چرا «کهن دشت» زیبنده است؟
حسین جوادان
وکیل پایه یک دادگستری و مدرس دانشگاه
پاییز سال هشتاد و هفت بود که زمزمه هایی شنیدم مبنی بر اینکه کمیته ای برای تغییر نام شهر نظرآباد تشکیل شده است. با شنیدن نام اعضای این کمیته، خاطرم آسوده شد که کار به دست کاردان سپرده شده و این کمیته نتایج خوب و ارزشمندی در پی خواهد داشت و به بیراهه نخواهد رفت. حسین عسکری را از سالیان قبل می شناختم و می دانستم که در انجام چنین پروژه هایی جدیّت و تخصّص و دلسوزی را همزمان دارد. همچنین با دکتر حسین کیا، دوست فاضل و اندیشمندم، ارتباط دیرینه و صمیمی داشتم و می دانستم با وجود چنین دوستانی و البته سایر اعضایی که همگی از بهترین متخصصان منطقه در رشته های خود بودند، این کمیته میتواند نقش مثبت و سازنده ای در حلّ این معضل اجتماعی و انتخاب نامی بایسته و تازه برای مولودی شایسته و دیرینه ایفا کند.
شنیده بودم که نام پیشنهادی باید شاخصه هایی داشته باشد، از آن جمله: شیوایی و روان بودن، تلفظ آسان، فارسی و ایرانی بودن، در نظر داشتن ویژگی های تاریخی و جغرافیایی شهر و غیره. بر همین اساس با ذوق مختصری که در این زمینه داشتم، شبانه روز به این موضوع فکر می کردم و نام جدید نظرآباد تبدیل شده بود به مهمترین دغدغه ذهنی ام. با توجه به شاخصه هایی که مدّ نظر اعضاء کمیته بود چند اسم در ذهنم تداعی شده بود و مدام در حال چکش کاری و صیقل دادن به اسامی انتخابی بودم. ادامه مطلب...
هویت واقعی وبلاگ هتاک و وحدت شکن آشکار شد
با هوشیاری و کوشش یکی از فرزندان غیور شهرستان ساوجبلاغ، هویت واقعی نویسنده وبلاگ «خور، سرزمین خورشید» http://maryamfa.blogfa.com/ که با نام زنانه و مستعار «مریم فلاح نژاد» و با سو استفاده از نام روستای خور، فرهنگ، تاریخ و زبان اهالی شهرستان ساوجبلاغ را مورد تمسخر و توهین قرار داده بود، آشکار شد. نویسنده این وبلاگ هتاک همان «آقای محبوبی» نویسنده وبلاگ «آردهه» به نشانی http://ardehe.blogfa.com/ است. آقای محبوبی متاسفانه چند سالی است که با تاثیرپذیری از «باستان گرایی رادیکال» و «شونیسم آریایی» مبادرت به توهین و ترویج سخنان تفرقه انگیز و نژادی در محافل فرهنگی و آموزشی شهرستان ساوجبلاغ می نماید. جهت آشنایی بیشتر با این فرد هتاک و فرهنگ ناشناس رجوع کنید به مطالب زیر که پیش از این در وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» منتشر شده است. یادآوری می شود آقای «م» مورد اشاره در مطالب زیرین، متاسفانه همان آقای «محبوبی» از اهالی روستای آردهه از توابع شهرستان ساوجبلاغ است! گمان می کنم که همه چیز برای برخورد قانونی با ایشان به جهت هتک حرمت فرهنگ، تاریخ و زبان اهالی نجیب شهرستان ساوجبلاغ فراهم است. یا علی مدد.
بخش اول http://128askari.parsiblog.com/Posts/303
بخش دوم http://128askari.parsiblog.com/Posts/302
نامه محمود نجفی به نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی
نژاد آریایی ساخته و پرداخته ذهن فردی جاهل به نام «هیتلر» است
بازتاب مطالب توهین آمیز وبلاگ «خور، سرزمین خورشید» به نشانی http://maryamfa.blogfa.com نسبت به فرهنگ، تاریخ و زبان اهالی شهرستان ساوجبلاغ، همچنان ادامه دارد. نوشته زیر، متن کامل نامه آقای محمود نجفی به نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی در 20 اسفند 1390 است. ایشان دانش آموخته کارشناسی ارشد فلسفه اسلامی و مدرس دانشگاه علمی و کاربردی صنعت سیمان و دانشگاه غیرانتفاعی آبا است که دستی در مطالعات تاریخی و زبان و ادبیات ترکی دارد. این وبلاگ همچنان از ابراز نظر دیگران حتی نویسنده وبلاگ هتاک «خور، سرزمین خورشید» مشتاقانه استقبال می کند.
* * * * *
گرامی ترین شما نزد خداوند، باتقوا ترین شما است (قرآن حکیم).
برادر گرامی و ارجمند آقای حسین عسگری؛ به هنگام مطالعه وبلاگ جناب عالی متوجه توهین و بی ادبی به زبان مادری خود توسط فردی بی هویت گشتم که فکر و ذهن مرا مشغول خود ساخت. از این متن توهین آمیز، بوی «ملی گرایی» به مشام می رسد که دنباله همان «مکتب ایرانی» می باشد نه «مکتب اسلامی». به نظر می رسد نویسنده چنین وبلاگی دچار حقارت و سرخوردگی می باشد تا واقع بینی و عقل گرایی، زیرا:
1. علیرغم تلاش این نویسنده بر استفاده از کلمات فارسی، در چند سطر نوشته وی بیش از سی و هفت بار از کلمات عربی استفاده شده است. 2. ساوجبلاغ برگرفته از کلمه ترکی (سویوق بولاق یا همان ساووق بولاق) است و از لحاظ ساختار لغوی برگرفته از کلمات ساوه (شهری در جنوب این شهرستان واقع در استان مرکزی است که نام یکی از پهلوانان باستانی فرهنگ ترکی است) جَ (به اندازه ی) بولاق (چشمه) یعنی به اندازه ساوه چشمه دارد. در حالی که نویسنده کج فهم و بی سواد آن وبلاگ، گرفتار توهمات جاهلانه خود می باشد و یا خود را به حماقت زده و از روی نادانی اظهار نموده که ساوجبلاغ معنای بدی دارد و باید عوض شود در حالی که در کتب کهن نام این محل ساوجبلاغ است و حدود آن از کرخ (کرج) تا قشلاق واقع در استان قزوین می باشد. در واقع استان البرز همان دشت ساوجبلاغ است. 3. در جدیدترین مطالعات علمی به عمل آمده، دانشمندان پی به این موضوع برده اند که: اولا" اعتقاد به وجود نژاد آریایی توهمی بیش نیست که ساخته و پرداخته ذهن فردی جاهل به نام «هیتلر» است. ثانیاً نژاد مردمانی که در سرزمین ایران زندگی می کنند برگرفته از نژادها و اقوام مختلف است. ثالثا" پرواضح است که زبان و گویش مردم «شهرک خور» ترکی می باشد. 4. اگر نویسنده بی سواد این متن توهین آمیز می دانست که مادر حضرت صاحب الزمان (عج) از شهر قسطنطنیه (استانبول) و ترک زبان می باشد، شاید اجازه توهین به خود نمی داد. نمی دانم شاید چنین فردی معتقد به مهدویت نباشد و گرفتار مکتب ایرانی خود باشد. باتوجه به بی احترامی صورت گرفته به زبانی که سومین زبان زنده دنیا از لحاظ گویشگر (بیش از 800 میلیون گویشگر) و غنای ادبی است. پیشنهاد اینجانب ارایه شکایت به مراجع ذی صلاح قضایی و نظارتی شهرستان ساوجبلاغ است تا از این پس جلوی چنین بی احترامی هایی گرفته شود. با تشکر، محمود نجفی، 20 اسفند .1390
آقای دادستان لطفا با این وبلاگ بدشگون برخورد نمایید! در وبگردی هایم به طور اتفاقی در روز شنبه 13 اسفند 1390 وبلاگی دیدم با عنوان «خور، سرزمین خورشید» به مدیریت «مریم فلاح نژاد» http://maryamfa.blogfa.com در نگاه اول، خوشحال شدم که وبلاگی برای روستای خور راه اندازی شده اما این خوشحالی دیری نپایید. متاسفانه فضای وبلاگ مورد اشاره، بوی تعفن بیماری «راسیسم» و «شونیسم» می دهد و در یک روز پس از انتخابات مجلس نهم، با قلمی ناشیانه و نگاهی کودکانه، وحدت ملی ایرانیان به ویژه هویت تاریخی و فرهنگی شهرستان ساوجبلاغ را نشانه رفته است. ادعاهای خنده آور نویسنده ناشناس این وبلاگ جعلی به این شرح است: 1. تغییر نام رسمی شهرستان «ساوجبلاغ» به شهرستان «هشتگرد»! جالب توجه است که به طرز عجیبی از سوی فردی ناشناس در روز 13 اسفند 1390 عنوان رسمی شهرستان ساوجبلاغ در مقاله «ویکی پدیا، دانشنامه آزاد» به هشتگرد تغییر می یابد. به نظر می رسد که بین راه اندازی این وبلاگ وحدت شکن و تغییرات مقاله ویکی پدیا ارتباطاتی وجود داشته باشد. 2. تحریف تلفظ و معنی واژه «ساوجبلاغ» که موجب آزردگی ساوجبلاغی های غیرتمند شده است. نویسنده هتاک، بی شرمانه نام شهرستان ساوجبلاغ - که صورت ساییده شده ترکیب معنادار «سویوق بولاق» یعنی «چشمه های سرد» است - را «یک نام زشت مغولی» و همسان با واژه «الاغ» می داند! عجیب تر آنکه ایشان متوهمانه تغییر نام شهرستان ساوجبلاغ را یک «ضرورت ملی» می پندارد و وقیحانه پرسشی بیهوده طرح می کند که «آیا زشت تر از ساوجبلاغ نامی است؟» و کودکانه پاسخ می دهد: «البته که نیست»!؟ امان از بی خردی، تعصب و بی اصالتی نویسنده این جملات که خواسته یا ناخواسته در راستای اهداف بدخواهان ایران اسلامی قلم می زند. گمان می کردم که وی فقط «ترک ستیز» است اما در آن وبلاگ، مطالبی آمده که نشان می دهد که این خانم بی فضیلت و هتاک، اعتقادی به «هویت اسلامی» هم ندارد. او در معرفی زادگاه خود - یعنی روستای خور - می نویسد: «این روستا از باختر به روستای تازی آباد منتهی می شود.» منظور او از «تازی آباد» همان روستای «عرب آباد کوه» است! وی در ادامه نوشته خود، اهالی روستای خور را «فارس و آریایی» معرفی می کند که به زبان فارسی سخن می گویند. این در حالی است که حتی کودکان بازیگوش ساوجبلاغی هم می دانند که همه خوری ها - بدون استثناء - ترک زبان هستند و با گویش «ترکی ساوجبلاغی» سخن می گویند. متاسفانه نویسنده وبلاگ، هتاکی را به اوج می رساند و زبان «ترکی» را زبانی «بدشگون» معرفی می کند! با توجه به اینکه ادعاهای این وبلاگ نانجیب، بی ادبانه و عاری از هرگونه منطق و پژوهش است، می طلبد که دادستان محترم شهرستان ساوجبلاغ به عنوان مدعی العموم، با این وبلاگ برخورد قضایی کند و با عصای قانون و عدالت، ایشان را تادیب نماید. بنده هم به سهم خود، نویسنده آن وبلاگ و خوانندگان این وبلاگ را ارجاع می دهم به مطلب «راسیسم، آزمایش ژنتیک و تغییر نام مغولی ساوجبلاغ!» که پیش از این در وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» منتشر شده است.
راسیسم، آزمایش ژنتیک و تغییر نام مغولی ساوجبلاغ !
بخش اول
مردم دشمن چیزی هستند که به آن جاهلند. (امام علی علیه السلام، نهج البلاغه، حکمت13).
نام شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز، به معنای «چشمه سرد» است. علامه علی اکبر دهخدا و دکتر محمد معین، ساوجبلاغ را یک واژه ترکی می دانند. مرحوم جلال آل احمد در کتاب اورازان، املای این کلمه را «ساوجبلاق» نوشته است. دکتر محمدجواد مشکور در کتاب نظری به تاریخ آذربایجان می نویسد: «ساوج در اصل همان سویوق ترکی به معنی سرد بوده است».
حدود سه ماه است که یکی از مخالفان نام «ساوجبلاغ» که اتفاقا" ادعای پژوهش و دانش هم دارد، طی سلسله پیام های ژورنالیستی نژادپرستانه در لوای «ترک ستیزی» و «دفاع از فرهنگ و تاریخ ایران باستان»، همدلی فرهنگی و قومیتی موجود در شهرستان ساوجبلاغ را نشانه رفته است. به قدری این پیام ها آلوده به «راسیسم» است که بنده بابت همه آنها از محضر خوانندگان گرامی عذرخواهی می کنم.
راسیسم، آزمایش ژنتیک و تغییر نام مغولی ساوجبلاغ !
بخش دوم
بنده در حین گفت و گو عرض کردم: «سنگین ترین واژه ها همانند کهکیلویه و بویراحمد را هم می توان با معرفی فراگیر و درست، به واژه ای مانوس و آشنا در ذهن ایرانیان تبدیل کرد. بیایید ببینیم که ما برای معرفی شهرستان ساوجبلاغ چه فعالیت هایی انجام داده ایم. چه مقدار کتاب چاپ شده و چه اندازه فیلم تولید شده است. طالقانی ها در این زمینه بسیار کامیاب بوده اند به طوری که حدود 13 روستای طالقان، دارای کتاب مستقل است اما تعداد آثار چاپ شده مستقل درباره ساوجبلاغ، به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد.»
گزارش توجیهی
تغییر نام شهر «سیف آباد» به «مهردشت»
اشاره: سیف آباد (ششمین شهر ساوجبلاغ) در 12 دی 1386 از روستا به شهر ارتقا یافت. گزارش ذیل به درخواست آقای مجتبی عسگری شهردار سیف آباد جهت ارایه به وزارت کشور تنظیم شده است. حسین عسگری در این گزارش درصدد بیان دلایل توجیهی لزوم تغییر نام شهر «سیف آباد» به «مهردشت» است.ادامه مطلب...
پروژه مطالعاتی تغییر نام شهرستان نظرآباد شکست خورد
در اواسط سال 1387با تلاش و پیگیری های شورای اسلامی شهر نظرآباد، کمیته ای تخصصی و مطالعاتی مرکب از 12نفر از کارشناسان ارشد و دکتری رشته های مرتبط با پروژه تغییر نام شکل گرفت تا درباره تغییر نام شهرستان نظرآباد چاره اندیشی کند. همانند دیگر فعالیت های فرهنگی و پژوهشی کار تشکیل کمیته و تنظیم آیین نامه اجرایی آن با شوق و شور فراوان آغاز شد. مسوولیت این کمیته بر عهده نگارنده این وبلاگ قرار گرفت. با رایزنی و گفتگوهای فراوان گروه کارآمدی از جوانان خلاق و خوش فکر شهرستان گرد هم آمدند. آنها هیچ سخنی از حمایت مادی به میان نکشیدند و فقط با عشق و امید بر سربلندی و نامداری زادگاه و زیستگاه خویش تاکید می کردند. به سرعت برق و باد، آیین نامه اجرایی کمیته به تصویب همه اعضای شورای شهر رسید. پس از آن با هم اندیشی اعضا، نظرسنجی تغییر نام با عنوان «گلبانگ تغییر» به صورت علمی تنظیم گردید. ادامه مطلب...