استاد علی حاکمی و کاوش در خوروین و اسماعیلآباد ساوجبلاغ
کاوشهای باستانشناختی در محوطه های باستانی «خوروین» در سال 1328 خورشیدی و «موشهلان اسماعیلآباد» ساوجبلاغ در سالهای 38-1337 را باستانشناسی به نام «استاد علی حاکمی» انجام داده است. به جهت پاسداشت تلاش های علمی و فرهنگی ایشان، زندگی نامهاش را با هم مرور می کنیم:
استاد حاکمی در سال 1296 خورشیدی در شهر رشت به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته باستان شناسی و معماری در مقطع کارشناسی دانشگاه تهران گذراند. فعالیتهای وی در موزه ایرانباستان و شورای عالی باستان شناسی و عضویت در نمایشگاه های آثار ایرانی در برخی از کشورهای خارجی از عمده فعالیتهای اداری و عرضه تالیفات متعدد از عمده فعالیتهای وی پس از پایان تحصیلات رسمی او است. استاد حاکمی تحصیلات ابتدایی را در رشت به پایان رساند. در سال 1313 در دانشکده ادبیات دانشسرای عالی در رشته باستان شناسی به تحصیل مشغول و نیز در سال 1317 موفق به دریافت لیسانس شد. با اجازه از وزارت فرهنگ در سال 1332در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته معماری نام نویسی کرد و پس از چندی با درجه لیسانس معماری تحصیلات خود را به پایان رساند.
همه چیز برای زندگی، زندگی برای همه
کتاب «همه چیز برای زندگی، زندگی برای همه»، گوشه ای است از زندگی شادروان دکتر سید حمید میرخانی (پزشک نامدار ساوجبلاغی) که در 160 صفحه منتشر شده است. این کتاب بنا دارد آنچه را که دکتر میرخانی داشت و هرگز به زبان نیاورد، در کلام دیگران جستوجو کند.
در بخشی از کتاب آمده است: «حمید انسانی متعادل بود. در تمام این سالها به یاد ندارم خیلی ناراحت و شاکی و یا خوشحال و بی تاب دیده باشمش؛ به جز شبی که روز بعدش میخواست برای گذراندن دوره فوق تخصص به سوئد برود. شب ارتحال امام بود. مردم در مصلی جمع شده بودند. من که روز بعد همراه دوستان به مصلی رفتم، دیدم او از همه ما زودتر به مصلی رفته و تمام شب را تا سپیده دم نشسته و گریه کرده است. چشمهایش سرخ و متورم بود. آن هم شبی که روز بعدش عازم سفری طولانی بود و کارهای زیادی برای انجام دادن داشت. حمید عاشق امام بود و بی تابی اش را برای ایشان پنهان نمی کرد. در سال های ریاستش، چندین مرکز تحقیقاتی تاسیس کرد؛ مرکز تحقیقات قلب و عروق، مرکز تحقیقات سرطان، اعصاب و... فعالیتهایی که در این مراکز انجام می شود یا نتیجه گیریهای علمی حاصل شده از کیفیت بسیار بالایی برخوردارند و شاید در دانشگاههای کل کشور یک مرکز تحقیقاتی شبیه آنها وجود نداشته باشد. و باز افکار بلند و انسان دوستانه اوست که تبدیل می شود به بانک پیوند اعضا، بخش قلب اطفال، بخش های متعدد درمانی و نهایتا" در طول سالها مجتمع به مجموعه ای تبدیل می شود که ابعاد آموزش پزشکی در کشور را تحت تاثیر خودش می گیرد.
