ایرانیان ششم فروردین را از دیرباز «نوروز بزرگ» می خوانده اند و در آن آیین های نوروزی را با شکوهی بیشتر برگزار می کرده اند. یک دلیل آن هم بی شک زاده شدن پیامبر ایرانی جناب زرتشت در این روز است. ششم فروردین در تقویم اساطیری ایران زمین نیز روزی ویژه بوده است. رخدادهایی مانند عروج کیخسرو به قله کوه و برانگیخته شدن جناب زرتشت به پیامبری نیز در این روز قرار گرفته و خروج جمشید از دنیای دیوان و باز آوردن جام (= پیمان) و نوسازی طبیعت و به روایتی چیرگی جمشید بر دیو سرما و یخبندان را نیز در همین روز جای داده اند. همچنین می گویند اهورامزدا در این روز، آفرینش گیتی را به پایان برد و آخرین ستاره ای که آفرید برجیس (= مشتری) بود که هورمزد هم خوانده می شود (شروین وکیلی، رام: روزشمار ایرانی معنادار، ج 1).
شادروان استاد دکتر سیف الدین نجم آبادی (درگذشت 1395خورشیدی) ایران پژوه نامدار و استاد فرهیخته زبان شناسی دانشگاه های تهران و هایدلبرگ آلمان بود. او نوه آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی فقیه نواندیش صدر مشروطیت است. شادروان استاد نجم آبادی را می توان از جمله زرتشت پژوهان شناخته شده جهان دانست. «رستخیز نزد زرتشت» عنوان رساله دکتری او است. برگردان از آلمانی به فارسی کتابهای «زبان و ادبیات پهلوی» نوشته جهانگیر تاوادیا در سال 1348، «دینهای ایران باستان» نوشته هنریک ساموئل نیبرگ در سال 1359و «آرمان شهریاری در ایران باستان» در سال 1355؛ تألیف کتاب های «دست نویسهای فارسی و اوستایی در کتابخانه دانشگاه هیدلبرگ آلمان» در سال 1369از دیگر آثار مکتوب مرتبط او با فرهنگ و تاریخ ایران باستان است.
با استاد نجم آبادی در سال های پایانی عمرش مانوس بودم. یک «ایرانی مسلمان دانشمند» به معنای دقیق کلمه بود. گسستی بین ایران و اسلام نمی دید و تاریخ وطنش را پیوسته و توحیدی می دانست. ایران توحیدی تاریخش از هزاره های پیشین آغاز می شود و با آیین های زرتشت و اسلام (= تشیع)، این زیست معنوی تداوم پیدا می کند. ایرانی هیچ وقت بت پرست و مشرک نبوده است. استاد نجم آبادی بر همین مبنا، همزمان منتقد «ایران گرایان ضد اسلام» و «اسلام گرایان ضد ایران» بود. نگاهی گوهرین و چاره ساز که راه حل مسئله پر مناقشه هویت ایران و ایرانی در این سال ها است. البته آگاهی های بنده در این باره، بیشتر مدیون شاگردی با برکت نزد جناب استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی است. روح استاد نجم آبادی قرین رحمت الهی و وجود نازنین استاد ملاصالحی به سلامت باد.
