخانی داشت و هرگز به زبان نیاورد، از کلام دوستان و همکارانش روایت شده است.
منابع: وبگاه روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران، 10 مهر 1391؛ وبگاه انجمن آترواسکلروز ایران،10 مهر 1391؛ روزنامه رسالت، ش 6910، ص 5؛ ماهنامه مهندسی پزشکی و تجهیزات آزمایشگاهی، ش 42، ص 72؛ روزنامه شرق، ش 284، ص 26.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «پرشک البرزی؛ بنیانگذار نخستین بانک اعضای پیوندی در ایران»، روزنامه پیام آشنا، سال چهارم، ش 976، چهارشنبه 15 شهریور 1396، ص 8.
نظرآباد؛ نوستالژی فرهنگ... سرای تراژدی
(این نوشته را تظلّم بردنی بدانید به بارگاه مرحوم مغفور میرزا عبدالله خان مقدّم)
میرزا عبدالله خان مقدم! سلام. مرا نمی شناسید اما پدرم را حتماً می شناسید. او ـ حسین آل احمد ـ بیش از بیست سال از سهامداران کارخانجات نساجی مقدّم ـ سهامی عام بود. پدرم در قسمت تکمیل تر آن کارخانه، کارگر سه شیفت شما بود و برای میرزا عبدالله خان مقدّم کار می کرد. به صورت چرخشی هفتگی از ده شب تا شش صبح و از شش صبح تا دوی بعد از ظهر و از دوی بعد از ظهر تا ده شب. به ترکیبات شیمیایی آن قسمت حساسیت ناراحت کننده پوستی پیدا کرد و مجبور به تغییر قسمت شد و در قسمت تکمیل خشک به دستگاه چاپ استنتر ـ Stenter ـ گمارده شد. دستگاه غول پیکری که البته دیگر با پوست این کارگر زحمتکش، دشمنی نمی ورزید. آن ناراحتی هنوز و هم چنان با ایشان هست. پدر آن سال ها دوندگی زجرآور بسیاری کرد تا بتواند این حساسیت را مدیریت کند. سرانجام به سفارش پزشکی نازنین پودر مخصوص مداوای آن ـ سوربیتول Sorbitolـ را پیدا کرد و توانست از شدّت این ناراحتی پوستی بکاهد. این ناراحتی، شغل پدر را مصداق مشاغل سخت و زیان آور ساخت و بازنشسته پیش از موعد شد. پدر همیشه از شما به نیکی یاد می کند و من هم همیشه بوسه افتخار بر دستان پینه بسته او می زنم. عمرش دراز.
این دو قابله دانشگاه دیده
از سوی سازمان بهداشت جهانی و کنفدراسیون بین المللی مامایی، پنجم ماه مِی برابر با 15 اردیبهشت «روز جهانی ماما» نامگذاری شده است. این روز با هدف تقدیر از تلاش های ماماها و افزایش آگاهی و تبادل اطلاعات درباره سلامتی مادران و نوزادان در تقویم ها جای گرفته است. جالب است که بدانیم عین الهدی و صدیقه نجم آبادی دو خواهر البرزی هستند که در ردیف نخستین ماماهای دانشگاهی ایران به شمار می روند. خاستگاه این بانو، روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز است.
تا یک قرن پیش در ایران، مامایی یا قابلگی رشته علمی نبود و قابله های تجربی عهده دار بار نهادن زنان ایرانی بودند. متأسفانه ناآگاهی غالب آنان از دانش روز، رویدادهای دردناکی همانند مرگ مادر یا نوزاد را در پی داشت. مَثل «قبر زن زائو تا چهل روز باز است» گویای این رویه سوگناک بود. سال 1298ش به کوشش احمدخان نصیرالدوله وزیر معارف وقت، «مدرسه قابلگی» راه اندازی گردید. پس از مدتی با آموزش های روشمند این مدرسه، تا اندازه ای از مرگ مادران و نوزادان کاسته شد. پس از آن در سال 1308 نخستین «مدرسه عالی مامایی» با اعطای مدرک معادل لیسانس به عنوان یکی از شعبه های مدرسه طب در ایران آغاز به کارکرد.
