روستاها عقبه تاریخی و فرهنگی ما هستند
حسین عسکری: روز پنج شنبه 14 امرداد 1395 در کنار دکتر حکمت الله ملاصالحی (استاد گرامی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران) از اردوی جهادی دانشجویان بسیجی استان البرز در دو روستای محروم شهرستان اشتهارد دیدار کردیم. استاد ملاصالحی در گفت و گو با خبرنگار شبکه خبر دانشجویان البرز (اسنا) گفت: «امیدوارم که برنامه های جهادی در جای جای ایران وجود داشته باشد و دولت هم با یک عزم راسخ و هدف مشخص، بودجه و طرح و برنامه ای در قالب طرحی دراز مدت برای آبادانی کشور داشته باشد. کار خبر و نیک هر جای این عالم انجام بشود نیک و پسندیده است. این اردوهای جهادی که توسط فرزندان ایران عزیز برای خدمت رسانی و محرومیت زدایی برگزار شده است، حرکت بسیار نیک و امیدوار کننده ای می باشد. این اردوهای جهادی که با همت دانشجویان استان البرز در این روستا برقرار شده است، جهاد مقدسی که فرزندان برومند ایران آغاز کرده اند و بنده بسیار خوشحال هستم که در بین جهادگران دانشجو حضور دارم و حتماً دوباره در بین شما دانشجویان جهادی حضور خواهم یافت.» استاد ملاصالحی در پایان خاطر نشان کرد: «سال های گذشته طرحی را برای محرومیت زدایی و آبادانی ارایه داده و حال دوباره ارایه خواهم داد و این پیشنهاد می تواند نقش بسزایی در بهسازی روستاها داشته باشد، درصدی از بودجه شهر و استان ها برای روستاهای حومه آن شهر و روستاهای استان هزینه بشود و برای رفاه و آسایش مردم برنامه ریزی ویژه ای شود و هر روستا با شرایط اقلیمی و جغرافیای خود نوسازی بشود، نباید فراموش کنیم که روستاها عقبه تاریخی و فرهنگی ما هستند.»
راه درازی در پیش است
نخستین نمایشگاه مطبوعات، تبلیغات، چاپ و بسته بندی استان البرز از12 تا 15 امرداد 1395 در محل نمایشگاه های اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز برگزار شد. این نمایشگاه با هدف معرفی ظرفیت ها و ارتباط مراکز با دیگر مخاطبان و علاقمندان این عرصه در راستای ارتباط و ارایه طرحی نو در جهت پیشرفت این صنعت در استان البرز برپا شد. در استان البرز حدود 250 کانون تبلیغاتی، 100 چاپخانه و ده ها نشریه و خبرگزاری و پایگاه خبری سراسری و محلی فعال هستند. به هنگام دیدار از این نمایشگاه در گفت و گو با شبکه خبر دانشجویان البرز (اسنا) گفتم: «مطبوعات و رسانه های دیداری و شنیداری به مثابه چشمان بیدار جامعه اسلامی هستند که با امر به معروف و نهی از منکر، مطالبه گری، نقد و آسیب شناسی هوشمندانه و دلسوزانه، جلوی کجروی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را می گیرند. البته رسانه های استان البرز تا رسیدن به وضعیت مطلوب به لحاظ کمی و کیفی راه درازی در پیش دارند و حمایت سازمان های مرتبط در این راستا، می تواند اثربخش باشد.»
به یاد دارم وقتی به خاطر درس و بحث، پایتخت نشین بودم - در سال های 74 و 75- در کنار دوست شاعرم علیرضا علیزاده به جلسات شعر حوزه هنری در تقاطع خیابان های سمیّه و حافظ می رفتم. استاد عباس براتی پور آن جلسات ادبی را اداره می کرد. همه جور شعر و شاعری هم در آنجا پیدا می شد. البته بنده فقط شنونده بودم و توفیق سُرایش شعر را نداشته و ندارم. دوست شاعرم مطلبی در نقد آن جلسات نوشت و در ماهنامه صبح به مدیریت مهدی نصیری به چاپ رساند. استاد براتی پور با حوصله به آن نوشته انتقادی، پاسخ داد. هنوز آن دو نوشته را دارم. بیست سال پس از آن سال های خوش، روز هشتم فروردین 1394 با آقای اسماعیل آل احمد به دیدار شاعر ارجمند استاد محمّدحسن حجّتی (پریشان) رفتم. ایشان سالیانی است مقیم شهر نظرآباد از توابع استان البرز است. وقتی صحبت از «نام آوران ساوجبلاغ» به میان آمد، استاد پریشان گفت که «آقای عباس براتی پور اهل منطقه ساوجبلاغ است». همین سخن کوتاه، بهانه ای شد تا نسبت استاد براتی پور و منطقه ساوجبلاغ را مورد کنکاش قرار دهم. امیدوارم که امکان برگزاری نکوداشت این شاعر گرامی در خاستگاهش یعنی شهرستان ساوجبلاغ با شکوه تمام برگزار شود. ادامه مطلب...
