حسین عسکری: روز ششم آذر 1396 در روستای قاسم آباد آقا از توابع شهرستان ساوجبلاغ با آقای ایرج رنجبر دیداری داشتم. ایشان از نوادگان قاسم خان افشار قاسملو از بزرگان ایل افشار در منطقه ساوجبلاغ و میراث دار اسنادی درباره این شاخه از ایل افشار است. از ایشان درخواست کردم که یافته ها و مطالعات خود را در این باره قلمی کند. مطلب زیر حاصل آن درخواست است.
اشاره: «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» در سال های اخیر با میانگین روزی 1200 بازدیدکننده به رسانه انتقادی فعالان علمی، فرهنگی و اجتماعی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد تبدیل شده است. از همان آغاز فعالیت این وبلاگ یعنی از 20 آبان 1386 گسترش فرهنگ نقد و آداب گفت و گو از اهداف ضروری آن در نظر گرفته شده است. در یادداشت زیر آقای دکتر مهدی اصل زعیم (دانش آموخته دکتری جامعه شناسی) به نقد گفته های اخیر آقای دکتر محمود بهمنی (نماینده شهرستان های ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان در مجلس شورای اسلامی) پرداخته است. این وبلاگ از ابراز نظر خوانندگان گرامی درباره یادداشت زیر استقبال می کند. پیشاپیش بابت وجود یک مورد علامت [...] در متن این یادداشت پوزش می طلبیم.
انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 94 فرصتی شد تا [...] جنابعالی خود را به مردم عرضه و بسیاری از عقلا و سیاست ورزان حوزه انتخابیه، انتخاب جنابعالی را در بین نامزدهای موجود به مصالح عمومی نزدیکتر بدانند؛ فلذا صراحتاً به عرض می رساند که شما بهترین نبودید اما خیرالموجودین بودید و این دو باهم بسیار فاصله دارند. از آنجایی که این موکل تان، هم از جنابعالی در روزهای واپسین رقابت های تبلیغاتی حمایت کرده و هم به شما رای داده است و از آنجایی که هیچ شخص و جایگاهی را در نظام سیاسی فارغ از نقد نمی داند مواردی انتقادی را به عرض می رساند امید است موجب آن شود که اندک تأملی فرمایید.
جناب آقای دکتر بهمنی؛ در مصاحبه اخیر جنابعالی در خصوص ارتباط شما با رضا ضراب دلال اقتصادی دولت احمدی نژاد و وضعیت شورا و شهرداری شهر نظرآباد، هم مطالب واقع بینانه ای بود که بیانش از زبان شما لازم بود و هم مطالبی که شایسته جنابعالی نبود که در ادامه به آنها اشاراتی خواهد شد:
1- فرزند جنابعالی، جناب دکتر امیر بهمنی همچون بسیاری از جوانان دانشگاهی این سرزمین فارغ از اینکه به لحاظ قانونی بتواند بر کرسی شهرداری شهر هشتگرد (نه روستای هشتگرد) بنشیند یا خیر از سرمایه های ذیقیمت این سرزمین است اما متهم کردن شخص مخالف ایشان به اعتقاد به فرق ضاله برای بستن دهان منتقدان نه با شرع سازگار است و نه با اخلاق و عقل و به طریق اولی با قانون که شما خود قانون گزارید.
2- جناب آقای وکیل؛ شما اگر همچون بسیاری از مسئولین دکتر این مملکت درس نخوانده باشید که نه می توانند مقاله بنگارند، نه می توانند یک تحلیل کارشناسانه بدهند و نه با یک زبان خارجی می توانند تکلم نمایند به نیکی می دانید که گرایش «فقه و مبانی حقوق» از گرایش های رشته الهیات می باشد و اگر فردی نه با کارشناسی ارشد این رشته بلکه با درجه دکتری این رشته تحصیلی از نظر شما نتوانست بر کرسی ریاست یک شعبه کوچک بانکی تکیه بزند، آیا شما با فقه و مبانی اسلام مشکل دارید؟ جناب آقای بهمنی عزیز؛ سن و سال شما از سن و سال انگ زنی ها گذشته است. مراعات ریش سفیدتان را بنمایید.
