عصر همهمه های خاموش
استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی
از مفاخر فرهنگی شهرستان های ساوجبلاغ، طالقان و نظرآباد
حضور تاریخی انسان در جهان چونان «وجودی» تاریخی شده و تاریخمند، فرهنگپذیر و فرهنگساز، بدون دخالت و وساطت مستقیم و حضور فعال «دیگری» میسر نیست. حضوری بدون بیداری و باور به این واقعیت که تاریخی و تاریخمند بودن و بدون بودن با دیگری - چیزی که ارسطو آن را به سرشت اجتماعی شاخصه انسان بودن تعبیر کرده و در تعریف انسان از مفهوم جامعه (Koinia)که مهم و کلیدیترین معنای آن یعنی، در نسبت و رابطه بودن است استفاده برده - قابل تصور نیست. ارسطو در تعریف انسان از یک مفهوم به غایت کلیدی و بنیادین و گرانمعنا در زبان هلنی کمک طلبیده که با نکتهای که میخواهم بگویم، ربط وسیعی دارد. واژه لوگوس از جمله واژههای کلیدی است که در زبان هلنی معانی لغوی پرشماری برایش ذکر کردهاند. بیمناسبت نیست در اینجا به پارهای از آن معانی لفظی اشاره بشود: نطق، سخن، زبان، بیان، کلمه، کلام، منطق، عقل، معرفت، اندیشه، دلیل، علت و موارد فراوان دیگر از این دست. معانی لفظی که از مفهوم کلیدی و بنیادین لوگوس افاده شده چیزی از لایههای معنایی عمیق و اصیل و گوهرین آن را به دست نمیدهند. با این همه وقتی اندکی در همین معانی لفظی و لغویای که برای لوگوس ذکر شده تأمل و تعمق کنیم متوجه خواهیم شد، اساساً انسان بودن بدون چنین شاخصههایی قابل تصور نیست. تصادفی نیست که ارسطو در به دست دادن تعریفی جامع و مانع و قابلقبول از مفهوم انسان بودن از چنین واژه کلیدی مهم و بنیادینی استفاده برده است.
قتل زنی که دوست داشت مادر شود
کارگر معدنی که پس از مشاجره با همسرش او را در شهر هشتگرد با ضربات چاقو هدف قرار داد و سپس با خرد کردن گلدان سفالی بر سرش وی را به قتل رساند، به زودی محاکمه می شود. وقتی عقربه های ساعت روی 19 و 30 دقیقه شامگاه 27 مهرماه سال 87 آرام گرفت، ساکنان ساختمانی در شهرک ولی عصر هشتگرد کرج با شنیدن صدای فریاد مرد همسایه شتابان به طرف خانه اش رفتند. آنها با دیدن جسد غرق درخون زن همسایه، ماموران پلیس را از ماجرا با خبر کردند. لحظاتی بعد ماموران کلانتری 110 ساوجبلاغ در محل حاضر شدند و با تأیید خبر حادثه بازپرس شکرزاده از شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تجسس های خود را در محل حادثه آغاز کرد. جسد مریم 23 ساله در کنار تختخواب افتاده و صورتش غرق در خون و زیر گلویش بریده شده بود. در کنار جسد چاقوی میوه خوری که آثار خون مقتول روی آن مشخص بود، افتاده بود. گلدان سفالی شکسته ای نیز در کنار جسد رها شده بود و تکه های سفال روی سر و صورت جسد نشان می داد قاتل با گلدان بر سر زن بی دفاع کوبیده است.