باید نمایشنامه نویسان از کارگردانان جوان حمایت کنند
مهرداد کورش نیا نویسنده و کارگردان ساوجبلاغی که نمایشنامه «قرار» او در سال گذشته با اقبال ویژه ای روبرو شد و به تازگی نیز موفق به دریافت مقام نخست جشنواره تئاتر مقاومت فتح خرمشهر شده است و برگزیده مقام نخست جشنواره تئاتر فجر شد، این نمایشنامه و نمایشنامه مونس که سال گذشته روی صحنه برد را در حمایت از گروه های جوان روی سایت شخصی اش منتشر کرد. مهرداد کورش نیا در گفت وگو با خبرنگار ایران تئاتر گفت: متاسفانه کارگردان های جوان با مشکل کمبود متن روز برای اجرا روبرو هستند از این رو سال هاست به عنوان یک نمایشنامه نویس این مسولیت را احساس می کنم که نمایشنامه هایی که می نویسم را برای غنای تئاتر کشور برای روی سایت شخصی ام منتشر کنم تا بتوانند به راحتی از این نمایشنامه ها استفاده کنند. او افزود: متاسفانه در شهرستان ها با مشکل کمبود متن برای اجرا روبرو هستند و دسترسی کمتری به متن برای اجرا نسبت به گروه های جدید برای اجرا روبرو هستند. به نظر من باید نمایشنامه نویسان دیگر نیز این ضرورت را احساس کنند و متن های نمایشنامه را پیش از انتشار در قالب کتاب بر روی سایت خود منتشر کنند.
کورش نیا با اشاره به دو نمایشنامه «قرار» و «مونس» گفت:این دو نمایشنامه در حوزه ادبیات دفاع مقدس قرار می گیرند و مضمون ان ها درباره انتظار بازماندگان جنگ است. کورش نیا که تاکنون موضوع بخش عمده نمایشنامه هایش را جنگ و تاثیرات جنگ بر شهرها معطوف کرده درباره چرایی پرداخت اش به جنگ گفت: من متولد سال 1353 هستم و تمام کودکی و بخشی از نوجوانی من در دوران جنگ هشت ساله گذشته است جنگی که به هیچ وجه نمی توان منکر تاثیرات ان بر من و هم نسلانم شد.
او افزود: در آن دوران سلطه جنگ بر زندگی افراد به گونه ای بود که یا هر روز یکی از نزدیکان مان اسیر می شد یا شهید یا می خواست به جبهه برود. کورش نیا ادامه داد من زمانی که شروع به نوشتن به مرور متوجه شدم که از دست اتفاقاتی که در دوران جنگ افتاده نمی توانم ذهنم را رها کنم و برای همین بخش عمده ای از نمایشنامه های مرا این موضوع به خود اختصاص داده است. البته رویکرد من در نمایشنامه هایم تقدس جنگ نیست و جنگ از دیدگاه من چیزی جز ویرانی. فراغ و دوری با خود همراه نمی آورد با این که قریب به 30 سال از جنگ گذشته است اما هنوز اثرات جنگ بر زندگی ما به جا مانده و هنوز خانواده هایی هستند که با گذشت سه دهه منتظر پیکر فرزندان یا پدران خود هستند. او درباره ضرورت پرداختن به موضوع جنگ برای نسل های اینده گفت: ما که جنگ را درک کرده ایم باید با پرداختن به جنگ و رشادت های دلیر مردان و زنان ایرانی این میراث را برای نسل های اتی به جا بگذاریم که برای. پاسداری از مرزها کشورمان و استقلالمان چه جوان هایی جان خود را در کف گذاشتند.
