تازه ترین یادداشت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
نسبت دین و دنیا از دیدگاه استاد حکمت اله ملاصالحی
در نهایت صداقت و شفافیت از محوطه ازبکی تا مسجد نجم آباد
امروز سوم اردیبهشت 1399 اتفاق مهمی در میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی شهرستان نظرآباد بود. مدیرکل جدید این اداره کل آقای محمدی و معاون میراث فرهنگی ایشان آقای دهقان مهرجردی با فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان دیدار کردند. در این دیدار، گروهی از فعالان فرهنگی و اجتماعی به ارایه پیشنهادها و انتقادات خود پرداختند. در این جلسه در نهایت صداقت و شفافیت، آن چه که از گذشته تا حال بر سر میراث فرهنگی این دیار آمده با آقای محمدی در میان نهاده شد. در پایان نشست، آقای مدیرکل، نکات و وعده های ذیل را مطرح کردند:
1. برای ثبت جهانی محوطه باستانی ازبکی ضرورت دارد درباره تملک اراضی هشتاد هکتاری آن اقدام شود. باید ابتدا خواسته مالک آن ملک را برآورده کرد سپس برای ثبت جهانی آن اقدام کرد. معاون اداره کل میراث فرهنگی به سرعت، هیاتی از مرتبطان اداری و فعالان فرهنگی در این باره تشکیل دهند و کار را با دقت و سرعت به انجام برسانند.
2. برنامه بعدی، راه اندازی موزه باستان شناسی در محوطه باستانی ازبکی است. اشیای کشف شده در این محوطه که اکنون در موزه ملی ایران نگه داری می شود به این موزه آورده شود.
3. با توجه به اهمیت مردم شناسانه این شهرستان، ضرورت موزه مردم شناسی، ما را واداشت تا همین روزهای پیش، قرارداد لازم را جهت آماده سازی آسیاب مهدی آباد برای افتتاح چنین موزه ای منعقد کنیم. آقای مهندس صادقلو فرماندار محترم پذیرفتند تا با استفاده از ظرفیت ارزش افزوده، در این امر مهم به کمک ما بیایند.
4. در دیدار با شهردار محترم و عزیزان شورای شهر در جریان راه اندازی موزه صنعت در محل کارخانجات نساجی مقدم قرار گرفتیم. از همین شنبه پرونده راه اندازی این موزه را تشکیل می دهیم. دوستان دو نقطه از کارخانه را برای موزه صنعت آماده کرده اند.
5. با توجه به اهمیت تداوم روحیه ضد استعماری در مردم، توجه به کودتای آمریکایی - انگلیسی بیست و هشت مرداد 32 بسیار مهم است. معاون اداره کل میراث فرهنگی پس از مذاکره با هیات امنای قلعه احمدآباد مصدق، موافقت اولیه آنان را کسب کرده است. همین امسال راه اندازی آن موزه را انجام می دهیم.
6. درباره مرمت مسجد تاریخی نجم آباد هم اداره کل میراث فرهنگی در آبان سال 98 طرح خدمات بنا را تهیه کرده و از معاونت میراث فرهنگی وزارت، درخواست بودجه اضطراری کردند و کارشناسان مستقیم را تعیین کرده اند. تا این مرحله هم طی شود فعلا مهندس صادقلو با اختصاص بودجه از ارزش افزوده، برای مرمت مسجد موافقت کردند.
7. من از شما می خواهم همان حساسیتی را که درباره میراث فرهنگی دارید درباره صنایع دستی هم داشته باشید. ما با شهرداری محترم به توافق رسیدیم که محلی برای ارایه تولیدات صنایع دستی پیش بینی کنیم.
8. من دارم برنامه میان و بلندمدت می نویسم. تا زمانی که در این سمت هستم خودم پیگیر آن باشم و بعد هم برنامه را به مسوول بعدی بدهم.
آثار تاریخی نظرآباد ساماندهی می شود
کرج - خبرگزاری ایرنا: سرپرست اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز اعلام کرد که ساماندهی آثار تاریخی شهرستان نظرآباد در دستور کار قرار گرفته است. بنا به گزارش روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز، فریدون محمدی در حاشیه نشست با جمعی از اعضای انجمن ها و فعالان عرصه میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد افزود: با توجه به برخی حوادث (تخریب بخشی از مسجد تاریخی نجم آباد بر اثر بارش ها) در شهرستان نظرآباد و حساس شدن دوستداران میراث فرهنگی، جمعیت دوستداران و انجمنهای میراث فرهنگی این شهرستان درخواست دیدار و پاسخگویی مسوولان به برخی از مسایل موجود را داشتند که خوشبختانه توانستیم با آنها به نقطه نظرات مشترکی برسیم. وی بیان داشت: در دیدارهایی که با فرماندار و شهردار نظرآباد داشتیم موضوعات مهمی مورد بررسی قرار گرفت و به نتایج خوبی دست پیدا کردیم و نوید خوبی به دوستداران این عرصه دادیم .محمدی گفت: مرمت مسجد تاریخی نجمآباد، بازگشایی خانه موزه مصدق، ساماندهی محوطه تاریخی ازبکی و سایت موزه شدن آن و تجهیز آسیاب مهدی آباد به عنوان موزه از مواردی است که در دستور قرار دارد. سرپرست اداره کل میراث فرهنگی البرز افزود: از دیگر تصمیمات این نشست با مسوولان شهرستان نظرآباد نصب المان های تاریخی این شهرستان و راه اندازی مجموعه گردشگری و صنایع دستی در منطقه است. وی بیان داشت: اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان از تشکیل انجمن هایی عرصه میراث فرهنگی حمایت خواهد کرد زیرا این تشکل ها بازوی اصلی این اداره کل در حفاظت از آثار تاریخی استان هستند. شهرستان 160 هزارنفری نظرآباد واقع در غرب کرج مرکز استان البرز یکی از مناطق تاریخی کشور بوده که آثار 9 هزار ساله این شهرستان در مقر سازمان ملل متحد نگهداری می شود.
خبر فوق در وب سایت خبرگزاری ایرنا
_________________________
خودشیفتگی مدیر ناکارآمد این بار با استشهاد نابجا به کلام وحی
در روز 3 اردیبهشت 1399 پانزده تن از فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان نظرآباد در نهایت صمیمیت، شفافیت و صداقت، وضعیت نابسامان میراث فرهنگی دیرپای این کهن دشت را با آقای محمدی مدیرکل میراث فرهنگی استان البرز در میان گذاشتند. با تدبیر آقای مدیرکل، مدیر دفتر نمایندگی میراث فرهنگی نظرآباد در جلسه حضور نداشت. متاسفانه ایشان که عدم نظارت و ناکارآمدی اش، به میراث فرهنگی شهرستان از جمله محوطه ساسانی تینال تپه، مسجد تاریخی نجم آباد و دیگر آثار ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران آسیب های جدی و جبران ناپدیری زده، با خودشیفتگی و خودبسندگی آزار دهنده، این بار از کلام قدسی وحی سوء استفاده کرده و در واکنش به دیدار و گفت و گوی فعالان فرهنگی با مدیرکل محترم، آیه شریفه فوق را استوری کرده است. آقای ناکارآمد! استشهاد نابجا و غیر اخلاقی شما به کلام وحی را باور کنیم یا ویرانی مسجد تاریخی نجم آباد به جهت سوء مدیریت را. کمی به خود آیید که اخلاق و ادب مقدم بر قدرت است...
حسین عسکری - 4 اردیبهشت 1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
بازتاب دیدار و گفت و گو با مدیرکل میراث فرهگی استان البرز در هفته نامه شهروند ما
مطالب مرتبط
_________________________
تخریب مسجد قدیمی نجم آباد به روایت خبرگزاری های ایسنا و ایرنا
بار دیگر ریزش سقف مسجد قاجاری نجم آباد در استان البرز
ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 3
ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 2
ویژه مطالبی درباره تخریب محوطه ساسانی در استان البرز - 1
پیوندهای هنری البرز با سعدی شیرازی
دوشنبه اول اردیبهشت 1399 / 09:28 - کد خبر: 99020100101، خبرنگار: 50022
خبرگزاری ایسنا / البرز: یک البرزپژوه با بیان اینکه یکم اردیبهشت ماه به عنوان روز بزرگداشت سعدی نامگذاری شده است، گفت: سعدی بزرگ در فرهنگ و هنر استان البرز حضوری اثرگذار دارد که در این مجال، به فرازهایی از این پیوندهای فرهنگی و هنری اشاره میشود. دکتر حسین عسکری در گفت و گو با ایسنا گفت: اول اردیبهشت روز بزرگداشت شیخ مصلح الدین عبدالله شیرازی مشهور به سعدی شاعر و نویسنده پارسی گوی نامدار ایرانی در سده هفتم هجری قمری است. بر همین مبنا، از سال 1381 در تقویم ایران، اول اردیبهشت (روز آغاز نگارش کتاب گلستان) به جهت تجلیل از این شاعر نامدار به عنوان روز سعدی نامگذاری شده است. سعدی بزرگ در فرهنگ و هنر استان البرز حضوری اثرگذار دارد که در این مجال، به فرازهایی از این پیوندهای فرهنگی و هنری اشاره میشود.
خوشنویس البرزی کتیبه های آرامگاه سعدی
عسکری افزود: آرامگاه سعدی معروف به سعدیه در شمال شرقی شهر شیراز و کنار باغ دلگشا قرار دارد که محل گردهم آمدن دوستداران عرفان، فرهنگ، زبان و ادبیات فارسی است. در داخل این آرامگاه ، هفت کتیبه از بوستان و گلستان به خط استاد ابراهیم بوذری هنرمند البرزی وجود دارد. استاد بوذری خوشنویس، ادیب، تعزیه پژوه، خواننده و کارشناس ردیفهای آوازی موسیقی سنتی ایرانی در سال 1275 در روستای کرود از توابع شهرستان طالقان واقع در استان البرز زاده شده و در بهمن 1365 درگذشت. او که از شاگردان میرزا محمدحسین سیفی قزوینی مشهور به عمادالکُتاب به شمار میرود، در تاسیس انجمن خوشنویسان ایران نقش داشت.
آثار سعدی به خط شکسته خوشنویس البرزی
وی در ادامه توضیح داد: کلیات سعدی (کتابت شده در سالهای 1181 و 1182 قمری) و بوستان سعدی (کتابت شده در سال 1183قمری) از جمله آثار استاد درویش عبدالمجید طالقانی خوشنویس نامدار البرزی و صاحب «سبک کمال شکسته نستعلیق» است. درویش عبدالمجید در سال 1150 قمری در روستای مهران از توابع شهرستان طالقان زاده شده و در 15 محرم 1185 قمری در 35سالگی درگذشته است. همه هنرشناسان، اتفاق نظر دارند که خط شکسته نستعلیق را درویش عبدالمجید به اوج کمال رسانده است. این هنرمندِ سخندان با اینکه در جوانی درگذشته، بازار همه شکسته نویسان پیش از خود را با خط شکسته خود درهم شکسته است. همانگونه که کمال خط نستعلیق به دست میرعماد صورت گرفت. خط شکسته را درویش عبدالمجید به اوج کمال رساند. پیکر او در آرامستان تخت فولاد اصفهان مجاور تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شده است.
گلستان سعدی به خط صاحب سبک برغانی
این البرزپژوه خاطرنشان کرد: استاد سید مرتضی حسینی برغانی (درگذشت 1308) مشهور به سید مرتضی برغانی یا میرخانی، خوشنویس نامدار اواخر دوره قاجار و از شاگردان ممتاز میرزا محمد رضا کلهر است. او از طریق فرزندانش استاد سید حسین میرخانی و استاد سید حسن میرخانی مشهور به سراج الکتّاب بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران، شیوه نستعلیق نویسی استاد کلهر را تا روزگار ما ادامه داده است و از این نظر، حلقه اتصال خوشنویسان معاصر به خوشنویسان دوره قاجار است. پانزده سال در هندوستان اقامت داشت و در آنجا و ایران آثاری همانند گلستان سعدی را خوشنویسی کرد.
آثار سعدی به خط سراج الکتّاب البرزی
عسکری ادامه داد: استاد سید حسن میرخانی خوشنویس شناخته شده البرزی، آثار بسیاری از بزرگان شعر و ادب و عرفان را کتابت کرده است از آن جمله کلیات سعدی، پندنامه سعدی و گزیده اشعار سعدی. استاد میرخانی فرزند استاد سید مرتضی حسینی برغانی، خوشنویس معاصر و از بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران است. تعلیمات آغازین را از پدر هنرمندش که شاگرد میرزا محمد رضا کلهر بود، فراگرفت و خیلی زود در خط نستعلیق ممتاز گردید تا آنجا که به سراج الکتّاب مشهور شد. او علاوه بر خوشنویسی در شاعری هم دستی داشت و در اشعارش تخلّص به «بنده» میکرد. اشعارش با نام دیوان بنده به چاپ رسیده است.
تضمین گلچین سعدی به خط صاحب سبک تلفیقی
وی افزود: یکی از آثار استاد غلامحسین امیرخانی صاحب سبک تلفیقی در خط نستعلیق، خوشنویسی «تضمین گلچین سعدی» اثر حیدر تهرانی متخلص به معجزه است. استاد امیرخانی در سال 1318 در روستای تکیه ناوه از توابع شهرستان طالقان واقع در استان البرز زاده شد اما روستای شهراسر شهرستان طالقان را برای اقامت ییلاقی خود برگزید. این هنرمند نامدار البرزی در سال 1343 مدرس انجمن خوشنویسان ایران شد و در سال 1353 مقام استادی این رشته را دریافت کرد. از سال 1358 عضویت شورای عالی انجمن و عمدتاً ریاست شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران را در اغلب ادوار عهده دار است.
گلستان سعدی به خط مدرس البرزی انجمن خوشنویسان ایران
عسکری اظهار کرد: گلستان سعدی از جمله آثار استاد سید احمد میرخانی (متولد 1318) پیشکسوت و مدرس البرزی انجمن خوشنویسان ایران است. او متولد روستای تالیان از توابع شهرستان ساوجبلاغ و همچنین کاتب قرآن کریم به خط نسخ و نستعلیق است. خوشنویسی کلیات مفاتیح الجنان و دیوان حافظ از دیگر آثار او است.
گلستان سعدی با خط، مقدمه و ناشر البرزی
در اسفند 1389 «گلستان سعدی» براساس نسخه دکتر محمدعلی فروغی و با خط استاد امیر اصغری فوق ممتاز و عضو البرزی انجمن خوشنویسان ایران منتشر شده است. ناشر البرزی این مجموعه هنری 2000نسخهای، انتشارات رهام اندیشه است. مقدمه اسماعیل آل احمد (نویسنده و پژوهشگر البرزی) و گل و مرغ رامین مرآتی (هنرمند البرزی) از زیباییهای این کتاب است. خوشنویسی و انتشار دیوان حافظ با مقدمه دکتر حکمت اله ملاصالحی، رباعیات خیام، گزیدهای از اشعار شهریار و گزیدهای از قصیده های پروین اعتصامی از جمله آثار استاد اصغری است. قرآن نستعلیق این خوشنویس البرزی هنوز به چاپ نرسیده است.
متن گفت و گوی فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا
حسین عسکری، «پیوندهای هنری البرز با سعدی شیرازی»، روزنامه پیام آشنا، ش 1592، 2 اردیبهشت 1399، ص 4
نوشته فوق در وب سایت هزار و یک شهر
گلستان سعدی به خط شکسته نستعلیق استاد درویش عبدالمجید طالقانی
شعری از سعدی شیرازی به خط استاد غلامحسین امیرخانی
کلیات سعدی به خط استاد سید حسن میرخانی (سراج الکتاب)
حکایتی از گلستان سعدی به خط استاد سید حسین میرخانی
تضمین گلچین سعدی اثر حیدر تهرانی (معجزه) به خط استاد غلامحسین امیرخانی
گلستان سعدی با مقدمه اسماعیل آل احمد و به خط استاد امیر اصغری
درباره این گلستان
شخصیت بی نظیر حضرت سعدی با زندگی ایرانیان از کودکی تا کهنسالی عجین است. یکی از نشانه های این انس و الفت، رواج بیش از 400 ضرب المثل در زبان فارسی از سخنان این فرمانروای مسلم ملک سخن است. یکی از لحظات زندگی ام که در آن «جامه جانم به خوناب جگر، شسته» نشده است دوستی و هم حجرگی با استاد امیر اصغری است. خوش بخت بوده ام که در بسیاری از موارد، پیش از چاپ اثری از ایشان در جریان آن بوده ام. گلستان را که کتابت کردند به من امر کردند که مقدمه ای بر آن بنویس و من با کمال تواضع از ایشان عذرخواستم که باید آدمی سرشناس و استاد، پیدا کنی. استاد با همان طنازی همیشگی رو به من فرمودند: بنویس. فامیلی ات - آل احمد - غلط انداز است. هردو خندیدیم و من، جسارت کردم و بر گلستان کتابت ایشان، چند سطری از سعدی بی بدیل نوشتم. مطلب درون گیومه برگرفته از این بیت استاد هوشنگ ابتهاج است:
بس که شستیم به خوناب جگر جامه جان
نه از او تار بجا ماند و نه پود ای ساقی
اسماعیل آل احمد (نویسنده و البرزپژوه)
اول اردیبهشت 1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
__________________________________
گزارش روزنامه خبر جنوب (شماره 10480) درباره خوشنویس البرزی کتیبه های آرامگاه سعدی
در قسمت های چهارم و پنجم «سرای هنر» ویژه برنامه تلویزیونی هفته هنر انقلاب اسلامی که در روزهای های چهارشنبه و پنج شنبه 27 و 28 فروردین 1399 ساعت 22:20 از سیمای البرز پخش می شود به معرفی دو شخصیت - کتاب البرزی دیگر پرداخته ام. این برنامه پنج قسمتی، تولید حوزه هنری استان البرز با همکاری واحد آفرینش های هنری بسیج است.
قرار است ویژه برنامه بهاران به مناسبت تقارن جشن نوروز و اعیاد شعبانیه، از هشتم تا دهم فروردین 1399 ساعت 22 از شبکه تلویزیونی البرز پخش شود. در این برنامه درباره جنبه های معنوی و شیعی نوروز و آیین های نوروزی در استان البرز نکاتی را عرض کرده ام. آقای اسماعیل آل احمد هم نخستین صحیفه سجادیه منظوم اثر خطی میرزا تقی ساوجبلاغی مشهور به دبیراعلم (از نویسندگان دوره قاجار) را معرفی کرده است. این ویژه برنامه سه قسمتی، به همت آقای محمود یوسفی و همکارانش تولید شده و بازپخش آن صبح روز بعد ساعت 9 است.
حسین عسکری - هفتم فروردین 1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
اندیشهی سیاسیِ شیخ هادی نجمآبادی
سید علی فاطمی (پژوهشگر) با نگارش مقاله زیر، اندیشه سیاسی آیت الله شیخ هادی نجم آبادی فقیه نواندیش البرزی در روزگار قاجار را مورد بررسی قرار داد. این مقاله نخستین بار در جلد نهم کتاب «اندیشه سیاسی متفکران مسلمان» منتشر شده است. کتاب پیش گفته، زیر نظر دکتر علی اکبر علیخانی (دانشیار دانشگاه تهران) و در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تالیف و منتشر شده است. برای بررسی اندیشه سیاسی آیت الله نجم آبادی از دو منبع زیر هم استفاده شده است:
1. عسکری، حسین، «شیخ هادی نجمآبادی یکی از پیشگامان مشروطهخواهی»، در: دکتر ناصر تکمیل همایون، مشروطهخواهی ایرانیان، تهران: مرکز بازشناسی اسلام و ایران، جلد 2، چاپ اول، 1384.
2. عسکری، حسین، «نجمآبادی، ستارهای در طوفان»، کیهان اندیشه، شماره 74، مهر و آبان 1376.
بنام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
زمان پیوسته است و کهنه و نو نمی شود و کهنه و نو نمی پذیرد. جان که نو شد جهان، نو می شود. جان را که نو کنیم جهان نو می شود. جان را به زیور و زیبایی حال های خوش بیاراییم و با حال های خوش عید کنیم. و چه عیدی و آیینی و رسمی خوش و نیکو تر از جان خوش و حال خوش داشتن و به خویشان و دوستان و دیگران عیدانه دادن. سال 1399 هجری خورشیدی بر کام میراثبانان آیین های خجسته و خوش نوروزی گوارا و شیرین باد! درود و رحمت خدا بر انسان های فداکار و نیکخواه و نیکخو که در شرایطی سخت و سهمگین و نامتعارف و خطرخیز سالی که با شیوع ویروس مهلک کرونا پایان گرفت؛ گام در آوردگاه آزمونی بزرگ و نبردی ستُرگ نهادند و در صیانت از بهبود حال و جان بیمارانی که با مرگ دست و پنجه می فشردند؛ جان باختند و به شهادت رسیدند و اینک در میان ما نیستند. درود و رحمت خدا بر همه جانباختگان و شهیدان جامعه شریف و فداکار پزشکان و پرستاران میهن و همه انسان های نیکخواه و نیکخو و نیک اندیش و نیک کرداری که شانه به شانه سربازان و سنگربانان سلامت انسان ها، جان خود را ایثار صیانت از سلامت و جان بیماران خود کردند.
حکمت اله ملاصالحی، دانشگاه تهران: 1/1/1399 هجری خورشیدی
این روزها قدم نهادن ویروس منحوس کرونا توانست مانند یک حادثه و فکت سیاسی جناح ها و دیدگاه ها را در مقابل یکدیگر قرار بدهد و معرکه ای عجیب و غیر قابل تصور را خصوصاً در میان دو دیدگاه علم و تخصص و از سوی دیگر دست کم عقاید امامیه برانگیزد. این گونه جنجال ها که در سطح عمومی و فضاهای مجازی و گروه های اجتماعی واکنش ها برانگیخت آن قدر توان داشت که سطوح بالای سیاسی و جناح های حزبی را درگیر کند و از همه مهمتر گفتگو و جدل حوزویان و اهل تخصص خصوصاً در این که آیا تجمع در اماکن مذهبی مجاز است یا نه؟! به درگیری کشاند . این گونه بحث ها و جدل های علمی - عقیدتی در عین حال که دیدگاه های طرفین مناظره را نشان می دهد بازگو کننده نوعی واماندگی و نداشتن پاسخ درست در برابر برخی حوادث و وقایع گذرانده ولی بسیار اثرگذار از سوی نهادهای دینی و حوزوی است!
اسلام دینی است که متفکران دینی بارها و بارها بر عقلایی بودن و معقول بودن و همراهی آن با زمان و عدم مخالفت آن خصوصاً با علم تأکید ورزیده و در این باره چندین دهه مقالات، رسالات، کتاب ها و سخنرانی ها ساخته و پرداخته شده است. در این میان نقش مرحوم مطهری در تئوریزه کردن و همه آنها را با مقدمات عقلی و عقلایی بیان کردن بسیار مهم و اساسی است؛ او کسی است که امام او را پاره خود خوانده و از نظر امام اکثر آثار او خواندنی است و معیار درستی دارد! اما در این یک ماه و اندی که کشور ما مبتلا به ویروس کرونا شد به طور شگفت انگیزی از مراکز و اشخاص دینی درباره عدم تجمع در مکان های زیارتی مطالبی در عالم واقعیت و فضاهای مجازی به رسید که نشان می داد این افراد عامدانه و عالمانه با یک واقعیت کاملاً منطقی و معقول توانایی کنار آمدن و پذیرش آن را نداشت با تعبیراتی که عقلاً و منطقاً هیچ جایگاهی ندارد و در دنیای علم و منطق و عقل و واقعیت تیر در تاریکی است! با آن مواجه شده اند.
ما بار دیگر صف آرایی سلفی گری و پای فشردن بر احادیثی که واقعاً بدون تفسیر عقلی و منطقی هیچ جایگاهی در حیطه معرفت ندارد را شاهد بودیم. از این میان زیارت و تجمع در مشاهد مشرفه بنا بر اعتقاد امامیه یک فعل استحبابی است ولی حفظ جان از خطر و تهدید امری واجب و کاملاً عقلایی و معقول است به عبارتی در تخالف میان یک امر مستحب غیر الزامی و یک امر واجب هم عقلی و هم شرعی تقدم با امر الزامی و قطعی و عقلی است و این از اولیات آموزه های اصولی در حوزه های علمیه است! اما و صد اما که در این معرکه بسیاری جانب امر بدیهی لازم الاجرا را رها کرده و با موقعیت دینی و شرعی که داشتند احتیاط را که شرط عقل است از میدان رانده و نفس حضور در این اماکن را شفا می دانستند! و اگر می پرسیدیم که مگر خصوصیت و ویژگی اعتقادی به برخی اماکن می تواند در آمدن و نیامدن ویروس دراین مکان ها دخالت داشته باشد؟! پاسخ در خوری جز همان سلفی گری بر آمده از عقل گریزی و نوعی رویکرد عامدانه به جهل را نمی دیدیم این ویژگی خصوصاً در نوع برخی گروه ها همچون مداحان و خودخواندگان طب اسلامی و سنّتی و حوزویان فرودست و برخی حوزوی و بیشتر صاحب منصبان دینی ساکت و بی تفاوت کاملاً دیده شد. ویروس کرونا فصل جدیدی از تضارب معرفتی بین علم و دین را پدید آورد که گرچه با آمدنش وحشتی برانگیخت اما توانست بر زوایای تاریک اعتقاد و معرفت دینی و جریان های سلفی و حدیث گرایی و گاه غلوآمیز نوری بتاباند و معرکه ای جدید در برابر دیدگان ما و قضاوت کنندگان برپا کند.
سلام. من منظور استاد یعقوبی را متوجه نمی شوم یعنی چی؟ چرا گفتند حوزویان؟ و همه را جمع بستند؟ چرا نگفتند گروهی از مذهبیون متعصب که در همه ادوار بودند؟
* * *
با سلام. من تمامی حوزویان را مدافع جریان عقل گریزی ندانسته ام بلکه اگر شما دوست عزیز به متن نوشته دقت کنید بنده این تفکر را یک جریان افراط گرایی شبیه به سلفی گری و تعصب بر احادیثی دانسته ام که باید در سند و متن آنها بیشتر و بیشتر دقت شود. منظور بنده وجود جریانی است که واقعاً می تواند چهره اسلام، معارف شیعی درست و از همه مهمتر جمهوری اسلامی را به نسل معاصر و به جهانیان مشوه و جاهلانه نشان بدهد. قرآن بارها بر تعقل و پیروی از عقل تأکید کرده و همانطور که شما دوست طلبه می دانید و در مباحث اصولی خوانده اید در جایی که امور قطعی و عقلی میدان دار است امور ظنی و پیروی از طرق غیرعلمی جایگاهی ندارد! گویا این جریان ها که در میان برخی از آنان حوزویان نیز حضور دارند از اولیات دروس حوزوی نیز روی برتافته اند. همانطور که ملاحظه می کنید بنده در قسمتی از نوشته و نیز در پاسخ این انتقاد از خود متون حوزوی در مباحث اصولی «مبحث مهم اجتماع امر و نهی و تفاوت های این موضوع با باب تعارض و تزاحم» (لطفاً به ج 2 اصول فقه مظفر مراجعه کنید) شاهد آورده ام. بنابراین متون حوزوی خصوصاً مباحث اصول فقه در این باره جای هیچ گونه شک و تردیدی باقی نگذاشته! و مطلب مهمتر این که در پی این مباحث همواره بزرگان اصولی از دوره شیخ طوسی تاکنون و دوره های و اعصار امامان براین موضوع تأکید شده که اگر مکلف در میان امر ظنی محتمل و از سوی دیگر امری قطعی و نامحتمل و کاملاً عقلایی قرار گیرد در ترجیح و اخذ امر ظنی و وانهادن قطعیات مجاز و معذور نیست!
مطلب دیگر این که واقعیت های عالم طبیعت و نرمالیز بودن تمامی امور و حوادث طبیعی از جمله اموری است که در کتاب مقدس ما و گفتار پیشوایان دینی مورد تأکید است و دراین باره در متون دینی ما مطالب فراوانی وجود دارد این که؛ خداوند دوست دارد همه امور بر مجاری طبیعی و نرم خود تحقق پیدا کند سنگ و شمشیر و تیر و نیزه، کار و اثر طبیعی خود را می کند و در تن و بدن انبیا و اولیا و امامان کارگر می افتد، آفات و حوادث طبیعی مانند زلزله و آتش و طاعون و سیل و... بین مسجد و کنشت و بتخانه فرقی نمی گذارد و اثر وضعی خود را می نهد! مضاف بر این نگاه کوتاهی به تاریخ و حوادث طبیعی در امروز و دیروز نشان می دهد که حوادث و آفات بین مردمان با ایمان و بی ایمان و بین مکان مقدس و غیر مقدس فرقی ننهاده و نمی نهد؛ حادثه طبیعی ای مانند زلزله که سرزمین ما را بارها بر پشت خود لرزانده همه بناها را اعم کوخ و کاخ و مسجد و کلیسا و کنشت و میخانه و خرابات و... باهم ویران و نابود کرده!
در اوایل دولت قاجاری ما در تاریخ شاهد حمله و به توپ بستن روسها به مشهد مقدس و خود بارگاه رضوی بوده ایم و نیز در تقریباً دو قرن گذشته لشکر وهابیان از عربستان به کربلا هجوم آورده بسیاری از مردم و علمای طراز اول را قتل عام کرده پا را از این هم فراتر نهاده با اسبهای خود وارد حایر حسینی گشته حتی صندوق چوبین آن را شکسته با آن آتش برافروختند و قهوه فراوان دم کرده نوش جان کردند!!... و سنگ پیشانی و دندانهای پیامبر و تیغ بی دریغ فرق علی بن ابیطالب و حلقوم حسین و سًم جفا امام حسن و دیگر امامان (ع) را از پای درآورد و آنها را به درجه شهادت رسانید! قم مقدسه از نظر ما شیعیان و براساس روایات مکانی مقدس است خصوصاً وجود بارگاه کریمه اهل بیت (ع) بر ارزش واعتبار این مقام افزوده اما تمامی این امور نمی تواند جلوی تأثیر امور طبیعی مانند بیماریها و خصوصاً در این مدت یک ماه اندی اثر ویروس کرونا را از بین ببرد. لطفاً تاریخ نجف را بخوانید و ببینید که در آن سرزمین و مقام مقدس بارها طاعون دهشتناک چه کرده و جان هزاران هزار شیعه مومن را گرفته تا جایی که گاه کسی نبود تا اجساد این مومنان همجوار با ساحت مقدس علوی (ع) را به خاک بسپارد!
قدری بهره مندی از عقل و نگاه به تاریخ و مباحث خداشناسی و اصولی می تواند به ما در رفع و دفع این گونه شبهات کمک کند. در این مدت با این که ویروس کرونا از قم به کشور ما پا نهاد و در همان ابتدا جان چندین نفر را گرفت و با توصیه مسئولان و افراد متخصص پیشنهاد قرنطینه آن جا و خصوصاً بستن حرم مطرح شد با مخالفت تعدادی از چهره های حوزوی روبرو شد که واقعاً مایه تعجب بود و تنها با این اصطلاح از جانب آنان روبرو شدیم که این مکان «دارالشفا» است. البته که این مکانها محل توجه و عنایات خداوند و اولیا است اما اصطلاح «دارالشفا» که در سابقه هیچ کدام از این مکانها در تاریخ و روایات چیزی نمی یابیم به معنای این نیست که در چنین حادثهکاملاً طبیعی جانب امر قطعی را رها کرده به کلمه دارالشفا اکتفا کرده و خود را در مهلکه افکنده در برابر عقل و منطق و فراتر از همه خداوند پاسخی نداسته باشیم! آری دعا و تضرع و ندبه و زاری در پیشگاه خدا و مکانهای مقدس امید ما را به نجات از آفات و حوادث ناگوار بیشتر کرده توجه ما را به قادر مطلق که سررشته همه امور به دست اوست می افزاید و چه بسا با مقرون شدن علل و عوامل میمون و خوشایند آن هم براساس قوانین نرمال و طبیعی از پیچ و خم و تنگنای این وقایع بگریزیم و از نعمات و الطاف الاهی بهره بیشتری ببریم.
با تشکر، ارادتمند شما... یعقوبی، 25 اسفند 1398
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
پدیده ای به نام اهل توقف در روستای ایستای طالقان
دکتر رضا غلامی (عضو هیئت علمی مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا) در مقاله ای علمی - پژوهشی با عنوان «بررسی رویکردهای پنج گانه در مواجهه با علم» که در شماره یازدهم فصلنامه تحقیقات بنیادین علوم انسانی (تابستان 1397) منتشر شده، به اهل توقف طالقان اشاره کرده است. منبع ایشان، کتاب روستای ایستا نوشته حسین عسکری است.
این مقاله از دو بخش عمده تشکیل شده است: بخش اول، تبیین چهار رویکرد موجود درباره علم در میان مسلمانان و شعب گوناگون هر یک از رویکردهای مزبور به همراه با نقد مختصر هر یک از آنها؛ و بخش دوم، تبیین رویکرد پنجم به مثابه رویکرد مختار در قالب چهار اصل عمده. در بخش پایانی این مقاله با طرح چندین پرسش فلسفه علمی و پاسخ به آنها، پایداری رویکرد پنجم که رویکرد مختار است ارزیابی شده است. مغز رویکرد پنجم این است که اولاً قلمرو دین مقتضی شکلگیری علوم انسانیِ اسلامی است، لکن مقتضی شکلگیری علوم طبیعی، فنی و پزشکی اسلامی نیست؛ ثانیاً در علوم انسانی اسلامی، قرار بر جذب دانش و روششناسی های تجربی نیست، بلکه بر اساس منطقهبندی جدیدی که در ساحت علم بالمعنی الاعم صورت میگیرد، هر یک از منابع و روششناسی های علمی بر حسب قابلیت و کارکردی که دارد بهتنهایی و یا شراکتی در یک یا چند منطقه مشخص از مناطق مزبور قرار میگیرد. مهمترین ثمره این طبقهبندی، ارتقای کارآمدی علوم انسانیِ اسلامی در شناخت و حل مسائل اساسی بشر و نزدیک کردن معرفت انسان به یقین است؛ ثالثاً علوم طبیعی، فنی و پزشکی، اسلامی و غیراسلامی ندارند، لیکن در صورت عدم تعارض با زیرساختهای فکری اسلام، مورد تأیید اسلاماند و عملاً نیز مشروعیت مییابند؛ رابعاً بشر در زندگی دنیوی دارای نیازها و پاسخهای مشترک است و اسلام دستاوردهای بشری در حوزه علم و فناوری را مگر در مواردی که با هدف پلید به دست آمده باشد، قبول دارد؛ خامساً اراده انسان در شکلگیری علم گرچه انکارناپذیر است، اما تفاوت اراده به نسبی کردن خوبی و بدی در حوزه علم نمیانجامد؛ سادساً اسلام جبر تاریخی را قبول ندارد و انسانها را در تغییر شرایط محیطی مسئول میانگارد؛ لذا در اسلام چیزی به نام توقف و سکون در برابر شرایط به نام حوالت تاریخی و غیره وجود ندارد و قائلان به این دیدگاه، خواسته یا نخواسته به سکولاریسم تن دادهاند.
کلیدواژگان: معرفت، عقل برهانی، عقل جزئی، علم تجربی، روش شناسی، سکولاریسم، علم دینی، فناوری و پیشرفت.
ایرانیان و یهودیان باستان نخستین مردمی بودند که در روشنگاه حکمت و خرد نبوی مرز میان روشنایی و تاریکی تقابل میان راستی و دروغ کشمکش و نبرد میان نیکی و بدی را آفتابی و عریان و شفاف سازی کردند. این مرزبندی و شفاف سازی تحولی بود بس عظیم بس مهم و بس سرنوشت ساز که در جهان باستان اتفاق می افتاد. گذار از یک جامعه و جهان اسطوره ای و الوهیت های مشرکانه و حرکت به سوی انفتاح و افتتاح تاریخی نبوی و یکتاپرستانه در میان ایرانیان و یهودیان عهد باستان تحولی بود با ابعاد هستی شناختی و معرفت شناختی و انسان شناختی و مدنی و معنوی به غایت عظیم. به تعبیر عارف و شاعر شهیر خراسانی ما حضرت مولوی:
حق فرستاد انبیا را با ورق
تا گزید این دانه ها را بر طبق
پیش از این ما امت واحد بُدیم
کس ندانستی که ما نیک و بدیم
قلب و نیکو در جهان بودی روان
شب همه شب بود و ما چون شبروان
تا برآمد آفتاب انبیا
گفت ای غش دور شو صافی بیا
این برآمدن آفتاب نبوت و دور شدن غش الوهیت های مشرکانه عصر و عهد اساطیرالاولین و برآمدن خورشید و طلوع آفتاب حکمت و خرد نبوی در میان ایرانیان و عبریان عهد باستان تحولی بود بس عظیم و مه بانگی بود به غایت ُستُرگ با ابعاد هستی شناختی و معرفت شناختی و انسان شناختی و مدنی و معنوی که در ایرانشهر جهانی عصر و عهد هخامنشی بمعنی الاخص و خاورمیانه نبوی شده بمعنی الاعم اتفاق می افتاد. البته و صد البته یک جامعه و جهان مطلق نیک یا مطلق بد، مطلق زیبا یا مطلق زشت، مطلق رحمانی و یا مطلق شیطانی، در قاعده و قانون و قالب این عالم درنمی گنجد. در سپهر اندیشه می توان چنین جامعه و جهانی را تخیل و تصور و طراحی کرد لیکن در مقام و میدان عمل تحققش ناممکن و ناشدنی. طراحان مدینه های فاضله و ضاله و جاهله هم تحققش را در «اوتوپیا(ΟΥ-ΤΟΠΙΑ) » یعنی در لامکان می جستند و می یافتند نه فی المکان که البته تناقض دیگری را دامن می زدند. باری قاعده و قانون این جهان علی الخصوص قاعده و قانون دنیا یعنی جهان بشری شده قاعده و قانون علت ها و سبب ها و دلیل و معلول ها و مدلول و راستی ها و کژی ها و زیبایی ها و زشتی ها و تقابل و کشمکش میان اضداد است و انداد. به تعبیر حضرت مولوی در مثنوی:
پس نهانی ها به ضد پیدا شود
چون که حق نیست ضد پنهان بود
جامعه و جهان بشری جامعه و جهان نسبت هاست. به نسبت و در نسبت می باید محکش زد و سنجید و فهمید. موفق و ناموفق بودن و سعادتمند و شقاوتمندیشان رادر نسبت می توان محک زد و فهمید. جامعه و جهان بشری ما همان دنیای برآمده و برساخته امکانات و ظرفیت ها و استعدادها و توانمایه های وجودی بشری ما از هر جنس و نوع و طور و قسم است. جانوران حیات وحش طبیعت دارند و آدمیان دنیا. دنیایی که هم داد را در آن می توان جاری کرد هم بیداد را هم مزرعه های سبز رفاه را در آن گسترد هم بیان و برهوت فقر را در آن گسترش داد هم طبل سعادت و نیکبختی را در آن می توان کوبید هم شقاوت و بدبختی را در آن تجربه کرد. هم از راستی راست کاران و درست کاران طریق درست زیستن و راست گفتن را در آن آموخت هم از کژی کژاندیشیان و کژرفتاران و روان در آن آسیب دید و زیان برد هم گناه و معصیت و مصیبت را در آن تجربه کرد هم حلاوت شرم و پاکی و پرهیزکاری را در آن چشید و زیست. خلاصه سخن آنکه هم کشمکش و تقابل نیکی و نیکخواهان را با بدی و بدخواهان و بدکاران را در آوردگاه آن آزمود هم خدمت خادمان را هم خیانت خائنان را شاهد بود. چنین است جامعه و جهان بشری ما.
اتفاقاً هرجا و هرگاه شرایط را نامتعارف تر و اوضاع را دشوار و خطر خیزتر و جامعه ها را در معرض مخاطرات سهمگین تر و در آوردگاه دست و پنجه فشردن با معضلات سنگین تر و در کوره پیچ های صعب العبورتر یافته ایم خروج و بر صحنه آمدن و تقابل و کشمکش نیروهای متعارض از هر جنس و نوع و قسم نهفته و نهان در لایه های و زیرلایه های درون جامعه ها را فراگیرتر و جدی تر و شفاف تر و آفتابی تر و آشکارتر و پر قوّت تر هم شاهد بوده ایم هم آزموده ایم هم از سر گذرانده ایم. مادام که پای آزمون و کارزاری در میان نیست. تا آن هنگام که اوضاع عادی و ایام بر وفق مراد است همه چیز مساعد موافق طبع و به مصلحت و به منفعت است در حرف و قول مدعیان اخلاق و ایمان و عمل نیک و نیکخواه مردمان بسیارند؛ وقتی شرایط نامتعارف می شود و اوضاع خطرخیز و مخاطره انگیز و به آوردگاه آزمون فراخوانده می شویم اینجاست که هر کسی و هر جامعه ای اصالت هنر و همت و قوّت حکمت و خرد و اخلاق و ایمان و معنویت خود را در میدان عمل می تواند به منصه ظهور و به تماشا بگذارد. اتفاقاً در چنین برهه ها و بحران ها و موقعیت های دشوار و خطر است که جنود شرّ و شیطان هم خروج کرده و کارزار فراخوانده می شوند. کار نیک همیشه شر برانگیر بوده است. قرآن را ببینید: «وَ کَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ؛ و همچنین براى هر پیامبرى دشمنانى از شیاطین انس و جن قرار دادیم» (آیه 112 سوره انعام).
ویروس کرونا نه آغازین و نه فرجامین ویروس مسری و مهلکیست که با آن دست و پنجه می فشاریم و دست و پنجه خواهیم فشرد. شواهد و قرائن فراوان به ما می گویند و ما را متقاعد می کنند؛ جامعه هایی که در آوردگاه های آزمون تاریخ از هر جنس و نوع و قسم، در میانه میدان مانده اند و با خطرها و مخاطرات سنگین و سهمگین دست و پنجه فشرده اند هم آزموده تر و قوی تر و ایمن تر به حیات خود ادامه داده اند هم شکوفان تر و عزتمندانه زیسته و سروری کرده اند. یک جامعه و جهان تهی از تموج و تحرک و تغیر و تحول بدون حس همبستگی اجتماعی و حکمت و خرد و دلیری رویارویی با مخاطرات بدون اخلاق و ایمان و امید به نیک زیستن و نیکخواه آدمیان بدون بدون کشمکش و دست و پنجه فشردن با نیروهای شر و شیطان؛ سرد و بی روح و مرده و ملال آور و قبرستانی بیش نیست. و چه تغیر و تحولی انسان سازتر و سرنوشت ساز تر از تحول و تغیّر از درون.
دانشگاه تهران: 14/12/1398 هجری خورشیدی