سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

پژوهشگر فرهنگ و تاریخ البرز:

حاسب کرجی؛ مهندس گمنام البرزی در هزار سال پیش

تاریخ انتشار: یکشنبه  25 مهر 1395 ساعت 10:03کد مطلب: 9822

ابوبکر محمّد بن حسین (یا حسن) کرجی مشهور به حاسب کرجی (درگذشت بین سال های 410 و 420 قمری) ریاضی‌ دان و آب ‌شناس ایرانی هم‌ دوره ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و بوعلی سینا بوده است اما کسی وی را به اندازه این سه تن نمی ‌شناسد. وی منسوب به کرج (مرکز استان البرز) است.

به گزارش شبکه خبر دانشجویان البرز (اسنا)، دکتر حسین عسکری پژوهشگر فرهنگ و تاریخ البرز در گفتگو با اسنا اظهار داشت: ابوبکر محمّد بن حسین (یا حسن) کرجی مشهور به حاسب کرجی (درگذشت بین سال های 410 و 420قمری) ریاضی‌ دان و آب ‌شناس ایرانی هم‌ دوره ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و بوعلی سینا بوده است اما کسی وی را به اندازه این سه تن نمی ‌شناسد. وی منسوب به کرج (مرکز استان البرز) است.

دستاوردهای علمی وی تا چندی پیش ناشناخته بود تا اینکه در سال 1853میلادی، وپکه (مستشرق آلمانی) بخشی از کتاب «الفخری» وی را به زبان فرانسه و همراه با تحلیلی منتشر ساخت. وپکه در کتاب خود ثابت کرد که بخش عظیمی از کارهای «لئوناردو فیبوناتچی» ریاضی دان ایتالیایی در قرن سیزدهم میلادی، از ریاضی دان‌های مسلمان به ویژه حاسب کرجی اخذ شده است.

کرجی در علم حساب و جبر دارای تحقیقات و نوشته ‌های مهمی است. وی در پایه ‌گذاری اصولی در جبر، ریشه ‌یابی اعداد و حل معادلات نقش مهمی را در تاریخ علم ایران و جهان داراست. در زمینه علوم کاربردی و مهندسی نیز کرجی صاحب نظریات نو و نوشته ‌های ارزنده ‌ای می ‌باشد. از جمله اینکه به دلیل هشدار وی نسبت به تبخیر شدید آب از سطح روباز سدها، ساخت آن در ایران آن روزگار متوقف شد. حاسب کرجی بر آن بود که آب بهتر است از زیر زمین هدایت شود تا تبخیر نشود و سالم ‏تر بماند. او قنات ‏ها را بهترین شیوه تامین آب می ‏دانست و آن را توصیه کرده است.

 حاسب کرجی 600 سال قبل از کپلر، کوپرنیک و گالیله با صراحت و روشنی در کتابش گفته زمین به دور خود می چرخد. او درباره کروی بودن زمین گفته بود: «زمین با همه کوه ها، دشت ها و پستی ها و بلندی هایش کروی شکل است.خدا آن را مرکز عالم قرار داده است که تا ابد با حرکت دایمی گِرد این مرکز می چرخد». کرجی در همین کتابش به کشش عمومی زمین نیز 600 سال پیش از نیوتن اشاره کرده است. یونسکو با ارایه مستندات ناگزیر شد نامش را در کنار گالیله بنویسد چون کتاب «استخراج آب های پنهان» در قرن چهارم هجری و هزار سال قبل نوشته شده است.

در این کتاب به صراحت گفته شده برای ایران زمین با این اقلیم، بهترین روش استخراج آب های پنهان و قنات است. در این کتاب با علم مثلثات در آن زمان می توان گفت که در زیر زمین کانال قنات به کدام سمت و با چه زاویه ای حرکت می کند. وجود نام این دانشمند به مدت دو دهه در «دایره المعارف علوم نیویورک» نشان از شهرت جهانی این مرد بزرگ دارد که متاسفانه در کشور ما ناشناخته مانده است. البته از مدفن وی هم اطلاعی در دست نیست.


