آرزوهای برباد رفته زیر سقف خانه ای که نیست
ساره نوری
خبرنگار خبرگزاری مهر
گرمای هوا کلافه کننده است به روستای عرب آباد خسروی از توابع بخش چهارباغ واقع در شهرستان ساوجبلاغ رسیده ام، مقصدم دهیاری است از مرد میانسالی که چهره ای آفتاب سوخته دارد می پرسم، آقا، دهیاری کجاست، نگاهی می اندازد و بدون اینکه چیزی بگوید با حرکت دست مسیر مستقیم را نشان می دهد، گویا گرمای هوا او را هم کلافه کرده است طوری که حوصله حرف زدن ندارد، کمی جلوتر می روم سمت راست جاده مزارع کشاورزی است، کلم های بنفش زیر نور آفتاب کم رنگ تر به نظر می رسند. به انتهای خیابان رسیده ام ساختمان دهیاری پیداست اما مقصد من خانه بدون سقف کنار دهیاری است، هفته گذشته بود که می گفت اگر می خواهی مرا پیدا کنی به عرب آباد که رسیدی سراغ دهیاری را بگیر، کنار ساختمان دهیاری اتاق کوچکی است که سقف هم ندارد، آنجا زندگی می کنم. ادامه مطلب...
متاسفانه مقتولان یک پیرزن ایرانی و دیگری زن جوان افغان است
خبرگزاری مهر: دادستان عمومی و انقلاب ساوجبلاغ از بازداشت دو متهم به قتل که یکی اقدام به قتل یک پیرزن 74 ساله و دیگری از تبعه کشور افغانستان که همسر خود را به قتل رسانده بود در شهرستان ساوجبلاغ خبر داد. حسن جهانشاهلو از دستگیری دو متهم به قتل در این شهرستان خبر داد و درباره جزئیات یکی از آنها که در روستای کهریزک این شهرستان پیرزن 74 ساله در اثر خفگی به قتل رسیده بود اظهار کرد: فردی 30 ساله به نام «ج - ص» که اعتیاد به مواد مخدر داشت اقدام به قتل یک خانم 74 ساله کرده بود که در حین خروج از مرز به مقصد ترکمنستان بازداشت شد. وی با اشاره به اینکه متهم انگیزه قتل را مالی عنوان کرده است، گفت: متهم مدعی شده، مقتول 600 -700 هزار تومان وجه نقد در منزل نگهداری میکرده است به همین دلیل به منزل وی رفته و در حین سرقت پیرزن را به قتل رسانده است. دادستان عمومی و انقلاب شهرستان ساوجبلاغ درباره جزئیات دیگر قتل رخداده در این شهرستان که در روستای ملکآباد شهر چهارباغ اتفاق افتاد و در آنیکی از اتباع افغانستان اقدام به قتل همسر خودکرده بود گفت: مرد قاتل که بلافاصله بازداشت شد گفته است که نسبت به رفتارهای همسرم مشکوک بودم و تصمیم به قتل وی گرفتم. جهانشاهلو در پایان با اشاره به اینکه هر دو متهم اکنون در بازداشت به سر میبرند از جمعآوری جزئیات و رسیدگی به این پیوندها در دادسرای شهرستان ساوجبلاغ خبر داد.
قتل همسر در ساوجبلاغ، دستگیری در قم
تبهکاری قدیمی که در پی اختلافات خانوادگی همسرش را به قتل رسانده بود از سوی پلیس شهرستان ساوجبلاغ دستگیر شد. سرهنگ احمد جبارپور فرمانده پلیس ساوجبلاغ افزود: در پی دریافت گزارش های مردمی مبنی بر کشف جسد زنی در شهر جدید هشتگرد بلافاصله ماموران پلیس آگاهی ساوجبلاغ جهت بررسی موضوع به محل وقوع جنایت اعزام شدند. وی گفت: تیمی از کارآگاهان مجرب پلیس آگاهی ساوجبلاغ تحقیقات امنیتی خود را در جهت شناسایی مشخصات مقتول و عامل جنایت آغاز کردند. وی افزود: در ادامه با دعوت از آشنایان مقتول مشخص شد که مقتول به مدت یکسال است در آپارتمانی که به قتل رسیده با همسرش زندگی می کند و چند بار نیز اختلافاتی بین آنها به وجود آمده و صدای مشاجره آنها را همسایه ها شنیده اند.
