جانی خاموش شد و آتش اندوه اش در جان عالمی شعله ور
جز از نیک نامی و فرهنگ و راد
زکردار گیتی مگیرید یاد
در مجازستان دنیای مدرن و سیطره و سروری فضاهای مجازی آنقدر طرح و نقش و رنگ وصورت و فکر و فعل و حرف و صدا و زخمه و نغمه و ساز موافق و مخالف و مشابه و نامشابه و راست و ناراست، رقیق و سیال و شناور و درهم و برهم می بینی و می شنوی و در کامت می ریزند که هر کجا بروی و هرجا که باشی گویی باز آنجایی هستی که بوده ای. نه مجال تاملی نه رنگ و رمقی از خاطره ای نه حسی از غربت نه احساس غریبه بودن و نه غریبگی در دیار غریب. هرجا لقمه چربتر و مزرعه رفاه برای چریدن سبزتر و خرم تر، آنجا باغ و بازار زندگی برایت گرمتر و خوش و خرام تر. چنین است طبیعت روزینگی و روزینه زیستن. و چنین است ماهیت رقیق زیستن و رقیق رفیق شدن و شناور در میان موج حوادث رفتن.
آنکه انسان ریشه هاست نه چنین است ونه نحوه بودنش درجهان ونه احساسش از زندگی و نه تجربه اش ازعالم و در یک کلام ونه اساساً فکر و عقل و آگاهی و فهمش از چیزها این چنین همپا و همراه و همرنگ روزینگی و روزینه بودن و روزینه و بوزینه زیستن است. اینان هرچند به شمار اندکند و از تبار قلیلان و استنثاها و نادرگان به تعبیر قرآن: قلیل من الآخرین (سوره واقعه، آیه 13) لیکن نقش و سهمشان به غایت تعیین کننده و سرنوشت ساز در تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما بوده است. ریشه مندی و سرچشمگی و انسان ریشه ها و اصالت ها و سرچشمه ها بودن سرمایه ایست بس عظیم و توفیقی بس بزرگ و مسئولیتی به غایت سنگین و خطیر. ریشه ها اندام های غدایی شجره جان مایند. ریشه ها به هر میزان قوی تر و سالم تر و ژرفتر در ارض وجود ما هرکجا که برویم درخت جان و فکر ما را سرسبرتر و سرزنده تر و شکوفاتر می کنند و می دارند. اینانند که سنگینی و زمختی غریبه گی را در جغرافیا و اقلیم و عالم و فرهنگ و فضای دیگر گران تر احساس می کنند و سنگین تر می زییند. چون جان های حساسند و اصحاب دانش و دانایی و فکر و فرهنگ و فلسفه و هنر و خرد و خردمندانگی. هم اینان بوده اند که پرده از چهره تجربه سنگین غم غربت به عمیق و متعالی ترین معنای آن برگرفته اند و سخن گفته اند. روزگار ما روزگار غربت چنین انسانهاییست حتی وقتی با ارتشی از مخاطبان زیر یک سقف نشسته و حلقه زده اند. تنها اینانند که می دانند زیستن در میانه و در مرز دو عالم و اقلیم دو جغرافیا و دو فضای وجودی دو تاریخ و فرهنگ دو نحوه بودن در یک زمان یعنی چه. اصالت نه به معنای موهوم و خرافی و منجمد آن که به معنای ریشه ای و بنیادین آن یعنی همین. یعنی در ریشه ها زیستن و از ریشه ها رستن و روییدن و بالیدن و شکوفان شدن و تا هر اقلیمی که شاخه و ساقه گسترده ای و در هر زمینی که سایه افکنده ای بر دامنش بار دانش و دانایی ریخته ای. چنین است گوهر علم و مهارت و فناری و اساساً هر فکر و ایده و باور و دستآورد گوهرین و اصیلی که مرز نمی شناسند و بی مرز و توفنده مرزها را می شکنند و در می نوردند. ادامه مطلب...