یادداشت فوق در وب سایت شبکه خبر دانشجویان البرز (اسنا)


نوشته شده در  چهارشنبه 95/7/28ساعت  6:14 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران(بدون)

 

عاشورا از سرچشمه می آید

علی عسگری: ظهر عاشورا (21 مهرماه 1395) با برادرم دکتر حسین عسگری خدمت استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی استاد فرزانه دانشگاه تهران رسیدیم. عکس سوگواری ساده اهالی روستای چگینی از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز را به استاد نشان دادم و خواهش کردم جملاتی را درباره این تصویر بیان کند. ایشان لطف کرده و گفتند:

«عاشورا  یک رویداد ساده و اسطوره ای نیست که در یک فضای اسطوره ای، رویاهای ما یا تخیلات یک قوم آن را پدیدآورده باشد. عاشورا، تقدیر حضور تاریخی ما در جهان است. انسان هایی که واقعاً بر صحنه آمدند تا از کرامت، شجاعت، آزادگی و فضیلت های متعالی انسان بودن ما دفاع بکنند تا راه را گم نکنیم. عاشورا یک راه است، یک حرکت است و یک پیام به سوی تعالی و کمال. به همین خاطر هرچه ساده تر، متین تر و سنگین تر یاد و خاطره این واقعه سوگناک برگزار شود، تجلی ای است از ایمان اصیل ما و هرچه آشفته تر و دور از متانت و سنگینی، نتیجه اش این که ما داریم ریاکاری و نفاق خودمان را در واقع آشکار می کنیم. یعنی لو می رود که صداقت نداریم در نسبتمان با آن بزرگواران.

لذا بنده پیشنهادم این است که عاشورا را نمایشی و تجملی اش نکنیم. آن را ساده و سنگین و با وقار و پیراسته از همه این آرایه ها، با مرثیه های محتشمی برگزار کنیم. آن وقت خواهیم دید این پیام، جهانی را تسخیر خواهد کرد. چون انسان روزگار ما از ریشه انسان بودن خودش و از سرچشمه هایش کنده شده و در سیلاب و رود خروشان تاریخ افکنده شده و سخت در تمنای سرچشمه است. عاشورا از سرچشمه می آید؛ سرچشمه انسان بودن ما. آمده تا ما راه را در این کوره پیچ های زندگی گم نکنیم. جان هایی باشیم صادق، آزاده و وجدانی باشیم عدالتخواه و عاشق و فداکار در هر لحظه زندگی. در شرایط عادی همه خوب هستند ولی همه لحظه های مرزی تاریخی است که نشان می دهد ما چگونه انسانی هستیم و عاشوراییان و حسینیان به آموختنند که چگونه انسانی باشیم.»

منبع: صفحه اینستاگرام علی عسگری (نظرآباد را باید دید).


نوشته شده در  چهارشنبه 95/7/21ساعت  5:35 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران(3)

 

فلسفه و تعزیه: یادی از دکتر عنایت الله شهیدی

دکتر عنایت الله شهیدی (م 1382ش) استاد فلسفه دانشگاه تهران و تعزیه پژوه نامدار که نخستین پژوهش علمی درباره شبیه خوانی در ایران را انجام داده است. در سال 1304ش در روستای بَرغان از توابع شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز در میان جذبه های پرشکوه شعر و شور و عشق شبیه خوانان صادق آن روستا و در خاندان علمی شهید ثالث (از فقیهان نام آشنای قرن سیزدهم هجری قمری) زاده شد.

تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود گذراند و در سال 1318ش برای ادامه تحصیل به کرج و سپس تهران رفت. در سال 1324ش به خدمت سربازی اعزام شد و پس از آن ادامه تحصیل داد. او موفّق به دریافت کارشناسی ارشد در رشته علوم اجتماعی و درجه دکتری در فلسفه و کلام اسلامی شد. سیّد محمّدکاظم عصار (م 1353ش) و حسین علی راشد (م 1359ش) از استادان او در زمینه معقول و منقول بودند. حدود بیست سال در دبیرستان ها و مدارس عالی تهران و دانشگاه تدریس کرد و چندین سال کارمند و کارشناس کتابخانه ملّی بود. همکاری با وزارت فرهنگ و هنر، مرکز مردم شناسی وزارت علوم و گروه تحقیق هنرهای سنّتی سازمان رادیو و تلویزیون ایران از دیگر فعالیّت های علمی و فرهنگی او است.