فرمانده پلیس ساوجبلاغ افزود: بلافاصله اقدامات فنی برای یافتن ردی از ارتباطات تلفنی وی و سوابق کیفری متهم انجام شد و نتایج حاکی از آن بود که قاتل از مجرمان سابقه دار بوده و در حال حاضر به خاطر اتهام مواد مخدر از سوی پلیس قم تحت تعقیب است. وی تصریح کرد: پس از یک هفته کنترل محل های احتمالی اختفای وی و همچنین خانه پدری و سایر اعضای خانواده و بستگان نزدیک این قاتل فراری، مخفیگاه وی در استان قم شناسایی و ماموران پلیس آگاهی ساوجبلاغ با دستور قضایی به این استان اعزام و در یک عملیات غافلگیرانه موفق به دستگیری قاتل شدند. فرمانده پلیس ساوجبلاغ در پایان گفت: مرد همسرکش پس از انتقال به پلیس آگاهی شهرستان ساوجبلاغ در بازجویی های ماموران به جرم خود مبنی بر به قتل رساندن همسرش اعتراف کرد و انگیزه خود را از انجام این عمل اختلافات خانوادگی عنوان کرد.
منبع: روزنامه ایران، شماره 6076، 21/8/94، صفحه 12.
دکتر مصطفی اقلیما: قاتل تحت فشار فقر، ناامنی شغلی، مشکلات خانوادگی و... بود
حسین رسولی: افزایش این قتلها نشان دهنده کاهش اهمیت خانواده در ایران است
مردی 55 ساله اوایل صبح روز جمعه 15 آبان 1394 اعضای خانوادهاش را در روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز یکی پس از دیگری به قتل رساند. همسر و دخترش اولین قربانیان خشم او میشوند. آلت قتاله مرد برای کُشتن آنها یک چوب بوده است. پس از قتل زن و دختر نوبت به قتل پسر خانواده میرسد، اما اینبار با چاقو. او در انتهای این جنایت خانوادگی شروع به خودزنی و خودکشی میکند، اما برادرش او را از مرگ نجات میدهد. قاتل مدعی شده مشکلات اخلاقی دختر مطلقهاش منجر به تمامشدن صبرِ وی میشود. تمام شدن صبری که همه اعضای خانواده را درجا به نابودی میکشاند؛ حتی پسر خانواده که بهتازگی از سربازی برگشته و دنبال کار است... در بررسیهای پلیس مشخص شد که این مرد پیش از این سابقه مشکلات روحی و روانی و بستریشدن در بیمارستان اعصاب و روان داشته است. مصرف روانگردان و مواد مخدر نیز در پرونده این قاتل مورد توجه است. اما آیا کدام مورد را در بروز این جنایت خانوادگی از دیگر موارد مهمتر دانست؟ اعتیاد، مشکلات روانی و یا مسائل خانوادگی را؟
یک کارشناس اجتماعی میگوید همه این موارد را باید در اقدام به قتل این مرد موثر دانست و اتفاقاً همه موارد مانند حلقههایی به یکدیگر مرتبط هستند، چرا که مسائل اجتماعی مانند یک پازل کنار هم چیده میشوند. حسین رسولی گفت: قتل در شرایطی رخ میدهد که فرد احساس ناتوانی و یا ناامیدیِ اجتماعی داشته باشد. حال اگر این قتل را فردی انجام داده باشد که سابقه اعتیاد و مشکلات روانی هم دارد، مسئله پیچیدهتر میشود. این پژوهشگر در ادامه اظهار کرد: اگر بخواهیم موضوع را بازتر کنیم باید به ابعاد دیگری هم توجه کنیم. هرچند که ما از جزییات دقیق این قتل خبر نداریم اما بنابر احتمالات میتوانیم بگوییم اعتیاد این مرد خود میتوانسته از عوامل ایجاد گسست در خانواده بوده باشد، زندگی ناموفق دختر این خانواده میتوانسته متاثر از شرایط خانوادگی به طلاق و یا به آنچه پدر آن را مشکل اخلاقی مینامد رسیده باشد. ادامه مطلب...
یک مرد اعضای خانواده اش را به قتل رساند
1. به گزارش خبرگزاری ایرنا، دادستان عمومی و انقلاب نظرآباد گفت: یک مرد، سه عضو خانواده خود را در روستای نجم آباد این شهرستان به قتل رساند. محمد قیومی روز شنبه 16 آبان 1394 در گفت و گو با ایرنا افزود: این جنایت صبح دیروز در شهرستان نظرآباد رخ داد که متهم به قتل پس از کشتن همسر، دختر و پسرش، با چاقو خودزنی کرد. وی بیان داشت: طبق بررسی های اولیه، متهم به قتل که 50 سال سن دارد در بازجویی ها مدعی شد به خاطر برخی مشکلات اخلاقی اعضای خانواده اش را به قتل رسانده است. وی گفت: متهم با چند ضربه چوب ابتدا همسر و دخترش را به قتل می رساند و سپس با ضربات چاقو پسر جوان خود را به کام مرگ برد. وی گفت: متهم به قتل نیز به علت خودزنی از ناحیه گردن، اکنون در یکی از بیمارستان های کرج بستری است. قیومی افزود: تحقیقات در زمینه این پرونده ادامه دارد. شهرستان نظرآباد در غرب کرج مرکز استان البرز قرار دارد. ادامه مطلب...
همسرآزاری + ارتباط نامشروع + خودکشی ناکام + قتل پدر = فروپاشی یک خانواده
دختر جوان که در 13 سالگی با همدستی مادرش، پدر خود را به قتل رسانده و جسد را در خانه دفن کرده بودند، در روز 12 آبان 1394 هشت سال پس از جنایت با حکم سه قاضی جنایی از مجازات قصاص نجات یافت و آزاد شد. مادر و دو دخترش در راهروی دادگاه منتظر حکم سه قاضی جنایی بودند. وقتی به آنها اعلام شد دختر کوچک خانواده از مجازات اعدام نجات یافته و امروز آزاد می شود، صدای فریاد شادی آنها سکوت راهرو را شکست. مادر، دو دخترش را در آغوش گرفت و به پهنای صورت اشک شوق ریخت. پس از دقایقی مامور زندان زنان، طاهره را به زندان بازگرداند تا برای اجرای حکم قصاص به اتهام قتل شوهرش روزشماری کند. دو دختر جوان نیز هشت سال پس از قتل پدر، دوباره توانستند با حکم قضات دادگاه کیفری استان تهران کنار هم باشند و زندگی جدیدی را بدون پدر و مادر آغاز کنند. ساناز که یک سال قبل از اتهام قتل تبرئه شده بود، تصور نمی کرد امروز حکم آزادی خواهرش صادر شود. او پیگیر کارهای خواهرش شد تا پس از گرفتن دستور قضایی و حکم آزادی خواهرش، وی را نزد خود ببرد. ادامه مطلب...
هشتگرد شهر آرزوها نیست
باشگاه خبرنگاران صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران: طی سال های اخیر، با توجه گران شدن مسکن و اینکه خرید مسکن و زندگی زیر سقفی که برای خود عروس و داماد باشد، به آرزوی محال زوج های جوان تبدیل شده و از طرفی، توانایی پرداخت اجاره بها هم دارد به سرنوشت خریدش دچار می شود، دولت نهم طرح مسکن مهر را پیشنهاد داد. هدف اصلی این طرح، خانه دار کردن زوج های جوانی بود که آرزوی یک سقف مشترک داشتند و استقبال خوبی هم از طرح کردند. نزدیک سه میلیون نفر در مسکن مهر شهرهای پرند، پردیس و هشتگرد ثبت نام کرده اند ، اما نیمی از آنها واجد شرایط نبودند و نیمی دیگر هم هنوز منتظر زندگی زیر سقفی هستند که برای خودشان باشد. طرح مسکن مهر که با وعده های رویایی مسئولین حدود 5سال از آغازش می گذرد اما، کسانی که در آرزوی رسیدن به مسکن، در این طرح ثبت نام کردند. کم کم دلسرد می شوند.
قتل زنی که دوست داشت مادر شود
کارگر معدنی که پس از مشاجره با همسرش او را در شهر هشتگرد با ضربات چاقو هدف قرار داد و سپس با خرد کردن گلدان سفالی بر سرش وی را به قتل رساند، به زودی محاکمه می شود. وقتی عقربه های ساعت روی 19 و 30 دقیقه شامگاه 27 مهرماه سال 87 آرام گرفت، ساکنان ساختمانی در شهرک ولی عصر هشتگرد کرج با شنیدن صدای فریاد مرد همسایه شتابان به طرف خانه اش رفتند. آنها با دیدن جسد غرق درخون زن همسایه، ماموران پلیس را از ماجرا با خبر کردند. لحظاتی بعد ماموران کلانتری 110 ساوجبلاغ در محل حاضر شدند و با تأیید خبر حادثه بازپرس شکرزاده از شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تجسس های خود را در محل حادثه آغاز کرد. جسد مریم 23 ساله در کنار تختخواب افتاده و صورتش غرق در خون و زیر گلویش بریده شده بود. در کنار جسد چاقوی میوه خوری که آثار خون مقتول روی آن مشخص بود، افتاده بود. گلدان سفالی شکسته ای نیز در کنار جسد رها شده بود و تکه های سفال روی سر و صورت جسد نشان می داد قاتل با گلدان بر سر زن بی دفاع کوبیده است.
