طبق وعده قبلی، هر ماه برگی از تاریخ استان البرز را ورق می زنم. در برگ دوم، روایتی کوتاه از زندگی و زمانه آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی (فقیه نواندیش روزگار قاجار و مربی مشروطه خواهی ایرانیان) ارائه کرده ام. امسال یکصد و هجدهمین سالگشت درگذشت این عالم نامدار البرزی است. به همین مناسبت پیشنهاد می کنم:
1. آیین یادبودی برای این عالم شناخته شده و اثرگذار البرزی در دوم مهر هر سال در استان البرز برگزار شود.
2. به همت شورای اسلامی روستای نجم آباد و حمایت شورای فرهنگ عمومی شهرستان نظرآباد، در تقویم استان البرز، دوم مهر «روز فرهنگی نجمآباد» نامیده شود.
3. به همت اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز عنوان «مهد روستازادگان دانشمند» به نام روستای نجمآباد از توابع شهرستان نظرآباد در فهرست آثار ناملموس فرهنگی ایران ثبت شود.
4. در مرکز استان یا شهر نظرآباد، خیابان و میدانی به نام این عالم البرزی نامگذاری شود.
5. ساخت سریال شیخ هادی نجم آبادی در دستور کار شبکه البرز قرار گیرد.
شکر خدا که طی چند ماه آینده، کتاب «روستازادگان دانشمند» که درصدد معرفی 80 تن از مشاهیر برخاسته از روستای نجم آباد است، با حمایت گروهی از خیرین و پیگیری های آقای اکبر شماخی رئیس شورای اسلامی روستای نجم آباد چاپ خواهد شد. خوشحالم که با این کتاب به این قطعه تاریخی از البرز عزیز، ادای دین کرده ام. چون به استاد دکتر سیف الدین نجم آبادی (ایران شناسی و زبان شناس نامی) قول نگارش این کتاب را داده بودم. متاسفانه استاد نجم آبادی در سال 1395ش درگذشت اما خوشبختانه مقدمه اش زینت بخش این کتاب است؛ این یعنی تولد نوشته پس از مرگ مولف. روانش شاد.
حسین عسکری - دوم مهر 1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
از پاییز 1398 شورای اسلامی شهر هشتگرد مجموعه فعالیت هایی را در راستای تبیین هویت تاریخی و فرهنگی این شهر آغاز کرده است. اقداماتی همچون تبدیل ینگی امام به مجموعه بزرگ فرهنگی و گردشگری، انتخاب روز و هفته فرهنگی هشتگرد، تالیف و چاپ کتاب تاریخ هشتگرد، برگزاری آیین های بزرگداشت و نکوداشت برای چهره های علمی و فرهنگی و ...
به این بهانه با آقای حسین جوادان (فعال فرهنگی و رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر هشتگرد) ذیل دو عنوان، گفت و گو خواهم کرد:
- بخش اول) تشریح چیستی، چرایی و چگونگی مجموعه فعالیت های شورا و شهرداری در راستای هویت بخشی شهر هشتگرد؛
- بخش دوم) پیش درآمدی بر تاریخ هشتگرد.
پنج شنبه 27 شهریور 1399، ساعت 22 در صفحه اینستاگرام @hosein_askari53
در ادامه سلسله گفت وگوهای زنده البرزپژوهانه، چهارشنبه 12 شهریور 1399 ساعت 22 میزبان آقای دکتر محمد رضا حدادیان هستم. ایشان باستان شناس و پژوهشگر دوره پسادکتری در دانشگاه تهران است که به تازگی دبیری پژوهش و طرح های اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی استان البرز را هم عهده دار شده است. «بررسی تحولات جوامع پیش از تاریخ دشت البرز (مطالعه موردی محوطه ازبکی)» عنوان این گفت و گو است. از برادرم علی عسگری هم سپاسگزارم که اجازه داد این گفت وگوی زنده در صفحه پرمخاطب «نظرآباد را باید دید» انجام شود.
حسین عسکری - 10 شهریور 1399
- صفحه میزبان این گفت وگوی زنده #mustseenazarabad
نگاه ژورنالیستی یک خبرگزاری به یک سوژه بحث برانگیز
اسماعیل آل احمد
(البرزپژوه و مدرس حوزه علمیه)
جناب دکتر عسکری! سلام علیکم. بر من فرض است نکاتی پیرامون مصاحبه حجت الاسلام و المسلمین حسینی امام جمعه محترم شهرستان طالقان تقدیم کنم. در روز قدس دو سه سال پیش، وقتی برای خوش و بش با ایشان به نزدشان رفتم یکی از هم ولایتی های عزیزم با شور و هیجان به ایشان اعتراض کرد که این ترک آبادی ها مثل اسراییل دارند عمل می کنند. اول کمی زمین می گیرند بعد کل طالقان را تصاحب خواهند کرد. آقای حسینی خیلی جدی به ایشان گفتند که اولاً حواست باشد که اینان مسلمانند نه صهیونیست. ثانیاً من از رئیس ثبت اسناد و املاک طالقان پرسیده ام و ایشان گفتند که اینها سند دارند که این جاها را خریده اند و هیچ کار خلافی مرتکب نشده اند. ما باید جلوی کسانی را بگیریم که بی حساب و کتاب دارند همه املاک طالقان را به تباهی می کشند. سخنان حاج آقای حسینی مثل آبی روی آتش، آن بنده خدا را آرام کرد. دیگر این که حاج آقای حسینی مردی در نهایت مهربانی و سعه صدرند و من یقین دارم که آن روحیه مدارا و رواداری که باید در یک مسوول مسلمان باشد در ایشان هست و از این بابت نباید نگران بود. مصاحبه فوق را هم باید نگاه ژورنالیستی یک خبرگزاری به یک سوژه بحث برانگیز دانست نه بیشتر. بر اساس آن نباید تمام شخصیت این سید مهربان را تحلیل کرد.
با احترام - 1399/6/6
_______________________________
تحلیل دکتر ابراهیم جعفری درباره مصاحبه امام جمعه طالقان درباره روستای ایستای طالقان
اشاره: به درخواست بنده، آقای داوود اسدی (فعال فرهنگی و روزنامه نگار) متن مصاحبه آقای سید فضل الله حسینی (امام جمعه محترم طالقان) و مجموعه یادداشت های انتقادی گروهی از فعالان فرهنگی و اجتماعی استان البرز در واکنش به این مصاحبه را خدمت آقای دکتر ابراهیم جعفری (استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی) فرستادند تا نظر تخصصی ایشان را جویا شویم. چون با توجه به یادداشت آقای اسماعیل آل احمد (البرزپژوه و مدرس حوزه علمیه)، شائبه انعکاس جهت دار و ناقص نظرات امام جمعه محترم از سوی خبرگزاری رسمی حوزه علمیه مطرح شده است. از استاد جعفری و دیگر دوستان مشارکت کننده در این گفت وگوی فرهنگی، صمیمانه سپاسگزاریم و فعلاً این بحث را در اینجا خاتمه می دهیم.
حسین عسکری - 7 شهریور 1399
آن را "سودار" و "جهت دار" کرده اند
سلام بر جناب آقای اسدی عزیز، گزارش امام جمعه محترم طالقان را در مورد اهالی روستای "ایستا" و نظرهای مطرح شده که بیشتر با انتقاد همراه بود، با دقت مطالعه نمودم. اگرچه بنده در متن آن جامعه حضور ندارم؛ اما در رابطه با این گزارش از منظر علوم ارتباطات اجتماعی، موارد زیر به ذهنم خطور یافت که یادآور می شوم.
1- امام جمعه محترم طالقان نیت و قصدی برای تفرقه، تحریک و یا ایجاد شبهه نداشته و سعی در آگاه سازی و روشنگری نسبت به بینش و نحوه مواجهه اهالی روستای "ایستا" با جهان معاصر داشته اند.
2- امام جمعه محترم بر موارد مثبتی مانند ساده زیستی، سخت کوشی، نظم و ابتکار عمل اهالی روستای "ایستا" مانند جلوگیری از طغیان رودخانه شاهرود (بدون کمک دولت) و... تاکید ورزیده و نقدهای ملایمی را در مورد تفکر و عملکردشان به ویژه در مورد آیین های مذهبی آنان بیان کرده اند.
3-اما تنظیم کنندگان گزارش، آن را "سودار" و "جهت دار" کرده اند. نشانه روشن آن این که "لید گزارش" از طریق برجسته سازی موارد منفی مانند بی عنایتی اهالی روستا به نماز جماعت، ادعیه مندرج در مفاتیح، تعطیلی برخی مناسک مذهبی مانند حج، پای بندی به اقتصاد بسته و شبه سوسیالیستی و... که در مقایسه با موارد مثبت ذکر شده کم رنگ می باشد، با پیشداوری همراه گشته است. این رویکرد در تنظیم گزارش برخاسته از اعتقاد به تئوری "گلوله جادویی" یا "نظریه تزریقی" است که در فرآیند ارتباط و اطلاع رسانی، منبع خبر را فعال و مخاطب را منفعل فرض می کند.
4- فراموش نکنیم که مخاطبان رسانه ها در دنیای کنونی از توان بالای درک و تشخیص برخوردار بوده و در مواجهه با اخبار و گزارش ها می توانند حقایق را دریابند؛ به ویژه اگر از دانش و سواد رسانه ای برخوردار باشند. بنابراین صاحبنظران بر این موضوع تاکید دارند تا آنجا که ممکن است باید گزارشگران "عینی گرایی" و "بی طرفی" را مبنای تدوین گزارش قرار دهند.
5- تهیه کنندگان گزارش، مُدل آرمانی خود از حکمرانی را "جامعه تک صدایی" می دانند که فقط یک خوانش یا یک قرائت باید بر جامعه حاکم باشد؛ در حالی که "چند صدایی بودن"و "تنوع فرهنگی" مانند "تنوع زیستی" از بالاترین سرمایه های یک کشور بوده و میزان مدارا و شکیبایی در پذیرش گروه هایی که لزوماً با اکثریت افراد جامعه هم نظر نیستند، از شاخصه های "توسعه فرهنگی" به شمار می رود.
6- بدیهی است که مطابق با قواعد دموکراسی و مردم سالاری باید نگاه اکثریت جامعه در حکمرانی لحاظ شود؛ اما این موضوع منافاتی با به رسمیت شناختن حقوق اقلیت های غیر همسو با تفکر حاکم ندارد.
7-اینجانب اعتقاد دارم تضارب افکار و اندیشه ها که مصداق عینی آن در گزارش امام جمعه محترم طالقان و منتقدان آن ظهور و بروز یافته، پدیده ای مبارک است و می توان از این طریق دموکراسی را تمرین کرد. البته جا دارد که در این راستا " گفت و گو" و آداب آن (به رسمیت شناختن طرف مقابل، قبول منطق و استدلال از سوی دوطرف مذاکره، پرهیز از نگاه آمرانه و...) که از الزامات جامعه مدنی می باشد، فراگیر شود. متاسفانه در کشور ما "گفت و گو" از اعضای خانواده گرفته تا گروه های سیاسی و اجتماعی و حتی روشنفکران به دلایل مختلف نهادینه نشده است؛ از این رو بنده چنین مبادلات فکری را به فال نیک گرفته و اطمینان دارم مردم هوشمند و با درایت آن سامان با تاسی به منش بزرگوارانه و کریمانه پیشگام بزرگ مردم ایران در رواداری و مناعت طبع زنده یاد آیت الله طالقانی با هرگونه سوء استفاده و ایجاد تفرقه مقابله خواهند نمود.
7 شهریور 1399
متن کامل مصاحبه امام جمعه طالقان
نگاه انتقادی به مصاحبه امام جمعه طالقان درباره روستای ایستا - 1
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
این بار امام جمعه طالقان علیه اهل توقف طالقان
در سوم شهریور 1399 آقای سید فضل الله حسینی (امام جمعه محترم طالقان) درباره روستای ایستای طالقان با خبرگزاری رسمی حوزه به گفت و گو نشست. این مصاحبه ترکیبی از خبرها و تحلیل های روا و ناروا درباره اهل توقف است. به نظر بنده، نتیجه و خروجی کلی مصاحبه، تخریب چهره مثبت این مهاجران تجددگریز است. به ویژه در جایی که امام جمعه محترم می گوید: «آنچه بنده در این گزارش مطرح کردم سعی کردم رعایت انصاف را بکنم، اگرچه مطالب محرمانهای وجود دارد که بیش از مطالب یاد شده است و گفتنش صلاح نیست ...» این موضعگیری ها باعث می شود که عوام الناس و چهره های رادیکال، با قانون و حجت دانستن سخنان امام جمعه محترم، نسبت به این طایفه بیدفاع خشونت بورزند. بنده با این طایفه، همدل و هم سخن نیستم اما پذیرش تکثر و تنوع دیدگاه ها به مدرنیته و دستاوردهای آن در سپهر فرهنگی کشور عزیزمان ایران را لازم و مفید می دانم. به ویژه در سرزمین طالقان که خاستگاه شادروان آیت الله طالقانی فقیه نواندیش معاصر است. فقیهی مبارز که بیشتر اندیشه های متفاوت مذهبی، سیاسی و فرهنگی در کنار او احساس امنیت و آرامش می کردند. نقد اهل توقف طالقان وقتی منصفانه و روشمند است که مخاطبان نقد، در فرصتی برابر در این فرآیند حضور داشته و امکان شنیدن نقدها و پاسخ گویی برای آنان فراهم باشد. امام جمعه محترم در فرازی دیگر از مصاحبهاش که این هم نوعی تحریک عوام الناس و افراطی های محلی علیه این جماعت بی دفاع می تواند باشد، می گوید: «از طرف دیگر بسیاری از شخصیتهای معروف سیاسی و فرهنگی کشور برای بازدید این روستا آمدهاند که این خود اعتبار آن را بالا برده و اگر مشکل اداری برایشان پیش آید می توانند از حمایت بزرگان ذینفوذ برخوردار شوند. به عنوان مثال در حال حاضر که بی رحمانه بومیهای طالقان از کنار رودخانه ها رانده و خانه هایشان خراب می شود، هیچ قدرتی نمی تواند آسیبی به اراضی و املاک این طایفه برساند...»
این طایفه بی دفاع از طریق شرعی و قانونی و پرداخت پول بیشتر، مالک زمین های روستای خود شده اند. زباله تولید نمی کنند. آب رودخانه طالقان را آلوده نمی کنند. جرم مرتکب نمی شوند. تبلیغ ندارند. ویلانشینی و خوش نشینی و میهمانی های فسادانگیز آخر هفته ندارند. نزاع نمی کنند. با کشاورزی و پرورش اسب، در تولید و کارآفرینی نقش مهمی دارند. سیل بستر رودخانه طالقان را کنترل کرده اند. راستگو هستند. پرخاش و بداخلاقی برخی از اهالی بومی را تحمل می کنند. صرف نظر از عقاید اهل توقف، این جمع محدود چه ضرری دارند برای اقلیم و فرهنگ طالقان؟ بحث در اصل حق حیات و آزادی انتخاب محل زندگی است. از جایگاه فقاهت و عدالت امامت جمعه انتظار میرفت که نقدهای دقیق تر، حساب شده تر و منصفانه تری را متوجه میهمانان تجددگریز طالقان کند. البته بنده این مصاحبه عجیب را نقد روشمند نمی دانم بلکه به احتمال فراوان آن را مقدمه مهاجرت اجباری (بخوانید اخراج) اهل توقف از طالقان می دانم. رویدادی که در سپهر فرهنگ و تاریخ طالقان به هیچ وجه قابل دفاع نخواهد بود...
حسین عسکری
نویسنده کتاب روستای ایستا
سوم شهریور 1399
متن کامل مصاحبه امام جمعه طالقان
_______________________________
دعوت خاضعانه از امام جمعه محترم طالقان
شهریور، ماه آیت الله طالقانی رحمت الله علیه است. ویدئوی اول بخشی از سخنان این معلم رواداری و مدارا در آخرین خطبه نماز جمعه اش در 16 شهریور 1358 است. میزبان این نماز جمعه به یاد ماندنی، شهدای 17 شهریور 1357 در بهشت زهرای تهران بودند. همان جایی که چند روز بعد در 19 شهریور 1358 آرامگاه پیکر پاک امام جمعه مردمی و مبارز شد. علاقه مندم به مناسبت موضع گیری نابردبارانه اخیر امام جمعه محترم شهرستان طالقان درباره اهالی روستای بی دفاع ایستا، خاضعانه از آقای سید فضل الله حسینی دعوت کنم که باهم پای منبر نخستین امام جمعه تهران پس از پیروزی انقلاب بنشینیم. شاید سخنان هشدار دهنده ابوذر انقلاب، در این روزهای دشوار ما را به خود آورد. در ضمن اگر حوصله داشتید ویدئوی دوم را هم ببینید: خاطره آقای غلامعلی جعفری از مهربانی، جذب و حساسیت های آیت الله طالقانی (ره).
یا علی مدد
حسین عسکری - 4 شهریور 1399
ویدئوهای مورد اشاره در یادداشت فوق
_______________________________
بازتاب های یادداشت «این بار امام جمعه طالقان علیه اهل توقف طالقان»
دکتر حکمت اله ملاصالحی
(استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای بنیاد ایرانشناسی)
بذرهای مسموم و کهنه تفرقه را از انبان فقه و فقاهت سلفی مشربی و اخباری گری برنگریم و بر زمین ذهن و فکر و عقل و هوش مردمان نپاشیم که خوشه های شوم و مسموم برخواهد داد و آتش بر جان زندگی مردمان خواهد افروخت که گناهیست نابخشودنی و ستمی بزرگ بر فرهنگ و فضیلت مروت و مدارا و نیک زیستن و احترام به حقوق شهروندی شهروندان. رشته های اتصال و حلقه های پیوند فرهنگ و فضیلت کثرت در وحدت و وحدت در کثرت و رنگارنگی را از هم نگسلیم که حکم حکمت خداوند چنین است و اصل بر مودت است و مروت و مدارا و عطوفت. به ویژه با آنها که برای زندگی آسوده تر و به امید و در انتظار تحقق جامعه و جهانی دادگرانه تر و فرهنگ و زندگی دادورانه تر به آغوش ما پناه آورده اند و در آغوش ما پناه گرفته اند.
دانشگاه تهران 1399/6/4 هجری خورشیدی
_______________________________
دکتر مهراب رجبی
(البرزپژوه و رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه استان البرز)
دوست عزیز دانشورم، جناب آقای دکتر عسکری. سلام. اظهارات حجت الاسلام جناب آقای حسینی امام جمعه محترم طالقان، در ارتباط با اهالی محترم روستای ایستا، و به دنبال آن نقد دلسوزانه و مطالب خوب شما را، ملاحظه کرده و بهره بردم. در این ارتباط، بنده نیز به اختصار نکاتی را تقدیم می دارم؛ در مطالب مطرح شده از سوی جناب امام جمعه، تعریف و حتی تمجید از اهل توقف، بیش از تکذیب - و احتمالا تهدید - بود. مساله کشت و کار در حاشیه رودخانه (طالقان رود - شاهرود) و مقایسه تقریباً غیر علمی و به دور از منطق با ساخت و سازهای (احتمالاً عمدتاً غیر مجاز) در سایر نقاط طالقان و در نتیجه القاء و تشویق غیر ملموس، مبنی بر لزوم اعمال حرکت مشابه نسبت به ایستائیان، نکته مهم سوال برانگیز در اظهارات جناب آقای حسینی می باشد...!؟ مساله دیدار گاه و بیگاه مسولان و مقامات، از محیط پاک، آرام و الهام بخش روستا - که یکبار نیز نصیب این حقیر به دور و گریزان از مقام گردید! - اتفاقاً یک وجه مثبت و تاییدیست بر حیات ساده و سلوک عارفانه این ارجمندان؛
آنچه زر می شود از پرتو آن قلب سیاه
کیمیاییست که در صحبت درویشان است
هشدار از روی سوز و گداز شما مبنی بر سوء استفاده احتمالی از بیانات جناب آیت الله و خطر برداشت و تلقی غیر واقعی از سخنان ایشان و فتوی انگاشتن نقطه نظرات مشارالیه، البته قابل درک و بایسته ذکر و شایسته تقدیر می باشد. تصور می کنم با نگارش اینگونه مطالب و مهم تر از آن با فرهنگ ممتاز و فرهیختگی قابل تامل طالقانیان فرهنگمدار و سوابق درخشانی که اهل طالقان در تسامح و تامل و تقریب دارند، ایمان دارم که هیچ خطری این نازنینان را تهدید نکرده و ایستاییان، سرافراز و مانا و بدون نیاز به تقلید از مرجع زنده، به حیات طیبه خود ادامه خواهند داد.
دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال
بی تکلف بشنو، دولت درویشان است
انهم کانوا قبل ذلک محسنین
1399/6/4
_______________________________
دکتر احسان الله شکراللهی
(البرزپژوه، خوشنویس و رییس مرکز تحقیقات زبان فارسی در دهلی نو)
درود بر شما جناب آقای دکتر عسکری عزیز! حق همان است که شما فرمودید. زمینهی رشد و حضور همهی شاخههای اندیشگی، و زمینهی بروز و تنوع ایدهها، و امکان دگراندیشی یکی از نشانههای جامعهی رو به رشد، باز و متمایل به تعالی است. مفهوم آزادی نیز جز این نیست؛ و اگر امروز حضرت آیتالله سید محمود طالقانی حضور داشت قطعاً اجازه چنین سوگیریهای تندروانه را نسبت به این فرقهی بیدفاع و بیآزار نمیداد. من هم شبیه شما روش اهل توقف در اندیشهی اجتماعی و ایدهی زیستی و منش ایستای آنان در جامعهای بالنده را نمیپسندیم، اما آزار و اذیتِ ایشان را هم برنمیتابیم. به ویژه که آنان هیچ تلاشی برای حضور در دیگر مجامع و تبلیغ روش و منش خود نمیکنند، و هیچ رسانهای را برای نشر ایدهآل خود در استخدام ندارند، و حتی از حضور دیگران در محله خویش آزرده خاطرند، و اگر تبلیغی در مورد آنان صورت میگیرد، کار دیگر نحلههاست و خود آنان هیچ نقشی در آن ندارند. این کجای دین مبین است که به واسطه سلیقه خاص خود بخواهیم دیگر سلیقهها را لگدمال کنیم؟ و با چوب تکفیرگونه ایشان را بیازاریم!؟ هزاران درود بر جان آزادهی شما که صدای حق در حنجرهی رسانههای البرز هستید، و با روش و منشی آشتیجویانه و مسالمتآمیز و میانهرو سعی در پیوند ارکان مختلف فرهنگی این استان دیرپا و بالنده دارید. عزمتان استوار و راهتان پررهرو باد.
سوم شهریور 1399
_______________________________
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است!
جعفر میناوند
(نویسنده و شاعر)
انتخاب گوشه ی عزلت برای مردمان دلزده و به ستوه آمده از تجدد و زندگی ماشینی - همانند «ایستا»ئیان و همفکرانشان - اگرچه به زعم غالب مردم بهترین گزینه برای ادامه ی حیات و بقاء نیست اما در میان همه ی گزینه های پیش روی انسان معاصر بدترین آنها هم نمی تواند باشد. انسانِ معاصرِ سعادت جو در پاسخ به این سوال که راه گریز از حیرانی و سر در گمی فعلی او کدام است و استیلای مکروه دیجیتالیسم و همچنین یورش ضدفرهنگ های ابتذال آفرین کی پایان خواهد یافت؛ اگر به نقطه ای امیدبخش نرسد و به پاسخی روشن دست نیابد؛ گاه عجالتاً و به ناچار به حبس اختیاری خود تن می دهد، بدان امید که مفتاح الفرجی در اندرونی خود بیابد. در همین راستا از کنار ناهماهنگی و بی قرینگی های محیطی به آرامی می گذرد و انزوا بر می گزیند تا شاید به مدد کشف و شهود یا اطاعت محض از مرجع هدایت خود طریق فلاح و رستگاری را از خسران و گمراهی تمیز دهد. آری، جامعه ی انسانی در عصر حاضر به نگرانی ها و آلامی مبتلاست که در میان همه ی نسخه های مورد ادعای شفابخشی، بسیاری - همچون «ایستا»ئیان و همفکرانشان - خلوت گزیدگی (تماشاگه راز و نه تماشای نیاز) را چاره ساز مصایب خود دانسته اند. این بینش و سلوک مادام که به واسطه ی عدم تبلیغ و اکراه و ابرام، دیگر آراء و عقاید را به چالش نمی کشد و تا زمانی که موضع فکری و عملی اش اقدامی متقابل در برابر حاکمیت و افراد دیگر نیست شایسته ی احترام خواهدبود.
6 شهریور 1399
_______________________________
داوود اسدی
(فعال فرهنگی و روزنامه نگار)
اولاً باید عرض کنم که مقام معظم رهبری به عنوان فقیه عادل جامع الشرایط و ولی فقها، در جامعه اسلامی مخالفتی با موضوع تکثر ندارند که اگر داشتند نباید حوزه علمیه خراسان و فرهنگستان علوم اسلامی قم یا جریان های نزدیک به دیدگاه فکری مکتب تفکیک در روستای اهل توقف در طالقان در کشور ما فعال و دارای گفتمان باشند؛ نکته دوم اینکه برای دریافت اطلاعات بیشتر و افزایش سطح آگاهیهای عمومی مردم به نظر میرسد گفتمان تکمیلی امام جمعه فاضل و محترم طالقان با یکی از پژوهشگران این حوزه که میتوان از جناب آقای دکتر حسین عسکری که درباره این روستا کتابی نیز به رشته تحریر در آورده اند دعوت کرد تا در فضای مجازی گفتمان تکمیلی در این خصوص شکل بگیرد تا انشاالله میزان شناخت و نقد منصفانه موسوی درباره عالی این روستا به معنی واقعی کلمه اتفاق بیفتد و نگرانی آقای دکتر عسکری عزیز درباره برداشتهای سطحی و عوامانه عده ای عوام الناس از فرمایشات فقهی و قابل نقد و گفتگو امام جمعه محترم و فاضل طالقان اتفاق نیفتد.
_______________________________
علی منصور زارع
(فعال فرهنگی و رسانه ای)
به آقای امام جمعه بفرمایید اجازه بدهید مردم زندگی خودشان را بکنند. این جماعت بی آزار مومن تولید کننده، سالیان زیادی است در گوشه ای که مالکیت آن منطقه را دارند بدون آزار و اذیت زندگی می کنند. لطفاً شما آنها را آزار ندهید مردم را کلافه کردید با این کار هایتان...
_______________________________
دکتر مهدی اصل زعیم
(پژوهشگر و دکتری جامعه شناسی از هند)
برادر ارجمندم جناب آقای دکتر عسکری! باسلام و تحیت. گفتگوهایی را در این روزها در صفحه اینستاگرام جنابعالی شاهد بودم که هم جای تعجب داشت و هم خرسندی. خرسندی از آن رو که جامعه ایرانی به گفتگو نیازمند است و گفتگو الزاماتی دارد که از جمله آنها؛ دانش، رواداری، ادب و روش است و اما تعجب از اینکه امام جمعه یک شهرستان موضعی در مورد عده ای قلیل گرفته و بی درنگ این قوم تجددگریز موضوعی شده تا بعضی از تکثر بگویند و الزامات آن و فراموش کنند که سیاست های رسمی سپهر مدیریتی در این سرزمین حداقل یک قرن است که سعی دارد تا همه به یک گونه بیاندیشیم، به یک گونه بپوشیم و با یک ادبیات سخن بگوییم. ایشان هم از سیاست رسمی عدول ننموده و بر همین سیاق گفته است. فراموش نباید کرد که تکثرگرایی بر نسبت ما با حقیقت استوار است. اگر ما خویش را عین حقیقت بدانیم و یا آنچه ما فراچنگ آورده ایم را حقیقت تمام بدانیم، آنگاه تکثر برایمان از معنا تهی می گردد و اما اگر آنچه نزد ماست را عین حقیقت و تمام حقیقت نشماریم می توانیم با تکثر در فهم و دانش و رفتار از سر دوستی وارد شویم که محصولی مبارک بنام "گفتگو" خواهد داشت. آنهم در سایه خرد و دانش و شرافت و انصاف پله پله پرده های ضخیم جهل را به کناری زده و ما را گام به گام به شاهد دلبرای حقیقت نزدیکتر خواهد کرد. اگر ما به پلورالیسم پایبندی داشته باشیم باید فارغ از نسبت مان با ایده ای و یا سبکی برای زندگی، از حقوق قانونی و عرفی اربابش به دفاع برخیزیم و ساختارهای هژمون را که می خواهد همه را به یک راه براند و همه را به یک شکل درآورد به نقدهای عالمانه بکشیم و سکوت پیشه نکنیم. امروز سبک زندگی جوانان، حضور مشارکت جویانه زنان با سبک و سیاق مطلوب ایشان، اقلیت های دینی و مذهبی، گروه های قومی و... از حوزه هایی است که جا دارد تا باورمندان به پلورالیسم، لب بگشایند و در خصوص گروه های عظیمی که از طرد شدگان نظام رسمی مدیریتی جامعه محسوب می شوند، دفاع کنند. امید است در سایه گفتگوهای مومنانه، پرهیز از خودبسندگی ها و پایبندی به آداب و روش گفتگوهای عالمانه بتوان مشکلات را بهتر شناخت تا در جهت رفع آن هم با همت ملی قدم برداشت.پاینده و سربلند باشید.
پنجم شهریور 1399
نگاه انتقادی به مصاحبه امام جمعه طالقان درباره روستای ایستا - 2
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
فُرروچو گُززینی، فعال فرهنگی و صنعتی ایتالیایی مقیم ایران درگذشت
3 شهریور 1399، 13:48 / کد خبر 5007125
فُرروچو گُززینی، فعال فرهنگی و صنعتی ایتالیایی که از مهندسان شرکت نساجی مقدم بود و سالیان عمرش را در نظرآباد استان البرز گذراند، روز شنبه اول شهریور 1399 در همین شهرستان درگذشت. به گزارش خبرنگار مهر، حسین عسکری، تاریخنگار و پژوهشگر و فعال فرهنگی با اعلام این خبر گفت: متأسفانه فُرروچو گُززینی، روز شنبه اول شهریور 1399 در شهر نظرآباد درگذشت. او از مهندسان ایتالیایی کارخانجات نساجی مقدّم در نظرآباد بود.وی افزود: گُززینی متولّد سال 1316 خورشیدی شهر تاریخی فلورانس ایتالیا و دانش آموخته کارشناسی حسابداری بود که در سال 1338 به همراه پدر و مادرش به شهر نظرآباد در استان البرز آمد. سال 1340 به استخدام کارخانجات نساجی مقدم درآمد و در سال 1376 بازنشسته شد. زنده یاد گُززینی مجوز نشر خاطرات و تصاویرش را به بنده واگذار کرده بود و امیدوارم به زودی این کتاب را آماده انتشار کنم.
عسکری ادامه داد: پس از مرگ پدرش مهندس آلدو گززینی، نخستین سرپرست تولید کارخانجات نساجی مقدم، یک دوره جایگزین او شد. مهندس گززینی سالهای طولانی با همسرش سرکار خانم سوسن ربانی در شهر نظرآباد زندگی کرد. او در اوایل جوانی و برای ازدواج با همسرش به دین مبین اسلام گروید. او با توجه به سالهای طولانی حضورش در ایران با فرهنگ ایرانی اسلامی آشنایی کامل پیدا کرده بود و زبان فارسی را بسیار عالی صحبت میکرد. سکونت طولانیاش در نظرآباد از او یک ایرانی تمام عیار ساخته بود. همچنین بسیار مهربان بود و راستگو. این تاریخنگار و پژوهشگر گفت: او دغدغههای جدی فرهنگی هم داشت و دلسوزانه در تألیف دو کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» و «بیداری دشت کهن» کمکم کرد و آرشیو خوبی از تصاویر قدیمی نظرآباد و مهندسان ایتالیایی را در اختیارم گذاشت. عسکری در پایان اشاره کرد: ایتالیاییها حضور جدی در توسعه نظرآباد داشتند، به همین دلیل عبدالله مقدم بنیانگذار شرکت نساجی مقدم در سال 1340 ش به جهت تقدیر از مهندسان ایتالیایی، یکی از خیابانهای نظرآباد را به نام ایتالیا نامگذاری کرد.
بنده و مرحوم فروچو گززینی، بهار 1397
عبدالله مقدم بنیانگذار شرکت نساجی مقدم در سال 1340ش به جهت تقدیر از مهندسان ایتالیایی، یکی از خیابانهای نظرآباد را به نام ایتالیا نامگذاری کرد
مهندس علی نقی خاموشی (نفر سوم از سمت چپ) از چهره های انقلابی متمایل به جمعیت موتلفه اسلامی است که در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدیرعامل کارخانجات نساجی مقدم بود. فرروچو گززینی (نفر اول از سمت چپ) همیشه از دوره مدیریت خاموشی به نیکی یاد می کرد.
یادداشت مرحوم فرروچو گززینی به زبان ایتالیایی برای بنده، سال 1391ش
درگذشت البرزپژوه و افسانهپژوه پیشکسوت
شنبه 1 شهریور 1399 - 10:54 / دستهبندی: البرز /کد خبر: 99060100288 / خبرنگار: 50022
ایسنا / البرز: استاد منوچهر سلیمی البرزپژوه و افسانه پژوه و نویسنده پیشکسوت ادبیات کودکان و نوجوانان، روز پنج شنبه 30 مرداد 1399 در سن 92 سالگی در شهر تهران درگذشت. دکتر حسین عسکری نویسنده البرزی در گفت و گو با ایسنا، گفت: استاد سلیمی در سال 1307 در روستای فشند از توابع شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز زاده شد و در نوجوانی به همراه خانوادهاش به تهران نقل مکان کرد. پس از دریافت دیپلم ادبی، در رشته نقشه کشی و طراحی ساختمان، ادامه تحصیل داد. وی بازنشسته وزارت بهداری است. از سال 1348نویسندگی را آغاز کرد. او به جهت فعالیت در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان، بارها مورد تقدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قرار است.
عسکری افزود: استاد سلیمی نگارش دوازده عنوان کتاب را در کارنامه فرهنگی و پژوهشی خود دارد: قصه های عامیانه مردم ایران، افسانههای ایرانی (مطالعه تطبیقی افسانههای ایرانی با سایر کشورهای آسیایی، آفریقایی و اروپایی در سه جلد)، کتاب فشند (تک نگاری روستای فشند که در سال 1393 منتشر شده است)، دو غول، مورچه و شیر، آب حیات، سر بر افلاک میسایید، نام پرافتخار، لاشخوران، قصه شهر (اشعار عامیانه کودکانه)، افسانه ملک ابراهیم و اسب پری پیکر (از افسانههای ایرانی)؛ افسانههای طوطی سخن گو (بازنویسی کتاب چهل طوطی که اصل آن به زبان سانسکریت است).
گفت و گوی فوق در وب سایت خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
کتاب «فشند» اثر شادروان استاد منوچهر سلیمی که در 30 امرداد 1399 در سن 92 سالگی درگذشت. این کتاب مونوگرافی (تک نگاری) روستای فشند ساوجبلاغ به شمار می رود که در سال 1393 منتشر شده است.
گفت و گوی زنده مهرداد کوروش نیا و حسین عسکری به مناسبت شصت و دومین سالگرد تاسیس کارخانجات نساجی مقدم در شهر نظرآباد، جمعه 27 تیر 1399، ساعت 21
___________________
این بار شگرد «مردم علیه مردم» در تغییر کاربری نماد توسعه شهر نظرآباد!
چند روزی است پلاکاردی نامتعارف و ناموزون با استفاده ابزاری از تصاویر و سخنان رهبر معظم انقلاب و نماینده محترم شهرستان های ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان، بر ورودی محل سابق کارخانجات نساجی مقدم در شهر نظرآباد نصب شده است. همه می دانیم که در آنجا از تولید خبری نیست و ورود و خروج کامیون ها، حکایتگر تغییر کاربری آن به مسکونی - تجاری است. در سال های اخیر، تاکید مستمر فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان نظرآباد بر حفظ و تغییر کاربری متناسب این مکان هویتی به نفع شهر و شهروندان نظرآباد است. مکانی که با رنج و تلاش مداوم پدران، مادران، برادران و خواهران ما به این مرحله از شهرت و ثروت رسیده است. روی سخنم با جناب آقای دکتر علی حدادی است که مبادا تغییر دهندگان کاربری محل قدیم کارخانجات نساجی مقدم از تصویر، اراده و اعتبار وکیل مردم علیه منافع مردم استفاده کنند...
حسین عسکری - 3 تیر 1399
___________________
نگاهی سوگناک از آسمان به محل قدیمی کارخانجات نساجی مقدم
به نظر می رسد با نصب پوشش های پلاستیکی در اطراف محل قدیمی کارخانجات نساجی مقدم در شهر نظرآباد، دیگر شهروندان اطلاع ندارند که در آنجا چه خبر است. البته ورود و خروج کامیون هایی با بار نخاله ساختمانی، نشان دهنده وقوع خبرهایی در آن است. امروز دست به دامن گوگل ارت شدم تا شاید از چشم اهل فضا، ببینیم در نماد توسعه شهر نظرآباد چه می گذرد. این عکس هوایی تازه، نشان می دهد که نیمه جنوبی کارخانجات، به طور کامل تغییر کاربری یافته است. درختان قدیمی موجود در آن هم از ریشه کنده شده اند. در باقی مانده آن یعنی در ضلع شمالی هم شواهدی از تخریب و تغییر کاربری دیده می شود. دیگر خسته شدیم از این همه فریادهایی که زدیم و گوش هایی کر که آن را نشنیدند. امروز روز قلم است اما بار دیگر می نویسم که آیندگان، ما را بیش از این نفرین نکنند...
حسین عسکری - 14 تیر 1399
___________________
گفت و گوی حسین عسکری با برنامه «نگاه مردم» پخش شده از شبکه البرز درباره تغییر کاربری کارخانجات نساجی مقدم در شهر نظرآباد، دوشنبه 16 تیر 1399، ساعت 19
___________________
یادداشت آقای دکتر حکمت الله ملاصالحی (استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای بنیاد ایران شناسی)
درباره تغییر کاربری کارخانجات نساجی مقدم در شهر نظرآباد
خدمت حسین آقا عسکری عزیز!فرزند برومند میهن و چراغ فروزان البرزستان ریشه ها سلام عرض می کنم.نظرات روشنگرانه و هوشمندانه و نیکویتان را در مخالفت با تغییر کاربری نادرست و خطرخیز مجموعه کارخانه مقدم شهر نظرآباد با مجری شبکه خبر سیمای استان البرز دیدم و شنیدم و آموختم. مدیران خام و مسئولان خفته و بی خیر و خبر همیشه برای مُلک و ملت خطرخیز بوده اند و تطمیعشان با زر و سکه نیز همیشه سهل تر و کارنامه خیانتشان هماره قطورتر. با شعار صیانت از میراث مُلک و ملت و حفاظت از حقوق و حدود مردم و خدمت به میهن از دری درمی آیند و با بار سنگینی از خفت و خیانت از دری بدر می شوند. مجموعه کارخانه نساجی مقدم طومار حکایت و روایت زنده و شناسنامه و کارنامه درخشان نحوه مواجهه تاریخ و فرهنگ و جامعه معاصر ما را با تحولات عظیم علمی و صنعتی دنیای مدرن در برابر ما می گسترد. مواجهه ای اجتناب ناپذیر و انتخابی هوشمندانه و اصولی و تصمیمی بجا و بحق و پربار و برکت برای مُلک و ملت ما که فرزندان دانشمند و هوشمند و دلسوز میهن ما از جمله مرحوم مقدم بزرگ و فقید که از گزیدگان و برجستگان میهن بود در آن سال های استبداد شاهانه گرفتند و اتخاذ کردند. مجموعه کارخانه مقدم، تصویری زنده و ملموس از تاریخ روند تدریجی نه تنها صنعتی شدن یک شهر و شهرستان و استان که یک کشور را در برابر ما به تماشا می نهد و حکایت و روایت می کند. این مجموعه عظیم در نوع خود و در مقیاس زمان خود، میراث ملموس و تاریخ زنده و کارنامه درخشان شهر و شهرستان نظرآبادیان است. کمر همت بربندید و نگذارید جماعتی سودازده و فروخته زر و فریفته سکه و خفته و بی خبر و بی تاریخ در بازار مکاره سود و سودا تاریخ و فرهنگ و میراث شهرتان را به بهای اندک بفروشند.
حکمت اله ملاصالحی، دانشگاه تهران: 17/4/1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
___________________
دیگر مطالب وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی در این باره
درباره تغییر کاربری محل قدیمی کارخانجات نساجی مقدم
پیامدهای تغییر کاربری محل قدیمی کارخانجات نساجی مقدم نظرآباد
[...«اهل توقف» یا ساکنان «روستای ایستا» به تعبیر و توصیف مولف کتاب یا «ایستا گزینان ِایستا نشین» طالقان به تعبیر این قلم بر مذهب شیعه دوازده امامی اند و در انتظار ظهور امام دوازدهم و به تقلید از مرجع تقلید فقیدشان چشم از همه مظاهر و مصادیق و دستآوردهای تجدد و تمدن به مفهوم متجدد آن فروبسته اند و خود را مهیای ظهور امام غائبِ قائمِ منتقم می بینند و می کنند تا در کنار او چونان مجاهدانی صدیق علیه دشمنانش که همه از ظالمان و فاسقان و کافران و تبهکاران و اهل نفاق و دروغ و فریب و فساد هستند در آوردگاهی سخت و سنگین و سهمگین و پرخون بجنگند و در پیروزی بر دشمنان یاری اش دهند . موعودهای رهایی بخشِ دین رزتشت به روایت موبدان نیز چنینند. سر هزاره ها که ظهور می کنند با نیروی های اهریمنی و مظاهر و مصادیق ستم و فریب و دروغ خواهند چنگید. اتفاقاً در زمان ساسانیان تقویم و نحوه گاهشماری زرتشتیان روزگار ساسانی وقتی به پایان هزاره پیشین و افتتاح هزاره پسین نزدیک می شد و موبدان و شاهان ساسانی احساس می کردند مقارن شده است با ظهور موعود منجی که نام هایشان اوشیدر و اوشیدرما و سوشیانت در سنّت دینی زرتشیان آمده است چنان هراسان می شدند که تقویمشان را دستکاری می کردند تا خاطرشان از ظهور موعود منجی آسوده آسوده تر شود. اتفاقاً ظهور مانی چونان منجی و رفتار موبدان و شاهان زرتشتی آئین، با او بسیار آموزنده است. یهودیان منتظر موعود منجی شان مشیحا یعنی مسیح و متبرک و سپندینه در کنیسه هایشان دعای حرج و فرج می خواندند که از پرده غیبت به در آید و خون بریزد و انتقام قوم برگزیده را از دشمنانش بستاند وقتی عیسی بن مریم (ع) در میانشان به ظهور آمد و از میانشان برآمد تصوراتی چنان موهوم و اسطوره ای و جعلی و قومی و تصویری چنان متصلب و منجمد و خشن از موعود در ذهن داشتند که چونان دیوارهای سیکلوپی بلند و ستبری که طی روزگاری طولانی به مرور زمان برافراشته شده بود مانع عظیم بر سر راه منتظران بود در دیدن و شنیدن و بوییدن و پذیرا و نیوشا شدن نَفَس و دم مسیحایی او. و این چنین جماعتی از منتظران با او از در ستیز درآمدند و جماعتی پشت به او کردند و روی از گرداندند و جماعتی دانستند که سخنش حق است و مژده اش خوش و رهایی بخش اما چنان بنده زر و سکه دنیا بودند و بنده قدرت کتمانش کردند و سرانجام به صلیبش آویختند و تن وحی را به صلیب کشیدند و گمان بردند عیسای کلمه الله را به صلیب کشیده و به قتل رسانده اند...]
متن کامل یادداشت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
گفت و گوی زنده درباره کتاب روستای ایستا در صفحه اینستاگرام «گروه گردشگری ایران بیا»، پنج شنبه 29 خرداد 1399، ساعت 18. پخش همزمان این گفت و گو از صفحه گروه گردشگری ایران بیا با نام کاربری iranbiafa و صفحه حسین عسکری با نام کاربری hosein_askari53
______________________
استناد به روستای ایستای طالقان برای تبیین آرای جریان روشنفکری دینی
زیست اهل توقف طالقان در «فرهنگِ عربی»!
سید هادی طباطبایی پژوهشگر جریان های فکری و فرهنگی ایران معاصر، در روز جمعه 16 خرداد 1399 مقاله ای را با عنوان «مفاهیم آرش نراقی به چه کار ما می آید؟» در وب سایت دین آنلاین منتشر کرد. او در این مقاله به نسبت بلند، آرای دکتر آرش نراقی از چهره های شناخته شده نسل دوم جریان روشنفکری دینی را مورد بررسی قرار داده است. طباطبایی بر این نظر است که دکتر نراقی میان «فرهنگِ عربی» و «فرهنگِ قرآنی» تمایز می گذارد و فرهنگ عرب را بخشی ضروری در انتقال پیام قرآنی نمی داند. بر همین مبنا از آن گذر می کند و به دنبال فهم حقیقی از کلام وحی است.
طباطبایی در ادامه می نویسد: «این تفکیک البته در جهان اسلام، کمتر مورد توجه بوده و برخی رهزنیها را به وجود آورده است. به عنوان نمونه، میرزا صادق مجتهد تبریزی فقیه مشهور دوره مشروطه، از جمله روحانیونی بود که زیستن براساس آموزههای دینی را توصیه میکرد. برداشت وی از دین، اینچنین بود که هر چه در زمانهی نزول وحی در سرزمین عربستان مورد توجه بوده، مقبول است و هر آنچه غیر از آن است را میباید به کناری نهاد. میرزا صادق، پیروانی داشت که برخی از آنها تا زمانهی معاصر نیز به تعالیم وی ملتزم ماندهاند. ساکنان روستای ایستا در طالقان، خود را از پیروان میرزا صادق میدانند. آنها مشی مطابق با جهانِ اول متن را برای خود برگزیدهاند. آنها را «اهل توقف» نیز مینامند. آنها مظاهرِ تکنولوژی و تمدنِ جدید را بدعت می دانند و از آن دوری می کنند. به طور مثال تزریق خون را به کسی که برای ادامه زندگیاش به آن نیازمند است به سبب بدعت روا نمیدانند و سلامتی و عمر حاصل از این شیوه را نیز بی برکت توصیف میکنند. به زیارت امامان شیعه نمیروند چرا که استفاده از وسایل نقلیه امروزی را جایز نمیدانند. آنها از امکانات رفاهی جدید مانند آب لوله کشی، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، رادیو و تلویزیون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و… استفاده نمیکنند. کودکان آن روستا برای علم آموزی به مدارس طالقان نمیروند، بلکه به سبک سنّتی و مکتب خانهای با فراگیری دروسی مانند واجبات و محرماتِ فقهی، خوشنویسی و اصول عقاید، با سواد میشوند. ساعت مچی یا دیواری هم در محلِ زندگی این روستا وجود ندارد.»
سید هادی طباطبایی پس از بیان مطالب پیش گفته درباره اهالی روستای ایستا، جهت شناخت بیشتر، خوانندگان مقاله اش را به کتاب «روستای ایستا، پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان» نوشته بنده ارجاع می دهد. چند سالی است که در شناخت و تحلیل جریان های فکری و فرهنگی ایران معاصر، تجددگریزان سنّتی ساکن در طالقان هم مورد توجه پژوهشگران این عرصه قرار گرفته اند. البته که این تحلیل جالب و قابل تأمل، آخرین آنها نخواهد بود...
حسین عسکری - 16خرداد 1399
مفاهیم آرش نراقی به چه کار ما می آید؟
______________________
روستای ایستای طالقان این بار از نگاه یک سلبرتی
در روز 27 اردیبهشت 1399 خانم تهمینه میلانی کارگردان سینما، فیلمی کوتاه از روستای ایستای طالقان را در صفحه پر مخاطب خود در اینستاگرام منتشر کرد. تا کنون حدود دو هزار نفر ذیل این فیلم، ابراز نظر کرده اند. این گزارش که به وسیله خبرنگار روزنامه همشهری تهیه شده، پیش از این مورد نقد فعالان فرهنگی و رسانه ای قرار گرفت. نقض حریم خصوصی و زیر پا گذاشتن اخلاق رسانه ای، از مهم ترین ایرادهای این گزارش است. نظرها هم در سه بخش سخنان ناروا (تهمت)، سخنان ناآگاهانه و سخنان صادق قابل تقسیم است؛ البته غلبه با سخنان ناراست است. گمان می کنم این بحث یعنی «جریان تجددگریزی سنتی» همچنان موضوعی جذاب در فضای رسانه ای کشور باشد؛ اما پرداخت به آن هم باید روشمند و عالمانه باشد نه صرفاً ژورنالیستی. در این باره علاقه مندان را همچنان ارجاع می دهم به کتاب روستای ایستا یا وبلاگ روستای ایستای طالقان.
حسین عسکری - 28 اردیبهشت 1399
______________________
روستای ایستا یا پویا: یادداشتی از داود اسدی