هنرمند البرزی، خوشنویس کتیبه های هفتگانه آرامگاه سعدی است
کد خبر: 82496858 (5929183) | تاریخ خبر: 29/01/1396 | ساعت: 9:53|
کرج - ایرنا - پژوهشگر و البرزپژوه البرزی با اشاره به فرارسیدن روز بزرگداشت شاعر بزرگ ایرانی، سعدی، گفت یک هنرمند البرزی، خوشنویس کتیبه های هفتگانه آرامگاه سعدی در شیراز است.حسین عسکری روز سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: اوّل اردیبهشت روز بزرگداشت شیخ مصلح الدین عبدالله شیرازی مشهور به سعدی شاعر و نویسنده پارسی گوی نامدار ایرانی در سده هفتم هجری قمری است. وی با بیان اینکه از سال 1381 در تقویم ایران، اوّل اردیبهشت (روز آغاز نگارش کتاب گلستان) به جهت تجلیل از این شاعر نامدار به عنوان روز سعدی نامگذاری شده، اظهار داشت: کتیبه های هفتگانه آرامگاه سعدی را استاد میرزا ابراهیم بوذری هنرمند البرزی خوشنویسی کرده است. وی با اشاره به اینکه آرامگاه سعدی معروف به سعدیه در شمال شرقی شهر شیراز و کنار باغ دلگشا قرار دارد که محل گردهم آمدن دوستداران عرفان، فرهنگ، زبان و ادبیات فارسی است، گفت: در داخل آرامگاه سعدی، 7 کتیبه از بوستان و گلستان به خط استاد بوذری وجود دارد.
عسکری افزود: استاد ابراهیم بوذری خوشنویس، ادیب، تعزیه پژوه، خواننده و کارشناس ردیفهای آوازی موسیقی سنتی ایرانی در سال 1275 در روستای کرود از توابع شهرستان طالقان واقع در استان البرز زاده شد و در بهمن 1365 درگذشت. وی ادامه داد: استاد بوذری از نوجوانی به فراگیری علوم حوزوی و هنر خوشنویسی پرداخت. شیخ مسیح اَوانکی طالقانی، آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی، حاج میرزا خلیل کمرهای و علی شوشتری استادان ایشان در دروس حوزوی بودند و حاج زینالعابدین ساعتساز، محمد عماد طاهری (عماد الشریعه) و میرزا محمدحسین سیفی قزوینی مشهور به عمادالکُتاب، عبدالحمید ملک الکلامی معروف به امیرالکُتاب و شیخ علی عبدالرسولی استادان او در هنر خوشنویسی بودند.
این البرزپژوه گفت: استاد بوذری در موسیقی و آواز شاگرد ابوالحسن خان اقبال آذر (اقبال السلطان)، سید حسین طاهرزاده و استاد ابوالحسن صبا بود، او در سال 1356 ردیف های آوازی موسیقی ایرانی را خواند که ضبط شد این اثر در سال 1390 در قالب 4 سی دی به بازار موسیقی عرضه شد. وی افزود: برخی از فعالیت های فرهنگی و هنری ایشان به این شرح است: مشارکت در تاسیس انجمن خوشنویسان ایران، عضو شورای تعیین شایستگی مقام استادی در انجمن خوشنویسان ایران، کارشناس خط در وزارت دادگستری، خطاط رسمی کتابخانه مجلس شورای ملّی، تدریس و آموزش خوشنویسی در دانشکده معقول و منقول (الهیات) و برخی دبیرستان های تهران و کارشناس تعزیه در وزارت فرهنگ و هنر. عسکری اظهار داشت: کتابت دیوان حافظ، منتخب دیوان سعد سلمان، جلد اوّل جوامع الحکایات، کتیبه شاه خلیل الله در تفت یزد، دروازه قرآن شیراز، خلاصه مثنوی معنوی، پارسی نغز، تاریخچه آب شیراز، وقفنامه های موقوفات مسجد فخرالدوله و بیمارستان نمازی و بسیاری از کتابهای درسی دبیرستانها از دیگر آثار هنری استاد بوذری است.
