مدرس شناخته شده موسیقی کلاسیک در ایران و اروپا
استاد بهزاد میرخانی (متولد 1348خورشیدی در تهران) آهنگساز و مدرس شناخته شده موسیقی کلاسیک در ایران و اروپا است. پدر ایشان استاد سید احمد میرخانی (متولد 1318 خورشیدی) خوشنویس و کاتب قرآن کریم، متولد روستای تالیان از توابع شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز است. کالج موسیقی لندن از دانشکده های دانشگاه لندن غربی از اکتبر سال 2010 میلادی، استاد میرخانی را به عنوان مدرس رسمی خود معرفی کرده و آزمون کتبی اش را ژوئن هر سال در تهران همزمان با مراکز کالج لندن در کشورهای دیگر برگزار میکند. «آخرین برگ»، «آستوریاس»، «شیفته»، «جوانهها»، «راپسودی ایران»، «رقص گیتار» و «مثل برگ» نام آلبومهای موسیقی منتشر شده وی در ایران است. همچنین آثاری همانند «آخرین برگ»، «هفتاد دقیقه با عاشقانههای گیتار»، «کی مای» و «نتهای تنظیم شده برای گیتار» را در خارج از ایران منتشر کرده است.
به قرآن من افتخار کن، نه به کمانچه نوازیام !
بانو اشرفالسادات میرخانی سالها است که در حفظ و حراست میراث پدرش استاد سیدحسین میرخانی (متولد 1286 خورشیدی در روستای تالیان از توابع شهرستان ساوجبلاغ) اهتمام کامل داشته و دارد. هر چیز فرد و کلان، که بارقهای از معرفت پدر را بنماید، نزد او گرامی است و از این بابت کاملترین مرجع برای کسب اطلاعات. آنچه در پی میآید، متن گفتوگویی است که با ایشان صورت گرفته است:
- آداب خوشنویسی مرحوم میرخانی چگونه بود؟
- پدرم چون قرآن را کتابت میکرد، هرگز بدون وضو دست به کار نمیشد. از سال 1323، که متولد شدم و ایشان از همین ایام کتابت اولین قرآن را شروع کرده بود، هرگز سراغ ندارم بدون وضو بوده باشد. یکی از مواردی که در خصوص کار ایشان به طور استثنایی وجود داشت، نحوه قلمگیری بود که آن را بین سَبابه و شَست قرار میداد. این نکته را در بین خوشنویسان فقط استاد خروش است که دنبال میکند. سبک تراشیدن قلم هم برای پدرم متفاوت بود. دکتر انوری، یکی از شاگردان ایشان که چهل سال است در کلن آلمان زندگی و در دانشگاه تدریس میکند، میگفت:«یک عصر تا شب من ما با آقای خروش بر سر مسأله تراش قلم با هم بحث و تبادل نظر داشتیم که مثلاً اگر تراش به این صورت باشد، چه میشود و اگر زاویه و نوک قلم در این حد و حدود باشد، چه.» دست آخر رفته بودند و یکی از قلمهای استاد سیدحسین را آورده و سنجیده بودند. بعد متوجه شده بودند، ایشان بهترین شیوه را در تراش قلم رعایت کرده. پدرم پشت میز نمینشست، اگرچه میز تحریر داشت، اما کاغذ را روی پایش میگذاشت و خط مینوشت. مرکبِ خشک را بسیاری برای پدرم سوغات میآوردند؛ ایشان آن را با آب مخلوط و استفاده میکرد. اخیراً آقایان گلاب در مرکب میریزند، اما پدرم، از آب استفاده میکرد. یک بیت شعر را آقای انصاری در این خصوص سرودهاند که به نظرم جالب است: با دواتش از این شراب بهشت / که سه قرآن بدین شراب نوشت... یک دوات انگشتی داشت که بین انگشتان دست چپ قرار میداد و با دست راست مینوشت.