از دهه چهل به جهت علاقه فراوان به تعزیه و همچنین توصیه پروفسور پیتر چلکووسکی (Peter chelkowski) ایران شناس و استاد فلسفه شرق و مطالعات اسلامی در دانشگاه های آمریکا به این وادی کشانده شد و مطالعات دامنه داری را درباره نسخه های تعزیه و نیز شیوه ها و مکاتب مختلف تعزیه خوانی آغاز کرد.مدّتی استاد فلسفه دانشگاه تهران بود اما از دهه چهل وارد پژوهش های تعزیه و نمایش های مذهبی شد. دکتر شهیدی در این باره می گوید: «قبل از انقلاب در شیراز همایشی درباره تعزیه برگزار شد که عده زیادی از فرهنگ شناسان ایرانی و غیر ایرانی در آن حاضر شدند و به ارایه مقاله و سخنرانی پرداختند. بنده نیز گرچه اهل نمایش نبودم اما اطلاعات و مشاهدات گسترده درباره تعزیه داشتم. در همان همایش علاوه بر آقای چلکوفسکی (از تعزیه شناسان برجسته غرب) دوستانی چون دکتر جلال ستّاری و دیگران پیشنهاد کردند که این مواردی که در سینه و خاطرتان ثبت شده، اگر از بین برود حیف است. در حالی که نوشته ها و مطالب درباره فلان مسئله فلسفی بسیار است و هر زمان می توان به سراغ آنها رفت». ادامه مطلب...

نوشته شده در  پنج شنبه 95/7/15ساعت  9:17 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران(بدون)

 

 

 

بازخوانی مرگ شگفت انگیز تعزیه خوان البرزی در روز عاشورا

کد خبر: 82256671 (5596118) | تاریخ خبر: 14/07/1395 | ساعت: 9:12|

کرج - خبرگزاری ایرنا - پژوهشگر فرهنگ و تاریخ البرز ضمن اشاره به تاریخچه برگزاری تعزیه در این استان، مرگ شگفت انگیز تعزیه خوان البرزی را در روز عاشورا بازخوانی کرد. حسین عسگری روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: مرگ حاج اسماعیل اخلاقی (1315- 1388ش) از تعزیه خوانان استان البرز، در 73 سالگی قصه عجیبی دارد، قصه ای که اهالی شهر تنکمان از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز از دیدن و شنیدنش آن انگشت به دهان ماندند.

وی گفت: مرگ این تعزیه خوان بیشتر به قصه های تاریخی و گاهی هم خاطرات قدیمی ها می ماند، مرگی که ظهر روز عاشورای محرّم 1431ق یعنی دقیقاً ششم دی ماه سال 1388 در شهر تنکمان رخ داد. وی اظهار داشت: این مرگ که به گفته خیلی ها ناگهانی بوده، بدون داشتن سابقه بیماری خاصی در حاج اسماعیل رخ داد، یک مرگ طبیعی، شاید هم یک دعوت... شاهدان نزدیک این اتفاق هم هیات عزاداران حسینی تنکمان بودند، هیاتی که از سال 1354ش تأسیس شد.

عسگری افزود: تعزیه خوانی در این روستا بالای 150 سال قدمت دارد، آنها که صدایشان خوب بوده و استعداد خوبی برای اجرا داشتند، پای ثابت تعزیه خوانی های تنکمان بودند، نمایشی که شهادت خوان اصلی اش، حاج اسماعیل اخلاقی بود. وی ادامه داد: فرزند حاج اسماعیل به یاد می آورد "حاجی آرزو داشت که رفتنش متفاوت باشد. اهل ریا هم نبود که خودش را مذهبی نشان دهد. هیچ وقت برای اجرا، منبر را نمی بوسید، می گفت مردم این را پای ریا می گذارند. شب قبل از روز عاشورا همه در خانه شهید قربان علی اخلاقی جمع بودند و نسخه ها را دوباره خوانی می کردند. آن شب حاجی قرار نداشت و پلک روی هم نگذاشت. فردایش قبل از اجرای تعزیه خوانی، حاج اسماعیل زودتر از نوبتش رفت روی صحنه. دقیقاً صحنه ای که علی اکبر کفن پوش شده بود:

- امام حسین(ع ): ساعتی صبر کن ای مونس جانِ منِ زار؛

- علی اکبر(ع ): نیست دیگر به دلم جانِ پدر، صبر و قرار؛

- امام حسین(ع ): بنشین نزد پدر با تو وصیّت دارم؛

- علی اکبر(ع ): چه وصیت پدر ای، شوق شهادت دارم؛

- امام حسین(ع ):...

