بخش اول این مقاله را در وب سایت روزنامه اطلاعات بخوانید
اسرار حکمت: آثار و اندیشه های دکتر حکمت الله ملاصالحی
وقف فرهنگی عالم البرزی در 300 سال پیش
کد خبر: 82329728 (5697274) | تاریخ خبر: 13/09/1395 ساعت: 9:26
کرج - ایرنا - ملا محمدجعفر جوستانی طالقانی از مشاهیر استان البرز است که در وقفی جالب و کم سابقه، در سال 1146 هجری قمری، همه کتاب ها و نوشت افزارهای خود را وقف کرد. حسین عسکری، پژوهشگر فرهنگ و تاریخ البرز روز شنبه به خبرنگار ایرنا گفت: در تقویم کشورمان هفتم تا شانزدهم آذر، دهه وقف نامگذاری شده است و روز آخر دهه وقف امسال (سه شنبه 16 آذر)، به نام روز وقف و علم و فناوری نامگذاری شده است.
وی با بیان اینکه از جمله دراین بخش، وقف کتاب و دیگر اقلام فرهنگی است، اظهار داشت: این وقف ها به همت عالمان دین و دانشمندان مسلمان، با هدف شکوفایی و ارتقای فرهنگ اسلامی و رشد علمی مسلمانان انجام شده است. وی گفت: ملا محمدجعفر جوستانی طالقانی از مشاهیر استان البرز است که در وقفی جالب و کم سابقه، در سال 1146 هجری قمری، همه کتاب ها و نوشت افزارهای خود همانند قلم، دوات و دیگر اسباب ملایی را وقف کرد.
عسکری افزود: از این قبیل وقف نامه ها در تاریخ ایران دوره اسلامی، بسیار است، اما این وقفنامه عالم البرزی به طور خاص، دارای نکات ارزشمندی است. وی بیان داشت: در آغاز این وقف نامه، مقدمه ای در اهمیت وقف برای وضعیت آدمی پس از مرگ درج شده، مرگی که برای همه مقدّر است با این عبارت زیبا: «هر فردی از افراد انسان را جامه حیات این جهانی کندن و به امر علایق جسمانی از دوش افکندنست.» این پژوهشگر البرزی گفت: این واقف خیراندیش معتقد بود که این وقف است که پس از مرگ به کار آدمی می آید.
عسکری ادامه داد: میرزا محمدصادق مرجانی طالقانی در ربیع الاول 1146 این وقف نامه فرهنگی را کتابت کرده است. وی اظهار داشت: دکتر رسول جعفریان پژوهشگر و عضو هیات علمی دانشگاه تهران اخیرا در کانال تلگرامی خود، برای نخستین بار متن کامل این وقفنامه را به شرح زیر منتشر کرده است:
«هو الواقف علی السرایر و الضمایر. أحمد و اُصلی علی اَحمده و آله، و بعد: باعث بر تحریر این سطور شرعیه آنست چون به حکم آیه کریمه وافی هدایه « کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ» [الرحمن: 26] هر فردی از افراد انسان را جامه حیات این جهانی کندن، و به امر علایق جسمانی از دوش افکندنست. پس چیزی که از دست حوادث از تصرف آن کوتاه و در کوچه تنگ و تار مرگ آدمی را شمع راه می تواند شد و دستگیر، ساحت پر وحشت إِذا بَلَغَتِ التَّراقِیَ [قیامت: 26] می تواند بود، از آن جمله وقف است که حاصل آن بعد از خراب بدن در گلشن احوال، آناً فآناً جاریست. بنابرین، حضرت فضیلت و کمالات دستگاه حقایق و معارف آگاه زبده العلماء، و زینه الاتقیاء، آخوندی مولوی مولا محمدجعفر خلف المرحوم المغفور رضوان آرامگاه، کهف الحاج حاجی محمد مقیم جوستانی الاصل من محال طالقان، وقف نموده این کتاب ارشاد را، مع جمیع کتابهای خود، حتی قلم و دوات، و آنچه به اسباب ملایی نامند، مع جزوکش ها و قطعه ها و مِسطرها و غیرذلک، وقف اولاد ذکور نمود، اولاً ملا امان الله و ملا علی المعین، سیوجد بطناً بعد بطن، و نسلاً بعد نسل، لاجل نفسه لثواب تعالی و طلباً لمرضاته، وقفا خاصّاً صحیحاً شرعیاً بحیث لا یباع و لایورث، و لا یوهب و لایرهنه، علی أن یرث الله هو خیر الوارثین. بسم الله الرحمن الرحیم، فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَی الَّذینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیم. العاصی بنده کمترین محمد صادق مرجانی فی شهر ربیع الاول سنه 1146.»
