گشت و گذاری در روستای تاریخی برغان
=بخش دوم=
در داخل حیاط مسجد جامع برغان درخت چناری است که قدمتش به هزار سال پیش می رسد. این شاهکار طبیعت به همراه درخت چنار دیگری که در مجاورت آن قرار دارد یکی از کهنسال ترین درختان ایران هستند که در دامنه سلسله جبال البرز مقاوم و استوار سر به آسمان می سایند. گفته می شود با ورود دین مقدس اسلام به ایران مردم روستا که آیین زرتشت را دین خود می دانستند اسلام و تشیع را پذیرفته و با ساخت مسجد به کاشت این دو چنار به عنوان سایه بان مبادرت می ورزند. این شاهدان زنده تاریخ در قرون گذشته شاهد تاخت و تازهایی بوده اند که توسط اقوام مختلف در این روستا انجام گرفته است. گفته شده در سال 1357 هجری قمری آتش سوزی مهیبی مسجد روستا را در کام خود فرو برده علی رغم تلاش و کوشش ساکنین متاسفانه از ساختمان مسجد تنها تلی از خاکستر بر جای می ماند. به علت این آتش سوزی خسارات جبران ناپذیری بر تنه درخت اصلی وارد می شود که آثار آن همچنان مشهود است.
بانو مجتهده ربابه صالحی برغانی مدرس حوزه علمیه قزوین
فائزه توکلی (عضو انجمن زنان پژوهشگر تاریخ)
در دوره قاجار زنان تا حدی از آزادی های فردی و اجتماعی برخوردار شدند زیرا سختگیری و تعصب در این دوران مانند زمان صفویه نبود و زنان با وجود محدودیت های رفت و آمد در کوچه و بازار، در عرصه های سیاسی، اجتماعی و مذهبی به موقعیت های شایسته ای رسیدند. در عصر قاجار، زنان برجسته ای در موقعیت های مذهبی نیز وجود داشتند که به دلیل نزدیکی به بزرگان دینی توانستند به مقام اجتهاد نیز برسند. از آن جمله می توان به «ربابه صالحی برغانی» از زنان عالم، فاضل، محدث، متکلم، مجتهد، خطیب و واعظ در آن دوران نام برد.
تازه ترین تصویر پروفسور سیف الدین نجم آبادی
استاد دانشگاه هایدلبرگ آلمان
اخیرا" سرپرست رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلمان به همراه وابسته فرهنگی از بخش های اسلام شناسی و ایران شناسی دانشگاه شهر هایدلبرگ دیدار کردند. در این دیدار «پروفسور سیف الدین نجم آبادی» استاد ساوجبلاغی بخش ایران شناسی و زبان فارسی آن دانشگاه درباره موانع، مشکلات موجود در بخش های مورد اشاره، راه های ارتقاء وضع فعلی و انتظاراتی که از جمهوری اسلامی ایران در این باره وجود دارد و از احتمال تعطیل شدن بخش ایران شناسی در دانشگاه هایدلبرگ سخن گفتند.
به نظر می رسد با توجه به کهولت سن و بیماری پروفسور نجم آبادی، ایشان دیگر نتوانند همکاری خود را با این دانشگاه ادامه دهند. در ادامه این دیدار محسن پورمحسنی سرپرست نمایندگی و حسنی وابسته فرهنگی با شرکت در کلاس درس پروفسور نجم آبادی با وضعیت و سطح دروس کلاس های ایران شناسی از نزدیک آشنا شدند. یادآوری می شود پروفسور نجم آبادی در سال های اخیر، ویراست جدیدی از کتاب «تحریر العقلا» تنها اثر باقی مانده از مرحوم شیخ هادی نجم آبادی (روحانی نواندیش دوره قاجاریه) را روانه بازار نشر کرده است.
- منبع: وب سایت رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در برلین.
استان البرز؛ سی ویکمین استان ایران
شامل شهرستان های کرج، ساوجبلاغ و نظرآباد
دوم تیر 1389 لایحه تأسیس استان البرز در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفت که 204 نفر به این لایحه رأی دادند و این لایحه با 144 رأی موافق، 41 رأی مخالف و 19 رأی ممتنع به تصویب رسید.
در آن جلسه علنی غضنفرآبادی، کواکبیان و کریم عابدی به عنوان مخالف و بهروز جعفری، کاظم دلخوش و ونایی به عنوان موافقاین لایحه سخن گفتند. سید صولت مرتضوی، معاون سیاسی وزیر کشور به عنوان نماینده دولت در دفاع از لایحه تاسیس استان البرز گفت: «شهرستان کرج و اطراف آن از نظر تأسیس یک استان جدید آمادگی لازم از لحاظ زیرساخت ها را دارد و با داشتن بیشترین رشد توسعه در کشور مستحق استان شدن است.»
محمود احمدی نژاد در روز 21 مرداد 1389 طی نامه ای به وزارت کشور، قانون تأسیس استان البرز که به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده بود و شورای نگهبان نیز آن را تایید کرده بود، جهت اجرا ابلاغ کرد. براساس ماده یک این قانون، به دولت اجازه داده شده است که نسبت به تاسیس استان البرز به مرکزیت شهر کرج و مشتمل بر شهرستان های کرج ساوجبلاغ و نظرآباد اقدام کند.
ثبت ملی 100 اثر تاریخی و فرهنگی در ساوجبلاغ
40 هکتار مرتع ساوجبلاغ در آتش سوخت
سکونت 20000 افغان در ساوجبلاغ
ساوجبلاغی ها و نظرآبادی ها غایبان مراسم معرفی مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان البرز
انتقال بخشی از دانشگاه شهید بهشتی به شهرستان ساوجبلاغ
* * * * * *
در نیل همیشه جاری میراث
زنگ فروپاشی ملتها چه وقت به صدا در میآید؟
دکتر حکمتالله ملاصالحی
استاد دانشگاه تهران و از مفاخر فرهنگی شهرستان ساوجبلاغ
بسیاری از وصفها و تعریفها و تعبیرهای متفکران و انسان پژوهان روزگار ما از انسان و شاخصههای انسانی او از بستر نیل همیشه جاری مواریث مدنی معنویاش برگرفته شده است.
انسان را با هیچ شاخصه و صفتی با هیچ مفهوم و مضمونی با هیچ استعاره وتعبیری، منطقا" و مصداقا" مانع و جامع و ملموس و زندهتر از شاخصه وصفت و مفهوم و مضمون میراث تاریخ و فرهنگش نمیتوان شناخت و فهمید و تعریف کرد. خوشههای تعاریف ارسطویی نیز درباره انسان از مزرعههای رنگارنگ همین میراث درو و چیده و خرمن شده است. بر همین سیاق بسیاری از وصفها و تعریفها و تعبیرهای متفکران و انسان پژوهان روزگار ما از انسان و شاخصههای انسانی او از بستر نیل همیشه جاری همین مواریث مدنی معنوی برگرفته شده است.
بی توقف در دیار اهل توقف
داریوش دوله
نویسنده وبلاگ ماز و راز
=بخش اول=
- توضیح نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: دوست عزیزم آقای «داریوش دوله» از اعضای فرهیخته انجمن ادبی «ستاک» شهرستان ساوجبلاغ است که به گواهی دوستان اهل فرهنگ، هم خوب می خواند و هم خوب می نویسد. یادداشت انتقادی زیر حاصل دقت ایشان در کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف طالقان» است. جهت آشنایی بیشتر با نوشته های ایشان رجوع کنید به وبلاگ «ماز و راز»: http://mazoraz.blogspot.com
درباره فراز پایانی یادداشت انتقادی «بی توقف در دیار اهل توقف» به اطلاع داریوش عزیز و خوانندگان محترم می رسانم که متاسفانه آقای سیدعلی تهرانی (کشمیری) نویسنده وبلاگ «حدائق ذات بهجت» بدون رعایت آداب نقد، سه پیام ارسالی بنده را تحریف کرده و برداشت های غلط خود را به نام بنده در بخش پیام های وبلاگش به نشانی: http://kashmiri.blogfa.com/comments/?blogid=kashmiri&postid=16&timezone=12642 درج کرده است...و اما در این مجال، صادقانه عرض می کنم که خود را بی نیاز از نقد دیگران نمی دانم و از دیدگاه های متفاوت اهل فرهنگ و اندیشه، خاضعانه استقبال می کنم.
- متن ایمیل آقای داریوش دوله به نویسنده وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: «حسین عزیز سلام، بی توقف اگر در روستای ایستا تاخته ام لازمه نگاه منتقدانه به متن است در دنیایی که جار مرگ مولفش از ابرها نیز برگذشته است، نوشتار پیوست بی تصویر و تصور چهره به چهره بودن با نویسنده ی کتاب نقش بسته است. باشد که رودربایستی و تعارف موجب دورویی و نیرنگ در پیوندها نگردد.» 26/ 6/ 1389.
* * * * * *
بی توقف در دیار اهل توقف
=بخش دوم=
مختصاتی که حسین عسگری نشانهگذاری کرده تا نشان بدهد که اینان تجدد ستیزند بر بسیاری از روستاهای دور و نزدیک کشور قابل انطباق است، گیرم که اهالی روستای ایستا به تعمد برق و آب لوله کشی و شناسنامه نخواهند، که اگر هم اکنون تغییر نظری بدهند و گاز و بهداشت و آموزش نوین بخواهند، آن قدرها هم تکنولوژی مورد نظر حسین عسگری دم دست نیست که یکی دوساله بتوانند به کاروان تجددی از آن دست بپیوندند، درحالی که هنوز در انواع و اقسام بخشهای خبری صبحگاهی و ظهر گاهی و شامگاهی و گاه به گاهی، بخشدار و فرماندار و استاندار و مجلسدار و دولتدار است که پروژهی شیرآب و تیر برق و پل و گذرگاه و راه آسفالته در فلان روستا و بهمان آبادی افتتاح میکند با این کرامات از گونهی یک پنجه و یک وجبی ما – بار دومی است که سر و کارمان به وجب زدن نوشتار حسین عسگری میافتد ولی هنوز قصدم از این کار را برملا نکردهام و همچنان قول پرداختن به آن در خطوط بعدی به قوت خود باقی است - که در چند خط اخیر آمد برای کفایت مذکراتی از این دست، به سبک آن کودک مثنوی مینویسم که والله با خلاصه کردن تجدد در تکنولوژی - آن هم از گونهی اِسقاطی و مستهلک شدهی از رده خارج ِ با عمری به درازای تاریخ تاسیسدار شاهنشاهی پهلوی اول - نه روستای ایستا و نه دیگر روستاهای ناایستای این مُلک و دیار، تجدد ستیز نمیتوانند باشند، چرا؟، به خاطر همان که در چند خطی بالاتر آورده بودم، تجدد در اصل مقولهای شهری است.
بی توقف در دیار اهل توقف
=بخش سوم=
ظریفی گفته بود «دانهی فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه/ هردو جان سوزند لیکن این کجا و آن کجا» ای شمایانی که خواننده کتاب حسین عسگری هستید و یا خواهید بود، شاید اگر حسین عسگری، به این نوشتار هم اجازهی انعکاس در وبلاگ خود را بدهد، روی سخن علاوه بر او با شماها نیز باشد که آیا میشود هم آن «فانوس آباد» نشین را تجدد ستیز خواند و هم آن جناب برقکار و متخصص انبردست به دست طالبان را؟؟ به راستی تند و تیزی این دو فلفل طالقانی و طالبانی یکی هستند؟ گفتار بالا فتح بابکی بود که به فتح الفتوح منجر شد، و سر قصه به درازا کشید، با امید به اینکه به غصه نیانجامد با طرح دو/سه تایی مطلب در ادامه، به بی توقفی و بتاخت رفتن در دیار اهل توقف پایان خواهم داد.
بررسی گویش کردان ساوجبلاغ
نقش افکار شیخ هادی نجمآبادی در نهضت مشروطه
پتروژنز معدن مولیبدن سنج ساوجبلاغ و بررسی عناصر همراه آن
بررسی سطح سلامت روانی دانش آموزان بالای 15 سال دبیرستان های شهر هشتگرد
بررسی رسوبهای کواترنری منطقه هشتگرد
طراحی مجموعهای فرهنگی، مذهبی در شهر جدید هشتگرد