استاد ناصر نظامی همشهری شما است!
در سال 1386 خورشیدی کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» را برای چاپ به «نشر شهید سعید محبی» سپردم. مدیر آن موسسه انتشاراتی، شادروان بانو فهیمه محبی بود که همزمان، مدیریت اجرایی دایره المعارف تشیع را هم عهده دار بود. وقتی ایشان مطلع شد که موضوع کتابم مونوگرافی (تک نگاری) شهرستان نظرآباد است، بی درنگ گفت: «آیا می دانستی که دامادم آقای نظامی همشهری شما است؟» منظور ایشان استاد ناصر نظامی - دوبلور ارشد سینما و تلویزیون ایران - بود که از سال 1346 خورشیدی صدای گرمش در بسیاری از تولیدات جعبه جادو (تلویزیون) و هنر هفتم ایران (سینما) ماندگار شده است. آن معرفی منجر به چند گفت و گوی تلفنی شد و من هم در آخرین مراحل چاپ، نام و تصویر این هنرمند گرامی را مشتاقانه به کتابم افزودم. یادآوری می شود استاد نظامی در سال 1325 خورشیدی در یکی از روستاهای شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز متولد شده و هم اکنون ساکن پایتخت است و علاوه بر فعالیت در هنر دوبلوری، همکاری نزدیکی با رادیو البرز دارد. ایشان سالیانی چند رئیس هیات مدیره انجمن گویندگان و سرپرستان فیلم ایران (انجمن دوبلورها) بود و از سال 1368مدیریت دوبلاژ بسیاری از فیلمها و انیمیشنها از جمله «زنان کوچک»، «آرتور» و... را تجربه کرد. ویژگی استاد نظامی، گویندگی تیپهای جدی است. از کارهای او میتوان به فیلمهای «طلسم» (آتیلا پسیانی)، «المرگنتری» (آرتور کندی)، «مرد» (ریچارد بون)، «پاپیون» (مرد جذامی) و «دیوانه از قفس پرید» (کریستوفر لوید) و مجموعههای «مرد شش میلیون دلاری» (لی میجرز) اشاره کرد. وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» برای این هنرمند کوشا، بهروزی و پیروزی مضاعفی را آرزومند است.
گفت و گوی فصلنامه «نقد سینمایی» با استاد ناصر نظامی
http://magham.iricap.com/magentry.asp?id=7559
مزاح شیخ هادی نجم آبادی و ناصر الدین شاه قاجار
شیخ هادی نجم آبادی از جمله روحانیان محترم تهران بود و به اندازه ای عزت نفس داشت که بیشتر اوقات در حضور شاگردانش می گفت: «من حتی به سلطان هم اعتنایی ندارم.» این سخن کم کم به گوش ناصر الدین شاه رسید. روزی شاه تصمیم گرفت، نزد شیخ برود تا هم به شیخ محبت نماید و هم در این باره شوخی با مزه ای با او کند. وقتی سلطان از در وارد شد، شیخ در حال نشسته، سری به علامت احترام پایین آورد، ولی از جایش حرکت نکرد. ناصر الدین شاه که قصد تفریح و نیز طبع شعری داشت، گفت:
ایـها الشیـخ سخندان حکـیـم
گفته بودی من ندارم از تو بیم
می توانم گردنـت کردن دو نیم
شیخ دست هایش را به نشانه تسلیم بلند کرد و گفت: «اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم.» شاه از این حاضر جوابی و قافیه «شیطان رجیم» بسیار خندید و به شیخ صله کافی و وافی داد.
جهت آشنایی با امامزادگان منطقه ساوجبلاغ، این کتاب را بخوانید
مجموعه اماکن مذهبی ایران، شماری از بقعهها، مرقدها و مزارهای استانهای تهران و البرز، جلد اول: شهرستان های اسلامشهر، پاکدشت، دماوند، رباطکریم، ساوجبلاغ و شهرری، پژوهشگروهی: بنیاد ایرانشناسی، طرح، مقدمه، بررسی و تدوین نهایی: دکترحسن حبیبی، بنیاد ایرانشناسی، چاپ اول: 1389. سرپرست پژوهش: امیر هوشنگ انوری، پژوهش میدانی: عباس آیاتیفرد (سرگروه معماری)، محبوبه عزیزخانی، حجت الاسلام بهروز محمدبیگی، رضا آیاتی فرد، مونا پاکار، صادق لطفی، زهرا آیاتیفرد، حجت قلیزاده، مسعود میرزایی، علی کیاحیرت، مجتبی رضایی سرچقا، حمیدرضا ماندگار، قاسم گداعلی، مهدی فاروغی، فضیلت صلحجو، مونا امینزاده، پژوهش کتابخانهای: مجتبی رضایی سرچقا، مانا سلطانپور و فائزه عقیقی، رایانه: سپیده جعفریمنش و در پارهای موارد هاجر رستمعلی و مریم جامعی، صفحهآرایی: مونا طوسی، مدیریت و نظارت بر چاپ: حمیدرضا بختیاریفرد.
