شیخ هادی نجم آبادی برای میرزا رضا مجلس چهلم گرفت
علی صدری: روزهایی که بر ما میگذرد، تداعیگر قتل ناصرالدین شاه قاجار به دست میرزا رضا کرمانی در حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) است. در دوازدهم ربیع الثانی 1314 که چهل روز از اعدام میرزا رضا می گذشت، در نزدیکی خانه حاج شیخ هادی نجم آبادی، آقا میرزا حسن کرمانی با آقا شیخ محمدعلی دزفولی و بعضی از اطرافیان حاج شیخ هادی، چهلم میرزا رضا را برگزار کردند. حاج شیخ هادی خود نیز، برای میرزا رضا مجلس چهلم گرفت. اطعامِ این مجلس، بادمجان بریان کرده و نان و نمک بود. این تنها جایی در ایران بود که برای میرزا طلب مغفرت کردند. سال میرزا رضا را نیز، حاج شیخ هادی نجمآبادی گرفت. او از امین الدوله دعوت کرد و در ساعت پنج از شب گذشته، مجلسی گرفت که حاضرین آن سه نفر بودند! شخص حاج شیخ هادی و امین الدوله و یکی از محارم حاج شیخ هادی. غذای آن مجلس را خود حاج شیخ هادی مهیا کرد که طبخ حضوری کرده و آن عبارت بود از یک چارک برنج، یک سیر روغن، دو سیر شیره و سه عدد نان. پس از صرف غذا حاضرین برای مرحوم میرزا رضای کرمانی طلب رحمت و مغفرت کردند.
متن کامل مقاله «پایان شاه شکار»
نقد قرآنیان شیعه در به کارگیری روش تفسیری قرآن به سنت
A criticism by the Shia Quranic scholars in applying the Quranic interpretation method
to the prophet"s tradition
سیّدرضا مؤدب، جعفر نکونام، علی تصدیقی شاهرضائی، «نقد قرآنیان شیعه در به کارگیری روش تفسیری قرآن به سنت»، دوفصلنامه روش شناسی مطالعات دینی، سال اوّل، ش 1، بهار و تابستان 1393، صص 122 - 137.
چکیده: قرآنیان نام جریانی فکری است که با تکیه بر وحدت امت اسلامی و شعار بازگشت به قرآن، در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری، تحت تاثیر اندیشه های اصلاحی سید جمال الدین اسدآبادی و شیخ هادی نجم آبادی، توسط یکی از شاگردان ایشان به نام سید اسدالله خرقانی شکل گرفت و به وسیله دیگرانی همچون شریعت سنگلجی، یوسف شعار، برقعی، قلمداران و حسینی طباطبایی ادامه یافت. این گروه که قرآن را در بخش اعتقادات، کافی و بی نیاز از سنت می دانند و سنت را تنها در بخش احکام و مجملات قرآن به عنوان مبین آیات، معتبر می شمارند، برای پذیرش روایات، ملاک هایی همچون: موافقت آن با قرآن و عقل قطعی و متواتر بودن و مورد اتفاق بودن روایت را مطرح می کنند. اما با مراجعه به برداشت های تفسیری آنان مشخص می شود که این ملاک ها گاهی از سوی خود ایشان هم رعایت نشده و برخی از آنها در تفسیر آیات قرآن به سنت از روایاتی بهره گرفته اند که نه با قرآن و عقل سازگار است و نه از وصف مورد اتفاق و قطعی و متواتر بودن برخوردار است. در این پژوهش، کوشش شده نادرستی دیدگاه و روش آنها بیان شود.
کلیدواژگان: قرآنیان شیعه، روش تفسیری، قرآن و سنت.
جواد محقق: این شعر پیش از شهریار در دیوان میرخانی آمده است
عباس براتی پور: شعر شهریار با شعر میرخانی فرق میکند
مدیرکل سابق ارشاد آذربایجان شرقی: این شبهه افکنی، ناجوانمردانه است
محمّدعلی مجاهدی: توارد است
محمّد طاهری خسروشاهی: اقتباس ادبی است
غزل تاجبخش: این مباحث به شهریار خدشه ای وارد نمی کند
محمّدعلی سپانلو: این افراد فکر کرده اند واقعاً «محقق» هستند!
عباس براتیپور نزدیک بودن شعر «علی ای همای رحمت» استاد سیّد محمّدحسین شهریار به شعر استاد سیّدحسن میرخانی مشهور به سراج الکُتّاب (1291 - 1369ش) شاعر و خوشنویس ساوجبلاغی را علت طرز تلقّی جواد محقق عنوان کرد. این شاعر دربارهی مسایل مطرحشده درباره شعر «علی ای همای رحمت» شهریار و این که گفته میشود پیش از او در دیوان شاعر دیگری آمده است، به خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: آنچه مورد نظر آقای محقق بوده، شعری از «سید حسن میرخانی» متخلّص به «بنده» است که هم خطاط بوده و هم شاعر و دقیقاً نمیدانم شاعر دوران قاجار بوده یا پهلوی. او افزود: من شعری را که مورد نظر آقای محقق است، در دیوان حسن میرخانی که با عنوان «دیوان بنده» منتشر شده است، دیدهام. این شعر هم غزلی است با همان قافیه و ردیف که نزدیک به شعر شهریار است، ولی با این حال شعر شهریار با شعر میرخانی از نظر سوژه، زبان و اندیشه فرق میکند، اما چون هر دو شعر برای حضرت علی (ع) است و همچنین شباهت هایی با هم دارند، برای آقای محقق این تلقی پیش آمده است. ادامه مطلب...
توضیحی بر صفحه 330 کتاب «دشتی به وسعت تاریخ»
شیخ عبدالعلی موبد بیدگلی کاشانی (درگذشت 1318ش) از چهره های نامدار فرهنگی و سیاسی جنبش مشروطه خواهی ایرانیان است. انتشار «هفته نامه مدی» و نگارش کتاب های «خجسته نامه»، «مجموعه موبد» «نسخ موبد» «تصحیح شاهنامه» و «هنایش خِرد» از جمله فعالیت های فرهنگی و علمی او است. او که به تاریخ ایران باستان و پارسی سره مسلّط بود، از شاگردان نامدار شیخ هادی نجم آبادی فقیه نواندیش و قرآن پژوه عقلگرای روزگار قاجار به شمار می رود. بر همین مبنا در آغاز کتاب هنایش خِرد، شرح حالی از شیخ هادی به عربی و فارسی و سوگنامه تیمسار آقا (شیخ هادی نجم آبادی) از میرزا نصرالله خان صبوری را آورده است. سپس دیوان موبد با این عبارات و اشعار در سوگنامه شیخ هادی شروع می شود: سوگنامه در مرگ یگانه روزگار، رهی ویژه کردگار، آقای شیخ هادی نجم آبادی بر وی درود و روانش انوشه و شاد باد. پناهم به یزدان ز دیو پلید / به نام خدایی که جان آفرید... در ادامه وارد توحید می شود و به ستایش حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام و امام هشتم ابوالحسن حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام و سایر ائمه شیعه علیهم السلام می پردازد. تضمین غزل خواجه در عرفان و پند و پیچه، چند بندی در اثبات اصول دین و.... تداوم بخش آنها است (موبد بیدگلی، 1394: 27). کتاب هنایش خرد دو بار در سال های 1322ق و 1394ش به ترتیب به صورت چاپ سنگی و سربی در تهران و آران و بیدگل به چاپ رسیده است. ادامه مطلب...
