البرز و تاریخ دانشکده کشاورزی؛
ضرورت و عدم ضرورت روز البرز
عسکری نوشته است: «با توجه به روند تصویب روزهای فرهنگی شهرستانهای هفتگانه استان البرز، دیگر تصویب «روز البرز» را امری ضروری و فوری نمیدانم.»
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: حسین عسکری، تاریخنگار و البرزپژوه و نویسنده کتابهایی چون «کتابشناسی ساوجبلاغ»، «نقد دل»، «بیداری دشت کهن»، «علمای مجاهد استان البرز»، «دشتی به وسعت تاریخ»، «کهن دشت»، «روستای ایستا» و «روستازادگان دانشمند» به مناسبت 20 مهر که روز البرز نام گرفته، یادداشتی را در اختیار مهر قرار داده است که در ادامه آن را خواهید خواند:
از سال 1396 به پیشنهاد دکتر مهراب رجبی، 20 مهر، «روز ملی البرز» نامیده شده است. در زمستان 1399 با توصیه هوشمندانه استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی، کاربرد واژه «ملی» از عنوان این روز حذف شد چون این کشورها هستند که روز ملی دارند. شهرها، شهرستانها و استانها، ملت مستقل نیستند که روز ملی داشته باشند بلکه آنان صاحب روز یا هفته فرهنگی میشوند. در مهر 1296 «دبستان برزگران» با پیگیری وزارت فلاحت و تجارت و مدیریت فنی «هانس شریکر» (آلمانی) در قریه کرج تاسیس شد. این دبستان در واقع همان «مکتب عملی فلاحتی» بود که با حضور 35 شاگرد بالای 15 سال، از طریق آزمون ورودی آغاز به کار کرد. این مدرسه، شبانه روزی و دوره تحصیل در آن یک ساله بود.
بر اساس پروگرام دبستان برزگران که در سال 1297 چاپ شده، این درسها تعلیم داده میشد: فارسی، شرعیات، حساب، سیاق، هندسه، فیزیک، علم زراعت، حیوان داری، پرورش و تربیت درختان میوه، کائنات جو (هواشناسی کشاورزی)، شناسایی اراضی، دایر کردن اراضی، کوت و رشوه، دفترداری مختصر، مساحی (اندازه گیری مساحت اراضی)، گیاه شناسی، پرورش زنبور عسل، ساختن ابنیه دهاتی، تربیت جنگل به طور عموم، ثروت روستایی، قوانین جاریه روستایی، ماشینهای زراعتی به طور عموم. از دیگر سو، اقامه نمازهای واجب، ورزش، عملیات زراعتی در مزارع، در فهرست برنامههای شبانه روزی این مدرسه دیده میشود. حتی در صفحه 9 پروگرام دبستان برزگران آمده است: «در مواقع نماز، اذان هم گفته میشود.» همچنین در صفحه 11 آن ذیل «درس شرعیات» درج شده است: «اصول دین؛ فروع دین (مخصوصاً ذکر اهمیت امر به معروف و نهی از منکر)؛ تقسیمات اولیه ارث؛ مکاسب حلال و حرام.»
و اما سیر تاریخی «پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران» که «دبستان برزگران کرج» بخشی از آن است:
1. تاسیس مدرسه فلاحت مظفری در سال 1279
2. انحلال مدرسه فلاحت مظفری در سال 1285
3. تاسیس دبستان برزگران کرج در سال 1296
4. انحلال دبستان برزگران در سال 1300
5. گشایش مدرسه ابتدایی و متوسطه فلاحتی در پارک امین الملک تهران در سال 1301
6. تاسیس مدرسه عالی فلاحت کرج در سال 1306
7. تاسیس بنگاههای علمی فلاحتی کرج در سال 1314
8. تغییر نام مدرسه عالی فلاحت کرج به دانشکده کشاورزی در سال 1319
9. پیوستن دانشکده کشاورزی کرج به دانشگاه تهران در سال 1325
10. تغییر نام دانشکده کشاورزی کرج به دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1345
11. تاسیس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1383
12. نکوداشت یکصد و بیستمین سال تاسیس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1399.
نمیدانم به چه دلایلی، در چند سال اخیر، «طرح پیشنهادی روز البرز» در شورای فرهنگ عمومی استان مسکوت مانده است. این در حالی است که روز فرهنگی هشتگرد (17 آذر) و روز فرهنگی نظرآباد (8 مهر) به تصویب شورای فرهنگ عمومی شهرستانهای متبوع رسیده و روز فرهنگی کرج (21 فروردین) هم در شورای اسلامی شهر کرج تصویب شده است. با توجه به روند تصویب روزهای فرهنگی شهرستانهای هفتگانه استان البرز، دیگر تصویب «روز البرز» را امری ضروری و فوری نمیدانم. زیرا تصویب و برگزاری این روزهای فرهنگی، میتواند اهداف مورد نظر طرح پیشنهادی روز البرز را تامین کند و بدیل مناسبی برای آن باشد. در همین راستا، ضمن سپاس از اعضای محترم شورای فرهنگ عمومی استان البرز، تقاضامندیم که خود را بیش از این به مشقت نیاندازند؛ چون در یکی دو سال اخیر، «روز البرز» از دغدغههای اولیه و اصلی بیشتر فعالان فرهنگی و اجتماعی استان به ویژه البرزپژوهان خارج شده است. در گفتوگوی زنده اینستاگرامی ساعت 21 روز دوشنبه 19 مهر 1400 با آقایان دکتر مهراب رجبی و دکتر حمید حشمدار، در این باره بیشتر سخن خواهیم گفت.
منابع: تقی بهرامی، تاریخ کشاورزی ایران (تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1330)، صص 155 - 163؛ پروگرام دبستان برزگران در کرج: مکتب عملی فلاحتی (تهران: شرکت مطبعه بوسفور، 1297)، صفحات مختلف؛ پردیس کشاورزی و منابع طبیعی از آغاز تا کنون: از مدرسه فلاحت مظفری (دیروز) تا پردیس (امروز)، مهر 1394، صص 4 - 21.
