همجواری با ساوجبلاغ، مسأله شهرستان ما نیست
یادداشتم را با این پرسش اساسی آغاز می کنم که هویّت فرهنگی و تاریخی شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز چه ویژگی ها و مختصاتی دارد و نسبت فرهنگی آن با منطقه تاریخی ساوجبلاغ چیست؟ آقای حجّت الله صادقی فرماندار محترم شهرستان نظرآباد در روزنامه پیام سپیدار (ش 439، چهارشنبه 21 امرداد 1394، ص 2) در پاسخ به این پرسش گفته است: «با توجّه به نزدیکی شهرستان ساوجبلاغ و نظرآباد و این موضوع که نظرآباد تا چند سال پیش از توابع ساوجبلاغ بود، ما کار سختی در پیش داریم. یکی از مسایل ما همجواری نظرآباد و ساوجبلاغ است به صورتی که تنها یک بلوار حدّ فاصل دو شهرستان را تشکیل می دهد و به همین دلیل تفکیک دو شهرستان کار مشکلی است. هیچ عارضه طبیعی حدّ فاصل نظرآباد و ساوجبلاغ را مشخص نکرده و به همین دلیل تفکیک این دو شهرستان با مشکلاتی روبرو شده است. از سوی دیگر برخی ها نمی خواهند فکر ساوجبلاغ را از ذهن خود خارج کنند.» ادامه مطلب...
قصد اختلاف افکنی قومی نداشتم
اشاره: روز سه شنبه 20 امرداد 1394 یادداشتی انتقادی با عنوان «از بوی بد فاضلاب تا بوی بدِ قوم گرایی در شهر نظرآباد» در وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی منتشر شد. در واکنش به این یادداشت، سرکار خانم ناهید کلانتری (خبرنگار نشریات اقتصاد پویا و البرز فردا) مطلبی به شرح ذیل نوشته که به جهت نهادینه سازی فرهنگ نقد و گفت و گو، بدون هیچ دخل و تصرّفی منتشر می شود.
* * *
با سلام و درود خدمت مردم و همشهریان فهیم نظرآباد
این جانب ناهید کلانتری خبرنگار روزنامه های اقتصاد پویا و البرز فردا جهت روشن سازی افکار عمومی بابت چاپ اخیر مطلبی که باعث ناراحتی بعضی از همشهریان شده باید عرض کنم مطلب توجّه ویژه به هشترودی و آذری ها درخواست اعضای ساکن خیابان طالقانی بوده در شورای شهر خطاب به شهردار و اعضای شورای شهر!!! لذا اینجانب قصدسوء استفاده یا اختلاف افکنی بین قوم و ملیّتی را نداشتم چرا که اینجانب خود هشترودی و ساکن محلّه رسالت هستم اگر درخواست آنان را رسانه ای نمی کردم متهم به طرفداری از شهردار، شورا و هشترودی ها می شدم. باید این را هم اضافه کنم بنده تاجایی که توانستم مطالبی که باعث برهم زدن آرامش و اتّحاد مردم می شد را حذف کردم پس کم لطفی است که دوستان ما را متهم به اختلاف افکنی بین اقوام کنند. اکثر همشهریان هم بنده را می شناسند و هم شماره ام را دارند کاش به جای انتقاد یک تماس با ما داشتند و از موضوع اطلاع پیدا می کردند در پایان یادآورم می شوم اینجانب ناهید کلانتری خبرنگار شهرستان و همه مردم با هر قومیتی هستم نه طرفدار حزب و گروهی نه طرفدار قوم و ملیّتی. تا به امروز تلاش کردم در قلم زدن دقّت لازم را داشته باشم تا خدای نکرده به کسی یا کسانی توهین نشود لذا از تمام کسانی که فکر می کنند مطلب ما خلاف واقع بوده یا توهینی را در برداشت حلالیّت می طلبم.
