آمیخته گری نژاد فشندی با رومانف روسی در شهرستان نظرآباد
نژاد «رومانف» نژاد شناخته شده و برتر جهان است و این نژاد در اصل مربوط به کشور روسیه بوده که به وسیله کشور کانادا عملیات اصلاح نژادی بر روی آن انجام شده است و اسپرم های مورد استفاده در این طرح نیز از همین نژاد رومانف (کانادا) بوده که به صورت منجمد به کشور منتقل شده است. از مهمترین خصوصیات نژاد رومانف را دوقلوزایی آن که حدود 270 درصد و حتی بالاتر (در مواردی مشاهده شده که یک میش 9 بره زاییده) است.
از ویژگی های دیگر این نژاد را توانایی تولید مثل خارج از فصل، اضافه وزن روزانه مناسب، بدون دنبه بودن آن و تعداد سه زایش در دو سال عنوان کرد. این طرح با انتخاب گله نژاد فشندی دامداری به نام «خیل نژاد» واقع در روستای حسن آباد مجدوالدوله از توابع شهرستان نظرآباد در استان البرز به روش مصنوعی و با تزریق هورمون در زمینه فحلی و هم زمانی فحلی گله انجام گرفت که پس از طی 14 روز عملیات تلقیح مصنوعی با روش لاپاراسکوپی انجام پذیر است و استفاده از روش لاپاراسکوپی در گوسفند شیوه جدیدی است که برای نخستین بار در کشور در حال اجرا است.در این فرایند که توسط دستگاه لاپاراسکوپی انجام می گیرد با وارد کردن دو سوند از دو طرف چپ و راست پوست شکم و محیط بیرونی دستگاه تناسلی به قسمت داخلی بدن و محیط داخلی رحم گوسفند از قسمت راستگان تلقیح (وسیله حمل و تخلیه اسپرم) و از قسمت چپ آندوسکوپ چشمی که دارای یک منبع نوری است. به داخل رحم گوسفند وارد می شوند.
در این حین بخشی از دستگاه لاپاراسکوپی که وارد رحم شده به کپسول گاز دی اکسید کربن متصل است که هوا را وارد بدن گوسفند می کند، تا اعضای داخلی بدن حیوان از یکدیگر فاصله گرفته تا عمل تلقیح ساده تر صورت پذیرد که در ادامه کار اسپرم که به وسیله تخلیه اسپرم که از سمت راست وارد محیط رحم شده با مشاهده توسط آندوسکوپ یا مشاهده چشمی که از سمت چپ وارد محیط رحم شده در شاخ های رحم تخلیه می شود. پس از انجام تلقیح مصنوعی گوسفندان فشندی با اسپرم گوسفند نژاد رومانف نسل تولیدی دارای 50 درصد خصوصیات یا صفات نژاد رومانف هستند که بره های متولد شده با درصد دوقلوزایی بالاتر و چربی کم تر و فاقد دنبه و دارای دم و بهبود توان تولید مثلی مطلوب تری هستند.
در مرحله دوم طرح پس از تولد بره های نسل دوم فشندی و رومانف که دارای صفات ذکر شده هستند، بره های فشندی، رومانف را با گوسفندان نژاد مناطق گرمسیری (احتمالا" نژاد پاکستانی) در جهت تثبیت صفاتی مانند کاهش چربی (دنبه، بهبود کیفیت و افزایش تولید گوشت و افزایش سرعت رشد) تلفیق کرده که در نتیجه بره های متولد شده مذکور از تلفیق سه نژاد خواهند بود که 50 درصد خصوصیات یا صفات نژاد فشندی، 25 درصد خصوصیات یا صفات نژادی رومانف و 25 درصد خصوصیات یا صفات نژادی پاکستانی دارند و نژاد حاصل شده دارای توان تولید مثلی بالا و بارداری در فصول مختلف، فاقد دنبه و دارای دم، افزایش توان دوقلوزایی و دو بار زایی و تولید گوشت و شیر بیشتر است. یادآوری می شود «نژاد گوسفند فشندی» مهمترین گوسفند شهرستان ساوجبلاغ از لحاظ تعداد و پراکنش می باشد. (به نقل از: مجله زراعت و دام)
ترجمه آواز ستاره های مهرداد کورش نیا به ارمنی
نمایشنامه «آواز ستاره ها» نوشته مهرداد کورش نیا (کارگردان و نویسنده ساوجبلاغی) به زبان ارمنی ترجمه شد. این نمایشنامه به همراه نه نمایشنامه دیگر در قالب کتابی 334 صفحه ای همراه با معرفی نویسنده های آن با نظارت و مقدمه «آرمن آوانسیان» و حمایت وزارت فرهنگ جمهوری ارمنستان، در پاییز سال جاری در شهر ایروان (پایتخت کشور ارمنستان) منتشر شد .همچنین در این مجموعه نمایشنامه هایی از محمد چرمشیر، علیرضا نادری، هاله مشتاقی نیا، محمد امیر یاراحمدی، حمید مجد، سلما سلامتی، صادق صفایی، محمود ناظری، نغمه ثمینی به چاپ رسیده است. وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» این موفقیت ارزشمند را به هنرمند کوشا آقای مهرداد کورش نیا و اهالی فرهنگ و هنر شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد تبریک عرض می کند و این موفقیت ارزشمند را به کارنامه قابل تحسین ایشان می افزاید.