باید به تاریخ نگاری رسمی روزگار قاجار مشکوک شد
حکومت خراسان در دوران قاجار از مناصبی بود که قیمتی گزاف داشت و از وجههی خاصی برخوردار بود. علاوه بر حاصلخیزی کشاورزی خراسان و اهمیت مشهد که از مراکز مهم جلب زوار و تجار بود و اراضی و عواید هنگفتی وقف آن شده بود، نواحی شمالی و شرقی این ایالت به دلایل سیاسی در قرن نوزدهم مورد توجه و رقابت دولتهای انگلیس و روس و ایران هم بود. در سال 1284 شمسی، با کممحصولی مزارع و شیوع ملخ در منطقه، مردم قوچان از بابت پرداخت مالیات در چنان تنگنای سختی قرار گرفتند که ناچار شدند دختران خود را بفروشند تا بتوانند خراج حکومت آصفالدوله در خراسان را بپردازند، حاکمی که آوازهی ظلم و اجحاف وی در حق رعیت به گوش همه رسیده بود. افسانه نجمآبادی مورخ و استاد دانشگاه هاروارد در کتاب «حکایت دختران قوچان، از یادرفتههای انقلاب مشروطیت» به این ماجرا پرداخته و موشکافانه پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن را تحلیل کرده است:
فروش دختران قوچانی به ترکمانان و ارامنهی عشقآباد در بهار سال 1284 هجری شمسی در دوران حکومت آصفالدوله در خراسان، و به اسارت رفتن زنان باشقانلو در پاییز همان سال در حملهی ترکمانان به ناحیهی بجنورد در زمان حکمرانی سالار مفخم رخ داد. اگرچه فقر رعیت و ظلم حکومت و حتا دخترفروشی واقعهای بیسابقه نبود ولی همزمانیاش با جنبش مشروطه این دو حادثه را به سرعت تبدیل به یکی از داستانهای تظلم «ملت» علیه «دولت» ساخت و بدین ترتیب بود که زبانزد عام و خاص گشت. به عبارتی، بازگوییهای این داستان در ایجاد احساس «تعلق ملی» موثر افتاد و «دختران قوچان» در این بازگوییها «دختران ایران» شدند. ادامه مطلب...
طالقانی و مسالهاش
حامد زارع
اندیشه بازگشت به قرآن و آموزههای آن در تاریخ جدید ایران به مثابه یک سلاح ایدئولوژیـــک که دو امر دنیاگرایی (sécularisme) و جـــــــــزم گرایــــی (dogmatism) را به چالش کشیده، جزء سرفصل های کمتر پرداخته شــده تاریخ اندیشه معاصر محسوب میشود. اگرچه میتوان ریشهها و ایدههای این مراجعه به قرآن را تا قرون میانه به عقب کشید و در آثار و آرای ابنتیمیه، متفکر نامدار اهل سنت و جماعت رصد کرد؛ اما در بستر اندیشه شیعی، این متفکران ایرانی اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی (زمانه و دقیقه آغاز تاریخ مدرن ایران) بودند که با نیتی زمینه مند و معطوف به شرایط تاریخی خواهان طرح اندیشه بازگشت به قرآن شدند. آنان دو دغدغه داشتند؛ به عبارت دیگر طیف متفکران ایرانی که خواهان بازگشت به قرآن بودند، دو هدف متفاوت داشتند: گروهی همانند سیدجمال الدین اسدآبادی و شیخ هادی نجمآبادی عزم مبارزه با استبداد مطلقه قاجاری داشتند و گروهی دیگر نظیر اسدالله خرقانی داعیه دار مبارزه با خرافات و پالایش دیانت و مذهب از واردات بی مبنا و سند معتبر بودند.
اگر پیشگامان بازگشت به قرآن در آستانه نهضت مشروطیت دغدغهای سیاسی داشتند، در دوره رضاشاهی این دغدغه سیاسی، وجه دینی به خود گرفت. اما پس از شهریور و آغاز نفوذ مارکسیسم تا پس از کودتای 28 مرداد که روزنههای هر گونه فضای تنفس سیاسی و اصلاحات بسته شد و هم هنگام رگههای اندیشه مارکسیستی به مثابه اندیشه مبارزه با استبداد و استعمار قویتر شد، اندیشه بازگشت به قرآن نیز تحت تاثیر تمایلات چپگرایانه، وجهی انقلابی به خود گرفت.