حسین عسکری - 6 فروردین 1400
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
پنج شنبه 14 اسفند 1399 / 14:42
دستهبندی: البرز
کد خبر: 99121410747
خبرنگار: 50022
خبرگزاری ایسنا / البرز: دکتر محمد مصدق (متولد 1261 - درگذشت 1345) نخست وزیر مخالف حکومت پهلوی است که سالهای پرحادثهای از عمرش را در روستای احمدآباد از توابع شهرستان نظرآباد استان البرز گذراند و در 14اسفند 1345در خانه و تبعیدگاهش به خاک سپرده شد. تصویری از آن روز تاریخی باقی نمانده یا تا کنون منتشر نشده است. آزاده اخلاقی (عکاس معاصر) در عکس منتشر شدهای، تلاش کرده براساس گزارشهای تاریخی، صحنه خاک سپاری دکتر مصدق در روستای احمدآباد را بازسازی کند. در این عکس، روحانی سیدی حضور دارد که کمتر درباره او سخن گفته شده است. دکتر حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه در یادداشتی برای ایسنا، نوشت:
آیت الله سید رضا موسوی فرید مشهور به آیت الله سید رضا زنجانی (متولد 1282 - درگذشت 1362) از روحانیون مخالف حکومت پهلوی و طرفدار نهضت ملی ایران بود. او پس از کودتای 28مرداد 1332چهار بار بازداشت و زندانی شد و مدتی هم در تبعید بود. آیتالله زنجانی با مصدق - که در احمدآباد تبعید بود - در ارتباط بود و گهگاه برای او خوراکی و تنقلات می فرستاد. پس از درگذشت مصدق، آیت الله زنجانی بر پیکر او نماز خواند و به کمک دکتر یدالله سحابی و جمعی از اهالی احمدآباد او را به خاک سپرد. آیت الله زنجانی در این باره می گوید: «به من اطلاع دادند که حال دکتر مصدق وخیم است، قصد کردم که از آن مرحوم عیادت کنم. البته گمان نمی کردم که این آخرین دیدار باشد. گفتند اجازه نمی دهند. گفتم اشکالی ندارد می رویم اگر اجازه ندادند برمیگردیم. با عجله به بیمارستان رفتیم. آن مرحوم در حالتی نبود که با من حرف بزند یا کسی را بشناسد. پزشکان امیدی نداشتند و به ناچار صحبت از کفن و دفن و مدفن او به میان آمد. من پیشنهاد کردم، اگر اتفاقی افتاد، جنازه را در بیمارستان غسل بدهیم و بی سر و صدا، شبانه در سر قبر آقا که مقبره امام جمعه اسبق تهران است، به خاک بسپاریم. این پیشنهاد دو علت داشت: یکی آنکه مرحوم مصدق با خاندان امامی خویشاوند بود و از جهت دفن، اشکالی پیش نمیآمد. دیگر اینکه سر قبر آقا وسط شهر بود و من میخواستم قبر دکتر مصدق در میان مردم باشد. بعد دکتر غلامحسین مصدق وصیت نامه را آورد و خواندیم، معلوم شد طبق وصیت، باید جنازه آن مرحوم در ابن بابویه در مزار شهدای سی تیر به خاک سپرده شود. البته اطلاع دارید که اجازه ندادند و رژیم شاه، حتی از مرده هم وحشت داشتند! بدین ترتیب در همان احمدآباد که تبعیدگاه او بود جنازه به خاک سپرده شد. در مراسم تشییع جنازه و مراسم خاکسپاری حدود چهل پنجاه نفر بودند که بیشتر آنها خویشان و منسوبان آن مرحوم بودند از جمله دکتر [هدایت الله] متین دفتری. عده ای هم از دوستان و یاران و همرزمان دکتر مصدق حضور داشتند. مثلاً تا آنجا که به خاطر دارم مرحوم [سید باقر] کاظمی، مهندس [کاظم] حسیبی و دکتر [یدالله] سحابی بودند و همین دکتر سحابی دست ها را بالا زده بود و خاک می ریخت. مهندس [مهدی] بازرگان در آن تاریخ زندانی و گرفتار بودند.»
مجموعه نامه نگاریهایی بین آیت الله زنجانی و مصدق وجود دارد که تعدادی از آنها را حسین شاه حسینی به دست مصدق رسانده است. او در این باره می گوید: «نامه های [آیت الله] زنجانی به وسیله خود من به دست مصدق می رسید. در پیام تسلیتی که مرحوم آیت الله حاج سید رضا زنجانی پس از شهید شدن دکتر [سید حسین] فاطمی برای دکتر مصدق فرستادند... این نامه را به من دادند تا خدمت آقای دکتر مصدق ببرم. من به عنوان شخصی که جزو زارعین... دهات اطراف احمدآباد وانمود میشد، به آنجا رفتم و این نامه را به شادروان دکتر مصدق رساندم. طبق قرار قبلی که مرحوم حاج سید رضا زنجانی با شادروان مهندس احمد مصدق [فرزند دکتر مصدق] می گذاشت، من نامه را در باغ انگوری که در جنوب قلعه احمدآباد بود و دکتر مصدق برای قدم زدن به آنجا تشریف می آورند به ایشان می دادم. تا فردا صبح در دِه بعدی ساکن بودم و مجدداً می آمدم و پاسخ را می گرفتم.»
یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا
آیت الله سید رضا موسوی فرید مشهور به آیت الله سید رضا زنجانی
پنج شنبه 14 اسفند 1399 / 10:37
دستهبندی: البرز
کد خبر: 99121410505
خبرنگار: 50022
روحانی مبارز در البرز و بنیانگذار مرکز شیعیان سوئیس درگذشت
خبرگزاری ایسنا / البرز حجت الاسلام والمسلمین سید مقتدا حسینی از روحانیون انقلابی استان البرز و بنیانگذار مرکز اسلامی امام علی (ع) شهر لوگانو از توابع ایالت تیچینو در کشور اروپایی سوئیس، سحرگاه چهارشنبه 13 اسفند 1399 بر اثر عارضه قلبی در سن 71 سالگی درگذشت. حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه در یادداشتی برای ایسنا، نوشت: «مرحوم حسینی در سال 1328 در روستای قِروه از توابع شهرستان ابهر زاده شد. پس از گذراندن تحصیلات اولیه، در سال 1344راهی حوزه علمیه قزوین شد و چهار سال بعد به تهران رفت و در مدرسه های علمیه چهل ستون و عالی سپهسالار از درس استاد حسینعلی راشد، آیت الله سید محمدکاظم عصار تهرانی، آیت الله شیخ محمدعلی لواسانی، آیت الله شیخ عبدالحسین ابن الدین قمی، آیت الله سید ابوالحسن ملکی زنجانی و استاد حکمت آل آقا بهره مند گردید و موفق به دریافت کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی شد. نمایندگی از آیت الله سید محمدهادی میلانی، آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی در امور حسبیه و نقل حدیث، امام جماعت مسجد صاحب الزمان در محله جِی، تأسیس کتابخانه و انجمن اسلامی جوانان غرب تهران، تدریس در برخی مدارس ابتدایی و دبیرستان از فعالیت های او در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در شهر تهران بود.
حضور در تحصن روحانیون انقلابی علیه حکومت پهلوی در دانشگاه تهران در 8 بهمن 1357، ارسال تلگرام به همراه 29 روحانی دیگر به والری ژیسکاردِستَن رییس جمهوری وقت فرانسه درباره اهمیت حضور امام خمینی در آن کشور، ارتباط با روحانیون مخالف حکومت پهلوی همانند آیت الله شیخ حسین لنکرانی، آیت الله سید رضا زنجانی، آیت الله شهید حسین غفاری و آیت الله شیخ قاسم اسلامی، تأسیس کمیته انقلاب اسلامی در گوهردشت کرج، مشارکت در برگزاری آیین چهلم شهدای یزد در سال 1357 در مسجد اعظم کرج، فعالیت های مذهبی و سیاسی در منطقه ساوجبلاغ، دستگیری از سوی فرمانداری نظامی در آستانه پیروزی انقلاب از جمله تکاپوهای انقلابی او به شمار می رود. حجت الاسلام والمسلمین حسینی که در فعالیت های مذهبی و فرهنگی اش از اندیشه ها و منش امام موسی صدر متأثر بود درباره آشنایی اش با رهبر شیعیان لبنان گفته است: «اولین دیدار و آشنایی ام با امام موسی صدر در اوایل دهه پنجاه شمسی در مسجد، کتابخانه و مدرسه چهل ستون تهران بود. مؤسس آن مدرسه آیت الله حاج حسن آقا سعید تهرانی است. این آشنایی باعث شد که از سال 1354 تا یک ماه پیش از مفقود شدن ایشان، به لبنان رفت و آمد داشته باشم. تعقیب اندیشه و افکار ایشان، انگیزه ای شد که بنده فعالیت مذهبی خود در اروپا را پایه گذاری کنم.» هم اکنون دکتر سید علی حسینی فرزند مرحوم سید مقتدا حسینی، مدیریت مرکز اسلامی امام علی (ع) شهر لوگانو از توابع ایالت تیچینو سوئیس را عهده دار است.»
یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا
اطلاعیه ای به مناسبت چهلمین روز درگذشت شادروان حجت الاسلام والمسلمین حاج سید مقتدا حسینی
بسمه تعالی
اذا مات العالم الفقیه ثَلم فی الاسلام ثُلمه لایسدّها شئ
جمعیت شیعیان سوئیس روحانی دانشمند، مردم دار؛ گشاده روی و به حق یک معلم اخلاق و مربی پارسایی و درستی خود را از دست دادند. چهل روز از رحلت جانگدار و حزن انگیز، حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید مقتدا حسینی می گذرد. او عمری را در ترویج فرهنگ و معارف اسلامی و خدمت به پیروان اهل بیت علیهم السلام در داخل و خارج از کشور سپری کرد و در راه پرفراز و نشیب نشر معارف جانبخش اهل بیت (علیهم السلام) در خارج از کشور دمی از پای ننشست. عاش سعیداً و مات سعیدا. خدمات بی نظیر ایشان در عرصه بین الملل از یاد هیچ مؤمن حقگزاری نمیرود. اینک در اربعین درگذشت آن عالم ربانی قرار داریم، اما بخاطر شرایط سخت و همهگیر شدن شیوع ویروس کرونا در کشور و برای رعایت پروتکلهای بهداشتی بیت مرحوم حاج آقا سید مقتدا حسینی اعلام نمودند؛ که متاسفانه فعلا امکان برگزاری مراسم نیست؛ هزینههای این مراسم خرج امور خیریه خواهد شد تا بلکه این سفره احسان و عمل خیر باعث شادی روح فقید ایشان شود. بیت مرحوم بار دیگر از همه علاقه مندان و عالمان دینی؛ بستگان؛ دوستان و آشنایان؛ که در این غم بزرگ کنارشان بودند و با آنها ابراز همدردی کردند و تسکین قلبشان بودند، بینهایت سپاسگزاری نموده و برای همه آرزوی سلامتی کردند.
- مرکز امام علی (ع) سوئیس
- فدراسیون جمعیت شیعیان سوئیس
- دفتر دفاع از حقوق پیروان اهل بیت سوئیس
- تولیت کتابخانه آیت الحق آقا سید میرابوالفضل حسینی
23 فروردین 1400
به درخواست جمعی از مخاطبان کانال تلگرامی البرزپژوهی، سه شنبه 12 اسفند 1399 ساعت 21 به مناسبت هشتاد و هشتمین سالگشت درگذشت آیتالله میرزا صادق مجتهد تبریزی (مرجع اهل توقف طالقان) درباره زندگی، زمانه و آرمانهای این فقیه تجددگریز سخن خواهم گفت.
حسین عسکری
صفحه میزبان این گفت و گو:
https://www.instagram.com/hosein_askari53
در آپارات بارگذاری شد
فیلم کامل میزگرد تحلیلی با موضوع:
نقش دانشکده کشاورزی کرج در انقلاب اسلامی
با حضور:
دکتر عباسعلی زالی (خاطرات 1342تا پیروزی انقلاب اسلامی)
دکتر حمید حشمدار (بررسی سیر تحولات جنبش دانشجویی استان البرز)
دکتر حسین عسکری (دانشکده کشاورزی کرج در اسناد ساواک)
دوشنبه 20 بهمن 1399
برگزار کننده:
معاونت دانشجویی و فرهنگی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران با همکاری جمعیت همیار کرج
مرگ تختی در نزدیکی احمدآباد!