تأملی در سبک زندگی امروز ما
سبک زندگی در هر جامعهای پیوندی تنگاتنگ با منش فرهنگی و زیباییشناختی مردمان آن جامعه در طول تاریخ خود دارد؛ به همین خاطر شاید بتوان گفت به تعداد ملتها و جامعههای گوناگون در سیر تاریخ، سبک و منش زندگی وجود داشته است. ما ایرانیان نیز مانند هر مردم دیگری در این کرهخاکی سبک زندگی ویژهای داشتهایم که در نحوه رفتار، ارتباطات، نشست و برخاستها، لباس پوشیدن، معماری و ...ما نمود داشته است. با اینحال از زمانی که چندان هم دور نیست، این سبک خاص زندگی که بر شالوده فرهنگ ایرانی - اسلامی بنیان گرفته بود، بهتدریج شروع به افول کرد و اینک در روزگار ما به گفته پژوهشگران حوزههای مختلف جز پارههایی از آن باقی نمانده است. با نگاهی به معماری شهرهای ما و همچنین شیوههای زیست زندگی روزانه میتوان این گسستگی و آشفتگی و در مواردی بیهویتی را دید. با این حال هنوز دیرنشده و همچنان میتوان با آسیبشناسی سبک زندگی معاصر خودمان و بازشناسی منش و فرهنگ ایرانی - اسلامی بر این بحران تا حدی فائق آمد. درمطلب زیر با نگاهی فلسفی و تاریخی تلاش شده که در این موضوع کندوکاو شود .
از بودن تا چگونه بودن و از زیستن تا فرهنگ و منش زندگی به مفهوم انسانی آن تفاوت از زمین تا به ثریاست. در«بودن» همه ما بر خوان ضیافت هستی و هستومندی زیرسقف یک میراث مشترک گردآمدهایم و هر یک سهم خود را برگرفته و بهره خود را بردهایم. بهره وجودی هر موجود یا هستندهای را نیز به عیار و اعتبار نحوه بودنش درجهان میتوان محک زد و دربارهاش داوری کرد. انسان بودن آدمی نیز در نحوه بودن و فرهنگ و منش چگونه زیستن او در جهان افق گشوده و چهره نموده و جامه تحقق بر تن پوشیده است. البته بودنی نه از جنس نحوه بودن در جغرافیای طبیعی و سپهر طبیعت و بشر طبیعی آنگونه که رمانتیستهای آرمانگرای سدههای 18 و 19 پس از بهپا خاستن توفان انقلاب علمی و صنعتی در اروپا مشتاقانه بازگشت ناممکن و ناکام به آن را در سر داشتند. در جغرافیای طبیعی و سپهر طبیعت همه چیز به میزان زیاد پیشاپیش طراحی شده است. این طراحیهای از پیش مهیا شده در جغرافیای گیاهی و رفتار گیاهان بسیار مشهودتر از جغرافیای گونههای جانوری بوده و در اقلیم و عالم بشری سر از افق دیگری برکشیده است. در این جغرافیای پرچین و شکن و هزار توی عالم انسانی است که برای نخستینبار با نحوه بودنی از جنس دیگر و منش زیستنی از تباری دیگر مواجه میشویم؛ جغرافیا و سپهر اقلیم و عالمی که اصطلاحا" آن را جغرافیای تاریخی و فرهنگی و انسانی اطلاق کرده و میشناسیم.
حاج میرزا عبدالله شهیدی با جوانان مهربان بود
شادروان آیت الله حاج میرزا عبدالله شهیدی، فرزند آیت الله شیخ عبدالحسین شهیدی است که نسبش با چهار واسطه به شیخ محمدتقی برغانی )شهید ثالث) میرسد. در محرم الحرام 1340 قمری در بیت علم و فضیلت در شهر قزوین زاده شد. پس از طی دوره دبیرستان به تحصیل علوم دینی اشتغال یافت. علوم مقدماتی و بخشی از سطوح را نزد پدرش و اساتید وقت حوزه علمیه قزوین فراگرفت و سپس در سال 1361 قمری به منظور ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد و از محضر آیات عظام به ویژه آیت الله حجت کوه کمری، آیت الله بروجردی و آیت الله مرعشی و امام خمینی بهره علمی گرفت و به کسب اجازاتی از مراجع تقلید عبدالنبی عراقی، سید عبدالهادی شیرازی، حاج سید ابوالقاسم خویی، حاج آقا حسین بروجردی، آقا سید ابوالحسن رفیعی قزوینی نایل آمد.
آیت الله شهیدی انسانی وارسته، دارای اخلاق نیکو و خدمتگزاری صادق بود. ایشان با جوانان، مهربان و صمیمی بود. فعالیت های چشمگیر اجتماعی و فرهنگی و دینی و تلاشهای فراوانش در انقلاب اسلامی در قزوین از دیگر فرازهای زندگی ایشان است. از آثار به چاپ نرسیده ایشان میتوان به «کتاب المعراج» و تفسیر سوره یوسف اشاره کرد. روح آن فقید سعید در روز پنجشنبه 18 فروردین 1373 در شهر قم به رحمت الهی واصل گردید.
استاد علی حاکمی و کاوش در خوروین و اسماعیلآباد ساوجبلاغ
کاوشهای باستانشناختی در محوطه های باستانی «خوروین» در سال 1328 خورشیدی و «موشهلان اسماعیلآباد» ساوجبلاغ در سالهای 38-1337 را باستانشناسی به نام «استاد علی حاکمی» انجام داده است. به جهت پاسداشت تلاش های علمی و فرهنگی ایشان، زندگی نامهاش را با هم مرور می کنیم:
استاد حاکمی در سال 1296 خورشیدی در شهر رشت به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته باستان شناسی و معماری در مقطع کارشناسی دانشگاه تهران گذراند. فعالیتهای وی در موزه ایرانباستان و شورای عالی باستان شناسی و عضویت در نمایشگاه های آثار ایرانی در برخی از کشورهای خارجی از عمده فعالیتهای اداری و عرضه تالیفات متعدد از عمده فعالیتهای وی پس از پایان تحصیلات رسمی او است. استاد حاکمی تحصیلات ابتدایی را در رشت به پایان رساند. در سال 1313 در دانشکده ادبیات دانشسرای عالی در رشته باستان شناسی به تحصیل مشغول و نیز در سال 1317 موفق به دریافت لیسانس شد. با اجازه از وزارت فرهنگ در سال 1332در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته معماری نام نویسی کرد و پس از چندی با درجه لیسانس معماری تحصیلات خود را به پایان رساند.
«زمان لرزه» نمایشنامه نویس ساوجبلاغی در جشنواره بین المللی تئاتر فجر
مراسم پایانی سی و یکمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر با حضور محمود احمدی نژاد و سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و گروهی از بزرگان و پیشکسوتان تئاتر ایران برگزار شد. مراسم پایانی این جشنواره با معرفی برگزیدگان همراه بود. در بخش «مسابقه مناطق، تجربه های نو و نگاه تازه»، اصغر گروسی در بین پنج کاندیدا، با نمایشنامه «زمان لرزه» برگزیده شد. وبلاگ «ساوجبلاغ پژوهی» این موفقیت ارزشمند هنری را به این هنرمند کوشا و جامعه فرهنگی و هنری شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد تبریک می گوید.
یادآوری می شود اصغر گروسی (متولد 1360 خورشیدی) نویسنده، کارگردان و بازیگر کوشا و خلاق ساوجبلاغی است. فرازهای مهم کارنامه هنری ایشان به این شرح است: «لیسانس گرافیک از هنر و معماری یزد سال 1388/ نویسنده و کارگردان نمایش های: دو منهای دو مساویست با دو، گزروک، تریبون آزاد، مغاک، پیچت، مثل اینکه خواب مرگ می بینم، دومان، من زمین دوست دارم، کشتی، دآآآآآآآآگ، سگ تو سگ، خروس جنگی، گلایه های یک مرده محکوم به سکوت، هنر (یاسمینا رضا)، رقص کاغذ پاره ها (محمد یعقوبی)، زمستان 66 (محمد یعقوبی)، خشم و هیاهو (مهرداد رایانی مخصوص)، نجواهای شبانه (محمد چرمشیر)، داستان کوتاهی درباره عشق، پرده خوانی انقلاب، پرده آخر / کارگردان برگزیده بخش خیابانی بیست ونهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر / نویسنده و طراح صحنه برگزیده بخش خیابانی سیامین جشنواره بین المللی تئاتر فجر / نویسنده برتر چهاردهمین جشنواره بین المللی تئاتر دانشجویی 90/ نویسنده برتر اولین جشنواره نمایشنامه نویسی روزنه آبی / کارگردان برتر اردیبهشت تئاتر استان البرز در سال 90/ کارگردان برگزیده جشنواره تئاتر استانی تهران (فضیلت) در سال 88 و راهیابی به جشنواره فجر با دریافت حداکثر عناوین برگزیده / نویسنده برگزیده جشنواره تئاتر استانی تهران (بصیرت) در سال 89 و راهیابی به جشنواره فجر با دریافت 4 عنوان برگزیده / نویسنده برگزیده مسابقه طرح تا نمایشنامه، خانه تئاتر دانشگاهی 1386/ عنوان اول همایش تئاتر خیابانی اردکان 1386 یزد / کسب بیش از 8 رتبه اول و دوم و سوم در 5 دوره برگزاری جشنواره فرهنگی هنری ساوجبلاغ در رشته های نویسندگی و کارگردانی 1382 تا 1387/ بازیگر برتر ورک شاپ پلیس (کرج) 1383 و...»
همه چیز برای زندگی، زندگی برای همه
کتاب «همه چیز برای زندگی، زندگی برای همه»، گوشه ای است از زندگی شادروان دکتر سید حمید میرخانی (پزشک نامدار ساوجبلاغی) که در 160 صفحه منتشر شده است. این کتاب بنا دارد آنچه را که دکتر میرخانی داشت و هرگز به زبان نیاورد، در کلام دیگران جستوجو کند.
در بخشی از کتاب آمده است: «حمید انسانی متعادل بود. در تمام این سالها به یاد ندارم خیلی ناراحت و شاکی و یا خوشحال و بی تاب دیده باشمش؛ به جز شبی که روز بعدش میخواست برای گذراندن دوره فوق تخصص به سوئد برود. شب ارتحال امام بود. مردم در مصلی جمع شده بودند. من که روز بعد همراه دوستان به مصلی رفتم، دیدم او از همه ما زودتر به مصلی رفته و تمام شب را تا سپیده دم نشسته و گریه کرده است. چشمهایش سرخ و متورم بود. آن هم شبی که روز بعدش عازم سفری طولانی بود و کارهای زیادی برای انجام دادن داشت. حمید عاشق امام بود و بی تابی اش را برای ایشان پنهان نمی کرد. در سال های ریاستش، چندین مرکز تحقیقاتی تاسیس کرد؛ مرکز تحقیقات قلب و عروق، مرکز تحقیقات سرطان، اعصاب و... فعالیتهایی که در این مراکز انجام می شود یا نتیجه گیریهای علمی حاصل شده از کیفیت بسیار بالایی برخوردارند و شاید در دانشگاههای کل کشور یک مرکز تحقیقاتی شبیه آنها وجود نداشته باشد. و باز افکار بلند و انسان دوستانه اوست که تبدیل می شود به بانک پیوند اعضا، بخش قلب اطفال، بخش های متعدد درمانی و نهایتا" در طول سالها مجتمع به مجموعه ای تبدیل می شود که ابعاد آموزش پزشکی در کشور را تحت تاثیر خودش می گیرد.
تاریخ مکتوب ساوجبلاغ منتشر شد
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتاب «تاریخ مکتوب ساوجبلاغ» با نگاهی به موقعیت جغرافیایی این شهرستان به قلم نویسنده ساکن کرج تدوین شد. این کتاب از سوی انتشارات رهام اندیشه منتشر شده است. بهزاد رضایی، مولف این کتاب گفت: این کتاب با استخراج مطالبی درباره شهر ساوجبلاغ و پیشینیه تاریخی و فرهنگی آن نگاشته شده است. وی افزود: در این کتاب تاریخچه این شهرستان از قرن هفتم تا پایان دوره قاجار با نگاهی به سفرنامهها، خاطرهنویسیها، کتابهای تاریخی و شرح مشاهدات به رشته تحریر درآمده است. رضایی با بیان اینکه برای نگارش کتاب از 50 منبع مختلف استفاده کرده است گفت: کتاب حاضر سه بخش است که قسمت نخست درباره طبیعت و موقعیت جغرافیایی، قسمت دوم آب و هوا و قسمت سوم کاروانسراهای موجود در ساوجبلاغ را شامل میشود.
وی اظهار کرد: یکی از کاروانسراهای مشهور و قدیمی ساوجبلاغ، کاروانسرای شاهعباسی متعلق به دوره قاجار است که در ابتدای جاده هشتگرد قرار دارد و در این کتاب درباره اهمیت این کاروانسرا توضیحاتی ارایه شده است به گفته رضایی، قدمت شهرستان ساوجبلاغ از نظر جغرافیایی به سه هزار سال پیش بازمیگردد اما از قرن هفتم هجری از ملک ری جدا شده است. وی درباره اهداف خود از نگارش این اثر، عنوان کرد: منابع مکتوب و مدون بسیار محدودی درباره این شهرستان وجود دارد و پیش از این افراد برای نگارش کتاب در این حوزه پیشقدم نشده بودند و احساس کردم یکی از نیازهای اصلی ساوجبلاغ به شمار میآمد. رضایی با اشاره به کتاب آتی خود توضیح داد: در حال جمعآوری کتابی درباره تاریخچه شهرستان طالقانم و اگر مسوولان محلی و دولتی حمایت کنند، نگارش این کتاب را به زودی آغاز خواهم کرد. به گفته وی، شهرستان ساوجبلاغ در قسمت غرب استان البرز و 45 کیلومتری شهر کرج واقع شده است.
نقاش نظرآبادی برگزیده جشنواره ملی نقاشی شد
خبرگزاری مهر: ابوطالب قادری نقاش نظرآبادی در جشنواره ملی سوره های قرآنی با خلق آثار نقاشی الهام گرفته از دو سوره قرآن توانست رتبه نخست را در کشور کسب کند. ابوطالب قادری درباره حضور خود در جشنواره ملی نقاشی قرآنی و کسب رتبه برگزیده این جشنواره گفت: جشنواره ملی قرآنی 9 بهمن ماه دراستان ایلام و با موضوع آیات قرآنی دو سوره «انسان و عصر»برگزار شد. وی افزود: در این جشنواره توانستم رتبه برتر را از آن خود سازم و نام استان البرز را در سطح کشور مطرح سازم.
قادری کارشناس ارشد رشته نقاشی است و از سال 77 فعالیت خود را در سبک های آبستره، اکسپرسیونیسم، پست مدرن و... آغاز کرده است. این نقاش رمز موفقیت خود را در این جشنواره خلق اثری منبعث از حس هنرمندانه خود ذکر کرد و گفت: آنچه نظرهیئت داوران این جشنواره را به خود ماطوف ساخت حس درونی ام بود که توانسته بودم از قاب نقاشی به آنها منعکس کنم. قادری درباره نقاشی سوره عصر و خلق این اثر توضیح داد: آیه نخست سوره عصر دستمایه خلق تابلوی نقاشی ام بود؛ در نظرگرفتن دو بعد انسانی و حیوانی بشر که می تواند تا بی نهایت به اعتلا رود و یا تا قعرها تنزل کند سوژه اصلی این نقاشی بود. وی ادامه داد: مصداق های انسانی مسخ شده در قالب چهره هایی درهم و با به کار گیری رنگ های تیره و گرم، ایجاد روابط بین کادر و فرم که به هارمونی و چیدمان عناصر کمک می کرد نوعی ارتباط و کمپوزیسیون بین کلیه عناصر این نقاشی ایجاد ساخت و توانست نظر هیئت دوران را به خود جلب کند. قادری انسان و موضوع وقف را عنوان دوم نقاشی خود برگرفته از سوره انسان ذکر کرد. این نقاش با ترکیب اکرلیک و رنگ روغن و تلفیقی از سبک پست مدرن و اکسپرسیونیسم بر روی بوم آثار فاخری را خلق کرده است؛ او در جشنواره ملی نقاشی قرآنی استان سمنان رتبه نخست کشوری را از آن خود ساخته است.
از روستای عشایری «گلدره» نظرآباد تا روستای «سنج» ساوجبلاغ
«روستای هدف گردشگری» به محدودهای جغرافیایی اطلاق میشود که در این محدوده یک یا چند یا مجموعهای از جاذبههای تاریخی، طبیعی و فرهنگی وجود دارد که وجود آنها، انگیزهای برای سفر و اقامت گردشگران خواهد بود. از این رو استان البرز دارای 12 روستای هدف گردشگری است، ولی اکثر این روستاها هنوز از امکانات اولیه و زیرساختهای گردشگری خوبی برخوردار نیست. استان البرز با وجود این که به لحاظ مساحتی از وسعت پایینی برخوردار است، همه اقلیمهای گرم و خشک، معتدل و کوهستانی را در دل خود جای داده و دارای پنج شهرستان ساوجبلاغ، نظرآباد، طالقان، اشتهارد و کرج است که هر کدام به نوبه خود، روستاهایی با جاذبههای گردشگری زیبا و منحصر به فردی دارد.
برای مثال روستای «گلدره» در شهرستان نظرآباد یکی از همین روستاهایی است که قابلیتهای فراوانی در جذب گردشگران دارد. سیدحسام موسوینیا، رئیس اداره میراث فرهنگی شهرستان نظرآباد در این باره میگوید: گلدره، تنها روستای عشایری استان البرز است که پتانسیلهای خوبی به لحاظ جذب گردشگر دارد. این روستا یکی از روستاهای پویای استان بهشمار میرود و همه جاذبههای کویر را داراست که میتواند مقصد مناسبی برای تورهای عشایری و کویری باشد. وی میافزاید: شترسواری، اسبسواری و دیدن زیباییهای آسمان در شب ازجمله جاذبههای این روستاست و زندگی سنتیای که در روستا جریان دارد، بسیار لذتبخش و دیدنی است. وی با اشاره به مشکلات این روستا برای جذب گردشگر و توریست میگوید: نبود زیرساختهایی مانند کمپینگ اقامتی یا خانههایی برای اسکان مهمانان و نبود امکانات بهداشتی، مانع توسعه گردشگری و در نهایت اشتغالزایی در این روستا میشود.
هادی بابازاده، رئیس میراث فرهنگی شهرستان ساوجبلاغ نیز با اشاره به غنی بودن این شهرستان به لحاظ میزان روستاهای هدف گردشگری میگوید: «برغان»، «ورده»، «سنج» و «تکیه» از جمله این روستاها بوده که هم از نظر جاذبههای طبیعی و اکوتوریستی و هم میراثی و باستانی غنی هستند، ولی روستای برغان دارای یک بازار قدیمی و شاخص است که نیاز به مرمت دارد. وی نبود زیرساختهای لازم را یکی از موانع توسعه روستاهای هدف در استان دانسته و ادامه میدهد: علاوه بر این مساله، آشنا نبودن موسسات گردشگری البرز و تهران و عدم برگزاری تورهایی به این مناطق باعث کمتر شناخته شدن و مورد بیتوجهی قرار گرفتن روستاهای هدف میشود. وی تصریح میکند: برای توسعه گردشگری روستایی اختصاص اعتبارات کافی در این زمینه الزامی است (به نقل از خبرگزاری ایسنا).
ناشنیده هایی از این مکان 113 ساله
سه پنجشنبه است که جهت گفت و گو با «دکتر محمدعلی نجم آبادی» متولی مقبره شیخ هادی نجم آبادی و نتیجه ایشان به محله شیخ هادی تهران می روم. همانگونه که می دانید شادروان شیخ هادی نجم آبادی، بزرگ مردی آزاداندیش و یکی از زمینهسازان فکری جنبش مشروطه ایران است که بر تعقل و اعتلای فرهنگی این ملت بسیار تاکید داشت. اگرچه چهار سال پیش از انقلاب مشروطه بدرود حیات گفته، ولی تاثیر شیخ در سران جنبش مشروطه بسیار مشهود است. دکتر نجم آبادی با خوشرویی بنده را پذیرفت و برای کتاب «نام آوران ساوجبلاغ» مطالب خوبی در اختیارم گذاشت. در ادامه، توضیحات دکتر نجم آبادی - از پزشکان نامدار تهران - درباره وضعیت فعلی مقبره شیخ هادی را بخوانید: