سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 


نوشته شده در  شنبه 96/12/12ساعت  6:33 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

در پی وقوع کودتای ‎ ‎آمریکایی ‏ـ انگلیسی 28 مرداد 1332، دکتر محمّد مصدق نخست‌وزیر قانونی ایران پس از تحمل سه سال زندان، در 13مرداد 1335به روستای احمدآباد واقع در شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز تبعید شد. این اقامت اجباری تا به هنگام مرگ در 14اسفند 1345تداوم داشت. مصدق در این‌باره می‌نویسد: «دادگاه نظامی مرا به سه سال حبس مجرّد محکوم نمود که در زندان لشکر 2 زرهی آن را تحمّل کردم و روز 12مرداد 1335 که مدّت آن خاتمه یافت به جای اینکه آزاد شوم به احمدآباد تبعید گردیدم و عده‌ای سرباز و گروهبان مأمور حفاظت من شدند و اکنون که سال 1339ش هنوز تمام نشده مواظب من هستند و من محبوسم و چون اجازه نمی‌دهند بدون اسکورت به خارج [قلعه] بروم. در این قلعه مانده‌ام و با این وضعیت می‌سازم تا عمرم به سرآید و از این زندگی خلاصی یابم.» او در جای دیگری از خاطرات خود بار دیگر تأکید می‌کند: «من در این قلعه بی‌جهت و بی‌دلیل محبوسم و از تمام آزادی‌های فردی محرومم و خواهانم که هر چه زودتر عمرم به سر‌ آید و از این زندگی خلاص شوم. چرا باید از ذکر حقایق خودداری کنم و رفع اشتباه از کسانی که در جریان امور این مملکت نبوده‌اند، نکنم.» نخست‌وزیر تبعیدی حتّی در برابر مطالب مندرج در روزنامه‌های آن عصر نیز حق پاسخگویی نداشت: «چون در احمدآباد زندانی هستم نمی‌توانم در جراید از خود دفاع کنم.»

در نامه‌هایی که دکتر مصدق به دکتر سعید فاطمی (منشی مخصوص‌اش در دادگاه لاهه) نوشته به طور گویا و مفصّل، وضعیت خود در تبعیدگاه احمدآباد را توصیف کرده است. او در نامه 4 فروردین 1340 می‌نویسد: «وضعیتم مخصوصاً در این دو سال اخیر طوری است که غیر از فرزندان با کس دیگری نمی‌توانم ملاقات کنم و حتی از قلعه هم بدون اسکورت حق خروج ندارم...» در نامه 25 مهر همان سال نیز آمده است: «از وضعیت بنده گویا درست اطلاع نداشته باشید که از این قلعه نمی‌توانم خارج شوم. با کمتر کسی مکاتبه می‌کنم. برای این که دفعه دیگری دچار تعقیب و محاکمه نشوم. اکنون متجاوز از 50 نفر سرباز و گروهبان اطراف بنده هستند که اجازه نمی‌دهند با کسی ملاقات کنم غیر از فرزندانم. خواهانم هر چه زودتر از این زندگی رقّتبار خلاص شوم.»

دکتر غلامحسین مصدق‎ ‎‏(م1369ش) درباره روزگار سخت پدرش در احمدآباد می‌نویسد: «حدود شش ماه پس از اقامت در احمدآباد، روزی سرهنگ‎ ‎‏[علی اکبر] مولوی (م1351ش) رییس سازمان امنیت تهران، رییس ساواک کرج را نزد پدر فرستاد و پیغام داده بود که حق ندارد با هیچ کس، حتّی ساکنان احمدآباد ملاقات داشته باشد. مکاتبه و نامه‌نگاری را هم ممنوع کرده بود. پدر اعتراض کرده و گفته بود: احمدآباد خانه من است، زندان دولتی نیست. اگر زندانی هستم مرا به تهران برگردانید و حبس کنید. من آزاد شده‌ام و حق دارم با مردم ارتباط داشته باشم، جواب اشخاص را که برای من نامه می‌فرستند بدهم. به رئیستان بگویید می‌تواند دستهای مرا با زنجیر ببندد و قفل کند. هر وقت خواستم نامه بنویسم، زنجیر و قفل را باز کند. با گذشت ایام، احمدآباد برای پدرم در حکم زندان وسیع‌تری شده بود. به گفته خودش از زندان هم بدتر بود. در زندان می‌توانست با مأمورین زندان و دیگر زندانیان صحبت کند… ورود افراد به قلعه‌ای که پدرم در آنجا تحت نظر بود به استثنای خانواده‌مان، برای عموم ممنوع بود.»

