کتاب «فرش ایرانی تصویری از باغ بهشت» تازه ترین اثر استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی است که با همکاری خانم دکتر ودیعه ملاصالحی در 100 صفحه و به دو زبان یونانی و انگلیسی در شهر آتن منتشر شده است. انتشارات پوریا این کتاب را در سال 2017 میلادی به همراه چکیده فارسی به چاپ رسانده است. مباحث کتاب درباره زیبایی شناسی، ترکیب بندی های هماهنگ و لطیف و ظریف و خوش تافت و بافت و سمفونی چشم نواز فرش ایرانی است. هنری که ریشه در یک سنّت دینی و حیات عمیقاً معنوی و خاطره ازلی و متعالی و روحانی ایرانیان دارد. بهشت هسته آرمانی و ملکوتی و متعالی حس ایرانی از زندگی است؛ حسی به غایت نجیب و گوهرین و غنی و پرمایه از نشاط درونی و حیات باطنی و معنوی.
تشکّل های گروهی و اجتماعی بدون توافق و اجماع آراء و تفاهم بر محور ارزش ها، اندیشه ها، هدف ها، آرمان ها و اعمال مشترک، حسمی بی جان و جسدی بی روح بیش نیستند. فرهنگ روح جامعه است. فرهنگ امری کیفی و کیفیت زندگیست. سهم و نقش فرهنگ در ارتقاء و تقویت و تحکیم کیفیت زندگی و همبستگی اجتماعی و رشد عواطف انسانی و استمرار حیات اجتماعی آدمیان تعیین کننده و به غایت مهم بوده است. هرچند که فرهنگ نیز چونان دیگر سپهرهای تجربیات بشری ما اعم از مهارت و صناعت و هنر و خلاقیت و آیین داری و دیانت و معرفت ورزی و دانشوری، در تاریخ چونان تیغ دودم بریده و دریده و عمل کرده است و سایه هایش نیز در پرتو روشنایی اش دیده شده است. به سخن دیگر سایه ها و تیرگی های فرهنگ را در پرتو روشنایی آن می توان دید و فهمید. به هر روی آیین ها اعم از جشن ها و عزائم و مناسک و شعائر دینی و عرفی، قدسی و دنیوی هم نقش هویتی را برای جوامع بشری بر شانه کشیده اند هم همبستگی اجتماعی را میان افراد و گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی تقویت کرده اند و آنها را به بازیگری هرچه بیشتر و پررنگ و رمق رونق تر و موثرتر بر صحنه و پرده نمایش زندگی فرا خوانده اند. ادامه مطلب...
مجموعه مقالات بررسی باستان شناختی محوطه مانایی قلایچی بوکان با تکیه بر آجرهای لعابدار موزه ملی ایران، به کوشش: یوسف حسن زاده و دکتر حکمت الله ملاصالحی، 224 صفحه، مصور رنگی، چاپ اول 1396، 45000 تومان، ناشر: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری - موزه ملّی ایران، شابک: 9786008412922
اسرار حکمت: آثار و اندیشه های دکتر حکمت الله ملاصالحی
حوادث طبیعی از خیزش ناگهانی سیل و طوفان وریزش بهمن و بوران و رانش کوه و لرزش زمین و بارش آذرخش و آتشفشان گرفته تا انواع بیماریها اعم از شیوع وبا و طاعون و مخاطرات خشک سالی و قحط سالی همه فارغ از اراده و عزم و اختیار ما آدمیان هر جا که شرایط مهیا بوده و اوضاع طبیعی مساعد، علت ها دست در دست هم داده اند و معلول ها اتفاق افتاده اند و زندگی و سلامت و امنیت آدمیان را به مخاطره افکنده اند و خسارات وتلفات مالی و جانی به بار آورده اند. آدمیان همیشه نگران چنین حوادثی بوده اند. جامعه ها و جمعیت های انسانی هزاره های کهن تر در برابر چنین حوادثی به شدت آسیب پذیر بوده اند. تجربه بشر از حوادث و مخاطرات طبیعی بسیار تلخ و ناگوار و نگران کننده و غم انگیز بوده است. رسوبات نگرانی و هراس بشر از حوادث ویرانگر و مرگبار و غیرقابل پیش بینی و کنترل طبیعی را هم در منابع و متون دینی هم در رفتار و نحوه مواجهه آدمیان به ویژه گروه ها و اقشار اجتماعی متدین روزگار ما می توان به خوبی ردیابی و رصد کرد و دید. وجوب خواندن نماز آیات پس از وقوع حوادث سنگین طبیعی که هراس و نگرانی در جان آدمیان می افکنده و در قرآن ذکرش آمده موید همین هراس ها و اضطراب ها و هول های سخت و سنگین و همگانی دور از انتظار و ناگهانی که حوادث طبیعی در جان آدمیان می افکنده اند؛ است. حوادثی که بیرون از مقیاس و فوق طاقت و توان آدمیان اتفاق می افتاده و از بشر قربانی می گرفته است. ادامه مطلب...
