مدیر انجمن ادبی ولایت و کانون بسیج هنرمندان در ساوجبلاغ
ابوطالب باقری 45 ساله هم اکنون مسئول کانون بسیج هنرمندان شهرستان ساوجبلاغ است. او در سرودن اشعار مذهبی و کلاسیک مهارت دارد و تاکنون دو کتاب با نام های «بوستان معرفت» و «گنجینه معرفت» منتشر کرده است. وی همچنین مسئولیت «انجمن شعر ولایت» را بر عهده دارد. شاعر ساوجبلاغی موفقیت خود در شعر و ادب را مرهون محبت های همسر و فرزند خود می داند که فضای خانه و زندگی را همیشه برای او آرام و دلپذیر ساخته است و از آن بسیار سپاسگزار است.
وی هدف از تشکیل کانون بسیج هنرمندان را آشنایی با نخبگان و هنرمندان می داند و می گوید: «نخستین گام در این کانون، برگزاری شب های شعر و تشکیل انجمن شعر ولایت است که همه شعرای مذهبی و سرایندگان غزل های کلاسیک و شعر نو می توانند در آن حضور یابند.» باقری یادآور می شود: «شرکت دادن هنرمندان این کانون در جشنواره های عمومی کشوری و ایجاد تسهیلات لازم برای آن ها از اهداف کانون است و قرار است با چاپ کتابی زیبا و پر حجم به معرفی شعرا و نخبگان شهرستان اقدام کنیم.» وی در پایان می گوید: «همکاری با آموزش و پرورش برای آشنایی با نخبگان و هنرمندان جوان این اداره و معرفی آن ها به کانون بسیج هنرمندان استان از هدف های ما است که امیدواریم مسئولان شهرستان در زمینه های فرهنگی و هنری همکاری لازم را با این این کانون نموده و ما را سپاسگزار عنایات و الطاف خود بنمایند (روزنامه اقتصاد پویا، 8 شهریور 1390).
اشعاری از ابوطالب باقری در نشانی زیر:
http://vanashema.blogfa.com/post-60.aspx
صاحب اختیاری رد شوی یا نشوی !
مهدی پرتوی: هرکس که برای انجام مقصودش رشوه یا باج و یا به اصطلاح دیگر «حق و حساب» بدهد میگویند: فلانی خر کریم را نعل کرده است. ریشه تاریخی ضرب المثل بالا به این شرح است: به طوری که میدانیم برخی از سلاطین ایران و جهان در دربار خود افراد دلقک و مسخره پیشهای داشتند که با حاضر جوابی ها و شیرین کاری ها ویژه متلک های نیشداری که به حاضران جلسه میگفتند، شاه را میخنداندند و موجب مسرت و انبساط خاطرش میشدند. دلقک ها مجاز بودند هرچه دلشان خواست بگویند ولی شرطش این بود که در بذله گوییها و مسخرهگی ها نمکی داخل کنند تا لطف سخن از دست نرود و طرف تعرض واقع نشوند. دلقک های معروفی که نامشان در صحایف تاریخ ثبت است عبارتند از «طلحک» دلقک سلطان محمود غزنوی، «کل عنایت» یا «کچل عنایت» دلقک دستگاه شاه عباس کبیر، «تریبوله» و «دمی نیک» دلقک های دربار فرانسوی اول و لویی چهاردهم، «کالامبرک» لوده و مسخره معروف ایتالیایی.
خفتگانی که می نویسند و منتشر می کنند !
در جایی که حق مالکیت معنوی نویسندگان و پدیدآورندگان (کپی رایت) به راحتی نادیده گرفته می شود، باید بسیار صبور بود و خون دل خورد؛ زیرا استفاده از مطالب دیگران بدون ذکر ماخذ، نه تنها ناپسند نیست بلکه زرنگی هم محسوب می شود! به ویژه خبرنگاران سایت های رنگارنگ اینترنتی که برای شهرت و جذب بازدیدکنندگان، جست و جویی سطحی در اینترنت می کنند و یا اگر حوصله ای داشته باشند، کتابی را ورق می زنند و بدون هیچ عذاب وجدان، پژوهش دیگران را به نام خود تمام می کنند! زشتی موضوع وقتی دو چندان می شود که آن مطلب با توهم و تفسیر ناصواب نویسنده گزارش سفارشی، درهم پیچیده شود. این مقدمه را نوشتم تا عرض کنم که متاسفانه در 7 شهریور 1390 وب سایت «البرز نیوز» در روند تهیه گزارشی از روستای ایستای طالقان، هم ذکر ماخذ نکرده و هم تفسیری غیر روشمند و مغرضانه از تجددگریزان طالقان ارایه کرده است. مطالب گزارش یاد شده، مونتاز ناشیانه ای از مطالب کتاب «روستای ایستا»، و وبلاگ «روستای ایستای طالقان» است که بدون رعایت اصول پژوهشی و انصاف تدوین شده است. نویسنده ناشناس گزارش، با پیش فرض های غرض آلود و معیوب خود به تحلیل مبانی اعتقادی اهالی روستای ایستا پرداخته و با تصاویری گزینشی، تلاش کرده که اهل توقف طالقان را ادامه فرقه های شیخیه، بابیه، ازلیه و بهائیه و جریان انجمن حجتیه معرفی کند! بی تردید اگر نویسنده، کمترین آگاهی درباره جریان های فکری و فرهنگی ایران معاصر داشت، به این تحلیل ناروا دست نمی زد.
