سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

فلسفه و تعزیه: یادی از دکتر عنایت الله شهیدی

دکتر عنایت الله شهیدی (م 1382ش) استاد فلسفه دانشگاه تهران و تعزیه پژوه نامدار که نخستین پژوهش علمی درباره شبیه خوانی در ایران را انجام داده است. در سال 1304ش در روستای بَرغان از توابع شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز در میان جذبه های پرشکوه شعر و شور و عشق شبیه خوانان صادق آن روستا و در خاندان علمی شهید ثالث (از فقیهان نام آشنای قرن سیزدهم هجری قمری) زاده شد.

تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود گذراند و در سال 1318ش برای ادامه تحصیل به کرج و سپس تهران رفت. در سال 1324ش به خدمت سربازی اعزام شد و پس از آن ادامه تحصیل داد. او موفّق به دریافت کارشناسی ارشد در رشته علوم اجتماعی و درجه دکتری در فلسفه و کلام اسلامی شد. سیّد محمّدکاظم عصار (م 1353ش) و حسین علی راشد (م 1359ش) از استادان او در زمینه معقول و منقول بودند. حدود بیست سال در دبیرستان ها و مدارس عالی تهران و دانشگاه تدریس کرد و چندین سال کارمند و کارشناس کتابخانه ملّی بود. همکاری با وزارت فرهنگ و هنر، مرکز مردم شناسی وزارت علوم و گروه تحقیق هنرهای سنّتی سازمان رادیو و تلویزیون ایران از دیگر فعالیّت های علمی و فرهنگی او است.

از دهه چهل به جهت علاقه فراوان به تعزیه و همچنین توصیه پروفسور پیتر چلکووسکی (Peter chelkowski) ایران شناس و استاد فلسفه شرق و مطالعات اسلامی در دانشگاه های آمریکا به این وادی کشانده شد و مطالعات دامنه داری را درباره نسخه های تعزیه و نیز شیوه ها و مکاتب مختلف تعزیه خوانی آغاز کرد.مدّتی استاد فلسفه دانشگاه تهران بود اما از دهه چهل وارد پژوهش های تعزیه و نمایش های مذهبی شد. دکتر شهیدی در این باره می گوید: «قبل از انقلاب در شیراز همایشی درباره تعزیه برگزار شد که عده زیادی از فرهنگ شناسان ایرانی و غیر ایرانی در آن حاضر شدند و به ارایه مقاله و سخنرانی پرداختند. بنده نیز گرچه اهل نمایش نبودم اما اطلاعات و مشاهدات گسترده درباره تعزیه داشتم. در همان همایش علاوه بر آقای چلکوفسکی (از تعزیه شناسان برجسته غرب) دوستانی چون دکتر جلال ستّاری و دیگران پیشنهاد کردند که این مواردی که در سینه و خاطرتان ثبت شده، اگر از بین برود حیف است. در حالی که نوشته ها و مطالب درباره فلان مسئله فلسفی بسیار است و هر زمان می توان به سراغ آنها رفت». ادامه مطلب...

نوشته شده در  پنج شنبه 95/7/15ساعت  9:17 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

سرزمین کهن خشت  

وجود تپه اُزبکی در شهرستان نظرآباد، که کهن‌ترین خشت جهان در آنجا یافت شده است می‌تواند پای گردشگران زیادی را به سرزمین البرز بکشاند زیرا سفر به سرزمین کهن خشت جهان و مشاهده تپه‌های تاریخی که بیانگر قدمت چند هزارساله است، جذابیتی بی‌نظیر را نصیب هر گردشگری می‌کند . محوطه اُزبکی در 50 کیلومتری غرب شهرستان کرج و در شمال شرق روستای اُزبکی از توابع دهستان احمدآباد مصدق از بخش مرکزی شهرستان نظرآباد قرار دارد، ارتفاع زمین‌های اطراف آن از سطح دریا هزار و 188 متر است. محوطه اُزبکی شامل تپه مخروطی شکل بزرگی به قطر 150 و ارتفاع 26 متر که در اطراف آن 9 تپه قرارگرفته است. معماری تقریباً سالمی بر روی تپه مرتفع مرکزی است که از مهم‌ترین آثار دوره ماد در فلات مرکزی بوده این اثر دارای ویژگی‌های اصیلی از معماری نخستین فرمانروایان آریایی در ایران و  دارای هفده فضای معماری است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان از باروی پیرامون دژ، حیاط بزرگ شرقی، انبار جنوبی، تالار بزرگ جنوبی، تالار شمالی در میانه غرب دژ، اتاق بزرگ سکو دار، تالار معبد، اتاق نگهبانان، صندوقخانه، تأسیسات آشپزخانه‌ای و دروازه ورود به دژ نام برد.