بانو عین الهدی نجم آبادی معروف به عینی خانم، نوه آیت الله شیخ هادی نجم آبادی از نخستین دانش آموختگان مدرسه قابلگی در ایران است. او در سال 1277 به دنیا آمد و با عیسی نجم آبادی ازدواج کرد اما عقد آنان پیش از آغاز زندگی مشترک، فسخ شد. این مامای البرزی در سال 1314 درگذشت و در آرامگاه خانوادگی خاندان علمی نجم آبادی واقع در محله شیخ هادی تهران به خاک سپرده شد. در یکی از اسناد به جا مانده از مدرسه قابلگی ایران که متعلق به سال 1303 است، نام عین الهدی نجم آبادی با معدل 15/33 در ردیف دانش آموختگان آن مدرسه ذکر شده است. در صدر این سند آمده است: «جلسه امتحان قابلگی (قسمت ژنیکولوژی) در بیمارستان زنان و کودکان در ایام شنبه و چهارشنبه 18 قوس 1303 در دو ساعت بعدازظهر در تحت ریاست آقای دکتر لقمان الدوله و دکتر یونس خان و دکتر علیم الملک تشکیل و شروع به امتحان شد.»
بانو صدیقه نجم آبادی خواهر کوچک تر عین الهدی هم از نخستین دانش آموختگان مدرسه مامایی در ایران به شمار می رود. او در 12مهر 1281در تهران زاده شد و در سال 1303با احمد نجم آبادی ازدواج کرد. آن دو صاحب فرزندی به نام پرویز شدند که در دو سالگی درگذشت. این ازدواج در سال 1311به جدایی انجامید. صدیقه نجم آبادی در سال 1323ازدواج دیگری کرد و در نهایت در 4 فروردین 1334در اثر ابتلا به بیماری سرطان درگذشت و در کنار آرامگاه خواهرش به خاک سپرده شد.
- نشر نخست این مطلب در: حسین عسکری، «دو خواهر البرزی نخستین ماماهای البرزی»، روزنامه پیام آشنا، سال سوم، ش 885، شنبه 16 اردیبهشت 1396، ص 8.
سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از وضعیت تحلیلی از وضعیت کمّی و کیفی فضای فضای سبز شهری با تأکید بر سنجش رضایتمندی ساکنین شهر نظرآباد
علیرضا گروسی؛ زینب شاهرخی فر؛ سعید نصیری مجد، «سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از وضعیت تحلیلی از وضعیت کمّی و کیفی فضای فضای سبز شهری با تأکید بر سنجش رضایتمندی ساکنین شهر نظرآباد»، دوفصلنامه معماری و شهرسازی پایدار (نشریه علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی)، دوره 4، ش 2، زمستان 1395، صص 31 - 42.
چکیده: امروزه با توجه به رشد و گسترش شهر و شهرشنینی، معضلات متعددی گریبان گیر شهر و شهروندان می باشد. فضای سبز به ویژه پارک های شهری، به عنوان عنصر اصلی در اوقات فراعت و آرامش بخشی به شهروندان امروزه مشخص می باشد. پارک ها از اصلی ترین بخش های کاربری های فضای سبز می باشد که به صورت عمومی در دسترس همه شهروندان شهر می باشد. آنچه که مهم است کیفیت توزیع و پراکنش این پارک ها در سطح شهر و همچنین کیفیت تاسیسات و خدمات ارایه شده در آن ها می باشد. شهر نظرآباد با توجه به مجاورت با شهرهای بزرگ از جمله کرج و تهران، دارای رشد سریع در جمعیت و توسعه فیزیکی بوده است. بنابراین ضرورت دارد که وضعیت این کاربری مهم در آن به لحاظ کمی و کیفی ارزیابی شود. در این پژوهش ابتدا پراکنش پارک ها، سرانه های موجود، میزان تجهیزات و تاسیسات موجود در پارک ها انجام شده است. سپس با استفاده از پرسش نامه، وضعیت کیفی و رضایت شهروندان از وضعیت پارک های موجود سنجیده شده است. نتایج به این صورت می باشد که در وضعیت کمی، کمبود در سرانه و مساحت های پارک ها و فضاهای سبز شهر نظرآباد وجود دارد و از این نظر نامناسب می باشد. در تحلیل وضعیت کیفی، نیز رضایت شهروندان از امنیت و امکانات نامناسب می باشد و در بخش خدمات رفاهی پارک های شهری، شهروندان از وضعیت موجود راضی می باشند.