در نخستین گام علیرضا 29 ساله که در کنار جسد همسرش بی تابی می کرد، مورد بازجویی قرار گرفت. اوگفت: من کارگر معدن هستم. ساعت 5/6صبح مثل همیشه سر کار رفتم و در معدن کار کردم. عصر امروز وقتی وارد خانه ام شدم متوجه شدم او از روی صورت به زمین افتاده است. وقتی او را برگرداندم متوجه شدم به قتل رسیده است. بعد با مادرم تماس گرفتم و از همسایه ها درخواست کمک کردم. بازپرس از علیرضا سوال کرد روی صورت مقتول تکه های سفال گلدان وجود دارد در حالی که اگر جسد از صورت به زمین افتاده بود نباید اثری از سفال مشاهده می شد؟ علیرضا نتوانست به این پرسش بازپرس جواب دهد بنابراین به عنوان اولین مظنون بازداشت شد. ماموران تحقیقات خود را ادامه دادند تا اینکه متوجه شدند علیرضا از مدتی قبل با همسرش اختلاف پیدا کرده است. یکی از همسایگان به ماموران گفت: علیرضا هر روز همسرش را کتک می زد و به او فحاشی می کرد. وقتی همسرش حامله شد آن قدر او را کتک زد که مجبور شد بچه اش را سقط کند.
علیرضا در توضح اختلاف با همسرش به تیم جنایی گفت: من سه سال قبل با مریم ازدواج کردم. وضعیت مالی خوبی نداشتیم تا اینکه متوجه شدم همسرم باردار است. از او خواستم تا بچه را سقط کند اما گفت که دوست دارد مادر شود. من هم او را کتک زدم تا اینکه مجبور شد بچه را سقط کند. مأموران در جریان بررسی های خود متوجه شدند متهم برای چند ساعت محل کارش را ترک کرده است. علیرضا ادعا کرد برای انجام کاری به شرکت بیمه رفته و سپس به خانه اش بازگشته است اما زمانی که مأموران برای تحقیق به اداره بیمه رفتند، علیرضا نتوانست ادعای خودش را ثابت کند. ماموران همچنین در جریان تجسس های خود شماره تلفن علیرضا را ردیابی کردند و متوجه شدند او بعد از حادثه با خانه مادرش هم تماس نگرفته است در حالی که ادعا می کرد پیش از اینکه پلیس را از ماجرا با خبر کرده، مادرش را در جریان قرار داده است. بعد از انجام تحقیقات کیفرخواست درباره علیرضا به اتهام قتل همسرش مریم صادر و برای رسیدگی به شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز فرستاده شد. متهم به زودی مقابل هیئت قضات به ریاست قاضی هدایت رنجبر از خود دفاع می کند (به نقل از وب سایت روزنامه جوان).
سایت «فساد در سینمای ایران» از ساوجبلاغ مدیریت می شد
رییس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات استان البرز از دستگیری گردانندگان سایت «فساد در سینمای ایران» در شهرستان ساوجبلاغ خبر داد.
احداث پژوهشکده باستان شناسی در محوطه باستانی ازبکی
محمدرضا پوینده مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان البرز گفت: پژوهشکده باستان شناسی در محوطه باستانی ازبکی شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز احداث می شود.
پایان مرمت کاروانسرای ینگی امام ساوجبلاغ
معاون مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز گفت: عملیات مرمت کاروانسرای تاریخی ینگی امام شهرستان ساوجبلاغ امسال به پایان میرسد.
احداث کتابخانه مرکزی ساوجبلاغ آغاز شد
رییس اداره کتابخانههای عمومی شهرستان ساوجبلاغ از ساخت کتابخانه مرکزی شهرستان ساوجبلاغ به مساحت دو هزار و 800 متر زمین با اعتبار 150 میلیون تومان تا دو سال آینده خبر داد.
آغاز طرح مطالعاتی ثبت محوطه باستانی ازبکی در یونسکو
رییس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان نظرآباد گفت: طرح مستند نگاری و مطالعات جهانی محوطه تاریخی ازبکی در این شهرستان به اجرا درآمد.
* * * *
اهدای گنجینه فرهنگی خاندان نجم آبادی به کتابخانه مجلس
خانواده مرحوم «حاج شیخ هادی نجم آبادی» از خانوادههای شناخته شده تهران، خاندانی اهل و علم فضل است که نام و یادشان در بسیاری از متون آمده است. در حال حاضر مقبره مرحوم نجم آبادی (1320ق) واقع در خیابان شیخ هادی محلی است که بسیاری از چهره های این خاندان در آنجا مدفون هستند. مرحوم شیخ هادی نجم آبادی که از علمای شناخته شده دوره ناصری است، یکی از حلقات اصلی این خاندان است. فرزند مرحوم حاج شیخ مهدی نجم آبادی از طرف پدر متولی آثار مخطوط و کتاب های برجای مانده از خاندان بوده است. این کتاب ها که غالب آنها در سال 1251 و پس از آن در سال 1260 و سال های پس از آن وقف شده، در اختیار خانواده بوده و تا این اواخر در مقبره نگه داری می شده است.
پس از درگذشت مرحوم شیخ مهدی در سال 1957 میلادی، فرزندش ایشان پروفسور سیف الدین نجم آبادی متولی این آثار شدند که در حال حاضر در آلمان بسر میبرند. گفتنی است که بیشتر اعضای این خانواده که درگذشته به علم الادیان اشتغال داشتند، در حال حاضر به علم الابدان مشغول بوده و از چهره های برجسته در حوزه پزشکی بوده و هستند. صبیه گرامی آقای سیف الدین نجم آبادی سرکار پروفسور خانم شهناز نجم آبادی استاد دانشگاه توبینگن آلمان هستند که زمینه تحقیقات ایشان گویشهای ایرانی بوده اخیرا فعالیت چشمگیری در برگزاری همایش خلیج فارس در دانشگاه تهران داشتند.
بر اساس تصمیمی که متولی محترم گرفته است، قرار شده است تا آثار مخطوط و سنگی موجود در خانواده به کتابخانه مجلس اهدا شده و به نام خانواده نجم آبادی در آنجا بماند. نسخ خطی اهدا شده 37 اثر است که همراه آن 27 دفتر ثبتی محضر نیز موجود است. علاوه بر اینها 155 کتاب چاپ سنگی و 117 کتاب چاپ سربی و جدید نیز در میان این آثار وجود دارد. یکی از کهن ترین این نسخه ها نسخه ای از کتاب المبسوط شیخ طوسی از قرن هشتم هجری است. برخی از نسخ دیگر عبارتند از مجلداتی از حدائق؛ جواهر الکلام؛ مسالک؛ مجمع البحرین و تعدادی نسخ دیگر ( به نقل از وب سایت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی).
قصه روستای ایستای طالقان به روایت مهدی نصیری
مهدی نصیری مدیرمسئول فصلنامه سمات در گفت و گو با ماهنامه فرهنگ عمومی (شماره 8، اسفند 1390) درباره روستای ایستای طالقان ابراز نظر کرد. جهت آشنایی با فعالیت های فرهنگی و علمی مهدی نصیری رجوع کنید به: http://nasiri1342.blogfa.com
- ماهنامه فرهنگ عمومی: اگر اجازه بفرمایید وارد بحث از ایران و مدرنیته شویم. چون می دانیم شما در این زمینه بحث هایی دارید که با توجه به معضلات کشور بحث های مهمی هم هست. برخی تصورات در رابطه با فرمایشات شما وجود دارد می گویند شما مخالف استفاده از تکنولوژی یا علم هستید. معتقدند شما می خواهید مردم مانند اهالی روستای ایستای طالقان زندگی کنند. از این جا بحث را شروع کنیم و بعد وارد نسبت مدرنیته و ایران شویم و اگر زمان اجازه داد، وارد خاطرات شما و وجوه سیاسی این رابطه شویم.
قالیچه شاهسونی ساوجبلاغ متعلق به سال 1850 میلادی
آرزو مودی: این از آن قالیچهها است که وقت دیدنش ذهنم گفت Wow! و تا وقتی به توضیحات عکس برسم همه فرشهایی که قبل این دیده بود را مرور کرد و به گزینه دقیق نرسید تا اینکه توضیح عکس گفت این بافته کجایی است. اگر خودم بدون توضیح عکس را دیده بودم و قرار بود خودم آن را کارشناسی کنم در همان نگاه اول آن هم از روی عکس قطعا میگفتم بافتهای است خراسانی که با الهام از بافتههای بلوچی و ترکمنی بافته شده است. واضح و روشن است که اولین دلیل برای چنین ادعایی رنگآمیزی و نوع نقش به کار رفته در آن است. توجه داشته باشید که گفتم در نگاه اول و فقط از روی عکس. کارشناسی دقیق هر دستبافتهای از هر کجای دنیا وقتی معتبر است که خود بافته را از نزدیک دیده باشید و بس. چون به همان اندازه که طرح و نقش و رنگ مهم است بافت و نوع مواد مصرف شده هم مهم است و دو فرش که از نظر رنگ و نقش شبیه به هم هستند با کمی تفاوت در مواد مصرف شده میتوانند در دو محل کاملا متمایز از هم بافته شده باشند.
کاهش بحث های چالشی در وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی
تقی سیفی زاده عکاس جوان نظرآبادی است که هم اکنون دبیر اجرایی کانون فیلم و عکس شهرستان نظرآباد و مدیریت باشگاه عکاسان البرز را عهده دار است. برای آشنایی با فعالیت های کانون فیلم و عکس رجوع کنید به وبلاگhttp://kapfin.blogfa.com / سیفی زاده یادداشت زیر را از طریق رایانامه به وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی ارسال کرده است. جهت آگاهی بیشتر از فعالیت های هنری ایشان نگاه کنید به http://seifizade.photoblog.ir/ این وبلاگ ضمن سپاس از ابرازنظر ایشان، از نظرات فرهنگی دیگر خوانندگان گرامی هم استقبال می کند.
* * * * *
با سلام. جناب آقای عسگری. با توجه به شخصیت نقدپذیرتان و همچنین اعتباری که در شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد به ویژه در بین فعالان فرهنگی و اهل قلم دارید، خوشبختانه وبلاگ شما به صورت وبلاگی مرجع برای این دو شهرستان درآمده و از این بابت خرسندم که شما سکاندار این حرکت فرهنگی می باشید. اما پیشنهادی داشتم در جهت پویایی بیشتر این پایگاه اینترنتی. نوشته ها و مقالات تاریخی شما از شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد بسیار جامع است و مورد استفاده قرار می گیرد. اما همانطور که در برخی از پیام های وبلاگ دیده اید، بحث های چالشی که در حوزه فرهنگ و هنر داشته اید توانسته ارتباط مخاطبان و تعاملشان با یکدیگر در این وبلاگ را تنگاتنگ کرده و به سمت و سویی می رفت که از دل این نوشته ها و نظرات نکات ریز و مهمی دستگیر می شد. من در همین جا یک پیشنهاد برای شما و یکی دیگر هم برای مخاطبانتان - که دارند این پیام را می خوانند - دارم. اول به شما توصیه می کنم که در کنار مطالب تاریخی و پژوهشی کمی هم به مسایل فرهنگی و تعاملی بپردازید و به نحوی اعضا را به چالش و شرکت در بحث ها و نظرات بکشانید و نکته دیگر اینکه شما به کرار در این وبلاگ از مخاطبان خواسته اید که در ارایه نظرات و مقالات و دلنوشته های خود اهتمام ورزند پس بجاست که مخاطبان از حالت مصرف کننده درآیند و با ارایه نظرات مختلف خود وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» را به صورت وبلاگی پویا و وزین درآورند که بیش از پیش مایه مباهات اندیشمندان این عرصه و اعتبار آن در بین اهل قلم و اهل تفکر گردد. موفق باشیم.
استاد سید حسن میرخانی مشهور به سراج الکتاب
(1291- 1369 خورشیدی)
فرزند سید مرتضی حسینی برغانی، برادر استاد سید حسین میرخانی، شاعر و خوشنویس نامدار ساوجبلاغی و از بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران
از ساوجبلاغ به کشورهای عربی گل صادر می شود
خبرگزاری فارس: محمد تاج الدینی امروز گفت: شهرستان ساوجبلاغ دارای ظرفیت های بسیار زیادی در زمینه تولبد انواع گل ها است. وی ادامه داد: در این راستا با استفاده از این ظرفیت ها امروزه پرورش انواع گل های زینتی در این شهرستان انجام می شود. این مسئول با بیان این که پرورش این گل ها علاوه بر دادن روحیه شادابی و طراوت به شهرستان می تواند در ایجاد اشتغال نیز بسیار موثر باشد، افزود: در این راستا در بخش پرورش و تولید گل برای 900 نفر شغل ایجاد شده است. تاج الدینی با بیان این که بخش پرورش و تولید گل توانسته در درآمدزایی برای این شهرستان بسیار موثر بوده و صرفه اقتصادی داشته باشد، خاطرنشان کرد: براساس برآوردهای انجام شده ساوجبلاغ سالیانه 10 میلیارد تومان از صادرات گل درآمدزایی دارد.
به گفته وی، سالیانه 21 میلیون و 600 هزار عدد گل در 4 گروه گل های آپارتمانی، گلدانی شب عید، شاخه بریده و کاکتوس ها در این شهرستان تولید می شود. این مسئول افزود: از این میزان 2 میلیون و 500 هزار عدد گل صادر می شود. تاج الدینی کشورهای حوزه خلیج فارس و همسایه را از خریداران گل از ساوجبلاغ اعلام کرد. رئیس اداره جهاد کشاورزی ساوجبلاغ گفت: هم اکنون شهرستان ساوجبلاغ با داشتن 36 هکتار اراضی زیر کشت گل، یکی از قطب های مهم تولید گل در دیگر استان های کشور محسوب می شود. لیلیوم، استریلیزا، نرگس، یوکا، رز و پامچال از جمله گل هایی هستند که در ساوجبلاغ پرورش داده می شود و از جمله گل هایی هستند که بیشتر به کشورهای ذکر شده صادر می شود.
باز هم اعتیاد قربانی گرفت، این بار مونا کوچولو مردی که متهم است دختر یک ساله همسر صیغه ای خود را به قتل رسانده، در دادگاه کیفری استان البرز محاکمه می شود. این مرد از دو سال قبل در بازداشت به سر می برد و اتهام کشتن کودک یک ساله را گردن گرفته است. زن و مردی هراسان روز 25 مرداد سال 89 در حالی که کودکی به نام مونا را همراه داشتند به بیمارستان امام حسن مجتبی (ع) نظرآباد کرج رفتند و از پزشکان خواستند کودک بدحال را نجات بدهند. تیم درمانی قبل از آنکه بتواند برای دختربچه کاری انجام بدهد او جانش را از دست داد و از آنجا که روی پیکر او آثار کبودی مشهود بود، موضوع به پلیس اطلاع داده شد. ماموران بعد از حضور در بیمارستان، زن و مرد جوان را بازداشت کردند و به دستور بازپرس جنایی جنازه را به پزشکی قانونی انتقال دادند. مرد 31 ساله که یحیی نام دارد در تحقیقات با ابراز بی اطلاعی از علت مرگ مونا گفت: «من و مادر مونا با هم عقد موقت کرده ایم و روز حادثه همسرم و مادرش در خانه من میهمان بودند. آخر شب مادرزنم خواست او را به خانه خودش برسانم. من هم مونا، مادر و مادربزرگش را سوار کردم و به راه افتادم. در بین راه سوختم تمام شد و به یک پمپ گاز رفتم. از وقتی از خانه راه افتاده بودیم، مونا به شدت گریه می کرد و هر کاری می کردیم، آرام نمی شد تا اینکه وقتی در نوبت گاز بودم او از حال رفت، من هم ماشین را همان جا رها کردم و همراه همسرم، مونا را با یک تاکسی به بیمارستان رساندم و نمی دانم چه اتفاقی افتاد که او فوت شد.» ماموران در ادامه مادر مونا به نام مریم را تحت بازجویی قرار دادند. این زن 20 ساله گفته های شوهرش را تایید کرد و گفت: «بعد از ازدواج با همسر اولم و تولد مونا به دلیل اختلافاتی که با او داشتم، طلاق گرفتم و دادگاه حضانت مونا را به من داد. بعد از آن بود که با یحیی آشنا شدم و چون احساس تنهایی می کردم و از نظر مالی هم مشکل داشتم به پیشنهاد او برای ازدواج موقت جواب مثبت دادم.