کد خبر: 5324286
یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری مهر
گروهی از دانشجویان و مدرسان مدرسه عالی فلاحت کرج
آگهی جذب دانشجو برای مدرسه عالی فلاحت کرج، 1310ش
______________________________
گفت و گویی زنده به مناسبت 20 مهر روز البرز
با حضور:
دکتر مهراب رجبی (رئیس بنیاد البرزشناسی)
دکتر حمید حشمدار (البرزپژوه و مدرس دانشگاه)
دکتر حسین عسکری (نویسنده و البرزپژوه)
در صفحه های اینستاگرامی:
@hamid_hashamdar
@hosein_askari53
@abtin_resane
دوشنبه 19 مهر 1400، ساعت 21
انتخابات؛ اولین باب معموره کفر
این روزها در محافل فکری و فرهنگی کشورمان، بار دیگر مباحث مربوط به نسبت «اسلام و تشیّع» با «دمکراسی و مردم سالاری» و به تبع آن مقوله «انتخابات» داغ شده است. از آنجا که دغدغه اصلی بنده البرز و البرزپژوهی است، قصد دارم تا 28 خرداد 1400، «امکان سنجی انتخابات» را از نگاه «جریان ها و چهره های فکری و فرهنگی» و نه «سیاسی» استان البرز، روایت کنم. برای آغاز این سلسله مباحث، می رویم به «روستای ایستای طالقان» و از نگاه مرجع تقلید این طایفه تجددگریز، یعنی آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (درگذشت 1311ش) نگاهی می اندازیم به امکان سنجی انتخابات. میرزا صادق که همه محصولات و مفاهیم برآمده از مشروطه و پسامشروطه را بدعت می دانست، به شدت به مقوله های «دموکراسی»، «پارلمان»، «قانونگذاری عرفی» و «انتخابات» بدبین بود و آنها را در تضاد با اسلام به ویژه مذهب تشیع ارزیابی می کرد. از دیدگاه مرجع اهل توقف طالقان، حکومت که قانونگذار و مجری قانون است از آنِ خداوند است سپس رسول او و آنگاه به دوازده امام منصوص و منصوب انتقال یافته است. در عصر غیبت کبری (از سال 329 قمری تاکنون به ویژه دوره مشروطیت) حکومت های عرفی، غاصب به شمار می روند چرا که مقام معصوم و حاکم الهی را غصب کرده اند. از دیگر سو، او بر این باور بود که نظام قانونگذاری جدید و عرفی مورد نظر مشروطیت با تمام مبانی و لوازم و فلسفه اش به طور اساسی و بنیادین با نظام حقوقی و فقهی شیعه در تعارض است و اولی نمی تواند از درون دومی استخراج شود. شارع در فقه، خداوند و رسول و معصومان هستند و در قوانین موضوعه، انسان ها و جوامع اند.
میرزا صادق در بررسی انتقادی رساله های «مجلس شورای آسمانی» به قلم عبدالرحیم الهی قراجه داغی و «فوائد مجلس شورای ملّی» نوشته سید نصرالله تقوی تهرانی، دو رساله تألیف کرده که در آنها با صراحت، مشروطیت و پیامدهایش را نقد کرده است. فرازهایی از دو رساله انتقادی میرزا صادق را ببینید:
- انتخاب [= انتخابات] اولین باب معموره [:آبادان] کفر و نخستین خشت بنیان اساس طریقه و آیین دهری و طبیعی مذهبان است... انتخاب، نخستین دخول در آیین کفر است، چه مناسبت با دین و شرع دارد.
- سؤال: انتخاب کنندگان چه حکم [و] چه حیثیت دارند؟
- جواب: اقامه کنندگان اساس کفر و ازاله کنندگان اساس دین و اسلام اند.
- سؤال: اعانت [:یاری] و تقویت کنندگان این امر چه حکم دارند؟
- جواب: حکم آنها حکم اعانت کننده بر کفر است که از اعانت بر اثم [:گناه] هزاران مرتبه بالاتر است.
- سؤال: اعضا منتخبه مجلس چه حیثیت و چه حکم دارند؟
- جواب: رؤسا و اولیای کفرند و اجزای سلطنت جوریة کفریه هستند لااقل [مأموران] اجرای دولت جایره [:ستمکار] می باشند.
- سؤال: اگر عادلی به این رشته داخل شود حکم او چیست؟
- جواب: عدالت و احکام عدالـت مثل قبـول شهـادت و امثـال اینها از او ساقط می شود اگر اسلامیت از او منتفی نشود.
- سؤال: اگر مجتهد جامع الشرایط داخل این رشته شود، حال او چون است؟
- جواب: از منصب قضا و افتا ساقط می شود اگر اسلام از او منتفی نشود و سبب بدعتی در دین می شود که احدی تا به حال نشده است زیرا که دخول او باعث این می شود که کفر به اسم اسلام برقرار شود.
- سؤال: منشی ها و عمّال آن مجلس چه طورند؟
- جواب: عملة سلطنت کفریّه هستند و هزاران مرتبه از عمّال سلاطین و حکّام وضع استبداد بدترند زیرا که آنها اعانت بر اثم می نمودند [اما] اینها اعانت بر کفر می نمایند.
- سؤال: اجرتی اگر بگیرند حکم او چیست؟
- جواب: حرام است و حرمت اجرت گرفتن بر کفر را دارد.
- سؤال: منتخبین ملّت که از بلد خود یا از جای دیگر حرکت و سفر به سوی مجلس شورا نمایند که در آن جا اعضا خواهند شد، حکم سفر آنها چیست؟
- جواب: سفر آنها معصیت و روزه باید گرفته و نماز را باید اتمام نمایند. این حکم بر فرض اسلامیت است.
- سؤال: اعانت و حمایت آنها موجب فسق است یا ارتداد؟
- جواب: اعانت و حمایت بی تمکین و انقیاد [:تن دادن] بر آن موجب فسق و با تمکین و انقیاد و امضا بر آن خروج است از ولایت خدا و اولیای او و دخول است در طریقه و آیین کفر.
- سوال: انجمن های ولایتی در بلاد و قصبات چه حالت دارند؟
-جواب: حالت آنها در جمیع احکام، حالت مجلس شورای ملّی و پارلمنت های اروپایی و ملل کفر است.
- سؤال: بعضی از وعّاظ و خطبا که در مساجد و منابر تشیّد [:محکم کردن] مبانی او را و مردم را بر او ترغیب و دعوت می نمایند، حال آنها چگونه است؟
- جواب: حال آنها، دعات کفر بودن است و آنها ضالّ [:گمراه] و مضلّ [:گمراه کننده] و مبدع [:بدعت گذار] در دین و مفسد فی الارض هستند و مساجد که خانه خدا است و بنا شده است به جهت اقامة دین و ذکر و عبادت پروردگار، او را ملوّث [:آلوده] به نجاسات کفر نمودن است.
- جهت آگاهی های بیشتر درباره زندگی، زمانه و آرمان های آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی، رجوع کنید به: روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان، نوشته حسین عسکری، تهران: نشر شهید سعید محبی، 1389
.
دوره سلطنت رضاشاه پهلوی شکل اجرایی حکومت، استبداد شرقی در قالب نظامی غرب گرا بود. شاه در رأس هرم قدرت قرار داشت و بر هر سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه ریاست می کرد. (1) البته سیاست شاه در تمرکزگرایی و برهم زدن مراکز قدرت سیاسی، قرین موفقیت بود. مجلس از جمله کانون های قدرت بود که در عصر پهلوی استقلال خود را از دست داد و حکومت فردی، جانشین نظام پارلمانی شد. او پس از سلطنت با مداخله در انتخابات، مجلس را مطیع اوامر خود ساخت. از آن پس بود که مجلس نقش مستقل خود را در قانونگذاری از دست داد. (2)
در فاصله سال های 1304 تا 1320ش هفت دوره قانونگذاری (مجلس ششم تا دوازدهم) تشکیل شد. اسناد وزارت دربار پهلوی که سال های 1304 تا 1311ش را دربر می گیرد مربوط به دوره ای است که عبدالحسین تیمورتاش مسئولیت این وزارتخانه را برعهده داشت. (3) در این مدت سرنوشت انتخابات دوره های ششم تا نهم مجلس را تیمورتاش رقم می زد. اسنادی موجود است که ثابت می کند او و همفکرانش، انتخابات آن سال ها را مهندسیکرده اند.
محمدتقی اسعد بختیاری نماینده مجلس شورای ملی، در 25 بهمن 1306 گزارش محرمانه ای را خطاب به رضاشاه درباره ویژگی های اخلاقی و گرایش سیاسی نمایندگان مجلس ششم ارسال کرده است. (4) او در تحلیل هایش یدالله دهستانی نماینده حوزه انتخابیه «شهریار، ساوجبلاغ و کُردان» را فردی «موافق با حکومت» و «احمق» توصیف کرده است. (5) از دیگر سو، تیمورتاش هم فهرست تعیین و جابجایی نامزدهای مورد نظر حکومت را برای دوره نهم مجلس شورای ملی تدوین کرده است. (6) در آن فهرست عجیب، قرار شده که نام دهستانی بار دیگر از صندوق های رأی خارج شود. (7)
پانوشت ها:
1. پروین قدسی زاد و دیگران، پهلوی ها، ص 26.
2. همان، ص 30.
3. عبدالحسین تیمورتاش (درگذشت 1312ش) ملقّب به سردار معززالملک و سردار معظم خراسانی از جمله کسانی بود که در برانداختن سلسله قاجار و روی کار آوردن پهلوی، کوشش بسیار کرد. وقتی حاکم گیلان بود. در سرکوب نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی نقش داشت. او همچنین عامل شهادت دکتر ابراهیم حشمت طالقانی (شهادت 1298ش) مرد شماره نهضت جنگل به شمار می رود. تیمورتاش در نهایت مورد غضب رضاشاه قرار گرفت و در 9 مهر 1312 در زندان قصر به دست پزشک احمدی کشته شد.
4.محمدتقی اسعد بختیاری معروف به امیر جنگ فرزند علی قلی خان سردار اسعد بختیاری، نماینده دوره های پنجم تا نهم مجلس شورای ملی بود. در دوره نهم به دنبال دستگیری برادرش جعفرقلی خان بختیاری معروف به سردار بهادر وزیر جنگ در حکومت پهلوی دوم، از او سلب مصونیت شد و به زندان افتاد. به مدت هشت سال در زندان به سر برد و پس از شهریور 1320 رهایی یافت و در انتخابات دوره چهاردهم، بار دیگر نماینده مجلس شورای ملی شد.
5. اسنادی از انتخابات مجلس شورای ملی در دوره پهلوی اول، ص 36، 40 / میرزا یدالله خان نظامی معروف به دهستانی (درگذشت 1349ش) نماینده مردم ساوجبلاغ، کُردان و شهریار از دوره پنجم تا چهاردهم مجلس شورای ملی بود. در کودکی اندک سوادی در حد خواندن و نوشتن فراگرفت و در جوانی در منطقه ساوجبلاغ به کشاورزی پرداخت. پس از مدتی امین مالیه شهریار شد و موقعیتی پیدا کرد و در سال 1302ش با کسب 3382 رأی نماینده مردم ساوجبلاغ، کردان و شهریار در دوره پنجم مجلس شورای ملی شد. میرزا احمد آذری و حاج افخم الدوله رقیبان او بودند. در آذر 1304ش با کسب 2563 رأی، از منطقه ساوجبلاغ به نمایندگی مجلس موسسان اول انتخاب شد و در ماجرای تغییر سلطنت و انقراض قاجار، طرفدار سردار سپه (رضاخان) بود. تلاش های سیاسی او در به قدرت رسیدن سلسله پهلوی موجب شد که تا دوره چهاردهم قانونگذاری همچنان به عنوان نماینده مردم ساوجبلاغ، کردان و شهریار برگزیده شود. دهستانی در مجموع حدود بیست سال نماینده مجلس بود آن هم نماینده ای بی سروصدا و مطیع. او مشاور رضاشاه پهلوی در امور کشاورزی و آبادانی روستاها بود و در این راستا چندین ملک مرغوب در کرج برای خاندان پهلوی از جمله شمس پهلوی خریداری کرد. در سال 1325ش در انتخابات دوره پانزدهم مجلس از بهاءالدین کُهبد (درگذشت 1361ش) شکست خورد و از راهیابی به مجلس بازماند. چون ده دوره نماینده مجلس بود، وکالت را حق قانونی خود می دانست. به همین جهت، برای رد اعتبارنامه کهبد فراوان تلاش کرد و در این راه موفق شد اما کهبد بار دیگر به نمایندگی مردم ساوجبلاغ، کردان و شهریار انتخاب شد. دهستانی در سال 1332ش سناتور انتصابی قزوین در دوره دوم مجلس سنا شد. در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی شکایت هایی از عملکرد دهستانی موجود است؛ از جمله: شکایت اهالی روستای کردان در قالب 12 نامه بین سال های 1333 تا 1334ش در اعتراض به اِعمال نفوذ مالک روستا با حمایت مأموران فرمانداری نظامی تهران و اذیت و آزار اهالی؛ شکایت محرم علی صیادی از اهالی روستای کردان در سال 1319ش مبنی بر فحاشی دهستانی به او. سید محمدرضا میرزاده عشقی (درگذشت 1303ش) شاعر نامی، در هزلیات خود از بی سوادی و فرصت طلبی دهستانی به شدت انتقاد کرده است.
6. دوره نهم مجلس شورای ملی در 24 اسفند 1311 بازگشایی شد و در 24 فروردین 1314 به پایان رسید. قانون تأسیس دانشگاه تهران و اعطای امتیاز نفت به شرکت نفت ایران و انگلیس از مصوبات این مجلس است.
7. اسنادی از انتخابات مجلس شورای ملی در دوره پهلوی اول، ص 142.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «مهندسی انتخابات در ساوجبلاغ»، روزنامه پیام آشنا، ش 1847، یک شنبه 2 خرداد 1400، صفحه 8
مقاله فوق در روزنامه پیام آشنا
میراث فرهنگی، همان میراثی است که هویت انسان بودن ما، خود را در آن و با آن نمایانده و آشکار کرده است. به قول استاد فرزانه جناب دکتر حکمت اله ملاصالحی، ما همه ماهیان بحر سنت و میراث خویشیم و همواره در آن غوطه می خوریم. با آن می تراویم و در آن می بالیم. میراث فرهنگی و مدنیت هر جامعه و ملتی، همان طریق انسان بودن و عین و آینه هویت او است. آثار باستانی، مواریث فرهنگی و امانات تاریخی هر ملتی آینه شخصیت، هویت، منش آفرینندگی، اندیشمندانگی آن ملت است که بدون رجوع به چنین منابع و مواریثی و بدون حضور زنده و بالنده چنین آثاری، هیچ شکلی از آگاهی و دانایی تاریخی ممکن و قابل تصور نیست.
ویرانی وسیع و مهیب میراث اشکانی و ساسانی در محوطه باستانی شرفالدین تنکمان از توابع شهرستان نظرآباد استان البرز، نمونه ای کوچک از نابودی میراث فرهنگی ایران عزیز در سال های اخیر است. پیشنهاد می کنم نوشتن و گفتن مستمر از غارت میراث فرهنگی و تاریخی ایران عزیز توسط مغولان را دیگر متوقف کنیم؛ چون متاسفانه عملاً و نظراً، خواسته یا ناخواسته ما نیز مغول وار با میراث خود برخورد کردهایم.