کلیدواژه ها: فضای سبز؛ پارک های شهری؛ رضایتمندی؛ توسعه پایدار؛ نظرآباد.
Assessment Amount of satisfaction citizens Of quantitative and qualitative green space With approach Sustainable Development
Nowadays, with the development of cities and urbanization, the problems and difficulties suffered several cities and civilians. The urban green spaces, especially parks, as the evening relaxing in leisure time and is now recognized as citizens. Urban parks and green spaces of the main parts is publicly and freely available to all the citizens of the city. But what is important to the quality of distribution parks in the city as well as the quality of facilities and services offered in these spaces and it is. Nazarabad city as the center of the city, due to its proximity to major cities including Tehran and Karaj, has been a rapid growth in population and physical development. Therefore it is necessary that the status of this important user in the city to be evaluated both quantitatively and qualitatively. In this study, quantitative analysis, including distribution parks, per capita available, the equipment and facilities available in the park is done. Using a questionnaire, the quality and satisfaction of the citizens of the state park system is measured. If the results are quantitative, low per capita area of parks and green spaces in the city and there Nazarabad this is inappropriate. In analyzing the quality is poor and the satisfaction of security and welfare in urban parks, citizens are happy with the situation.
Green spaces, urban parks, satisfaction, sustainable development, Nazarabad
محوطه باستانی ازبکی و هویت تاریخی - اجتماعی در نظرآباد و البرز
مهندس علیرضا گروسی
کارشناس ارشد دانشگاه تربیت مدرس
هویت یک فضای شهری یا هر نوع سکونتگاه دیگری ناشی از خصوصیات تاریخی، کالبدی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… است که از ذهنیت مشترک ساکنین سرچشمه می گیرد. در ابتدا باید گفت که مکان براساس مجموعه ای از ویژگی های فرهنگی قرار دارد. مکان نه تنها اطلاعاتی درباره جایی که در آن هستیم و زندگی می کنیم یا اهل آنجا هستیم به ما می دهد بلکه درباره شخصیت و این که ما چه کسی هستیم، نیز چیزهایی می گوید. بنابراین اگر وابستگی به مکان ها سست شود، هویت مردم و جوامع نیز به سستی می گراید. مکان جغرافیایی به عنوان زادگاه یا زیستگاه، باعث شکل گیری علاقه در انسان می شود که می توان از آن به عاطفه یا مهر مکانی یاد کرد که عمدتاً بر پایه روابط اکولوژیکی (طبیعی و انسانی) انسان با مکان یا فضای جغرافیایی قرار دارد. در واقع حس تعلق به سرزمین زیربنای انگیزه معنوی اصلی برای شاخص و متمایز بودن از دیگران در اندیشه هر فرد و هر گروه انسانی ویژه است. هنگامی که حس تعلق به سرزمینی ایجاد گردد، نیاز اساسی به داشتن هویت خودنمایی می کند. در این میان مکان های تاریخی شرایط ویژه ای را برای هویت بخشی دارند. در واقع تاریخ هر قوم و ملتی شناسنامه آن قوم و ملت است و بر همین مبنا دانستن و داشتن تاریخ از بایسته های زندگی انسان می باشد و همچنین لازمه داشتن یک نگرش جامع در بحث تاریخ، فرهنگ و هویت شناخت عمیق و دقیق پیشینه تاریخی آن مکان می باشد. در واقع باید گفت که هویت به سه