3- جناب آقای دکتر بهمنی؛ شما سال های سال متولی مدیریت اقتصادی بوده اید و قطع و یقین دچار نسیان نیستید. آیا شما در روزهای رقابت های انتخاباتی ملتزم به رعایت مشی اعتدال و همراهی با دولت تدبیر و امید نشدید؟ جناب آقای بهمنی؛ قرار گرفتن نام شما در لیست مدیران ستادی بقایی را شایعه می پنداریم. قرار گرفتن نام شما در لیست مدیران ملّی حامی حجت الاسلام رییسی را شایع می پنداریم. نشستن شما در جمع مدیران ملّی حامی جناب رییسی را پای رودربایستی شما با دوستان سابق تان گذاشتیم اما حمایت آشکار شما از جناب امیر یزدی را چه کنیم؟ علیرغم احترام به انتخاب شورای شهر در چارچوب موازین قانونی و باورهای سیاسی جناب آقای یزدی، آیا حمایت تمام قد شما از فردی که از پر و پا قرص ترین افراد جریان منتقد دولت و عضو جمنا است بر همان میثاق تان با اعتدالیون استوار است یا بر پیمان شما با سران دولت گذشته که این سرزمین را به قهقرا بردند.
4- جناب آقای وکیل؛ ای کاش این حساسیت در رعایت حقوق مردم حوزه انتخابیه را در فرآیند انتخابات شوراهای شهر و روستا هم از خود نشان می دادید تا شایستگان با رویکردهای تنگ نظرانه منصوبان شما حذف نمی شدند و مردم بهترین ها را انتخاب می کردند و وضعیت شوراها به این روزگار دچار نمی شد.
5- جناب آقای دکتر بهمنی؛ جنابعالی رییس کل بانک مرکزی دولت احمدی نژاد بوده اید و در آن منصب هم بنا به فرمایش خودتان خدمات ارزنده ای را ارایه فرمودید تا تصمیم های نابخردانه آن دولت مملکت عزیزمان را به تمامه به سقوط نکشاند و حتی اشاره داشته اید که دول غربی از جنابعالی و شاید تیم اقتصادی دولت وقت برای خروج از بحران پیش آمده راهکار خواستند و شما هم مضایقه نکردید و ایشان را از رکود اقتصادی نجات دادید. این امر جای مباهات دارد دولتی که نتوانست اقتصاد خود را بگرداند با زبدگانی چون شما توانست بر مشکلات اروپاییان در حوزه سیاست گذاری اقتصادی فایق آید. لذا خواهش این برادر کوچک شما این است محورهای پیشنهادی تان را به جامعه اقتصادی کشور عزیزمان ایران عرضه فرمایید تا ایشان نیز ضمن نقد و نظر، از این تجربیات بهره مند شوند.
و سخن پایانی اینکه نقدهای بیان شده نه از سر تقابل با جنابعالی بلکه بیانی ناصحانه است برای شنیدن و اندکی تأمل کردن که اینجانب چند دهه مدیریت جنابعالی و ریش سفیدتان را اعتبار شما می دانم که اگر عده ای بر گرد شما دوره شدند تا حصن حصینی بنا کنند که صداها را به درستی نشنوید و آنچه ضرورت دارد نبینید، این سرمایه رو به اضمحلال خواهد رفت و اما اگر مراقبت فرمایید دو سال باقیمانده از دوره وکالت تان می تواند یاد و خاطره ای ارزشمند برای مردم شریف باشد.
فاعتبروا یا اولی الابصار. موکل شما. مهدی اصل زعیم.