از دیگر سو، محمّدرضا شاه پهلوی در کتاب «مأموریت برای وطنم» درباره تبعید مصدق به احمدآباد می‌نویسد: «وی از سال 1335ش که از زندان بیرون آمد به ملک شخصی خود در نزدیکی تهران رفته و تاکنون [1339ش] که این کتاب انتشار پیدا می‌کند چون شخص باثروتی است در آنجا با خانواده خود زندگانی آرام و بی‌حادثه‌ای را می‌گذراند!» او در کتاب دیگرش به نام «پاسخ به تاریخ» – که نخستین بار در 1358ش به زبان فرانسوی در پاریس منتشر شد – بار دیگر درباره تبعید مصدق به احمدآباد گزارشی غیرواقعی ارایه می‌کند و می‌نویسد: «او پس از سه سال که مدّت محکومیت خود را در زندان سپری کرد برای گذراندن دوران بازنشستگی به ملک خود در احمدآباد که محل وسیعی در غرب تهران بود رفت و بعدها در سال 1967 میلادی در همانجا درگذشت.»

شعبان جعفری (1300 - 1385ش) مشهور به شعبان بی مُخ یا تاج‌بخش، زورخانه‌دار و ماجراجوی سیاسی در دوره حکومت محمّدرضا شاه پهلوی بود. او در کودتای 28 مرداد نقش داشت و پس از سقوط دولت مصدق مورد توجّه خاص شاه و دربار پهلوی قرار گرفت و زورخانه بزرگی در شمال پارک شهر تهران تأسیس کرد. شعبان با سقوط حکومت پهلوی به آمریکا رفت و همانجا درگذشت.

در پی تبعید دکتر مصدق به روستای احمدآباد، مقامات سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) توصیه کردند که برای مراقبت و تأمین جانی او، چند مأمور در قلعه احمدآباد گماشته شود. مصدق در پاسخ گفته بود: «اگر منظورتان محافظت من در مقابل مردم احمدآباد است، نیازی به محافظ ندارم. ما احمدآبادی‌ها سالها با صلح و صفا کنار یکدیگر زندگی کرده‌ایم اما اگر قصد دارید مرا تحت نظر بگیرید، مطلب دیگری است…» چند روز بعد گروهی از نوچه‌های شعبان به احمدآباد آمدند و برای مصدق مزاحمت‌هایی ایجاد کردند. دکتر غلامحسین مصدق در این‌باره می‌گوید: «دو سه روز بعد، یک کامیون با تعدادی از مزدوران وابسته به شعبان جعفری (شعبان بی مُخ) به احمدآباد آمدند و با سر دادن شعارهای طرفداری از شاه و اهانت به پدر و آزار و اذیت مردم، آرامش دِه را مختل کردند. پدرم به سرهنگ مولوی رئیس ساواک تهران پیغام فرستاد: اکنون با روشی که در پیش گرفته‌اید، نیاز به محافظ دارم زیرا محل زندگی‌ام با زندان تفاوتی ندارد و باید زندانبان داشته باشم. روز بعد، عده‌ای ژاندارم و دو مأمور مخصوص از طرف ساواک به احمدآباد آمدند. سربازان عبور و مرور را در جاده‌ای که به ده مربوط می‌شد، زیر نظر داشتند. مأموران سازمان امنیت نیز دو اتاق مجاور درِ ورودی باغ را با وسایلی که داخل آنها بود، اشغال کردند. پدرم این اتاق‌ها را برای کلاس درس بچه‌های احمدآباد ساخته بود. این دو مأمور که سه چهار هفته یکبار عوض می‌شدند، جزو ابواب جمعی خانه بودند و تا چند روز پس از فوت پدرم در آنجا ماندند… این مأمورین به جز اعضای خانواده ما به کسی اجازه ورود به داخل باغ را نمی‌دادند مگر با دستور کتبی ساواک.»