* * * *
اثری ماندگار از هنرمند نامدار ساوجبلاغی
استاد علی اشرف والی (1299- 1389 خورشیدی) هنرمند نامدار ساوجبلاغی است. ماندگارترین اثر ایشان، تمثال مبارک امام علی علیه السلام است که در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود. در این اثر باشکوه، امام شمشیر را کنار نهاده و کتاب بر دست گرفته است. این اثر زیبا به مناسبت دومین سالگشت درگذشت استاد والی منتشر می شود. روانش شاد.
در جست و جوی هویت معماری معاصر ایران
مهندس احسان دانش فر (دانشجوی دکتری شهرسازی) از جمله پژوهشگران کوشا و توانای استان البرز و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد هشتگرد است. این پژوهشگر جوان، هم اکنون سردبیری مجله «نقش پردازان شهر» را عهده دار است و دو مقاله ISI در مجلات علمی کشورهای کانادا و سوئیس به چاپ رسانده است. نگارش حدود 20 مقاله به زبان فارسی در نشریات تخصصی و پژوهشی، تدریس در دانشگاه های دولتی و غیردولتی، عضویت در چندین انجمن علمی و پژوهشی از جمله فعالیت های آموزشی و علمی او است.
وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» ضمن آرزوی موفقیت، در این مجال کوتاه فقط به معرفی عناوین کتاب های ایشان بسنده می کند: «1. مفاهیم پایه در طراحی شهری، تبریز: انتشارات مهر ایمان، 1389؛ 2. طرح های خلاقانه معماری (نقد آثار فرانک گهری)، تبریز: انتشارات مهر ایمان، 1390؛ 3. آموزش اسکیس طراحی شهری، مشهد: انتشارات کلهر، 1390؛ 4. طراحی شهری، مفاهیم و کروکی ها، تهران: انتشارات سروش دانش، 1391؛ 5. اقلیم به زبان تصویر، مشهد: انتشارات کلهر، 1389؛ 6. آشنایی با معماری منظر (انسان و طبیعت)، تهران: انتشارات سروش دانش، 1391؛ 7. محله، شهر، شهرک، تهران: انتشارات سروش دانش (در دست چاپ)، 1391؛ 8. آشنایی با فرایند طراحی معماری (فلسفه و کانسپت)، تهران: انتشارات سروش دانش، 1391؛ 9. کارگاه طراحی شهری 1، تهران: انتشارات سروش دانش (در دست چاپ)، 1391؛ 10. پرسپکتیو غیرمعمارانه (همکاری در تالیف)، تهران: انتشارات سروش دانش، 1390.»
کاریکاتورها در ذهن من راه می روند!
استاد «داوود شهیدی» کاریکاتوریست، نویسنده، طنزنویس و معمار ایرانی است که از خاندان برغانی مقیم شهر قزوین برخاسته است. «برغان» روستایی تاریخی در شهرستان ساوجبلاغ از توابع استان البرز است. وی متولد فروردین 1330 تهران و دانش آموخته معماری دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و معماری شهری از دانشگاه بوستون است و همچنین مدتی هم در دانشگاه شیراز به تحصیل الکترونیک پرداخت. شهیدی از جوانی و از سال 1344 فعالیت هنری خود را در زمینه کاریکاتور و طنز سیاه شروع کرد و دو سال بعد با چاپ آثارش در مجلات آبنوس، جهان نو، خوشه، اطلاعات و تماشا به شهرت رسید. مسافرت آمریکای وی وقفهای در حضورش در صحنه کاریکاتور ایران بود. وی بعد از بازگشت نیز همواره با نشریاتی چون کیهان کاریکاتور همکاری داشت همکاری ای که دامنه آن در چند سال اخیر به گل آقا، گلستانه و... نیز گسترش یافته است. شهیدی در کنار نامهایی چون اردشیر محصص و کامبیز درمبخش از پیشگامان کاریکاتور ایران است و در سالهای پس از انقلاب که کاریکاتور ایران بیشتر به حوزه طنز محدود میشد از معدود کسانی بود که در ایران به دید هنری به کاریکاتور میپرداخت.
فضای طنز سیاه شهیدی تا چند سال اخیر فضایی سیاه با هاشورهای وهم آور بود ولی در چند سال اخیر با گرایش به روشی انتزاعی تر از رنگ نیز به صورت عنصری فرعی استفاده میکند. وی در طرحهای جدیدش دست به کارهای تجربی و خارج از چارچوب متعارف خودش و کاریکاتور میزند. از جمله گرایشهای جدید شهیدی کارهای کودکان وی است که با حضور شخصیت خیالی آبی کوچولو، پپرخانوم و پروفسور دال شین (شاید مخفف نام داوود شهیدی) به آموزش کاریکاتور به کودکان میپردازند. همچنین از آخرین نمایشگاههای شهیدی میتوان به نمایشگاه کاریکاتورهای دوران تینیجری و نمایشگاه پانسمان اشاره کرد.
آخرین عکس، آخرین نامه، آخرین سفر
سردار شهید «شعبانعلی نژادفلاح» در سال 1337 در روستای خور از توابع شهرستان ساوجبلاغ متولد شد. سال 1357 به خدمت سپاه درآمد و در کنار تحصیل در دانشگاه، در سمتهایی چون مسئول بهداری سپاه کرج، معاون بهداشت و درمان سپاه کرج، هماهنگ کننده کلیه گردانها در لشکر 27 محمد رسولالله (ص)، معاون ستاد پشتیبانی جنگ، عضویت در شورای فرماندهی سپاه کرج و معاون بهداری لشکر 10 سیدالشهدا (ع) را به دوش کشید. وی در حالی که جانباز شیمیایی نیز شده بود، چهارم دیماه سال 1365 در «عملیات کربلای 4» و هنگام وضو گرفتن، از ناحیه قلب مورد اصابت ترکش خمپاره دشمن قرار گرفت و به سه برادر شهیدش پیوست. در سالروز شهادت سردار شعبانعلی نژادفلاح معاون بهداری لشکر 10 سیدالشهدا (ع) خبرگزاری ایسنا با بانو «خورشید اسماعیلی» همسر این شهید به گفتوگو نشسته است.
یا طلاق یا سپاه!
گفتم اگر برنگردی طلاق میگیرم. من همسر یک مرد سپاهی شدم، نباید استعفا بدهی. آنقدر تهدیدش کردم و با هم جر و بحث کردیم تا بالاخره راضی شد برگردد. ماجرای استعفا دادنش هم به همان روزی برمیگردد که مقام معظم رهبری که آن زمان رئیس جمهور بودند، به خانه پدر ایشان سر زدند. اینها شش برادر بودند که سه نفر از آنها شربت شهادت نوشیدند. مقام معظم رهبری در این ملاقات گفتند که دیگر کسی از این برادرها نباید به جبهه برود، این خانواده سه شهید داده است. بعد از این اتفاق، شعبانعلی از سپاه استعفا داد و به خانه برگشت. من تعجب کرده بودم که چرا آن موقع از روز به خانه آمده. هر چه میپرسیدم جواب درست و حسابی نمیداد. میگفت اومدم مرخصی. من هم باورم نمیشد چون امکان نداشت حتی مرخصی ساعتی بگیرد. بالاخره یک روز که رفته بود نانوایی و بچههای بهداری آمده بودند دنبالش؛ ماجرا را پیگیری کردم و فهمیدم که استعفا داده است. مسئولان بهداری میگفتند خانم فقط این گره به دست شما باز میشود. ما به ایشان نیاز شدیدی داریم، کاری کنید تا برگردند. من هم پایم را دریک کفش کردم که یا طلاق یا سپاه؛ شعبانعلی هم راضی شد و برگشت.
در راه ورده برف میآید
استاد دکتر شهریار شهیدی (متولد 23 فروردین 1343 خورشیدی در تهران) اصالتا"ساوجبلاغی است چون پدرش مرحوم «شمس الدین شهیدی» و مادرش بانو «زهره خدابنده لو» هر دو متولد روستای برغان - از توابع بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ - هستند. دکتر شهیدی دانش آموخته کارشناسی روانشناسی عمومی (پلیتکنیک لندن)، کارشناسی ارشد روانشناسی پزشکی و سلامت (دانشگاه گیلفورد) و دکتری روانشناسی بالینی (دانشگاه لندن) است. وی از سال 1369 تا 1371 به عنوان استادیار روانشناسی سلامت در بخش روانپزشکی بیمارستان لندن و بیمارستان رویال فری لندن فعالیت کرد و از سال 1372 به بعد در دانشگاه شهید بهشتی تهران به عنوان استادیار و سپس دانشیار مشغول به کار شد.
دکتر شهیدی زمانی نایب رییس انجمن روانشناسی ایران و رییس شاخه روانشناسی بالینی انجمن روانشناسی بوده است. وی علاوه بر نگارش و ترجمه کتاب در حوزه روانشناسی، به کار ترجمه و سرایش شعر نیز اهتمام داشته و چنان که خود میگوید از دوران کودکی با دنیای شعر و ادبیات مأنوس بوده و این علاقه باعث شده تا با برگزاری جلساتی با عنوان «شعر درمانی» این شاخه از هنر را با روانشناسی پیوند دهد. تألیف کتاب «اصول و مبانی بهداشت روانی» ترجمه کتاب «رواندرمانی و معنویت»، ترجمه شعری از توماس الیوت با نام «دشت سترون» و چاپ مجموعه شعری با عنوان «پریشان یادها» برخی از مهمترین آثار شهیدی اند. شعر زیر را ایشان در سوگ پدرش سروده است. یادآوری می شود «ورده» روستایی است در نزدیکی برغان.
در راه ورده باد میآید
چندان که تک درخت توت کهنسال
با قامتی خمیده و لرزان
در اضطراب و ترس و پریشانیست
غمگین غروب سرد زمستانیست!
در راه ورده برف میآید
چندان که کوه سنگی مغرور
تندیس انجماد و سردی و ویرانیست
سبزینه بهار
خاطرهای مبهم است و دور
....
در راه ورده باد میآید
همواره تازیانه این باد برف و سوز
غوغا و نوحه و فریاد زاغها
آید به گوش هنوز
مردان سوگوار
نعش شهید خاطرهها را
از روی نهر یخ زده، از راه مال رو
بر دوش میبرند
سوی امامزاده متروک روستا
تا مشهد ترانه و نور و گل و صدا
تا مرز وحشت اهلی خوابها
تا آن سوی نهایت و پایان و انتها
موافقت با تاسیس دانشگاه تخصصی دارویی در ساوجبلاغ
مدیر عامل شهرک های صنعتی استان البرز گفت: به تازگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با تاسیس دانشگاه تخصصی دارویی در شهرستان ساوجبلاغ موافقت کرده است.
آغاز فعالیت دوباره «کتابخانه قلم» در شهر نظرآباد
با واگذاری حق انتفاع کتابخانه «قلم شهرداری» شهر نظرآباد به مدت 10 سال به اداره کتابخانه های عمومی، فعالیت این مرکز فرهنگی به زودی از سر گرفته خواهد شد.
افتتاح ساختمان جدید دانشگاه علمی کاربردی خانه کارگر ساوجبلاغ
با حضور دکتر احمدینژاد مدیرکل خدمات آموزشی دانشگاه جامع علمی کاربردی، ساختمان جدید دانشگاه علمی کاربردی خانه کارگر شهرستان ساوجبلاغ به بهرهبرداری رسید .
استاد عباس میرخانی
غزلسرای خوش قریحه ساوجبلاغی در انجمن های ادبی تهران
جستجوها و پژوهش های مورد نیاز برای نگارش کتاب «نام آوران ساوجبلاغ» - که آخرین مراحل تالیف را می گذراند - برکت دیدار و گفت و گو با فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد را برایم در پی دارد. در همین راستا در 19 مهر 1391 در روستای زیبای تالیان - از توابع بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ - خدمت شاعر گرامی جناب استاد عباس میرخانی رسیدم. ایشان متولد سال 1325 خورشیدی در روستای تالیان است که از همان کودکی با خانواده اش در شهر تهران ساکن شده است. استاد میرخانی از شاعران غزلسرای معاصر ایران است. اشعارش بیشتر در سبک هندی و گاهی هم عراقی است. وی در انجمن های ادبی تهران نشو و نما یافته و تحصیلات عالی دارد. مهربانی، تواضع، نظم، وسعت دید و شناخت قابل تحسین از تاریخ و ادبیات معاصر ایران از جمله ویژگی های این شاعر خوش قریحه ساوجبلاغی است. در همان نخستین دیدار با استاد میرخانی، یکی از مجموعه اشعارش با عنوان «یادگار دفتر عمر» را به یادگاری گرفتم. این کتاب در شمارگان 3000 نسخه در سال 1376 به کوشش نشر نشانه در تهران منتشر شده است. نخستین غزل این کتاب را با هم زمزمه می کنیم:
به نوبهار جوان می شود طبیعت پیر
تو نیز ای تن خاکی جوانی از سر گیر
دم بهار چو جان می دمد به پیکر خاک
بدین نوید تو هم جان تازه ای بپذیر
به جام باده فروشوی زنگ غم از دل
که جز به می غم هستی نمی رود ز ضمیر
چو رند مست غنیمت شمار فرصت وقت
«که در کمینگه عمر است مکر عالم پیر»
بهار عمر نپاید کنون به شادی کوش
که در پی اند ترا رهزنان بهمن و تیر
گل مراد ز گلزار عمر کی چیند
هر آنکه گشت به جان در غم زمانه اسیر
مرا که دست فرو شسته ام ز هر دو جهان
ملامت همه عالم نمی کند تاثیر
به کفر و زندقه بدام عالمی بودن
هزار مرتبه خوشتر که شهره در تزویر
ماه شب های تار ایران
آیت الله شیخ محمدتقی برغانی (شهید ثالث)
آیت الله شیخ محمدتقی برغانی معروف به شهید ثالث، از مشاهیر علمای مجاهد ایران در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری است. وی فرزند ملامحمد ملائکه بود و در 1172ق در برغان از قوای قزوین به دنیا آمد. علوم مقدماتی و قسمتی از دروس سطح را نزد پدرش در برغان فراگرفت، سپس به قزوین رفت و در حوزه علمیه آن شهر به درس و بحث ادامه داد. آنگاه به قصد تکمیل مدارج علمی به شهرهای اصفهان و کربلا و قم سفر کرد و نزد استادان بزرگ آن روز به تحصیل پرداخت. به گفته خود او، در اصفهان بیشتر به فلسفه اشتغال داشته و فلسفه تدریس می کرده است. بزرگترین استاد او در فقه، سیدعلی طباطبایی (م 1231ق) در کربلا بوده است.
ملا محمدتقی در حدود سال های 1220ق به ایران بازگشت و در تهران ساکن شد و به تدریس و افتاء و اقامه نماز جماعت و تصدی امور دینی پرداخت. به دلیل حسن تقریر و طلاقت لسان و حل مسائل مشکل و موشکافی در مباحث علمی، حوزه درس او رونق یافت؛ ولی پس از چندی،دیگر بار به عتبات بازگشت. این اقدام بر اثر برخی اعتراضات به فتحعلی شاه قاجار بود. علت دیگر این بود که اجتهاد او را میرزا ابوالقاسم قمی (م 1231ق) تصدیق نمی کرد؛ زیرا محمدتقی فقط چند روز در محضر درس میرزای قمی حاضر شده بود و میرزا شناخت کافی از او نداشت و لذا مکاتبه علمی آن دو بی نتیجه مانده بود. گفته شده است که برغانی - که سرشناس ترین دانشمند این خاندان بود - و دو برادرش، ملامحمدصالح و محمدعلی، در جلسه ای که با حضور علمای تهران و شخص شاه در کاخ گلستان تشکیل شد، شرکت داشتند. در این جلسه برغانی، به شاه اعتراضاتی کرد و میان برادران برغانی و ملامحمد علی مازندرانی، مشهور به جنگلی، مشاجره لفظی درگرفت و اندکی به خشونت گرایید. به همین سبب، شاه آنها را نکوهید و گویا فرمان تبعیدشان را صادر کرد. محمدتقی پس از بازگشت به عتبات، بار دیگر به حوزه درس استاد خود، طباطبایی، پیوست و پس از چندی به توصیه استاد، شخصاً تدریس را آغاز کرد و مسجدی نیز در این شهر ساخت و به امامت جماعت و وعظ در آن پرداخت. این مسجد به نام مسجد برغانی شهرت داشت که پس از شهادت او به نام «مسجد شهید ثالث» معروف شد