امیر بهمنی فرزند (آقازاده) دکتر محمود بهمنی گزینه شهرداری هشتگرد که با اعتراض فراگیر مردم، رسانه ها و برخی اعضای شورای شهر از تصدی این مسئولیت بازماند
مشاهدات یک خبرنگار از روستای فشند ساوجبلاغ زادگاه دکتر بهمنی
شرائط ویژه تحصیلات دانشگاهی امیر بهمنی + سند / جوابیه
حضور موثر مبارزان البرزی در نهضت جنگل
کد خبر: 82749312 | تاریخ خبر: 11/09/1396 - 8:55
کرج - ایرنا - البرزپژوه و پژوهشگر البرزی با اشاره به فرا رسیدن سالگرد شهادت میرزا کوچک خان جنگلی، رهبر بزرگ نهضت جنگل، گفت: مبارزان البرزی نیز در نهضت جنگل حضوری موثر داشته اند. حسین عسکری روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه یازدهم آذر ماه، نود و ششمین سالگرد شهادت میرزا کوچک خان جنگلی رهبر نهضت جنگل است، افزود: نهضت جنگل جریانی سیاسی و مسلّحانه بود که از سال 1293 تا شهادت میرزا در سال 1300 شمسی در مناطق شمالی ایران فعّال بود. وی اظهار داشت: این جنبش درصدد مبارزه با استبداد داخلی و اشغالگری های دولت های استعماری بیگانه بود و از نظر سیاسی و اجتماعی می توان آن را دنباله جنبش مشروطیت دانست. ادامه مطلب...
البرزی های نهضت جنگل
یازدهم آذر، نود و ششمین سالگرد شهادت میرزا کوچک خان جنگلی رهبر نهضت جنگل است. جریانی سیاسی و مسلّحانه که از سال 1293 تا شهادت میرزا در سال 1300 شمسی در مناطق شمالی ایران فعّال بود. این جنبش درصدد مبارزه با استبداد داخلی و اشغالگری های دولت های استعماری بیگانه بود و از نظر سیاسی و اجتماعی می توان آن را دنباله جنبش مشروطیت دانست.
در این جنبش، گروهی از مبارزان البرزی به ویژه از روستاهای شهرستان طالقان حضور مؤثری داشتند. از آن جمله می توان به دکتر ابراهیم حشمت طالقانی متولّد روستای شهراسر اشاره کرد که مرد شماره 2 نهضت جنگل به شمار می رود. او دانش آموخته طب از دارالفنون بود و در سال 1298 با وجود اعطای امان نامه، به دستور تیمورتاش حاکم بی رحم گیلان در شهر رشت به دار آویخته شد. میرزا کوچک خان پس از شهادت او گفت: «با فقدان این مرد بزرگ هنوز کمرمان راست نشده است.» مرحوم سیّد محمّدتقی میرابوالقاسمی پژوهشگر طالقانی با نگارش کتابی با عنوان «دکتر حشمت و اندیشه اتحاد اسلام در جنبش جنگل» زندگی، زمانه و آرمان های دکتر حشمت را به خوبی تشریح کرده است.
از دیگر جنگلی های اهل طالقان می توان به این افراد اشاره کرد: خدابخش اَوانکی پیک جنگل بود. علی طالع میری برای جنگلی ها، خواربار و اسلحه تهیه می کرد و همچنین مدتی جزو شورای جنگل بود. حاج نظرعلی میری واسطه آشتی دکتر حشمت و امیر اسعد تنکابنی فرزند سپهدار اعظم بود. شیخ محمود طالقانی خوانین دیلمان را به نهضت جنگل جذب کرد. میرزا علی خان شهراسری از خویشاوندان دکتر حشمت و از جنگلی هایی بود که به وسیله روس های متجاوز در شهر زنجان اعدام شد. عبدالله خان کریمی کرکبودی در دستگیری یکی از مخالفان نهضت جنگل به نام محسن خان امین الدوله نقش عمده ای داشت. او پس از شهادت میرزا کوچک خان و شکست نهضت جنگل به همراه میرزا ابراهیم کیایی مدتی را مخفیانه در کوه های طالقان گذراند و در سال 1321 درگذشت. میرزا ابراهیم کیایی انباردار جنگلی ها در شرق گیلان بود. او پس از شکست نهضت جنگل، در روستای نساء علیا از توابع طالقان به معلّمی و کشاورزی پرداخت و در سال 1353 درگذشت. شیخ علی سوهانی مدارسی را در گیلان تأسیس کرد که مرکز تجمع طرفداران نهضت جنگل بود. او در سال 1311 درگذشت.
از نکات قابل توجه درباره ارتباط نهضت با منطقه طالقان آن است که میرزا کوچک خان پس از مشورت با دکتر حشمت می خواست از راهی امن خود را به طالقان رسانده و به تجدید قوای جنگلی ها بپردازد. این تصمیم با مخالفت برخی جنگلی های بی وفا همانند احسان الله خان دوستدار و خالو قربان هرسینی به سرانجام نرسید.
میرزا محسن نجم آبادی نوه آیت الله شیخ هادی نجم آبادی از دیگر جنگلی های البرزی است که با نام مستعار میرزا علی از نزدیکان مورد اعتماد میرزا کوچک خان بود. به گونه ای که میرزا به هنگام بروز اشتباهات فرقه عدالت رشت درباره کمک به نیروهای سرخ، او را به عنوان نماینده خود برای ارشاد و راهنمایی به نزد آنان فرستاد. ابراهیم فخرایی در کتاب «سردار جنگل» به این ماجرا اشاره کرده است. میرزا محسن نجم آبادی در سال 1336 در تهران درگذشت.
یکی از تصاویر تاریخی برجای مانده از نهضت جنگل، نشان دهنده مذاکره میرزا کوچک خان با میرزا احمد آذری کفیل حکومت گیلان در بهمن 1298 است. او پس از تیمورتاش به حکومت گیلان رسید. در برخی منابع آمده که او باطناً به نهضت جنگل خوشبین بود؛ به همین جهت با جنگلی ها از راه مذاکره وارد شد. آذری پس از برکناری از حکومت گیلان، در سال 1300 به منطقه ساوجبلاغ آمد و اراضی موسوم به چریشک واقع در غرب استان البرز را از فردی به نام طباطبایی خرید. او این زمین های بایر را به روستایی آباد به نام «قلعه آذری» در شهرستان نظرآباد تبدیل کرد. همچنین در سال 1307 قراردادی با اداره کل مالیات و خالصجات ایالت تهران منعقد کرد تا مهمانخانه ای را در هشتگرد بسازد. آذری در سال 1312 درگذشت و در آرامستان امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد.
پیشنهاد می شود با حضور پژوهشگرانی از رشته های مرتبط، همایشی تخصصی درباره حضور البرزی ها در نهضت جنگل با تأکید بر نقش محوری دکتر ابراهیم حشمت طالقانی برگزار شود تا سهم و نقش مبارزان این استان در نهضت جنگل به طور روشمند تبیین شود.
منابع: سیّد محمّدتقی میرابوالقاسمی، دکتر حشمت و اندیشه اتحاد اسلام در جنبش جنگل، صفحات مختلف؛ همان نویسنده، تاریخ و جغرافیای طالقان، ص 59؛ ابراهیم فخرایی، سردار جنگل، ص 220؛ فیروز یاوری، کارنامه کرج، کتاب ششم، ص 74؛ ابراهیم اصلاح عربانی و همکاران، کتاب گیلان، ج 2، ص 201؛ اسماعیل یعقوبی، آشنایی با مشاهیر طالقان، ص 112؛ گفت و گوی نگارنده با سپهر آذری (نوه میرزا احمد آذری)، 23 آبان 1396.
یک استاد دانشگاه:
پشتیبانان داعش در پی توطئه های دیگری در منطقه هستند
کد خبر: 82741907 | تاریخ خبر: 04/09/1396 - 10:22
کرج - ایرنا - مدرس دانشگاه و پژوهشگر البرزی گفت که پشتیبانان داعش در پی ایجاد توطئه های دیگری در منطقه غرب آسیا هستند. حسین عسکری روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با تبریک شکست داعش در سوریه و عراق افزود: سلفی گری تکفیری پدیده ای شوم و شیطانی در دامن جهان اسلام است که هیچ نسبتی با آموزه های متعالی و معنوی رسول اعظم (ص) و تعالیم آسمانی دین شریف اسلام ندارد. وی اظهار داشت: داعش، جریانی ضد توحیدی است که به دروغ لباس دین پوشیده و به حقوق الهی انسان ها، وحشیانه تعرّض می کند و در این میانه هیچ تفاوتی بین مسلمانان سنّی و شیعه قائل نمی شود. وی گفت: یکی از شگردهای پیچیده شیطان و پیروانش برای از رونق انداختن اسلام راستین و بدنام کردن آن، تولید نسخه های بدلی و قلابی از آن است و سلفی گری تکفیری، نسخه بدلی و برساخته از اسلام ناب است که بلای جان مسلمانان در جهان به ویژه غرب آسیا شده است. عسکری افزود: بازشناسی اسلام اصیل از اسلام های بدلی، بصیرتی عمیق را طلب می کند به طوری که تقویت و معرفی روشمند و فراگیر سویه های حکمی، عقلانی، عرفانی و معنوی اسلام، یکی از راه های جلوگیری از ظهور و بروز تفکرات سلفی - تکفیری در جهان اسلام است.
وی اظهار داشت: شکر خدا با تدبیر پاسداران آگاه و رشید مرزهای اعتقادی از جمله سردار شجاع جهان اسلام سردار سلیمانی، سفره شوم و خونین گروه داعش که شاخه ای منحرف، غیر انسانی و الحادی از جریان سلفی - تکفیری است از دو کشور عراق و سوریه برچیده شد و قلب های مسلمانان و انسان های آزاده از این نصرت الهی شاد و امیدوار شد. این مدرس دانشگاه اضافه کرد: اما پشتیبانان این جریان ضد الهی و ضد انسانی، همچنان در پی توطئه های دیگری در منطقه هستند و با هزینه دلارهای نفتی و ائتلاف با نظام سلطه و صهیونیسم بین الملل قصد دارند بار دیگر آرامش را در این منطقه راهبردی برهم زنند. وی گفت: البته هوشیاری از جنس مقاومت و تقویت روح حماسی در جوانان مسلمان و دیپلماسی مبتنی بر عزت و حکمت می تواند از توطئه های لایه به لایه و رنگارنگ این ائتلاف شوم جلوگیری نماید.
6156/1535 خبرنگار: نوشین طهماسبی ** انتشاردهنده: داریوش غفاری
شاعر و نویسنده البرزی صاحب افتخار نخستین ترجمه منظوم نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
کد خبر: 82734485 (6262155) | تاریخ خبر: 27/08/1396 - 10:39
کرج - ایرنا - پژوهشگر و البرزپژوه البرزی گفت که شاعر و نویسنده این استان صاحب افتخار نخستین ترجمه منظوم نهج البلاغه و صحیفه سجادیه است. حسین عسکری روز شنبه به مناسبت هفته کتاب و کتاب خوانی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، افزود: تاریخ استان البرز مملو از افتخارات فرهنگی و تاریخی قابل توجه در حوزه کتاب و کتابت است که از آن جمله افتخار نخستین ترجمه منظوم فارسی کتاب های شریف نهج البلاغه و صحیفه سجادیّه به نام یکی از مشاهیر استان البرز در روزگار قاجار ثبت شده است. ادامه مطلب...
البرز دارنده یکی از نخستین کتاب های چاپ سربی ایران
کد خبر: 82729742 | تاریخ خبر: 23/08/1396 - 8:45
کرج - ایرنا- پژوهشگر و البرزپژوه با اشاره به پیشینه فرهنگی و تاریخی استان البرز اعلام کرد که یکی از نخستین کتاب های چاپ سربی ایران متعلق به استان البرز است. حسین عسکری روز سه شنبه به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: این هفته فرصتی مناسبی است که یکی دیگر از افتخارات تاریخی و فرهنگی استان البرز در حوزه کتاب معرفی شود.
وی، کتاب «مجالس المتقین» نوشته آیت الله شیخ محمّدتقی برغانی معروف به شهید ثالث از مشاهیر استان البرز، در ردیف نخستین کتاب های چاپ سربی مصوّر ایران دانست که در روزگار قاجار در چاپخانه سربی منوچهر خان گرجی معروف به معتمدالدوله به چاپ رسید. معتمدالدوله (درگذشت 1263 قمری) از رجال دوره حکومت فتحعلی و محمّدشاه قاجار و بنیانگذار نخستین چاپخانه های دولتی در ایران است. ادامه مطلب...
استاد دکتر حکمتالله ملاصالحی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و استاد مدعو دانشگاه آتن، نخستین پژوهشگری است که مباحث عمیق و دشوار دانش نوظهور «فلسفه باستان شناسی» را در ایران پی ریزی کرده است. در سال 1329 در شهرستان طالقان در خانواده ای مذهبی زاده شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را به تناوب در طالقان و تهران سپری کرد و در سال 1349 موفق به دریافت دیپلم ادبی از دبیرستان پهلوی تهران شد. در همان سال در کنکور سراسری شرکت کرد و در سال 1353 در رشته باستان شناسی و هنر از دانشگاه تهران لیسانس گرفت. در سال 1354با تشویق و یاری استاد مهرداد بهار، دکتر سیمین دانشور و دکتر یوسف مجیدزاده به یونان رفت و در سال 1364 موفق به دریافت دکتری باستان شناسی و تاریخ با درجه عالی از دانشکده فلسفه دانشگاه آتن شد. «تحلیلی بر مرگ در تمدن مینوسی - مسینی بر مبنای شواهد باستان شناختی» عنوان پایان نامه دکتری او بود.
استاد ملاصالحی پس از دریافت دکتری، چند ترم در دانشگاه های آتن و سالونیک دعوت به ارایه سخنرانی های ترمی شد و به موازات آن، دو سال نیز در رایزنی فرهنگی ایران در آتن به تدریس پرداخت و سپس برای ادامه مطالعات و تحصیل در مقطع فوق دکتری باستان شناسی به لندن رفت. وی پس از یک سال اقامت در لندن، از سوی دانشگاه تهران برای تدریس به ایران دعوت شد. دکتر ملاصالحی در سال های پایانی دهه شصت به ایران آمد و ضمن تدریس و همکاری علمی و عملی با گروه باستان شناسی دانشگاه تهران در مطالعات میدانی دشت قزوین، به ریاست موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران انتخاب شد. در دهه هفتاد همکاری چند سویه خود را با شورای برنامه ریزی دانشکده هنر دانشگاه شاهد و همچنین حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد و در دهه هشتاد به همکاری با بخش واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی پرداخت. همکاری با بنیاد حکمت اسلامی صدرا، مشاور عالی بنیاد سینمایی فارابی، عضو هیات تحریریه مجله علمی و پژوهشی «مطالعات باستان شناسی» دانشگاه تهران، سردبیری مجله «باستان شناسی و مطالعات میان رشته ای» دانشگاه تهران و جهاد دانشگاهی، عضو هیات امنای بنیاد ایران شناسی با حکم رییس جمهوری از سال 1392، سردبیر فصلنامه «بهارستان هنر» کتابخانه مجلس شورای اسلامی، مقاله برگزیده دومین و ششمین جشنواره مطبوعات در سال های 1373 و 1377، ریاست پژوهشکده اندیشه و هنر اسلامی حوزه هنری در سال 1373، عضویت در شورای موزه های دانشگاه تهران در سال 1384 و سردبیر «فصلنامه بهارستان هنر» کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی از دیگر فعالیت های فرهنگی و مدیریتی او به شمار می رود. استاد از سال 1381 در شهرستان ساوجبلاغ ساکن شده است.
از دکتر ملاصالحی هشت عنوان کتاب و نیز مقالات متعددی به زبان های فارسی، انگلیسی و یونانی در نشریات معتبر داخلی و خارجی در زمینه های متنوع فلسفه، باستان شناسی، دین پژوهی، هنرهای آیینی و مسایل دیگر به چاپ رسیده است. نام کتاب ها به این شرح است:- جلوه های کهن هنر آیینی (1377)؛ زیبایی و هنر از منظر وحیانی اسلام (1378)؛ درآمدی بر معرفت شناسی باستان شناسی (1382)؛ جستاری در فرهنگ، پدیده موزه و باستان شناسی (1384)؛ انسان، فرهنگ و سنت (1387)؛ باستان شناسی در بوته معرفت شناختی (1387)؛ باستان شناسی دین: با فانوس نظر در جستجوی آیین های گمشده (1390)؛ باستانشناسی در صافی جستارهای فلسفی (1394). تازه ترین رخداد زندگی استاد، دریافت چهارمین نشان دکتر عزت الله نگهبان است که در 12 اسفند 1394 به ایشان اعطا شد.
مصایب تبلیغ برای یک کاندیدا در ساوجبلاغ!
اشاره: آنچه پیش روی دارید خاطره ای است از داریوش اسدزاده (متولد 1302ش) بازیگر تئاتر و فیلم که نمایانگر چند و چون برگزاری انتخابات مجلس در منطقه ساوجبلاغ و شهریار در دوره نخست وزیری احمد قوام (قوام السلطنه) است. این روایت از آن جنبه درخور خوانش است که سبک و سلیقه محمد رضا شاه پهلوی را در گسیل داشتن نمایندگان شهرهای گوناگون به مجلس نشان می دهد. این خاطره نخستین بار در وبگاه موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران منتشر شده است.
________________
درست به یاد دارم که در سال های نخستین دهه 20 شمسی و در زمان نخستوزیری قوام السلطنه بود که بنده بعنوان ریاست کارگزینی اداره کل اموال دولتی و شهرداریها در وزارت دارایی انتخاب شدم، ریاست ادارهها آقای شیخ اسلامی نامی بود که توجه خاصی نیز به بنده داشت. روزی از روزها مرا احضار کرد و با کمال خلوص نیت فرمود که باید مأموریت خاصی را انجام دهی. موضوع چنین است که دوران انتخابات مجلس شورای ملی است و نظر دستگاه و اعلیحضرت همایونی اینکه از ساوجبلاغ و شهریار سید محمد صادق طباطبایی انتخاب شود ولی بعقیده جناب نخست وزیر قوام السلطنه باید کهبد به مجلس راه یابد. از قرار معلوم (پشت پرده) آقای کهبد مبلغی قرار است به عنوان محبت به ایشان پرداخت نماید. حال چون بنده شناخت کاملی راجع به شما دارم باید با دوستان و یا کارمندان مورد نظرتان بدان سو حرکت کرده و کمک لازم را راجع به انتخاب فرد مورد نظر (آقای سید محمد صادق طباطبایی) بفرمایید.
بالاخره بعد از چند روز همراه شش نفر از کارمندان اداره و 4 تن از دوستان به طرف شهریار حرکت کردیم. از آنجا که کبودین دره مرکزیت داشت خودم در آنجا ساکن شدم و دیگران را به قصبات مختلف اعزام کردم و چون بوق و کرنا و سر و صدای تبلیغات شروع شده بود، به همراهان متذکر شده بودم که باید بیانات شما عامیانه و خداپسندانه باشد. مثلا قرار بود برای جلب نظر مردم به سمت صادق طباطبایی بگویند: «سید بزرگوار آقای سید محمد صادق طباطبایی که مردی مؤمن و خداپرست و با آل عبا هر شب محشور است و برای خدمت به مردم از درگاه خداوند متعال آرزوی سلامتی و فراوانی درخواست میکند را انتخاب کنید که هم دنیا را دارید و هم آخرتتان را.» و در مقابل برای ریزش رای کهبد بگویند ای مردم به کهبد کچل و شکم گنده که زمینهایتان را غصب و به شماها اجحاف کرده رأی ندهید. خلاصه قرار بود گفتهها در این حدود باشد که اگر بهشت را میخواهید به این بزرگوار یعنی سید محمد صادق طباطبایی رای دهید و اگر جهنم را می خواهید به کهبد غاصب زمینهایتان رای دهید.
بالاخره رای گیری آغاز شد و بعد از چند روز صندوق آرا جمعآوری شد. با توجه به تبلیغات احتمال انتخاب شدن سید محمد صادق طباطبایی زیاد بود به همین خاطر برای حفاظت از صندوقها قرار بود که شب در فرمانداری یا بخشداری بمانند تا روز بعد خوانده شوند. طبق قانون قرار بر این بود که مأمورین دولت و متولیان صندوق از اوضاع مراقبت نمایند که یکباره اختلاف و نزاع بین ژاندارمها و نمایندگان مردمی صندوق در گرفت که در این کتکاری بعضی از کارمندان اداره زخمی شدند و راه فرار به طرف فرمانداری بسته شد. من که در پشت یک درخت شاهد ماجرا بودم و راه فرار نداشتم اجباراً برای اختفا بالای درخت رفتم و تا سپیده صبح از سرما لرزیدم.
نتیجه انتخابات آن شد که کهبد به مجلس راه یافت و کارمندانی که در این ماجرا به تبلیغ صادق طباطبایی پرداخته بودند همگی شناسایی و اخراج شدند ولی من که هدایت تبلیغات را برعهده داشتم چون به نام طباطبایی در این ماجرا معروف شده بودم به همین نام بازنشسته شدم و نهایتا هم معلوم نشد شخص طباطبایی کیست؟
وکلای البرز از آغاز تا مجلس نوزدهم - 1
وکلای البرز از آغاز تا مجلس نوزدهم - 2
اشاره: باغ معنا، نخستین مجموعه داستانی نویسنده خوشقریحه، سرکار خانم شکوفه رحیمزاده همسر گرامی استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی و ثمره اندیشه روشن و قلم توانای این بانوی فرهیخته است که با نثری ساده، لطیف، موجَز و با الهام از طبیعت، نگارش یافته است . اگر داستانهای این مجموعه را فراخوانی برای اُنس با طبیعت و مهربانی با آن بدانیم، سخنی به گزاف نگفتهایم. در حقیقت در باغ معنا نویسنده تلاش نموده تا یادآوری کند که فطرت انسان، مبتنی بر اُنس، دوستی و قرابت با طبیعت، این یار مهربان است، و این موضوع، جان مایه داستانهای این مجموعه است.
در این راستا، نویسنده میکوشد تا طبیعت را در سطوح عینی و معنایی، برای خواننده خود به تصویر بکشد. در داستانهایی نظیر رویش و درخت صنوبر، توجه خواننده را بیشتر معطوف بُعد عینی طبیعت کرده، از تعامل بین سایر موجودات با یکدیگر تا مرز وجودِ روابط عاشقانه (در داستان گل کاسنی و سنگ دلباخته) و روابط عارفانه (در داستان زنبق سپید و زنبور) سخن میگوید. در داستان باغ پنهان، اما از حضور معنایی انتزاعی و ژرف در پس بُعد بیرونی طبیعت پرده برمیدارد که به مراتب زیباتر و حقیقیتر از بُعد رویین طبیعت است و از آنجایی که عادتزدگی و شتابزدگی را آفات زندگی انسان کنونی میداند که سبب گردیده طبیعت را در لایههای پیچیده و کاذب زندگی خود به دست فراموشی سپرده، آن را مورد جفا قرار داده، متحمّل رنج نماید، از خوانندگان خود میخواهد که در تعامل خود با طبیعت، دستکم این نگاه عادی و از سر تکرار خود را کنار گذاشته، عمیقتر به طبیعت بنگرند.
در داستان بلند «از جمادی…» که میتوان آن را نوعی سلوک عارفانه و با الهام از طبیعت دانست، نویسنده میکوشد تا خوانندگان خود را در شناخت بُعد معنایی طبیعت و آمیختگی سرشتی انسان و طبیعت یاری نماید. در حقیقت پس از سیر در بُعد بیرونی، خواننده در این داستان درمییابد که چگونه میتواند در بستر طبیعت، به کندوکاو در اعماق وجود خود بپردازد تا پس از درک کیفیت نیست شدن از خود، به بقاء و هستی حقیقی نائل گردد. امید آن داریم که نشر این کتاب، گامی در جهت حرکت به سوی حیات مبتنی بر فطرت و پیوند با طبیعت و شناخت بیشتر خویشتن خویش باشد. ادامه مطلب...