پرسپکتیو و کمپوزیسیون سیری چند؟
یادداشت زیر به قلم ابوطالب قادری متولّد 1356 کارشناس ارشد نقاشی و مدرّس دانشگاه است خطاب به «علی شریف کاظمی» پیرمرد نقاش روستایی، ساکن کاظم آباد شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز.
* * *
سلام؛ سلامی که از سر ارادت یک نقاش است به نقاشی دیگر. حال من زیاد خوب نیست؛ دلم که می گیرد با نقاشی حرف می زنم و این تنها چیزی است که دیگران نمی توانند مانعی برای آن باشند. چند وقتی است که نتوانسته ام حرف بزنم، ولی امیدوارم حال تو خوب باشد. از تو چه پنهان، نمی دانم می دانی یا نه که درباره نقاشی هایت می گویند: «که ناشیانه است، پرسپکتیوش درست نیست، رنگها خامند، کمپوزیسیون، ایراد دارد، بومها زیرسازی نشده اند، شکل ارایه قشنگ نیست و...» ادامه مطلب...
همجواری با ساوجبلاغ، مسأله شهرستان ما نیست
یادداشتم را با این پرسش اساسی آغاز می کنم که هویّت فرهنگی و تاریخی شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز چه ویژگی ها و مختصاتی دارد و نسبت فرهنگی آن با منطقه تاریخی ساوجبلاغ چیست؟ آقای حجّت الله صادقی فرماندار محترم شهرستان نظرآباد در روزنامه پیام سپیدار (ش 439، چهارشنبه 21 امرداد 1394، ص 2) در پاسخ به این پرسش گفته است: «با توجّه به نزدیکی شهرستان ساوجبلاغ و نظرآباد و این موضوع که نظرآباد تا چند سال پیش از توابع ساوجبلاغ بود، ما کار سختی در پیش داریم. یکی از مسایل ما همجواری نظرآباد و ساوجبلاغ است به صورتی که تنها یک بلوار حدّ فاصل دو شهرستان را تشکیل می دهد و به همین دلیل تفکیک دو شهرستان کار مشکلی است. هیچ عارضه طبیعی حدّ فاصل نظرآباد و ساوجبلاغ را مشخص نکرده و به همین دلیل تفکیک این دو شهرستان با مشکلاتی روبرو شده است. از سوی دیگر برخی ها نمی خواهند فکر ساوجبلاغ را از ذهن خود خارج کنند.» ادامه مطلب...
قصد اختلاف افکنی قومی نداشتم
اشاره: روز سه شنبه 20 امرداد 1394 یادداشتی انتقادی با عنوان «از بوی بد فاضلاب تا بوی بدِ قوم گرایی در شهر نظرآباد» در وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی منتشر شد. در واکنش به این یادداشت، سرکار خانم ناهید کلانتری (خبرنگار نشریات اقتصاد پویا و البرز فردا) مطلبی به شرح ذیل نوشته که به جهت نهادینه سازی فرهنگ نقد و گفت و گو، بدون هیچ دخل و تصرّفی منتشر می شود.
* * *
با سلام و درود خدمت مردم و همشهریان فهیم نظرآباد
این جانب ناهید کلانتری خبرنگار روزنامه های اقتصاد پویا و البرز فردا جهت روشن سازی افکار عمومی بابت چاپ اخیر مطلبی که باعث ناراحتی بعضی از همشهریان شده باید عرض کنم مطلب توجّه ویژه به هشترودی و آذری ها درخواست اعضای ساکن خیابان طالقانی بوده در شورای شهر خطاب به شهردار و اعضای شورای شهر!!! لذا اینجانب قصدسوء استفاده یا اختلاف افکنی بین قوم و ملیّتی را نداشتم چرا که اینجانب خود هشترودی و ساکن محلّه رسالت هستم اگر درخواست آنان را رسانه ای نمی کردم متهم به طرفداری از شهردار، شورا و هشترودی ها می شدم. باید این را هم اضافه کنم بنده تاجایی که توانستم مطالبی که باعث برهم زدن آرامش و اتّحاد مردم می شد را حذف کردم پس کم لطفی است که دوستان ما را متهم به اختلاف افکنی بین اقوام کنند. اکثر همشهریان هم بنده را می شناسند و هم شماره ام را دارند کاش به جای انتقاد یک تماس با ما داشتند و از موضوع اطلاع پیدا می کردند در پایان یادآورم می شوم اینجانب ناهید کلانتری خبرنگار شهرستان و همه مردم با هر قومیتی هستم نه طرفدار حزب و گروهی نه طرفدار قوم و ملیّتی. تا به امروز تلاش کردم در قلم زدن دقّت لازم را داشته باشم تا خدای نکرده به کسی یا کسانی توهین نشود لذا از تمام کسانی که فکر می کنند مطلب ما خلاف واقع بوده یا توهینی را در برداشت حلالیّت می طلبم.
