آیت الله ملاعلی قارپوزآبادی زنجانی
نماد پیوند فرهنگی استان های البرز و زنجان
وقف کتاب از جمله موقوفات مهّم فرهنگی است که در تاریخ زنجان سابقه دیرین دارد. گزارش کتابخانه های معظم در این شهر نشان از فرهنگ غنی و پربار این شهر است. آخوند ملاعلی قارپوزآبادی زنجانی (درگذشت 1290ق) از مجتهدان نامدار روزگار قاجار، در سال 1284ق (همزمان با حکومت ناصرالدین شاه) کتابخانه مسجد چهل ستون زنجان را تأسیس کرد که به نوعی نخستین کتابخانه عمومی شهر نیز به شمار می آید. مرحوم ملاعلی متولّد روستای قارپوزآباد (صالحیه) از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز است. «وقفنامچه کتب حاج رضا قلی» از جمله اسناد تاریخی این کتابخانه عمومی است که در آن واقف، قابلین انتفاع از کتاب های وقفی کتابخانه را بیان میکند. این وقف نامه به شماره 86209 و فهرست 9771 و شماره قفسه 973 کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود.
انسان، وجود منتظر؛ تأملی در معنای انتظار
اشاره: در دوران غیبت کبری، مهمترین وظیفه ای که از ناحیه مذهب ما بر دوش ما نهاده شده است، همانا بودن در طریق «انتظار» و «منتظر حقیقی بودن» است. صرف نظر از اینکه چه ویژگی ها و شرایطی بر این مهم مترتب است، تحلیل بنیادین خود مفهوم انتظار، البته می تواند، بسیار راهگشا باشد. نویسنده محترم این مقاله، تلاش نموده است تا با واکاوی لایه های بنیادین وجود آدمی، حقیقت «منتظر» او را به آشکارگی آورد.
صراحی یی و حریفی گرت به چنگ افتد
بعقل نوش که ایام فتنه انگیزست
در آستین مرقع پیاله پنهان کن
که همچو صراحی زمانه خونریزست [1]
ریشه های انتظار را در ژرفا و لایه های زیرین و درونی تر وجود آدمی می بایست پی جست و شاخه های آن را در لایه ها و سطوح برینی و بیرونی تر آن. انتظار امری است عمیقا وجودی و با ابعاد هستی شناختی بسیار پیچیده.اساسا روح آدمی در ارض هبوط در عالم ملک تا بازگشت به عالم ملکوت در انتظار آشیانه کرده و سکنی گزیده است.انتظار رویدادی است که نخست در درون وجود به وقوع پیوسته، سپس سیمای بیرونی آن را در عالمی از رمزها و تمثیل ها و تصویرهای زبانی و غیر زبانی احساس کرده و زیسته ایم. حتی آنجا که بذر یأس افشانده ایم بی آن که بدانیم ناخواسته در انتظار رویش و رشد دانه یأس خویش مانده ایم. ادامه مطلب...
نفایس بقاع شیعه را به غارت بردند...
شیخ حسن فرزند شیخ علی نقی برغانی صالحی حائری از دانشوران مبارز شیعه است که در 1310ق در کربلا زاده شد. خاندان او به آل صالحی، شاخهای از خاندان برغانی، شهرت دارند. [1] پدرش میرزا علی نقی (م.1320ق.) علوم اسلامی را در کربلا تدریس میکرد و بدائع الاصول را در اصول فقه نوشت. [2] شیخ حسن صالحی مقدّمات علوم و بخشی از سطح را در کربلا فراگرفت. سپس با شیخ عیسی برغانی، فرزند شهید ثالث، به قزوین هجرت کرد و فقه و اصول را از او آموخت. سپس به زنجان رفت و از دانشوران آن دیار دانش آموخت. سپس به کربلا بازگشت و از میرزا محمدتقی شیرازی (م.1338ق)، مرجع و رهبر انقلاب عراق (1920م) [3] بهره برد و در انقلاب عراق مشارکت فعال ورزید و در گریز از انگلیسی ها به ایران آمد. او را از پایه گذاران مجلس انقلاب عراق در کربلا دانستهاند. [4] در مسئله فلسطین نیز با سیاست های صهیونیسم مخالفت نمود و خطر آنان را گوشزد کرد. در فتنه ضدّ ایرانی ـ شیعی اخراج ایرانیان از عراق به سال 1391ق به ایران پناه آورد و مقیم تهران شد. بخشی از عمرش را به عبادت و اعتکاف گذراند و در کربلا و سامرا و گاه در مکه و مدینه به تعبد و تنسک پرداخت. [5] سرانجام روز دوشنبه 5 شعبان 1401ق در تهران درگذشت و جسدش به آرامگاه خانوادگیاش در قزوین منتقل شد. ادامه مطلب...
ترور شخصیتی و ترور جسمانی؛ دو لبه تیز خشونت های فرقه ای
به یاد استاد شهید حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عباس صبایی گلپایگانی (1319 - 1386ش)
اسماعیل آل احمد
مدرّس حوزه علمیه امام جعفر صادق (ع) ساوجبلاغ
آن چه درباره استاد شهید حضرت حجّت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عباس صبایی گلپایگانی، بیش و پیش از همه در ذهن شاگردی چون من، خودنمایی می کند مناسباتی صرفاً استادانه و شاگردانه نیست بلکه منظومه ای از تمام مناسباتی است که یک بچّه مسلمان از همان آغاز نوجوانی درصدد رسیدن به آن است؛ منظومه ای تمیز و سرشار از پاکیزگی به معنای همه جانبه آن. من بی آن که بدانم چه می کنم و در کجای این هستی هستم از دوران نوجوانی و پیش از طلبگی در سایه سار باران محبّت های او، جان عطشناک و آتشناک خویش را سیراب می کردم و تمام جان کندن های یک نوجوان در حال دگردیسی جسمی و روحی را با به کارگیری راهنمایی های دل سوزانه او در بستری از آرامش می نهادم و لختی و لمحه ای در سُکر آسایش وجدان می غنودم. نمی خواهم در این مجال اندک، شما را به آن روزگار سراسر آفتابی ببرم بلکه خواستم با این مقدّمه، گستره آشنایی ام با استاد شهید را کمی برایتان ملموس تر بگشایم. پس از این مقدّمه، اجازه می خواهم از روزنی، پای به بحث بگذارم که بسیار برای آن شهید سعید، سترگ بود یعنی تدبّرات قرآنی. ادامه مطلب...
موجانی: کتاب تاریخ مکتوم ما را وارد مکتب تشکیکی میکند
ملکزاده: کتاب مانند پتک بر سر خواننده فرود میآید
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): میزگرد اختصاصی خبرگزاری ایبنا برای بررسی و نقد کتاب «تاریخ مکتوم» اثر سید مقداد نبوی رضوی با نقادی علی موجانی، رییس کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه و دکتر الهام ملکزاده، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در کتابخانه شخصی موجانی برگزار شد. از نویسنده کتاب برای حضور در این میزگرد نقد دعوت شده بود اما وی در آن حضور نیافت. در پشت جلد کتاب درباره بررسی نقش مهمترین و در عین حال ناشناختهترین گروههای فعال در رویداد مشروطه آمده است: «تاریخ مکتوم تلاشی است در بررسی فکر و عمل یکی از مهمترین و در عین حال ناشناختهترین گروههای فعال در دگرگونی بزرگی که تاریخ معاصر ایران را تحت شعاع خود قرار داد یعنی نقش فعالان بابی/ ازلی در تهیه و تدارک تحرک سیاسی و اجتماعی گستردهای که از اواخر دوره قاجار آغاز شد و بالاخره به صورت انقلاب مشروطه به ثمر نشست.»