پرپیداست تمثیل اندیشه بازگشت به قرآن در عصر چپگرایی از آن کسی جز آیت الله طالقانی نیست. همو که با شاگردی در عرصه نوگرایی دینی، قرآن را در کانون جهد فکری خویش قرار داد و به این ترتیب وجه دینی کار خود را به نمایش گذاشت و با اهتمامی که به فکر اعتراضی مسلط دوران داشت، تقریر دوبارهای از رساله تنبیه الامه و تنزیه المله میرزای نائینی به دست داد و وجه سیاسی کار خویش را خاطرنشان ساخت. اگر وجه نخست در اعتراض به دگماتیسم و تحجرگرایی بود، وجه دوم در مواجهه با استبداد معنا پیدا میکرد. مساله طالقانی در دهه 40 و 50 معطوف به این دو وجه دینی و سیاسی بود. وجوهی که پس از طالقانی و با تاسیس جمهوری اسلامی و سیستماتیک شدن فکر دینی، چهره متفاوتی پیدا کرد.
نماینده ساوجبلاغی نخستین دوره مجلس شورای ملّی
آقا سیّدمصطفی حسینی برغانی (1238 - 1310ش) فرزند سیّدعباس کبیر، نویسنده، شاعر و نماینده نخستین دوره مجلس شورای ملّی (مشروطیت) است. از او یک سفرنامه با عنوان «گوهر مقصود» و یک دیوان کوچک شعر باقی مانده است. شعر او متوسط و بیشتر در منقبت اهل بیت علیهم السلام است اما سفرنامه اش بسیار خواندنی است و گذشته از جنبه تاریخی در روشن کردن برخی زوایای تاریکِ تاریخ مشروطه خواهی ایرانیان در دوره استبداد صغیر (1326 - 1327ق) موثّر است و در زمینه آشنایی با عادات و آداب اجتماعی حدود صد سال پیش تهران و برخی دیگر از ولایات ایران، منبع مفیدی به شمار می رود. این کتاب در سال 1381ش به کوشش زهرا میرخانی (متولّد 1322ش) نوه سیّدمصطفی حسینی برغانی منتشر شده است.
سفرنامه گوهر مقصود، شرح گریزِ او پس از بمباران مجلس شورای ملّی به دستور محمّدعلی شاه (م1303ش) ششمین پادشاه سلسله قاجاریه، به مشهد مقدّس است. در شهریور 1287ش پس از غائله بمباران، او که نماینده صنف سمساران از تهران و بنیانگذار انجمن اتحادیه اصناف بود، از ترس تعقیب ایادی محمّدعلی شاه، سی و چهار روز، خود را در خانه زندانی می کند و چون درمی یابد که در تهران امنیّت نخواهد داشت با گاری پُست به طور ناشناس به مشهد می گریزد؛ شهری که پیش از او آیت الله سیّدمحمّد طباطبایی (م1299ش) را به آنجا تبعید کرده بودند. ادامه مطلب...
مطبوعات شیعی ایران و ایرانیان
در سال 1215ش «کاغذ اخبار» نخستین نشریه ایران با مدیریت میرزا صالح شیرازی با فاصله حدود 239 سال از انتشار قدیمیترین روزنامه جهان، منتشر شد. پس از 66 سال، سیّد محمّدعلی لاریجانی اصفهانی ملقّب به داعیالاسلام (م1330ش) در سال 1281ش ماهنامه «الاسلام» یا «گفتگوی صفاخانه اصفهان» نخستین نشریه دینی ایران را در دوره مظفری با خط نستعلیق و چاپ سنگی منتشر کرد. این نشریه که ارگان اداره دعوت اسلامیه یا صفاخانه اصفهان بود، بیشتر به ردّ شبهات مبلّغان مسیحی و معرفی صحیح اسلام به اروپاییان میپرداخت. نخستین شماره آن بلافاصله پس از انتشار، توقیف شد اما پس از پنج ماه رفع توقیف گردید. داعیالاسلام در سال 1285ش چاپ این نشریه را با نام جدید «دعوهالاسلام» به زبانهای فارسی و اردو در شهر بمبئی هندوستان ادامه داد. تلاش مطبوعاتی وی، تشویقهای آخوند ملا محمّدکاظم خراسانی (م1290ش) و حاج آقا نورالله اصفهانی (م1306ش) را در پی داشت. مشخصات نشریات مذهبی منتشر شده ایران و ایرانیان از سال 1282ش تا پایان حکومت قاجار (1304ش) به این شرح است:
1282ش) ماهنامه دعوهالحق، محمّدعلی بهجت دزفولی (بهجت خاوری)، تا انقلاب مشروطه کم و بیش در تهران منتشر شده است.