6156/ 6155 خبرنگار: نوشین طهماسبی ** انتشاردهنده: محمد عزیزپور.
خبر فوق در وب سایت خبرگزاری ایرنا
خبر فوق در شبکه خبر دانشجویان البرز (اسنا)
روزنامه پیام آشنا، سال سوم، ش 876، شنبه 2 اردیبهشت 1396، ص 8.
از راست: استاد ابراهیم بوذری، استاد سید کریم امیری فیروزکوهی (شاعر نامی)
زندگی نامه خودنوشت استاد بوذری و اشاره به خوشنویس کتیبه های آرامگاه سعدی
پنجه پیتک یادگاری از جشن های کهن ایرانی در طالقان
کد خبر: | 82493067 (5923763) تاریخ خبر: ساعت 10:30 :
کرج - ایرنا - پژوهشگر و البرزپژوه گفت که تا 2 دهه پیش در منطقه طالقان از توابع استان البرز 5 روز در فصل بهار هر سال را با عنوان «پنجه پیتک» به شمار می آوردند که در آن روزها به گردش در طبیعت می رفتند. حسین عسکری روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: پنجه پیتک را از روزهای 21 تا 25 فروردین ماه هر سال نامگذاری کرده بودند که این 5 روز را آخر سال به شمار می آوردند که جزء عمرشان محسوب نمی شد. وی با بیان اینکه مردم طالقان در این 5 روز همانند سیزده بدر (روز طبیعت) به شادی می پرداختند، اظهار داشت: این آیین هم اکنون به صورت پراکنده در این منطقه برگزار می شود. وی گفت: مردم طالقان از 21 تا 24 فروردین ماه یعنی 4 روز اول پنجه را به آماده کردن مقدمات برگزاری جشن پنجه پیتک اختصاص می دادند و روز آخر یعنی روز 25 فروردین را پنجه می گرفتند.
عسکری ادامه داد: گردش در خارج از روستا، دست کشیدن از کار، آراستن و پاکیزگی خود و خانه ها، پرهیز از خواب و کسالت، تبدیل کدورت ها به صلح و دوستی، خوردن 25 نوع خوراکی به جهت گذشت 25 روز از نوروز با احتساب آب، نمک، نان و ادویه جزء آن خوراکی ها و پرهیز از آزار جانداران از جمله رفتارهای طالقانی ها در جشن پنجه پیتک است. این البرزپژوه افزود: در روزگاران گذشته که هنوز استفاده از تقویم ماه های خورشیدی رواج چندانی نداشت، تقویم 2 سوی دامنه های البرز به ویژه منطقه طالقان واقع در استان البرز به این صورت محاسبه می شد که هر ماه را 30 روز حساب می کردند که به این ترتیب سال، 360 روزه می شده و 5 روز باقیمانده از 365 روز سال خورشیدی را جزء ایام عمر خود محسوب نمی کردند. وی با اشاره به اینکه در زبان عربی به این 5 روز اضافه بر تقویم دیلمی، «خمسه مسترقه» می گفتند، بیان داشت: ماه های این تقویم به گویش محلی عبارتند از اول ماه، سیا ماه، دیه ماه، ورفن ماه، نوروز ماه، تن شور ماه، کرج ماه، هری ماه، تیر ماه، مردال ماه، شریرماه و امیر ماه.
عسکری ادامه داد: درباره 360 روز بودن این تقویم که بر خلاف ماه های خورشیدی از نظر مطابقت ماه با فصل فرق داشت، گفته اند رواج دهندگان آن 5 روز اول را جزء سال جدید به حساب نمی آوردند تا سایر ماه ها 30 روزه شود. وی گفت: شاید نمی توانستند ماه های نیم سال اول را 31 روزه محاسبه کنند به همین دلیل وقتی 5 روز اول سال را به سال دیلمی می افزاییم سال 365 روز به دست می آید. وی افزود: همچنین اهالی روستای مهران طالقان، حدود یک قرن و نیم است که همه ساله و بر اساس تقویم دیلمی، آخرین جمعه تیرماه را به مناسبت سالگرد شهادت حضرت امام حسین (ع) سوگواری می کنند که مشهور به «عاشورای قدیم» است.
6156/ 6155 خبرنگار: نوشین طهماسبی ** انتشار دهنده: محمد عزیزپور
بخش اول این مقاله را در وب سایت روزنامه اطلاعات بخوانید
اسرار حکمت: آثار و اندیشه های دکتر حکمت الله ملاصالحی
وقف فرهنگی عالم البرزی در 300 سال پیش
کد خبر: 82329728 (5697274) | تاریخ خبر: 13/09/1395 ساعت: 9:26
کرج - ایرنا - ملا محمدجعفر جوستانی طالقانی از مشاهیر استان البرز است که در وقفی جالب و کم سابقه، در سال 1146 هجری قمری، همه کتاب ها و نوشت افزارهای خود را وقف کرد. حسین عسکری، پژوهشگر فرهنگ و تاریخ البرز روز شنبه به خبرنگار ایرنا گفت: در تقویم کشورمان هفتم تا شانزدهم آذر، دهه وقف نامگذاری شده است و روز آخر دهه وقف امسال (سه شنبه 16 آذر)، به نام روز وقف و علم و فناوری نامگذاری شده است.
وی با بیان اینکه از جمله دراین بخش، وقف کتاب و دیگر اقلام فرهنگی است، اظهار داشت: این وقف ها به همت عالمان دین و دانشمندان مسلمان، با هدف شکوفایی و ارتقای فرهنگ اسلامی و رشد علمی مسلمانان انجام شده است. وی گفت: ملا محمدجعفر جوستانی طالقانی از مشاهیر استان البرز است که در وقفی جالب و کم سابقه، در سال 1146 هجری قمری، همه کتاب ها و نوشت افزارهای خود همانند قلم، دوات و دیگر اسباب ملایی را وقف کرد.
عسکری افزود: از این قبیل وقف نامه ها در تاریخ ایران دوره اسلامی، بسیار است، اما این وقفنامه عالم البرزی به طور خاص، دارای نکات ارزشمندی است. وی بیان داشت: در آغاز این وقف نامه، مقدمه ای در اهمیت وقف برای وضعیت آدمی پس از مرگ درج شده، مرگی که برای همه مقدّر است با این عبارت زیبا: «هر فردی از افراد انسان را جامه حیات این جهانی کندن و به امر علایق جسمانی از دوش افکندنست.» این پژوهشگر البرزی گفت: این واقف خیراندیش معتقد بود که این وقف است که پس از مرگ به کار آدمی می آید.
عسکری ادامه داد: میرزا محمدصادق مرجانی طالقانی در ربیع الاول 1146 این وقف نامه فرهنگی را کتابت کرده است. وی اظهار داشت: دکتر رسول جعفریان پژوهشگر و عضو هیات علمی دانشگاه تهران اخیرا در کانال تلگرامی خود، برای نخستین بار متن کامل این وقفنامه را به شرح زیر منتشر کرده است:
«هو الواقف علی السرایر و الضمایر. أحمد و اُصلی علی اَحمده و آله، و بعد: باعث بر تحریر این سطور شرعیه آنست چون به حکم آیه کریمه وافی هدایه « کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ» [الرحمن: 26] هر فردی از افراد انسان را جامه حیات این جهانی کندن، و به امر علایق جسمانی از دوش افکندنست. پس چیزی که از دست حوادث از تصرف آن کوتاه و در کوچه تنگ و تار مرگ آدمی را شمع راه می تواند شد و دستگیر، ساحت پر وحشت إِذا بَلَغَتِ التَّراقِیَ [قیامت: 26] می تواند بود، از آن جمله وقف است که حاصل آن بعد از خراب بدن در گلشن احوال، آناً فآناً جاریست. بنابرین، حضرت فضیلت و کمالات دستگاه حقایق و معارف آگاه زبده العلماء، و زینه الاتقیاء، آخوندی مولوی مولا محمدجعفر خلف المرحوم المغفور رضوان آرامگاه، کهف الحاج حاجی محمد مقیم جوستانی الاصل من محال طالقان، وقف نموده این کتاب ارشاد را، مع جمیع کتابهای خود، حتی قلم و دوات، و آنچه به اسباب ملایی نامند، مع جزوکش ها و قطعه ها و مِسطرها و غیرذلک، وقف اولاد ذکور نمود، اولاً ملا امان الله و ملا علی المعین، سیوجد بطناً بعد بطن، و نسلاً بعد نسل، لاجل نفسه لثواب تعالی و طلباً لمرضاته، وقفا خاصّاً صحیحاً شرعیاً بحیث لا یباع و لایورث، و لا یوهب و لایرهنه، علی أن یرث الله هو خیر الوارثین. بسم الله الرحمن الرحیم، فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَی الَّذینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیم. العاصی بنده کمترین محمد صادق مرجانی فی شهر ربیع الاول سنه 1146.»
6156/ 6155 خبرنگار: نوشین طهماسبی ** انتشار دهنده: محمد عزیزپور.
متن خبر فوق در وب سایت خبرگزاری ایرنا
شیده لالمی
...برای همین هم بود که چندسال پیش وقتی «حسین عسگری» پژوهشگر، نخستین کتاب درباره این روستا را نوشت، نام «ایستا» را برای آن پیشنهاد کرد. بعدها که راز زندگی تبریزیها پشت این دیوارها از پرده برون افتاد، بعضیها نامش را گذاشتند روستای «توقف» و ساکنانش را «اهل توقف». برخی هم به آنها میگویند انتظاریون یا آخرالزمانیها...
- منبع: روزنامه شهروند، سال چهارم، ش 938، دوشنبه 15 شهریور 1395، ص 7.
متن کامل گزارش در سایت روزنامه شهروند
ایستا: دیار مردمان گوشه نشین
محمد باریکانی
در وصف رمز و رازهای این روستا هیچ اطلاع دقیقی در طالقان وجود ندارد. برخی پژوهشگران ساکنان این روستا را منتظران یا اهل توقف خواندهاند و از روستایشان با نام ایستا، فانوسآباد و ترکآباد هم نام بردهاند. میگویند آنها پیروان میرزا صادقمجتهد تبریزی از عالمان عصر مشروطه هستند.این روستا که ورود به آن ممنوع است و ساکنان آن تنها پذیرای معدودی علما هستند و روابطشان حتی با سایر بخشهای طالقان نیز قطع یا محدود است، هیچ گونه نشانی از نمودهای تمدن امروزی ندارد. اهالی روستا در حاشیه شاهرود اقدام به ایجاد مزارع منظم برای کشت محصولات کشاورزی مورد نیاز خود کردهاند. آنها خانههایشان را کاهگلی و با نظم عجیب استوار کردهاند. از آب لولهکشی و برق استفاده نمیکنند. حتی روی آسفالت هم راه نمیروند تا مبادا اعتقاداتشان خدشهدار شود. اهالی ایستا زندگی آرام خودشان را دارند. با هیچکس کار ندارند و حتی از مراودات با بیرون از روستا نیز پرهیز میکنند. آموزشهایشان مکتبخانهای و صرفا به آموزش قرآن، متون دینی و خوشنویسی محدود میشود.
