در چهاردهم خرداد 1398، یازده تشکّل و 578 تن از فعالان فرهنگی گیلانی و غیرگیلانی طی نامه ای سرگشاده به شورای اسلامی شهر رشت، خواستار مرمت خانه حاج میرزا خلیل رفیع و راه اندازی خانه مشروطه گیلان شدند. پیشنهاد دهنده نگارش این نامه سرگشاده، آقای هومن یوسفدهی پژوهشگر تاریخ و مدیر موزه خوشنویسی ایران است. حسین عسکری (البرزپژوه) از جمله امضا کنندگان این نامه است. متن کامل نامه به همراه اسامی، در روزنامه گیلان امروز (شماره 5219، دوشنبه 20 خرداد 1398، صفحه 3) منتشر شده است.
__________________
نامه سرگشاده 578 نفر از اهالی فرهنگ و هنر و 11 انجمن و موسسه به اعضای شورای شهر رشت:
با مرمت عمارت حاج میرزا خلیل رفیع، خانه مشروطه گیلان را تشکیل دهید
گیلان امروز - 578 نفر از اهالی فرهنگ و هنر و 11انجمن و موسسه در نامهای سرگشاده به اعضای شورای اسلامی شهر رشت خواستار مرمت خانه حاج میرزا خلیل رفیع و راهاندازی خانه مشروطه گیلان شدند . متن نامه به این شرح است:
اعضای محترم شورای اسلامی شهر رشت
با سلام و احترام. به پیوست متن درخواست و اسامی 578 تن از هموطنان گیلانی و غیرگیلانی و 11 انجمن و موسسه و نهاد که در فضای مجازی موافقت خود را با محتوای آن اعلام کردهاند، تقدیم میگردد. با تشکر.
هومن یوسفدهی
پژوهشگر تاریخ و ادبیات
مدیر موزه خوشنویسی ایران
در اواخر قرن نوزدهم میلادی، یهودیان اروپا که از پراکندگی و فروپاشی جامعه کوچک مذهبی خود بیمناک بودند، اندیشه ای را شکل دادند که پیش از این، سابقه سیاسی در دین یهودیت نداشت و نام آن را صهیونیسم گذاشتند. صهیون نام تپه ای در بیت المقدس است که به باور یهودیان، محل استقرار تخت پادشاهی حضرت سلیمان، یکی از پیامبران بنی اسراییل بوده است. صهیونیست ها به دنبال ایجاد کشوری یهودی نشین در خاک فلسطین بودند. تئودور هرتسل مجارستانی، از پیشتازان این عقیده بود. در 24 اردیبهشت 1327، بن گوریون از صهیونیست های باسابقه با حمایت آمریکا و انگلیس، تشکیل دولت اسراییل در خاک فلسطین را اعلام کرد و خود به عنوان اولین نخست وزیر آن شناخته شد. محمد ساعد نخست وزیر وقت حکومت پهلوی در 23 اسفند 1328، اسراییل را به صورت مشروط به رسمیت شناخت. این کار او با واکنش منفی مردم و روحانیت مواجه شد. در پی این مخالفت ها، در 15 تیر 1330 دولت دکتر محمد مصدق ضمن قطع ارتباط، به رسمیت شناختن اسراییل را پس گرفت اما پس از کودتای 28 مرداد 1332، روابط حکومت پهلوی و اسراییل از سر گرفته شد و در زمینه های مختلف به طور نیمه رسمی گسترش یافت. از اواسط دهه 1330ش حکومت پهلوی برای تقویت دستگاه امنیتی تازه تأسیس خود رو به اسراییل آورد و ساواک و موساد همکاری های بسیاری نزدیکی با هم داشتند. در نهایت، با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357، سفارت اسراییل در تهران تعطیل و به سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) واگذار شد.
نام علمای البرزی که در دوره حکومت پهلوی با صهیونیسم و دولت اشغالگر اسراییل مبارزه کرده اند، به این شرح است: آیت الله سید ابوالحسن رفیعی طالقانی قزوینی (درگذشت 1353ش)؛ شیخ علاءالدین علوی شهیدی (درگذشت 1353ش)؛ آیت الله سید محمود علایی طالقانی (درگذشت 1358ش)؛ شیخ حسن صالحی (درگذشت 1359ش)؛ آیت الله شیخ محمد رفیعی طالقانی (درگذشت 1362ش)؛ آیت الله حاج شیخ حسین تقوی اشتهاردی (درگذشت 1379ش)؛ شیخ مصطفی رهنمایی مشهور به رهنما (درگذشت 1392ش).