6156/ 6155 خبرنگار: نوشین طهماسبی ** انتشار دهنده: محمد عزیزپور.
متن خبر فوق در وب سایت خبرگزاری ایرنا
شیده لالمی
...برای همین هم بود که چندسال پیش وقتی «حسین عسگری» پژوهشگر، نخستین کتاب درباره این روستا را نوشت، نام «ایستا» را برای آن پیشنهاد کرد. بعدها که راز زندگی تبریزیها پشت این دیوارها از پرده برون افتاد، بعضیها نامش را گذاشتند روستای «توقف» و ساکنانش را «اهل توقف». برخی هم به آنها میگویند انتظاریون یا آخرالزمانیها...
- منبع: روزنامه شهروند، سال چهارم، ش 938، دوشنبه 15 شهریور 1395، ص 7.
متن کامل گزارش در سایت روزنامه شهروند
ایستا: دیار مردمان گوشه نشین
محمد باریکانی
در وصف رمز و رازهای این روستا هیچ اطلاع دقیقی در طالقان وجود ندارد. برخی پژوهشگران ساکنان این روستا را منتظران یا اهل توقف خواندهاند و از روستایشان با نام ایستا، فانوسآباد و ترکآباد هم نام بردهاند. میگویند آنها پیروان میرزا صادقمجتهد تبریزی از عالمان عصر مشروطه هستند.این روستا که ورود به آن ممنوع است و ساکنان آن تنها پذیرای معدودی علما هستند و روابطشان حتی با سایر بخشهای طالقان نیز قطع یا محدود است، هیچ گونه نشانی از نمودهای تمدن امروزی ندارد. اهالی روستا در حاشیه شاهرود اقدام به ایجاد مزارع منظم برای کشت محصولات کشاورزی مورد نیاز خود کردهاند. آنها خانههایشان را کاهگلی و با نظم عجیب استوار کردهاند. از آب لولهکشی و برق استفاده نمیکنند. حتی روی آسفالت هم راه نمیروند تا مبادا اعتقاداتشان خدشهدار شود. اهالی ایستا زندگی آرام خودشان را دارند. با هیچکس کار ندارند و حتی از مراودات با بیرون از روستا نیز پرهیز میکنند. آموزشهایشان مکتبخانهای و صرفا به آموزش قرآن، متون دینی و خوشنویسی محدود میشود.
مهمترین نوشته در وصف روستای ایستا را شاید بتوان متعلق به حسین عسکری دانست که پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان است. آن طور که حسین عسکری نوشته است؛ از اواخر دهه 60 شمسی، یک مجموعه مسکونی عجیب در شرق شهر طالقان شکل گرفت که مربوط است به پیروان تجددگریز میرزا صادق مجتهد تبریزی (متوفی 1311خورشیدی) که از امکانات مدرن و جدید استفاده نمیکنند. آنها همچنان بر تقلید از میرزا صادق تبریزی باقی ماندهاند و به سبک زندگی یکقرن پیش ایرانیان زندگی میکنند. این محل به ترک آباد و فانوس آباد هم مشهور است. تا چند سال پیش اهالی شهرک طالقان آنها را اسماعیلی مذهب میپنداشتند و گمان میکردند پیروان حسن صباح و اسماعیلیان هستند. آنها با الهام از آرای فقهی میرزا صادق مجتهد تبریزی، روستای سنتی خود را در طالقان ایجاد کردند و شیعه اثنی عشری هستند. اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند، از امکانات رفاهی جدید مانند آب لولهکشی، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، رادیو ، تلویزیون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، رایانه و... استفاده نمیکنند. از کالسکه تک اسب برای رفتن به مزارعشان استفاده میکنند و زندگی مختص به خودشان را دارند. گفته میشود جوانانشان که قصد ازدواج در خارج از روستا را داشته باشند باید برای همیشه از روستا بروند. در قاموس اهالی ایستا آن طور که برخی نوشتهها تاکید کردهاند، عروسی و عزا وجود ندارد و تنها سیروسلوک و انتظار برای ظهور امامزمان (عج) در زندگی آنها معنا دارد. میرزاصادق مجتهد تبریزی از فقیهان عصر مشروطه بود که به شدت با مشروطه مخالفت کرد و بر طرد مطلق مدرنیته و تجدد اصرار داشت. روستای ایستا ظاهرا با مهاجرت هواداران میرزا صادق از تبریز به طالقان شکل گرفت.