ناشنیده هایی از این مکان 113 ساله
سه پنجشنبه است که جهت گفت و گو با «دکتر محمدعلی نجم آبادی» متولی مقبره شیخ هادی نجم آبادی و نتیجه ایشان به محله شیخ هادی تهران می روم. همانگونه که می دانید شادروان شیخ هادی نجم آبادی، بزرگ مردی آزاداندیش و یکی از زمینهسازان فکری جنبش مشروطه ایران است که بر تعقل و اعتلای فرهنگی این ملت بسیار تاکید داشت. اگرچه چهار سال پیش از انقلاب مشروطه بدرود حیات گفته، ولی تاثیر شیخ در سران جنبش مشروطه بسیار مشهود است. دکتر نجم آبادی با خوشرویی بنده را پذیرفت و برای کتاب «نام آوران ساوجبلاغ» مطالب خوبی در اختیارم گذاشت. در ادامه، توضیحات دکتر نجم آبادی - از پزشکان نامدار تهران - درباره وضعیت فعلی مقبره شیخ هادی را بخوانید:
اثری ماندگار از هنرمند نامدار ساوجبلاغی
استاد علی اشرف والی (1299- 1389 خورشیدی) هنرمند نامدار ساوجبلاغی است. ماندگارترین اثر ایشان، تمثال مبارک امام علی علیه السلام است که در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود. در این اثر باشکوه، امام شمشیر را کنار نهاده و کتاب بر دست گرفته است. این اثر زیبا به مناسبت دومین سالگشت درگذشت استاد والی منتشر می شود. روانش شاد.
آخرین عکس، آخرین نامه، آخرین سفر
سردار شهید «شعبانعلی نژادفلاح» در سال 1337 در روستای خور از توابع شهرستان ساوجبلاغ متولد شد. سال 1357 به خدمت سپاه درآمد و در کنار تحصیل در دانشگاه، در سمتهایی چون مسئول بهداری سپاه کرج، معاون بهداشت و درمان سپاه کرج، هماهنگ کننده کلیه گردانها در لشکر 27 محمد رسولالله (ص)، معاون ستاد پشتیبانی جنگ، عضویت در شورای فرماندهی سپاه کرج و معاون بهداری لشکر 10 سیدالشهدا (ع) را به دوش کشید. وی در حالی که جانباز شیمیایی نیز شده بود، چهارم دیماه سال 1365 در «عملیات کربلای 4» و هنگام وضو گرفتن، از ناحیه قلب مورد اصابت ترکش خمپاره دشمن قرار گرفت و به سه برادر شهیدش پیوست. در سالروز شهادت سردار شعبانعلی نژادفلاح معاون بهداری لشکر 10 سیدالشهدا (ع) خبرگزاری ایسنا با بانو «خورشید اسماعیلی» همسر این شهید به گفتوگو نشسته است.
یا طلاق یا سپاه!
گفتم اگر برنگردی طلاق میگیرم. من همسر یک مرد سپاهی شدم، نباید استعفا بدهی. آنقدر تهدیدش کردم و با هم جر و بحث کردیم تا بالاخره راضی شد برگردد. ماجرای استعفا دادنش هم به همان روزی برمیگردد که مقام معظم رهبری که آن زمان رئیس جمهور بودند، به خانه پدر ایشان سر زدند. اینها شش برادر بودند که سه نفر از آنها شربت شهادت نوشیدند. مقام معظم رهبری در این ملاقات گفتند که دیگر کسی از این برادرها نباید به جبهه برود، این خانواده سه شهید داده است. بعد از این اتفاق، شعبانعلی از سپاه استعفا داد و به خانه برگشت. من تعجب کرده بودم که چرا آن موقع از روز به خانه آمده. هر چه میپرسیدم جواب درست و حسابی نمیداد. میگفت اومدم مرخصی. من هم باورم نمیشد چون امکان نداشت حتی مرخصی ساعتی بگیرد. بالاخره یک روز که رفته بود نانوایی و بچههای بهداری آمده بودند دنبالش؛ ماجرا را پیگیری کردم و فهمیدم که استعفا داده است. مسئولان بهداری میگفتند خانم فقط این گره به دست شما باز میشود. ما به ایشان نیاز شدیدی داریم، کاری کنید تا برگردند. من هم پایم را دریک کفش کردم که یا طلاق یا سپاه؛ شعبانعلی هم راضی شد و برگشت.