مطالبی کذب و سست در گزارش البرز نیوز است که برخی از آنها عبارتند از: ناتوانی نویسنده در تحلیل مبانی معرفتی اهل توقف طالقان و دلایل ایستایی آنان؛ غلبه نگاه احساسی و ژورنالیستی به پدیده تجددگریزی؛ نگاه سیاسی به اهل توقف طالقان؛ برقراری رابطه این همانی بین اهل توقف طالقان و انجمن حجتیه و فرقه های نوظهور بدون ارایه هیچ دلیلی؛ شایعه اسب و شمشیر آماده اهالی روستای ایستا؛ شایعه وجود افراد تحصیل کرده مانند دکتر و مهندس در روستای ایستا؛ اتهام انحراف مرجعیت شیعه از حدود 200 سال پیش؛ اتهام مخالفت آنان با آیت الله خویی و آیت الله سیستانی؛ توقف در ازدواج به امر حضرت حجت (عج)؛ شایعه انحصار امر به معروف و نهی از منکر به اهل بیت علیهم السلام؛ انتساب احادیث طالقان عصر ظهور به طالقان سنی نشین افغانستان؛ حضور مردان در «مردخانه» و جدایی مردان از زنان؛ ناتوانی نویسنده در تبیین و تحلیل مقوله «اضطرار» که به هنگام عسر و حرج مورد استفاده اهالی روستای ایستا قرار می گیرد؛ اطلاق انگلیسی بودن کشاورزی و مزارع آنان و...
جهت مطالعه گزارش «البرز نیوز» نگاه کنید به:
http://www.alborznews.net/fa/pages/print.php?cid=50388
وکالت نامه ها و استشهادات نویافته از خاندان نجم آبادی
«مجموعه نجم آبادى» تعدادی نامه های خاندان نجم آبادی است که در سال 2010میلادی از سوی دکتر افسانه نجم آبادی به وب سایت «دنیای زنان در عصر قاجار» هدیه شده است. این مجموعه در سال 2005 به وسیله مرکز ذخائر اسلامی در قم نسخه برداری شده بود. یادآوری می شود، «خاندان علمی نجم آبادی» از روستای نجم آباد - از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز - برخاسته اند.
محتوای این مجموعه که شامل هشت نامه خانوادگی و دفاتر ثبت شیخ باقر نجم آبادی (13 جلد) و شیخ مهدی نجم آبادی (15 جلد) می باشد، گوشه ای از زندگی چند نسل از خانواده نجم آبادی را به تصویر می کشد. نامه ها در دو پاکت نگهداشته شده بود که روی هر دو نوشته شده بود متعلق به همشیره. این نامه ها اغلب وکالت نامه و استشهادات در مورد مسایل ارثیه و املاک شخصی هستند. این نامه ها در اوراق عباس نجم آبادی (1911-1986 میلادی) پیدا شد و به احتمال قوی صاحب اصلی آنها پدر او، شیخ حسین نجم آبادی (مرگ در سال 1947 میلادی)، پسر شیخ صادق نجم آبادی (1894 – 1935 میلادی) و همسر اول او زهرا یونا عرب، بوده است. دفاتر ثبت شامل دو مجموعه است که کلیه معاملات و مصالحاتی را که در محاضر شیخ باقر نجم آبادی و شیخ مهدی نجم آبادی صورت گرفته است ضبط کرده اند. بسیاری از آنچه به ثبت رسیده مربوط به اختلافات محلی، مثلا" اختلاف برادران و خواهران در مورد ارث، و یا جزئیات ازدواج و مهریه و جهیزیه است و در کل برای تاریخ اجتماعی و فرهنگی خاندان نجم آبادی مطالب ذیقیمتی را فراهم می آورند. شیخ باقر نجم آبادی، پسر ملا مهدی نجم آبادی (برادر ناتنی شیخ هادی نجم آبادی) و همسر چهارم وی زهرا خانم است. دفاتر شیخ باقر معاملات بین 6 ربیع الاول 1328 تا 24 صفر 1347ق را به ثبت رسانده است. شیخ مهدی نجم آبادی پسر شیخ هادی نجم آبادی و همسر اول او، گلین باجی رهگذر بود. دفاتر شیخ مهدی معاملات بین شوال 1338ق تا 24 ذیقعده 1375ق را به ثبت رسانده است.