در «مقدمه تاریخی» کتاب درباره چگونگی شکلگیری بابیه آمده است: «سرزمین ایران در سال 1260 .ق با رویدادهای مهم روبهرو شد. جوانی تاجر پیشه، به نام سیدعلی محمد شیرازی (متولد 1235.ق)، خود را نایب امام دوازدهم دانست، این شخص گرایشی شیخی داشت و به درس پیشوای وقت شیخیان، حاج سید کاظم رشتی حاضر میشد و او را «معلم» خویش یاد میکرد. سید علی محمد، چون خود را «باب امام» میخواند، به «باب» معروف شد و پیروانش نیز «بابیان» خوانده شدند.» با این اطلاعاتی که از کتاب ارائه شد پرسشهای خود را با کارشناسان و پژوهشگران تاریخ مطرح میکنیم. ادامه مطلب...
عصر خاطره و نقد کتاب «حاج روح الله» در شهر نظرآباد
نشست عصر خاطره و نقد کتاب «حاج روح الله» با موضوع زندگینامه داستانی شهید والا مقام حاج روح الله اصل دهقان به همت حوزه هنری استان البرز و با همکاری اداره کل کتابخانه های عمومی استان البرز یکشنبه سوم خردادماه 94 و از ساعت 16 در فرهنگسرای مهر نظرآباد برگزار میشود. به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، خسرو عباسی مسئول دفتر آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان البرز با اعلام این خبر گفت: با توجه به فرارسیدن سوم خردادماه و همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر و روز مقاومت و پایداری و لزوم نشر و ترویج اندیشه والای ایثار و شهادت، بهترین ایام است تا خانواده و همرزمان شهید «حاج روح الله اصل دهقان» از خاطرات و زندگی و سیر و سلوک این سردار عزیز شهید بگویند و اقشار مختلف مردم خاصه نسل جوان را با شیوه زندگی مردان مرد ایران زمین آگاه سازند.
عباسی ادامه داد: محوری که به واسطه رشادتهای این شهید بزرگوار در مناطق عملیاتی آزاد و به خاک میهن عزیزمان باز گشته جبهه روح الله نام گذاری شده است و این افتخار بزرگی برای مردم شهیدپرور استان البرز محسوب می شود.رزمندگان، نویسندگان، پژوهشگران و مردم شهیدپرور نظرآباد به پاسداشت روز مقاومت و پایداری و زنده نگه داشتن یاد سردار خوبیهای شهرستان نظرآباد گرد هم خواهند آمد تا دوباره از خاطرات شهید عزیزشان با یکدیگر بگویند. در این نشست پس از بیان خاطرات همرزمان و خانواده آن شهید والامقام، و با حضور اساتید عرصه ادبیات داستانی همچون: استاد ساسان ناطق و استاد محمدرضا شرفی، از منتقدان و صاحبنظران عرصه ادبیات دفاع مقدس کتاب زندگینامه داستانی این شهید بزرگوار که با تلاش و همت قابل ستایش بانو معصومه قیطاسی نویسنده خوش قریحه البرزی به رشته تحریر در آمده است مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت. این نشست، یکشنبه سوم خردادماه 94 و از ساعت 16 و در شهرستان نظرآباد، بلوار سیدجمال الدین اسد آبادی، فرهنگ سرای هنر میزبان ادیبان و اقشار مختلف مردم قدرشناس نظرآباد خواهد بود.
حاج روح الله اصل دهقان سرداری شجاع از شهرستان نظرآباد
چرا دیگر عضو شورای فرهنگ عمومی نیستم؟
مدّتی است با عنوان فعّال فرهنگی، عضو حقیقی شورای فرهنگ عمومی شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز هستم. جهت اطلاع عرض می کنم که این شورایِ شهرستانی به منظور ارتقای فرهنگ عمومی و اطّلاع از چگونگی آن و نظارت، هماهنگی و پیگیری مصوّبات شورای فرهنگ عمومی استان و کشور، زیر نظر شورای فرهنگ عمومی استان تشکیل شده است. «فرهنگ عمومی» عبارت است از مجموعه منسجم و نظام یافته ای از اهداف، ارزش ها، عقاید، باورها، رسوم و هنجارهای مردمِ متعلّق به یک جامعه بزرگ، قوم یا ملّت. بنابراین فرهنگ عمومی، شامل تمامی فعالیّت های مبتنی بر اندیشه و عادت است که در جهت برآوردن نیازهای بشری بسته به انواع جوامع از نظر تاریخی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی، رفتارهای عمومی مردم را شکل می دهد.
مقام معظّم رهبری درباره اهمیّت توجّه به فرهنگ عمومی می فرماید: «مسایل فرهنگ عمومی مهّم است... ما یک جامعه بزرگی هستیم نزدیک به شصت میلیون آدم که از این شصت میلیون تعدادی در حال تربیت اند، تعدادی از مرحله رشد تربیتی گذشته و وارد بازار زندگی شدند، همه اینها به طور مداوم احتیاج دارند به دمیدن فکر درست و فرهنگ درست و اخلاق درست... آنچه که فعلاً در مقوله فرهنگ مورد نظر من است اخلاق است چه اخلاق فردی و چه اخلاق جمعی اخلاق اجتماعی و اخلاق زندگی... اگر به فرهنگ عمومی به معنای تصحیح عادات و اخلاق و ملکات و روش های زندگی مردم که اینها از بخش ها و از قلم های عمده فرهنگ یک کشور هست بپردازیم، مشکل حلّ خواهد شد... چرا ما به این نمیپردازیم؟ ببینید آقا این را که عرض میکنم نصیحت نمیکنم، این یک چیزی است که توقع بنده و توقّع نظام از شماست، بالاخره به چه زبانی باید این توقّع را از شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد.» ادامه مطلب...
تورج امینی + سید مقداد نبوی رضوی+ موسی فقیه حقانی
پیش از این در وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی درباره پیوند بهاییت و انجمن حجّتیه علیه ایمان شیعی شیخ هادی نجم آبادی مطالبی را نوشتم. تورج امینی در دوم اسفند 1393 در «نامه سرگشاده به آقا مقدادخان نبوی رضوی»، شواهد دیگری از گرایش سید مقداد نبوی رضوی (نویسنده کتاب تاریخ مکتوم) به انجمن حجّتیه را آشکار کرده است. وی ضمن اشاره به «دکتر نادر فضلی» از چهره های اصلی انجمن حجّتیه نوشته است: «ما... هیچ گاه از کار دکتر فضلی و اعوان و انصارش ناراحت نشدیم. حتّی از کار آن رفیق حجتیّه ای که در میدان توحید می آمد پیش ما و با هم ناهار و شام می خوردیم و گپ می زدیم و صحبتی می کردیم و پیش دکتر فضلی هم می رفت و بعد به ما می گفت که حجتیّه ای نیست و دکتر فضلی را هم نمی شناسد، ناراحت نشدیم!...با انجمن حجتیّه ای که می تَقَیُّهَد (= تقیّه می نماید) و علیه ما می تنفّسد(= تنفّس می کند) و سر سفره می تَپَپسُیَد (= پپسی مصادر شده بهائی ها را مثل آب تصفیه شده، می خورد)، رفاقت می کنیم. بنابراین خیالتان راحت باشد.ما از کسی ناراحت نیستیم. حتّی از آقای موسی حقّانی هم دلخور نیستیم که یک روزهایی به ما طعنه های استعماری/ سیاسی/ مذهبی/ اجتماعی/ بهداشتی می زد و حالا مقاله های شما را که همان حرف های ما است، چاپ می کند. دنیا جای بسیار عجیب و غریب و کجی است. حالا تازه کجای کجی اش را دیده اید، خیلی جالب تر و کج تر خواهد شد. چه لگن های خاسره ای که بشکند، ای برادر جان.» ادامه مطلب...
شیخی که با فقرا هم غذا بود
در دوره حکومت شاهان قجری و به ویژه ناصرالدین شاه، کمتر روحانی بود که به قیام علیه دستگاه حکومتی و هنجارشکنی برخیزد و شاید شیخ هادی نجم آبادی را بتوان از معدود روحانیون پیش قدم در این امر دانست.مرحوم شیخ هادی نجم آبادی، از اهالی روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد بود و پس از تحصیل و بازگشت از نجف به یکی از علمای و فقهای مشهور تهران در دوره ناصری تبدیل گردید. وی در امور شرعی همیشه با مردم بود و به امور قضا و دادخواهی شخصاً رسیدگی می نمود و در دادخواهی هرگز به خواهش دوستان و برآورده نمودن تقاضاهایشان وقعی نمی نهاد. بنا به روایات اطرافیانِ وی، او سرپرستی بیش از دویست خانواده بینوا را عهده دار بود و گروهی از یتیمان را کفیلِ تمام مخارج آن ها بود که اکثر آن ها در دبستان رشدیه دانش آموز بودند و بنا به دستور شیخ، ناهار این کودکان پلوخورشت بود و این کودکان هر ماه به نزد شیخ آورده می شدند و از آن ها سؤالاتی پرسیده می شد تا موفقیت درسی آن ها محک زده شود. از شیخ هادی نجم آبادی ماجراها و حوادث شنیدنی بسیاری روایت شده است به نحوی که محمود حکیمی به تعدادی از آن ها اشاره نموده است که شاید ذکر تعدادی از آن ها خالی از لطف نباشد. ادامه مطلب...
دکترعنایت الله شهیدی؛ گریزاز فلسفه به سوی تعزیه
دکتر عنایت الله شهیدی (1304 – 1382ش) استاد فلسفه اسلامی دانشگاه تهران و تعزیه پژوه نامدار ایران است که ریشه در روستای برغان از توابع شهرستان ساوجبلاغ دارد. پیش از این در یادداشتی با عنوان «یادی از دکتر عنایت الله شهیدی، تعزیه پژوه برجسته ساوجبلاغی» در همین وبلاگ درباره ایشان نوشته ام. این یادداشت را چند روز پس از درگذشت استاد شهیدی نوشتم که با عنوان «تولّد نوشته پس از مرگ مولف» در هفته نامه پیک آزادی (ش 53، 8 شهریور 1382، ص 5) منتشر شد. دکتر شهیدی از دهه چهل هجری شمسی به مطالعه جدّی درباره هنر تعزیه پرداخت. تحقیق او با نام «پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی» با عنوان برترین پژوهش فرهنگی سال 1379 کشور برنده جایزه شد و نمایندگی یونسکو در ایران آن را چاپ کرد.
تعزیه در لغت به معنای سوگواری است و در اصطلاح به نوعی نمایش آیینی مذهبی بر اساس واقعه کربلا و شهادت امامان و دیگر وقایع مذهبی و قصه ها و داستان های تاریخی و اساطیری و عامیانه اطلاق می شود. در این کتاب موضوع های تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و ادبی تعزیه و تعزیه خوانی در ایران به طور اعم، و تعزیه و تعزیه خوانی در حوزه جغرافیایی ـ فرهنگی تهران و نواحی پیرامون آن به طور اخص بیان شده است. کتاب پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی: از آغاز تا پایان دوره قاجار در تهران، از مجموعه فرهنگ و مردم در سیزده بخش به تعزیه خوانی در دوره پیش از قاجار و نیز دوره قاجار؛ تعزیه خوانیهای تهران؛ شکل های تعزیه خوانی، مکان ها، اقسام تعزیه، اجرا کنندگان، رخت و لباس و اسباب؛ موسیقی تعزیه؛ منابع ادبی، زبان و ادبیات، شیوه گفتار؛ و شرح حال تعزیه خوانان و تعزیه گردانان پرداخته است. مظفر پاسدار شیرازی از نویسندگان سایت وزین «انسان شناسی و فرهنگ»، کتاب دکتر شهیدی درباره تعزیه را این گونه معرفی کرده است: ادامه مطلب...