حاج اسماعیل اینجا که می رسد، سکوت می کند؛ چند قدم عقب می رود؛ خمیازه ای می کشد؛ آرام روی زمین می افتد؛ چشمانش را می بندد؛ نفس های آخر را می کشد. حاجی با لباس شهادت خوانی ابا عبدالله الحسین (ع) با گفتن "یا حسین" می خوابد و دیگر بیدار نمی شود. حاج اسماعیل گفته بود: "آنقدر که جان دارم باید بروم تا برسم.""

6156/ 6155 خبرنگار: نوشین طهماسبی** انتشار دهنده : محمد عزیزپور.

متن خبر فوق در سایت خبرگزاری ایرنا


نوشته شده در  پنج شنبه 95/7/15ساعت  9:12 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران(بدون)

 

 

سرزمین کهن خشت  

وجود تپه اُزبکی در شهرستان نظرآباد، که کهن‌ترین خشت جهان در آنجا یافت شده است می‌تواند پای گردشگران زیادی را به سرزمین البرز بکشاند زیرا سفر به سرزمین کهن خشت جهان و مشاهده تپه‌های تاریخی که بیانگر قدمت چند هزارساله است، جذابیتی بی‌نظیر را نصیب هر گردشگری می‌کند . محوطه اُزبکی در 50 کیلومتری غرب شهرستان کرج و در شمال شرق روستای اُزبکی از توابع دهستان احمدآباد مصدق از بخش مرکزی شهرستان نظرآباد قرار دارد، ارتفاع زمین‌های اطراف آن از سطح دریا هزار و 188 متر است. محوطه اُزبکی شامل تپه مخروطی شکل بزرگی به قطر 150 و ارتفاع 26 متر که در اطراف آن 9 تپه قرارگرفته است. معماری تقریباً سالمی بر روی تپه مرتفع مرکزی است که از مهم‌ترین آثار دوره ماد در فلات مرکزی بوده این اثر دارای ویژگی‌های اصیلی از معماری نخستین فرمانروایان آریایی در ایران و  دارای هفده فضای معماری است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان از باروی پیرامون دژ، حیاط بزرگ شرقی، انبار جنوبی، تالار بزرگ جنوبی، تالار شمالی در میانه غرب دژ، اتاق بزرگ سکو دار، تالار معبد، اتاق نگهبانان، صندوقخانه، تأسیسات آشپزخانه‌ای و دروازه ورود به دژ نام برد.

سفری با چاشنی بستنی و آلو ترش

روستای برغان واقع در شهرستان ساوجبلاغ به نگینی در دل صدف معروف بوده به‌طوری‌که این روستا با دو واژه قدمت و تاریخ عجین شده است. جاذبه‌های گردشگری فراوان این روستا، در فصل‌های مختلف سال، گردشگران زیادی را به اینجا می‌کشاند، شهرت آلوی برغان و بستنی «گله» علاوه بر زیبایی‌های طبیعی، مجموعه‌ای خاطره‌انگیز و البته خوشمزه برای گردشگران فراهم کرده است که دیدن از این روستا را برایشان زیباتر می‌کند. محلی‌ها به آلوی برغان «گوجه برغان» هم می‌گویند و درواقع یک محصول پیوندی است که طعم و مزه خاصی دارد، طبق گفته محلی‌ها آلوی برغان از پیوند آلوی معمولی با آلوی بخارا به دست می‌آید. برغان از مناطق بسیار زیبای استان البرز محسوب می‌شود و به دلیل نزدیکی به اتوبان کرج - قزوین می‌تواند شاهد افزایش تعداد گردشگران در خود باشد دلیل این امر نیز این است که بسیاری از مسافران و گردشگران در کشور برای رسیدن به استان‌های موردنظر خود، از اتوبان کرج - قزوین می‌گذرند و برغان می‌تواند محلی خوبی برای تمدد اعصاب و تفریح و گشت‌وگذار آن‌ها باشد (به نقل از خبرگزاری مهر).