خبرگزاری ایسنا / البرز: امروز 17 دی 99، پنجاه و سومین سالگرد مرگ دردناک جهان پهلوان غلامرضا تختی (1309 - 1346ش) صاحب 10 مدال ارزشمند جهانی در رشته کشتی است. مصادف با این رخداد حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه در خصوص سفر تختی به البرز (احمدآباد) در یادداشتی برای ایسنا نوشت:
تختی در اواخر عمر با گرایش به جبهه ملی، در صف مخالفان حکومت پهلوی قرار گرفت. از این منظر با آیت الله سید محمود طالقانی فقیه مبارز و نواندیش البرزی در یک سنگر بود. در عکس زیر که مربوط به سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است، آیت الله طالقانی در مسجد هدایت تهران با اهدای قرآن کریم از تلاش های اجتماعی تختی تقدیر کرد. این دو شخصیت که از علاقه مندان به دکتر محمد مصدق به شمار میروند، پس از درگذشت او در 14 اسفند 1345، بر مزار او در روستای احمدآباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز حاضر شدند. تختی در چهلم مصدق (بهار 1346) با وجود تهدیدات سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک) به احمدآباد آمد. در حالی که گروهی از کارگران کارخانجات نساجی مقدم با سازماندهی سرهنگ علی اکبر مولوی رییس بی رحم و مخوف ساواک تهران به آرامگاه مصدق آورده شده بودند تا ضد مصدق و به نفع محمد رضا شاه پهلوی شعار دهند.
در کارنامه سرهنگ مولوی که بعدها به درجه سرتیپی رسید، تصدی ریاست ساواک تهران، دستگیری دکتر سید حسین فاطمی وزیر امور خارجه کابینه مصدق، سخت گیری به دکتر مصدق در روستای احمدآباد، مشارکت در حمله به مدرسه فیضیه قم، کشتار مردم در واقعه 15 خرداد 1442، دستگیری شبانه امام خمینی در شهر قم و جاسوسی از بیوت مراجع تقلید شیعه دیده می شود. او در پنج اردیبهشت 1351 بر اثر سانحه سقوط هلی کوپتر کشته شد. بین آمدن جهان پهلوان تختی به احمدآباد و مرگش، فاصله چندانی نیست…
روزنامه پیام آشنا، سال هفتم، شماره 1767، شنبه 20دی 1399، صفحه 8
یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا
_______________________________________________
تاریخ بخوانید و مراقب جابجایی خادم و خائن باشید...
امروز که رفتم سر وقت اینستاگرام، عکس نوشته فوق را دیدم. فراوان تعجب کردم. از متن ذیل عکس، معلوم است که نویسنده این چند خط، بهره ای از تاریخ معاصر کشورش ندارد. توصیه ام به جوانان دلسوز اهل رسانه در استان البرز این است که تاریخ معاصر ایران را به دقت و به روش تحلیلی بخوانند. مبادا به جهت علاقه به شهر و محل خود و بی خبری، فجایع تاریخی ایران عزیز همچون کودتای آمریکایی - انگلیسی 28مرداد 1332را فراموش کنند و ناخواسته چهره های دخیل در آن را قهرمان و پهلوان معرفی کنند. همین قدر عرض می کنم وقتی جشن میزبانی رسمی از شعبان جعفری (معروف به شعبان بی مخ) در کارخانجات نساجی مقدم شهر نظرآباد برگزار می شد، نخست وزیر قانونی مملکت یعنی دکتر محمد مصدق با طرح و توصیه سازمان اطلاعاتی و جاسوسی ایالات متحده آمریکا (سیا) در روستای احمدآباد شهرستان نظرآباد در تبعید و حصر بود. گروهی از چهره های ملی و مذهبی و ایران دوستان در زندان های حکومت پهلوی به سر می بردند و دکتر سید حسین فاطمی وزیر امور خارجه وقت به طرز وحشیانه ای تیرباران شده بود و... عبدالله مقدم (بنیانگذار کارخانجات نساجی مقدم) به عنوان یک بازرگان سیاسی، از حامیان کودتای 28مرداد بود و شعبان جعفری از عوامل اجرایی آن. جهت آگاهی تفصیلی و مستند در این باره، رجوع کنید به نوشته های پیشین بنده در کانال تلگرامی البرزپژوهی و صفحه اینستاگرامم.
حسین عسکری - 17 دی 1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
مهدی نصیری و پر کردن خلا تئوریک جریانهای تجددگریز استان البرز
مهدی نصیری با اهل توقف طالقان در پیوند فکری است و اهالی روستای ایستای طالقان کتابهای او را میخوانند و به آن استناد میکنند. او توانسته تا حدودی خلاء تئوریک این طایفه تجددگریز را برطرف کند. به گزارش محمد آسیابانی خبرنگار خبرگزاری مهر، حسین عسکری، تاریخنگار و البرزپژوه و نویسنده کتابهایی چون «کتابشناسی ساوجبلاغ»، «نقد دل»، «بیداری دشت کهن»، «علمای مجاهد استان البرز»، «دشتی به وسعت تاریخ»، «کهن دشت»، «روستای ایستا» و «روستازادگان دانشمند» در تازهترین یادداشت خود به مهدی نصیری و نسبتش با استاان البرز پرداخته است. این یادداشت را در ادامه بخوانید:
روز سوم دی 1399 آقای مهدی نصیری توئیتی را به این شرح منتشر کرد: «از شیخ هادی نجم آبادی پرسیدند کدام موسیقی حرام است، گفت: آن موسیقی که از صدای کشیده شدن کفگیر بر ته دیگ پلوی خانوادهای غنی برخیزد و به گوش اطفال گرسنه همسایه فقیر برسد. قابل توجه رسانه ملی، بابت دستپاچگی و پوزش از توصیه به رقص خانوادگی در یک برنامه تلویزیونی!»
نصیری چهره اصلی جریان فکری و فرهنگی «سمات«یا «نوتفکیکیان»است که با تاکید بر اصالت دین و سنت، همزمان با فلسفه، عرفان و مدرنیته مخالفند. این جریان از نظر سیاسی، ذیل جریان اصولگرا قرار میگیرد. او مدتی مدیر مسئول روزنامه کیهان بود و با نگارش کتاب «اسلام و تجدد» به این پایگاه فکری رسید. نصیری از جهت نظری مخالف مدرنیته و دستاوردهایش است اما از جهت عملی از دنیای جدید کناره نمیگیرد و از باب اضطرار و اکل میته به آن تن میدهد. با نگارش آخرین کتابش به نام «عصر حیرت» قدمهایی به سوی عرفی گرایی، نسبیت، تساهل و مدارای اجتماعی برداشته است.
مهدی نصیری در سالهای اخیر، از سه جهت با استان البرز مرتبط شده است:
1. با اهل توقف طالقان (پیروان تجددگریز آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی) در پیوند فکری است و اهالی روستای ایستای طالقان کتابهای او را میخوانند و به آن استناد میکنند. او توانسته تا حدودی خلاء تئوریک این طایفه تجددگریز را برطرف کند.
2. برخی جوانان مذهبی البرزی با اندیشههای تجددگریزانه او در محافل دانشگاهی و حوزوی شهرهای قم و تهران آشنا شدهاند به طوری که چند سال پیش این حلقه غیر منسجم، در یکی از شهرهای استان البرز کتاب «اسلام و تجدد» نصیری را مرور و مباحثه کردهاند.
3. امروز هم شاهدیم که نصیری در انتقاد به سخت گیریهای فرهنگی صدا و سیما و غفلت این سازمان از مفاهیمی همچون عدالت اجتماعی، به قول مشهوری از آیت الله شیخ هادی نجم آبادی (فقیه نواندیش و قرآن پژوه عقلگرای روزگار قاجار) استناد کرده است.
جریان سمات یا همان نوتفکیکیان یا تجددگریزان سنتی در چند سال اخیر دچار دگردیسیهایی شدهاند که حساسیت برخی اصولگرایان را هم برانگیخته است. نصیری با ارائه نظریه «عصر حیرت» و با تاکید بر «حکومت حداقلی دینی» درصدد ارائه طریق برای نجات دین و سنت در عصر غیبت از گزند مدرنیته و ظلمات آخرالزمان است. آیا این جریان در سالهای آینده با جریان «روشنفکری دینی» تلاقی خواهد کرد. بنده گمان میکنم تلاقی خواهد کرد. رسیدنی عجیب با نتایجی شگفت.