وکالت نامه ها و استشهادات نویافته از خاندان نجم آبادی
«مجموعه نجم آبادى» تعدادی نامه های خاندان نجم آبادی است که در سال 2010میلادی از سوی دکتر افسانه نجم آبادی به وب سایت «دنیای زنان در عصر قاجار» هدیه شده است. این مجموعه در سال 2005 به وسیله مرکز ذخائر اسلامی در قم نسخه برداری شده بود. یادآوری می شود، «خاندان علمی نجم آبادی» از روستای نجم آباد - از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز - برخاسته اند.
محتوای این مجموعه که شامل هشت نامه خانوادگی و دفاتر ثبت شیخ باقر نجم آبادی (13 جلد) و شیخ مهدی نجم آبادی (15 جلد) می باشد، گوشه ای از زندگی چند نسل از خانواده نجم آبادی را به تصویر می کشد. نامه ها در دو پاکت نگهداشته شده بود که روی هر دو نوشته شده بود متعلق به همشیره. این نامه ها اغلب وکالت نامه و استشهادات در مورد مسایل ارثیه و املاک شخصی هستند. این نامه ها در اوراق عباس نجم آبادی (1911-1986 میلادی) پیدا شد و به احتمال قوی صاحب اصلی آنها پدر او، شیخ حسین نجم آبادی (مرگ در سال 1947 میلادی)، پسر شیخ صادق نجم آبادی (1894 – 1935 میلادی) و همسر اول او زهرا یونا عرب، بوده است. دفاتر ثبت شامل دو مجموعه است که کلیه معاملات و مصالحاتی را که در محاضر شیخ باقر نجم آبادی و شیخ مهدی نجم آبادی صورت گرفته است ضبط کرده اند. بسیاری از آنچه به ثبت رسیده مربوط به اختلافات محلی، مثلا" اختلاف برادران و خواهران در مورد ارث، و یا جزئیات ازدواج و مهریه و جهیزیه است و در کل برای تاریخ اجتماعی و فرهنگی خاندان نجم آبادی مطالب ذیقیمتی را فراهم می آورند. شیخ باقر نجم آبادی، پسر ملا مهدی نجم آبادی (برادر ناتنی شیخ هادی نجم آبادی) و همسر چهارم وی زهرا خانم است. دفاتر شیخ باقر معاملات بین 6 ربیع الاول 1328 تا 24 صفر 1347ق را به ثبت رسانده است. شیخ مهدی نجم آبادی پسر شیخ هادی نجم آبادی و همسر اول او، گلین باجی رهگذر بود. دفاتر شیخ مهدی معاملات بین شوال 1338ق تا 24 ذیقعده 1375ق را به ثبت رسانده است.
جهت مطالعه متن اسناد یاد شده نگاه کنید به:
http://fa.qajarwomen.org/archive/collections/7
نسخه ای به قلم محمد جعفر نظرآبادی ساوجبلاغی
علی اکبر صفری
بخش اول
نظرآباد خجسته بنیاد [1] یکی از شهرهای استان البرز (کرج)، در کنار جاده تهران -قزوین قرار گرفته است. این شهر جزء بلوک تهران بوده و ارتباط ویژه ای با پایتخت داشته و از سویی دیگر حوزه های علمیه شهر قزوین امکان مناسب برای بالندگی فرزانگان علم و سخن این منطقه فراهم آورده است. در چنین شرایط ممتاز، ساختار علمی و فرهنگی این منطقه برپایه بلند دانش و هنر سامان یافته است و نام بزرگان ودانشمندان برخاسته از آن چون خورشید بر تارک تاریخ درخشیده است .گفتنی است کتابی با عنوان «دشتی به وسعت تاریخ» [2] به پژوهش استاد حسین عسگری نگارش یافته که مهم ترین فصول آن پرداختن به تپه ازبکی، خاندان شیخ هادی نجم آبادی، روستای احمدآباد مصدق واقع در این شهرستان است.
نسخه ای به قلم محمد جعفر نظرآبادی ساوجبلاغی
بخش دوم
نسخهای که به دست ملا محمدجعفر نظرآبادی ساوجبلاغی قلمی شده، کتاب روضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه (شرح لمعه) اثر شیخ زین الدین بن علی احمد عاملی (911 - 965ق) مشهور به شهید ثانی است. این کتاب مشهورترین و مهمترین شرح کتاب اللمعه الدمشقیه فی فقه الامامیه (لمعه) تألیف محمدبن مکی عاملی 786) ق) مشهور به شهید اول در سال 957ق در دو جلد سامان یافته است .روضه البهیه یک دوره کامل فقه شیعه - از طهارت تا دیات - را دربر می گیرد و از لحاظ ایجاز، بلاغت، و سبک نگارش از اهمیت ویژهای برخوردار است. چنانکه از زمان تألیف تاکنون به عنوان کتاب درسی فقه در حوزه های علمیه تدریس میشود. آثار بی شماری درباره حاشیه، شرح، ترجمه، خلاصه و... درباره این کتاب تالیف شده است. نسخه از این کتاب به قلم ملا محمدجعفر نظرآبادی ساوجبلاغی به تاریخ روز شنبه 27 جمادی الاخر 1241ق کتابت شده و در کتابخانه مدرسه مبارکه فیضیّه به شماره 402 نگهداری میشود. [9]
بانوان ساوجبلاغی و نقش آنان در گسترش حدیث و علوم قرآن
اشاره: نهله غروی نائینی در مقاله ای با عنوان «زنان ایرانی و نقش آنان در گسترش حدیث و علوم قرآن» که در فصلنامه تحقیقات علوم قرآن و حدیث (شماره 1، بهار 1383) چاپ شده، 150 بانوی ایرانی را معرفی کرده است که در فراگیری، نقل و انتقال حدیث و علوم آن نقش موثر داشته اند. از جمله آنان، پنج بانوی ساوجبلاغی است که از خاندان علمی برغانی هستند. آل برغانی از روستای برغان از توابع بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ برخاسته اند:
بهاءالدین کهبد
تاجری اپورتونیست که نماینده ساوجبلاغ شد !
«بهاءالدین کهبد» بازرگان معروف و مالک عمده ساوجبلاغ و کرج، در 1275 خورشیدی متولد شد و از جوانى به کار تجارت و ملک دارى پرداخت. چون شم اقتصادى داشت و بخت با او یار بود، به تدریج رشد زیادى کرد و از اعیان و اشراف و ثروتمندان درجه اول ایران شد و اسم او سر زبانها افتاد.
در 1325 که قوامالسلطنه حزب دموکرات ایران را تأسیس کرد، کهبد به آن حزب پیوست و جزء محارم رهبر حزب شد و با پرداخت مبلغ قابل توجهى از منطقه ساوجبلاغ و کرج به وکالت مجلس در دوره پانزدهم انتخاب شد. هنگام طرح اعتبار نامهى او، تنى چند از وکلا به دارایى او چشم داشتند و براى تصویب اعتبارنامهاش از او حق و حساب مىخواستند ولى او چون ارباب را دیده بود، اعتنایى به آنها نکرد. آنها نیز جوسازى کردند و اعتبارنامه او را رد کردند. دستور انتخابات آن منطقه مجددا" صادر شد. این بار هم کهبد بلامعارض انتخاب گردید و تمام جوانب کار را رعایت کرد و اعتبارنامهاش به تصویب رسید.
در دوره شانزدهم نیز از همان منطقه به وکالت انتخاب شد. در دوره هفدهم نیز وکیل مردم کرج بود. وقتى اختلاف سلیقه بین دکتر محمد مصدق و آیتالله کاشانى در آن زمان به وجود آمد، وکلای مجلس هفدهم به دو دسته شدند. عدهاى به مصدق پیوستند و تعداد کمى هم دور کاشانى جمع شدند. کهبد از آنهایى بود که با مصدق بیعت کرد و موقعیت خود را براى دورههاى بعد تثبیت کرد. ولى در مرداد 1332 ورق برگشت. مصدق و مصدقیان خانهنشین شدند. بهاءالدین کهبد هم به سوراخى خزید ولى مأموران او را پیدا کردند. چندى بازداشت بود تا آزاد شد ولى بى سروصدا به کار تجارت و ملک دارى پرداخت.
پس از مدتى دو بار سر از لاک بیرون کشید و به واسطه شامه قوى که داشت، تشخیص داد که قدرت دست کیست. سرانجام سراغ شریف امامى رفت و او را شریک خود ساخت و در کرج به شهرک سازى که مد روز شده بود، پرداختند و از این رهگذر ثروت خود را چند برابر کرد. ملارد کرج به صورت شهرکى درآمد و زمینهایى که به هکتارى یک تومان خریدارى شده بود، تا مترى ده هزار تومان فروش رفت. روى هم رفته مرد بدى نبود، از خیرات و مبرات کوتاهى نمىکرد و واجبات شرعى خود را هم انجام مىداد. بهاءالدین کهبد بعد از انقلاب اسلامى بازداشت و به زندان افتاد. پس از چند ماهى که از زندان او گذشت با قرار وثیقه آزاد شد و به اروپا رفت و بازنگشت و در سال 1361 در خارج از کشور درگذشت.
منبع: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، نوشته باقر عاقلی،جلد سوم.
یدالله دهستانی
نماینده ای که بیست سال حرفی از ساوجبلاغ نزد !
سابقا" نامش «یدالله نظامى» بود. از اهالى ساوجبلاغ و متولد سال 1262 خورشیدی است. در کودکى مختصر سوادى آموخت در حد خواندن و نوشتن و به کار کشاورزى مشغول شد. پدرش عبدالوهاب کشاورز بود و چند هکتار زمین زیر کشت داشت. پدر و پسر دست به دست هم دادند و به تدریج کشاورزى آنها توسعه پیدا کرد و سرى توى سرها درآوردند. در شهریار، «یدالله» کدخدا شد و موقعیتى پیدا کرد و جزء مالکان کوچک منطقه گردید.
در جریان تغییر سلطنت و انقراض قاجاریه، فعالیت داشت و به نفع سردار سپه دسته راه انداخت. این کارها موجب معروفیت او شد و در دوره پنجم وکیل مجلس شد و در مجموع ده دوره وکیل مجلس بود آن هم وکیلى بىسروصدا و مطیع. درباره هیچ موضوعى سخن نگفت، هیچ وقت نطق قبل از دستور نکرد، فقط بىسروصدا به حفظ مقام و افزایش ثروت خود کوشید تا از مالکان عمده کرج و ساوجبلاغ شد. چندین آبادى خریدارى کرد. در مسایل کشاورزى و عمران و آبادى دهات به رضاشاه مشورت مىداد. چند ملک مرغوب در کرج براى خانواده پهلوى خریدارى کرد.
بیست سال وکالت مجلس و نزدیکى به رضاشاه، او را ثروتمند کرد و صاحب قدرت در منطقه شد اما در دوره پانزدهم رقیب سرسختى پیدا کرد و آن «بهاءالدین کهبد» بود. دو رقیب به جان هم افتادند. کهبد با حربهى پول توانست پیش ببرد ولى دهستانى اهل خرج کردن نبود. چون ده دوره مجانى وکیل شده بود، وکالت ساوجبلاغ را حق قانونى خود مىدانست. بعد از انتخابات، کهبد تلاش فراوان براى ابطال انتخابات به عمل آورد، بالاخره موفق شد اعتبارنامهى رقیب را در مجلس رد کند، ولى بار دوم باز «کهبد» پیروز شد و به مجلس رفت. دهستانى یک دوره هم سناتور شد ولى براى ادامه سناتورى عمر او وفا نکرد. مرگش در 1336 خورشیدی اتفاق افتاد. میرزاده عشقی - از شاعران نامدار معاصر ایران - طی هزلی، به شدت ناتوانی یدالله دهستانی را زیر سوال برده که متن آن قابل درج در این وبلاگ نیست. جهت مطالعه آن شعر به دیوان او رجوع کنید.
منبع: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 2، نوشته باقر عاقلی، با اندکی اصلاح.