حسین عسکری - 23 فروردین 1400
بازتاب های انتشار ویدئو و یادداشت
«ویرانی میراث اشکانی و ساسانی در کهن دشت البرز»
- فریدون محمدی (مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز):
سلام... از آقای دکتر عسکری به خاطر توجه به میراث فرهنگی استان صمیمانه سپاسگزارم اما از ایشان به عنوان یک شخصیت علمی و فرهنگی همچنین انتظار می رود تا در ارتباط با حفاظت از این میراث گرانسنگ تاریخی به جای مسئول دانستن یک اداره میراث فرهنگی شهرستان با دو نفر پرسنل، حساسیت همگانی را برانگیخته و با جملات و عباراتی مسئولیت اجتماعی شهروندان را خاطر نشان نمایند... البته که مسئول مستقیم این کار از نظر دولتی اداره میراث فرهنگی است این اداره کل حتماً باید در این زمینه اقدامی اساسی کند و حتماً هم انجام خواهد شد اما در تمام دنیا مخصوصاً در کشورهای تاریخی مانند ایران، مردم با تشکیل انجمن ها و تشکلهای مختلف از مواریث فرهنگی خود حفاظت میکنند و تمام مسئولیت را به گردن دولتها نمیاندازند... متاسفانه در کشور ما در این زمینه مهم، فرهنگ سازی به صورت کارساز و کامل و جامع صورت نگرفته تا آنجا که در محوطه های تاریخی مانند محوطه مورد اشاره، اداره کل میراث فرهنگی تابلوهای اطلاع رسانی نصب میکند و چند روز بعد افرادی آنها را به سرقت میبرند.... سوال این است که در کدام نقطه دنیا در کنار هر اثر تاریخی دولت، نگهبان میگذارد. امیدوارم اساتید و فرهیختگان و دلسوزان میراث فرهنگی ما به جای متهم کردن دولت و ادارات دولتی اندکی هم به فکر فرهنگ سازی و کار بنیادی اجتماعی باشند.
- حسین عسکری (البرزپژوه):
سلام جناب آقای محمدی عزیز مدیرکل محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز، سپاس از واکنش بهنگام جنابعالی. در این باره نکاتی چند خدمتتان عرض می شود: 1. نمی دانم چرا مدتی است، میزان تخریب در محوطه های باستانی غرب استان البرز همانند محوطه شرف الدین شهر تنکمان و تعدادی از آثار و محوطه های البرز عزیز، گسترده تر از قبل شده است. به طور مثال، اخیراً پس از سرقت نرده های کاروانسرای صفوی ینگی امام، چند نقطه از این کاروانسرا هم مورد حفاری سودجویان قرار گرفته است. شوربختانه در دیدار نوروزی، این تخریب ها را دیدم. شواهد نشان می دهد که این ویرانی ها، زیر سایه بی توجهی ها و عدم نظارت متولیان امر و در فرآیند زمانی رخ داده است. متاسفانه به نظر می رسد سوداگران میراث ارزشمند این سرزمین قدسی، با حوصله و عدم ترس، این تخریب ها را انجام داده اند. حفر چاه ها و تونل های حدود 5 - 6 متری در محوطه باستانی شرف الدین، موید این امر است.2. به تنگناها و محدودیت های امکاناتی و نیروی انسانی اداره کل میراث فرهنگی واقف هستیم اما بعضاً مدیرانی در شهرستان ها، سکاندار ادارات و دفاتر میراث فرهنگی هستند که با فعالان فرهنگی و تشکل های مردم نهاد قهرند و فقط مشغول بجا آوردن مناسک مربوط به بوروکراسی و درصدد ارتباط با محافل خاص برای حفظ و بقای پست خود می باشند و متاسفانه درکی از جایگاه و کارکردهای هویت تاریخی و میراث فرهنگی و مدیریت فرهنگی ندارند. 3.به هرحال فعالان فرهنگی و اجتماعی، آمادگی دارند که در قالب تشکل های مردم نهاد و جلب همکاری شورای های اسلامی و دهیاری ها، یاری رسان اداره کل میراث فرهنگی در حفظ و نگهداری از مواریث فرهنگی البرز باشند. 4. پیشنهاد می کنم گشتی در محوطه شرف الدین و دیگر محوطه های در حال تخریب بزنید تا عمق فاجعه را دریابید. باز هم ممنون از پاسخ گویی و صبوری جنابعالی.
- فریدون محمدی:
جناب آقای دکتر عسکری مجدداً عرض سلام دارم و تشکر می نمایم نکات بسیار مهم و حائز اهمیتی را عنوان فرمودین... بی شک مسائل و مشکلات در سطوح مختلف وجود دارد اما هنر ما باید در همفکری و تشریک مساعی برای رفع آنها باشد... مطمئن باشید در هفته آینده از منطقه تنکمان و محوطه های تاریخی آن بازدید می نمایم و در راستای رفع مشکل چاره ای اساسی می اندیشم... باشد تا همه شما بزرگواران مخصوصاً دلسوزان کهن دشت نظرآباد در این مهم همراهی بفرمایید.
23 فروردین 1400
____________________
- فرزان احمدنژاد (باستان شناس و از کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز):
درود جناب عسکری، با سپاس از توجه شما در معرفی این اثر فاخر فرهنگی ثبت ملی و آگاهی بخشی از مخاطراتی که این اثر را تخریب می کند، متاسفانه تقریباً تمام تابلوهای معرفی اثر که از جنس آهن بودند در سال گذشته بریده شده و به سرقت رفته، از جمله محوطه تاریخی شرف الدین، متاسفانه مردم آموزش درست و حسابی ندیده اند درباره اهمیت میراث فرهنگی. آیا از دوران ابتدایی تا دبیرستان درسی داریم که اهمیت مواریث را از کودکی نشان دهد. باید فرهنگسازی کرد و مردم آگاه شوند. از سوی دیگر از اهالی انتظار است که میراث فرهنگی را در حفظ آثار کمک کنند، چون با بودجه و نیروی انسانی امری محال است. شهرستان نظرآباد 3نفر نیرو دارد و پایش هر روزه آثار محال است. جناب محمدی به نکته خیلی مهمی اشاره کردند ما در کشور، نزدیک به سه و نیم میلیون اثر تاریخی فرهنگی شناسایی شده داریم که جدا از میراث طبیعی است که با این حوزه نزدیک به هفت میلیون اثر میراثی، اگر برای هر اثر قرار باشد که محافظت شبانه روزی انجام شود باید هر اثر شش نگهبان داشته باشد تا نگهبانی بیست و چهار ساعت و چهل و هشت ساعت استراحت لحاظ گردد. پس در حداقل نیروی ممکن چهارده میلیون نفر و در شرایط نرمال چهل و دو میلیون نگهبان لازم است که معادل نیمی از جمعیت کشور است. این افرادی هم که درحال موتورسواری و غیره هستند، عموماً اهالی همان روستا و شهرها هستند و از مکان دیگری به اینجا نیامده اند که با اندکی فرهنگ سازی می توان ایشان را به حافظان میراث تبدیل کرد.
