جنگلی مشروطه خواه
میرزا محسن خان نجم آبادی (م 1336ش) فرزند شیخ محمّدتقی مجتهد و نوه شیخ هادی نجم آبادی، از مبارزان کمتر شناخته شده مشروطیت و نهضت جنگل است. در خردسالی با پدر و پدربزرگش به حوزه علمیه نجفاشرف رفت و در آنجا زبان عربی را به خوبی فراگرفت. پس از بازگشت به تهران به پیشنهاد پدربزرگش، از کسوت روحانیت خارج شد و در گرمابه عمومی محلّه سنگلج تهران و زمین های کشاورزی روستای کرشته از توابع شهرستان شهرستان شهریار به کار پرداخت. پدر او از روحانیون ضدّ مشروطه و از یاران شیخ فضل الله نوری (م 1327ق) بود.
او درباره تاثیر شیخ هادی نجم آبادی (م 1320ق) در شکل گیری اندیشه اش می نویسد: «دوران کودکی من مصادف بود با آخرین سال های حیات مرحوم شیخ هادی نجم آبادی جدّ بزرگوارم. اخلاق و رفتار وی را همه می دانستند و می شناختند. افکار آزادی وی با وضع روز تطبیق نمی کرد، به همین جهت وی همیشه از حکومت مطلقه اظهار نفرت می کرد و در خیال حکومتی به طرز جمهوری بود. این افکار درما هم اثر کرد و بر روی همین سنخیت با آزادی خواهان و روشنفکران و کسانی که از وضع روز، ناراضی بودند آشنا شدم.» وی به خاطر می آورد که شیخ هادی در سحرگاه دوّم ربیع الاول 1314ق او را از خواب بیدار کرده و می گوید: «محسن، پاشو برو تماشا کن، می خواهند یک وطن پرست (میرزا رضا کرمانی ضارب ناصرالدین شاه قاجار) را اعدام کنند.»
در سوگ بزرگ استاد بزرگوارغلامحسین دبیران
علی اکبر صفری
پژوهشگر موسسه کتابشناسی شیعه قم
این زندگی حلال کسانی که همچو سرو آزاد زیست کرده و آزاد رفته اند. خبر سهمگین بود استاد دبیران درگذشت... زمانی که مقاله «دبیر اعلم ساوجبلاغی» و «کتاب چاره ساز و دبیر اعلم ساوجبلاغی» در چند سال گذشته نوشتم؛ بیش از بیست سال بود پی خاندان دبیر اعلم بودم و سعادت یار شد سال گذشته با راهنمایی سرکار خانم دکتر حکیمه دبیران این خاندان علمی و هنری را شناختم. دبیر اعلم فرزند میرزا محمد منشی ساوجبلاغی (از هنرمندان و خوشنویسان دربار فتحعلیشاه قاجار) بود و فرزندش میرزا محمد تقی دبیراعلم نیز در وزارت رسائل خاصّه ناصرالدین شاه به خدمت مشغول بود. فرزند وی میرزا شفیع دبیران چند فرزند داشت که یکی مرحوم استاد غلامرضا دبیران (استاندار یزد) بود و دیگری سرهنگ غلامحسن دبیران و آخرین؛ مرحوم علامحسین دبیران.
دریغا تنها یک بار توفیق شد همراه با استاد مهاجرانی و همسرشان سرکار خانم دکتر دبیران خدمت ایشان برسم و از چشمه سار زلال اندیشه و هنر او لبی تر کنم. قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و بسیاری از ادعیه کمیل ، توسّل... کتابت کرده بود و با نستعلیق بسیار دلنشین و دهها مرقّع و قطعه چشم نواز قلم زده بود. دو تالیف داشت یکی به نام لیلة القدر و امیرالمؤمنین علیه السلام و دیگری یادداشت های پراکنده در شرح دیوان حافظ. در کتاب لیلة القدر و امیرالمؤمنین (ع) با خط نستعلیق شمّه ای از فضائل بی پایان حضرت امیر علیه السلام را با بیان شیوا و رویکرد تفسیری نوشته بود. آداب میهمان نوازی و احترامات را به بهترین وجه ممکن ادا می نمود و آن گونه که در فرهنگ قدیمی مرسوم بود در صحبت و برخورد بزرگوارانه، وجودش سراپا ادب بود آداب دانی.
زندگی نامه او را با چند پرسش به دست آوردم و افسوس که اطلاعات سرشاری از تاریخ و فرهنگ منطقه ساوجبلاغ داشت و علاقه ای شگفت انگیز به این منطقه. به آن اندازه که در تهران منطقه قلهک زندگی می کرد ولی در روستای آباء و اجدادی خود کریم آباد نظرآباد به زراعت و کشاورزی مشغول بود. اشعار پراکنده ای داشت که همتی از خانواده ایشان می طلبد تا به تدوین آن اقدام کنند. ارادت ویژه ای به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام داشت، مخصوصاً در مدح امیرالمومنین بسیار می گفت و می نوشت. احادیث حضرت را به نستعلیق زیبا نوشته بود و برای حضرت شعر می سرود و شماری از آن چنین بود:
انا مدینة العلم و علی بابها
باب شهر علم پیغمبر علیست
ظاهر است این باطن ار خواهی که چیست؟
گفته ی یزدان ز قرآن بازخوان
شرحی از «واتو البیوت»است این بدان
ای علی ای باب علم مصطفی
ای تو مقصود از «و من یرجوا لقاء»
ای همه آیات قرآن شرح تو
باب علم مصطفی خود طرح تو
باز باش ای باب علم مصطفی
تا رسد بر مصطفی علم از خدا
باز باش ای باب علم و باب نور
نورباران کن نبی را همچو طور
آنچنان کز بازتابش این جهان
غرق علم و نور گردد جاودان
باز باش ای باب تا ما تشنگان
سوی بحر آییم از پیر و جوان
باز باش ای باب رحمت کاین رهی
با فروغت وارهد از گمرهی پ
تا تو باب شهرعلمی ای احد
من غلام شهر علمم تا ابد
استاد غلامحسین دبیران متولد 1305 در تهران بود و پس از نود سال زندگی سه شنبه گذشته (سیزدهم خرداد) چشم از جهان فرو بست و در قطعه 308 آرامستان بهشت زهرا آرام گرفت. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
مقاله فوق در وب سایت موسسه کتابشناسی شیعه
انتشار تصویر دبیر اعلم ساوجبلاغی و فرزندش برای نخستین بار
تخته سیاه های محوطه باغ ملّی شیراز
خانم دکتر حکیمه دبیران (متولّد 1327ش) فرزند فرهیخته شادروان استاد غلامرضا دبیران است. ایشان استاد شناخته شده زبان و ادبیات فارسی و دارای دکتری این رشته از دانشگاه تهران است. از سال 1364 تا 1367ش ریاست دانشگاه الزهرا را برعهده داشت. دارای مقالات متعدد پژوهشی، ادبی، عرفانی و اشعاری به سبک سنّتی است. تصحیح و تحشیه فرهنگ شرفنامه منیری از جمله آثار چاپی اوست. پژوهشگر فرهنگستان زبان ایران (1352ش)، عضویت در هیئت امنای دانشگاه های کشور، شورای فرهنگی و اجتماعی زنان وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی، ریاست دانشکده برون مرزی دانشگاه پیام نور، معاون پژوهشی دانشگاه تربیت معلم از سوابق علمی و پژوهشی دکتر دبیران است. از اوست:
نقش ما را آن چنان زد نقش پرداز الست
مهر من در جان تو مهر تو در جانم نشست
...چون تویی آیینه سرّ جمال ایزدی
جلوهای جز مهر حق در آن نشاید نقش بست
...کی تواند چشم برگیرد ز رویت لحظهای
تا حکیمه باشد از کیفیت چشم تو مست
خانم دکتر دبیران روز پنج شنبه 15 تیر 1396 پس از مطالعه مقاله بنده درباره استاد دبیران در روزنامه اطلاعات، پیامی به شرح زیر به همراه یک قطعه عکس منتشر نشده از مرحوم پدر را از طریق تلگرام ارسال کردند: «سلام جناب آقای حسین عسکری. خیلی زحمت کشیدید و لطف فرمودید. آقای مهاجرانی هم سلام می رسانند. به دوستان محترم هم سلام برسانید. این عکس هم در مدّت مأموریّت مرحوم دبیران در شیراز گرفته شده که دستور داده بودند چند تخته سیاه در محوطه باغ ملّی شیراز نصب کنند تا مورد استفاده دانش آموزان باشد. توضیح آن را به صورت نامه ای برای یکی از خواهرانم فرستاده بودند. به هرحال التماس دعا و خدمت سرکار خانم هم عرض سلام دارم.» گفتنی است مرحوم غلامرضا دبیران از سال 1340 تا 1341ش شهردار شیراز بود.
یادی از نیک مرد عرصه سیاست و ادب
بخش اول
استاد غلامرضا دبیران (1296 - 1365ش) شاعر، نویسنده، مترجم، خوشنویس و فعّال اجتماعی معاصر است که ریشه در روستای نجم آباد از توابع استان البرز دارد. پدرش میرزا شفیع دبیران مشهور به دبیر افخم (م -1333ش) فرزند میرزا تقی ساوجبلاغی مشهور به دبیر اعلم و مادرش صدیقه نجم آبادی فرزند شیخ علی نجم آبادی است.
تعبیر «علی بن یقطین» درباره استاد غلامرضا دبیران را برای نخستین بار حجت الاسلام والمسلمین سیّد علی محمّد وزیری یزدی (م 1356ش) بنیانگذار کتابخانه وزیری یزد به کار برده است. علی بن یقطین بن موسی بغدادی (124 - 182ق) محدّث، فقیه، متکلّم و از یاران نزدیک امام موسی کاظم علیه السلام است. او با وجود شیعه بودن، از وزیران حکومت عباسی و مورد اعتماد آنان بود. به نظر شیعیان و بنا به شواهد تاریخی و روایی، ورود او به دستگاه خلافت با اجازه و راهنمایی امام هفتم شیعیان بوده است.
استاد دبیران تحصیلات خود را در زادگاهش تهران با فراگیری قرآن کریم نزد پدر و پدربزرگش آغاز کرد و همزمان با حفظ قرآن به تکمیل آموختههای ادبی و هنر خوشنویسی پرداخت. پس از پایان دوره دبیرستان، تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گذراند. «تاریخ قرآن کریم» عنوان پایان نامه کارشناسی او است که در سال 1321ش به راهنمایی دکتر بدیع الزمان فروزان فر (م 1349ش) نوشته شده است. او در سال 1323ش در دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران پذیرفته شد اما این دوره را ناتمام گذاشت. ادامه مطلب + تصاویر...
یادی از نیک مرد عرصه سیاست و ادب
بخش دوم
او به هنگام تصدّی مسئولیت های دولتی در دوره پهلوی، فعالیّتهای مذهبی و اجتماعی آگاهانه ای داشت که از این جهت با جریان انقلاب اسلامی همسو می شد:
- محمّدضیاء اولیا سردبیر ماهنامه تدبیر آینده (چاپ یزد) درباره علایق مذهبی دبیران مینویسد: «خصوصیاتی همچون حافظ قرآن، حافظ نهج البلاغه… مقیّد به نماز اوّل وقت و نماز شب و دایم الوضو بودن از وی یک مسئول و خدمتگزار کم سابقه در تاریخ پیش و پس از انقلاب ساخته است.» بانو عفت محمّدی همسر دبیران در این باره می گوید: «آقای دبیران 27ساله بود و پیش از خواستگاری، من و ایشان با اینکه فامیل [دختر عمو و پسر عمو] بودیم همدیگر را ندیده بودیم! چرا که در خانواده ما رسم نبود دختر جلوی نامحرم بیاید. مرحوم دبیران فردی پاک و درست بود و توجّه جدّی به نماز و قرآن فرزندان داشت.»
- دبیران که رییس دفتر رمز و محرمانه نخست وزیر دکتر محمد مصدق (م 1345ش) بود در سال 1330ش پیش از سفر مصدق به ژنو به او این گونه توصیه می کند: ادامه مطلب + تصاویر...
این دو قابله دانشگاه دیده
از سوی سازمان بهداشت جهانی و کنفدراسیون بین المللی مامایی، پنجم ماه مِی برابر با 15 اردیبهشت «روز جهانی ماما» نامگذاری شده است. این روز با هدف تقدیر از تلاش های ماماها و افزایش آگاهی و تبادل اطلاعات درباره سلامتی مادران و نوزادان در تقویم ها جای گرفته است. جالب است که بدانیم عین الهدی و صدیقه نجم آبادی دو خواهر البرزی هستند که در ردیف نخستین ماماهای دانشگاهی ایران به شمار می روند. خاستگاه این بانو، روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز است.
تا یک قرن پیش در ایران، مامایی یا قابلگی رشته علمی نبود و قابله های تجربی عهده دار بار نهادن زنان ایرانی بودند. متأسفانه ناآگاهی غالب آنان از دانش روز، رویدادهای دردناکی همانند مرگ مادر یا نوزاد را در پی داشت. مَثل «قبر زن زائو تا چهل روز باز است» گویای این رویه سوگناک بود. سال 1298ش به کوشش احمدخان نصیرالدوله وزیر معارف وقت، «مدرسه قابلگی» راه اندازی گردید. پس از مدتی با آموزش های روشمند این مدرسه، تا اندازه ای از مرگ مادران و نوزادان کاسته شد. پس از آن در سال 1308 نخستین «مدرسه عالی مامایی» با اعطای مدرک معادل لیسانس به عنوان یکی از شعبه های مدرسه طب در ایران آغاز به کارکرد.
بانو عین الهدی نجم آبادی معروف به عینی خانم، نوه آیت الله شیخ هادی نجم آبادی از نخستین دانش آموختگان مدرسه قابلگی در ایران است. او در سال 1277 به دنیا آمد و با عیسی نجم آبادی ازدواج کرد اما عقد آنان پیش از آغاز زندگی مشترک، فسخ شد. این مامای البرزی در سال 1314 درگذشت و در آرامگاه خانوادگی خاندان علمی نجم آبادی واقع در محله شیخ هادی تهران به خاک سپرده شد. در یکی از اسناد به جا مانده از مدرسه قابلگی ایران که متعلق به سال 1303 است، نام عین الهدی نجم آبادی با معدل 15/33 در ردیف دانش آموختگان آن مدرسه ذکر شده است. در صدر این سند آمده است: «جلسه امتحان قابلگی (قسمت ژنیکولوژی) در بیمارستان زنان و کودکان در ایام شنبه و چهارشنبه 18 قوس 1303 در دو ساعت بعدازظهر در تحت ریاست آقای دکتر لقمان الدوله و دکتر یونس خان و دکتر علیم الملک تشکیل و شروع به امتحان شد.»
بانو صدیقه نجم آبادی خواهر کوچک تر عین الهدی هم از نخستین دانش آموختگان مدرسه مامایی در ایران به شمار می رود. او در 12مهر 1281در تهران زاده شد و در سال 1303با احمد نجم آبادی ازدواج کرد. آن دو صاحب فرزندی به نام پرویز شدند که در دو سالگی درگذشت. این ازدواج در سال 1311به جدایی انجامید. صدیقه نجم آبادی در سال 1323ازدواج دیگری کرد و در نهایت در 4 فروردین 1334در اثر ابتلا به بیماری سرطان درگذشت و در کنار آرامگاه خواهرش به خاک سپرده شد.
- نشر نخست این مطلب در: حسین عسکری، «دو خواهر البرزی نخستین ماماهای البرزی»، روزنامه پیام آشنا، سال سوم، ش 885، شنبه 16 اردیبهشت 1396، ص 8.
ماه مبارک رمضان سال 1394 خورشیدی. روستای ولیان از توابع شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز. از راست: استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی (استاد نامدار دانشگاه تهران)، مهرداد کورش نیا (نویسنده و کارگردان شناخته شده تئاتر ایران)، استاد سید عباس میرخانی (شاعر و غزلسرای معاصر)، شادروان استاد جعفر والی (چهره ماندگار سینما و تئاتر ایران)، حسین عسکری، اسماعیل آل احمد (پشت دوربین عکاسی).
مرگ نوشته اسماعیل آل احمد برای استاد والی (گزارشی درباره دیدار فوق)
آشنایی با استاد سید عباس میرخانی
وب نوشت اسرار حکمت: آثار و اندیشه های دکتر حکمت الله ملاصالحی
پژوهشگر زنجانی - البرزی در همسایگی استاد منزوی
به خاطر دارم روز 25 امرداد 1392 در خیابان هفتم شرقی روبروی گل فروشی آلیس در گوهردشت کرج در آپارتمانی کوچک اما با صفا، خدمت استاد کریم نیرومند (محقق) رسیدم. بیمار بود اما مهربانانه من را پذیرفت. درباره زنجان، ابهر و قیدار و نسبت فرهنگی غرب استان البرز (ساوجبلاغ و نظرآباد) با زنجان دو ساعت گفت و گو کردیم. عجیب است که استاد نیرومند، هم خودش و هم آثارش در البرز بسیار غریب است. می گفت در زنجان هم غریب است. من را با تلخی و به کنایه نصیحت کرد که دست از پژوهش و البرزشناسی بردارم چون این عرصه، دشوار و پر از بی مهری متولیان امر است و نتیجه ای غیر از خستگی، بیماری و فقر ندارد. در ورای این سخنان تلخ، پیامش را گرفتم. با اجازه، کتاب چند جلدی و چاپ نشده «تاریخ زنجان» را ورق زدم. پژوهشی دقیق و مستند است که امیدوارم به زودی منتشر شود. او در پایان آن دیدار شیرین، کتاب «مشاهیر شهرستان تاریخی خدابنده» را به بنده هدیه داد و متواضعانه در صفحه نخست آن نوشت: «این یک مجلّد از تألیفات و ترجمه های خودم را به آقای حسین عسکری می دهم که با کمال دقّت مطالعه و نکات انتقادی و ارشادی را با کمال انصاف به مولّف ابلاغ فرماید.»
شامگاه روز 16 فروردین 1396 به دلم افتاد به مناسبت نوروز، سراغی از استاد بگیرم. اما متأسفانه دریافتم که ایشان یک سال پیش در روز 8 فروردین 1395 غریبانه در شهر کرج درگذشته است. خیلی متأثر شدم. در رسانه های استان البرز هیچ خبری نبوده و در زنجان هم به خبرهایی کوتاه و کلّی اکتفا شده بود. به یاد نصیحت آن مرحوم افتادم...
این مورخ، پژوهشگر و جغرافیدان زنجانی متولد 1310 خورشیدی بود که پس از پیروزی انقلاب، در گوهردشت کرج سکونت گزید. آثار استاد نیرومند محل رجوع پژوهشگران در شناخت فرهنگ و تاریخ استان زنجان است. تذکره سخنوران و خطاطان زنجان (چاپ 1347)، شرح زندگانی دانشمندان، روات، رجال لشکری و کشوری استان زنجان (چاپ 1385)، مشاهیر (عرفا، حکما، شعرا و هنرمندان) شهرستان تاریخی خدابنده (چاپ 1388)، تاریخ پیدایش تصوف و عرفان و سیر تحول و تطور آن (بخش اوّل)، عرفا و حکمای استان زنجان (بخش دوّم) (چاپ 1364) و حاج میرزا علی اصغرخان مشیرالممالک زنجانی معروف به حاجی وزیر از جمله آثار چاپ شده استاد نیرومند است. او 14 عنوان کتاب درباره زنجان نوشته که هنوز 9 جلد آن منتشر نشده است.
استاد کریم نیرومند سال ها به معلمی مشغول بود و همزمان با آن به تحقیق در فرهنگ، هنر و تاریخ زنجان می پرداخت. پیکر این پژوهشگر زنجانی - البرزی در آرامستان پایین زنجان و در کنار آرامگاه استاد حسین منزوی غزل سرای نامدار ایران به خاک سپرده شده است. او همیشه در آثارش از نام اصیل «زنگان» به جای نام مجعول «زنجان» استفاده می کرد. روحش شاد و قرین رحمت الهی باد.
- نشر نخست این یادداشت در: حسین عسکری، «پژوهشگر زنجانی - البرزی در همسایگی استاد منزوی»، روزنامه پیام آشنا، سال سوم، ش 867، شنبه 19 فروردین 1396، ص 8.
سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از وضعیت تحلیلی از وضعیت کمّی و کیفی فضای فضای سبز شهری با تأکید بر سنجش رضایتمندی ساکنین شهر نظرآباد
علیرضا گروسی؛ زینب شاهرخی فر؛ سعید نصیری مجد، «سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از وضعیت تحلیلی از وضعیت کمّی و کیفی فضای فضای سبز شهری با تأکید بر سنجش رضایتمندی ساکنین شهر نظرآباد»، دوفصلنامه معماری و شهرسازی پایدار (نشریه علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی)، دوره 4، ش 2، زمستان 1395، صص 31 - 42.
چکیده: امروزه با توجه به رشد و گسترش شهر و شهرشنینی، معضلات متعددی گریبان گیر شهر و شهروندان می باشد. فضای سبز به ویژه پارک های شهری، به عنوان عنصر اصلی در اوقات فراعت و آرامش بخشی به شهروندان امروزه مشخص می باشد. پارک ها از اصلی ترین بخش های کاربری های فضای سبز می باشد که به صورت عمومی در دسترس همه شهروندان شهر می باشد. آنچه که مهم است کیفیت توزیع و پراکنش این پارک ها در سطح شهر و همچنین کیفیت تاسیسات و خدمات ارایه شده در آن ها می باشد. شهر نظرآباد با توجه به مجاورت با شهرهای بزرگ از جمله کرج و تهران، دارای رشد سریع در جمعیت و توسعه فیزیکی بوده است. بنابراین ضرورت دارد که وضعیت این کاربری مهم در آن به لحاظ کمی و کیفی ارزیابی شود. در این پژوهش ابتدا پراکنش پارک ها، سرانه های موجود، میزان تجهیزات و تاسیسات موجود در پارک ها انجام شده است. سپس با استفاده از پرسش نامه، وضعیت کیفی و رضایت شهروندان از وضعیت پارک های موجود سنجیده شده است. نتایج به این صورت می باشد که در وضعیت کمی، کمبود در سرانه و مساحت های پارک ها و فضاهای سبز شهر نظرآباد وجود دارد و از این نظر نامناسب می باشد. در تحلیل وضعیت کیفی، نیز رضایت شهروندان از امنیت و امکانات نامناسب می باشد و در بخش خدمات رفاهی پارک های شهری، شهروندان از وضعیت موجود راضی می باشند.
کلیدواژه ها: فضای سبز؛ پارک های شهری؛ رضایتمندی؛ توسعه پایدار؛ نظرآباد.
Assessment Amount of satisfaction citizens Of quantitative and qualitative green space With approach Sustainable Development
Nowadays, with the development of cities and urbanization, the problems and difficulties suffered several cities and civilians. The urban green spaces, especially parks, as the evening relaxing in leisure time and is now recognized as citizens. Urban parks and green spaces of the main parts is publicly and freely available to all the citizens of the city. But what is important to the quality of distribution parks in the city as well as the quality of facilities and services offered in these spaces and it is. Nazarabad city as the center of the city, due to its proximity to major cities including Tehran and Karaj, has been a rapid growth in population and physical development. Therefore it is necessary that the status of this important user in the city to be evaluated both quantitatively and qualitatively. In this study, quantitative analysis, including distribution parks, per capita available, the equipment and facilities available in the park is done. Using a questionnaire, the quality and satisfaction of the citizens of the state park system is measured. If the results are quantitative, low per capita area of parks and green spaces in the city and there Nazarabad this is inappropriate. In analyzing the quality is poor and the satisfaction of security and welfare in urban parks, citizens are happy with the situation.
Green spaces, urban parks, satisfaction, sustainable development, Nazarabad
محوطه باستانی ازبکی و هویت تاریخی - اجتماعی در نظرآباد و البرز
مهندس علیرضا گروسی
کارشناس ارشد دانشگاه تربیت مدرس
هویت یک فضای شهری یا هر نوع سکونتگاه دیگری ناشی از خصوصیات تاریخی، کالبدی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… است که از ذهنیت مشترک ساکنین سرچشمه می گیرد. در ابتدا باید گفت که مکان براساس مجموعه ای از ویژگی های فرهنگی قرار دارد. مکان نه تنها اطلاعاتی درباره جایی که در آن هستیم و زندگی می کنیم یا اهل آنجا هستیم به ما می دهد بلکه درباره شخصیت و این که ما چه کسی هستیم، نیز چیزهایی می گوید. بنابراین اگر وابستگی به مکان ها سست شود، هویت مردم و جوامع نیز به سستی می گراید. مکان جغرافیایی به عنوان زادگاه یا زیستگاه، باعث شکل گیری علاقه در انسان می شود که می توان از آن به عاطفه یا مهر مکانی یاد کرد که عمدتاً بر پایه روابط اکولوژیکی (طبیعی و انسانی) انسان با مکان یا فضای جغرافیایی قرار دارد. در واقع حس تعلق به سرزمین زیربنای انگیزه معنوی اصلی برای شاخص و متمایز بودن از دیگران در اندیشه هر فرد و هر گروه انسانی ویژه است. هنگامی که حس تعلق به سرزمینی ایجاد گردد، نیاز اساسی به داشتن هویت خودنمایی می کند. در این میان مکان های تاریخی شرایط ویژه ای را برای هویت بخشی دارند. در واقع تاریخ هر قوم و ملتی شناسنامه آن قوم و ملت است و بر همین مبنا دانستن و داشتن تاریخ از بایسته های زندگی انسان می باشد و همچنین لازمه داشتن یک نگرش جامع در بحث تاریخ، فرهنگ و هویت شناخت عمیق و دقیق پیشینه تاریخی آن مکان می باشد. در واقع باید گفت که هویت به سه مقوله مکان جغرافیایی، فضا شامل شبکه ها و روابط اجتماعی و بالاخره با زمان (تاریخ) پیوند دارد. از سوی دیگر بحران بی هویتی یکی از مشکلات عمده شهرهای امروزی می باشد که سبب سرگشتگی، بی تفاوتی و فقدان رفتار مشارکت جویانه در بین شهروندان می شود.. بنابریان کنکاش در مفهوم هویت و فرآیند شکل گیری آن با هدف تدوین اصولی در راستای ارتقای ظرفیت اجتماعی شهرها یکی از اصول مهم در برنامه ریزی شهرها می باشد. محوطه باستانی ازبکی در شهرستان نظرآباد استان البرز از قدیمی ترین سکونت گاه های کشف شده انسانی در جهان است. محوطه باستانی ازبکی می تواند به عنوان یک نماد هویت بخش تاریخی- باستانی در استان البرز شناخته شود . در واقع محوطه باستانی ازبکی می تواند به عنوان یک عنصر هویت بخش تاریخی، هویت اجتماعی و مکانی را برای شهرستان نظرآباد و ساکنان آن تعریف نماید. یعنی محوطه باستانی ازبکی در معرفی شهر نظرآباد و شهروندان نظرآبادی به عنوان یک نماد تاریخی و مکانی هویتی اصیل به ایشان بدهد. به طوری که بازتاب حفریات باستان شناسی محوطه ازبکی که در محافل اطلاع رسانی اعم از روزنامه، تلویزیون، محافل دانشگاهی، سمینار ها و… سبب شده است که نظرآباد و محوطه باستانی ازبکی بارها از زبان خیل کثیری از نخبگان، مسئولین، اساتید، مجریان تلویزیونی و… ساطع شود که این رویه می تواند با توجه بیشتر به این محوطه افزایش یابد. این همان هویت سازی برای شهرستان نظرآباد و مردم آن می باشد که در طی سالهای متمادی مورد غفلت قرار گرفته است. ادامه مطلب...