سفری با چاشنی بستنی و آلو ترش

روستای برغان واقع در شهرستان ساوجبلاغ به نگینی در دل صدف معروف بوده به‌طوری‌که این روستا با دو واژه قدمت و تاریخ عجین شده است. جاذبه‌های گردشگری فراوان این روستا، در فصل‌های مختلف سال، گردشگران زیادی را به اینجا می‌کشاند، شهرت آلوی برغان و بستنی «گله» علاوه بر زیبایی‌های طبیعی، مجموعه‌ای خاطره‌انگیز و البته خوشمزه برای گردشگران فراهم کرده است که دیدن از این روستا را برایشان زیباتر می‌کند. محلی‌ها به آلوی برغان «گوجه برغان» هم می‌گویند و درواقع یک محصول پیوندی است که طعم و مزه خاصی دارد، طبق گفته محلی‌ها آلوی برغان از پیوند آلوی معمولی با آلوی بخارا به دست می‌آید. برغان از مناطق بسیار زیبای استان البرز محسوب می‌شود و به دلیل نزدیکی به اتوبان کرج - قزوین می‌تواند شاهد افزایش تعداد گردشگران در خود باشد دلیل این امر نیز این است که بسیاری از مسافران و گردشگران در کشور برای رسیدن به استان‌های موردنظر خود، از اتوبان کرج - قزوین می‌گذرند و برغان می‌تواند محلی خوبی برای تمدد اعصاب و تفریح و گشت‌وگذار آن‌ها باشد (به نقل از خبرگزاری مهر).


نوشته شده در  پنج شنبه 95/7/1ساعت  2:46 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

قدمت هزار ساله مذهب تشیع در هشتگرد 

کد خبر:  82225006 تاریخ خبر 20/06/1395 - 12:56

کرج- ایرنا - نویسنده و پژوهشگر تاریخ البرز، قدمت تاریخی مذهب تشیع را در منطقه هشتگرد استان البرز بالغ بر هزار سال دانست و گفت: دهخدا فخرآور هشتجردی رهبر شیعیان هشتگرد در هزار سال پیش بود. حسین عسگری روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا به تالیف کتابی با عنوان نام آوران ساوجبلاغ، اشاره کرد و افزود: در این کتاب زندگی، زمانه و آثار 250 تن از مشاهیر منطقه ساوجبلاغ تاریخی شامل شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد در این کتاب، مورد بررسی قرار گرفته است.

وی اظهار داشت: نصیرالدین ابوالرشید عبدالجلیل قزوینی رازی متکلم و فقیه شیعه در قرن ششم هجری قمری در یکی از آثارش به نام بعض مثالب النواصب فی نقص بعض فضایح الروافض، به مناسبتی از دهخدای فخرآور هشتجردی (هشتوردی) و فرزندش جمال الدین عبدالصمد شیعی یاد کرده است. وی با اشاره به اینکه این شیعیان، در یکی از روستاهای اطراف شهر قزوین به نام هشتجرد یا هشتورد ساکن بوده اند، گفت:استاد میرجلال الدین حسینی ارموی معروف به محدث (متوفای 1358 خورشیدی) احیاگر میراث مکتوب شیعی، دکتر عبدالحسین زرین کوب (متوفای 1378 خورشیدی) استاد فقید دانشگاه تهران، رسول جعفریان پژوهشگر تاریخ تشیع و علامه علی اکبر دهخدا (متوفای 1334خورشیدی) بر این نظر هستند که منظور از این روستا، همان هشتگرد فعلی مرکز شهرستان ساوجبلاغ از توابع استان البرز است.

وی افزود: این اساتید درباره این شخصیت نوشته اند که به همراه پیروانش بر سر حقانیت شیعه دوازده امامی با اسماعیلیان منطقه الموت قزوین درگیر شده است. عسگری بیان داشت: برخی از نویسندگان همانند شیخ منتجب الدین رازی (از عالمان نامدار شیعه در قرن ششم هجری قمری) از دهخدای فخرآور هشتجردی به عنوان یک چهره شیعی و فاضل یاد کرده اند که فرزندش در دفاع از شیعه به شهادت رسیده است اما درباره چگونگی شهادت او مطالبی نگفته اند. وی گفت: براساس روایتی متاخر، مهاجران کُرد اهل حق که از حومه کرمانشاه به هشتگرد آمده اند بر این نظرند که هشت خانواده کُرد به این محل کوچیده و آن را آباد کردند، از این رو به «هشت کُرد» و سپس «هشتگرد» معروف شده است. این نویسنده و البرزپژوه ادامه داد: بر فرض صحت این روایت، از نظر مطالعات تاریخی، روایت متقدم و کهن درباره روند نامگذاری شهر هشتگرد قابل اعتمادتر است.     
**
شواهدی از قدمت تشیع در شهرستان ساوجبلاغ

عسگری در ادامه بیان داشت: شواهدی تاریخی در دست است که نشان می دهد؛ تعداد کثیری از مردمان شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز، از همان قرون اولیه اسلامی دل در گرو حبّ اهل بیت (ع) داشته و مذهب تشیّع را به اختیار خود برگزیده بودند. وی افزود: در خصوص اسناد تاریخی در مورد قدمت تشیع در هشتگرد می توان به دو مورد اشاره کرد که یکی همان وجود فخرآور هشتجردی به عنوان رهبر شیعیان هشتگرد و دیگری وجود مسجد جامعه برغان است.

** تأسیس مسجد جامع برغان

وی ادامه داد: این مسجد از جمله مساجدی است که پیش از صفویان به دست پادشاهان شیعه بنا شده و بدون تردید تشیّع اهالی برغان و روستاهای اطراف آن، از همان زمان ها آغاز شده است. عسگری تصریح کرد: براساس مدارک موجود، این مسجد 800 سال قدمت دارد و با محوطه ای بسته، دو درخت تنومند و قدیمی را بر خود سایه بان کرده است. وی افزود: آن طور که کهنسالان محل می گویند 300 سال قبل از احداث مسجد، درختان وجود داشته اند. وی گفت: براساس مندرجات سر در مسجد برغان، این مسجد به دستور «کیومرث» از ملوک رستمدار طبرستان احداث شده است؛ او از سلسه پادوسپانان و مرکز حکومتش نزدیک شهر نور مازندران بود؛ که بر اثر خوابی که در جوانی می بیند به تشیّع می گرود.  این البرزپژوه اضافه کرد: او در همان سال ها به هنگام عبور از روستای برغان ساوجبلاغ، دستور ساخت این مسجد جامع را می دهد.

وی تاکید کرد: علمایی همانند آیت الله ملا محمدتقی برغانی (معروف به شهید ثالث)، ملا محمد ملائکه برغانی (مرجع اصولیون قزوین)، آیت الله علامه ملا محمدصالح برغانی (بنیانگذار مدرسه صالحیه قزوین و مدرس برجسته حوزه علمیه کربلا) از این روستا برخاسته اند. عسگری منابع تحقیق و تفحص خود را شامل منابع ذیل دانست: نصیرالدین ابوالرشید عبدالجلیل قزوینی رازی، نقض معروف به بعض مثالب النواصب فی نقص «بعض فضایح الروافض»، ص129؛ تعلیقات نقض، ج1، میرجلال الدین حسینی ارموی (محدث)، ص325؛ هدیه بهارستان، به کوشش عبدالحسین طالعی، ص250؛ رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، ص539؛ ایرج افشار سیستانی، پژوهش در نام شهرهای ایران، ص618؛ سید محمدعلی گلریز، مینودر یا باب الجنه قزوین، ج1، ص 443؛ منتجب الدین رازی، الفهرست، ص93.

متن خبر فوق در وب سایت خبرگزاری ایرنا


نوشته شده در  شنبه 95/6/20ساعت  7:51 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

حسین عسکری آمد مثل همیشه با دست پر!

دکتر مهراب رجبی

رییس بنیاد ایران شناسی شعبه استان البرز

بانگ آبم من به گوش تشنگان

همچو باران می رسم از آسمان

بحث های عمده در البرز تقریباً مشابه همان حرفهاییست که در تهران - و ایران - در جریان است.  حقوق های نجومی، به دنبال آن خانه های نجومی و در نهایت بحث «کار گروه مالی مبارزه با پولشوییFatf » هفته دولت با حجم و سطح نسبتاً خوب و تا اندازه ای قابل قبول در سطح استان برگزار شد. در یکی از مراسم من هم شرکت داشتم و آن «رونمایی از محوطه ازبکی» بود. محوطه ازبکی با حدود هفت هزار سال قدمت و یکی از اولین مراکز زیست إنسان. برخی به اشتباه این محوطه را «تپه ازبکی» می خوانند حال آنکه از هفت تپه باقیمانده در این محدوده، تنها یکی از آن ها ازبکی نام دارد - که بهتر است ان را نیز تپه یا «دژ مادها» بنامیم که نام اولیه آن بوده. مادها تابستان ها در همدان (هگمتانه) و زمستان ها در «دژ مادی»  واقع در شمال غرب نظرآباد - غربی ترین سهر استان البرز - زندگی می کردند. ازبکی از «یوز باشی و یوز بیگی» گرفته شده است.