- حسین عسکری (البرزپژوه):
سلام آقای احمدنژاد عزیز، جنابعالی باستان شناس هستید و طبیعتاً بیشتر از همه ما باید دغدغه حفظ میراث فرهنگی را داشته باشید. در پیام شما دفاع از ساختار معیوب وزارت میراث فرهنگی، غلبه دارد تا دفاع از موجودیت مواریث فرهنگی ایران عزیز. این وزارتخانه وقتی مشروعیت و مقبولیت دارد که حافظ میراث غنی ایران باشد. توجیه مغالطه برانگیز «چون آثار تاریخی فراوان است پس ویرانی ها و سوداگری ها طبیعی است!» استدلال خطرناکی است برای بقای میراث فرهنگی ایران عزیز. استدلالی که ویرانی ها و حفاری های غیر مجاز را عادی و توجیه می کند. مطالبه ما دوستداران میراث فرهنگی استان البرز، حداقل ها است. لطفاً بفرمایید کارشناسان و مراقبان آثار اداره کل و مدیر دفتر میراث فرهنگی نظرآباد چند بار به محوطه باستانی شرف الدین شهر تنکمان سر زده اند تا جلوی روند ویرانگرانه حفاری های غیر مجاز و موتورسواری بر فراز این تپه ثبت شده در فهرست آثار ملی را بگیرند. البته این حجم از ویرانی ها در آن محوطه باستانی، حاصل سال ها غفلت و سهل انگاری است و یک شبه رخ نداده است. ممنون.
- فرزان احمدنژاد:
جناب عسکری عزیز، قطعاً بنده دغدغه میراث فرهنگی را دارم، بیشتر از شما نباشد، کمتر هم نیست. من دفاع نابجایی نکردم. تعداد آثار تاریخی و فرهنگی و نیروی انسانی لازم را بیان کردم، قطعاً ضعف هست و باید اصلاح شود. اینکه برای هر اثر تاریخی نگهبان گذاشته شود شدنی نیست. من در پیام خود اشاره کردم که باید از ظرفیت های مردمی استفاده شود تا فرهنگسازی انجام شود، ولی با نقد خالی، کار پیش نمی رود. همین نظرآباد بیش از پنجاه تپه و محوطه تاریخی دارد که پایش شبانه روز این تعداد امکان پذیر نیست. به صورت دوره ای ما منظم پایش انجام می شود.حفاری های غیر مجاز هم در ساعت نیمه شب به بعد صورت می گیرد و اعلام قبلی هم نمی شود که کجا مشغول حفاری هستند. قاچاقچیان هم ماشاالله با تجهیزات کامل سرد و گرم و مسلسل تمام اتوماتیک تا دندان مسلح حضور دارند، یگان های حفاظت میراث فرهنگی و محیط زیست هم دست خالی اند در صورت تعقیب هم تیرباران شده و حتی تیر خلاص به سرشان شلیک میشود، اگر هم مقابله کنند و قاچاقچیان آسیب ببیند باید قصاص شوند و سال ها در زندان بمانند، یکی از مشکلات اساسی یگان های حفاظتی میراث و محیط زیست همین خلأهای قانونی و عدم تجهیزات کافی برای مقابله است. هنوز چهلم دو نیروی حفاظت محیط زیست زنجان نرسیده است. جسارتاً من یک کارشناس جزء هستم و در جایگاه پاسخگویی به بخش انتقادات از عملکرد وزارتخانه و اداره کل و اداره شهرستان های تابعه نیستم ولی نقد شما را منعکس می کنم.
23 فروردین 1400
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
____________________
تصاویری از تخریب های محوطه باستانی شرف الدین تنکمان، شهرستان نظرآباد، استان البرز
فروردین 1400
متعلق به دوره های اشکانی، ساسانی و اوایل اسلام
ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران در 8 بهمن 1385 با شماره 16970
تصاویر: علی عسکری
با همکاری معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه کتاب و ادبیات ایران، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز و موسسه فرهنگی هنری سپهر مهر و ماه، آیین فرهنگی عصر کتاب البرز در روز شنبه 16 اسفند 1399 ساعت 15در سالن گفت و گوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز برگزار میشود. توفیق نصیبم شده که در کنار نام مبارک آقایان دکتر مهراب رجبی و محمدعلی موظف رستمی، نام بنده هم آمده است.
حسین عسکری
____________________________________________
آیین عصر کتاب البرز برگزار شد
در آیین عصر کتاب البرز از سه تن از نویسندگان، پژوهشگران و فرهیختگان عرصه کتاب و کتابخوانی استان البرز تجلیل و از کتاب تاریخ و گویش کرج رونمایی گردید. به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز، آیین عصر کتاب البرز ساعت 15 الی17 روز شنبه 16 اسفند 1399 با حضور ناصر مقدم مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز، مسئولین فرهنگی و جمعی از نویسندگان استان برگزار شد و طی آن از سهتن از نویسندگان، پژوهشگران و فرهیختگان عرصه کتاب و کتابخوانی استان البرز تجلیل شد و از کتاب تاریخ و گویش کرج رونمایی گردید. در مراسم عصر کتاب البرز که با رعایت پروتکل های بهداشتی در سالن جلسات گفتگوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز برگزار شد از دکتر مهراب رجبی رئیس بنیاد البرز شناسی و نویسنده کتاب هایی چون میرآب، البرزنامه، نوبت بغداد، سبز کشمیر و...، محمد علی موظف رستمی نویسنده کتابهایی چون طلایه داران محراب، تعالی فرهنگ مسجد و نماز، مسجد و زن، مکنت یافتگان (وظیفه مدیران و مسئولان نظام در اقامه نماز دستگاه های اجرایی) و... همچنین دکتر حسین عسکری نویسنده و پژوهشگر برجسته استان البرز و نویسنده کتاب هایی چون کهن دشت، بیداری دشت کهن، دشتی به وسعت تاریخ، روستای ایستا، کتابشناسی ساوجبلاغ و... تجلیل شد.
ناصر مقدم مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز در این مراسم ضمن تقدیر از سال ها زحمات و تلاش های این چهره های برجسته نویسندگی، پژوهش و کتاب و کتابخوانی البرز اظهار داشت: برگزاری این چنین برنامه هایی ضمن دلگرمی به فرهیختگان و نویسندگان و اهالی فرهنگ و هنر باعث ارائه الگوهای مناسب به جامعه و جوانان مشتاق در عرصه کتاب و کتابخوانی می گردد و در سال آینده برگزاری مستمر برنامه های عصر کتاب در اولویت های کاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار خواهد داشت. در مراسم عصر کتاب البرز زندگینامه نویسندگان مورد تجلیل از طریق نماآهنگ تولید شده به نمایش درآمد و سهتن از حضار رزومه کامل این فرهیختگان را قرائت کردند و در ادامه این برنامه فاخر از کتاب تاریخ و گویش کرج تالیف رضا آقازاده رونمایی شد و ایشان به بیان ویژگی ها و چگونگی تالیف مطالب کتاب پرداختند. در پایان مراسم عصر کتاب البرز دکتر مهراب رجبی نویسنده البرزی و مشاور استاندار و رئیس بنیاد البرز شناسی ضمن تقدیر از برگزار کنندگان مراسم عصر کتاب البرز، مطالبی پیرامون جایگاه فرهنگ و هنر و شعر و کتاب ایران در جهان و لزوم توجه به این مقوله جهت اصلاح امور جامعه و مقابله با آسیب های اجتماعی ارائه کردند. گفتنی است آیین عصر کتاب البرز به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز با مشارکت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه کتاب و ادبیات ایران و موسسه فرهنگی هنری سپهر مهر و ماه برگزار شد.
خبر فوق در وب سایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز
مرگ تختی در نزدیکی احمدآباد!
خبرگزاری ایسنا / البرز: امروز 17 دی 99، پنجاه و سومین سالگرد مرگ دردناک جهان پهلوان غلامرضا تختی (1309 - 1346ش) صاحب 10 مدال ارزشمند جهانی در رشته کشتی است. مصادف با این رخداد حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه در خصوص سفر تختی به البرز (احمدآباد) در یادداشتی برای ایسنا نوشت:
تختی در اواخر عمر با گرایش به جبهه ملی، در صف مخالفان حکومت پهلوی قرار گرفت. از این منظر با آیت الله سید محمود طالقانی فقیه مبارز و نواندیش البرزی در یک سنگر بود. در عکس زیر که مربوط به سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است، آیت الله طالقانی در مسجد هدایت تهران با اهدای قرآن کریم از تلاش های اجتماعی تختی تقدیر کرد. این دو شخصیت که از علاقه مندان به دکتر محمد مصدق به شمار میروند، پس از درگذشت او در 14 اسفند 1345، بر مزار او در روستای احمدآباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز حاضر شدند. تختی در چهلم مصدق (بهار 1346) با وجود تهدیدات سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک) به احمدآباد آمد. در حالی که گروهی از کارگران کارخانجات نساجی مقدم با سازماندهی سرهنگ علی اکبر مولوی رییس بی رحم و مخوف ساواک تهران به آرامگاه مصدق آورده شده بودند تا ضد مصدق و به نفع محمد رضا شاه پهلوی شعار دهند.
در کارنامه سرهنگ مولوی که بعدها به درجه سرتیپی رسید، تصدی ریاست ساواک تهران، دستگیری دکتر سید حسین فاطمی وزیر امور خارجه کابینه مصدق، سخت گیری به دکتر مصدق در روستای احمدآباد، مشارکت در حمله به مدرسه فیضیه قم، کشتار مردم در واقعه 15 خرداد 1442، دستگیری شبانه امام خمینی در شهر قم و جاسوسی از بیوت مراجع تقلید شیعه دیده می شود. او در پنج اردیبهشت 1351 بر اثر سانحه سقوط هلی کوپتر کشته شد. بین آمدن جهان پهلوان تختی به احمدآباد و مرگش، فاصله چندانی نیست…
روزنامه پیام آشنا، سال هفتم، شماره 1767، شنبه 20دی 1399، صفحه 8
یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا
_______________________________________________
تاریخ بخوانید و مراقب جابجایی خادم و خائن باشید...
امروز که رفتم سر وقت اینستاگرام، عکس نوشته فوق را دیدم. فراوان تعجب کردم. از متن ذیل عکس، معلوم است که نویسنده این چند خط، بهره ای از تاریخ معاصر کشورش ندارد. توصیه ام به جوانان دلسوز اهل رسانه در استان البرز این است که تاریخ معاصر ایران را به دقت و به روش تحلیلی بخوانند. مبادا به جهت علاقه به شهر و محل خود و بی خبری، فجایع تاریخی ایران عزیز همچون کودتای آمریکایی - انگلیسی 28مرداد 1332را فراموش کنند و ناخواسته چهره های دخیل در آن را قهرمان و پهلوان معرفی کنند. همین قدر عرض می کنم وقتی جشن میزبانی رسمی از شعبان جعفری (معروف به شعبان بی مخ) در کارخانجات نساجی مقدم شهر نظرآباد برگزار می شد، نخست وزیر قانونی مملکت یعنی دکتر محمد مصدق با طرح و توصیه سازمان اطلاعاتی و جاسوسی ایالات متحده آمریکا (سیا) در روستای احمدآباد شهرستان نظرآباد در تبعید و حصر بود. گروهی از چهره های ملی و مذهبی و ایران دوستان در زندان های حکومت پهلوی به سر می بردند و دکتر سید حسین فاطمی وزیر امور خارجه وقت به طرز وحشیانه ای تیرباران شده بود و... عبدالله مقدم (بنیانگذار کارخانجات نساجی مقدم) به عنوان یک بازرگان سیاسی، از حامیان کودتای 28مرداد بود و شعبان جعفری از عوامل اجرایی آن. جهت آگاهی تفصیلی و مستند در این باره، رجوع کنید به نوشته های پیشین بنده در کانال تلگرامی البرزپژوهی و صفحه اینستاگرامم.
حسین عسکری - 17 دی 1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
مهدی نصیری و پر کردن خلا تئوریک جریانهای تجددگریز استان البرز
مهدی نصیری با اهل توقف طالقان در پیوند فکری است و اهالی روستای ایستای طالقان کتابهای او را میخوانند و به آن استناد میکنند. او توانسته تا حدودی خلاء تئوریک این طایفه تجددگریز را برطرف کند. به گزارش محمد آسیابانی خبرنگار خبرگزاری مهر، حسین عسکری، تاریخنگار و البرزپژوه و نویسنده کتابهایی چون «کتابشناسی ساوجبلاغ»، «نقد دل»، «بیداری دشت کهن»، «علمای مجاهد استان البرز»، «دشتی به وسعت تاریخ»، «کهن دشت»، «روستای ایستا» و «روستازادگان دانشمند» در تازهترین یادداشت خود به مهدی نصیری و نسبتش با استاان البرز پرداخته است. این یادداشت را در ادامه بخوانید:
روز سوم دی 1399 آقای مهدی نصیری توئیتی را به این شرح منتشر کرد: «از شیخ هادی نجم آبادی پرسیدند کدام موسیقی حرام است، گفت: آن موسیقی که از صدای کشیده شدن کفگیر بر ته دیگ پلوی خانوادهای غنی برخیزد و به گوش اطفال گرسنه همسایه فقیر برسد. قابل توجه رسانه ملی، بابت دستپاچگی و پوزش از توصیه به رقص خانوادگی در یک برنامه تلویزیونی!»
نصیری چهره اصلی جریان فکری و فرهنگی «سمات«یا «نوتفکیکیان»است که با تاکید بر اصالت دین و سنت، همزمان با فلسفه، عرفان و مدرنیته مخالفند. این جریان از نظر سیاسی، ذیل جریان اصولگرا قرار میگیرد. او مدتی مدیر مسئول روزنامه کیهان بود و با نگارش کتاب «اسلام و تجدد» به این پایگاه فکری رسید. نصیری از جهت نظری مخالف مدرنیته و دستاوردهایش است اما از جهت عملی از دنیای جدید کناره نمیگیرد و از باب اضطرار و اکل میته به آن تن میدهد. با نگارش آخرین کتابش به نام «عصر حیرت» قدمهایی به سوی عرفی گرایی، نسبیت، تساهل و مدارای اجتماعی برداشته است.
مهدی نصیری در سالهای اخیر، از سه جهت با استان البرز مرتبط شده است:
1. با اهل توقف طالقان (پیروان تجددگریز آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی) در پیوند فکری است و اهالی روستای ایستای طالقان کتابهای او را میخوانند و به آن استناد میکنند. او توانسته تا حدودی خلاء تئوریک این طایفه تجددگریز را برطرف کند.
2. برخی جوانان مذهبی البرزی با اندیشههای تجددگریزانه او در محافل دانشگاهی و حوزوی شهرهای قم و تهران آشنا شدهاند به طوری که چند سال پیش این حلقه غیر منسجم، در یکی از شهرهای استان البرز کتاب «اسلام و تجدد» نصیری را مرور و مباحثه کردهاند.
3. امروز هم شاهدیم که نصیری در انتقاد به سخت گیریهای فرهنگی صدا و سیما و غفلت این سازمان از مفاهیمی همچون عدالت اجتماعی، به قول مشهوری از آیت الله شیخ هادی نجم آبادی (فقیه نواندیش و قرآن پژوه عقلگرای روزگار قاجار) استناد کرده است.
جریان سمات یا همان نوتفکیکیان یا تجددگریزان سنتی در چند سال اخیر دچار دگردیسیهایی شدهاند که حساسیت برخی اصولگرایان را هم برانگیخته است. نصیری با ارائه نظریه «عصر حیرت» و با تاکید بر «حکومت حداقلی دینی» درصدد ارائه طریق برای نجات دین و سنت در عصر غیبت از گزند مدرنیته و ظلمات آخرالزمان است. آیا این جریان در سالهای آینده با جریان «روشنفکری دینی» تلاقی خواهد کرد. بنده گمان میکنم تلاقی خواهد کرد. رسیدنی عجیب با نتایجی شگفت.
کد خبر: 5103771
پیشنهاد ثبت زنجیره غذایی نه هزار ساله البرز
در سال های اخیر، از یکی از تپه های محوطه باستانی اُزبکی به نام «یان تپه»، اثری ارزشمند با قدمت 9 هزار ساله به دست آمده که می تواند به عنوان یکی از اسناد کهن دانش زیست شناسی در جهان به ثبت رسد. هنرمند خوش ذوق و هوشمند این سفالینه دوران پیش از تاریخ، در واقع یکی از زنجیره های غدایی این بخش از استان البرز را در هزاره هفتم پیش از میلاد مسیح به تصویر کشیده است.
محوطه باستانی ازبکی از جمله محوطههای باستانی شناخته شده در عرصه ملی و جهانی است. این محوطه نفیس در کنار روستایی به همین نام در شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز واقع است. بر اساس نظر باستان شناسان می توان برای این محوطه، وسعتی به ابعاد یک کیلومتر در یک کیلومتر در نظر گرفت. طبق کاوش های صورت گرفته، محوطه ازبکی دربرگیرنده شش هزار سال بقایای فرهنگی پیش از تاریخ و اوایل دوران تاریخی ایران از نیمه اول هزاره هفتم تا نیمه نخست هزاره اول پیش از میلاد مسیح یعنی دوران مادها است. دارای دهتپه است که ششتپه از آن را گروهی از باستان شناسان به سرپرستی استاد دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار دانش باستان شناسی ایران) بین سال های 1377تا 1384کاوش کرده اند. بخش هایی از این محوطه در سال 1348شناسایی شده و در 8 مهر 1352 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. در مجموع آثاری متعلق به 9000 سال پیش تا دوره اسلامی یعنی ایلخانیان در محوطه باستانی ازبکی قابل مشاهده است. به همین جهت است که دکتر مجیدزاده از محوطه ازبکی با تعبیر «دانشگاه باستان شناسی» یاد می کنند.
یکی از تپه های باستانی ده گانه محوطه ازبکی، «یان تپه» است. این تپه کم ارتفاع در حدود یک کیلومتری تپه مرتفع محوطه ازبکی (دژ مادی) و در جنوب غربی روستای ازبکی قرار دارد. در آن بقایای معماری خشتی متعلق به هزاره های هفتم و ششم پیش از میلاد مسیح شناسایی شده است. این تپه به فاصله اندکی در جنوب «رودخانه خررود» قرار دارد که پیشترها آب بیشتری داشته است. دکتر مجیدزاده با توجه به آثار 9 هزار ساله موجود در یان تپه، آن را بقایای «کهن ترین روستای ایران» و خشت های به دست آمده از این روستا را کهنترین خشتهای دست ساز بشر دانسته است.
یکی از مهمترین آثار یانتپه متعلق به هزاره هفتم پیش از میلاد، بخشی از یک بنای بسیار زیبا است که قسمت شمالی آن حدود 60 سانتیمتر مرتفعتر از قسمتهای دیگر ساخته شده است و دستیابی به آن از دو راهپله در شمال شرق و شمال غرب امکانپذیر است. رنگ اخرایی دیوارها و کف تمامی مجموعه و وسعت چشمگیر آن نسبت به معماری در لایههای بالاتر اشاره بر اهمیت این ساخت و ساز به عنوان محلی عمومی و به احتمال فراوان جایگاهی مقدس همچون عبادتگاه دارد. در میان فضای این معبد 75/7 متری سکوی راست گوشه کوتاهی است که شاید بتوان با استناد به وجود انواع گوناگون سکوهای خشتی کمابیش مشابه در معابد بینالنهرینی که به سکوی نذر شهرت دارند، آن را نیز سکوی نذر نامید. در کف معبد به استثنای یک کاسه سفالی بزرگ به قطر دهانه 30 و عمق 50 سانتیمتر هیچ سفالی به دست نیامده است. این کاسه که در بخش جنوب غربی معبد و در نزدیکی سکو یافت شد از نوع سفال منقوش بسیار زیبای وارداتی از محوطه باستانی چشمه علی در نزدیکی شهرری است. نقش روی این سفال که کاملاً یگانه است، از راست به چپ یک جانور درنده شبیه یوزپلنگ، یک بوته گیاه، یک بز کوهی و یک موجود انسانی به هم پیوسته را به نمایش گذارده است. این نقشمایه که از یک سو با چرخه حیات ارتباط مییابد و از سوی دیگر وجود سوراخهای متعدد ایجاد شده در جای جای سطح کاسه که بندزنیها در دفعات متعدد را نشان میدهد حکایت از اهمیت این ظرف و تقدس کل مجموعه دارد. به نظر میرسد که این کاسه سفالی تعبیه شده در کف معبد کاربردی غیر از افروختن آتش داشته است. شاید هم مایعاتی که به هنگام اجرای پارهای مراسم مذهبی در کف معبد ریخته میشد یا حتی خون جانورانی که احتمالاً در آیینهای مذهبی بر روی سکو قربانی میشدهاند پس از جاری شدن بر کف سیمانی و سرخ رنگ تالار درون آن گرد میآمده است. کف بخش پایینی معبد و سطح سکو به طور کامل از نوع کفهای ساروجی اخرایی رنگ است. تمامی دیوارهای درون معبد نخست با لایهای از کاهگل اندود شده و سپس سطح آنها با لایه نازکی از گل نرم آمیخته با رنگ اخرا به ضخامت حدود یک سانتیمتر صاف و هموار شده است.
دکتر مجیدزاده در جلد دوم کتاب «کاوش های محوطه باستانی ازبکی» درباره نقشمایه کم نظیر سفال یان تپه نوشته است: «نقشمایه روی این سفال در واقع نه تنها در فلات مرکزی [ایران] بلکه در تمامی منطقه،صحنهای است در نوع خود یگانه. نخست اینکه در تاریخی آنچنان کهن برای اولین بار سفالگران فلات مرکزی روایتی را به تصویر کشیده اند. دیگر که برخلاف تمامی نقوش ساکن و بی روح در هنر نقاشی روی سفال در خاورمیانه - که پدیده ویژه این منطقه به شمار میرود - در تصویر مورد بحث صحنهای با روح و آکنده از حرکت به نمایش درآمده است. بازیگران این صحنه را از راست به چپ جانوری درنده شبیه یوزپلنگ، بوته گیاهی صحرایی، بُزی کوهی و موجودی انسانی تشکیل میدهد. بز در میان صحنه و در مرغزاری در حال جهش از روی گیاهان و گریز از چنگ جانور درنده حمله ور به او به تصویر کشیده شده و در سمت چپ نقش انسانی در حال تهاجم با کارد یا خنجری در دست ها و هدف گیری شده به طرف بز و جانور درنده نشان داده شده است. حالت کاملاً به جلو کشیده جانور درنده، لحظه آغاز یا پایان جهش و حالت زیبای نزدیک شدن دست ها به پاهای بز و خمیدگی اندک آنها، لحظه پرواز در هوا را به نمایش گذاشته است. لحظه جهش بز برای مثال، به دروازه بانی میماند که برای گرفتن توپ شلیک شده ای به سوی زاویه دروازه با دست های کشیده به پرواز درآمده و عکاسی آن لحظه را در تصویری، ثابت و جاودانه کرده است. شیوه و سبک کشیدن نقش ها به ویژه بز و پوشاندن زمینه با نقطه های ریز به شیوه سفالگران [محوطه باستانی] چشمهعلی [ری] انجام شده است.»
منابع: یوسف مجیدزاده، کاوش های محوطه باستانی ازبکی، ج 2، ص 28؛ همان نویسنده، گزارش سومین فصل حفریات در محوطه باستانی ازبکی، ص 18؛ روزنامه اطلاعات، ش 21808، ص 14؛ ابوالقاسم حاتمی، آثار تاریخی ساوجبلاغ و نظرآباد، ص 264؛ حسین عسکری، دشتی به وسعت تاریخ، ص 144.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «پیشنهاد ثبت زنجیره غذایی 9 هزار ساله البرز»، روزنامه دنیای هوادار، شماره 614، پنج شنبه 22 بان 1399، صفحه 4.
گفت و گوی حسین عسکری در این باره با خبرگزاری ایرنا
_________________________
تفسیری اسطورهای از نقشمایه نه هزار ساله البرز
پس از انتشار یادداشت و مصاحبه ام درباره نقشمایه سفال کهن «یان تپه» محوطه باستانی ازبکی در خبرگزاری ایرنا و روزنامه دنیای هوادار، همچنان جست و جو درباره چیستی و فلسفه این اثر شگفت و ارزشمند را در منابع مکتوب باستان شناسی ادامه دادم. خوشبختانه امروز در شماره 23 فصلنامه «پژوهش های باستان شناسی ایران» که در زمستان 1398 منتشر شده به مقالهای علمی - پژوهشی با عنوان «ردپای گیلگمش و عشتار در فلات مرکزی ایران» برخوردم که به همت آقای دکتر سجاد علی بیگی (عضو هیئت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه رازی کرمانشاه) و خانم ماندانا صدفی (دانشجوی کارشناسی ارشد باستانشناسی همان دانشگاه) در بیست صفحه به چاپ رسیده است. نویسندگان با بررسی نقش های مشابه شش سفال به دست آمده از محوطه های باستانی دوران پیش از تاریخ در فلات مرکزی ایران، درصدد پاسخ به این پرسش هستند: «آیا نقوش نبرد انسان و جانوران بر ظروف سفالین پیش از تاریخ به داستانی اسطورهای اشاره دارد؟» این شش محوطه باستانی عبارتند از: 1. تپه قبرستان (غرب فلات مرکزی)؛ 2. یافته ای خارج از بافت (گویا از غرب ایران، نهاوند؟)؛ 3. محوطه یان تپه ازبکی (شمال فلات مرکزی)؛ 4. محوطه اریسمان (جنوب فلات مرکزی)؛ 5. تپه سیلک (جنوب فلات مرکزی)؛ 6. گورستان لما (جنوب غرب ایران).
نویسندگان بر این نظرند که این نقش ها همگی آیینی و اعتقادی بوده و رابطه هایی میان نقش ظروف، بستر کشف و کاربری آنها وجود دارد. بر اساس باور طراحان این سفالینهها، پلنگ نمادی از یک ایزدبانو است. احتمالاً به دلیل همین تقدس است که در نقوش مورد بررسی، سر و چهره آنها همچون قدیسان ترسیم شده است. این تصاویر به داستان و روایتی از درگیری ارباب حیوانات (گیلگمش؟) و ایزدی با نمودِ جانورنمایِ پلنگ اشاره دارد که بعدها و از دوره سومر در هنر شرق باستان به عنوان «اینانا» یا «عشتار» شناخته میشود. در پایان، نویسندگان مقاله بر اساس یافته های خود نتیجه گرفته اند با توجه به قدمت بالای این نقوش در ایران (نمونه یان تپه استان البرز) باید در خاستگاه بین النهرینی اسطوره گیلگمش و اینانا یا عشتار بازبینی کرد. در هر صورت چه تفسیر عرفی یا همان زنجیره غذایی 9هزار ساله در محوطه باستانی ازبکی و چه تفسیر اسطوره ای سفال یان تپه را بپذیریم از اهمیت آن چیزی کاسته نمی شود. نقشی که میتواند ضمن ثبت در فهرست آثار میراث فرهنگی ملموس و ناملموس ایران، نمادی از دیرپایی مدنیت، هنر، اسطوره و آیین در استان کهن البرز باشد. البته نوع مواجهه امروزین ما با این اثر ارزشمند، نشان دهنده میزان دلبستگی و اهمیت ما به تاریخ و فرهنگ باشکوه سرزمینمان ایران عزیز است.
حسین عسکری - 23 آبان 1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
تفسیرهای عرفی و اسطوره ای از نقشمایه باستانی 9 هزارساله البرز
متن کامل مقاله دکتر سجاد علی بیگی و خانم ماندانا صدفی
طرح سفال کهن «یان تپه» محوطه یاستانی ازبکی، شهرستان نظرآباد، استان البرز
جلد کتاب «کاوش های محوطه باستانی ازبکی» نوشته دکتر یوسف مجیدزاده مزین به نقشمایه سفال یان تپه است
به مناسبت یکصد و هجدهمین سالگشت درگذشت آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی عالم البرزی صدر مشروطیت، به طور زنده با صفحه اینستاگرام گروه گردشگری ایران بیا درباره نقش های دانشی و فرهنگی مشاهیر خاندان نجم آبادی سخن خواهم گفت.
پنج شنبه 10 مهر 1399، ساعت 17
- صفحه گروه گردشگری ایران بیا @iranbiafa
- صفحه نظرآباد را باید دید @mustseenazarabad