قابل توجّه آقای ناصر مجرد
به خاطر دارم وقتی از استاد فرزانه دکتر حکمت الله ملاصالحی دیدگاهش را درباره «قومیّت» و «قوم گرایی» پرسیدم، ایشان از آن با عنوان «بت پرستی دورانِ مدرن» یاد کردند. بی تردید «قوم گرایی» یا «ناسیونالیسم کور» پدیده مذمومی است که در دستور کار بدخواهان اسلام و ایران قرار دارد. از قضا، یکی از بدبختی های استان البرز به ویژه دو شهرستان ساوجبلاغ و نظرآباد، همین سیطره بت پرستی مدرن است که سرمایه و فرصت های زیادی را از ما به یغما برده است. اگر مدیریت شهری در شهرستان نظرآباد ناکارآمد است، اگر نخبه گرایی و توجّه به دانش و تجربه مطرود است، اگر اختلافات خانمانسوز موجود در شورای شهر و شهرداری، مانع از خدمات معمولی شهری شده است و اگرهای دیگر... یکی از دلایل عمده اش سیطره قوم گرایی در ذهن و زبان بخشی از شهروندان و مدیران است. از مسئولیت های ارباب جراید این است که درباره این انحراف فرهنگی و اجتماعی انذار دهند و مروّجان آن را نزد افکار عمومی رسوا سازند نه این که خود مروّج این کج راهه باشند.
در صفحه ویژه استان البرز روزنامه اقتصاد پویا (ش 3086، یک شنبه 18 مرداد 94، ص 11) به مسئولیت آقای ناصر مجرد، خبری خواندم به شرح زیر:
اهالی خیابان طالقانی نظرآباد: از بوی بد فاضلاب به ستوه آمده ایم
ساکنان شاکی خیابان طالقانی از بوی بد و وضیعت نامناسب فاضلاب به ستوه آمده و طی تجمعی در شورای شهر، از شهردار و اعضای شورا درخواست رسیدگی کردند و اعلام داشتند که به هیچ وجه در حیاط منازل خود چاه نخواهند زد و مشکل فاضلاب شهر باید طبق اصول و قواعد روز حلّ شود. ساکنین معترض در ادامه به توجّه ویژه به محلّه های سیّدجمال الدین و رسالت (هشترودی نشین) اعتراض کردند و گفتند باید عدالت در تمام نقاط شهر رعایت شود. همه در یک شهر زندگی می کنیم و باید از امتیازات مساوی و برابر برخوردار شویم.
نویسنده خبر بالا، به صراحت پای آذربایجانی ها و دو محلّه بزرگ شهر (سیّدجمال الدین و رسالت) را به میان منازعه بوی بد فاضلاب خیابان طالقانی (بخوانید خیابان بهشت رضا یا همان مزار) کشانده است. اینکه شهری به این قدمت و وسعت و جمعیت 120 هزار نفره، فاقد شبکه فاضلاب شهری است، نشان دهنده مدیریت ناکارامد فعلی و روزمرگی مسئولان پیشین شهرستان است. شنیده ام حتّی درباره سیستم فاضلاب، مطالعه هم انجام نگرفته است چه رسد به اقدام جدّی در این باره. بوی بد و آزاردهنده فاضلاب عبوری از خیابان بهشت رضا و از کنار مقبره پاک شهدای گرانقدر شهرستان، نیز از نقاط تاریک کارنامه شورا و شهرداری فعلی نظرآباد است. اما همه اینها و دیگر بی کفایتی های مدیریتی چه ارتباطی به محلّه رسالت (هشترودی نشین) دارد؟ به نظر می رسد تنظیم کننده خبر بالا، بوی بد فاضلاب را بهانه کرده تا در ورای آن، غول بی شاخ و دم قومیّت را در فضای شهرستان متکثّر نظرآباد رها سازد و ماهی خود را بگیرد. مگر نه این است که نشریات محلّی باید از دامن زدن به اختلافات قومی و زبانی که استقلال و تمامیّت ارضی ایران عزیز را نشانه رفته است، پرهیز کنند؟ در فراز این خبر تفرقه انگیز، نام آقای ناصر مجرد به عنوان دبیر صفحه درج شده است. تا آنجا که می دانم ایشان از روزنامه نگاران قدیمی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد است. انتظار می رود که با درایت، این کج راهه را در آن روزنامه تصحیح نمایند. یا علی مدد.
از فخرایران تا مزارشریف
در 17 امرداد 1377 رسانه های گروهی ایران و جهان، طی خبری غافلگیر کننده، هجوم مسلحانه گروهی از طالبان پاکستان به سرکنسولگری ایران در مزارشریف افغانستان را مخابره کردند. در این جنایت هولناک نه تن از دیپلمات ها و کارمندان کنسولگری از جمله دیپلمات ساوجبلاغی به نام نورالله نوروزی (1347 - 1377ش) به شهادت رسیدند . همچنین ناصر ریگی (سرپرست)، مجید نوری نیارکی (مسئول امور مالی)، محمّدناصر ناصری (کارشناس امور فرهنگی)، کریم حیدریان (کارشناس امور کنسولی)، محمّدعلی قیاسی (کارشناس امور کنسولی)، رشید پاریاو فلاح (کارشناس امور کنسولی)، حیدرعلی باقری (کارمند فنی) و محمود صارمی (خبرنگار خبرگزاری ایرنا) از دیگر شهدای مظلوم آن واقعه هولناک بودند.
شهید نورالله نوروزی دیپلمات کنسولگری ایران در مزارشریف افغانستان در شانزدهم امرداد 1347ش در شهرک فخرایران از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز زاده شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش به پایان رساند و به هنرستان فنی شهید بهشتی کرج رفت. با پیروزی انقلاب اسلامی وارد فعالیّت های انجمن اسلامی و بسیج شد. با سنّ اندکش داوطلبانه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شرکت کرد و در عملیات بیت المقدّس مجروح شد. پس از جنگ در رشته مدیریت دولتی و مخابرات دانشکده وزارت امور خارجه به تحصیل پرداخت. پس از فارغ التحصیلی از دانشکده، با عنوان کارشناس امور کنسولی به مزارشریف افغانستان رفت و در 17 امرداد 1377ش به همراه هشت دیپلمات دیگر به هنگام اشغال نظامی این شهر به وسیله عوامل گروه طالبان به شهادت رسید. ادامه مطلب...
به شوخی به او می گفتم آقای ولایتی!
وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی: اخیراً روایتی خواندنی و صریح از زندگی و شهادت دیپلمات شهید نورالله نوروزی، در «وب سایت کافه کلاسیک» درج شده که نشان می دهد نویسنده آن از دوستان صمیمی شهید نوروزی است. تلاشم در شناخت نویسنده این متن، تاکنون به جایی نرسیده است. گفتنی است این یادداشت انتقادی به بهانه معرفی «فیلم مزار شریف» به کارگردانی عبدالحسن برزیده نوشته شده است. پیشاپیش بابت تکرار چندباره علامت ناخوشایند [...] در متن زیر، عذرخواهی می کنم.
دیپلمات شهید نورالله نوروزی
تاریخ تولّد: 1347
وضعیت تأهل: مجرد
محل تولّد: شهرک فخرایران از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز
شغل: کارشناس امور کنسولی در کنسولگری ایران در مزارشریف
تاریخ آغاز مأموریت در افغانستان: 6/3/1377
شهادت: 17 مرداد 1377 در کنسولگری ایران در مزارشریف
هنرمندی عارف
استاد علی اشرف والی (م1389ش) عارف، شاعر، خوشنویس و نقاش معاصر مکتب کمال الملک است. در سال 1299ش در روستای وِلیان از توابع شهرستان ساوجبلاغ زاده شد اما از اوان کودکی، زندگی و تحصیلات خود را در تهران گذراند. در سال 1317ش به مدرسه (دانشکده) هنرهای زیبای نوین راه یافت و از تجربیات و آموزش استادانی چون میرزا علی اکبر خان نجم آبادی (م1373ش)، علی محمّد حیدریان (م1369ش)، رفیع حالتی و ابوالحسن صدیقی (م1374ش) بهره مند شد. هرچند خود، تربیت هنریاش را وامدار استاد اسماعیل آشتیانی (م1349ش) شاگرد برگزیده استاد کمال الملک می دانست. در سال 1323ش با مارکار قارابگیان (م1355ش) از ارامنه مهاجر روس و از نخستین گالری داران تهران آشنا شد و طی قراردادی، در سالن مانی بیش از دو هزار پرتره را اجرا کرد اما همه آنها با امضای قارابگیان عرضه شد.
استاد والی در سال 1326ش نخستین کارگاه هنری شخصی خود به نام «هنرگاه والی» را در سرای طاهباز واقع در خیابان لاله زار ایجاد کرد. آثار او تنها یک بار در سال 1343ش در معرض دید عموم قرار گرفت. این نمایشگاه انفرادی، در انجمن روابط فرهنگی ایران و اتّحاد جماهیر شوروی به مدت 55 روز دایر شد. در آن، پرتره هایی از شخصیت های فرهنگی و سیاسی ایران و جهان از جمله جواهر لعل نهرو (م1964م) و ایندیرا گاندی (م1984م) به نمایش گذاشته شد. استاد والی علاوه بر نقاشی، به هنرهای خوشنویسی، تذهیب و صفحه آرایی نیز پرداخت و در خوشنویسی از شیوه استاد حسن زرّین خط (م1357ش) پیروی میکرد. طراحی کتاب های «ترجمه الصلوه» نوشته ملامحسن فیض کاشانی، «بانگ تکبیر»، «درس دین» نوشته شیخ محمود شبستری و «سرود اسلامی» از آثار او است. نفیسترین نقاشی وی، تمثالی از امام علی علیه السلام است که از سال 1372ش در موزه آستان قدس رضوی (مشهد) نگهداری میشود. گفته می شود استاد والی وقتی در سیزده سالگی امام را در رویا دید، تصمیم به یادگیری نقاشی گرفت اما بیست و سه سال بعد توانایی نقاشی چهره امام را پیدا کرد. در آن تابلو، امام علی علیه السلام قرآن به دست گرفته و شمشیر را زمین گذاشته است. ادامه مطلب...
خلاقیت، تواضع وهمّت بلند این معلم نظرآبادی
آقای ابوطالب قادری متولّد 1356 شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز، هنرآموز رسمی آموزش و پرورش و مدرّس دانشگاه است. ایشان دارای فوق دیپلم ریاضی از تربیت معلّم تهران، لیسانس نقاشی از دانشگاه هنر یزد (1387) و فوق لیسانس نقاشی از دانشگاه تربیت مدرّس تهران (1387) است. مهم ترین ویژگی آقای قادری، خلاقیت، تواضع و همّت بلند ایشان است که در بین هنرمندان شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد مثال زدنی است. ضمن پاسداشت فعالیت های هنری ایشان، نگاهی می اندازیم به کارنامه قابل تحسین این معلّم و مدرس هنر. ادامه مطلب...
از دانشوری تا اندیشوری
عصر چهارشنبه 7 مرداد ماه 1394 شب پرویز ورجاوند با همکاری بنیاد فرهنگی ملّت، دایره العمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار، مجله فره وشی و انجمن علمی باستان شناسی ایران در کانون زبان فارسی برگزار شد. دکتر پرویز ورجاوند در 1313 در تهران به دنیا آمد. بعد از دوره دبستان و دبیرستان و دریافت ششم ریاضی ،ورجاوند اقدام به گذراندن دوره ی عالی نقشه برداری در سازمان نقشه برداری نمود. سپس ششم ادبی را گرفته و دوره لیسانس باستان شناسی و فوق لیسانس علوم اجتماعی رادر دانشگاه تهران طی کرده، با گرفتن بورس تحصیلی به کشور فرانسه عزیمت و دوره ی انستیتوی انسان شناسی را در دانشگاه پاریس و مدرسه عالی لوور گذرانید و توانست در سال 1342 در رشته باستان شناسی با گرایش معماری ایران در دوره تاریخی از دانشگاه سوربُن فرانسه مدرک دکتری اخد نماید. رساله دکترای ایشان درباره معماری دوره هخامنشی و هم سنجی آن با یونان و مصر بود.
دکتر ورجاوند در سال 1343 استادیار دانشگاه تهران شد. سپس به درخواست دکتر خانلری رییس پژوهشکده فرهنگ ایران و بعد در بررسی های باستان شناسی و کاوش های محوطه هایی چون هفت تپه و تخت سلیمان شرکت کرد. از سال 51 کاوش های رصدخانه مراغه را شروع کرد که تا 1356 ادامه داشت. دکتر ورجاوند در سال 48 مجله باستان شناسی و هنر ایران را منتشر کرد و در 15 دی 1362 با درجه استادی از دانشگاه تهران بازنشسته شد. دکتر ورجاوند پس از انقلاب برای مدت کوتاهی مسئولیت وزارت فرهنگ و هنر را پذیرفت و در همین مدت کوتاه اقدامات خطیری را برای فرهنگ ایران به انجام رساند و توانست جلوی بسیاری از حفاریهای غیرمجاز را بگیرد. از کتاب های او می توان به «سرزمین قزوین (سابقه تاریخی و آثار باستانی و بناهای تاریخی قزوین و منطقه ساوجبلاغ)»، کتاب میراث تمدّنی ایران، کتاب «کاوش رصدخانه و نگاهی به پیشینه دانش ستاره شناسی در ایران» و کتاب «ایران و قفقاز»، «سبک شناسی هنر و معماری در سرزمین های اسلامی» (ترجمه) و صدها مقاله اشاره کرد. او مداخل بسیاری برای دایره العمارف هایی همچون دایره العمارف تشیّع، اطلس ایران و دیگر کتاب های مرجع نوشته است. ادامه مطلب...
افتتاح نمایشگاه «خطّ اوج» ابداعی خسرو پورنادعلی در شهر هشتگرد
سوّمین نمایشگاه «خطّ اوج» ابداعی خسرو بورنادعلی روز چهارشنبه 7 مرداد 1394 با حضور برخی مسئولان و هنرمندان شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد در فرهنگسرای امام علی (ع) شهر هشتگرد افتتاح شد. این نمایشگاه به مدّت یک هفته از ساعت 10 تا 19 دایر خواهد بود. گفتنی است خسرو پورنادعلی (متولّد 1339ش) با الهام از سبک های مختلف خوشنویسی، موفّق به ایجاد یک شیوه نو در خوشنویسی ایران شد که در سال 1393ش با نام «خط اوج» در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ثبت رسیده است. وی زاده قصرشیرین و هم اکنون مقیم شهر نظرآباد است. «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» این موفقیّت هنری را به هنرمند گرامی و کوشا آقای پورنادعلی تبریک عرض می کند.
پاسدار ادب در آلمان
پروفسور سیف الدین نجم آبادی استاد زبان شناسی و ایران پژوه نامدار، امسال وارد نود و دوّمین سال از زندگی پربار خود شده است. ایشان نوه آیت الله حاج شیخ هادی نجمآبادی (م1320ق) روحانی نواندیش، آزادی خواه و قرآن پژوه عقل گرای روزگار قاجار است. آشنایی بنده با این استاد فرهیخته، برمی گردد به روند تحقیقاتم درباره خاندانهای علمی و فرهنگی که از منطقه تاریخی ساوُجبُلاغ واقع در استان البرز برخاسته اند. نجمآباد، مهد «روستازادگانِ دانشمند» است. سرسلسله خاندان علمی نجمآبادی، آهنگری سادهدل به نام استاد باقر است که در سالهای آغازین حکومت قاجار، در روستای نجمآباد از توابع شهرستان نظرآباد به آهنگری مشغول بود. آخوند ملاابراهیم سنگلجی نجمآبادی (م1245ق) از مدرّسان حکمت صدرایی و آیتالله حاج ملامهدی نجمآبادی تهرانی (م1273ق) پدر حاج شیخهادی و از مجتهدان دوره قاجار، فرزندان او هستند. ادامه مطلب...