نوشته شده در  پنج شنبه 95/7/1ساعت  2:46 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران(بدون)

 

 

کارخانه ای در البرز که برگی از تاریخ معاصر ایران است 

«شرکت ریسندگی و بافندگی فخرایران» یا «کارخانه نمازی» در سال 1333 خورشیدی به همت حاج محمد نمازی (زاده 1275 در شیراز، درگذشت 1351 در شیراز) در شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز تاسیس شد و در سال 1335 با حضور دکتر علی امینی به بهره برداری رسید. کیفیت پارچه های تولیدی آن به حدی بود که لباس فرم ارتش را تامین می کرد و به خارج هم صادرات داشت. سرگذشت این کارخانه شنیدنی و در واقع برگی از تاریخ ایران معاصر است.

1. حاج محمد نمازی فرزند حاج محمد حسن، دوران کودکی را در هند و چین گذراند. سالهای جوانی را در شیراز و تهران سپری  کرد. در سال 1303 به قصد سیاحت به آمریکا رفت، اما این سفر، سرنوشت او را تغییر داده و نزدیک به سی سال در آنجا ماند. پس از موفقیت در فعالیت های اقتصادی، در سال 1323 به ایران بازگشت. اگر چه نیت اصلی وی ایجاد مجتمع بهداشتی و درمانی بود، اما در سفر به ایران با پدیده نامناسب آب آشامیدنی برخورد کرد و تصمیم گرفت علاوه بر ساخت مجتمع درمانی، آموزشی (بیمارستان نمازی) نسبت به انجام سیستم مناسب آب لوله کشی نیز اقدام کند. برنامه لوله کشی در سال 1327 تکمیل شد. او همچنین در سال 1328 بنیاد خیره ای به نام «بنیاد ایران» در واشنگتن تاسیس کرد. گفتنی است حاج محمد نمازی در آن موقع 30 میلیون تومان برای رفع مشکلات و عمران شیراز کمک کرده بود. ادامه مطلب...

نوشته شده در  سه شنبه 95/6/30ساعت  11:29 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران(بدون)

 

 

 

قدمت هزار ساله مذهب تشیع در هشتگرد 

کد خبر:  82225006 تاریخ خبر 20/06/1395 - 12:56

کرج- ایرنا - نویسنده و پژوهشگر تاریخ البرز، قدمت تاریخی مذهب تشیع را در منطقه هشتگرد استان البرز بالغ بر هزار سال دانست و گفت: دهخدا فخرآور هشتجردی رهبر شیعیان هشتگرد در هزار سال پیش بود. حسین عسگری روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا به تالیف کتابی با عنوان نام آوران ساوجبلاغ، اشاره کرد و افزود: در این کتاب زندگی، زمانه و آثار 250 تن از مشاهیر منطقه ساوجبلاغ تاریخی شامل شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد در این کتاب، مورد بررسی قرار گرفته است.

وی اظهار داشت: نصیرالدین ابوالرشید عبدالجلیل قزوینی رازی متکلم و فقیه شیعه در قرن ششم هجری قمری در یکی از آثارش به نام بعض مثالب النواصب فی نقص بعض فضایح الروافض، به مناسبتی از دهخدای فخرآور هشتجردی (هشتوردی) و فرزندش جمال الدین عبدالصمد شیعی یاد کرده است. وی با اشاره به اینکه این شیعیان، در یکی از روستاهای اطراف شهر قزوین به نام هشتجرد یا هشتورد ساکن بوده اند، گفت:استاد میرجلال الدین حسینی ارموی معروف به محدث (متوفای 1358 خورشیدی) احیاگر میراث مکتوب شیعی، دکتر عبدالحسین زرین کوب (متوفای 1378 خورشیدی) استاد فقید دانشگاه تهران، رسول جعفریان پژوهشگر تاریخ تشیع و علامه علی اکبر دهخدا (متوفای 1334خورشیدی) بر این نظر هستند که منظور از این روستا، همان هشتگرد فعلی مرکز شهرستان ساوجبلاغ از توابع استان البرز است.

وی افزود: این اساتید درباره این شخصیت نوشته اند که به همراه پیروانش بر سر حقانیت شیعه دوازده امامی با اسماعیلیان منطقه الموت قزوین درگیر شده است. عسگری بیان داشت: برخی از نویسندگان همانند شیخ منتجب الدین رازی (از عالمان نامدار شیعه در قرن ششم هجری قمری) از دهخدای فخرآور هشتجردی به عنوان یک چهره شیعی و فاضل یاد کرده اند که فرزندش در دفاع از شیعه به شهادت رسیده است اما درباره چگونگی شهادت او مطالبی نگفته اند. وی گفت: براساس روایتی متاخر، مهاجران کُرد اهل حق که از حومه کرمانشاه به هشتگرد آمده اند بر این نظرند که هشت خانواده کُرد به این محل کوچیده و آن را آباد کردند، از این رو به «هشت کُرد» و سپس «هشتگرد» معروف شده است. این نویسنده و البرزپژوه ادامه داد: بر فرض صحت این روایت، از نظر مطالعات تاریخی، روایت متقدم و کهن درباره روند نامگذاری شهر هشتگرد قابل اعتمادتر است.     
**
شواهدی از قدمت تشیع در شهرستان ساوجبلاغ

عسگری در ادامه بیان داشت: شواهدی تاریخی در دست است که نشان می دهد؛ تعداد کثیری از مردمان شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز، از همان قرون اولیه اسلامی دل در گرو حبّ اهل بیت (ع) داشته و مذهب تشیّع را به اختیار خود برگزیده بودند. وی افزود: در خصوص اسناد تاریخی در مورد قدمت تشیع در هشتگرد می توان به دو مورد اشاره کرد که یکی همان وجود فخرآور هشتجردی به عنوان رهبر شیعیان هشتگرد و دیگری وجود مسجد جامعه برغان است.

** تأسیس مسجد جامع برغان

وی ادامه داد: این مسجد از جمله مساجدی است که پیش از صفویان به دست پادشاهان شیعه بنا شده و بدون تردید تشیّع اهالی برغان و روستاهای اطراف آن، از همان زمان ها آغاز شده است. عسگری تصریح کرد: براساس مدارک موجود، این مسجد 800 سال قدمت دارد و با محوطه ای بسته، دو درخت تنومند و قدیمی را بر خود سایه بان کرده است. وی افزود: آن طور که کهنسالان محل می گویند 300 سال قبل از احداث مسجد، درختان وجود داشته اند. وی گفت: براساس مندرجات سر در مسجد برغان، این مسجد به دستور «کیومرث» از ملوک رستمدار طبرستان احداث شده است؛ او از سلسه پادوسپانان و مرکز حکومتش نزدیک شهر نور مازندران بود؛ که بر اثر خوابی که در جوانی می بیند به تشیّع می گرود.  این البرزپژوه اضافه کرد: او در همان سال ها به هنگام عبور از روستای برغان ساوجبلاغ، دستور ساخت این مسجد جامع را می دهد.

وی تاکید کرد: علمایی همانند آیت الله ملا محمدتقی برغانی (معروف به شهید ثالث)، ملا محمد ملائکه برغانی (مرجع اصولیون قزوین)، آیت الله علامه ملا محمدصالح برغانی (بنیانگذار مدرسه صالحیه قزوین و مدرس برجسته حوزه علمیه کربلا) از این روستا برخاسته اند. عسگری منابع تحقیق و تفحص خود را شامل منابع ذیل دانست: نصیرالدین ابوالرشید عبدالجلیل قزوینی رازی، نقض معروف به بعض مثالب النواصب فی نقص «بعض فضایح الروافض»، ص129؛ تعلیقات نقض، ج1، میرجلال الدین حسینی ارموی (محدث)، ص325؛ هدیه بهارستان، به کوشش عبدالحسین طالعی، ص250؛ رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، ص539؛ ایرج افشار سیستانی، پژوهش در نام شهرهای ایران، ص618؛ سید محمدعلی گلریز، مینودر یا باب الجنه قزوین، ج1، ص 443؛ منتجب الدین رازی، الفهرست، ص93.

متن خبر فوق در وب سایت خبرگزاری ایرنا


نوشته شده در  شنبه 95/6/20ساعت  7:51 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران(بدون)

 

 

حسین عسکری آمد مثل همیشه با دست پر!

دکتر مهراب رجبی

رییس بنیاد ایران شناسی شعبه استان البرز

بانگ آبم من به گوش تشنگان

همچو باران می رسم از آسمان

بحث های عمده در البرز تقریباً مشابه همان حرفهاییست که در تهران - و ایران - در جریان است.  حقوق های نجومی، به دنبال آن خانه های نجومی و در نهایت بحث «کار گروه مالی مبارزه با پولشوییFatf » هفته دولت با حجم و سطح نسبتاً خوب و تا اندازه ای قابل قبول در سطح استان برگزار شد. در یکی از مراسم من هم شرکت داشتم و آن «رونمایی از محوطه ازبکی» بود. محوطه ازبکی با حدود هفت هزار سال قدمت و یکی از اولین مراکز زیست إنسان. برخی به اشتباه این محوطه را «تپه ازبکی» می خوانند حال آنکه از هفت تپه باقیمانده در این محدوده، تنها یکی از آن ها ازبکی نام دارد - که بهتر است ان را نیز تپه یا «دژ مادها» بنامیم که نام اولیه آن بوده. مادها تابستان ها در همدان (هگمتانه) و زمستان ها در «دژ مادی»  واقع در شمال غرب نظرآباد - غربی ترین سهر استان البرز - زندگی می کردند. ازبکی از «یوز باشی و یوز بیگی» گرفته شده است.

مراجعه - تقریباً مستمر - دانشجویان به اینجانب ادامه دارد. فرصتی مغتنم که سخت به آن علاقه دارم. معمولاً آن دسته از دانش پژوهان که در ارتباط با البرزپژوهی و مطالعات مرتبط با البرز و همچنین توسعه کرج و البرز، تحقیق داشته و یا در حال تدوین پایان نامه هستند به بنده مراجعه می کنند. من هم تلاش دارم با عشق و اشتیاق، مختصر اطلاعات و دانسته ها و تجارب خود را در اختیار آنان قرار دهم. آخرین دانشجویی که مراجعه کردند، خانم هاجر موسوی دانشجوی مقطع کارشناسانی ارشد دانشگاه خوارزمی بود. عنوان پایان نامه ایشان «توسعه فرهنگی شهر کرج بر مبنای میراث و آرزوهای قومی و فرهنگی» می باشد .توضیحات لازم را ارایه داده و گفتم موضوع خوبی می تواند باشد. استفاده از فرصت و پتانسیل قومیت های مهاجر به البرز. مشابه همان فرصتی که تعدادی از شهرهای پیشرفته کنونی جهان از جمله نیویورک را به موقعیت ممتاز کنونی رساند.

بعد از مدتی فاصله، برادر دانشمندم دکتر حسین عسکری به دیدارم آمد. مثل همیشه با دست پر! آخرین کتاب تألیفی خود را، قبل از چاپ برایم آورد. با عنوان «نام آوران استان البرز - ساوجبلاغ». به مانند دگر کتابهایش، دقیق، منقح و سرشار از اطلاعات سودمند.  در خصوص تألیف کتاب های مشابه برای دیگر شهرهای البرز نیز با دکتر عسگری بحث و تبادل نظر شد. قرار شد با برادرم جناب سید موسی حسینی کاشانی در خصوص همکاری در چاپ کتاب صحبت کنم. این آقا سید موسی نیز علاوه بر برخورداری از ذوق و إشراق، در صحنه اقدام و عمل نیز، مدیر کارآمدی می باشد.