مراجعه - تقریباً مستمر - دانشجویان به اینجانب ادامه دارد. فرصتی مغتنم که سخت به آن علاقه دارم. معمولاً آن دسته از دانش پژوهان که در ارتباط با البرزپژوهی و مطالعات مرتبط با البرز و همچنین توسعه کرج و البرز، تحقیق داشته و یا در حال تدوین پایان نامه هستند به بنده مراجعه می کنند. من هم تلاش دارم با عشق و اشتیاق، مختصر اطلاعات و دانسته ها و تجارب خود را در اختیار آنان قرار دهم. آخرین دانشجویی که مراجعه کردند، خانم هاجر موسوی دانشجوی مقطع کارشناسانی ارشد دانشگاه خوارزمی بود. عنوان پایان نامه ایشان «توسعه فرهنگی شهر کرج بر مبنای میراث و آرزوهای قومی و فرهنگی» می باشد .توضیحات لازم را ارایه داده و گفتم موضوع خوبی می تواند باشد. استفاده از فرصت و پتانسیل قومیت های مهاجر به البرز. مشابه همان فرصتی که تعدادی از شهرهای پیشرفته کنونی جهان از جمله نیویورک را به موقعیت ممتاز کنونی رساند.

بعد از مدتی فاصله، برادر دانشمندم دکتر حسین عسکری به دیدارم آمد. مثل همیشه با دست پر! آخرین کتاب تألیفی خود را، قبل از چاپ برایم آورد. با عنوان «نام آوران استان البرز - ساوجبلاغ». به مانند دگر کتابهایش، دقیق، منقح و سرشار از اطلاعات سودمند.  در خصوص تألیف کتاب های مشابه برای دیگر شهرهای البرز نیز با دکتر عسگری بحث و تبادل نظر شد. قرار شد با برادرم جناب سید موسی حسینی کاشانی در خصوص همکاری در چاپ کتاب صحبت کنم. این آقا سید موسی نیز علاوه بر برخورداری از ذوق و إشراق، در صحنه اقدام و عمل نیز، مدیر کارآمدی می باشد.

در همایش «صدای آب نمی آید» شرکت کردم. فوق العاده بود. به همت اداره کل بحران استانداری و سازمان آب منطقه ای و البته کانون رشد خلاق، برگزار شد. موسیقی، تاتر و نمایشنامه ای که توسط دانش آموزان عضو کانون رشد خلاق اجرا شد، بسیار عالی، تأثیرگذار و آموزنده بود... از برگزارکنندگان باید تشکر کرد به سهم خودم از همه بخصوص آقای مهدی تیزویر و همسر محترم ایشان که از پیشگامان «سمن های» مرتبط با محیط زیست می باشند، قدردانی می نمایم. خدا را شکر. هفته و دهه خوبی بود. برای آب و خاک و درخت و حیوان و محیط زیست، هر چه کار شود، هنوز کم است. به شدت به سوی نابودی پیش می رویم. ببینید دوباره شهریور شد. ماه جهنمی برای درختان (هورس) و در آتش سوختن گیاهان. ماه جاری شدن سیل. ببینید چند قطره باران در گلستان و مازندران بارید و سیل به راه افتاد و کشت و ویران کرد. باران که داعش نیست؟! ما - انسانها - محیط زیست را نابود کردیم!؟ آفرین بر همشهریانم. که با پونه خوبشی دارند و با آویشن سخن می گویند و البته هرگز؛ آب را گل نمی کنند. 

بانگ آبم من به گوش تشنگان

همچو باران می رسم از آسمان

ای برادر برجه و کن اضطراب

بانگ آب و تشنه و آنگاه خواب...


نوشته شده در  چهارشنبه 95/6/17ساعت  8:48 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

آرزوهای برباد رفته زیر سقف خانه‌ ای که نیست  

ساره نوری

خبرنگار خبرگزاری مهر

گرمای هوا کلافه کننده است به روستای عرب آباد خسروی از توابع بخش چهارباغ واقع در شهرستان ساوجبلاغ رسیده ام، مقصدم دهیاری است از مرد میانسالی که چهره ای آفتاب سوخته دارد می پرسم، آقا، دهیاری کجاست، نگاهی می اندازد و بدون اینکه چیزی بگوید با حرکت دست مسیر مستقیم را نشان می دهد، گویا گرمای هوا او را هم کلافه کرده است طوری که حوصله حرف زدن ندارد، کمی جلوتر می روم سمت راست جاده مزارع کشاورزی است، کلم های بنفش زیر نور آفتاب کم رنگ تر به نظر می رسند. به انتهای خیابان رسیده ام ساختمان دهیاری پیداست اما مقصد من خانه بدون سقف کنار دهیاری است، هفته گذشته بود که می گفت اگر می خواهی مرا پیدا کنی به عرب آباد که رسیدی سراغ دهیاری را بگیر، کنار ساختمان دهیاری اتاق کوچکی است که سقف هم ندارد، آنجا زندگی می کنم. ادامه مطلب...

نوشته شده در  سه شنبه 95/6/16ساعت  10:34 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

روستاها عقبه تاریخی و فرهنگی ما هستند 

حسین عسکری: روز پنج شنبه 14 امرداد 1395 در کنار دکتر حکمت الله ملاصالحی (استاد گرامی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران) از اردوی جهادی دانشجویان بسیجی استان البرز در دو روستای محروم شهرستان اشتهارد دیدار کردیم. استاد ملاصالحی در گفت و گو با خبرنگار شبکه خبر دانشجویان البرز (اسنا) گفت: «امیدوارم که برنامه های جهادی در جای جای ایران وجود داشته باشد و دولت هم با یک عزم راسخ و هدف مشخص، بودجه و طرح و برنامه ای در قالب طرحی دراز مدت برای آبادانی کشور داشته باشد. کار خبر و نیک هر جای این عالم انجام بشود نیک و پسندیده است. این اردوهای جهادی که توسط فرزندان ایران عزیز برای خدمت رسانی و محرومیت زدایی برگزار شده است، حرکت بسیار نیک و امیدوار کننده ای می باشد. این اردوهای جهادی که با همت دانشجویان استان البرز در این روستا برقرار شده است، جهاد مقدسی که فرزندان برومند ایران آغاز کرده اند و بنده بسیار خوشحال هستم که در بین جهادگران دانشجو حضور دارم و حتماً دوباره در بین شما دانشجویان جهادی حضور خواهم یافت.» استاد ملاصالحی در پایان خاطر نشان کرد: «سال های گذشته طرحی را برای محرومیت زدایی و آبادانی ارایه داده و حال دوباره ارایه خواهم داد و این پیشنهاد می تواند نقش بسزایی در بهسازی روستاها داشته باشد، درصدی از بودجه شهر و استان ها برای روستاهای حومه آن شهر و روستاهای استان هزینه بشود و برای رفاه و آسایش مردم برنامه ریزی ویژه ای شود و هر روستا با شرایط اقلیمی و جغرافیای خود نوسازی بشود، نباید فراموش کنیم که روستاها عقبه تاریخی و فرهنگی ما هستند.»

ادامه تصاویر...

نوشته شده در  جمعه 95/5/22ساعت  6:10 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

راه درازی در پیش است

نخستین نمایشگاه مطبوعات، تبلیغات، چاپ و بسته بندی استان البرز  از12 تا 15 امرداد 1395 در محل نمایشگاه های اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز برگزار شد. این نمایشگاه با هدف معرفی ظرفیت ها و ارتباط مراکز با دیگر مخاطبان و علاقمندان این عرصه در راستای ارتباط و ارایه طرحی نو در جهت پیشرفت این صنعت در استان البرز برپا شد. در استان البرز حدود 250 کانون تبلیغاتی، 100 چاپخانه و ده ها نشریه و خبرگزاری و پایگاه خبری سراسری و محلی فعال هستند. به هنگام دیدار از این نمایشگاه در گفت و گو با شبکه خبر دانشجویان البرز (اسنا) گفتم: «مطبوعات و رسانه های دیداری و شنیداری به مثابه چشمان بیدار جامعه اسلامی هستند که با امر به معروف و نهی از منکر، مطالبه گری، نقد و آسیب شناسی هوشمندانه و دلسوزانه، جلوی کجروی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را می گیرند. البته رسانه های استان البرز تا رسیدن به وضعیت مطلوب به لحاظ کمی و کیفی راه درازی در پیش دارند و حمایت سازمان های مرتبط در این راستا، می تواند اثربخش باشد.»