کد خبر: 5103771
این روزها مقاله استاد اسماعیل یعقوبی (طالقان پژوه و مدرس کوشا و فرهیخته حوزه علمیه هشتگرد) در بازخوانی روایات طالقان بحث برانگیز شده است. روایاتی که در پیوند با واقعه ظهور امام موعود و منطقه ای به نام طالقان است (جهت مطالعه یکجای این احادیث و آشنایی با مکان های جغرافیایی طالقان نام، رجوع کنید به: فصل دوم کتاب روستای ایستا). هنوز و همچنان در میان پژوهندگان موعودشناسی، بر سر سند (= صدور این احادیث از سوی حضرات معصومین علیهم السلام) و دلالت (= تعیین مصداق واقعی منطقه جغرافیایی طالقان) اختلاف نظر جدی وجود دارد. ضرورت دارد که این مجموعه احادیث همانند احادیث به کار رفته در علم اصول فقه و ابواب فقه از سوی گروهی از کارشناسان مسلط به علم حدیث، رجال و جغرافیای تاریخی از جهت سند و دلالت واکاوی شده و صحیح و سقیم آن بازشناسی شود. استاد یعقوبی بخشی از این احادیث را برساخته حلاج و حلاجیان میداند که در سده سوم و چهارم هجری قمری در بستر جغرافیایی «طالقان خراسان» وارد منابع مکتوب شده است.
بنده به جهت ناآشنایی با حدیث پژوهی، صلاحیت ابراز نظر در این باره را ندارم اما میخواهم به کتابچه ای اشاره کنم که از دهه هفتاد خورشیدی ذهنم را مشغول کرده است. در آن سال ها، همایشی با عنوان «فراخوان بزرگ طالقان: دیروز، امروز، فردا» برگزار شد. سخنران همایش حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدحسین رفیعی (درگذشت 1389ش) امام جمعه وقت طالقان بود. متن سخنرانی را در همان سال ها، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ساوجبلاغ و طالقان به ریاست آقای شیخ عبدالله رزاقی چاپ کرد. در صفحه 2آن آمده است: «طالقان مهد یاران ولایت و امامت است. از امام صادق علیه السلام روایت شده که قوی ترین فرد بعد از امام زمان (عج) فردی است به نام حسین که با دوازده نفر از طالقان به کوفه می آید و به حضرت صاحب الزمان (عج) ملحق می گردد. گویند که [حسین] منصور حلاج که در سال 309ق به دار آویخته شد مردم را به ظهور امام زمان (عج) از طالقان بشارت [می]داد.»
ابوعبدالله حسین بن منصور معروف به حلاج عارف و صوفی مشهور قرن سوم هجری قمری است. او را در ردیف مدعیان بابیت و مهدویت به شمار می آورند که در شهرهای خراسان بزرگ از جمله طالقان به ترویج ادعای خود مشغول بود. ابن بابویه، شیخ مفید، ابن نوبخت، سید مرتضی و علامه محمدباقر مجلسی از جمله عالمان مذمت کننده حلاج هستند. پرسش اساسی آن است که چرا امام جمعه وقت طالقان که در مقام علم و روشنگری بوده این سخن ناروای حلاج را پذیرفته و آن را در ردیف فضایل «طالقان البرز» بیان کرده است؟ ادعایی که در تعارض آشکار با قول پذیرفته شده و مشهور ظهور موعود از مکه مکرمه است. شگفت اینکه در آن سال ها، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ساوجبلاغ و طالقان در شمارگان بالا این سخن ناروا را نشر داده و عجیب تر اینکه چرا هیچ پژوهشگر و عالمی در آن سالها، این کتابچه را مورد نقد و بررسی قرار نداده است؟ به نظر می رسد با گذشت حدود سی سال از انتشار آن کتابچه، مطالعه مقاله استاد یعقوبی می تواند ریشه های مذهبی و تاریخی ادعای ناروای حلاج و حلاجیان در "ظهور امام زمان از طالقان" را برای ما روشن و معنادار کند.