جهت مطالعه متن اسناد یاد شده نگاه کنید به:
http://fa.qajarwomen.org/archive/collections/7
بی تردید شیخ هادی نجم آبادی شیعه است
از 9 مهر 1388 در زمینه های «تاریخ»، «مشاهیر فرهنگی» و «ساوجبلاغ پژوهی» همکاری با دانشنامه آزاد «ویکی پدیا» را آغاز کردم. نگارش 12 مقاله مستقل و مشارکت در ویرایش 198 مقاله دیگر، حاصل این همکاری علمی و فرهنگی است. یکی از آن مقالات دوازده گانه، مقاله «شیخ هادی نجم آبادی» است. همانگونه که می دانید شیخ هادی نجم آبادی (1250- 1320 قمری) یکی از روحانیان روشنگر، نوگرا، منتقد استبداد قاجار و از دوستان نزدیک مرحوم سیدجمال الدین اسدآبادی بود که در روستای نجم آباد - از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز - زاده شد.
او در سال های پیش از جنبش مشروطه خواهی ایرانیان، نقش مهمی در آگاه کردن مردم و گرایش آنان به نواندیشی دینی داشته است. کمتر کسی از شخصیت های مشهور مشروطه را می توان نام برد که یا مستقیم شاگرد شیخ نبوده و یا با وی رابطه نداشته است. از معروف ترین شاگردان شیخ می توان به آیت الله سیدمحمد طباطبایی، علامه علی اکبر دهخدا، علامه محمد قزوینی، میرزا جهانگیرخان شیرازی (صور اسرافیل)، ملک المتکلمین، سید اسدالله خرقانی و ناظم الاسلام کرمانی اشاره کرد.
زنده یاد نجم آبادی علت انحراف شیعه از تعالیم اصیل نبی مختار (ص) و ائمه اطهار (ع) را محبت نسنجیده و بدون معرفت نسبت به آنان می داند که هر خبر یا اثری یا رویایی که شاهد آن باشد قبول کرده و درصدد تصحیح و تنقیح سند برنیامده بلکه مسلم دانستند. متاسفانه شیخ به خاطر همین نظرها و انتقادها، از سوی سیدصادق طباطبایی - پدر آیت الله سیدمحمد طباطبایی - تکفیر شده و حتی متهم به «بابیگری» می شود. در حالی که صفحات بسیاری از کتاب ارزشمند خود «تحریرالعقلا» را به رد بابیگری اختصاص داده است. شیخ هادی به سبب برداشت آزادمنشانه از مسایل دینی، از اختلافات مذهبی و فرقه سازی دفاع نمی کرد و به شدت به استدلال های عقلی پایبند بود. البته در یک نکته با دیگر مجتهدان شیعی روزگار خود هم صدا بود: «سقوط حکومت استبدادی قاجار». به طور کلی می توان اصول زیر را از موارد مورد تاکید مرحوم نجم آبادی دانست: «توحید، عقل، استدلال در تمامی امور و ترک تقلید، مبارزه با خرافات و غلوگرایی در دین، اصلاح اخلاق، بازگشت به اصول ادیان توحیدی و تحقق وحدت ادیان، بازگشت به اسلام واقعی، نفی نقش منفی متولیان دین، آگاه کردن مردم، آسایش، عدالت و رفاه خلق.»
«تحریرالعقلا» تنها اثر به جای مانده از شیخ هادی نجم آبادی است. این کتاب در سال 1312 خورشیدی به کوشش میرزا مرتضی نجم آبادی - داماد شیخ - در تهران منتشر شد. میرزا ابوالحسن خان فروغی، پیشگفتار مفصلی درباره نیاکان شیخ و خود او بر این کتاب نوشته است. مطالب اصلی کتاب به موضوعی معین اختصاص ندارد و موضوعات متنوعی از اعتقادات، عرفان، اخلاق، مسایل اجتماعی، سیاسی و نقد و بررسی ادیان در یک گفتار گسترده آمده است اما در عین حال کتاب دارای جهت گیری واحد و هدف مشخص است که همان «پیرایش خرد» است. تحریرالعقلا به فارسی و با نثری روان و استوار نگارش یافته است.
در اوایل سال 1389، یکی از کاربران ناشناس اما یقینا" بهایی ویکی پدیا، با استناد به مقاله «آیا حاج شیخ هادی نجم آبادی بابی است؟» نوشته تورج امینی (نویسنده بهایی)، در «مقاله شیخ هادی نجم آبادی» ویکی پدیا دست برد و مدعی شد که شیخ هادی، بابی مذهب است!؟ بابیت فرقه ای است که در دوره قاجار به وسیله سید علی محمد شیرازی مشهور به باب (اعدام شده در سال 1266 قمری) ایجاد شد. او نخست ادعای بابیت یعنی باب معارف الهی و راه اتصال به مهدی موعود و سپس ادعای مهدویت کرد. از فرقه بابیت، بهاییت پدید آمد. بهاییان مذهب خود را جدای از دین اسلام می دانند.
تورج امینی در مقاله خود - که در سال 1385 در وب سایت «گفتمان» منتشر شده - با گزینش غیر روشمند مطالب کتاب تحریرالعقلا و مغالطات آشکار و نهان، شیخ هادی را بابی معرفی می کند! او در آغاز مقاله خود نوشته است: «من در پی آنم که نشان دهم شیخ هادی نجم آبادی آیین بابی را پذیرفته بود و برای این کار باید مقدمه ای بچینم». امینی در ادامه، سه قانون خودساخته و ناصواب را مطرح می کند و در پایان، شتابزده نتیجه می گیرد: «...اما اگر از من بخواهند در یک جمله، کتاب تحریرالعقلا را معرفی کنم، بدون هیچ تردیدی خواهم گفت: تحریرالعقلا کتابی است استدلالی در اثبات حقانیت سید باب»!
این ادعای واهی در حالی است که شیخ هادی نجم آبادی - از روحانیان پیشگام «جریان نواندیشی دینی» در ایران - به شدت با فرقه سازی و فرقه گرایی مخالف بود؛ به طوری که در کتاب تحریرالعقلا، حدود پنجاه صفحه را به نقد و رد فرق جدیده (بابیه و بهاییه) اختصاص داده است. امینی تلاش می کند که با مصادره ناشیانه شیخ هادی به نفع فرقه بابیت، نشان دهد که مربی مشروطه و شاگردانش همگی از پیروان «باب» و «بها» و «صبح ازل» بودند و در نهایت نتیجه بگیرد که جنبش مشروطه خواهی ایرانیان هم نتیجه تلاش های پیروان این سه فرقه است.
به خاطر دارم در 26 شهریور 1376 علامه مرحوم محمدتقی جعفری در آیین گشایش کنگره بزرگداشت شیخ هادی نجم آبادی در شهرستان ساوجبلاغ، از شخصیت و آرمان های شیخ به عنوان یک شیعه و مسلمان نواندیش و مبارز تمجید کرد و گفت که شیخ هادی در کتاب تحریرالعقلا، «استدلال های پیش ساخته» را مورد نقد و بحث قرار داده است. استدلال های ناصوابی که در علم منطق، «منطق توجیهی» نامیده می شود. این منطق شاید بر اندیشه و رفتار عوام اثرگذار باشد اما در نظر خواص، رسوا و مطرود است. عجیب است که هم اکنون با گذشت حدود 112 سال از مرگ شیخ هادی، نویسنده ای بهایی با دست یازیدن به همان منطق مورد نقد شیخ، به تحریف تاریخ و یارگیری به نفع فرقه مورد علاقه خود می پردازد. بی تردید آزاد اندیشی و پژوهش به معنای تحریف حقیقت نیست بلکه روایت درست حقیقت است.