هر رویداد و تحولی را به هر مقیاسی در تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری، از سه منظر می توان مورد بررسی، نقد و تحلیل قرارداد و فهمید. نخست از این منظر که کدام علتها و سببها و دلیلها و انگیزههای ریز و درشت از هرجنس و نوع، اعم از سیاسی و اعتقادی و فکری و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، در وقوع آن رویداد و تحول به این یا آن نحوه به این یا آن طریق، مستقیم دخالت داشته و موثر واقع شده اند. دو دیگر آن که آن رویداد یا تحول، چگونه و با چه مقیاسی و تحت چه شرایط و اوضاعی در چه دوره و مرحله و مقطع تاریخی و در کجا و در کدام جامعه و جهان بشری ما اتفاق افتاده است و بازیگران واقعه چه کسانی و کدام گروههای اجتماعی با چه اندیشه و انگیزهای و عقیدهای بودهاند.
سه دیگر آن که اثرات و تبعات سپسین آن رویداد و تحول یا انقلاب یا هر نام دیگری که میخواهید برآن بگذارید، بر ذهن و فکر و روان و رفتار و حیات فکری و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و مدنی و معنوی مردمان چگونه بوده است. نوشتاری که پیش روست، از منظر سوم، واقعه محرم شصت و یک هجری را که به عاشورای حسینی متصف است و میشناسیمش، مورد توجه و تامل قرارداده است. در جوامع خاور نزدیک باستان، عشق و عاشقانگی و عنصر تراژیک و سوگناکی زندگی در چهره الوهیتهای متشخص فهمیده شده بود و بیشتر با طبیعت همسو و همنوا و همراه بود و ملهم از دورطبیعی درآمدن و بدر شدن فصول و رویش و رشد گیاهان و باروری و فراوانی جانوران. در دانش و بینش اسطورهای ـ آیینی این جوامع، مرگ و زندگی در جغرافیای چرخش و گردش و نظم طبیعی پدیدارهای طبیعت، دیده و زیسته و سروده و گریسته و فهمیده میشد. ادامه مطلب...
استاد دکتر حکمتالله ملاصالحی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و استاد مدعو دانشگاه آتن، نخستین پژوهشگری است که مباحث عمیق و دشوار دانش نوظهور «فلسفه باستان شناسی» را در ایران پی ریزی کرده است. در سال 1329 در شهرستان طالقان در خانواده ای مذهبی زاده شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را به تناوب در طالقان و تهران سپری کرد و در سال 1349 موفق به دریافت دیپلم ادبی از دبیرستان پهلوی تهران شد. در همان سال در کنکور سراسری شرکت کرد و در سال 1353 در رشته باستان شناسی و هنر از دانشگاه تهران لیسانس گرفت. در سال 1354با تشویق و یاری استاد مهرداد بهار، دکتر سیمین دانشور و دکتر یوسف مجیدزاده به یونان رفت و در سال 1364 موفق به دریافت دکتری باستان شناسی و تاریخ با درجه عالی از دانشکده فلسفه دانشگاه آتن شد. «تحلیلی بر مرگ در تمدن مینوسی - مسینی بر مبنای شواهد باستان شناختی» عنوان پایان نامه دکتری او بود.
استاد ملاصالحی پس از دریافت دکتری، چند ترم در دانشگاه های آتن و سالونیک دعوت به ارایه سخنرانی های ترمی شد و به موازات آن، دو سال نیز در رایزنی فرهنگی ایران در آتن به تدریس پرداخت و سپس برای ادامه مطالعات و تحصیل در مقطع فوق دکتری باستان شناسی به لندن رفت. وی پس از یک سال اقامت در لندن، از سوی دانشگاه تهران برای تدریس به ایران دعوت شد. دکتر ملاصالحی در سال های پایانی دهه شصت به ایران آمد و ضمن تدریس و همکاری علمی و عملی با گروه باستان شناسی دانشگاه تهران در مطالعات میدانی دشت قزوین، به ریاست موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران انتخاب شد. در دهه هفتاد همکاری چند سویه خود را با شورای برنامه ریزی دانشکده هنر دانشگاه شاهد و همچنین حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد و در دهه هشتاد به همکاری با بخش واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی پرداخت. همکاری با بنیاد حکمت اسلامی صدرا، مشاور عالی بنیاد سینمایی فارابی، عضو هیات تحریریه مجله علمی و پژوهشی «مطالعات باستان شناسی» دانشگاه تهران، سردبیری مجله «باستان شناسی و مطالعات میان رشته ای» دانشگاه تهران و جهاد دانشگاهی، عضو هیات امنای بنیاد ایران شناسی با حکم رییس جمهوری از سال 1392، سردبیر فصلنامه «بهارستان هنر» کتابخانه مجلس شورای اسلامی، مقاله برگزیده دومین و ششمین جشنواره مطبوعات در سال های 1373 و 1377، ریاست پژوهشکده اندیشه و هنر اسلامی حوزه هنری در سال 1373، عضویت در شورای موزه های دانشگاه تهران در سال 1384 و سردبیر «فصلنامه بهارستان هنر» کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی از دیگر فعالیت های فرهنگی و مدیریتی او به شمار می رود. استاد از سال 1381 در شهرستان ساوجبلاغ ساکن شده است.
از دکتر ملاصالحی هشت عنوان کتاب و نیز مقالات متعددی به زبان های فارسی، انگلیسی و یونانی در نشریات معتبر داخلی و خارجی در زمینه های متنوع فلسفه، باستان شناسی، دین پژوهی، هنرهای آیینی و مسایل دیگر به چاپ رسیده است. نام کتاب ها به این شرح است:- جلوه های کهن هنر آیینی (1377)؛ زیبایی و هنر از منظر وحیانی اسلام (1378)؛ درآمدی بر معرفت شناسی باستان شناسی (1382)؛ جستاری در فرهنگ، پدیده موزه و باستان شناسی (1384)؛ انسان، فرهنگ و سنت (1387)؛ باستان شناسی در بوته معرفت شناختی (1387)؛ باستان شناسی دین: با فانوس نظر در جستجوی آیین های گمشده (1390)؛ باستانشناسی در صافی جستارهای فلسفی (1394). تازه ترین رخداد زندگی استاد، دریافت چهارمین نشان دکتر عزت الله نگهبان است که در 12 اسفند 1394 به ایشان اعطا شد.
چرا عاشورا در یادها و خاطره ها، جان ها و حافظه ها ماند و آن همه توفان رویدادها از یادها برفت؟ همان طور که در جهان ذوق و هنر و زیبایی هر اثری، حس و ذوق و اندیشه و خرد و خیال ما را نمی تواند برانگیزد مگر آنکه آفریده تجربه و ذوق و ذائقه و جانی اصیل و دستی توانا و وجدانی نجیب و شریف بوده باشد، عاشورا نیز چنین است. همانگونه که در هنر، اقتصاد یا قناعت استحسانی نقش جدّی و تعیین کننده در خلق آثار هنری داشته است، در تاریخ نیز گویی با نوعی قناعت تاریخی مواجه ایم که هر رویدادی در آن در یادها و خاطره ها و حافظه ها به جای نمی ماند مگر اصالت، عظمت و جلالتی از انسان بودن آدمی از ساحات و مراتب الوهی، قدسی و متعالی تر بر آن تابیده و در آن پرتو افکنده باشد. عاشورا چنین است. چنان که عیسی مسیح (ع) در قاقسا. می توان به فسق و نفاق فاریسیان یهود، تن وحی را به خیال به صلیب آویخت؛ اما با روح القدس و کلمه الله چه خواهیم کرد؟ می توان پیمان شکست و ناقه صالح را پی و شکار کرد و کشت اما با روح صالح چه خواهیم کرد؟ می توان با تیغ و تیر و شمشیر جنایت و جفا؛ تن های یاران حسینی را برید و درید و بر نیزه آویخت اما با آزادگی، عدالت و روح بلند و ایمان و آرمان پرجلالت و عظمت حسینی چه خواهیم کرد:
روح صالح قابل آفات نیست
زخم بر ناقه بود بر ذات نیست
کس نیابد بر دل ایشان ظفر
بر صدف آمد ضرر نی برگهر
روح صالح قابل آزار نیست
نور یزدان سغبه کفار نیست
جسم خاکی را بدو پیوست جان
تا بیازارند و بینند امتحان
جانی خاموش شد و آتش اندوه اش در جان عالمی شعله ور
جز از نیک نامی و فرهنگ و راد
زکردار گیتی مگیرید یاد
در مجازستان دنیای مدرن و سیطره و سروری فضاهای مجازی آنقدر طرح و نقش و رنگ وصورت و فکر و فعل و حرف و صدا و زخمه و نغمه و ساز موافق و مخالف و مشابه و نامشابه و راست و ناراست، رقیق و سیال و شناور و درهم و برهم می بینی و می شنوی و در کامت می ریزند که هر کجا بروی و هرجا که باشی گویی باز آنجایی هستی که بوده ای. نه مجال تاملی نه رنگ و رمقی از خاطره ای نه حسی از غربت نه احساس غریبه بودن و نه غریبگی در دیار غریب. هرجا لقمه چربتر و مزرعه رفاه برای چریدن سبزتر و خرم تر، آنجا باغ و بازار زندگی برایت گرمتر و خوش و خرام تر. چنین است طبیعت روزینگی و روزینه زیستن. و چنین است ماهیت رقیق زیستن و رقیق رفیق شدن و شناور در میان موج حوادث رفتن.
آنکه انسان ریشه هاست نه چنین است ونه نحوه بودنش درجهان ونه احساسش از زندگی و نه تجربه اش ازعالم و در یک کلام ونه اساساً فکر و عقل و آگاهی و فهمش از چیزها این چنین همپا و همراه و همرنگ روزینگی و روزینه بودن و روزینه و بوزینه زیستن است. اینان هرچند به شمار اندکند و از تبار قلیلان و استنثاها و نادرگان به تعبیر قرآن: قلیل من الآخرین (سوره واقعه، آیه 13) لیکن نقش و سهمشان به غایت تعیین کننده و سرنوشت ساز در تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما بوده است. ریشه مندی و سرچشمگی و انسان ریشه ها و اصالت ها و سرچشمه ها بودن سرمایه ایست بس عظیم و توفیقی بس بزرگ و مسئولیتی به غایت سنگین و خطیر. ریشه ها اندام های غدایی شجره جان مایند. ریشه ها به هر میزان قوی تر و سالم تر و ژرفتر در ارض وجود ما هرکجا که برویم درخت جان و فکر ما را سرسبرتر و سرزنده تر و شکوفاتر می کنند و می دارند. اینانند که سنگینی و زمختی غریبه گی را در جغرافیا و اقلیم و عالم و فرهنگ و فضای دیگر گران تر احساس می کنند و سنگین تر می زییند. چون جان های حساسند و اصحاب دانش و دانایی و فکر و فرهنگ و فلسفه و هنر و خرد و خردمندانگی. هم اینان بوده اند که پرده از چهره تجربه سنگین غم غربت به عمیق و متعالی ترین معنای آن برگرفته اند و سخن گفته اند. روزگار ما روزگار غربت چنین انسانهاییست حتی وقتی با ارتشی از مخاطبان زیر یک سقف نشسته و حلقه زده اند. تنها اینانند که می دانند زیستن در میانه و در مرز دو عالم و اقلیم دو جغرافیا و دو فضای وجودی دو تاریخ و فرهنگ دو نحوه بودن در یک زمان یعنی چه. اصالت نه به معنای موهوم و خرافی و منجمد آن که به معنای ریشه ای و بنیادین آن یعنی همین. یعنی در ریشه ها زیستن و از ریشه ها رستن و روییدن و بالیدن و شکوفان شدن و تا هر اقلیمی که شاخه و ساقه گسترده ای و در هر زمینی که سایه افکنده ای بر دامنش بار دانش و دانایی ریخته ای. چنین است گوهر علم و مهارت و فناری و اساساً هر فکر و ایده و باور و دستآورد گوهرین و اصیلی که مرز نمی شناسند و بی مرز و توفنده مرزها را می شکنند و در می نوردند. ادامه مطلب...
«مغالطه های کالبدی کلان شهر تهران»
سخنرانی استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی
در کنگره تاریخ معماری و شهرسازی استان تهران
دوشنبه 21 فروردین 1396، ساعت 11 تا 11:20
تهران، سالن همایش های موزه ملی ایران