دکتر محمود مصدق (متولّد 1313ش) فرزند غلامحسین مصدق و نوه دکتر مصدق درباره تظاهرات نوچه‌های شعبان در احمدآباد می‌گوید: «یادم است پانزده روز بود که از آمریکا به ایران آمده بودم و مصادف شد با موقعی که ایشان از زندان آزاد شدند. با هم به احمدآباد رفتیم. یکی دو ساعت بعد دیدم که سروصدا از بیرون قلعه می‌آید. پدر بزرگ گفت: محمود برو ببین چه خبر است؟ دیدم یک عدّه با دو اتوبوس آمدند و داد و بیداد [می‌کنند] که ما پول خون کشتگانمان را می‌خواهیم. شروع به تظاهرات کرده بودند. بیرون قلعه در بیابان تظاهرات می‌کردند. بعد از نیم ساعت دیدیم یک اتومبیلی آمد و دو سرهنگ سازمان امنیت آمدند و نامه‌ای دارند که شما برای تأمین خودتان امنیت ندارید. نامه بنویسید به دولت که برایتان اینجا نگهبان بگذارند تا تأمین باشید. ایشان هم درجا یک نامه نوشت. نامه را به من داد و گفت بخوان. این تنها موردی بود که یادم است ایشان عقیده من را خواست. من خواندم و گفتم بسیار خوب است. نامه را داد. فردایش دیدیم که مأمورها را آوردند.»

درب آهنی خانه تاراج شده دکتر مصدق در تهران، اکنون در قلعه احمدآباد نگهداری می‌شود. ابوالفتح تک روستا (متولّد 1322ش) آشپز قلعه احمدآباد درباره انتقال این درب می‌گوید: «این در را هم که می‌بینید اینجاست و فرورفتگی دارد، مال خانه مصدق در تهران است. آن زمان که کودتا شد شعبان بی‌مخ با جیپ به آن زد. ساختمان را به گلوله بستند و خراب شد. در را از تهران به اینجا آوردند. آجرهای خراب شده را هم آوردند. من به آقا گفتم این همه خاک و آجر که از تهران می‌آورند ارزشی ندارد. گفت نه جانم شما نمی‌دانید این آجرها را من آورده‌ام اینجا ریخته‌ام که هر کس از اینجا عبور کند بداند که چه بر سر من آوردند و خانه مرا به این صورت ویران کردند.»

استیفن کینزر خبرنگار ارشد روزنامه نیویورک تایمز و نویسنده کتاب «همه مردان شاه» پس از دیدار از روستای احمدآباد درباره این درب می‌نویسد: «پس از چند دقیقه، یک شیء به مراتب جالب‌تر توجّه‌ام را جلب کرد. دو لنگه در بلند یک دروازه آهنی محکم، به دیوار پشتی خانه [مصدق در قلعه احمدآباد] تکیه داده شده بود. این تنها شیئی بود که از خانه مصدق در تهران، جایی که بخش اعظم زندگی و از جمله سال‌‌های پر التهاب نخست‌وزیری‌اش را در آن سپری کرده بود، سالم مانده بود. این دروازه شاهد چه تاریخی بوده است! سفرای آمریکا و انگلیس در ایران، همراه با فرستادگان ویژه‌ای مثل اورِل هریمن، به دفعات بی‌شمار از میان آن گذشته بودند تا مصدق را متقاعد به کنار گذاشتن یا تعدیل برنامه ملّی‌سازی صنعت نفت ایران کنند. دسته‌های اوباش در حالی که فریاد مرگ بر مصدق سر داده بودند، طی شورش نافرجام زمستان 1331ش بر آن کوبیدند. در طی همان شورش، یک جیپ حامل شعبان بی‌مخ به این در برخورد کرد و در همان حال مصدق به سلامت و از روی دیوار پشتی فراری داده شد. هنوز اثر یک گودرفتگی در پایین این در بزرگ که احتمالاً بر اثر همان ضربه به وجود آمده بود، دیده می‌شد. خانه‌ای که این در بزرگ را احاطه کرده بود، در شب 28مرداد 1332 ویران و در آتش سوزانده شد و آوار به جای مانده‌اش را با کامیون بردند تا در جای آن یک مجتمع آپارتمانی ساخته شود. تنها چیزی که از آن برجای ماند همین در بزرگ است...»

منابع: محمّد مصدق، خاطرات و تألمات مصدق، ص 171، 195، 353؛ سعید فاطمی، «نامه‌هایی از دکتر مصدق»، ماهنامه حافظ، ش 12، ص 13؛ غلامحسین مصدق، در کنار پدرم مصدق، ص 146، 148؛ محمّدرضا پهلوی، مأموریت برای وطنم، ص 104، پاسخ به تاریخ، ص 136؛ دانشنامه دانشگستر (تک‌جلدی)، ص 399؛ شعبان جعفری (بیمخ) در آینه اسناد، ص 109؛ دوماهنامه چشم‌انداز ایران، ویژه‌نامه دکتر محمّد مصدق، ص 57، 78؛ استیفن کینزر، همه مردان شاه، ترجمه شهریار خوّاجیان، ص326.

- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «نوچه های شعبان در احمدآباد»،روزنامه اطلاعات، سال نود و دوم، ش 26959، ضمیمه فرهنگی، ش 347، چهارشنبه 9 اسفند 1396، ص 3.

تصاویر و اسناد...

نوشته شده در  چهارشنبه 96/12/9ساعت  7:1 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

اثری که در نخستین اکسپوی نقاشی دانشجویان ده سال اخیر ایران پذیرفته شد

خوشبختانه مطلع شدم که اثر آقای ابوطالب قادری هنرمند کوشا و خلاق نظرآبادی در نخستین اکسپوی نقاشی دانشجویان ده سال اخیر دانشگاه های کشور پذیرفته شده است. قرار است در آیین گشایش این نمایشگاه که 27 بهمن 1396 از ساعت 16 تا 20 در گالری ملت تهران برگزار می شود، این اثر هم در معرض دید هنردوستان قرار گیرد. این نمایشگاه از 27 بهمن تا 11 اسفند 1396 در تهران، خیابان ولیعصر، بزرگراه نیایش، روبروی بزرگراه کردستان، گالری پردیس ملت دایر است. از آقای قادری ممنونم که اجازه دادند چشمان مخاطبان گرامی «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» چند روز زودتر این اثر را تماشا کنند. برای این دوست گرامی که به حق از سرمایه های فرهنگی و هنری استان البرز به شمار می روند، آرزوی سلامتی و پیروزی دارم.


نگاهی به کارنامه هنری ابوطالب قادری

 صفحه اینستاگرام 


نوشته شده در  یکشنبه 96/11/22ساعت  7:0 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

مهیار قاسمی

نویسنده پرتال جامع گردشگری، سفر و تفریح همگردی

درباره این روستای مرموز اطلاعات زیادی در دست نیست. محققان اهالی این منطقه را منتظران یا اهل توقف می نامند و روستای آنها را با نام های فانوس آباد، ترک آباد یا ایستا نامیده اند. ورود به این روستا برای غریبه ها کاملاً ممنوع است و خود یکی از آثار تاریخی طالقان است. اهالی روستا فقط به تعداد کمی از علمای دینی اجازه ورود داده اند و حتی ارتباط خودشان را با بقیه بخش های شهرستان طالقان نیز قطع یا به شدت محدود نموده اند؛ اما از آنچه درباره روستا شنیده شده این است که این روستا هیچ یک از نشانه های تمدن امروزی را در خود ندارد. مردم این روستا مزارع خود را در اطراف رودخانه شاهرود بنا کرده اند.  خانه های کاهگلی روستا با نظم خاصی در کنار هم چیده شده اند. این مردم از آب لوله کشی یا برق استفاده ای نمی کنند. حتی روی زمین آسفالت هم راه نمی روند تا به اعتقاداتشان صدمه ای وارد نشود. آنها زندگی خودشان را در آرامش و جدا از همه دنیا سپری می کنند. با هیچ کس کاری ندارند و از ارتباط داشتن با بیرون روستا نیز تا حد امکان پرهیز می نمایند. روستا مدرسه ندارد و آموزش های داخل آن به صورت مکتبخانه اعمال می شود و به آموزش متون دینی، قرآن و خوش نویسی می پردازند.
مهمترین سند درباره توصیف روستای ایستا را منسوب به حسین عسگری می دانند که پژوهشی درباره اهل توقف در شهر طالقان انجام داده. به طوری که در این پژوهش نوشته شده از اواخر دهه شصت، در شرق یکی از دیدنی ترین مناطق استان البرز، شهرستان طالقان است. سکونتگاهی شکل گرفت. این منطقه را ترک آباد یا فانوس آباد هم می خوانند و مرتبط با پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی می باشد (وفات سال 1311) که به تجددگریزان معروف هستند. مردم این منطقه از امکانات جدید و مدرن استفاده نمی کنند و سبک زندگی متناسب با صد سال گذشته را دارند. با گذشت سالها همچنان از میرزا صادق تبریزی تقلید می کنند. تا سالها اهالی این منطقه اسماعیلی مذهب شناخته می شدند و مردم آنان را از پیروان حسن صباح و اسماعیلیان می دانستند؛ اما در حقیقت این مردم افرادی هستند که روستای خودشان را با پیروی از اسناد فقهی میرزا صادق مجتهد تبریزی بنا نمودند و همه آنها شیعه دوازده امامی می باشند. مردم این روستا شناسنامه ندارند. از نظر امکانات نیز بسیار محدود هستند.در این روستا نه از آب لوله کشی خبری هست نه از گاز و برق و تلفن، اهالی روستا رادیو و تلویزیون ندارند. مطبوعات در میان آنها جایی ندارد. از نظر بهداشت و درمان در حد صد سال قبل هستند. آموزش و پرورش ندارند و از کامپیوتر استفاده نمی کنند. در حقیقت این مردم زندگی جداگانه ای از تمام دنیای اطراف دارند. یک زندگی برپایه اصول بیش از صد سال قبل. برای رفت و آمد به شیوه صدها سال قبل از کالسکه های اسب دار استفاده می کنند.

برطبق شایعات، چنانچه جوانان این ناحیه بخواهند در خارج از روستا ازدواج نمایند باید روستا را برای همیشه ترک کنند. در سنت های اهالی این ناحیه عروسی و عزا وجود ندارد. تلاش آنها سیر و سلوک و انتظار ظهور است. یکی از فقیهان مشهور دوران مشروطه به نام میرزا صادق مجتهد تبریزی که با مشروطه مخالف بود و مخالف مدرنیزه شدن دنیا و تجدد بود. این طور که گفته می شود روستای ایستا با مهاجرت هواداران ایشان از تبریز به سمت شهرستان طالقان به وجود آمد. آنطور که به نظر می رسد ورود به روستای ایستا امکان پذیر نیست. چنانچه فردی بخواهد به این روستا سفر نماید باید از اهالی روستا برای ورود اجازه داشته باشد. شما می توانید مناظر اطراف این روستای زیبای شهر طالقان را از بیرون تماشا کنید و شگفتی های مهندسی سازی ساختمان ها و نحو? چیدمان زمین های کشاورزی در نزدیکی خانه ها را ببینید.


نوشته شده در  پنج شنبه 96/11/19ساعت  3:25 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

جلد بیست و دوم دانشنامه جهان اسلام زیر نظر دکتر غلامعلی حداد عادل و در 850 صفحه قطع رحلی منتشر شد. این جلد دارای مقالات بخش پایانی حرف «ز»، «ژ» و بخشی از مقالات حرف «س» از مدخل «زیاریان» تا «سپهسالار» است. تعداد مقالات منتشر شده در این جلد 286 مقاله است که ذیل 228 مدخل اصلی تدوین شده و 98 مدخل در این جلد، ارجاعی است. مدخل «ساوجبلاغ» نوشته زلیخا غفاری رودسری هم در صفحات 646 تا 649 چاپ شده است. از جمله منابع این مدخل، کتاب های «جغرافیای ساوجبلاغ» نوشته علیرضا عزیزی و «کتابشناسی ساوجبلاغ» نوشته حسین عسکری است. این کتاب با قیمت 80 هزار تومان در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است.

فهرست مقالات حسین عسکری در دایره المعارف تشیّع 


نوشته شده در  جمعه 96/11/13ساعت  12:26 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 


کتاب «فرش ایرانی تصویری از باغ بهشت» تازه ترین اثر استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی است که با همکاری خانم دکتر ودیعه ملاصالحی در 100 صفحه و به  دو زبان یونانی و انگلیسی در شهر آتن منتشر شده است. انتشارات پوریا این کتاب را در سال 2017 میلادی به همراه چکیده فارسی به چاپ رسانده است. مباحث کتاب درباره زیبایی شناسی، ترکیب بندی های هماهنگ و لطیف و ظریف و خوش تافت و بافت و سمفونی چشم نواز فرش ایرانی است. هنری که ریشه در یک سنّت دینی و حیات عمیقاً معنوی و خاطره ازلی و متعالی و روحانی ایرانیان دارد. بهشت هسته آرمانی و ملکوتی و متعالی حس ایرانی از زندگی است؛ حسی به غایت نجیب و گوهرین و غنی و پرمایه از نشاط درونی و حیات باطنی و معنوی.  

فهرست مطالب وبلاگ اسرار حکمت


نوشته شده در  جمعه 96/11/6ساعت  4:39 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

رییس مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با بیان اینکه در پروژه «ایرانوم» 800نفر از 8نژاد ایرانی توالی‌یابی شدند،‌گفت: یافته‌های به دست آمده از این پروژه می‌تواند در پیشگیری، شناسایی و درمان بیماری‌های ژنتیکی موثر باشد، ضمن آنکه در این پروژه توانستیم 200ژن ارثی جدید عقب‌ماندگی ذهنی در دنیا را گزارش کنیم  . به گزارش ایسنا، پروفسور حسین نجم‌آبادی افزود: از 8سال گذشته فناوری بسیار پیشرفته توالی‌ یابی نسل جدید (NGS) در کشورهای مترقی دنیا برای تشخیص و شناسایی بیماری‌های ژنتیک مورد استفاده قرار گرفت و از آن زمان تاکنون مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به عنوان یکی از مراکز پیشرو در کشور در اکثر پروژه‌های خود از این روش استفاده کرده است.

وی با بیان اینکه نتایج به دست آمده از این مطالعات در سال 2011در مجله «نیچر» (Nature) به چاپ رسید، اظهار کرد: علاوه بر آن ده‌ها مقاله معتبر با استفاده از این فناوری در شناسایی علل ژنتیکی کم‌توانی‌های ذهنی، ناشنوایی، بیماری‌های عضلانی و سایر بیماری‌های ارثی تک ژنی چاپ شد. رییس مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی آموزش اساتید بر اساس استانداردهای بین‌المللی را از دیگر اقدامات در این زمینه نام برد و ادامه داد: با اقدامات صورت گرفته در سال جاری موفق به خرید و انتقال فناوری‌های مورد نیاز توالی‌یابی ژن با هدف تشخیص و شناسایی و پیشگیری بیماری‌های ژنتیک شدیم که امروزه از جمله علل عمده معلولیت‌ها در کشور است.

نجم‌آبادی اولین فاز این پروژه را تشکیل پایگاه داده‌های ایران با عنوان «ایرانوم» (Iranome) عنوان کرد و گفت: در این پروژه اقدام به توالی‌یابی ژنی 800  فرد سالم بالای 35سال از 8نژاد «فارس»، «آذری»، «کرد»، «ترکمن»، «لر»، «بلوچ»، «عرب» و «جزایر خلیج فارس» (از هر نژاد 100نفر) شد. وی با اشاره به نتایج به دست آمده از این تحقیقات، اظهار کرد: در پروژه ایرانوم یک میلیون و 368 هزار و  380 تغییر در ژنوم این 800 نفر یافت شد. از این تعداد تغییر 800 مورد تغییر مشابه با سایر جوامع انسانی بوده است، ولی 422  مورد تغییر در داده‌های جمعیتی دیگر از جمله 1000Genome و Genome AD گزارش نشده بود.

نجم‌آبادی با تاکید بر اینکه کاربردی شدن این داده‌ها نیاز به جمعیت بیشتر مطالعاتی دارد، اضافه کرد: نتایج این مطالعات در حوزه پزشکی و ژنتیک کاربردهای وسیعی برای تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری‌های ژنتیکی دارد. وی با تاکید بر اینکه ژنوم انسانی به شدت متغیر است، گفت: ژنوم هر فرد در برگیرنده حدود  35میلیون «پلی‌مورفیسم» تک نوکلوئیدی و هزار واریاسیون در تعداد کپی‌های بزرگ است؛ از این رو امروزه پروژه‌هایی با مقیاس وسیع از قبیل «هزار ژنوم» (1000 Genome) و پروژه بین‌المللی HapMap بر روی تعداد زیادی از نمونه‌های جمعیت‌های مختلف اروپایی، آمریکایی، آسیای شرقی و آفریقای جنوبی به منظور ارتقای درک ما از سهم واریاسیون‌های ژنومیک در بیماری‌های انسانی اجرایی شده است.

نجم‌آبادی با تاکید بر اینکه در این بانک‌های داده ژنومیکی داده‌های ژنومیک خاورمیانه نبود، ادامه داد: نبود این قبیل داده‌ها مشکلاتی را در زمینه شناسایی بیماری‌زا بودن برخی از واریانت‌های ناحیه کد کننده به ویژه در تست‌های تشخیصی معمول ایجاد می‌کند؛ چرا که در این روش کل ژنوم فرد مورد بررسی قرار می‌گیرد تا به تغییرات ژنتیکی که منجر به بروز بیماری می‌شود، دست یابیم. نجم‌آبادی با بیان اینکه در گذشته برای بررسی‌های ژنتیکی تنها 10تا 15درصد به جواب می‌رسیدیم، افزود: این امر به دلیل نبود تجهیزات آزمایشگاهی و محدودیت‌های توالی‌یابی ژن بوده است، ولی با در اختیار قرار دادن این تجهیزات در مراکز تحقیقاتی، بیش از 70درصد مراجعه‌کنندگان به جواب می‌رسند.

این محقق حوزه علوم ژنتیک با تاکید بر اینکه با نتایج به دست آمده از توالی‌یابی‌ها می‌توان در جهت پیشگیری از تولد فرزندان مبتلا به بیماری‌های ژنتیکی گام برداشت، ادامه داد: در بررسی ژن‌ها تغییرات زیادی مشاهده می‌شود که همه این تغییرات بیماری‌زا نیستند. وی در عین حال یادآور شد: متخصصان می‌توانند تغییرات بیماری‌زای مشاهده شده را با داده‌های موجود در بانک ژنوم «ایرانوم» چک کنند تا ببینند چند مورد بیماری ناشی از این تغییر در کشور گزارش شده است. نجم‌آبادی همچنین با اشاره به دیگر دستاوردهای پروژه ایرانوم، گفت: در این مطالعات 200ژن ارثی جدید از ایران را در زمینه عقب ماندگی‌های ذهنی در دنیا گزارش کردیم. این در حالی است که تاکنون هزار ژن ارثی این بیماری در دنیا گزارش شده که از این تعداد 200مورد از ایران اعلام شده است. نجم‌آبادی با تاکید بر اینکه ایران در کمربند ازدواج‌های فامیلی و خویشاوندی دنیا قرار دارد، گفت: 11درصد جمعیت جهان ازدواج فامیلی دارند که این میزان در 40کشور خاورمیانه که جزو پرجمعیت‌ترین کشورهای دنیا هستند، است.

پروفسور حسین نجم آبادی کاشف البرزی 50 ژن جدید در جهان


سال 1382. سخنرانی پروفسور حسین نجم آبادی در دبیرستان دخترانه نجم آباد که توسط شادروان بانو رقیه نجم آبادی به دختران نجیب روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز هدیه شده است (عکس از: شهرام نجم آبادی).  


نوشته شده در  سه شنبه 96/10/26ساعت  10:51 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 


از فخر ایران تا افسانه سلطان و شبان

یوسف دانش صدیق مدیر فیلم برداری سینما و تلویزیون ایران است که در آثاری همچون سریال تلویزیونی «افسانه سلطان و شبان»، سریال تلویزیونی «گزارش محرمانه اوکتاویو والدوز»، نمایش تلویزیونی (تله‌تئاتر) عروسک‌ها و سریال تلویزیونی «حکایت مسافر گمنام» هنرنمایی کرده است. ایشان متولد شهرک فخرایران از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز است. می گویند منزل ایشان در ردیف منازل بانک و روبروی مغازه کفاشی اسدالله رشوند بود. یوسف دانش صدیق در دهه پنجاه خورشیدی برای فراگیری فنون فیلمبرداری، مدتی را در خارج از کشور گذراند. هم اکنون بازنشسته سازمان صدا و سیما است اما همچنان به فعالیت خود در فیلمبرداری تولیدات تلویزیونی و بازی های فوتبال ایران ادامه می دهد.


نوشته شده در  سه شنبه 96/10/26ساعت  6:39 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

تشکّل های گروهی و اجتماعی بدون توافق و اجماع آراء و تفاهم بر محور ارزش ها، اندیشه ها، هدف ها، آرمان ها و اعمال مشترک، حسمی بی جان و جسدی بی روح بیش نیستند. فرهنگ روح جامعه است. فرهنگ امری کیفی و کیفیت زندگیست. سهم و نقش فرهنگ در ارتقاء و تقویت و تحکیم کیفیت زندگی و همبستگی اجتماعی و رشد عواطف انسانی و استمرار حیات اجتماعی آدمیان تعیین کننده و به غایت مهم بوده است. هرچند که فرهنگ نیز چونان دیگر سپهرهای تجربیات بشری ما اعم از مهارت و صناعت و هنر و خلاقیت و آیین داری و دیانت و معرفت ورزی و دانشوری، در تاریخ چونان تیغ دودم بریده و دریده و عمل کرده است و سایه هایش نیز در پرتو روشنایی اش دیده شده است. به سخن دیگر سایه ها و تیرگی های فرهنگ را در پرتو روشنایی آن می توان دید و فهمید. به هر روی آیین ها اعم از جشن ها و عزائم و مناسک و شعائر دینی و عرفی، قدسی و دنیوی هم نقش هویتی را برای جوامع بشری بر شانه کشیده اند هم همبستگی اجتماعی را میان افراد و گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی تقویت کرده اند و آنها را به بازیگری هرچه بیشتر و پررنگ و رمق رونق تر و موثرتر بر صحنه و پرده نمایش زندگی فرا خوانده اند. ادامه مطلب...

نوشته شده در  جمعه 96/10/1ساعت  12:30 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 شغل و طبقه اجتماعی مرده بر روی سنگ قبر

تصاویر تعدادی از آرامگاه های قدیمی موجود در محوطه امامزاده جعفر واقع در جنوب شهر قدیم هشتگرد (مرکز شهرستان ساوجبلاغ) که توسط خانم رویا محمودی تهیه شده است. نقوش و حجاری های روی این سنگ ها، نشان دهنده شغل و طبقه اجتماعی صاحبان قبور است. متاسفانه در سال های اخیر، تعدادی از این سنگ ها مفقود شده است.

تصاویر بیشتر...

نوشته شده در  شنبه 96/9/25ساعت  5:37 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]