به هرحال مدیران دانشنامه ویکی پدیا، گفت و گوی نوشتاری دو ماهه بنده و کاربر ناشناس اما بهایی را با داخل کردن دو جمله زیر در مقاله شیخ هادی نجم آبادی، پایان دادند. جملاتی که همچنان مورد نقد جدی پژوهشگران است: «برخی نویسندگان بهایی، شیخ هادی نجم آبادی را بابی مذهب می دانند و برای اثبات دیدگاه خود به تنها اثر او (کتاب تحریرالعقلا) استناد می کنند. این موضوع در حالی است که شیخ هادی در همان کتاب به نقد بابیگری پرداخته است.»
ما آدمیان، ماهیان بحر میراث خویش هستیم
انسان از آغاز حیات خویش بر کره خاکی، با دخل و تصرف در طبیعت پیرامونش، آن را به تناسب نیازهای مادی و معنوی خود دگرگون ساخته است. «فرهنگ» و در پی آن «تمدن» فراورده این امر است. به بیان دیگر فرهنگ، حاصل فاصلهگیری انسان از طبیعت است؛ با این حال انسانها در طول تاریخ آمدهاند و رفتهاند و در این آمد و شد، از خود یادگارهایی بر جای گذاشتهاند. «میراث فرهنگی»ای که امروزه میشناسیم، سخنگویان زندگانی گذشتههای دور انسان هستند. آنها از چگونگی حیات مادی و معنوی گذشتگان و نیاکان ما میگویند. امروزه موزهها، محل نمایش این میراثهای گرانقدر بشری هستند. بر این پایه بود که گفتوگوی کوتاهی داشتیم با استاد دکتر حکمتالله ملاصالحی، باستانشناس و نویسنده معاصر درباره فلسفه پاسداشت میراث فرهنگی و جایگاه میراث فرهنگی ایران در میراث بزرگ جهانی که از پی میخوانید. یادآوری می شود این گفت و گو برای نخستین بار در وب سایت باشگاه اندیشه منتشر شده است.
آشنایی با مرکز پژوهش های دانش بنیان زر
خبرگزاری مهر: «مرکز پژوهش های دانش بنیان زر» با هدف توسعه دامنه فعالیت های علمی و پژوهشی در صنعت غذا در شهرستان ساوجبلاغ تاسیس شد. این مرکز توسط «گروه صنعتی و پژوهشی زر» در راستای تحقق اهداف تحقیقاتی و پژوهشی تاسیس شده است. گروه صنعتی و پژوهشی زر، زیرساخت خود را در سال 1372 با تاسیس واحد تولیدی آرد فراهم و با راهاندازی آن در سال 1377 کار خود را در صنعت غذا آغاز کرد. این گروه در سال 1380 هم برای اولین بار در ایران خطوط تولید آرد سِمولینا را راهاندازی کرده است.
در عین حال، این گروه همزمان با توسعه کارخانه آرد، واحد تولیدی انواع پاستا خود را در سال 1384 راهاندازی کرد و توانست با تولید محصولاتی با کیفیت، سهم موثری را در بازارهای داخلی کسب کند. ارتقای قابل توجه ظرفیت تولید به همراه افزایش خطوط گروه یادشده طی پنج سال قادر شد که ظرفیت تولید خود را همراه با افزایش تعداد خطوط جدید، به میزان قابل توجهی ارتقا دهد. این گروه صنعتی که در حال حاضر بزرگترین صادرکننده ایرانی انواع ماکارونی است، در سکوی نخست صنعت ماکارونی ایران قرار دارد. همچنین زر توانسته با ایجاد فضای رقابتی در صنعت، به عنوان اولین تولیدکننده انواع ماکارونی و پاستا با آرد سِمولینا در ایران، نقش مهمی را در ارتقای کیفیت تولیدات داخلی به عهده بگیرد. از سوی دیگر این گروه توانسته است با افزایش تعداد سیلوهای غلات خود، بالاترین توان ذخیرهسازی یکجا در کشور را کسب کند که این امر بسیار قابل توجه است.
صحرای بسیار خوب و باصفایی است
ناصرالدین شاه (1210- 1275 خورشیدی) چهارمین پادشاه سلسله قاجار، هنگامی که به سلطنت رسید، هفده ساله بود. وی نخستین پادشاه ایرانی است که عازم فرنگ شد. ناصرالدین شاه به سفر و گشت و گذار بسیار علاقمند بود و علاوه بر سه سفر به فرنگستان و یک سفر به عتبات عالیات، به بیشتر نقاط ایران از جمله خراسان، گیلان، مازندران، فارس نواحی مرکزی سفر کرد و خاطرات خود را نوشت و به چاپ رساند. او در سفر سوم به فرهنگستان، از منطقه ساوجبلاغ دیدار کرد. سلیمان خان افشار - رئیس ایل افشار ساوجبلاغ - راهنمای شاه در آن دیدار بود. شاه قاجار در توصیف برخی روستاهای کوهپایه ای منطقه ساوجبلاغ نوشته است:
«...بعد از نهار سوار شدیم راندیم برای چندار سلیمان خان افشار، یک تپه ای هست که نگاه می کند به امامزاده، امامزاده قدری مخروبه است اما باید معتبر باشد، گفتم انشاالله برگشتن از فرنگ امامزاده را تعمیر کنیم. چندار خالصه است دست سلیمان خان است یک دهی هم هست، اسمش قلعه است ملک خود سلیمان خان است، چندار و قلعه بهم چسبیده است، صحرای بسیار خوب و باصفایی است، دهات خوب دارد، ولیان، دوزنبر (=دوزعنبر)، سقاها است، آجین دوجین، فشند همه از دور دامنه کوه پیداست، خیلی قشنگ، ده کردان هم پیدا بود، دامنه تپه ای که میان قلعه و چندار است چمن بسیار خوبی سبزی بود، یک چشمه صاف خوبی هم بود. کنار چشمه آفتاب گردان را زدند افتادیم به چای عصرانه...» (روزنامه خاطرات سفر ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان، ص 41).
گزارش ژورنالیستی ذیل عنوانی پرطمطراق درباره روستای ایستا !
اشاره: «ایکروویکی» با الگوبرداری از «ویکی پدیا»، دانشنامه ای باز در حوزه فرهنگ بین المللی است که از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی راه اندازی شده است. مدیریت سایت در معرفی «ایکروویکی» نوشته است: «نمایندگی های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سراسر جهان در طول سال های متمادی فعالیت خود، در راستای باز کردن فضای تعاملات فرهنگی میان این کشورها و جمهوری اسلامی ایران، گزارشات و مقالات متعددی را از کشور متوقف فیه در زمینه های مرتبط کاری مانند تاریخ، فرهنگ، جریانات موثر فکری، شخصیت های اثرگذار، ادیان، مسلمانان، دانشگاه ها، ظرفیت های کار فرهنگی - دینی و سایر موضوعات تهیه نموده و می نمایند. ایکروویکی مکانی برای به اشتراک گذاری این مجموعه اطلاعات با همه دستگاه ها و موسسات داخلی و سایر علاقمندان و مخاطبین حوزه دین و فرهنگ در فضای بین المللی می باشد.»
از 7 تیر 1390 در سایت یاد شده، مقاله ای با عنوان «جامعه شناسی رفتار اجتماعی اهالی روستای منتظران» درج شده است. عنوان مقاله، در نگاه نخستین، مطلبی علمی و روشمند درباره «اهل توقف طالقان» را در ذهن مخاطب تداعی می کند اما در همان سطرهای آغازین مقاله، خواننده مایوسانه درمی یابد که با یک مقاله ژورنالیستی و سطحی ذیل عنوانی پرطمطراق مواجه است. از نام نویسنده و منابع مورد استفاده، خبری نیست اما عبارت ها بسیار آشنا است. مطالب «کتاب روستای ایستا» ماهرانه با گزارش ها و مطالب موجود در «وبلاگ روستای ایستای طالقان» مونتاژ شده تا شتابزده، اهالی روستای ایستا را «نمونه ای از انحرافات فکری در حوزه مهدویت» معرفی کند! از «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» انتظار می رود که با جریان تجددگریزان طالقان، نسبتی علمی و واقعا" جامعه شناسانه برقرار کند.
جهت مطالعه متن مقاله یاد شده نگاه کنید به:
http://savojbolaghi.blogfa.com/post-46.aspx
دکتر مهدی شهیدی؛ صاحب نخستین نظریه حقوقی درباره تلقیح مصنوعی
دکتر مهدی شهیدی (1313- 1383 خورشیدی) مجتهد، استاد دانشگاه و حقوقدان نامدار ایرانی است. او در «خاندان علمی برغانی» در شهر قزوین زاده شد. این خاندان ریشه در شهرستان ساوجبلاغ دارد. فرشاد خلعتبری (از شاگردان استاد) در نوشته زیر، دیدگاه حقوقی دکتر شهیدی درباره «تلقیح مصنوعی انسان» را بررسی کرده است. یادآوری می شود این نظریه که در سال 1345 مطرح شد، بسیار مورد توجه محافل علمی و پژوهشی ایران قرار گرفت.