بنابراین ورود به روستای ایستا ممکن نیست و اگر بخواهید به این روستا سفر کنید باید اجازه اهالی برای ورود به روستایشان را داشته باشید. در غیر این صورت میتوانید منظره زیبای ایستا را از بالا تماشا کنید و از نظم مهندسی موجود در این روستا و حتی چیدمان زمینهای کشاورزی در فاصلهای اندک با خانهها لذت ببرید.
منبع: روزنامه همشهری، سال 24، ش 6871، ضمیمه 6 و 7، ش 227، پنج شنبه 31 تیر 1395.
متن کامل مقاله در وب سایت روزنامه همشهری
کشکول انتقاد
حدود شش سال ازرحلت آیت الله سید محمود موسوی دهسرخی فقیه سنّتی، اخبار گراو تجددگریز شیعه می گذرد. به خاطر دارم که در 25 تیر 1387 جهت دیدار با آیات عظام سبحانی و نوری همدانی و آیت الله استادی به همراه دوستان دست اندرکار کنگره بزرگداشت شیخ محمّدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث، راهی شهر قم شدیم. پس از دیدار با علما، فرصتی چند ساعته به دست داد که حرم حضرت فاطمه معصومه (س) را هم زیارت کنیم. دوستم آقای علی اکبر صفری (پژوهشگر موسسه کتابشناسی شیعه) در راه حرم، پیشنهاد داد که به دیدار فقیهی برویم که سالیانی است گوشه انزوا اختیار کرده و از منتقدان مدرنیته به شمار می رود. چون در حال انجام آخرین مراحل چاپ کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقّف در طالقان» بودم، مشتاقانه این پیشنهاد را پذیرفتم. با کنجکاوی فراوان به خانه ای در نزدیکی حرم رفتیم که همچنان معماری سنّتی اش را حفظ کرده بود. حضرت آیت الله به گرمی ما را پذیرا شد. ادامه مطلب...
شنبه 29 خرداد 1395 (12 رمضان المبارک) هشتمین آیین شب های روشن با عنوان بشر قرآنی یا قرآن بشری در فرهنگسرای هنر شهرستان نظرآباد برگزار شد. استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی دانشیار دانشکده ادبیات دانشگاه تهران؛ عضو بنیاد حکمت اسلامی صدرا؛ عضو هیات امنای بنیاد ایران شناسی؛ و سردبیر فصلنامه هنری بهارستان یکی از سخنرانان این آیین بود که چکیده ای از سخنان ایشان در ذیل آمده است:
هیچ انسانی به جای انسان دیگر متولد نمی شود، هیچ انسانی به جای انسان دیگر زندگی نمی کند و هیچ انسانی هم به جای انسان دیگر نمی میرد. سهم آب و گل کوزه تن ما یک تولد و یک مرگ در این عالم بیش نیست - مگر آنکه به این امید و ایمان روزی به رستاخیز فراخوانده شویم- و هر انسانی ولادت، زندگی و مرگ یکتا و یگانه خود را دارد و لا تزر وازره وزر اخرى. و در پیشگاه خدا هم تنها مبعوث می شود. ولی خداوند به همه ما فرصت مبارک ولادت های روحانی بسیاری داده است؛ چرا؟ ادامه مطلب...
دکتر زین الدین کیایی نژاد در محراب و منبر
در روز نوزدهم خرداد 1395 (دوم ماه مبارک رمضان) کتابی به دستم رسید به نام «محراب و منبر» نوشته آقای رمضان علی عزیزی که در سال 1394 در شمارگان هزار نسخه از سوی انتشارات عصر جوان (ناشر قمی) منتشر شده است. مولّف در این کتاب، نیم نگاهی انداخته است به هفتاد سال خدمات دینی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمّد کیایی نژاد (متولّد 1310ش). در صفحه 106 آن کتاب، زندگی نامه دکتر زین الدین کیایی نژاد (شاعر و عرفان پژوه طالقانی) آمده است. دکتر کیایی نژاد فرزند شیخ علی گلیردی طالقانی و عموی آقای محمد کیایی نژاد است.
با مطالعه آن دریافتم که با اندکی تغییرات در الفاظ، همان نوشته بنده ذیل مدخل «کیایی نژاد» در دایره المعارف تشیّع (ج 14، ص 287) است. نویسنده کتاب محراب و منبر با زیرپا گذاشتن حقوق مالکیت معنوی، این مطلب را از وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی برداشته و بدون ذکر مأخذ، به نام خودش منتشر کرده است. نمی خواستم به این نقض امانت بپردازم اما توصیه یکی از دوستان شفیق باعث شد که آن را قلمی کنم. به امید روزی که این منکر پژوهشی از سپهر دانش و پژوهش ایران عزیز رخت بربندد.
مدخل «زین الدین کیایی نژاد» در دایره المعارف تشیع
روستایی تاسیس می کنند که خودشان از یاران حضرت باشند!
علی اکبر رائفی پور (سخنران محافل مذهبی) در 29 اردیبهشت 1395 طی گفت و گویی با سید فرید موسوی خبرنگار سپهر غرب (روزنامه صبح غرب کشور، چاپ همدان) درباره اهل توقف طالقان گفته است: «ما در روایات موضوع وقت ظهور و یاران حضرت، در مورد نشانه های این یاران، تعداد آنها و مناطق محل سکونت آنها روایاتی وجود دارد. در برخی از روایات مثلاً گفته شده است که تعدادی از این افراد اهل طالقان هستند. حالا عده ای سال 69 دوره افتادند که یاران حضرت را در طالقان پیدا کنند. می بینند که به این منطقه نمی خورد که یاران حضرت در اینجا باشند؛ پس خودشان آن منطقه را خریداری می کنند و روستایی تاسیس می کنند که خودشان از یاران حضرت باشند! یعنی این فرد دارد نشانه ظهور را می سازند. چون عده ای از یاران حضرت از طالقان هستند روستایی تاسیس می کنند به نام روستای منتظران مهدی یا ایستا که مثل 200 سال پیش زندگی می کنند. یکی از دوستان ما که آنجا رفته بود تعریف می کرد که اینها حتی شناسنامه هم ندارند! رای هم نمی دهند. موبایل و اینترنت و... که به جای خود. تافته جدا بافته هستند. اینها قصد دارند از این طریق نشانه های ظهور را محقق کنند.»
فیلم سخنان علی اکبر رائفی پور درباره روستای ایستای طالقان
فلسفه در آوردگاه چالش های مرزی
شنبه، اول خرداد 1395، بخش پیش از ظهر همایش
تهران، بزرگراه آبشناسان، بعد از تقاطع ستاری، خیابان شقایق، کوچه دهم ، نبش بنفشه، مجتمع آدینه.
صدرالدین محمد شیرازی، معروف به «صدرالمتالهین» و «ملاصدرا»، حکیم، عارف، محدث و مفسر بزرگ شیعه و اسلام در سال 979 یا 980 (نهم جمادی الاولی) هجری قمری در شیراز به دنیا آمد. پدر ملاصدرا خواجه ابراهیم قوامی سیاستمداری دانشمند و مؤمن بود و با وجود داشتن ثروت و عزت و مقام، هیچ فرزندی نداشت ولی سرانجام بر اثر دعا و تضرع فراوان به درگاه الهی، خداوند پسری به او داد که نامش را محمد گذاشتند. بی تردید، آشنایی او در جوانی اش با شیخ بهایی بود که سنگ بنای شخصیت علمی و اخلاقی اش را بنیان نهاد، تا استادش، سید امیرشمس الدین (میرداماد)، بلوغ بی نهایت را واضح تر برایش به تصویر کشاند. او، بهترین و زیباترین آیین شاگردی را ادا کرد، تا روزگاری، در صدر استادی جهانی از حکمت، قرار گیرد. عرفان و فلسفه، او را به سمتی سوق می داد که خود می گوید: «وقتی دیدم زمانه با من سر جنگ دارد و به پرورش اراذل و جُهال مشغول است و روز به روز، شعله های آتش گمراهی برافروخته تر و نامردمی فراگیرتر می شود، ناچار روی از فرزندان دنیا برتافتم و دامن از معرکه بیرون کشیدم.» از وی آثار درخشانی باقی مانده است که برخی از آنها عبارتند از: اسفار اربعه، مبدأ و معاد، دیوان اشعار، حدوث العالم، مفاتیح الغیب، متشابهات القرآن.
یادداشتی از استاد ملاصالحی به مناسبت هفته میراث فرهنگی
تازه ترین گفتوگو با استاد حکمتالله ملاصالحی