شیخ هادی نجم آبادی (1250- 1320ق) روحانی نواندیش، آزادی خواه و قرآن پژوه عقلگرای دوره قاجار

خودمان را به خواب زده ایم!

وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: آقای مهدی اصل زعیم از فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد است که هم اکنون جهت تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی در کشور هند به سر می برد. ایشان با ارسال یادداشت زیر، دلسوزانه نسبت به یادداشت انتقادی «به نام تشیع، به کام بهاییت!» به نشانیhttp://128askari.parsiblog.com/Posts/637 :/ واکنش نشان داده است. این وبلاگ با هدف دامن زدن به گفت و گوهای فرهنگی، متن کامل یادداشت ایشان را منتشر می کند و از دیدگاه های دیگر خوانندگان گرامی در این باره استقبال می کند.

   متن یادداشت انتقادی دکتر مهدی اصل زعیم

نوشته شده در  جمعه 91/6/3ساعت  7:12 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

شیخ هادی نجم آبادی (1250- 1320ق) روحانی نواندیش، آزادی خواه و قرآن پژوه عقلگرای دوره قاجار

 

به نام تشیع، به کام بابیت و بهاییت!

حدود پنج سال است که به طرز عجیبی یکی از نویسندگان بهایی به نام «تورج امینی» و یکی از نویسندگان داخل کشور به نام سید مقداد نبوی رضوی (با نام مستعار مقداد روحانی) هجمه سنگین و پیچیده ای را در رسانه های مکتوب و مجازی علیه شیخ هادی نجم آبادی (1250- 1320ق) روحانی نواندیش، آزادی خواه و قرآن پژوه عقلگرای دوره قاجار آغاز کرده اند. این دو با ادبیات تقریبا" مشترک و همسان درصدد اثبات بابی بودن شیخ هادی هستند! بنده پیش از این در تاریخ 12 شهریور 1390 طی یادداشتی در وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» به این موضوع پرداخته ام.  http://128askari.parsiblog.com/Posts/483  /

ادامه مطلب...

نوشته شده در  جمعه 91/6/3ساعت  12:6 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 ایالات متحده آمریکا 

امور را به سمت انگلیسی ها سوق می دهد

سند شماره 1

فرخ نجم آبادی - معاون وزیر اقتصاد

خیلی محرمانه

فرخ نجم آبادی در سال 1931 در یک خانواده بزرگ و ثروتمند تهران متولد شد. او از دانشگاه بیرمنگام در علوم مهندسی مدرکی دریافت نمود. در مدت چهار سال خدمت وی در شرکت الکتریکی مترو پولیتان ویکرز، او در دانشگاه منچستر ادامه تحصیل داد و فوق لیسانس در مدیریت صنایع گرفت. آقای نجم آبادی ازدواج نموده است و دو فرزند دارد و به روانی انگلیسی و فرانسه صحبت می کند. در سال 1957 آقای نجم آبادی به ایران بازگشت و رئیس اداره بررسی های آماری و فنی در شرکت ملی نفت ایران شد. او بعدها رئیس اداره امور نفتی در بخش اکتشاف و تولید شرکت ملی نفت ایران گردید. در 1964 آقای نجم آبادی به مدیر کلی امور نفتی در وزارت دارایی و بعد (در سال 1965) به ریاست هیئت مدیره و مدیریت عامل شرکت تلفن ایران منصوب گردید. در 1967 آقای نجم آبادی در مدت وزارت علینقی عالیخانی در وزارت صنایع و معادن، معاون وزیر در امور اقتصادی شد. در مارس 1970 در مدت وزارت انصاری معاون اصلی وزیر (جانشین وزیر) گردید. نجم آبادی مغز و مرد کاری وزارت دارایی است. در زمانی که وزیر او اغلب جهت عقد قراردادهای دو جانبه و بین المللی در مسافرت است، آقای نجم آبادی بنحو مؤثری وزارتخانه را می چرخاند و مدیریت می کند. او بسیار زیرک و آگاه است و سخنران خوبی است و سخنگویی دولت ایران را برعهده دارد و احتمالاً در رده پایین تر از کابینه، با نفوذترین فرد در طراحی سیاست دولتی توسعه صنایع ایران است. آوریل 1971 - فروردین 1350.

ادامه مطلب...