مهمترین نوشته در وصف روستای ایستا را شاید بتوان متعلق به حسین عسکری دانست که پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان است. آن طور که حسین عسکری نوشته است؛ از اواخر دهه 60 شمسی، یک مجموعه مسکونی عجیب در شرق شهر طالقان شکل گرفت که مربوط است به پیروان تجددگریز میرزا صادق مجتهد تبریزی (متوفی 1311خورشیدی) که از امکانات مدرن و جدید استفاده نمیکنند. آنها همچنان بر تقلید از میرزا صادق تبریزی باقی ماندهاند و به سبک زندگی یکقرن پیش ایرانیان زندگی میکنند. این محل به ترک آباد و فانوس آباد هم مشهور است. تا چند سال پیش اهالی شهرک طالقان آنها را اسماعیلی مذهب میپنداشتند و گمان میکردند پیروان حسن صباح و اسماعیلیان هستند. آنها با الهام از آرای فقهی میرزا صادق مجتهد تبریزی، روستای سنتی خود را در طالقان ایجاد کردند و شیعه اثنی عشری هستند. اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند، از امکانات رفاهی جدید مانند آب لولهکشی، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، رادیو ، تلویزیون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، رایانه و... استفاده نمیکنند. از کالسکه تک اسب برای رفتن به مزارعشان استفاده میکنند و زندگی مختص به خودشان را دارند. گفته میشود جوانانشان که قصد ازدواج در خارج از روستا را داشته باشند باید برای همیشه از روستا بروند. در قاموس اهالی ایستا آن طور که برخی نوشتهها تاکید کردهاند، عروسی و عزا وجود ندارد و تنها سیروسلوک و انتظار برای ظهور امامزمان (عج) در زندگی آنها معنا دارد. میرزاصادق مجتهد تبریزی از فقیهان عصر مشروطه بود که به شدت با مشروطه مخالفت کرد و بر طرد مطلق مدرنیته و تجدد اصرار داشت. روستای ایستا ظاهرا با مهاجرت هواداران میرزا صادق از تبریز به طالقان شکل گرفت.
بنابراین ورود به روستای ایستا ممکن نیست و اگر بخواهید به این روستا سفر کنید باید اجازه اهالی برای ورود به روستایشان را داشته باشید. در غیر این صورت میتوانید منظره زیبای ایستا را از بالا تماشا کنید و از نظم مهندسی موجود در این روستا و حتی چیدمان زمینهای کشاورزی در فاصلهای اندک با خانهها لذت ببرید.
منبع: روزنامه همشهری، سال 24، ش 6871، ضمیمه 6 و 7، ش 227، پنج شنبه 31 تیر 1395.
متن کامل مقاله در وب سایت روزنامه همشهری
کشکول انتقاد
حدود شش سال ازرحلت آیت الله سید محمود موسوی دهسرخی فقیه سنّتی، اخبار گراو تجددگریز شیعه می گذرد. به خاطر دارم که در 25 تیر 1387 جهت دیدار با آیات عظام سبحانی و نوری همدانی و آیت الله استادی به همراه دوستان دست اندرکار کنگره بزرگداشت شیخ محمّدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث، راهی شهر قم شدیم. پس از دیدار با علما، فرصتی چند ساعته به دست داد که حرم حضرت فاطمه معصومه (س) را هم زیارت کنیم. دوستم آقای علی اکبر صفری (پژوهشگر موسسه کتابشناسی شیعه) در راه حرم، پیشنهاد داد که به دیدار فقیهی برویم که سالیانی است گوشه انزوا اختیار کرده و از منتقدان مدرنیته به شمار می رود. چون در حال انجام آخرین مراحل چاپ کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقّف در طالقان» بودم، مشتاقانه این پیشنهاد را پذیرفتم. با کنجکاوی فراوان به خانه ای در نزدیکی حرم رفتیم که همچنان معماری سنّتی اش را حفظ کرده بود. حضرت آیت الله به گرمی ما را پذیرا شد. ادامه مطلب...