1284ش) هفتهنامه اسلامیه، ابوالقاسم ضیاءالعلماء تبریزی، مدیر آن در عاشورای 1330ق به وسیله روسها به دار آویخته شد.
1285ش) دعوهالاسلام، سیّد محمّدعلی داعیالاسلام، چاپ بمبئی به زبانهای فارسی و اردو؛ دوهفتهنامه اتّحاد و هفتهنامه اسلامیه، ارگان انجمن اسلامیه تبریز، میرزا احمد کاتب معروف به بصیرت؛ هفتهنامه الجمال، میرزا محمّدحسین اصفهانی، خطابهها و مواعظ سیّدجمالالدین واعظ اصفهانی (م1287ش) در آن منتشر میشد؛ هفتهنامه زشت و زیبا، نظامالاسلام بهبهانی ملقّب به فتحالممالک، ارگان انجمن اتحادیه طلاب، تهران؛ شجره خبیثه کفر، شجره طیبه ایمان، مدیر نامعلوم، تهران؛ روزنامه شیخ فضلالله نوری، حاوی اعلامیههای ضدّ مشروطه شیخ در ری؛ هفتهنامه صراطالمستقیم، شمسالواعظین کاشانی، تهران؛ هفتهنامه گلستان، محمّدحسین رئیسالتجّار، رشت؛ هفتهنامه حقیقت، سیّداحمد دهکردی، اصفهان؛ هفتهنامه ندای اسلام، سیّد ضیاءالدین طباطبایی، شیراز، برخلاف عنوان، مطالب آن بیشتر خبری و سیاسی است تا مذهبی. ادامه مطلب...
شیخ محمّدجواد مغنیه پیشگام تقریب مذاهب اسلامی
آیت الله شیخ محمّدجوادمَغْنیَه (1324 – 1400ق) مفسر قرآن کریم، فقیه نواندیش و از پیشگامان تقریب مذاهب اسلامی است. آل مَغْنیَه از خاندان های علمی شیعه در لبنان است. نیایِ آن خاندان، در قرن ششم هجری قمری از شهر مَغْنیَه در کشور الجزایر به جبل عامل لبنان رفته است. آیت الله شیخ محمّدجواد مغنیه در روستای طیردبا از توابع فرمانداری صور لبنان در خانواده ای روحانی زاده شد. در چهار سالگی، مادرش را از دست داد. پدرش شیخ محمود مغنیه (م 1334ق) که دانشآموخته حوزه علمیه نجف اشرف بود، او را با خود به نجف برد. در آنجا خط، حساب و زبان فارسی را آموخت. پدرش چون از عالمان مشهور لبنان بود پس از چهار سال اقامت در نجف، با دعوت اهالی منطقه عباسیه جبل عامل به لبنان برگشت و پس از چندی درگذشت. ادامه مطلب...
آیت الله طالقانی رحمت الله علیه، خود مصداق فضیلت هایی بود که دیگران را به خوان ضیافت آن دعوت می کرد. تنگناها و مقتضیات انسان زمانه خویش را درک می کرد. با سپرگرفتن نام خدا به انسان کفر نمی ورزید. به بهانه نام انسان و انسان مداری بذر انکار آسمانیان و افلاکیان را در مزرعه خاکیان و خاک نشینان نمی افشاند. در کنج حجره، خانه و خانقاه از سنت و میراث ارجمند آسمان و آسمانیان سخن به موعظه و اندرزهای تکراری نمی گفت. با اراده، عزم و ایمانی استوار گام در آوردگاه آزمون های بزرگ تاریخ و تمدن عصری نهاده بود که همه سنت های اعتقادی همه نظام های ارزشی و در یک کلام همه ملت ها، فرهنگ ها و جامعه و جامعیت های جهان را به چالش و رویارویی فرا خوانده است...
متن کامل یادداشت دکتر حکمت الله ملاصالحی درباره آیت الله طالقانی