نوشته شده در  شنبه 91/5/28ساعت  10:35 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی بنیانگذار دانش نوظهور فلسفه باستان شناسی در ایران و استاد دانشگاه تهران

هفته سیاه میراث و دهه سوگ میراثیان

استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی

از مفاخر فرهنگی شهرستان های طالقان و ساوجبلاغ

دو سال پیش، در امردادِ تابستانی آتشناک و فراموش ­ناشدنی و خسارت­بار در تاریخ میهن و ملّت و مردم ما، مدیریت باستان­ناشناس کتاب «باستان‌شناسی دین با فانوس نظر در جستجوی آیین‌های گمشده» آخرین کتاب استاد دکتر حکمت‌الله ملاصالحیسازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور پس از اعلام و انتشار خبر و تصمیمی بی سابقه و ویرانگر و ظالمانه، سنگر تاریخ و فرهنگ و میراث کشور را در پایتخت درهم کوبید و سنگربانانش را با ارعاب و اجبار به شهرهای شیراز و اصفهان و چند جای دیگر آواره کرد تا هرچه آسان­تر و ارزان­تر در بازار مکاره­ی سود و سودا، ناموس میراث یک ملّت به بهای اندک فروخته شود.    

در هفته­ی سیاه همان ماه و فصل و سال، حکم تخلیه «عمارت مسعودیه» به اجرا درمی­آید و مهمترین مرکز و مغز فعال و بازوی اداری و اجرایی و تصمیم­گیری­ها و برنامه ریزی­های کلان میراث فرهنگی کشور از حرکت و فعالیت باز ایستاده و تابلوی بلند آن از پیشانی ارگ آزادی و عمارت مسعودیه برکنده و به زیرکشیده می­شود و از فراز به فرودش می­آورند. کتابخانه، مراکز اسناد و انتشارات و دفاتر اداری و اجرایی و علمی و پژوهشی سازمان میراث را نیز، که پس از دست و پنجه فشردن و پشت سر نهادن و فراز آمدن بر کوه دشواری­ها با همت و تلاش بی­امان فرزندان همین سرزمین شعله­خیز، جامه  تشکّل و تحقق و انسجام و اقتدار و اعتبار بر تن پوشیده بود، برمی چینند و کارکنانش - یعنی میراث­بانان و سربازان سنگر تاریخ و فرهنگ و میراث کشور  - را در اضطرابی وصف­ناشدنی با تهدید و اجبار به بیرون می رانند و به شیراز و اصفهان و جاهای دیگر پراکنده و آواره می­کنند. این­همه سبب شد تا جماعتی سوداگر و منفعت­طلب و بی­بهره از آگاهی و شعور تاریخی و مست از باده­ی قدرت در خاموشی و سکوتِ شب بتوانند آسان­تر بر ارکان مدیریت میراث کشور یورش برده و بر آن چیره شوند.

ادامه مطلب

نوشته شده در  دوشنبه 91/5/9ساعت  9:37 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

پروفسور ابوالقاسم غفاری

پروفسور ابوالقاسم غفاری؛ یک زندگی پربار در خدمت دانش

چندی پیش یکصد و پنجمین زادروز پروفسور ابوالقاسم غفاری بود. ایشان متولد سال 1285 خورشیدی در یک خانواده اهل روستای فشند از توابع شهرستان ساوجبلاغ است. کسی که سابقه تدریس در دانشگاه های تهران، لندن، آکسفورد، پرینستون و واشنگتن گرفته تا فعالیت پرثمرش در برنامه سفر به ماه (آپولو) و ملاقات‌هایی را نیز که با نام‌آورانی همچون آلبرت اینشتاین، رابرت اوپنهایمر، سیدنی چاپمن، لویی دوبروی، محمد عبدالسلام و آبراهام پایس در کارنامه پر افتخار خود دارد. «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» یک عمر تلاش بی‌شائبه این دانشمند بزرگ را خاضعانه ارج می نهد. یادآوری می شود که زندگی نامه ایشان قبلا" در همین وبلاگ درج شده و به زودی مطلب دیگری در این باره منتشر خواهد شد.