- جهت آشنایی تفصیلی با زندگی و اندیشه علمای البرزی مخالف صهیونیسم در دوره حکومت پهلوی ر.ک: حسین عسکری، علمای مجاهد استان البرز، کرج: نشر شاهدان البرز، چاپ سوم، اردیبهشت 1398.
اعتراض 49 سال پیش عالم البرزی به آتش کشیدن مسجد الاقصی
روحانی باسواد و با تقوایی به نام شیخ مرتضی ربانی
وقتی در سال 1384 مشغول نگارش پایان نامه کارشناسی ارشد بودم، گذرم به کتابخانه امام جعفر صادق علیه السلام شهر نظرآباد از توابع استان البرز افتاد. گمان می کردم منبع چندانی را در این کتابخانه پیدا نکنم؛ اما با رجوع به قفسه های فقه، حدیث، تفسیر، حقوق و تاریخ اسلام، خیلی تعجب کردم چون همه منابع فارسی و عربی مورد نظرم در این کتابخانه بود. کتابدار که از شوق و تعجب من جا نخورده بود، گفت: «فراوانی و تنوع منابع دینی این کتابخانه، مدیون روحانی باسواد و با تقوایی به نام شیخ مرتضی ربانی است.» این نام از آن سال ها در ذهنم نقش بست تا اینکه در چند محفل مذهبی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد ایشان را زیارت کردم. چهره ای آرام و جذاب داشت و لبخندی ملیح که زیبایی چهره اش را دوچندان می کرد. شب 21 ماه مبارک رمضان 1440 از طریق دوست عزیزم آقای علی منصورزارع مطلع شدم که این عالم فرهنگ دوست، در شهر قم به دیار باقی شتافته و قرار است روز دوشنبه 6 خرداد 1398 پیکرش در آرامستان امامزاده علی ابن جعفر قم به خاک سپرده شود.
در کارنامه شادروان حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ مرتضی ربانی، نمایندگی امام خمینی و امامت جمعه شهر بوئنوس آیرس (Buenos Aires) پایتخت آرژانتین در سال 1361ش، امامت جمعه شهرستان شازند از توابع استان مرکزی، امامت جماعت مسجد تکیه بزرگ شهر قم، تدریس در حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام شهر هشتگرد، تبلیغ دینی در شهرها و روستاهای منطقه ساوجبلاغ به ویژه شهر نظرآباد و روستاهای سُرخاب و خور به مدت بیست سال، رییس هیئت مدیره موسسه خیریه ایتام امام حسن مجتبی علیه السلام ساوجبلاغ دیده می شود. او از دوستان صمیمی حجت الاسلام والمسلمین شهید شیخ عباس صبایی (1319- 1386ش) نخستین امام جمعه منطقه ساوجبلاغ و بنیانگذار حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام هشتگرد بود. بی تردید نام این دو روحانی در سپهر فرهنگ شیعی غرب استان البرز ماندگار است. روحشان شاد و قرین رحمت الهی باد.
منبع یادداشت فوق: حسین عسکری، «از بوئنوس آیرس تا ساوجبلاغ»، روزنامه پیام آشنا، سال ششم، ش 1392، یک شنبه 12 خرداد 1398، ص 2.
پیوند تاریخ و طبیعت در ولیان
ولیان روستایی تاریخی و آباد در بخش چِندار شهرستان ساوجبلاغ از توابع استان البرز است. این روستای هدفِ گردشگری در 35 کیلومتری شهر کرج و در دامنه جنوبی رشته کوه های البرز واقع شده است. ارتفاع آن از سطح دریا 1830 متر است. اهالی این روستا، شیعه و به زبان فارسی سخن می گویند. درآمد بیشتر اهالی از زراعت، باغداری و دامداری تأمین می شود و توت خشک از تولیدات اصلی آن به شمار می رود. در سال 1390 خورشیدی، 966 نفر در قالب 328 خانوار ساکن این روستا بوده اند. از محوطه باستانی «کلاغ دره» واقع در جنوب روستای ولیان، سفال های قرمز و نخودی رنگ مشابه سفال های دوران تاریخی و اوایل اسلام به دست آمده و درخت چنار هزارساله در حیاط مسجد جامع ولیان نیز از دیگر جاذبه های طبیعی و تاریخی این روستا است. نام آوران برخاسته از روستایولیان را این چنین می توان برشمرد:
1. سید شرف الدین محمود ولیانی طالقانی (درگذشت حدود 918ق) از فقیهان و متکلمان قرن دهم هجری قمری و نیای برخی سادات مناطق طالقان، ساوجبلاغ و آبیک است. نسب آیت الله سید محمود طالقانی (درگذشت 1358ش) و جلال آل احمد (درگذشت 1348ش) به او می رسد. فقیه نامدار شیعه ابن ابی جمهور احسایی در سال 912ق برای سیّد شرف الدین محمود، اجازه روایی نوشته است. از این اجازه چهار نسخه موجود است. در مجموعه اجازات شیخ نعمت الله بن حسین عاملی (تاریخ کتابت قرن 11ق)، شیخ ابراهیم بن محمّد حرفوشی (درگذشت 1080ق) و سیّد حسین کرکی، پسوند «ولیانی» در کنار نام جدّ او (سیّد جلال الدین) آمده اما کاتب نسخه بحارالانوار نوشته علامه محمّدباقر مجلسی (درگذشت 1110ق) به علّت آشنا نبودن و عدم دقّت، کلمه ولیانی را از قلم انداخته است. سیّد شرف الدین محمود همچنین کرسی تدریس فلسفه و کلام اسلامی را در شهر قزوین عهده دار بود. شرحی بر حواشی خواجه نصیرالدین طوسی بر کتاب فلسفی «الاشارات و التنبیهات» نوشته بوعلی سینا از آثار او است. برخی بر این نظرند که نام دیگر او «قاضی نجم الدین محمود طالقانی» و یا «امیر نجم الدین» و به احتمال، آرامگاهش در روستای یَرَک از توابع شهرستان الموت قزوین واقع است.
2. ملا شاه مراد ولیانی از روحانیون هم روزگار با شیخ مرتضی انصاری که قرآن کریم را به زبان فارسی برگردانده است. محمدزمان ولیانی فرزند او، سازنده ضریح امامزاده یحیی واقع در روستای دوزعنبر ساوجبلاغ است.
3. ملا جواد ولیانی قزوینی از مشاهیر شیخیه و از شاگردان سید کاظم رشتی (درگذشت 1259ق) است که زمینه گرایش دختر خاله اش زرین تاج برغانی مشهور به قره العین (درگذشت 1268ق) را به شیخیه فراهم ساخت. او از نخستین کسانی است که علیه سید علی محمد شیرازی مشهور به باب بنیانگذار فرقه بابیت، ردیه نوشت.
4. میرزا محمد ولیانی (زنده در سال 1280ق) نویسنده کتاب «هادی المظلّین» درباره کلام و عقاید شیعه که نسخه دست نویس آن در کتابخانه آیت الله گلپایگانی قم نگهداری می شود.
5. استاد علی اشرف والی (درگذشت 1389ش) عارف، شاعر، خوشنویس، نقاش مکتب کمال الملک و نویسنده کتاب «طلوع دوباره شمس».
6. استاد جعفر والی (درگذشت 1395ش) کارگردان، نویسنده، بازیگر و گوینده گفتار متن سینما و تئاتر ایران.
نام ولیان به جهت تردد آیت الله طالقانی از آنجا به منطقه طالقان، در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک) آمده است. مواقعی که او در زادگاهش روستای گلیرد طالقان به سر می برد، چهره های مذهبی و سیاسی مخالف حکومت پهلوی به دیدارش می رفتند. دکتر علی شریعتی (درگذشت 1356ش) از آن جمله بود که از طریق روستای ولیان به دیدار آیت الله طالقانی رفت و یک شب میهمان او بود. همچنین سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی (شهادت 1334ش) رهبر جمعیت فداییان اسلام، به هنگام سکونت در طالقان، از طریق ولیان با شاگردان و اعضای جمعیت فداییان اسلام دیدارهای مخفیانه ای داشت. برخی بر این نظرند که نواب صفوی موافقت خود با قتل نورالدین فتح اعظم رییس وقت محفل ملّی بهاییان ایران را در این روستا به اعضای فداییان اسلام اعلام کرده است. فتح اعظم در سال 1331ش بر اثر هجوم شبانه 17 تن از روستاییان، در خانه اش واقع در روستای رامجین از توابع شهرستان ساوجبلاغ به قتل رسید.
منابع: آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 4، ص 126؛ ابوالقاسم حاتمی، آثار تاریخی ساوجبلاغ و نظرآباد، ص 81؛ حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیایی ایران، ج 1، ص 234؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 105، ص 11؛ مصطفی درایتی، فهرستواره دست نوشت های ایران (دنا)، ج 10، ص 1128؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: آیت الله سید محمود طالقانی، ج 3، ص 436؛ یارمحمد نبیل زرندی، مطالع الانوار، ص 136، 138؛ سید اشرف الدین کیایی طالقانی، قاضی نجم الدین محمود طالقانی یا برگی در تاریخ تشیع، ص 4، 8، 19؛ حسین عسکری، بیداری دشت کهن، ص 243، 247، 249؛ بهرام چوبینه، دکتر محمد مصدق و بهاییان، ص 31؛ پرتو حسنی زاده و همکاران، روستاهای هدف گردشگری استان تهران، ص 28؛ مجله حوزه، ش 58، ص 174؛ فصلنامه وقف میراث جاویدان، ش 11 و 12، ص 119؛ احمد گل محمدی، جمعیت فداییان اسلام به روایت اسناد، ج 2، ص 467.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «پیوند تاریخ و طبیعت در ولیان»، هفته نامه تریبون شهر، سال دوم، ش 9، چهارشنبه 18 اردیبهشت 1398، ص 3.
میرزا عبدالله مقدم از «دشتی به وسعت تاریخ» تا «بیداری دشت کهن»
علیرضا گروسی
پژوهشگر و رییس کمیسیون علمی مجمع جوانان البرز
روش تحقیق و پژوهش در علم به عنوان یکی از مبانی اصلی و اولیه هر دانشی به شمار میآید. روش تحقیق در کتاب های تاریخی و کتاب های تاریخ معاصر را بازگو می کنند بیشتر متأثر از داده ها و مستندات موجود است تا نوع نگرش و جهان بینی نویسنده. دو کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» (1386) و «بیداری دشت کهن: انقلاب اسلامی در ساوجبلاغ و نظرآباد» (1397) و بیشتر درباره تاریخ معاصر توسط دوست دانشمندم دکتر حسین عسکری نگاشته شده است. یکی از سرفصلها یا مباحث اصلی مطرح شده در این دو کتاب میرزا عبدالله مقدم و عملکرد او می باشد. به نظر می رسد که نویسنده در دو کتاب، دو دیدگاه متفاوت درباره این شخصیت مؤثر ارایه می دهد.
در کتاب دشتی به وسعت تاریخ، نگاه مؤلف به «کارکرد محلّی» مقدم معطوف شده و تأثیرات او را صرفاً بر منطقه نظرآباد بررسی و بازگو می کند. در واقع تقسیم تاریخ شهر نظرآباد به قبل و بعد از سال 1332 که همان سال خریداری نظرآباد توسط مقدم می باشد، نشان از اهمیت تأثیرگذاری این شخصیت در منطقه نظرآباد از دیدگاه نویسنده کتاب است. به بیان دیگر فعالیت های عمرانی مقدم در نظرآباد و در رأس آن تأسیس کارخانه نساجی مقدم سبب ایجاد یک نگرش مثبت در مؤلف کتاب شده است که البته باید اذعان داشت که تأثیرات مرحوم مقدم در دگرگون شدن نظرآباد و پیشروی این منطقه در حوزه صنعت از تأثیرات مثبت این شخصیت می باشد.
در واقع توسعه نظرآباد در دهه 40 شمسی و در سال های بعدی سبب شده است که در کتاب دشتی به وسعت تاریخ نگاه مثبت به مقدم در ذهن نویسنده نقش ببندد و این نگاه طبیعی است. البته نکته مهم دیگر این است که احتمالاً اطلاعات یا مستندات محکمی درباره مخالفت جامعه محلّی با مقدم وجود نداشته یا از سوی جامعه مخالف مقدم ارایه نشده است. در کتاب بیداری دشت کهن به ناچار مؤلف نگاه کلان (ملّی) به موضوع و به ویژه عبدالله مقدم دارد. در این نگاه مقدم با توجه به اینکه یک سرمایه دار بزرگ بوده است، لذا در مباحث سیاسی کلان کشور نیز دخیل و تأثیرگذار می باشد و نوعی نگاه انتقادی از سوی مؤلف متوجه مرحوم مقدم می باشد. انتقاد و مخالفت با سیاست های دولت مصدق، دعوت از محمدرضا شاه پهلوی و نوع سخنرانی مقدم در حضور شاه و وزیران در افتتاح کارخانجات نساجی مقدم در نظرآباد، نشان از ارتباطات عمیق وی با دربار رژیم پهلوی دارد. درخواست مقابله و سرکوب اعتراضات دانشجویان معترض به سیاستهای اقتصادی و صنعتی دولت دکتر علی امینی نخست وزیر حکومت پهلوی، نشان از این داشت که اقتصاد کلان جاری در آن دوران که از سوی دربار و شخصیت هایی مثل مقدم در پیش گرفته می شد.
البته در زمینه مذهبی بودن مرحوم مقدم و احترام به اخلاق مذهبی مردم نظرآباد شکی نیست که او فردی محترم می باشد و دیدگاه مؤلف نسبت به وی مثبت و مطلوب می باشد. یک نقد اساسی که البته با توجه به کلیات دو کتاب مؤلف شاید در قالب پیشنهاد ارایه شود بهتر باشد، این است که مطالعه و نوشتن درباره شخصیت هایی مثل مرحوم عبدالله مقدم باید تحت لوای جریان های اقتصادی، سیاسی و حتی حاکمیتی زمان مورد نظر انجام پذیرد. برای نمونه نگرش توسعه محوری مرحوم مقدم بر کسی پوشیده نیست، اما وابستگی اقتصادی و سیاسی او به دربار رژیم پهلوی و همچنین نگاه سرمایه داری وی به جامعه نیز قابل کتمان نیست. در انتها باید گفت از یک سو شناخت و معرفی جریان های غالب و کلان سیاسی - اقتصادی تاریخ معاصر کشور و از سوی دیگر داشتن مستندات بیشتر برای شناخت جامع و کامل مرحوم مقدم و عملکرد وی در نظرآباد نگاه مؤلف در دو کتاب را متفاوت کرده است.
یادداشت فوق در پایگاه خبری اصل ماجرا
نامه روحانی البرزی به نویسنده کتاب بیداری دشت کهن
هم فکریست محمود، هم حرکتی مسعود
اشاره: متن زیر پیام استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی استاد فرزانه دانشگاه تهران و عضو هیات امنای بنیاد ایران شناسی به آیین اختتامیه نخستین جشنواره فرهنگی - هنری هشتگرد است که در روز چهارشنبه 28 فروردین 1398 در شهر هشتگرد (مرکز شهرستان ساوجبلاغ) از توابع استان البرز توسط حسین عسکری قرائت شد.
__________________
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام صدق و دعای خیر ما بدرقه راه اصحاب ارجمند فرهنگ و هنر و ذوق و زیبایی. جشنواره بزرگ فرهنگی - هنری هشتگرد که اینک به پاست و با نام بلند و به پاسداشت شماری از مفاخر و مشاهیر بنام ایران به ویژه مفاخر استان البرز آذین بسته است و مراسمش در بیست و هشتمین روز از فروردین ماه سال 1398هجری خورشیدی با مشارکت جمعی از فرزندان هنرمند و خوشفکر و خوش ذوق میهن ما در بهارستانی پرطراوت و بارانی برگزار می شود؛ هم فکریست محمود، هم حرکتی مسعود، هم عملی نیک و ستودنی، هم گام نهادن و گام برگرفتن و ره سپردن در صراطی مستقیم و با نیات و اهدافی مبارک برای مُلک و ملت و میهن ما.
یک جامعه و جهان آراسته به هنر و ذوق و زیبایی و خلاقیت و شور و شعور و نشاط و آفرینندگی و پرمایه و غنی از اخلاق و آداب و ادب درست زیستن و مجهز به توشه و تجهیز دانش دانایی و بهرهمند از حکمت و خرد و منطقِ نیک زیستن و یک فرهنگ و زندگی پرمایه و غنی از ارزش های اصیل و مشترک و پذیرفته شده جهانی در آوردگاههای خطرخیز تاریخ، هم ایمنتر، هم مقاوم تر، هم استوارتر، هم پایدارتر و ماندنی تر از یک جامعه و جهان تهی و بیبهره از چنین ارزشها و موهبتها و دستاوردهای بزرگ بشریست.
اینجانب دستهای توانا و پربار و برکت فرزندان برومند و خوشفکر و خوش ذوق شهرستان ساوجبلاغ که موفق شدهاند جشنوارهای را در مقیاسی فراتر از قامت یک استان بهپا دارند و برگزار کنند، گرم میفشارم و گرم تحسینشان میکنم. تأسف میخورم و از همه دوستان با همت و نیکخواه و نیک اندیش بهویژه جناب آقای حسین جوادان عزیز که طراح و معمار بزرگ چنین طرحها و برنامهها و جشنوارههایی در شهر و شهرستان زیبای ما هستند، پوزش میخواهم از اینکه این بار نیز بهدلیل مقارنت زمانی مراسم جشنواره با سخنرانی بنده در دانشگاه هنر اصفهان، بخت، یار نشده است و توفیق دست نداده است که در خدمت میزبانان معزز و میهمانان گرانمایه و ارجمند مراسم باشم.
ما در سرزمینی زندگی میکنیم که وارث یک سنّت و میراث و حکمت و خِرَدی هستیم که در آن هنوز رشتههای اتصال معنوی و حلقههای پیوند باطنی میان آسمانیان و زمینیان، میان ارض تاریخ و ارض ملکوت، نگسسته است و قطع نشده است. صیانت از این پیوند و پیمان، مسئولیتیست بس خطیر، بس عظیم و بس سنگین بر شانه همه ما. هر انسانی به اندازه سنگینی بار مسئولیتی که بر شانه گرفته است و بر شانه می کشد، بزرگ است و شایسته ستودن. ایران یک جغرافیای محصور در مرزهای طبیعی نیست، یک اقلیم و عالم فراخ معنویست. صیانت از این اقلیم و عالم معنوی، صیانت از کرامت انسان است و نحوه حضور معنوی و اصیل او در جهان. به سخن حضرت حافط:
گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند
نگاه دار سرِ رشته تا نگه دارد
باقی بقایتان. حکمت الله ملاصالحی، دانشگاه تهران، فروردین 1398 هجری خورشیدی
عکس یادگاری بنده و استاد سید عباس میرخانی با سردیس استاد سید حسین میرخانی (ره)
ناگفته های تاریخ منطقه ساوجبلاغ
محقق و نگارنده گرانقدر جناب آقای دکتر حسین عسکری زید عزه
سلام علیکم
تاریخ که به نوع خود دربردارنده حوادث، تضادها، تفاهم و نگرش هاست، دارای عمق و ریشه و البته ابهامات فراوانی است. وظیفه محقق، شناخت و حفظ آن نگرشهاست. کتاب متین «بیداری دشت کهن» را مطالعه کردم که به حق مدبرانه است، می تواند مقدمه ای برای ظهور و بروز اندیشه های نو در هر منطقه ای از ایران عزیز باشد که قابل تحسین است. شیوه منطق، تعادل و نمایش رویدادهای ناگفته تاریخ منطقه از جهت رعایت حال انصاف و عدالتِ زیبایی بیداری دشت کهن را دوچندان کرده است. نظم، بهم پیوستگی و استناد محکم کتاب مذکور که شگرد هر محقق زبردست است، از تدقق حقیر خارج نیست. مهم است که ذکر کنم باید دست به قلم شوید تا کتابی مجزا به لحاظ پیوستگی فرهنگی و اجتماعی و مذهبی و تاثیرات متقابل بین طالقان و نظرآباد و ساوجبلاغ قدیم وحاضر را در برنامه تحقیقاتی خود قرار دهید که اقتضا و ضرورت بسزایی دارد.
در ادامه قابل ذکر است که نقد منصفانه با ابزار نقاد ماهر و کاربلد می تواند در پیشبرد نگارش، موثر باشد هرچند باید در زمان و با خواص اهل قلم، این مهم صورت پذیرد. از ویژگی منحصر به فرد این اثر نوین احیای چهره های سیاسی، علمی، مذهبی و مردمی مغفول و بعضاً مطرود است که بسیاری از آنان از زمینه سازان نهضت مشروطه و مخالفان سلطنت وقت و نظام سرمایه داری و دلسوزان واقعی مکتب اسلام و تشیع بوده اند، اشاره کرد که البته خدمات آنان را خوانندگان گرامی اثر شما دانسته و قضاوت با آنان و آیندگان فهیم خواهد بود.
تاثیر شما در ذهن مخاطب به عنوان یک جوان انقلابی متدین نوگرا می تواند اسرار تاریخی مجهول را در ذهن خواننده این اثر و آثار مشابه آن، به تکاپو و قضاوت وادار کند که این نشانه توفیق شما و همراهان دلسوز شماست. آرزوی توفیق روز افزون شما را از خداوند منان مسالت دارم. پیروز و سربلند باشید.
سید محمدباقر موسوی طباطبایی 1398/1/25
سه خبر از آیین رونمایی از کتابهای حسین عسکری در هشتگرد
حکایت هایی فابل از دبیر اعلم ساوجبلاغی
نسخ خطّی از مهمّترین ارکان میراث فرهنگی بشر و نشانگر تاریخ و تمدّن یک سرزمین از زوایای مختلف هستند. در این میان، تاریخ دورi قاجار، یکی از دورههای مهمّ تاریخ ایران، چه از نظر تحوّلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و چه از نظر طول دوره محسوب میشود.در این دوره، شاهد نگارش بسیاری از آثار ادبی و تاریخی هستیم که بخشی از آنها به چاپ رسیدهاند. با این حال، بخش زیادی از آثارشکل گرفته نیز بهصورت نسخ خطّی در کتابخانههای داخل و خارج کشور باقی ماندهاند که ضرورت دارد به منظور شناسایی این دوره تاریخی و پژوهش در ابعاد مختلف آن، تصحیح و مورد نقد و ارزیابی قرار گیرند. یکی از این نسخهها که تصحیح و شرح آن میتواند در بازآفرینی گذشتهفرهنگی این دوره موثّر باشد، نسخه خطّی«درّ النثیر فی النصیحه و التحذیر» از«میرزا تقی ساوجبلاغی دبیر اعلم» است. این اثر به عنوان رساله دکتری فاطمه حاجی قاسملو و به راهنمایی استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی دکتر آیت شوکتی در دست تصحیح و تحشیه است.
دبیر اعلم، عنوان نگار، میرزا تقی ساوجبلاغی از سخنوران و نویسندگان قرن چهاردهم است. وی خوشنویس، شاعر و نویسنده روزگار قاجار، فرزند رئیس محمد منشی ساوجبلاغی است این ادیب پرمایه آثار بسیار زیبا و عالمانه ای از خود به یادگار گذاشته اند. تنها یک نسخه از «ترجمه الدرّ النثیر فی النصیحه و التحذیر» در کتابخانه ملی ملک به شماره 637 (فهرست کتابخانه ملی ملک، ج 2، ص 133) موجود است. این اثر کتابی ادبی درباره حکایات اخلاقی است. آغاز این نسخه با عبارت «الحمدلله منطق البلغا بالحکم...» و انجام آن «من از آن حلوای او اندر تبم» است. جلد این اثر از مخمل آبی در 49 برگ 12 سطری در اندازه های 8/16 در 3/11 به خط نستعلیق شکسته نگاشته شده است. در قسمتهایی از نسخه، کلمات مخدوش شده و از بین رفته اند. در صفحه عنوان نسخه، در سرلوحة نقّاشی ترسیم شده است.
تمام حکایات و متن کتاب در جدول های منتظم، با حاشیه های سرمه ای رنگ نوشته شده اند. نسخه مشتمل بر 26 حکایت هر حکایت با رنگ قرمز به شکل زیبایی نگاشته شده است. عناوین این حکایات عبارتند از:
حکایت اول: گرگ و روباه
حکایت دوم: مور و صرار
حکایت سوم: شیر و خر
حکایت چهارم: گربه با موشها
حکایت پنجم: سگ و روباه
حکایت ششم: روباه و غراب
حکایت هفتم: سگ دزد
حکایت هشتم: بوزینه و سنگ پشت
حکایت نهم: ماهی متکبّر
حکایت دهم: زارع فضیل و عبرت او
حکایت یازدهم: گربه با موش ها
حکایت دوازدهم: شیر با نخجیران
حکایت سیزدهم: درخت بزرگ و کوچک
حکایت چهاردهم: معده و اعضاء
حکایت پانزدهم: زاغ
حکایت شانزدهم: روباه با انگور
حکایت هفدهم: مرغ فروش و روباه
حکایت هجدهم: شیر با گرگ و روباه
حکایت نوزدهم: طوطی و گربه
حکایت بیستم: شیر با روباه
حکایت بیست و یکم: کبوترها
حکایت بیست و دوم: ارباب صاحب ملک با اولادش
حکایت بیست و سوم: شیر و گربه
حکایت بیست و چهارم: طوطی و مار
حکایت بیست و پنجم: روباه و قمری
حکایت بیست و ششم: صیاد و خرس
این حکایات به لحاظ اینکه از زبان حیوانات نقل شده اند، فابل هستند. فابل، نوعی از انواع ادبی است که در آن قهرمان حکایات، جانوران اند که هر کدام ممثّل تیپ یا طبقه ای هستند. طی بررسی منشا تمام داستان ها استخراج شده و با حکایات مشابه تطبیق داده خواهند شد.
تصحیح کتاب دست نویس «درّ النثیر فی النصیحه و التحذیر» نوشته میرزا تقی ساوجبلاغی مشهور به دبیر اعلم، زیر نظر دکتر آیت شوکتی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی در دست انجام است. از ایشان تا کنون 40 مقاله علمی - پژوهشی و 8 عنوان کتاب در حوزه زبان و ادبیات فارسی منتشر شده است.
شاعر و نویسنده البرزی صاحب افتخار نخستین ترجمه منظوم نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
اتاقی نیمه مخروبه در باغی در ده سرخاب
اخیراً کتاب «درباره عکاسی» نوشته سوزان سونتاگ از سوی فرزانه طاهری همسر شادروان هوشنگ گلشیری (درگذشت 1379ش) منتشر شده است. مترجم در صفحه 9 این کتاب نوشته است: «موشک باران تهران که شروع شد ترجمه را تمام کرده بودم و هوشنگ گلشیری ویرایش ترجمه را آغاز کرده بود. از جمله نوروز 1367 را خوب به خاطر دارم که در اتاقی نیمه مخروبه در باغی در دِه سُرخاب ساوجبلاغ بر زمین می نشست و آن کاغذهای کاهی را که با مداد رویشان ترجمه کرده بودم بر زانو می گذشت و با مداد تصحیح می کرد.» فرزانه طاهری همچنین طی یادداشتی در شماره 12 مجله اندیشه پویا (آذر و دی 1392) ضمن بیان تجربه های مادرانگی اش، درباره چگونگی سکونت در روستای سرخاب نوشته است: «درباره عکاسی سوزان سونتاگ را در اتاق مخروبه ای در ده سرخاب، در ساوجبلاغ، و زمان موشک باران پاک نویس کردم. جز خانواده خودمان، با باربد و غزل شش - هفت ساله، دو برادر صاحب باغ هم در آن اتاق با ما بودند و من کار می کردم. دم عید با ابتکارات عجیب و غریب که ضرورت یادم داده بود، همان اتاق مخروبه را سروسامان دادم و بچه ها را به حمام ده بردم و شستم برای تحویل سال...»
گروهی از پژوهشگران، هوشنگ گلشیری را تأثیرگذارترین داستان نویس معاصر زبان فارسی دانسته اند. او با نگارش رمان کوتاه «شازده احتجاب» در اواخر دهه چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قویترین داستانهای ایرانی خواندهاند. گلشیری همچنین عضو کانون نویسندگان ایران و از بنیانگذاران حلقه ادبی جُنگ اصفهان بود. پیکر او را در آرامستان امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده اند. همسر او فرزانه طاهری (متولد 1337ش) مترجم و مدیر بنیاد هوشنگ گلشیری است. روستای سرخاب از توابع بخش مرکزی شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز است. این روستا از نظر آب و هوا، یکی از مناطق ییلاقی استان البرز و از نظر کشاورزی نیز یکی از پرباغترین و پرمحصولترین روستاهای ساوجبلاغ به شمار می آید. اهالی آن بیشتر به زبان ترکی ساوجبلاغی سخن می گویند. براساس سرشماری سال 1395، 2615 نفر در روستای سرخاب زندگی می کنند.
کتاب «درباره عکاسی» از سوی انتشارات کتاب آبان منتشر شده است
فرزانه طاهری همسر هوشنگ گلشیری
نمایی از روستای سرخاب از توابع شهرستان ساوجبلاغ
تپه سرخاب متعلق به قرون میانه اسلامی تا دوره تیموریان، از آثار ملّی ایران است
نشر نخست یادداشت فوق در:
حسین عسکری، «اتاقی نیمه مخروبه در باغی در ده سرخاب»، روزنامه پیام آشنا، سال 5، ش 1356، دوشنبه 19 فروردین 1398، ص 4.
رود کردان، پیش از ظهر دوشنبه 12 فروردین 1398
عکس: علی عسکری
این رود پس از رود کرج، مهم ترین رود دشت های کرج، هشتگرد و نظرآباد است که شاخه اصلی آن از ارتفاعات جنوب قله کهار با ارتفاع 4108سرچشمه می گیرد. حوضه آبریز رود کردان با وسعتی برابر 358 کیلومتر مربع در شمال شرق حوضه آبخیز رودخانه شور واقع است. طول تقریبی آن از ارتفاعات شمال کرج تا رودخانه شور در غرب روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد حدود صد کیلومتر است که انشعاب اصلی رود پس از طی مسیری با جهت شمال شرقی -جنوب غربی در حوالی روستای قشلاق محمدلو از توابع دهستان نجم آباد وارد رودخانه شور می شود. این رود دارای سرشاخه های متعددی مانند رودخانه برغان، رودخانه سنج و رودخانه ورده است. ملاحظات آماری نشان می دهد که بالا بودن دبی لحظه ای این رود در برخی از سال ها باعث بروز سیلاب های مهیبی در دشت های ساوجبلاغ و نظرآباد شده است. در واقع، بالا بودن بیشترین دبی لحظه ای رودخانه ها، خود تابعی از بیشترین بارش 24 ساعته می باشد که با بررسی آمار بارش، این ارقام به دست می آید.
- منبع: کتاب دشتی به وسعت تاریخ، نوشته حسین عسکری، ص 20.
رودخانه کُردان مستعد سیلابی شدن است