استاد عباس میرخانی
غزلسرای خوش قریحه ساوجبلاغی در انجمن های ادبی تهران
جستجوها و پژوهش های مورد نیاز برای نگارش کتاب «نام آوران ساوجبلاغ» - که آخرین مراحل تالیف را می گذراند - برکت دیدار و گفت و گو با فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد را برایم در پی دارد. در همین راستا در 19 مهر 1391 در روستای زیبای تالیان - از توابع بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ - خدمت شاعر گرامی جناب استاد عباس میرخانی رسیدم. ایشان متولد سال 1325 خورشیدی در روستای تالیان است که از همان کودکی با خانواده اش در شهر تهران ساکن شده است. استاد میرخانی از شاعران غزلسرای معاصر ایران است. اشعارش بیشتر در سبک هندی و گاهی هم عراقی است. وی در انجمن های ادبی تهران نشو و نما یافته و تحصیلات عالی دارد. مهربانی، تواضع، نظم، وسعت دید و شناخت قابل تحسین از تاریخ و ادبیات معاصر ایران از جمله ویژگی های این شاعر خوش قریحه ساوجبلاغی است. در همان نخستین دیدار با استاد میرخانی، یکی از مجموعه اشعارش با عنوان «یادگار دفتر عمر» را به یادگاری گرفتم. این کتاب در شمارگان 3000 نسخه در سال 1376 به کوشش نشر نشانه در تهران منتشر شده است. نخستین غزل این کتاب را با هم زمزمه می کنیم:
به نوبهار جوان می شود طبیعت پیر
تو نیز ای تن خاکی جوانی از سر گیر
دم بهار چو جان می دمد به پیکر خاک
بدین نوید تو هم جان تازه ای بپذیر
به جام باده فروشوی زنگ غم از دل
که جز به می غم هستی نمی رود ز ضمیر
چو رند مست غنیمت شمار فرصت وقت
«که در کمینگه عمر است مکر عالم پیر»
بهار عمر نپاید کنون به شادی کوش
که در پی اند ترا رهزنان بهمن و تیر
گل مراد ز گلزار عمر کی چیند
هر آنکه گشت به جان در غم زمانه اسیر
مرا که دست فرو شسته ام ز هر دو جهان
ملامت همه عالم نمی کند تاثیر
به کفر و زندقه بدام عالمی بودن
هزار مرتبه خوشتر که شهره در تزویر
ماه شب های تار ایران
آیت الله شیخ محمدتقی برغانی (شهید ثالث)
آیت الله شیخ محمدتقی برغانی معروف به شهید ثالث، از مشاهیر علمای مجاهد ایران در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری است. وی فرزند ملامحمد ملائکه بود و در 1172ق در برغان از قوای قزوین به دنیا آمد. علوم مقدماتی و قسمتی از دروس سطح را نزد پدرش در برغان فراگرفت، سپس به قزوین رفت و در حوزه علمیه آن شهر به درس و بحث ادامه داد. آنگاه به قصد تکمیل مدارج علمی به شهرهای اصفهان و کربلا و قم سفر کرد و نزد استادان بزرگ آن روز به تحصیل پرداخت. به گفته خود او، در اصفهان بیشتر به فلسفه اشتغال داشته و فلسفه تدریس می کرده است. بزرگترین استاد او در فقه، سیدعلی طباطبایی (م 1231ق) در کربلا بوده است.
ملا محمدتقی در حدود سال های 1220ق به ایران بازگشت و در تهران ساکن شد و به تدریس و افتاء و اقامه نماز جماعت و تصدی امور دینی پرداخت. به دلیل حسن تقریر و طلاقت لسان و حل مسائل مشکل و موشکافی در مباحث علمی، حوزه درس او رونق یافت؛ ولی پس از چندی،دیگر بار به عتبات بازگشت. این اقدام بر اثر برخی اعتراضات به فتحعلی شاه قاجار بود. علت دیگر این بود که اجتهاد او را میرزا ابوالقاسم قمی (م 1231ق) تصدیق نمی کرد؛ زیرا محمدتقی فقط چند روز در محضر درس میرزای قمی حاضر شده بود و میرزا شناخت کافی از او نداشت و لذا مکاتبه علمی آن دو بی نتیجه مانده بود. گفته شده است که برغانی - که سرشناس ترین دانشمند این خاندان بود - و دو برادرش، ملامحمدصالح و محمدعلی، در جلسه ای که با حضور علمای تهران و شخص شاه در کاخ گلستان تشکیل شد، شرکت داشتند. در این جلسه برغانی، به شاه اعتراضاتی کرد و میان برادران برغانی و ملامحمد علی مازندرانی، مشهور به جنگلی، مشاجره لفظی درگرفت و اندکی به خشونت گرایید. به همین سبب، شاه آنها را نکوهید و گویا فرمان تبعیدشان را صادر کرد. محمدتقی پس از بازگشت به عتبات، بار دیگر به حوزه درس استاد خود، طباطبایی، پیوست و پس از چندی به توصیه استاد، شخصاً تدریس را آغاز کرد و مسجدی نیز در این شهر ساخت و به امامت جماعت و وعظ در آن پرداخت. این مسجد به نام مسجد برغانی شهرت داشت که پس از شهادت او به نام «مسجد شهید ثالث» معروف شد
بحارالعلوم
شیخ محمد علی برغانی
ملا محمدعلی بن محمد قزوینی برغانی، بحارالعلوم [نسخه خطی]، مشخصات ظاهری: 43 برگ، 21 سطر کامل، اندازه سطور 115x 160، آغاز نسخه: فرحت فمنه و ان تخلف عنه، نوع کاغذ: فرنگی، خط: نستعلیق، تزیینات جلد: تیماج قهوهای، یک لایی، کوبیده، شماره کتابشناسی در کتابخانه ملی ایران: ع1765، تزیینات متن: ساده، روی پارهای از عبارات و حروف با مرکب قرمز خط کشی شده فرسودگی، ناقص بودن صفحات: ابتدا افتاده، نسخه حاوی اغلاط املایی، آخر نسخه نامهای از شیخ احمد احسایی، انجام نسخه: بفضلک یا ذالفضل العظیم انه تعالی جواد کریم ملک البر رئوف رحیم.
معرفی کتاب: نویسنده که برادر شیخ محمدصالح و شیخ محمدتقی برغانی (معروف به شهید ثالث) و عموی قرهالعین است و از افکار و آثارش بوی شیخیگری میآید. در این کتاب مباحث دینی چند آورده و گرچه ابتدای رساله افتاده و از آنجا که معدن اول است شروع می شود بدین شرح: معدن اول: فی نزول وجود الکائنات من الالهیات (از 1 تا 8) معدن ثانی: فی العلوم الشرعیه (از ص 8 تا 12)؛ معدن ثالث: فی احوال رسولالله (از 12 تا 26)؛ معدن رابع: فی الامه (از 26 تا 29): معدن پنجم: در اعمال ظاهری شرعی (از ص 29 تا 36)؛ معدن ششم: در اعمال باطنی (از 36 تا 39)؛ معدن هفتم: در اخلاق محموده (از 39 تا آخر).
جداول فی المیراث
شیخ هادی نجم آبادی
هادی بن مهدی نجمآبادی تهرانی (1250-1320ق)، جداول فی المیراث [چاپ سنگی]، کاتب ابوالقاسم ابن علیاکبر الجیلانی، مصحح محمدصادق بن محمدباقر تبریزی، محل چاپ: طهران توسط میرزا حسن طهرانی، 1308ق، زبان: عربی، نوع و درجه خط: نسخ، تزئینات متن: جدول مضاعف، نوع و تزیینات جلد: لت روی جلد افتاده، لت زیرین جلد کاغذی یکلا، ص. 1مکرر-23؛16×21 سم، منابع: مشار (عربی): ص 248، محل فروش: مدرسه شیخ هادی، حواشی اوراق: محشی به حاشیه با نشان تصحیح (صح) میباشد، شماره بازیابی در کتابخانه ملی ایران: 6-19183.
آغاز: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله والملک السلام والمکرر للدهور و الاعوام معلم ادم الاسما و موسع العطاء و الالاء مرسل الرسول الأسعد... انجام:...الباقی للاعمام سدسه للعم او العمة و خمسة اسلاسه للاعمام للاب فان تعدد و او اختلفوا فللذکر مثل اصل الفریضته اثنان و سبعون.
او سبب انحطاط مسلمین را در سه چیز می دانست:
اعراض از آیات الهی و دوری از سنت پیامبر؛
روحانیون بیگانه از حقیقت؛
و سیاستمداران غافل از پیشرفت های زمانه.
فاطمه رویا پورامید
شادروان آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی از علما و منتقدان برجسته سیاسی و اجتماعی ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری است. وی فرزند ملامهدی و نوه استاد باقر آهنگر بود و به سال 1250ق در روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز به دنیا آمد. خواندن و نوشتن و تحصیلات اولیه را نزد پدر آغاز کرد و در1262ق به دستور او، همراه مادرش برای ادامه تحصیل به نجف اشرف عزیمت نمود. در بیست سالگی (1270ق) به امر پدر، جهت ازدواج به تهران سفر کرد و یک سال بعد عازم نجف شد و از محضر شیخ مرتضی انصاری، میزرا حسن نجم آبادی (پسر عمویش) و شیخ راضی نجفی بهره برد. پس از مراجعت به تهران در 1280ق در محله سنگلج ساکن و به تدریس و امامت پرداخت. از معاریف شاگردان وی می توان به آیت الله سیدمحمد طباطبایی (از رهبران مشروطه، علامه علی اکبر دهخدا، علامه محمد قزوینی، ناظم الاسلام کرمانی،میرزا جهانگیر خان شیرازی (مدیر صوراسرافیل)، مهدی نجم آبادی و رفیع بامداد اشاره کرد.
أبوالحسن بن محمدتقی نجم آبادی عالم دینی کان حیا سنة 1383ه
کتاب «موسوعه مولفی الامامیه» دایره المعارف بزرگ نویسندگان شیعه است که به کوشش «مجمع الفکر الاسلامی» در شهر قم منتشر می شود. در جلد دوم آن آیت الله شیخ ابوالحسن نجم آبادی فرزند شیخ محمدتقی مجتهد و نوه شیخ هادی نجم آبادی، به زبان عربی این گونه معرفی شده است. یادآوری می شود که آرامگاه این فقیه بزرگوار در آرامستان روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع است.
أبوالحسن بن محمدتقی نجم آبادی (ق 14 ه) عالم دینی. کان حیا سنة (1383ه (. الآثار: 1.طریق المتقین (فارسی/ طب) موضوعات طبیة عن الأغذیة و فوائدها اعتمادا على أحادیث المعصومین (علیهم السلام). ألفه سنة 1391ه. طبعاته: إیران، رقعی، 120 ص؛ 2. نجم الطالبین (فارسی/ سیرة الأنبیاء) (45) مجلسا عن تاریخ (136) نبیا ورد ذکرهم فی القرآن الکریم. من آدم حتى تبع بن حیان (علیهم السلام). بدأ بتألیفه سنة (1381ه) و فرغ منه سنة (1383ه) طبعاته: طهران، دارالکتب الإسلامیة، رقعی، 194 ص؛ 3. هادی المضلین (فارسی / سیرة المعصومین علیهم السلام) سیرة النبی الأکرم (صلى الله علیه وآله) و السیدة فاطمة الزهراء (علیها السلام) و الأئمة المعصومین (علیهم السلام). ألفه سنة 1391 ه. طبعاته: إیران، وزیری، 325 ص.
المصادر: چاپى فارسی 5 / 5170، کتب المؤلف.