نوشته شده در  شنبه 91/4/17ساعت  8:6 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

تابلوی «روستای پاژ» اثر منصور وفایی

شاگرد استاد نجم آبادی، نقاش روستای فردوسی است

استاد علی اکبر (مصطفی) نجم آبادی (متولد سال 1278 خورشیدی) از شاگردان نامدار شادروان کمال الملک است. ایشان با سپری کردن تحصیلات مقدماتی به مدرسه صنایع مستظرفه رفت و به آموختن نقاشی پرداخت سپس به دبیری نقاشی در دبیرستان های تهران همت گمارد و بیش از 50 سال به تدریس ادامه داد و شاگردانش ارزشمندی تربیت کرد در آثارش شیوه استادش محمد غفاری (کمال الملک) را ادامه داد و از ارکان استحکام بخش مکتب رئالیسم کلاسیک محسوب می شود. از آثار وی کپی کارهای رامبراند رافائل و کمال استاد منصور وفایی، از آخرین بازماندهای نقاشی قهوه خانه ایالملک است که بدین جهت میان شاگردان صنایع مستظرفه متمایز بود. از جمله شاگردان زنده یاد نجم آبادی، استاد منصور وفایی آخرین بازمانده نقاشی قهوه خانه‌ای و خالق اثر «روستای پاژ» است. تابلوی روستای پاژ که سال‌ها پیش به انجمن همکاری میان ایران و آلمان اهدا شده بود، اکنون از سوی بنیان فردوسی تبدیل به کارت پستال شده است. امسال این کارت پستال که نمای بالای روستای شاهنامه سرا را نشان می‌دهد، در دسترس دوستداران فردوسی قرار می گیرد. سرانجام پس از سال‌ها رفتن تابلوی روستای پاژ از ایران به آلمان، بنیاد فردوسی دست به کار شد و این تابلوی ارزشمند را تبدیل به کارت پستال کرد. امسال این کارت پستال که نمای بالای روستای شاهنامه سرا را نشان می‌دهد، در دسترس دوستداران فردوسی قرار می گیرد. این نقاشی رنگ و روغن را منصور وفایی، از آخرین بازماندگان نقاشی قهوه خانه‌ای 10 سال پیش برای بزرگداشت فردوسی، شاعر بلندآوازه ایران که بخش مهمی از تاریخ این سرزمین را منظوم کرده، کشیده است. این تابلو حدود 4 سال پیش به انجمن همکاری میان ایران و آلمان اهدا شد.

ادامه مطلب

نوشته شده در  پنج شنبه 91/4/8ساعت  1:42 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

علی اکبر صفری نویسنده و پژوهشگر نظرآبادی 

 حوزه علمیه نجم آباد را احیا کنید

علی اکبر صفری

فقیه و اصولی بزرگ شیعه آقا شیخ حسن نجم آبادى تهرانى (متوفای 1284 یا 1285ق) برخاسته از روستای نجم آباد شهرستان نظرآباد، در جایگاه بزرگترین شاگرد شیخ انصاری قرار دارد و نام او چون خورشیدی تابناک بر تارک فقه و اجتهاد شیعه می درخشد. او در روستای نجم آباد به دنیا آمد و پس از تحصیل در حوزه علمیه نجم آباد به نجف اشرف کوچید. این طلبه نجم آبادی توانست با تلاش و دانش استوار خود، جانشین شیخ مرتضی انصاری در حوزه نجف شود. وی در همان شهر در جوار حضرت امیر المومنین علیه السلام به خاک رفت. کتاب هایی از او در فقه به یادگار مانده است که در کتابخانه های دانشگاه تهران و مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. همه نویسندگان و زندگینامه نویسان روزگار ما، فقه و دانش و تقوای این فقیه وارسته را ستوده اند و با عباراتی پرشکوه درباره شخصیت او قلم زده اند.

یکی از مدارس علمیه در قرن سیزدهم - چهاردهم در ساوجبلاغ بوده و نقش این حوزه در ساختار فرهنگ و تمدن اسلامی بر اهل تحقیق پوشیده نیست. دو پیشنهاد دراین باره قابل طرح و بررسی است: یک. اگر این منطقه توانسته چنین شخصیت های بزرگی تقدیم جامعه نماید، بی تردید اکنون نیز می­تواند محل پرورش دانشمندان و بزرگانی در عرصه علم و سیاست شود. احیا دوباره حوزه علمیه یکی از ضرورت های علمی و فرهنگی در این منطقه است. در مرحله نخست این مهم، باید با تدبیر بزرگانی چون جناب حجت الاسلام والمسلمین وثوقی امام جمعه بزرگوار نظرآباد و جناب حجت الاسلام والمسلمین سلطانی مدیر محترم حوزه های علمیه استان البرز انجام شود و شروع تحصیل اگر تنها با پایه اول نیز شروع شود، حرکتی بزرگ در عرصه علم و فرهنگ این مناطق است. دو. بزرگداشتی بدون هیاهو و سیاسی کاری و کم هزینه و البته علمی چنانکه شیوه این بزرگان بوده فراهم گردد. این مهم نیز در شناخت هویت فرهنگی برای نسل جوان بسیار سودمند است و در کنار آن برکات بسیاری همرام دارد؛ قدردانی از مقام علم و اخلاق، معرفی شخصیت های علمی و فرهنگی، تربیت نویسندگان و پژوهشگران، انتقال فرهنگ علم  به نسل دیگر، حضور بزرگام و دانشوران در این نوع مجالس، و هزاران  فایده دیگر از برکات این بزرگداشت است. بر رسولان پیام باشد و بس چندجمله ای برای ثبت در تاریخ منطقه قلمی شد. کمینه؛ علی اکبر صفری.  

یادی از آقا شیخ حسن نجم آبادی

نوشته شده در  جمعه 91/3/26ساعت  2:45 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

استاد جعفر والی بازیگر پیشکسوت و نامدار ساوجبلاغی 

بسیاری چون شما آمدند و رفتند !

استاد جعفر والی - بازیگر پیشکسوت و نامدار ساوجبلاغی - از عدم حمایت از نمایش «ویستک» گلایه کرد و نوشت : «تئاتری‌ها بسیار از این باران‌ها و طوفان‌ها دیده‌اند. بسیاری چون شما آمدند و رفتند، شما هم چند روزی مهمان و مزاحم تئاتر خواهید بود. جعفر والی، بازیگر نمایش «ویتسک» اثر گئورگ بوشنر به کارگردانی ناصر حسینی مهر که پاییز سال گذشته در تالار مولوی روی صحنه رفت، نسبت به عدم حمایت از این اجرا که هنوز هیچگونه پاسخ روشنی ازسوی «مرکز هنرهای نمایشی»، «شورای حمایت» و «خانه تئاتر» دریافت نکرده؛ گلایه کرد.

متن کامل یادداشت استاد والی

نوشته شده در  پنج شنبه 91/3/25ساعت  9:25 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

تنها تصویر به جا مانده از شیخ هادی نجم آبادی 

 

شیخ هادی نجم آبادی، مربی مشروطیت ایران

آذر نجفی

کمتر کسی از رجال مشهور مشروطه را می توان نام برد که شاگرد شیخ هادی نجم آبادی و یا با وی در ارتباط نبوده باشد. با هم بخش هایی از تاریخ زندگی او و ارتباطش با مشروطه را که برای زمان کنونی نیز ارزش بازنگری و توجه دارد ورق می زنیم. او عالم و بزرگ مردی آزاداندیش و یکی از زمینه سازان فکری جنبش مشروطه ایران بود و بر تعقل و اندیشه و اعتلای فرهنگی این ملت بسیار تاکید داشت. اگرچه چهار سال پیش از انقلاب مشروطه بدرود حیات گفته، ولی تاثیر وی در سران جنبش مشروطه بسیار مشهود است. صریح و بی پرده سخن می گفت و دولتمردان و درباریان و حتی خود شاه را صریحاً مورد حمله و انتقاد قرار می داد. وی در دستگاه شرعی خود ذره ا ی تخلف نداشت و به گفته ادوارد براون در کتاب «انقلاب ایران» در امر قضا مطلقاً فسادناپذیر بود.

او رعیت و امیر را بر روی خاک در کوچه مقابل منزل خود می نشاند و تعلیم آزادیخواهی می داد و با آنان به بحث و فحص می گذراند. طبق اسنادی غیرقابل انکار او با سیدجمال الدین اسدآبادی بیدارگر شرق و عامل مهم انقلاب های جهانی ارتباط داشت و اخبار و اطلاعات وقایع کشور های دیگر به وی می رسید. حاج شیخ هادی در کتاب خود تحریرالعقلا بارها از عدالت اجتماعی سرزمین های دیگر سخن گفته است و حکومت ایرانیان را نکوهش کرده که چرا در سیستم حکومتی خود، عدالت اجتماعی را رعایت نکرده اند تا مسلمانان زندگی در کشورهای دیگر را ترجیح ندهند. او در سال 1250ق در روستای نجم آباد در خانواده ای صنعت گر و زحمتکش به دنیا آمد. دوران نوجوانی را در نجف به تحصیل علوم فقهی و مذهبی پرداخت و در سال 1290 به مکه معظمه مشرف شد. وی صاحبان اندیشه های گوناگون را با روی خوش می پذیرفت و با آنان ساعت ها به بحث و مشاوره می پرداخت. در اثبات شهامت سیاسی او همین بس که منزل پناهگاه مقصرین سیاسی دولت از قبیل میرزاحسن رشدیه بود. در منزلش دوستان امیرکبیر را پناه می داد و خود امیرکبیر با منزلش رفت و آمد داشت. محمدعلی سیاح که یکی از روشنفکران مخالف دستگاه استبدادی ناصرالدین شاهی بوده و به همین علت چندسالی در تبعید و حبس گذراند، روابط نزدیکی با مرحوم شیخ هادی داشته است. سیاح بیست سال از عمر نودساله اش را در خارج از ایران به سیر و سیاحت و تعلیم و تعلم پرداخته است. او در خاطراتش ذکر کرده که علاقه قلبی به شیخ هادی نجم آبادی پیدا کرده بوده و گاهی به ملاقات او می رفته. او در خاطراتش شیخ هادی نجم آبادی را در زمره روحانیونی می شمارد که با تمدن غربی برخوردی اصولی داشتند. با توجه به همین دیدگاه واقع بینانه این شیخ هادی است که برای جبران عقب ماندگی ایران تلاش و حمایت می کند تا بیمارستان، مدرسه و حمام به شکل جدید ساخته شود و خود بانی و بنیانگذار بنای این قبیل مراکز و موسسات می شود. حتی زمان هایی خود مانند کارگرها در ساخت آنها کمک می کند.

درباره استعمال دخانیات و مشتقات آن برخلاف نظر بیشتر روحانیون آن زمان که هیچ گاه استعمال تریاک و افیون و دخانیات را حرام نکرده بودند، او اولین روحانی است که با نتیجه گیری عقلی از منابع فقهی اعلام حرمت دائمی استعمال دخانیات را کرده است. ناظم الاسلام کرمانی که خود از جمله شاگردان شیخ هادی بوده است در کتاب خود «تاریخ بیداری ایرانیان» به این نکته اشاره کرده که وی در مورد تحریم تنباکو پیام می فرستد و حاضر است به عنوان اعتراض همراه روحانیون دیگر از تهران خارج شود و به عتبات مهاجرت نماید. اختلاف نظر شیخ هادی با سیدجمال الدین اسدآبادی در کتاب سیمای بزرگان مرتضی مدرسی می نویسد: «می گویند در روزهای ورود سیدجمال الدین به تهران، سید با شیخ هادی نجم آبادی که از دانشمندان روشنفکر ایران بود ملاقات ها کرد تا نقشه ای برای بیداری مردم ایران طرح کنند و ایرانیان را با مفهوم آزادی، برابری و برادری که پایه و اساس اتحاد اسلامی است آشنا سازند و حکومت مشروطه را جایگزین دولت استبدادی قاجار گردانند. شیخ پیشنهاد کرد که چون مردم سواد ندارند و در خواب غفلت و نادانی دست و پا می زنند، از فهم سخنان شما عاجزند، چماق تکفیر که بزرگترین حربه ناجوانمردانه است بر سر ما کوبند و در کوی و برزن فریاد برآرند، ایهاالناس بگیرید که این هم بابی است. بنابراین خوب است که آرام آرام درسی به نام تفسیر قرآن مجید را آغاز کنید و کم کم محاسن آزادی و معایب استبداد را در تفسیر کلمات و آیات آسمانی بیان نمایید، تا گروهی از طلاب به حقایق آشنا شوند. دانش پژوهان را پرورش دهید تا به مرور ایام مقدمات تحول اساسی را در کشور عقب افتاده ایران فراهم نمایید.» ولی سید پند شیخ را نپذیرفت، معتقد بود که ایران نیاز به انقلاب و خونریزی دارد. اگر انقلابی ایجاد نشود و سلطنت قاجاریه منقرض نشود به زودی نام ایران و ایرانی از بین خواهد رفت.

از آن پس همان طور که شنیده ایم سیدجمال آن مرد بزرگ را تکفیر و تبعید کردند و به بیرون از ایران راندند ولی درباره شیخ هادی فقط به تکفیر اکتفا کردند. او با شنیدن مشکلات مردم و ظلم ها و تعدیات ماموران و درباریان و فشارهای دولت و سخنرانی هایش زیرکانه می گفت: «خدا خانه ظالم را خراب کند.» او روزها و حتی شب ها نیز به قول میرزا رضا به «آدم سازی» مشغول بود. در زمان صدراعظمی کهنه مستبد مرتجع عین الدوله، شیخ در محفل خود علناً از وی انتقاد می کرد و غلط کاری های حکومت او را نزد همه کس بیان می داشت. در آن زمان روحانیون متقی و پاکدامن اگر از اعمال ناشایسته روحانی نماها انتقاد می کردند شمشیر تکفیر بر آنها فرود می آمد و متهم به بی دینی می شدند که این موضوع شامل شیخ هادی نجم آبادی عالم روشنفکر نیز شد و به اتهام بابیگری تکفیرش کردند. او سال ها در گوشه انزوا زیست و به تعلیم و معاشرت با عده ای خاص و اهل علم و ساخت مدرسه و مسجد و داروخانه پرداخت. او سرانجام در سال 1320ق با نیکنامی به دیار باقی شتافت.

شاه اگرچه میرزا رضای کرمانی پس از مراجعت از استانبول و اقامت در حضرت عبدالعظیم یک مرتبه به تهران آمده و دو شب مهمان مرحوم حاج شیخ بوده و یک تومان هم از ایشان خرجی گرفته، ولی سندی دال بر اینکه او در جریان ترور ناصرالدین شاه بوده و وجود ندارد و میرزا رضای کرمانی در بازجویی های خود نیز این موضوع را رد کرده ولی پس از فرمان حکم اعدام میرزارضا در اوایل دوران سلطنت مظفرالدین شاه و موافقت جناحی از روحانیت با اجرای حکم میرزا تنها کسی که در ایران شهامت برپایی مراسم مذهبی چهلم فوت برای میرزارضا می کند شیخ هادی نجم آبادی است.

شاگردان شیخ هادی نجم آبادی: 1. مرحوم سید محمد طباطبایی: فرزند سید محمدصادق یکی از شاگردان او است که بعدها یکی از رهبران مشروطه خواهی در ایران شد و بدین جهت سخت مورد تکریم و احترام آزاداندیشان ایرانی واقع شد. این روحانی برجسته همراه عده زیادی از مردم و بعد از مقدماتی از مبارزه و اعتراض در حرم حضرت عبدالعظیم تحصن کردند که در واقع زمینه انقلاب مشروطه را فراهم آورد. 2. مرحوم علی اکبر دهخدا: از جوانان آزاده و مشروطه خواه بود که در دوران جنبش مشروطه خواهی با همکاری «میرزا جهانگیر خان صوراسرافیل» اقدام به نشر روزنامه صوراسرافیل کرد و با چاپ مقالات طنز آمیزی با امضای «دخو» به بیداری ایرانیان کمک بسزایی کرد. او که یکی از افتخارات فرهنگ فارسی است، از شاگردان شیخ بوده است. او در خاطراتش از شیخ هادی گفته است که در همسایگی اش بوده و شب هایی دیروقت را به یاد دارد که برای آب انداختن به انبار از خانه بیرون می آمده و شیخ هادی را می دیده که با یارانش کنار خانه نشسته و سرگرم صحبت و مباحثه هستند. 3. ناظم الاسلام کرمانی: او نیز یکی از شاگردان شیخ هادی است و در کتابش «تاریخ بیداری ایرانیان» به این نکته اشاره دارد. 4. ملک المتکلمین: او یکی دیگر از شاگردان شیخ و شهید راه مشروطه و آزادی ایران بود. وی پس از کودتای محمد علیشاه قاجار علیه مجلس و مشروطه دستگیر شد و در باغشاه تهران به قتل رسید. (برگزیده از کتاب حاج شیخ هادی نجم آبادی و مشروطیت تالیف حسن مرسلوند).


نوشته شده در  سه شنبه 91/3/23ساعت  8:24 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

نخستین شماره مجله بررسی های تاریخی، 1345     

مجله بررسی های تاریخی به روایت سرهنگ یحیی شهیدی

شادروان سرهنگ یحیی شهیدی (1300 – 1386 خورشیدی) از چهره های فرهنگی خاندان علمی برغانی است که ریشه در شهرستان ساوجبلاغ دارد. او مدتی سردبیر «مجله بررسی های تاریخی» بود. مجله ای که درباره سرگذشت آن در دانشنامه جهان اسلام نوشته است: «مجله بررسی های تاریخی، نشریه ای در تاریخ، تاریخ نظامی ایران و تحقیقات ایرانشناسی (1345 - 1357ش) است. انتشار این مجله از 1345 آغاز شد. هیئت رئیسه افتخاری آن، با عضویت وزیرجنگ، رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران و رئیس دانشگاه تهران به وجود آمد که برای تعیین خط مشی مجله جلسه ای سالانه تشکیل می دادند. اعضای هیئت مدیره این نشریه از امرای ارتش بودند. جلسات هیئت مدیره برای نظارت بر چاپ مقالات دو ماه یک بار برگزار می شد. مدیر مسئول و سردبیر نشریه می بایست از افسران ارشد با تحصیلات عالی و تألیفاتی در زمینة تاریخی انتخاب می شدند؛ بدین جهت طبق اساسنامة مجله، از رئیس گروه تاریخ دانشگاه تهران و دو تن مورخ، یک استاد باستانشناسی، یک استاد زبان و ادبیات فارسی و یک استاد حقوق دعوت می شد تا برای بررسی مقالات در جلسات هیئت تحریریه که دو هفته یک بار تشکیل می شد، شرکت کنند. سردبیران این مجله به ترتیب، سرهنگ دکتر جهانگیر قائم مقامی (تا 1349ش)، سرهنگ یحیی شهیدی (تا 1355ش) و سرهنگ محمد کشمیری (تا بهمن 1357ش) بودند.

شماره اول و دوم مجله در یک جلد در شهریور 1345 ش منتشر شد. با این نشریه، در طول سیزده سال انتشار، 232 محقق، مورخ و ادیب از جمله ابراهیم پورداوود، خانبابا بیانی، محمد جواد مشکور، عباس زریاب، باستانی پاریزی، ایرج افشار و... همکاری می کردند و در آن، 803 موضوع مستند و 1500 سند و مدرک معتبر تاریخی - سیاسی درباره ایران به چاپ رساندند. بررسی های تاریخی شامل مقالاتی پژوهشی در زمینه های گوناگون از جمله تاریخ، تشکیلات و کتاب شناسی نظامی، اسناد و فرمان های تاریخی، تک نگاری های تاریخی و جغرافیایی، فرهنگ و تمدن ایران پیش و بعد از اسلام و نیز در موضوعات دین، ادبیات، قوم شناسی، باستان شناسی، هنر، سکه شناسی، نشان ها و آیین دربار و سرانجام روابط سیاسی، نظامی، فرهنگی و تجاری ایران با کشورهای دیگر است که برخی از آنها از اعتبار ویژه ای برخوردار است.

این نشریه هر دو ماه یک بار (سالانه شش شماره) با قطع 24 در 17 سانتیمتر در دویست الی سیصد صفحه به چاپ می رسید. 77 شماره و دو شماره مخصوص جمعا" 79 شماره، از این مجله منتشر شد. تیراژ آن در سال سیزدهم 3100 نسخه بود، که در چاپخانه ارتش چاپ می شد. وزارت اطلاعات و جهانگردی، مجله بررسی های تاریخی را، زیرنظر ستاد بزرگ ارتشتاران و با کمک وزارت فرهنگ و هنر و وزارت خارجه به زبان های انگلیسی و فرانسه ترجمه و در میان ایرانشناسان و دانشگاههای خارجی، منتشر کرد. اولین شماره آن در شهریور 1350 سپتامبر 1971 به چاپ رسید و تا 1357 ش سه شماره از آن چاپ و منتشر شد.»


نوشته شده در  یکشنبه 91/1/13ساعت  5:19 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   46   47   48   49      >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
کوتاه نوشته های حسین عسکری در کانال تلگرامی البرزپژوهی - 4
آیت الله سید رضا حسینی زابلی و تجددگریزی در شهر کرج
تطهیر ترور فاتح یزدی و چریک های فدایی خلق در خبرگزاری تسنیم
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]