در اشعارش تخلّص به «بنده» می کرد
حسین عسکری: با انتشار مطلب سراینده شعر «علی ای همای رحمت»؛ شهریار یا شاعر ساوجبلاغی؟ چند تن از خوانندگان وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی با ارسال پیام، خواستار معرفی بیشتر استاد سیّد حسن میرخانی هستند. نوشته زیر، به قلم بنده و مدخل «میرخانی، سیّدحسن» در جلد پانزدهم دایره المعارف تشیّع (تهران: موسسه انتشارات حکمت، 1394، ص 571) است.
استاد سیّد حسن میرخانی مشهور به سراج الکُتّاب (1291- 1369ش) فرزند سیّد مرتضی حسینی برغانی، خوشنویس معاصر و از بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران است. تعلیمات آغازین را از پدر هنرمندش که شاگرد میرزا محمّدرضا کلهر (م1310ق) بود، فراگرفت و خیلی زود در خطّ نستعلیق با اقلام ممتاز گردید تا آنجا که به سراج الکتّاب مشهور شد. او همچنین به انواع مختلف خط های مرسوم در ایران همچون نستعلیق، نسخ، ثلث، تعلیق، رقاع، ریحان، شکسته نستعلیق و تحریر تسلّط داشت امّا استادی او بیشتر در نگارش خطّ نستعلیق بود. استاد میرخانی علاوه بر خوشنویسی در شاعری هم دستی داشت و در اشعارش تخلّص به «بنده» می کرد. اشعار او با نام دیوان بنده به چاپ رسیده است. از اوست: ادامه مطلب...
تبدیل سحاب به هما
اسماعیل آل احمد
25 اسفند 1393 در «چهارمین آیین سور سوره های قرآن» در فرهنگسرای هنر شهرستان نظرآباد، صدای گرم استاد سید عباس میرخانی که از میهمانان ویژه موسسه رخسار قرآن بود حال خوبی در همه ما رقم زد. آن روز به مناسبت، اشاره ای به «علی ای همای رحمت» استاد شهریار کرد و گدشت و من نیز از لذت دانستن یک نکته جدید، مست شدم و گذشتم. امروز با دیدن مطلب سراینده شعر «علی ای همای رحمت»؛ شهریار یا شاعر ساوجبلاغی؟ در وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی، دیدم که استاد میرخانی ـ سید عباس ـ چه خوب و هنرمندانه به این رابطه ناب هنری استادان سیدحسن میرخانی و شهریار، دامن زده اند. عین سخنان استاد سید عباس میرخانی را که فایل تصویری آن در موسسه رخسار قرآن موجود است برایتان می آورم: «بیت مربوط به استاد شهریار را همه به یاد دارید که می گوید: علی ای همای رحمت! تو چه آیتی خدا را... که به ما سوا فکندی همه سایه هما را. قبل از استاد شهریار، استاد سیدحسن میرخانی، مصرع اول همین بیت را این گونه بازگفته بود: علی ای سحاب رحمت! تو چه آیتی خدا را که استاد شهریار که البته مقام استاد، خیلی هم بالا است فقط با تبدیل سحاب به هما برای این مصرع، شعری ساختند.»
در امرداد 1385 یکی از مراکز دانشگاهی شهرستان ساوجبلاغ و استان البرز برای تربیت نسل جوان، کارآمد و متخصص با پیگیری های مسولان شهرستان ساوجبلاغ و موافقت دکتر عبدالله جاسبی رییس وقت دانشگاه آزاد اسلامی، در شهر هشتگرد (مرکز شهرستان ساوجبلاغ) تاسیس شد. این دانشگاه فعالیت خود را در سه رشته کاردانی پیوسته معماری، حسابداری و نرم افزار کامپیوتر در ساختمان استیجاری شهرداری هشتگرد با جذب سیصد نفر دانشجو آغاز کرد. در شهریور ماه سال 1388 دانشگاه از مرکز وابسته به واحد کرج به واحد با درجه کوچک ارتقاء یافت همچنین در اسفند ماه سال 1389 ساختمان آموزشی شماره یک با متراژ تقریبی 6200 متر مربع مورد بهره برداری قرار گرفت. در شهریور 1393 نیز دانشکده فنی و مهندسی واحد تصویب شد و ساختمان آموزشی شماره دو نیز در حال ساخت است. این واحد دانشگاهی پس از نه سال از تاسیس واحد در حال حاضر دارای یک دانشکده فنی و مهندسی، 35 عضو هیات علمی، 46 نفر کارمند، بیش از 6000 نفر دانشجو و بیش از 2000 نفر فارغ التحصیل در 28 رشته و مقطع تحصیلی فعالیت می کند.
وب سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد هشتگرد
حمایتهای آنچنانی متعلق به متنهای سفارشی است
مهرداد کوروشنیا نویسنده و کارگردان ساوجبلاغی که تا به حال شش نمایشنامه با محوریت دفاع مقدس نوشته است؛ فاصله گرفتن از سفارشی نویسی را دلیل باز ماندن از حمایت ارگانهای مرتبط میداند. به گزارش خبرنگار ایلنا، کوروشنیا نگاه یکجانبه و دستوری بعضی مسئولان و نهادها به جریان خلق متون نمایشی با موضوع دفاع مقدس را موجب دلسردی هنرمندان توصیف کرد و توضیح داد: بعضی نهادها صرفا اینطور تصور میکنند که حتما باید مسائل مورد نظر خودشان در نمایشنامههای مرتبط با موضوع جنگ و دفاع مقدس مطرح شود؛ به همین دلیل با نمایشنامهنویسان مستقل دچار مشکل هستند و حمایت چندانی نمیکنند. این درحالیست که تجربه اثبات کرده وقتی هنرمند به سفارش وابستگی ندارد، مسائل را از زاویههای نو با فرمی جدید بیان میکند که تجربههای تازه به همراه دارد و مخاطب زیادی نیز جذب سالنهای نمایشی میشوند.
او درباره دو نمایشنامه اخبر خود توضیح داد و افزود: نمایشنامههای «مونس، مادر اسفندیار» و «قرار» دو متن جدید من با مضمون دفاع مقدس هستند که یکی به روایت ماجرای مادری میپردازد که بازگشت فرزندش از جبهه را انتظار میکشد اما متن «قرار» درباره انتظار یک پدر است. این کارگردان و نمایشنامه نویس توضیح داد: هر دو متن پیشنهادهایی مطرح میکنند. به عنوان نمونه «قرار» به شیوه جریان سیال ذهن نوشته شده و چهل و پنج سال در یک ساعت روایت میشود. در متن «مونس، مادر اسفندیار» هم پیشنهادهایی مطرح است که بهطور مشخص میتواند مورد توجه جوانان در شهرستان قرار بگیرد. ادامه مطلب...
نقد قرآنیان شیعه در به کارگیری روش تفسیری قرآن به سنت
A criticism by the Shia Quranic scholars in applying the Quranic interpretation method
to the prophet"s tradition
سیّدرضا مؤدب، جعفر نکونام، علی تصدیقی شاهرضائی، «نقد قرآنیان شیعه در به کارگیری روش تفسیری قرآن به سنت»، دوفصلنامه روش شناسی مطالعات دینی، سال اوّل، ش 1، بهار و تابستان 1393، صص 122 - 137.
چکیده: قرآنیان نام جریانی فکری است که با تکیه بر وحدت امت اسلامی و شعار بازگشت به قرآن، در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری، تحت تاثیر اندیشه های اصلاحی سید جمال الدین اسدآبادی و شیخ هادی نجم آبادی، توسط یکی از شاگردان ایشان به نام سید اسدالله خرقانی شکل گرفت و به وسیله دیگرانی همچون شریعت سنگلجی، یوسف شعار، برقعی، قلمداران و حسینی طباطبایی ادامه یافت. این گروه که قرآن را در بخش اعتقادات، کافی و بی نیاز از سنت می دانند و سنت را تنها در بخش احکام و مجملات قرآن به عنوان مبین آیات، معتبر می شمارند، برای پذیرش روایات، ملاک هایی همچون: موافقت آن با قرآن و عقل قطعی و متواتر بودن و مورد اتفاق بودن روایت را مطرح می کنند. اما با مراجعه به برداشت های تفسیری آنان مشخص می شود که این ملاک ها گاهی از سوی خود ایشان هم رعایت نشده و برخی از آنها در تفسیر آیات قرآن به سنت از روایاتی بهره گرفته اند که نه با قرآن و عقل سازگار است و نه از وصف مورد اتفاق و قطعی و متواتر بودن برخوردار است. در این پژوهش، کوشش شده نادرستی دیدگاه و روش آنها بیان شود.
کلیدواژگان: قرآنیان شیعه، روش تفسیری، قرآن و سنت.
روستایی واقع در منطقه طالقان به نام ایستا!
چهلمین نشست انجمن فرهنگ قزوین (افق) با حضور اعضا، علاقه مندان و میهمانان در روز پنج شنبه اول مرداد ماه سال 1394 در بنای سردر عالی قاپوی قزوین برگزار شد. در این جلسه که با اجرا و لطیفه خوانی آقای مهران خدادادبیگی همراه بود، ابتدا آقای حسین سعیدی ابیاتی را از شاهنامه با عنوان حماسه کیومرث قرائت کرد. سپس آقای رضا ارداقیان با بیان خلاصه ای از یک داستان قدیمی قزوینی با نام باباسلاقا شعری از سروده های خود را به گویش قزوینی با این موضوع ارایه کرد. در واقع باباسلاقا شخصیتی بوده که بر اثر اتفاقاتی که می افتاده و بلاهایی که بر سر او و زندگی اش می آوردند بنا به مصلحت اندیشی سکوت می کرده و دیگران از این سکوت او نهایت سوءاستفاده را می کردند. در ادامه برنامه آقای سعید زارع پور در راستای تحقیقات خود حول محور روستاها به معرفی روستایی واقع در منطقه طالقان با نام «ایستا»، تاریخچه، مردمان و عقاید اهالی آن پرداخت که عده ای از مقلدان میرزا صادق مجتهد تبریزی در دوران قاجار در این منطقه ساکن گردیده اند که بنا بر فتوای نامبرده و به جهت انتظار برای ظهور امام زمان (عج) به سبک گذشتگان زندگی می کنند. در بخش موسیقی، آقای نیما ارداقیان ادامه مبحث شناخت مکتب موسیقی قزوین را همراه با مثال هایی با نوازندگی نی خود در سبک های مختلف ارایه نمود. در خاتمه نیز علی اصغر یوسف گمرکچی نکاتی را در خصوص فرهنگ عامه قزوین، مثل ها و اصطلاحات رایج در بین مردم یادآور شد. به نقل از: وبلاگ انجمن فرهنگ قزوین (افق).
جواد محقق: این شعر پیش از شهریار در دیوان میرخانی آمده است
عباس براتی پور: شعر شهریار با شعر میرخانی فرق میکند
مدیرکل سابق ارشاد آذربایجان شرقی: این شبهه افکنی، ناجوانمردانه است
محمّدعلی مجاهدی: توارد است
محمّد طاهری خسروشاهی: اقتباس ادبی است
غزل تاجبخش: این مباحث به شهریار خدشه ای وارد نمی کند
محمّدعلی سپانلو: این افراد فکر کرده اند واقعاً «محقق» هستند!
عباس براتیپور نزدیک بودن شعر «علی ای همای رحمت» استاد سیّد محمّدحسین شهریار به شعر استاد سیّدحسن میرخانی مشهور به سراج الکُتّاب (1291 - 1369ش) شاعر و خوشنویس ساوجبلاغی را علت طرز تلقّی جواد محقق عنوان کرد. این شاعر دربارهی مسایل مطرحشده درباره شعر «علی ای همای رحمت» شهریار و این که گفته میشود پیش از او در دیوان شاعر دیگری آمده است، به خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: آنچه مورد نظر آقای محقق بوده، شعری از «سید حسن میرخانی» متخلّص به «بنده» است که هم خطاط بوده و هم شاعر و دقیقاً نمیدانم شاعر دوران قاجار بوده یا پهلوی. او افزود: من شعری را که مورد نظر آقای محقق است، در دیوان حسن میرخانی که با عنوان «دیوان بنده» منتشر شده است، دیدهام. این شعر هم غزلی است با همان قافیه و ردیف که نزدیک به شعر شهریار است، ولی با این حال شعر شهریار با شعر میرخانی از نظر سوژه، زبان و اندیشه فرق میکند، اما چون هر دو شعر برای حضرت علی (ع) است و همچنین شباهت هایی با هم دارند، برای آقای محقق این تلقی پیش آمده است. ادامه مطلب...
توضیحی بر صفحه 330 کتاب «دشتی به وسعت تاریخ»
شیخ عبدالعلی موبد بیدگلی کاشانی (درگذشت 1318ش) از چهره های نامدار فرهنگی و سیاسی جنبش مشروطه خواهی ایرانیان است. انتشار «هفته نامه مدی» و نگارش کتاب های «خجسته نامه»، «مجموعه موبد» «نسخ موبد» «تصحیح شاهنامه» و «هنایش خِرد» از جمله فعالیت های فرهنگی و علمی او است. او که به تاریخ ایران باستان و پارسی سره مسلّط بود، از شاگردان نامدار شیخ هادی نجم آبادی فقیه نواندیش و قرآن پژوه عقلگرای روزگار قاجار به شمار می رود. بر همین مبنا در آغاز کتاب هنایش خِرد، شرح حالی از شیخ هادی به عربی و فارسی و سوگنامه تیمسار آقا (شیخ هادی نجم آبادی) از میرزا نصرالله خان صبوری را آورده است. سپس دیوان موبد با این عبارات و اشعار در سوگنامه شیخ هادی شروع می شود: سوگنامه در مرگ یگانه روزگار، رهی ویژه کردگار، آقای شیخ هادی نجم آبادی بر وی درود و روانش انوشه و شاد باد. پناهم به یزدان ز دیو پلید / به نام خدایی که جان آفرید... در ادامه وارد توحید می شود و به ستایش حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام و امام هشتم ابوالحسن حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام و سایر ائمه شیعه علیهم السلام می پردازد. تضمین غزل خواجه در عرفان و پند و پیچه، چند بندی در اثبات اصول دین و.... تداوم بخش آنها است (موبد بیدگلی، 1394: 27). کتاب هنایش خرد دو بار در سال های 1322ق و 1394ش به ترتیب به صورت چاپ سنگی و سربی در تهران و آران و بیدگل به چاپ رسیده است. ادامه مطلب...
عاشقی پای دار قالی
استاد جمشید امینی در سال 1282ش در روستای فشند از توابع شهرستان ساوجبلاغ زاده شد. وی از آغازین روزهای کودکی به نقش و رنگ علاقه داشت. در پنج سالگی بههمراه خانواده اش به تهران آمد و در این شهر با بافندگی قالی آشنا شد. در سال 1298ش به مدرسه صنایع مستظرفه استاد کمالالمک راه یافت و استعداد وی مورد توجه استاد گران قدر نقاشی ایرانی قرار گرفت و در آن مدرسه دار قالی برپا کرد. بدین ترتیب، امینی طراحی را نزد کمال الملک آموخت.
استاد امینی از طراحان فرش نوین ایران به شمار می رود. وی اصولی نوین را در این هنر ایجاد کرد و با شیوه ای خاص چون بافندگی گوبلن، به ابداع آثار هنری پرداخت. استاد امینی نخستین هنرمندی بود که شیوه شبیه سازی را در فرش ایران متداول کرد. وی آخرین بازمانده از شاگردان استاد کمال الملک بود که احترام خاصی به استاد خود و اندیشه اش داشت. استاد امینی علاوه بر مهارت و استادی در هنر طراحی، مردی عارف پیشه و اندیشمند بود، به طوری که شاگردان در اخلاق و اصول عارفانه انسانی، او را چون مرادی می ستودند. وی عاشق استاد خویش بود و در تمام عمر یاد استاد و مرادش کمال الملک را عزیز می داشت، به نحوی که هرگاه از او سخن می گفت، قطرات اشک از چشمانش جاری می شد.
از جمله توصیه های وی به شاگردانش، پاکی زبان و احترام به مقام ارجمند زن بود. او عقیده داشت که مردان بزرگ را زنان پاکدامن ساخته اند، پس باید به ستایش مقام زن و مادر که منشاء همه بزرگی ها است، پرداخته شود. یکی از فرزندان امینی که از جمله شاگردان وی نیز بوده است، دکتر حسن امینی است که شیوه ابتکاری پدر را دنبال می کند.
استاد جمشید امینی آخرین بازمانده از شاگردان کمال الملک و مکتب وی بود که در سن نود و پنج سالگی در نوزدهم دی ماه سال 1377 جهان را بدرود گفت و روز سه شنبه 22 دی 1377 در میان اندوه هنرمندان بسیار و مردم زادگاهش فشند، در این روستا به خاک سپرده شد. استاد امینی با تعلیم و تشویق استادش، کمالالملک، فاصله نقاشی رنگ و روغن و بافت قالی با پشم و کرک را از میان برداشت و نه به یاری قلم و رنگ بلکه به مدد نخ و تار و پود، به پرده ها جان بخشید و بدین ترتیب، مبتکر شیوه نوین مکتب نقاشی بر قالی در ایران شد.
طالقانی و مسالهاش
حامد زارع
اندیشه بازگشت به قرآن و آموزههای آن در تاریخ جدید ایران به مثابه یک سلاح ایدئولوژیـــک که دو امر دنیاگرایی (sécularisme) و جـــــــــزم گرایــــی (dogmatism) را به چالش کشیده، جزء سرفصل های کمتر پرداخته شــده تاریخ اندیشه معاصر محسوب میشود. اگرچه میتوان ریشهها و ایدههای این مراجعه به قرآن را تا قرون میانه به عقب کشید و در آثار و آرای ابنتیمیه، متفکر نامدار اهل سنت و جماعت رصد کرد؛ اما در بستر اندیشه شیعی، این متفکران ایرانی اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی (زمانه و دقیقه آغاز تاریخ مدرن ایران) بودند که با نیتی زمینه مند و معطوف به شرایط تاریخی خواهان طرح اندیشه بازگشت به قرآن شدند. آنان دو دغدغه داشتند؛ به عبارت دیگر طیف متفکران ایرانی که خواهان بازگشت به قرآن بودند، دو هدف متفاوت داشتند: گروهی همانند سیدجمال الدین اسدآبادی و شیخ هادی نجمآبادی عزم مبارزه با استبداد مطلقه قاجاری داشتند و گروهی دیگر نظیر اسدالله خرقانی داعیه دار مبارزه با خرافات و پالایش دیانت و مذهب از واردات بی مبنا و سند معتبر بودند.
اگر پیشگامان بازگشت به قرآن در آستانه نهضت مشروطیت دغدغهای سیاسی داشتند، در دوره رضاشاهی این دغدغه سیاسی، وجه دینی به خود گرفت. اما پس از شهریور و آغاز نفوذ مارکسیسم تا پس از کودتای 28 مرداد که روزنههای هر گونه فضای تنفس سیاسی و اصلاحات بسته شد و هم هنگام رگههای اندیشه مارکسیستی به مثابه اندیشه مبارزه با استبداد و استعمار قویتر شد، اندیشه بازگشت به قرآن نیز تحت تاثیر تمایلات چپگرایانه، وجهی انقلابی به خود گرفت.
پرپیداست تمثیل اندیشه بازگشت به قرآن در عصر چپگرایی از آن کسی جز آیت الله طالقانی نیست. همو که با شاگردی در عرصه نوگرایی دینی، قرآن را در کانون جهد فکری خویش قرار داد و به این ترتیب وجه دینی کار خود را به نمایش گذاشت و با اهتمامی که به فکر اعتراضی مسلط دوران داشت، تقریر دوبارهای از رساله تنبیه الامه و تنزیه المله میرزای نائینی به دست داد و وجه سیاسی کار خویش را خاطرنشان ساخت. اگر وجه نخست در اعتراض به دگماتیسم و تحجرگرایی بود، وجه دوم در مواجهه با استبداد معنا پیدا میکرد. مساله طالقانی در دهه 40 و 50 معطوف به این دو وجه دینی و سیاسی بود. وجوهی که پس از طالقانی و با تاسیس جمهوری اسلامی و سیستماتیک شدن فکر دینی، چهره متفاوتی پیدا کرد.