نوشته شده در  جمعه 95/5/22ساعت  2:41 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

به یاد دارم وقتی به خاطر درس و بحث، پایتخت نشین بودم - در سال های 74 و 75-  در کنار دوست شاعرم علیرضا علیزاده به جلسات شعر حوزه هنری در تقاطع خیابان های سمیّه و حافظ می رفتم. استاد عباس براتی پور آن جلسات ادبی را اداره می کرد. همه جور شعر و شاعری هم در آنجا پیدا می شد. البته بنده فقط شنونده بودم و توفیق سُرایش شعر را نداشته و ندارم. دوست شاعرم مطلبی در نقد آن جلسات نوشت و در ماهنامه صبح به مدیریت مهدی نصیری به چاپ رساند. استاد براتی پور با حوصله به آن نوشته انتقادی، پاسخ داد. هنوز آن دو نوشته را دارم. بیست سال پس از آن سال های خوش، روز هشتم فروردین 1394 با آقای اسماعیل آل احمد به دیدار شاعر ارجمند استاد محمّدحسن حجّتی (پریشان) رفتم. ایشان سالیانی است مقیم شهر نظرآباد از توابع استان البرز است. وقتی صحبت از «نام آوران ساوجبلاغ» به میان آمد، استاد پریشان گفت که «آقای عباس براتی پور اهل منطقه ساوجبلاغ است». همین سخن کوتاه، بهانه ای شد تا نسبت استاد براتی پور و منطقه ساوجبلاغ را مورد کنکاش قرار دهم. امیدوارم که امکان برگزاری نکوداشت این شاعر گرامی در خاستگاهش یعنی شهرستان ساوجبلاغ با شکوه تمام برگزار شود.   ادامه مطلب...

نوشته شده در  جمعه 95/5/22ساعت  2:17 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

باید نمایشنامه نویسان از کارگردانان جوان حمایت کنند

مهرداد کورش نیا نویسنده و کارگردان ساوجبلاغی که نمایشنامه «قرار» او در سال گذشته با اقبال ویژه ای روبرو شد و به تازگی نیز موفق به دریافت مقام نخست جشنواره تئاتر مقاومت فتح خرمشهر شده است و برگزیده مقام نخست جشنواره تئاتر فجر شد، این نمایشنامه و نمایشنامه مونس که سال گذشته روی صحنه برد را در حمایت از گروه های جوان روی سایت شخصی اش منتشر کرد. مهرداد کورش نیا در گفت وگو با خبرنگار ایران تئاتر گفت: متاسفانه کارگردان های جوان با مشکل کمبود متن روز برای اجرا روبرو هستند از این رو سال هاست به عنوان یک نمایشنامه نویس این مسولیت را احساس می کنم که نمایشنامه هایی که می نویسم را برای غنای تئاتر کشور برای روی سایت شخصی ام منتشر کنم تا بتوانند به راحتی از این نمایشنامه ها استفاده کنند. او افزود: متاسفانه در شهرستان ها با مشکل کمبود متن برای اجرا روبرو هستند و دسترسی کمتری به متن برای اجرا نسبت به گروه های جدید برای اجرا روبرو هستند. به نظر من باید نمایشنامه نویسان دیگر نیز این ضرورت را احساس کنند و متن های نمایشنامه را پیش از انتشار در قالب کتاب بر روی سایت خود منتشر کنند.

کورش نیا با اشاره به دو نمایشنامه «قرار» و «مونس» گفت:این دو نمایشنامه در حوزه ادبیات دفاع مقدس قرار می گیرند و مضمون ان ها درباره انتظار بازماندگان جنگ است. کورش نیا که تاکنون موضوع بخش عمده نمایشنامه هایش را جنگ و تاثیرات جنگ بر شهرها معطوف کرده درباره چرایی پرداخت اش به جنگ گفت: من متولد سال 1353 هستم و تمام کودکی و بخشی از نوجوانی من در دوران جنگ هشت ساله گذشته است جنگی که به هیچ وجه نمی توان منکر تاثیرات ان بر من و هم نسلانم شد.