در نخستین گام علیرضا 29 ساله که در کنار جسد همسرش بی تابی می کرد، مورد بازجویی قرار گرفت. اوگفت: من کارگر معدن هستم. ساعت 5/6صبح مثل همیشه سر کار رفتم و در معدن کار کردم. عصر امروز وقتی وارد خانه ام شدم متوجه شدم او از روی صورت به زمین افتاده است. وقتی او را برگرداندم متوجه شدم به قتل رسیده است. بعد با مادرم تماس گرفتم و از همسایه ها درخواست کمک کردم. بازپرس از علیرضا سوال کرد روی صورت مقتول تکه های سفال گلدان وجود دارد در حالی که اگر جسد از صورت به زمین افتاده بود نباید اثری از سفال مشاهده می شد؟ علیرضا نتوانست به این پرسش بازپرس جواب دهد بنابراین به عنوان اولین مظنون بازداشت شد. ماموران تحقیقات خود را ادامه دادند تا اینکه متوجه شدند علیرضا از مدتی قبل با همسرش اختلاف پیدا کرده است. یکی از همسایگان به ماموران گفت: علیرضا هر روز همسرش را کتک می زد و به او فحاشی می کرد. وقتی همسرش حامله شد آن قدر او را کتک زد که مجبور شد بچه اش را سقط کند.
علیرضا در توضح اختلاف با همسرش به تیم جنایی گفت: من سه سال قبل با مریم ازدواج کردم. وضعیت مالی خوبی نداشتیم تا اینکه متوجه شدم همسرم باردار است. از او خواستم تا بچه را سقط کند اما گفت که دوست دارد مادر شود. من هم او را کتک زدم تا اینکه مجبور شد بچه را سقط کند. مأموران در جریان بررسی های خود متوجه شدند متهم برای چند ساعت محل کارش را ترک کرده است. علیرضا ادعا کرد برای انجام کاری به شرکت بیمه رفته و سپس به خانه اش بازگشته است اما زمانی که مأموران برای تحقیق به اداره بیمه رفتند، علیرضا نتوانست ادعای خودش را ثابت کند. ماموران همچنین در جریان تجسس های خود شماره تلفن علیرضا را ردیابی کردند و متوجه شدند او بعد از حادثه با خانه مادرش هم تماس نگرفته است در حالی که ادعا می کرد پیش از اینکه پلیس را از ماجرا با خبر کرده، مادرش را در جریان قرار داده است. بعد از انجام تحقیقات کیفرخواست درباره علیرضا به اتهام قتل همسرش مریم صادر و برای رسیدگی به شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز فرستاده شد. متهم به زودی مقابل هیئت قضات به ریاست قاضی هدایت رنجبر از خود دفاع می کند (به نقل از وب سایت روزنامه جوان).
باز هم اعتیاد قربانی گرفت، این بار مونا کوچولو مردی که متهم است دختر یک ساله همسر صیغه ای خود را به قتل رسانده، در دادگاه کیفری استان البرز محاکمه می شود. این مرد از دو سال قبل در بازداشت به سر می برد و اتهام کشتن کودک یک ساله را گردن گرفته است. زن و مردی هراسان روز 25 مرداد سال 89 در حالی که کودکی به نام مونا را همراه داشتند به بیمارستان امام حسن مجتبی (ع) نظرآباد کرج رفتند و از پزشکان خواستند کودک بدحال را نجات بدهند. تیم درمانی قبل از آنکه بتواند برای دختربچه کاری انجام بدهد او جانش را از دست داد و از آنجا که روی پیکر او آثار کبودی مشهود بود، موضوع به پلیس اطلاع داده شد. ماموران بعد از حضور در بیمارستان، زن و مرد جوان را بازداشت کردند و به دستور بازپرس جنایی جنازه را به پزشکی قانونی انتقال دادند. مرد 31 ساله که یحیی نام دارد در تحقیقات با ابراز بی اطلاعی از علت مرگ مونا گفت: «من و مادر مونا با هم عقد موقت کرده ایم و روز حادثه همسرم و مادرش در خانه من میهمان بودند. آخر شب مادرزنم خواست او را به خانه خودش برسانم. من هم مونا، مادر و مادربزرگش را سوار کردم و به راه افتادم. در بین راه سوختم تمام شد و به یک پمپ گاز رفتم. از وقتی از خانه راه افتاده بودیم، مونا به شدت گریه می کرد و هر کاری می کردیم، آرام نمی شد تا اینکه وقتی در نوبت گاز بودم او از حال رفت، من هم ماشین را همان جا رها کردم و همراه همسرم، مونا را با یک تاکسی به بیمارستان رساندم و نمی دانم چه اتفاقی افتاد که او فوت شد.» ماموران در ادامه مادر مونا به نام مریم را تحت بازجویی قرار دادند. این زن 20 ساله گفته های شوهرش را تایید کرد و گفت: «بعد از ازدواج با همسر اولم و تولد مونا به دلیل اختلافاتی که با او داشتم، طلاق گرفتم و دادگاه حضانت مونا را به من داد. بعد از آن بود که با یحیی آشنا شدم و چون احساس تنهایی می کردم و از نظر مالی هم مشکل داشتم به پیشنهاد او برای ازدواج موقت جواب مثبت دادم.