کورش نیا در بخش دیگر صحبت هایش با انتقاد از سفارشی نویسی در حوزه دفاع مقدس گفت سفارشی نویسی موجب می شود که اثر ماندگاری خلق نشود و مردم نتوانند با این اثار ارتباط برقرار کنند. او در ادامه با اشاره به انتشار کتاب های خاطرات بازماندگان جنگ گفت: انتشار این کتاب ها کمک می کند تا بتوانیم زوایای گمشده جنگ را کشف کنی و در سال های گذشته با انتشار کتاب هایی که در این حوزه منتشر شده اند تا حدودی این خلاء برطرف شده است. کورش نیا درخصوص انتشار نمایشنامه هایش در قالب کتاب مستقل گفت: در حال حاضر مشغول تدوین نمایشنامه هایم برای انتشار در قالب یک مجموعه هستم و این مجموعه دربرگیرنده 10 نمایشنامه است که موضوع شش نمایشنامه این مجموعه جنگ و تاثیرات آن بر زندگی مردم است و موضوع چهار نمایشنامه دیگر درباره مسائل اجتماعی است. بخش عمده نمایشنامه های این مجموعه توسط خودم و کارگردان های دیگر روی صحنه رفته است و تعدادی از این نمایشنامه ها به صورت پی دی اف بر روی سایت ام منتشر شده اند. علاقمندان برای خواندن و استفاده از نمایشنامه های کورش نیا می توانند به سایت http://mehrdadkuroshnia.ir/ مراجعه کنند.
سیّدمصطفی میرخانی (1238 - 1310ش) فرزند سیّدعباس کبیر، نویسنده، شاعر و نماینده نخستین دوره مجلس شورای ملّی (مشروطیت) است. از او یک سفرنامه با عنوان «گوهر مقصود» و یک دیوان کوچک شعر باقی مانده است. شعر او متوسط و بیشتر در منقبت اهل بیت علیهم السلام است اما سفرنامه اش بسیار خواندنی است و گذشته از جنبه تاریخی، در روشن کردن برخی زوایای تاریکِ تاریخ مشروطه خواهی ایرانیان در دوره استبداد صغیر (1326 - 1327ق) موثّر است و در زمینه آشنایی با عادات و آداب اجتماعی حدود صد سال پیش تهران و برخی دیگر از ولایات ایران، منبع مفیدی به شمار می رود. این کتاب در سال 1381ش به کوشش زهرا میرخانی نوه سیّدمصطفی میرخانی منتشر شده است.
سفرنامه گوهر مقصود، شرح گریزِ او پس از بمباران مجلس شورای ملّی به دستور محمّدعلی شاه (م 1303ش) ششمین پادشاه سلسله قاجاریه، به مشهد مقدّس است. در شهریور 1287ش پس از غائله بمباران، او که نماینده صنف سمساران از تهران و بنیانگذار انجمن اتحادیه اصناف بود، از ترس تعقیب ایادی محمّدعلی شاه، سی و چهار روز، خود را در خانه زندانی می کند و چون درمی یابد که در تهران امنیّت نخواهد داشت با گاری پُست به طور ناشناس به مشهد می گریزد؛ شهری که پیش از او آیت الله سیّدمحمّد طباطبایی (م 1299ش) را به آنجا تبعید کرده بودند.
دکتر سیّدعلی موسوی گرمارودی شاعر و قرآن پژوه، درباره نثر سفرنامه او می نویسد: «سیّدمصطفی [میرخانی] اگرچه ادیب نیست اما نثر او، در همان حال که نشان دهنده بی رمق شدن نثرهای مُطَنطَن [:سنگین و پیچیده] دوره قاجار و حرکت به سوی کمال رهایی و سادگی است، هنوز از ساختار نثر کلاسیک کاملاً رهایی نیافته است. او علاوه بر استفاده از شعر فارسی و عربی به سبک گلستان و کلیله و یا بهتر بگوییم به سبک منشآت قایم مقام و زنبیل فرهادمیرزا و منشآت امیرنظام گروسی، جای جای عنان نثر را به دست سَجع می سپارد. با وجود این، تنه اصلی نثر او در سراسر کتاب چنان بر ساده نویسی استوار است که اگر همان کتاب او در زمان تألیف، چاپ می شد شاید امروز ما، در کنار [سیّد محمّدعلی] جمالزاده (م 1376ش)، او را هم از آغازگران ساده-نویسی می دانستیم.»