چه تاریخی بر این دروازه گذشته !
روز 28 امرداد 1332 یادآور کودتای سیاهی است که شیرینی نهضت ملّی شدن صنعت نفت را در کام ملّت ایران تلخ کرد. این کودتا با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان مخفی اطلاعات انگلیس و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) علیه دولت دکتر محمّد مصدق (م1345ش) به انجام رسید. در آمریکا از آن به عنوان عملیات آژاکس (Operation Ajax) یاد می شود. طرح این کودتای نظامی را باید در اصل، یک طرح انگلیسی دانست. انگلیس که پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و به ویژه ایران از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد. در ابتدا آمریکا مخالف بود اما پیروزی آیزنهاور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باعث تغییرات عمده ای در سیاست خارجی آمریکا شد. کرمیت روزولت رییس اداره خاور نزدیک سازمان سیا به فرماندهی عملیات انتخاب شد و آمریکا و انگلیس، ستاد مشترکی را در ایستگاه اطلاعاتی انگلیس در قبرس تشکیل دادند و عملیات کودتا را طرح ریزی کردند.اگرچه اجرای نقشه کودتا در 25 مرداد شکست خورد و محمّدرضا شاه پهلوی از ایران فرار کرد اما در 28 امرداد 1332 کودتا عملی شد و سرلشکر فضلالله زاهدی مجری طرح کودتا به جای مصدق نخست وزیر شد و بدین ترتیب با قبضه شدن قدرت در دست استبداد داخلی و استعمار خارجی یکی از ننگین ترین دوره های استبداد در تاریخ معاصر ایران رقم خود و باعث حاکمیّت 25 سال دیکتاتوری شاه گردید. این واقعه تاریخی درس ها و عبرت های فراوانی برای ملّت ایران به همراه داشت و به عنوان یکی از تلخ ترین روزها در تاریخ ایران ثبت شده است. ادامه مطلب...
قابل توجّه آقای ناصر مجرد
به خاطر دارم وقتی از استاد فرزانه دکتر حکمت الله ملاصالحی دیدگاهش را درباره «قومیّت» و «قوم گرایی» پرسیدم، ایشان از آن با عنوان «بت پرستی دورانِ مدرن» یاد کردند. بی تردید «قوم گرایی» یا «ناسیونالیسم کور» پدیده مذمومی است که در دستور کار بدخواهان اسلام و ایران قرار دارد. از قضا، یکی از بدبختی های استان البرز به ویژه دو شهرستان ساوجبلاغ و نظرآباد، همین سیطره بت پرستی مدرن است که سرمایه و فرصت های زیادی را از ما به یغما برده است. اگر مدیریت شهری در شهرستان نظرآباد ناکارآمد است، اگر نخبه گرایی و توجّه به دانش و تجربه مطرود است، اگر اختلافات خانمانسوز موجود در شورای شهر و شهرداری، مانع از خدمات معمولی شهری شده است و اگرهای دیگر... یکی از دلایل عمده اش سیطره قوم گرایی در ذهن و زبان بخشی از شهروندان و مدیران است. از مسئولیت های ارباب جراید این است که درباره این انحراف فرهنگی و اجتماعی انذار دهند و مروّجان آن را نزد افکار عمومی رسوا سازند نه این که خود مروّج این کج راهه باشند.
در صفحه ویژه استان البرز روزنامه اقتصاد پویا (ش 3086، یک شنبه 18 مرداد 94، ص 11) به مسئولیت آقای ناصر مجرد، خبری خواندم به شرح زیر:
اهالی خیابان طالقانی نظرآباد: از بوی بد فاضلاب به ستوه آمده ایم
ساکنان شاکی خیابان طالقانی از بوی بد و وضیعت نامناسب فاضلاب به ستوه آمده و طی تجمعی در شورای شهر، از شهردار و اعضای شورا درخواست رسیدگی کردند و اعلام داشتند که به هیچ وجه در حیاط منازل خود چاه نخواهند زد و مشکل فاضلاب شهر باید طبق اصول و قواعد روز حلّ شود. ساکنین معترض در ادامه به توجّه ویژه به محلّه های سیّدجمال الدین و رسالت (هشترودی نشین) اعتراض کردند و گفتند باید عدالت در تمام نقاط شهر رعایت شود. همه در یک شهر زندگی می کنیم و باید از امتیازات مساوی و برابر برخوردار شویم.
نویسنده خبر بالا، به صراحت پای آذربایجانی ها و دو محلّه بزرگ شهر (سیّدجمال الدین و رسالت) را به میان منازعه بوی بد فاضلاب خیابان طالقانی (بخوانید خیابان بهشت رضا یا همان مزار) کشانده است. اینکه شهری به این قدمت و وسعت و جمعیت 120 هزار نفره، فاقد شبکه فاضلاب شهری است، نشان دهنده مدیریت ناکارامد فعلی و روزمرگی مسئولان پیشین شهرستان است. شنیده ام حتّی درباره سیستم فاضلاب، مطالعه هم انجام نگرفته است چه رسد به اقدام جدّی در این باره. بوی بد و آزاردهنده فاضلاب عبوری از خیابان بهشت رضا و از کنار مقبره پاک شهدای گرانقدر شهرستان، نیز از نقاط تاریک کارنامه شورا و شهرداری فعلی نظرآباد است. اما همه اینها و دیگر بی کفایتی های مدیریتی چه ارتباطی به محلّه رسالت (هشترودی نشین) دارد؟ به نظر می رسد تنظیم کننده خبر بالا، بوی بد فاضلاب را بهانه کرده تا در ورای آن، غول بی شاخ و دم قومیّت را در فضای شهرستان متکثّر نظرآباد رها سازد و ماهی خود را بگیرد. مگر نه این است که نشریات محلّی باید از دامن زدن به اختلافات قومی و زبانی که استقلال و تمامیّت ارضی ایران عزیز را نشانه رفته است، پرهیز کنند؟ در فراز این خبر تفرقه انگیز، نام آقای ناصر مجرد به عنوان دبیر صفحه درج شده است. تا آنجا که می دانم ایشان از روزنامه نگاران قدیمی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد است. انتظار می رود که با درایت، این کج راهه را در آن روزنامه تصحیح نمایند. یا علی مدد.
از فخرایران تا مزارشریف
در 17 امرداد 1377 رسانه های گروهی ایران و جهان، طی خبری غافلگیر کننده، هجوم مسلحانه گروهی از طالبان پاکستان به سرکنسولگری ایران در مزارشریف افغانستان را مخابره کردند. در این جنایت هولناک نه تن از دیپلمات ها و کارمندان کنسولگری از جمله دیپلمات ساوجبلاغی به نام نورالله نوروزی (1347 - 1377ش) به شهادت رسیدند . همچنین ناصر ریگی (سرپرست)، مجید نوری نیارکی (مسئول امور مالی)، محمّدناصر ناصری (کارشناس امور فرهنگی)، کریم حیدریان (کارشناس امور کنسولی)، محمّدعلی قیاسی (کارشناس امور کنسولی)، رشید پاریاو فلاح (کارشناس امور کنسولی)، حیدرعلی باقری (کارمند فنی) و محمود صارمی (خبرنگار خبرگزاری ایرنا) از دیگر شهدای مظلوم آن واقعه هولناک بودند.
شهید نورالله نوروزی دیپلمات کنسولگری ایران در مزارشریف افغانستان در شانزدهم امرداد 1347ش در شهرک فخرایران از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز زاده شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش به پایان رساند و به هنرستان فنی شهید بهشتی کرج رفت. با پیروزی انقلاب اسلامی وارد فعالیّت های انجمن اسلامی و بسیج شد. با سنّ اندکش داوطلبانه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شرکت کرد و در عملیات بیت المقدّس مجروح شد. پس از جنگ در رشته مدیریت دولتی و مخابرات دانشکده وزارت امور خارجه به تحصیل پرداخت. پس از فارغ التحصیلی از دانشکده، با عنوان کارشناس امور کنسولی به مزارشریف افغانستان رفت و در 17 امرداد 1377ش به همراه هشت دیپلمات دیگر به هنگام اشغال نظامی این شهر به وسیله عوامل گروه طالبان به شهادت رسید. ادامه مطلب...
به شوخی به او می گفتم آقای ولایتی!
وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: اخیراً روایتی خواندنی و صریح از زندگی و شهادت دیپلمات شهید نورالله نوروزی، در «وب سایت کافه کلاسیک» درج شده که نشان می دهد نویسنده آن از دوستان صمیمی شهید نوروزی است. تلاشم در شناخت نویسنده این متن، تاکنون به جایی نرسیده است. گفتنی است این یادداشت انتقادی به بهانه معرفی «فیلم مزار شریف» به کارگردانی عبدالحسن برزیده نوشته شده است. پیشاپیش بابت تکرار چندباره علامت ناخوشایند [...] در متن زیر، عذرخواهی می کنم.
دیپلمات شهید نورالله نوروزی
تاریخ تولّد: 1347
وضعیت تأهل: مجرد
محل تولّد: شهرک فخرایران از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز
شغل: کارشناس امور کنسولی در کنسولگری ایران در مزارشریف
تاریخ آغاز مأموریت در افغانستان: 6/3/1377
شهادت: 17 مرداد 1377 در کنسولگری ایران در مزارشریف
فرزند ضدّ مشروطه شیخ هادی نجم آبادی و شیخ فضل الله نوری
در 11 امرداد 1394 مقاله ای را با عنوان «واپسین روزهای حیات شیخ شهید در آیینه دو روایت» در روزنامه جوان (ش 4590، ص 9) خواندم. آقای شاهد توحیدی در آن مطلب به ماجرای دیدار آیت الله آخوند حاج ملا محمّدجواد صافی گلپایگانی (م1337ش) والد مکرّم حضرات آیات حاج شیخ علی و حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی با مرحوم شیخ فضل الله نوری (شهادت 1327ق) به هنگام فتح تهران به وسیله مجاهدان مشروطه خواه اشاره کرده است. از گفته های مرحوم شیخ فضل الله در آن دیدار تاریخی، دو روایت از سوی فرزندان آیت الله محمّدجواد صافی گلپایگانی منتشر شده است. ادامه مطلب...
زندانی در تبعید
نزهت امیرآبادیان
در قلعه هنوز هم سبز است، به سبزی یاد مردی که سالهای تنهایی و خاموشی خود را در آن گذراند، قلعهای که همزمان خانه و تبعیدگاه نخستوزیر ایران بود. غبار زمان، نه رنگ در ورودی را تغییر داده و نه از نام و یاد مصدق کاسته است. جلوی قلعه احمدآباد که بایستی، انگار مصدق هنوز در حیاط کوچک جنوبی ساختمان به عصایش تکیه داده، نشسته و روزنامه میخواند یا ابوالفتحخان را صدا زده تا سفارش رعایای ده را بکند. بلندقامت بود، پشتش اندکی خمیده، عصایی در دست داشت و لباس برک میپوشید. وارد قلعه احمدآباد که میشوی راه باریک خاکی میان درختها یکراست میرسد به عمارتی دوطبقه که رهبر جبهه ملی ایران در آن، سالهای پایانی عمرش را گذرانده است. پس از تبعید مصدق، روستای احمدآباد (از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز) به نمادی تبدیل شد. در آن سالها که دستگاه شاه تلاش میکرد تا نام و یاد مصدق را از حافظه مردم پاک کند، مهدی اخوانثالث، شعری برای مصدق نوشت و برای فرار از ممنوعیتها آن را به پیرمحمد احمدآبادی تقدیم کرد: ادامه مطلب...
خلاقیت، تواضع وهمّت بلند این معلم نظرآبادی
آقای ابوطالب قادری متولّد 1356 شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز، هنرآموز رسمی آموزش و پرورش و مدرّس دانشگاه است. ایشان دارای فوق دیپلم ریاضی از تربیت معلّم تهران، لیسانس نقاشی از دانشگاه هنر یزد (1387) و فوق لیسانس نقاشی از دانشگاه تربیت مدرّس تهران (1387) است. مهم ترین ویژگی آقای قادری، خلاقیت، تواضع و همّت بلند ایشان است که در بین هنرمندان شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد مثال زدنی است. ضمن پاسداشت فعالیت های هنری ایشان، نگاهی می اندازیم به کارنامه قابل تحسین این معلّم و مدرس هنر. ادامه مطلب...