او افزود: در آن دوران سلطه جنگ بر زندگی افراد به گونه ای بود که یا هر روز یکی از نزدیکان مان اسیر می شد یا شهید یا می خواست به جبهه برود. کورش نیا ادامه داد من زمانی که شروع به نوشتن به مرور متوجه شدم که از دست اتفاقاتی که در دوران جنگ افتاده نمی توانم ذهنم را رها کنم و برای همین بخش عمده ای از نمایشنامه های مرا این موضوع به خود اختصاص داده است. البته رویکرد من در نمایشنامه هایم تقدس جنگ نیست و جنگ از دیدگاه من چیزی جز ویرانی. فراغ و دوری با خود همراه نمی آورد با این که قریب به 30 سال از جنگ گذشته است اما هنوز اثرات جنگ بر زندگی ما به جا مانده و هنوز خانواده هایی هستند که با گذشت سه دهه منتظر پیکر فرزندان یا پدران خود هستند. او درباره ضرورت پرداختن به موضوع جنگ برای نسل های اینده گفت: ما که جنگ را درک کرده ایم باید با پرداختن به جنگ و رشادت های دلیر مردان و زنان ایرانی این میراث را برای نسل های اتی به جا بگذاریم که برای. پاسداری از مرزها کشورمان و استقلالمان چه جوان هایی جان خود را در کف گذاشتند.

کورش نیا در بخش دیگر صحبت هایش با انتقاد از سفارشی نویسی در حوزه دفاع مقدس گفت سفارشی نویسی موجب می شود که اثر ماندگاری خلق نشود و مردم نتوانند با این اثار ارتباط برقرار کنند. او در ادامه با اشاره به انتشار کتاب های خاطرات بازماندگان جنگ گفت: انتشار این کتاب ها کمک می کند تا بتوانیم زوایای گمشده جنگ را کشف کنی و در سال های گذشته با انتشار کتاب هایی که در این حوزه  منتشر شده اند تا حدودی این خلاء برطرف شده است. کورش نیا درخصوص انتشار نمایشنامه هایش در قالب کتاب مستقل گفت: در حال حاضر مشغول تدوین نمایشنامه هایم برای انتشار در قالب یک مجموعه هستم و  این مجموعه دربرگیرنده 10 نمایشنامه است که موضوع شش نمایشنامه این مجموعه جنگ  و تاثیرات آن بر زندگی  مردم است و موضوع چهار نمایشنامه دیگر درباره مسائل اجتماعی است. بخش عمده نمایشنامه های این مجموعه توسط خودم و کارگردان های دیگر روی صحنه رفته است و تعدادی از این نمایشنامه ها به صورت پی دی اف بر روی سایت ام منتشر شده اند. علاقمندان برای خواندن و استفاده از نمایشنامه های کورش نیا می توانند به سایت http://mehrdadkuroshnia.ir/ مراجعه کنند.


نوشته شده در  یکشنبه 95/3/16ساعت  10:31 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

سیّدمصطفی میرخانی (1238 - 1310ش) فرزند سیّدعباس کبیر، نویسنده، شاعر و نماینده نخستین دوره مجلس شورای ملّی (مشروطیت) است. از او یک سفرنامه با عنوان «گوهر مقصود» و یک دیوان کوچک شعر باقی مانده است. شعر او متوسط و بیشتر در منقبت اهل بیت علیهم السلام است اما سفرنامه اش بسیار خواندنی است و گذشته از جنبه تاریخی، در روشن کردن برخی زوایای تاریکِ تاریخ مشروطه خواهی ایرانیان در دوره استبداد صغیر (1326 - 1327ق) موثّر است و در زمینه آشنایی با عادات و آداب اجتماعی حدود صد سال پیش تهران و برخی دیگر از ولایات ایران، منبع مفیدی به شمار می رود. این کتاب در سال 1381ش به کوشش زهرا میرخانی نوه سیّدمصطفی میرخانی منتشر شده است.

سفرنامه گوهر مقصود، شرح گریزِ او پس از بمباران مجلس شورای ملّی به دستور محمّدعلی شاه (م 1303ش) ششمین پادشاه سلسله قاجاریه، به مشهد مقدّس است. در شهریور 1287ش پس از غائله بمباران، او که نماینده صنف سمساران از تهران و بنیانگذار انجمن اتحادیه اصناف بود، از ترس تعقیب ایادی محمّدعلی شاه، سی و چهار روز، خود را در خانه زندانی می کند و چون درمی یابد که در تهران امنیّت نخواهد داشت با گاری پُست به طور ناشناس به مشهد می گریزد؛ شهری که پیش از او آیت الله سیّدمحمّد طباطبایی (م 1299ش) را به آنجا تبعید کرده بودند.

دکتر سیّدعلی موسوی گرمارودی شاعر و قرآن  پژوه، درباره نثر سفرنامه او می نویسد: «سیّدمصطفی [میرخانی] اگرچه ادیب نیست اما نثر او، در همان حال که نشان دهنده بی رمق شدن نثرهای مُطَنطَن [:سنگین و پیچیده] دوره قاجار و حرکت به سوی کمال رهایی و سادگی است، هنوز از ساختار نثر کلاسیک کاملاً رهایی نیافته است. او علاوه بر استفاده از شعر فارسی و عربی به سبک گلستان و کلیله و یا بهتر بگوییم به سبک منشآت قایم مقام و زنبیل فرهادمیرزا و منشآت امیرنظام گروسی، جای جای عنان نثر را به دست سَجع می سپارد. با وجود این، تنه اصلی نثر او در سراسر کتاب چنان بر ساده نویسی استوار است که اگر همان کتاب او در زمان تألیف، چاپ می شد شاید امروز ما، در کنار [سیّد محمّدعلی] جمالزاده (م 1376ش)، او را هم از آغازگران ساده-نویسی می دانستیم.»

سیّدمصطفی پس از هفتاد و دو روز، در آبان 1287ش از مشهد به تهران بازگشت و غائله محمّدعلی شاه به پایان رسید امّا او به مجلس دوّم راه نیافت و ناگزیر همراه حاج  عباس قلی تبریزی پدر مهندس مهدی بازرگان، نخستین کارخانه مدرن ایران را که یک کارخانه صابون پزی بود، در تهران بنا نهاد اما طولی نکشید که تنگ نظران در دهان عوام انداختند که این کارخانه در ساخت صابون از پیه خوک استفاده می کند! و کارخانه متوقّف شد. انتشار هفتگی نشریه «انجمن اصناف» در تهران، از فعالیت های فرهنگی سیّدمصطفی میرخانی در سال 1325ق بود.

در دوره حکومت رضاشاه پهلوی به دلیل حفظ عمامه اش به کربلا رفت اما در آنجا بیمار شد و پس از مدّتی در سال 1310ش درگذشت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. نام و تصویر سیّدمصطفی میرخانی در کتاب های تاریخ مشروطیّت از جمله در «تاریخ مشروطیت» نوشته احمد کسروی، «تاریخ بیداری ایرانیان» نوشته محمّد ناظم الاسلام کرمانی و «انقلاب ایران» نوشته ادوارد براون، در جمع نمایندگان مجلس اوّل آمده است. نام فرزندان او از سه همسر به این شرح است: دکتر سیّد ذبیح الله میرخانی معروف به شفاءالدله (م 1349ش)؛ مهندس سیّدمحمّد میرخانی (م 1366ش)، آیت الله حاج سیّداحمد میرخانی (م 1372ش)؛ سیّدجواد میرخانی (متولّد 1307ش).

سیّدمصطفی میرخانی عموی استاد سیّدحسین میرخانی (م 1361ش) و استاد سیّدحسن میرخانی مشهور به سراج الکتّاب (م 1369ش) بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران است.

منابع: علی موسوی گرمارودی، شرح مهربانی، صص 25 - 33؛ یونس مروارید، از مشروطه تا جمهوری، ج 1، ص 53؛ عطاءالله فرهنگ قهرمانی، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملّی از آغاز مشروطیت تا دوره بیست وچهار قانونگذاری، ص 7؛ منوچهر نظری، رجال پارلمانی ایران، ص 450؛ آینه میراث، ش 17، ص 22؛ سیّدمصطفی تهرانی (میرخانی)، سفرنامه گوهر مقصود، ص 14، 31؛ یحیی دولت آبادی، حیات یحیی، ج 2، ص 136؛ سیّداحمد میرخانی، آیات الاحکام، ج 2، ص 5.

- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «سیّد مصطفی میرخانی  در مجلس مشروطه»، روزنامه اطلاعات، سال نودم، ش 26447، ضمیمه فرهنگی، ش 265، چهارشنبه 5 خرداد 1395، ص 1.

 مقاله در وب سایت روزنامه اطلاعات  


نوشته شده در  سه شنبه 95/3/4ساعت  10:41 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   36   37   38   39   40   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
موتور و ماشین سواری در محوطه باستانی شرف الدین استان البرز
تازه ترین کتاب و مقاله درباره روستای ایستای طالقان
کوتاه نوشته های حسین عسکری در کانال تلگرامی البرزپژوهی - 4
آیت الله سید رضا حسینی زابلی و تجددگریزی در شهر کرج
تطهیر ترور فاتح یزدی و چریک های فدایی خلق در خبرگزاری تسنیم
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]