سیّدمصطفی پس از هفتاد و دو روز، در آبان 1287ش از مشهد به تهران بازگشت و غائله محمّدعلی شاه به پایان رسید امّا او به مجلس دوّم راه نیافت و ناگزیر همراه حاج عباس قلی تبریزی پدر مهندس مهدی بازرگان، نخستین کارخانه مدرن ایران را که یک کارخانه صابون پزی بود، در تهران بنا نهاد اما طولی نکشید که تنگ نظران در دهان عوام انداختند که این کارخانه در ساخت صابون از پیه خوک استفاده می کند! و کارخانه متوقّف شد. انتشار هفتگی نشریه «انجمن اصناف» در تهران، از فعالیت های فرهنگی سیّدمصطفی میرخانی در سال 1325ق بود.
در دوره حکومت رضاشاه پهلوی به دلیل حفظ عمامه اش به کربلا رفت اما در آنجا بیمار شد و پس از مدّتی در سال 1310ش درگذشت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. نام و تصویر سیّدمصطفی میرخانی در کتاب های تاریخ مشروطیّت از جمله در «تاریخ مشروطیت» نوشته احمد کسروی، «تاریخ بیداری ایرانیان» نوشته محمّد ناظم الاسلام کرمانی و «انقلاب ایران» نوشته ادوارد براون، در جمع نمایندگان مجلس اوّل آمده است. نام فرزندان او از سه همسر به این شرح است: دکتر سیّد ذبیح الله میرخانی معروف به شفاءالدله (م 1349ش)؛ مهندس سیّدمحمّد میرخانی (م 1366ش)، آیت الله حاج سیّداحمد میرخانی (م 1372ش)؛ سیّدجواد میرخانی (متولّد 1307ش).
سیّدمصطفی میرخانی عموی استاد سیّدحسین میرخانی (م 1361ش) و استاد سیّدحسن میرخانی مشهور به سراج الکتّاب (م 1369ش) بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران است.
منابع: علی موسوی گرمارودی، شرح مهربانی، صص 25 - 33؛ یونس مروارید، از مشروطه تا جمهوری، ج 1، ص 53؛ عطاءالله فرهنگ قهرمانی، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملّی از آغاز مشروطیت تا دوره بیست وچهار قانونگذاری، ص 7؛ منوچهر نظری، رجال پارلمانی ایران، ص 450؛ آینه میراث، ش 17، ص 22؛ سیّدمصطفی تهرانی (میرخانی)، سفرنامه گوهر مقصود، ص 14، 31؛ یحیی دولت آبادی، حیات یحیی، ج 2، ص 136؛ سیّداحمد میرخانی، آیات الاحکام، ج 2، ص 5.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «سیّد مصطفی میرخانی در مجلس مشروطه»، روزنامه اطلاعات، سال نودم، ش 26447، ضمیمه فرهنگی، ش 265، چهارشنبه 5 خرداد 1395، ص 1.
مقاله در وب سایت روزنامه اطلاعات
خیابان ساوجبلاغ در قزوین
علی یاری
«خیابان مولوی» قبل از تاسیس، یک رودخانه بود که در جوار بازار قزوین قرار داشت و محل استراحت کاروانیان محسوب میشد. با خشک شدن این رودخانه پس از گذشت سالها در محل آن و از محله «دیمج» تا «گوی میدان» خیابانی کشیده شد به عنوان خیابان مولوی که به دلیل محل قرارگیری اش و نزدیکی به بازار، محل بنای تعداد زیادی مسجد، مدرسه، بنا و آب انبار و حمام بوده است. این خیابان از آن دست خیابانهایی است که امکان یک گشت و گذار تاریخی را در زمان کوتاهی برای شما فراهم میآورد و برای گردشگرانی که فرصت کمی برای گشت و گذار در شهر دارند، جای مناسبی است. هرچند در این خیابان بناهای متعددی قرار دارد، اما فقط تعداد کمی از آنها امروزه مرمت شده اند و مورد بازدید قرارمی گیرند.
- گرمابه حاج ملا تقی برغانی: از حمامهای تاریخی قزوین است که همچنان چراغش روشن است و آقایان همه روزه میتوانند از این حمام استفاده کند. این حمام مورد استفاده تعداد زیادی از کسبه است و همچنان رونق دارد. گردشگران خارجی که برای بازدید میآیند معمولاً دوست دارند حمام کردن در این مکان را تجربه کنند .
- مسجد شهید ثالث: از مساجد مهم دوران قاجاریه در قزوین است که در محله دیمج و در نزدیکی مسجد و مدرسه صالحیه قرار دارد. این مسجد که در جوار بازار قرار دارد یکی از مراکز گردهمایی بازاریان و اهالی برای انجام امور دینی مختلف بوده است و خطیبان آن همواره منبرهای پر مستمعی داشته اند. به همین لحاظ این مسجد اهمیت سیاسی و اجتماعی خاصی داشته است. در سال 1384 این مسجد در فهرست آثار ملی ثبت و مرمت آن از سال 1391 آغاز شد. بازدید از این مسجد تاریخی برای عموم آزاد است.
- بن بست صالح: درست از ورودی بن بست صالح واقع در خیابان مولوی و محله دیمج، انگار پایتان را در محله ای دست نخورده از 100 سال پیش میگذارید. دورتادور بناهای تاریخی و خانههای کاهگلی را میبینید که به همان شکل قدیمی خود حفظ شده اند و به شما این حس را القا میکنند که در زمان سفر کرده اید. این بن بست توجه تعداد زیادی از گردشگران را به خود جلب میکند و خیلیها در این مکان به یادگار عکس میگیرند اما با این همه، این بن بست از چشم مسئولان دور مانده است و هیچ جا نامی از آن نیامده است و در ورودی آن تلی از زباله میبینیم که چهره و وجهه محله را خراب کرده است.
- مسجدمدرسه صالحیه: از بزرگترین مراکز علمی شیعی در قرن سیزدهم هجری است که در سال 1248 توسط «ملامحمدصالح برغانی» در 3 طبقه بنا شد. شکل معماری بنا گودال باغچه است یعنی نسبت به سطح معبر خیابان پایین تر قرار دارد. مسجد هم از مساجد شبستانی با ستونهای بزرگ است که گنبدی ندارد. این مسجد و مدرسه در تربیت علمای بزرگی مثل میرزای شیرازی نقش بسزایی داشته است و تنها مسجد و مدرسه سه طبقه ایران است. مرمت این بنا در سال 1388 آغاز شد و همچنان ادامه دارد و پس از مرمت هم در اختیار حوزه علمیه قرار خواهد گرفت و به عنوان مدرسه علمیه از آن استفاده خواهد شد.
فلسفه در آوردگاه چالش های مرزی
شنبه، اول خرداد 1395، بخش پیش از ظهر همایش
تهران، بزرگراه آبشناسان، بعد از تقاطع ستاری، خیابان شقایق، کوچه دهم ، نبش بنفشه، مجتمع آدینه.
صدرالدین محمد شیرازی، معروف به «صدرالمتالهین» و «ملاصدرا»، حکیم، عارف، محدث و مفسر بزرگ شیعه و اسلام در سال 979 یا 980 (نهم جمادی الاولی) هجری قمری در شیراز به دنیا آمد. پدر ملاصدرا خواجه ابراهیم قوامی سیاستمداری دانشمند و مؤمن بود و با وجود داشتن ثروت و عزت و مقام، هیچ فرزندی نداشت ولی سرانجام بر اثر دعا و تضرع فراوان به درگاه الهی، خداوند پسری به او داد که نامش را محمد گذاشتند. بی تردید، آشنایی او در جوانی اش با شیخ بهایی بود که سنگ بنای شخصیت علمی و اخلاقی اش را بنیان نهاد، تا استادش، سید امیرشمس الدین (میرداماد)، بلوغ بی نهایت را واضح تر برایش به تصویر کشاند. او، بهترین و زیباترین آیین شاگردی را ادا کرد، تا روزگاری، در صدر استادی جهانی از حکمت، قرار گیرد. عرفان و فلسفه، او را به سمتی سوق می داد که خود می گوید: «وقتی دیدم زمانه با من سر جنگ دارد و به پرورش اراذل و جُهال مشغول است و روز به روز، شعله های آتش گمراهی برافروخته تر و نامردمی فراگیرتر می شود، ناچار روی از فرزندان دنیا برتافتم و دامن از معرکه بیرون کشیدم.» از وی آثار درخشانی باقی مانده است که برخی از آنها عبارتند از: اسفار اربعه، مبدأ و معاد، دیوان اشعار، حدوث العالم، مفاتیح الغیب، متشابهات القرآن.
یادداشتی از استاد ملاصالحی به مناسبت هفته میراث فرهنگی
تازه ترین گفتوگو با استاد حکمتالله ملاصالحی
پاگشایی دو کتاب در آستانه مبعث پیامبر کتاب و دانایی
در آستانه مبعث پیامبر کتاب و دانایی، طی آیینی از دو کتاب در مدرسه علمیه حضرت امام صادق علیه السلام شهرستان ساوجبلاغ رونمایی شد. حجت الاسلام و المسلمین احمد افشاری در کتابی 304 صفحه ای با نام «چکیده بدایه المعارف الالهیه» کوشیده است تا با ارایه حاشیه های مفید از بزرگان فلسفه و کلام و عرفان اسلامی، متنی پربهره از آموزه های اعتقادی شیعی را در اختیار طلاب و دانش پژوهان قرار دهد. نشر مهرگان دانش قزوین در سال 1395 در قطع وزیری با جلد شومیز سلفون براق و در چهار فصل، چاپ کتاب را از عهده برون آمده است. امیر فرخ حسین زاده، طراح جلد کتاب است اما ویراستار و صفحه آرا در شناسنامه کتاب نیامده است. کتاب، فهرست مطالب و منابع دارد اما نمایه ندارد. شمار کتاب، هزار نسخه است .
«سه اختر تابناک» هم نخستین اثر حجت الاسلام و المسلمین حمید عاشری است که انتشارات رهام اندیشه نظرآباد آن را در قطع پالتویی سلفون مات در 120 صفحه چاپ کرده است. نگاهی اجمالی به زندگانی امام حسین و حضرت سجاد و حضرت عباس علیهم السلام هدف تالیف این کتاب است. شناسنامه کتاب از نام ویراستار و صفحه آرا خالی است اما علی عاشری، جلد کتاب را طراحی کرده است. کتاب، فهرست منابع و مندرجات دارد اما نمایه ندارد.
در میان شمار موضوعات متعدد و مهم و حساس و کثیرالاضلاع و کثیرالافعال و پیچیده و پرچین و شکن مورد بحث و مناقشه متفکران و عالمان و متخصصان رشتههای انسانی و اجتماعی و روان و رفتار و همچنین عالمان و پژوهشگران برخی رشتههای طبیعی روزگار ما، موضوع فرهنگ و کیفیت زندگی و معنا و مقصد و غایت حضور انسان در جهان چونان هستندهای فرهنگی و فرهنگپذیر و تاریخمند از همه بحث انگیز و سؤال و مناقشه افکن و سرگیجه آورتر بوده است. به لحاظ نظری و علمی نیز فرهنگ در اندیشه تاریخی و نظام دانایی دوره جدید جایگاه ویژهای را اشغال کرده است. اصحاب فکر و فلسفه و فیلسوفان تاریخ و عالمان انسان و اجتماع هم با رویکردهای متفاوت هم با مقوله بندیها و تعابیر متمایز درباره فرهنگ سخن گفتهاند. رویکرد ارگانیک و زیستواراسوالد اشپنگلر به فرهنگها در طرح فلسفه تاریخش مقولهبندی عقلانی و احساسی یا آپولونی و دیونیزوسی نیچه در اندیشههای فلسفیاش تقسیمبندی فرهنگ به ابتدایی و عقب مانده و مدرن و پیشرفته لوسین لوی ـ برول و سرد و گرم لوی استروس و ساده و پیچیده انسانشناسان و باستانشناسان روزگار ما و مانند آن همه مویّد اهمیت ویژه فرهنگ به لحاظ نظری و علمی و موضوع و ابزار شناخت به انگیزههای مختلف در خدمت اهداف و اغراض متفاوت است.
مادههای فرهنگی ملموس و محسوس همه جا در دسترس ما قرار دارند. هرجا که هستیم به انحاء مختلف و با اشکال و ابعاد و اندازهها و صورت و سیمای متفاوت در درون زندگی ما برصحنه نقش دارند و بیواسطه دیده و زیسته میشوند و در خدمت مقاصد و در پاسخ گفتن به نیازمندیها و خواستها و نیات و غایات ما نیز عمل میکنند. با این همه فرهنگ خود چونان این یا آن شیی یا کمیت مادّی مشخّص و ملموس یا ابژه بیرون از ما و نهاده و ایستاده پیشاروی ما نیست. از جنس اشیاء و کمیتهای مادی هم نیست که به سهولت تسلیم ذهن و اندیشه و خرد و دانش و دانایی و فهم و وهم ما بشود. مادّههای فرهنگی نیز کمیّتهای مادی از نوع مادههای خام طبیعی نیستند. آنها جلوههای ملموس از کیفیت ناملموس فرهنگ و زندگی و نحوه بودن ما در جهان هستند...
متن کامل مقاله در وب سایت روزنامه اطلاعات