- منابع: محمدحسین رفیعی، سخنرانی در فراخوان بزرگ طالقان: دیروز، امروز، فردا، ص 2؛ عبدالحسین زرین کوب، جست وجو در تصوف ایران، ص 137؛ دایره المعارف تشیع، ج 6، ص 482؛ محمدباقر مجلسی. بحارالانوار، ج 13، ص 701.
حسین عسکری - 6 مهر 1399
بازخوانی و رمزگشایی استاد اسماعیل یعقوبی از روایات طالقان
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
استاد اسماعیل یعقوبی (پژوهشگر، مدرس حوزه علمیه و نویسنده کتاب مشاهیر طالقان) در دوم مهر 1399 مقاله ای تحقیقی درباره مجموعه روایات طالقان را به کانال تلگرامی البرزپژوهی ارسال کرده اند. این مقاله محققانه می تواند پنجره های تازه ای در زمینه البرزپژوهی به ویژه طالقان شناسی به روی پژوهشگران و علاقه مندان بگشاید. از ایشان صمیمانه سپاسگزارم. متن کامل مقاله را در ادامه این مطلب بخوانید اما فرازهایی از این مقاله:
- منظور از طالقان در روایات آرمانی و آخرالزمانی قریب به یقین و حتا قطعاً «طالقان خراسان» است که امروز در استان تخار افغانستان قرار دارد.
- این روایات برساخته های باطنیان و اسماعیلیان و پیروان حلاج است که در حوادث روزگار شکست خورده و افسرده به ساختن این گونه روایات و پدید آوردن آرمانی دوباره برای حرکت و خیزشی دیگر دست زده اند.
- خراسان سرزمینی کهن و دیرینه در میان افسانه های ایرانی است. خیزش اغلب شعوبیه (کسانی که درصدد بازگرداندن ایران به دوره پیش از تسلط عرب بودند) درین سرزمین رخ داده است...
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
متن کامل این مقاله در وبلاگ روستای ایستای طالقان
طبق وعده قبلی، هر ماه برگی از تاریخ استان البرز را ورق می زنم. در برگ دوم، روایتی کوتاه از زندگی و زمانه آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی (فقیه نواندیش روزگار قاجار و مربی مشروطه خواهی ایرانیان) ارائه کرده ام. امسال یکصد و هجدهمین سالگشت درگذشت این عالم نامدار البرزی است. به همین مناسبت پیشنهاد می کنم:
1. آیین یادبودی برای این عالم شناخته شده و اثرگذار البرزی در دوم مهر هر سال در استان البرز برگزار شود.
2. به همت شورای اسلامی روستای نجم آباد و حمایت شورای فرهنگ عمومی شهرستان نظرآباد، در تقویم استان البرز، دوم مهر «روز فرهنگی نجمآباد» نامیده شود.
3. به همت اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز عنوان «مهد روستازادگان دانشمند» به نام روستای نجمآباد از توابع شهرستان نظرآباد در فهرست آثار ناملموس فرهنگی ایران ثبت شود.
4. در مرکز استان یا شهر نظرآباد، خیابان و میدانی به نام این عالم البرزی نامگذاری شود.
5. ساخت سریال شیخ هادی نجم آبادی در دستور کار شبکه البرز قرار گیرد.
شکر خدا که طی چند ماه آینده، کتاب «روستازادگان دانشمند» که درصدد معرفی 80 تن از مشاهیر برخاسته از روستای نجم آباد است، با حمایت گروهی از خیرین و پیگیری های آقای اکبر شماخی رئیس شورای اسلامی روستای نجم آباد چاپ خواهد شد. خوشحالم که با این کتاب به این قطعه تاریخی از البرز عزیز، ادای دین کرده ام. چون به استاد دکتر سیف الدین نجم آبادی (ایران شناسی و زبان شناس نامی) قول نگارش این کتاب را داده بودم. متاسفانه استاد نجم آبادی در سال 1395ش درگذشت اما خوشبختانه مقدمه اش زینت بخش این کتاب است؛ این یعنی تولد نوشته پس از مرگ مولف. روانش شاد.
حسین عسکری - دوم مهر 1399
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology