نقدی بر شناخت ناصواب سید محمد تقی میرابوالقاسمی
از روستای ایستای طالقان
بخش اول
روز 27 شهریور 1389 پس از کلی کلنجار با خودم، دل به دریا زدم و تصمیم گرفتم که پس از گذشت حدود سه ماه از انتشار کتابم درباره «اهل توقف طالقان»، بار دیگر راهی دهکده منتظران شوم. البته مقداری دلشوره داشتم چون واکنش آقای حسین قلی ضیایی - پیر اهل توقف - برایم قابل پیش بینی نبود. از گوشه و کنار هم حرف های ضد و نقیضی را درباره بازتاب کتاب در بین اهالی روستای ایستا می شنیدم.
به هر حال تنها و امیدوارانه راهی شهر طالقان شدم. البته به هنگام خروج از منزل، کتاب «بازمانده میراث اسماعیلیه در ایران» تألیف مرحوم سید محمدتقی میرابوالقاسمی - طالقان پژوه سرشناس - و نسخه ای از ماهنامه «اخبار شیعیان» (شماره 57، مرداد 1389) که چکیده ای از مطالب کتاب روستای ایستا را در صفحات 57 و 58 به چاپ رسانده، با خود برداشتم.
جهت مطالعه ادامه مطلب، اینجا را کلیک کنید...
نقدی بر شناخت ناصواب سید محمد تقی میرابوالقاسمی
از روستای ایستای طالقان
بخش دوم
سه نکته انتقادی در بررسی گزارش فوق به ذهن بنده تبادر می کند که آن را با خوانندگان فرهیخته در میان می گذارم:
1. زنده یاد سید محمدتقی میرابوالقاسمی از پژوهشگران خوش نام جغرافیای تاریخی گیلان، مازندران و طالقان به شمار می رود که صاحب ده عنوان کتاب و تعداد فراوانی مقاله در این زمینه است. بنده از نزدیک توفیق زیارت ایشان را نداشتم بلکه مراوده ما تلفنی بود. ایشان در سال 1384 کتاب «بازمانده میراث اسماعیلیه در ایران» را به چاپ رساند و متأسفانه در سال 1385 در شهر رشت دارفانی را وداع گفت. پس با این حساب، ایشان یک سال فرصت داشت که دست کم در قالب نوشته توضیحی کوتاهی در یکی از نشریات، تلقی ناصواب خود درباره اهل توقف را اصلاح کند.
روستای ایستای طالقان به روایت عبدالحسین خسروپناه
حسین عسگری: تا پیش از انتشار کتاب «روستای ایستا» هیچ منبع مکتوب دقیقی درباره اهل توقف، منتشر نشده بود. همین می رساند که شناخت دقیقی از آنان وجود نداشت که اگر وجود داشت اهالی طالقان، این مردمان را از اسماعیلیه نمی شمردند و اهل علم هم به قضاوت ذیل دست نمی یازیدند:
«تجدد ستیزی از مهم ترین جریان های افراطی جامعه معاصر ما است که ریشه در افکار پیشینیان دارد... این طایفه با هر گونه علم، صنعت و تکنولوژی مخالفند. در حال حاضر نیز عده ای در روستاهای طالقان در خانه های خشتی زندگی می کنند و از برق استفاده نمی کنند و می گویند استفاده از وسایل نقلیه، برق و... خلاف شرع است. طرفداران این جریان، با هر چیز نو، با علم و صنعت و تکنولوژی و فلسفه نو، از آن جهت که نو است مخالفند؛ یعنی هم با نویی جغرافیایی و هم با نویی تاریخی مخالفند...» (عبدالحسین خسروپناه، جریان های فکری ایران معاصر، قم: وثوق، 1384، ص 41).
بی توقف در دیار اهل توقف
داریوش دوله
نویسنده وبلاگ ماز و راز
=بخش اول=
- توضیح نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: دوست عزیزم آقای «داریوش دوله» از اعضای فرهیخته انجمن ادبی «ستاک» شهرستان ساوجبلاغ است که به گواهی دوستان اهل فرهنگ، هم خوب می خواند و هم خوب می نویسد. یادداشت انتقادی زیر حاصل دقت ایشان در کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف طالقان» است. جهت آشنایی بیشتر با نوشته های ایشان رجوع کنید به وبلاگ «ماز و راز»: http://mazoraz.blogspot.com
درباره فراز پایانی یادداشت انتقادی «بی توقف در دیار اهل توقف» به اطلاع داریوش عزیز و خوانندگان محترم می رسانم که متاسفانه آقای سیدعلی تهرانی (کشمیری) نویسنده وبلاگ «حدائق ذات بهجت» بدون رعایت آداب نقد، سه پیام ارسالی بنده را تحریف کرده و برداشت های غلط خود را به نام بنده در بخش پیام های وبلاگش به نشانی: http://kashmiri.blogfa.com/comments/?blogid=kashmiri&postid=16&timezone=12642 درج کرده است...و اما در این مجال، صادقانه عرض می کنم که خود را بی نیاز از نقد دیگران نمی دانم و از دیدگاه های متفاوت اهل فرهنگ و اندیشه، خاضعانه استقبال می کنم.
- متن ایمیل آقای داریوش دوله به نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: «حسین عزیز سلام، بی توقف اگر در روستای ایستا تاخته ام لازمه نگاه منتقدانه به متن است در دنیایی که جار مرگ مولفش از ابرها نیز برگذشته است، نوشتار پیوست بی تصویر و تصور چهره به چهره بودن با نویسنده ی کتاب نقش بسته است. باشد که رودربایستی و تعارف موجب دورویی و نیرنگ در پیوندها نگردد.» 26/ 6/ 1389.
* * * * * *
بی توقف در دیار اهل توقف
=بخش دوم=
مختصاتی که حسین عسگری نشانهگذاری کرده تا نشان بدهد که اینان تجدد ستیزند بر بسیاری از روستاهای دور و نزدیک کشور قابل انطباق است، گیرم که اهالی روستای ایستا به تعمد برق و آب لوله کشی و شناسنامه نخواهند، که اگر هم اکنون تغییر نظری بدهند و گاز و بهداشت و آموزش نوین بخواهند، آن قدرها هم تکنولوژی مورد نظر حسین عسگری دم دست نیست که یکی دوساله بتوانند به کاروان تجددی از آن دست بپیوندند، درحالی که هنوز در انواع و اقسام بخشهای خبری صبحگاهی و ظهر گاهی و شامگاهی و گاه به گاهی، بخشدار و فرماندار و استاندار و مجلسدار و دولتدار است که پروژهی شیرآب و تیر برق و پل و گذرگاه و راه آسفالته در فلان روستا و بهمان آبادی افتتاح میکند با این کرامات از گونهی یک پنجه و یک وجبی ما – بار دومی است که سر و کارمان به وجب زدن نوشتار حسین عسگری میافتد ولی هنوز قصدم از این کار را برملا نکردهام و همچنان قول پرداختن به آن در خطوط بعدی به قوت خود باقی است - که در چند خط اخیر آمد برای کفایت مذکراتی از این دست، به سبک آن کودک مثنوی مینویسم که والله با خلاصه کردن تجدد در تکنولوژی - آن هم از گونهی اِسقاطی و مستهلک شدهی از رده خارج ِ با عمری به درازای تاریخ تاسیسدار شاهنشاهی پهلوی اول - نه روستای ایستا و نه دیگر روستاهای ناایستای این مُلک و دیار، تجدد ستیز نمیتوانند باشند، چرا؟، به خاطر همان که در چند خطی بالاتر آورده بودم، تجدد در اصل مقولهای شهری است.
بی توقف در دیار اهل توقف
=بخش سوم=
ظریفی گفته بود «دانهی فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه/ هردو جان سوزند لیکن این کجا و آن کجا» ای شمایانی که خواننده کتاب حسین عسگری هستید و یا خواهید بود، شاید اگر حسین عسگری، به این نوشتار هم اجازهی انعکاس در وبلاگ خود را بدهد، روی سخن علاوه بر او با شماها نیز باشد که آیا میشود هم آن «فانوس آباد» نشین را تجدد ستیز خواند و هم آن جناب برقکار و متخصص انبردست به دست طالبان را؟؟ به راستی تند و تیزی این دو فلفل طالقانی و طالبانی یکی هستند؟ گفتار بالا فتح بابکی بود که به فتح الفتوح منجر شد، و سر قصه به درازا کشید، با امید به اینکه به غصه نیانجامد با طرح دو/سه تایی مطلب در ادامه، به بی توقفی و بتاخت رفتن در دیار اهل توقف پایان خواهم داد.
روستایی در طالقان، گریزان از مدرنیته نقد و بررسی کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان» AHL-E-TAVAGHOF (THOSE AGAINST CHANGE) A Study on the Followers of Mirza Sadegh Tabrizi in Taleghan أهل التوقّف: بحث عن أصحاب المیرزا صادق المجتهد التبریزی فی طالقان ------------------------------------- با مطالبی از: دکتر حسین کیا، دکتر داریوش پیری، دکتر سعید دستگیری، محمد سعید جانب اللهی فیروزآبادی، حجت الاسلام سید ابراهیم سید علوی، مهراب حیدری، مهدی اصل زعیم، داریوش دوله، سیدعلی تهرانی، آیت معروفی، اسماعیل آل احمد، ماهنامه اخبار شیعیان، محمد مهدی توکلی، حسین عسگری و... جهت مطالعه گزارش ها، مقالات، نامه ها و نظرها رجوع کنید به:
روستایی در طالقان گریزان از مدرنیته
اشاره: مجله اخبار شیعیان (ماهنامه خبری و تحلیلی شیعیان جهان) در شماره 57 (مرداد 1389، صفحه 31) طی مطلبی با عنوان «درنگی در روستای ایستای طالقان» به قلم حسین عسگری، به معرفی اهل توقف طالقان پرداخته است. وب سایت حوزه نیوز (پایگاه رسمی مرکز خبر حوزه های علمیه) در تاریخ 27 مرداد 1389 گزارشی به شرح زیر از آن مقاله را منتشر کرده است. http://www.hawzahnews.com/showdata.aspx?dataid=17745
---------------------------
اهالی روستای ایستا از هر گونه مظاهر تکنولوژی و تمدن جدید دوری میکنند و همین عزلت گزینی و انتخاب زندگی رهبانی، هالهای از شایعات و سخنان عجیب را اطراف آنان پراکنده است. به گزارش سرویس علمی - فرهنگی مرکز خبر حوزه، ماهنامه اخبار شیعیان در شماره اخیر خود با درج مطلبی تحت عنوان «درنگی در روستای ایستای طالقان» آورده است: «در اصل این طایفه از پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی، فقیه مشهور دوره مشروطه هستند که با الهام از آرای تجدد ستیز او چنین زندگی را در زمانه تسلط مدرنیته سامان دادهاند. میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطه نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاورهایش تاکید میکرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا میداد.
کاربرد واژه «تجدد ستیز» درباره اهالی روستای ایستا
آیت معروفی
اشاره: فضای مجازی، توفیق آشنایی با آقای آیت معروفی را برای بنده فراهم کرد. ایشان از طریق پست الکترونیکی (رایانامه) پیگیر تهیه کتاب «روستای ایستا» بودند و در نهایت مدیر نمایشگاه دایمی بهمن هشتگرد از طریق پست، کتاب را به نشانی ایشان ارسال کرد. نوشته زیر دیدگاه آقای معروفی درباره کاربرد واژه تجددستیز درباره اهالی روستای ایستا است که بدون هیچ دخل و تصرفی منتشر می شود.
-------------------------------
جناب آقای عسگری سلام. ممنون از لطف شما در جواب ایمیلم. بعد از کلی مکافات از همون هشتگرد گفتم با پست برام فرستادن. یه نفس خوندمش، البته ناگفته نمونه که از طریق آقای مهدی نصیری یک سال پیش با خبر نگارشش آشنا شده بودم. در نگاه اول برای من که جغرافیام اصلاً خوب نیست و تا مدتها برام سوال بود که چرا مشهد از اصفهان دورتره تا از تهران و بعد از اینکه فهمیدم اصفهان پایین قمه و قم هم شرق تهران نیست و پایین اونه!!! فهمیدن اینکه طالقان کجاست و ساوجبلاغ که شما در موردش تحقیق کردین و کتاب نوشتین چرا به طالقان ارتباط داره کلی روشنگر!! بود. کتاب خوبی بود یعنی باید به خاطر مطالعات کتابخانه ایش به شما دست مریزاد گفت و به خاطر عکساش!! که کتابی که جنبه ی تاریخی داره بدون عکس مثه کتاب بریل میمونه برای من!
اهل توقف در روستا
یادداشت انتقادی حسین کیا در روزنامه شرق
اشاره: یادداشت زیر و مقاله انتقادی «نکاتی درباره کتاب روستای ایستا» به قلم آقای حسین کیا دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی است که اولی در روزنامه شرق (دوشنبه 11 مرداد 1389، ش 1026، ص 9) و دومی در همین وبلاگ منتشر شده است. نویسنده کتاب «روستای ایستا» و «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» ضمن سپاس صمیمانه از آقای دکتر کیا، مشتاقانه از نقدهای سازنده این دوست فرهیخته استقبال می کند.
--------------------------------
در امریکا و کانادا فرقه ای به نام آمیش زندگی می کنند که سر ناسازگاری با تکنولوژی دارند. آنها از برق و اتومبیل استفاده نمی کنند، به ارتش نمی پیوندند، بیمه نمی شوند و هیچ گونه کمک مالی دولتی را نمی پذیرند. این فرقه مسیحی حدود سه قرن پیش بنیان نهاده شده و جمعیت آنها در سال 2000 میلادی تقریبا" 200 هزار نفر ذکر شده است. در ایران نیز گروهی اندک در روستایی در طالقان ساوجبلاغ زندگی می کنند که رفتاری مشابه آمیش ها دارند و از هیچ نوع تکنولوژی ای استفاده نمی کنند. آنها کارت شناسایی ندارند و با اغلب ملاک های رایج جز جمیت ایران محسوب نمی شوند. مساله تجدد و چگونگی رویارویی با آن موضوعی است که شاید به مدت یک قرن دغدغه اصلی اندیشمندان ما بوده و هنوز هم هست. برخی بی چون و چرا تسلیم آن شده اند و بعضی با قید و شرط هایی آن را پذیرفته اند و عده اندکی مانند اهل توقف از اساس آن را طرد و نفی کرده اند. نحوه شکل گیری و زندگی این گروه آخر موضوع کتابی است با نام روستای ایستا.