مقوله مکان جغرافیایی، فضا شامل شبکه ها و روابط اجتماعی و بالاخره با زمان (تاریخ) پیوند دارد. از سوی دیگر بحران بی هویتی یکی از مشکلات عمده شهرهای امروزی می باشد که سبب سرگشتگی، بی تفاوتی و فقدان رفتار مشارکت جویانه در بین شهروندان می شود.. بنابریان کنکاش در مفهوم هویت و فرآیند شکل گیری آن با هدف تدوین اصولی در راستای ارتقای ظرفیت اجتماعی شهرها یکی از اصول مهم در برنامه ریزی شهرها می باشد. محوطه باستانی ازبکی در شهرستان نظرآباد استان البرز از قدیمی ترین سکونت گاه های کشف شده انسانی در جهان است. محوطه باستانی ازبکی می تواند به عنوان یک نماد هویت بخش تاریخی- باستانی در استان البرز شناخته شود . در واقع محوطه باستانی ازبکی می تواند به عنوان یک عنصر هویت بخش تاریخی، هویت اجتماعی و مکانی را برای شهرستان نظرآباد و ساکنان آن تعریف نماید. یعنی محوطه باستانی ازبکی در معرفی شهر نظرآباد و شهروندان نظرآبادی به عنوان یک نماد تاریخی و مکانی هویتی اصیل به ایشان بدهد. به طوری که بازتاب حفریات باستان شناسی محوطه ازبکی که در محافل اطلاع رسانی اعم از روزنامه، تلویزیون، محافل دانشگاهی، سمینار ها و… سبب شده است که نظرآباد و محوطه باستانی ازبکی بارها از زبان خیل کثیری از نخبگان، مسئولین، اساتید، مجریان تلویزیونی و… ساطع شود که این رویه می تواند با توجه بیشتر به این محوطه افزایش یابد. این همان هویت سازی برای شهرستان نظرآباد و مردم آن می باشد که در طی سالهای متمادی مورد غفلت قرار گرفته است. ادامه مطلب...
گفت و گوی #حسین_عسگری با صفحه اینستاگرام «نظرآباد را باید دید» به مدیریت علی عسگری، درباره اهمیت ملّی و جهانی محوطه باستانی ازبکی از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز. متن کامل این گفت و گو به زودی در همان صفحه منتشر خواهد شد. محوطه باستانی ازبکی، از اول تا سیزدهم فروردین 1396 برای بازدید علاقه مندان بازگشایی شده است.
جهت مشاهده بخشی از این گفت و گو اینجا را کلیک کنید
نظرآباد را باید دید در اینستاگرام
کهن ترین خشت جهان در البرز پذیرای مسافران نوروزی
کد خبر: 82468338 (5890836) | تاریخ خبر: 28/12/1395 | ساعت: 12:11 |
کرج - ایرنا - استان البرز به مرکزیت کرج با توجه به تنوع اقلیمی کوهستانی و دشت، زیستگاه ها و گونه های مختلف حیات وحش، آداب، رسوم و فرهنگ های متفاوت و دیرپای محلّی، آثار متنوع و متعدد فرهنگی و تاریخی از هزاره هفتم پیش از میلاد مسیح تا دوره های اخیر، یکی از قطب های گردشگری در ایران است.
به گزارش ایرنا، استان البرز با 6 شهرستان کرج، ساوجبلاغ، نظرآباد، طالقان، فردیس و اشتهارد، تنوع اقلیمی کم نظیر در کشور را دارا است که از آب و هوای کوهستانی تا گوهر کویر را یکجا در اختیار دارد. تپه ازبکی تنها یکی از محوطه های باستانی ارزشمند تاریخی فلات ایران واقع در شهرستان نظرآباد از شهرستانهای استان البرز قرار دارد. این تپه تاریخی با قدمت 9 هزار ساله به عنوان قدیمی ترین بنای خشتی جهان مطرح است. بسیاری از کشورها که امروز توانسته اند جایگاهی در صنعت گردشگری جهان برای خود دست و پا کنند یا فاقد سابقه تمدنی نظیر ایران و به ویژه استان البرز هستند و یا اینکه سابقه آثار تمدنی آنها به 500 سال هم نمی رسد. با توجه به شرایط پیش آمده از سوی دولت تدبیر و امید و شکست خوردن پروژه ایران هراسی، ظرفیت های گردشگری موجود در ایران نمود بیشتری یافته است و دیگر این وظیفه ما است بیش از هر زمان دیگری این سابقه تمدنی، تاریخی و فرهنگی را به جهان معرفی کنیم. ادامه مطلب...