در همایش «صدای آب نمی آید» شرکت کردم. فوق العاده بود. به همت اداره کل بحران استانداری و سازمان آب منطقه ای و البته کانون رشد خلاق، برگزار شد. موسیقی، تاتر و نمایشنامه ای که توسط دانش آموزان عضو کانون رشد خلاق اجرا شد، بسیار عالی، تأثیرگذار و آموزنده بود... از برگزارکنندگان باید تشکر کرد به سهم خودم از همه بخصوص آقای مهدی تیزویر و همسر محترم ایشان که از پیشگامان «سمن های» مرتبط با محیط زیست می باشند، قدردانی می نمایم. خدا را شکر. هفته و دهه خوبی بود. برای آب و خاک و درخت و حیوان و محیط زیست، هر چه کار شود، هنوز کم است. به شدت به سوی نابودی پیش می رویم. ببینید دوباره شهریور شد. ماه جهنمی برای درختان (هورس) و در آتش سوختن گیاهان. ماه جاری شدن سیل. ببینید چند قطره باران در گلستان و مازندران بارید و سیل به راه افتاد و کشت و ویران کرد. باران که داعش نیست؟! ما - انسانها - محیط زیست را نابود کردیم!؟ آفرین بر همشهریانم. که با پونه خوبشی دارند و با آویشن سخن می گویند و البته هرگز؛ آب را گل نمی کنند. 

بانگ آبم من به گوش تشنگان

همچو باران می رسم از آسمان

ای برادر برجه و کن اضطراب

بانگ آب و تشنه و آنگاه خواب...


نوشته شده در  چهارشنبه 95/6/17ساعت  8:48 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران(بدون)

 

 

شیده لالمی

...برای همین هم بود که چند‌سال پیش وقتی «حسین عسگری» پژوهشگر، نخستین کتاب درباره این روستا را نوشت، نام «ایستا» را برای آن پیشنهاد کرد. بعدها که راز زندگی تبریزی‌ها پشت این دیوارها از پرده برون افتاد، بعضی‌ها نامش را گذاشتند روستای «توقف» و ساکنانش را «اهل توقف». برخی هم به آنها می‌گویند انتظاریون یا آخرالزمانی‌ها...

- منبع: روزنامه شهروند، سال چهارم، ش 938، دوشنبه 15 شهریور 1395، ص 7.

متن کامل گزارش در سایت روزنامه شهروند

نسخه پی دی اف


نوشته شده در  دوشنبه 95/6/15ساعت  6:49 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران(بدون)

 

ردپای نخستین فرمانروایان آریایی در تپه اُزبکی

محوطه اُزبکی در 50 کیلومتری غرب شهرستان کرج، در شمال شرق روستای اُزبکی از توابع دهستان احمدآباد مصدق از بخش مرکزی شهرستان نظرآباد قرار دارد، ارتفاع زمین های اطراف آن از سطح دریا یکهزار و 188 متر است، محوطه اُزبکی شامل تپه مخروطی شکل بزرگی است به قطر 150 و ارتفاع 26 متر که در اطراف آن 9 تپه قرار گرفته است. تحقیقات به عمل آمده توسط سرپرست هیئت کاوش در محوطه حاکی است که تپه های اقماری واقع در شمال تپه مرتفع (تپه اصلی) تا ساحل رودخانه ای که از حدود 500 متری آن می گذشته ادامه داشته است. نام اُزبکی برگرفته از روستا یی به همین نام است که احتمالاً از دوران صفویه  به بعد «یوز بیگی» بوده و با گذشت زمان به «اوز بیگی» و «اُزبکی» تغییر یافته است این محوطه باستانی مهم  هشتم مهرماه سال 52 به شماره 955 در فهرست آثار ملی جای گرفت، بر اساس کاوش های باستان شناسی محوطه باستانی اُزبکی دربرگیرنده تاریخی از اواخر هزاره هفتم  پیش از میلاد تا دوره اسلامی است یکی از دلایل انتخاب کاوش در این محوطه باستانی مهم، وجود نمونه هایی از سفال فلات مرکزی با قدمت هزاره چهارم پیش از میلاد و پیشتر است. ادامه مطلب...

نوشته شده در  شنبه 95/6/13ساعت  11:28 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران(بدون)

<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
گفت و گو در «کانال تلگرامی طالقانی ها» درباره روستای ایستای طالق
موتور و ماشین سواری در محوطه باستانی شرف الدین استان البرز
تازه ترین کتاب و مقاله درباره روستای ایستای طالقان
کوتاه نوشته های حسین عسکری در کانال تلگرامی البرزپژوهی - 4
آیت الله سید رضا حسینی زابلی و تجددگریزی در شهر کرج
تطهیر ترور فاتح یزدی و چریک های فدایی خلق در خبرگزاری تسنیم
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]