روستایی تاسیس می کنند که خودشان از یاران حضرت باشند!
علی اکبر رائفی پور (سخنران محافل مذهبی) در 29 اردیبهشت 1395 طی گفت و گویی با سید فرید موسوی خبرنگار سپهر غرب (روزنامه صبح غرب کشور، چاپ همدان) درباره اهل توقف طالقان گفته است: «ما در روایات موضوع وقت ظهور و یاران حضرت، در مورد نشانه های این یاران، تعداد آنها و مناطق محل سکونت آنها روایاتی وجود دارد. در برخی از روایات مثلاً گفته شده است که تعدادی از این افراد اهل طالقان هستند. حالا عده ای سال 69 دوره افتادند که یاران حضرت را در طالقان پیدا کنند. می بینند که به این منطقه نمی خورد که یاران حضرت در اینجا باشند؛ پس خودشان آن منطقه را خریداری می کنند و روستایی تاسیس می کنند که خودشان از یاران حضرت باشند! یعنی این فرد دارد نشانه ظهور را می سازند. چون عده ای از یاران حضرت از طالقان هستند روستایی تاسیس می کنند به نام روستای منتظران مهدی یا ایستا که مثل 200 سال پیش زندگی می کنند. یکی از دوستان ما که آنجا رفته بود تعریف می کرد که اینها حتی شناسنامه هم ندارند! رای هم نمی دهند. موبایل و اینترنت و... که به جای خود. تافته جدا بافته هستند. اینها قصد دارند از این طریق نشانه های ظهور را محقق کنند.»
فیلم سخنان علی اکبر رائفی پور درباره روستای ایستای طالقان
خیابان ساوجبلاغ در قزوین
علی یاری
«خیابان مولوی» قبل از تاسیس، یک رودخانه بود که در جوار بازار قزوین قرار داشت و محل استراحت کاروانیان محسوب میشد. با خشک شدن این رودخانه پس از گذشت سالها در محل آن و از محله «دیمج» تا «گوی میدان» خیابانی کشیده شد به عنوان خیابان مولوی که به دلیل محل قرارگیری اش و نزدیکی به بازار، محل بنای تعداد زیادی مسجد، مدرسه، بنا و آب انبار و حمام بوده است. این خیابان از آن دست خیابانهایی است که امکان یک گشت و گذار تاریخی را در زمان کوتاهی برای شما فراهم میآورد و برای گردشگرانی که فرصت کمی برای گشت و گذار در شهر دارند، جای مناسبی است. هرچند در این خیابان بناهای متعددی قرار دارد، اما فقط تعداد کمی از آنها امروزه مرمت شده اند و مورد بازدید قرارمی گیرند.
- گرمابه حاج ملا تقی برغانی: از حمامهای تاریخی قزوین است که همچنان چراغش روشن است و آقایان همه روزه میتوانند از این حمام استفاده کند. این حمام مورد استفاده تعداد زیادی از کسبه است و همچنان رونق دارد. گردشگران خارجی که برای بازدید میآیند معمولاً دوست دارند حمام کردن در این مکان را تجربه کنند .
- مسجد شهید ثالث: از مساجد مهم دوران قاجاریه در قزوین است که در محله دیمج و در نزدیکی مسجد و مدرسه صالحیه قرار دارد. این مسجد که در جوار بازار قرار دارد یکی از مراکز گردهمایی بازاریان و اهالی برای انجام امور دینی مختلف بوده است و خطیبان آن همواره منبرهای پر مستمعی داشته اند. به همین لحاظ این مسجد اهمیت سیاسی و اجتماعی خاصی داشته است. در سال 1384 این مسجد در فهرست آثار ملی ثبت و مرمت آن از سال 1391 آغاز شد. بازدید از این مسجد تاریخی برای عموم آزاد است.
- بن بست صالح: درست از ورودی بن بست صالح واقع در خیابان مولوی و محله دیمج، انگار پایتان را در محله ای دست نخورده از 100 سال پیش میگذارید. دورتادور بناهای تاریخی و خانههای کاهگلی را میبینید که به همان شکل قدیمی خود حفظ شده اند و به شما این حس را القا میکنند که در زمان سفر کرده اید. این بن بست توجه تعداد زیادی از گردشگران را به خود جلب میکند و خیلیها در این مکان به یادگار عکس میگیرند اما با این همه، این بن بست از چشم مسئولان دور مانده است و هیچ جا نامی از آن نیامده است و در ورودی آن تلی از زباله میبینیم که چهره و وجهه محله را خراب کرده است.
- مسجدمدرسه صالحیه: از بزرگترین مراکز علمی شیعی در قرن سیزدهم هجری است که در سال 1248 توسط «ملامحمدصالح برغانی» در 3 طبقه بنا شد. شکل معماری بنا گودال باغچه است یعنی نسبت به سطح معبر خیابان پایین تر قرار دارد. مسجد هم از مساجد شبستانی با ستونهای بزرگ است که گنبدی ندارد. این مسجد و مدرسه در تربیت علمای بزرگی مثل میرزای شیرازی نقش بسزایی داشته است و تنها مسجد و مدرسه سه طبقه ایران است. مرمت این بنا در سال 1388 آغاز شد و همچنان ادامه دارد و پس از مرمت هم در اختیار حوزه علمیه قرار خواهد گرفت و به عنوان مدرسه علمیه از آن استفاده خواهد شد.
فلسفه در آوردگاه چالش های مرزی
شنبه، اول خرداد 1395، بخش پیش از ظهر همایش
تهران، بزرگراه آبشناسان، بعد از تقاطع ستاری، خیابان شقایق، کوچه دهم ، نبش بنفشه، مجتمع آدینه.
صدرالدین محمد شیرازی، معروف به «صدرالمتالهین» و «ملاصدرا»، حکیم، عارف، محدث و مفسر بزرگ شیعه و اسلام در سال 979 یا 980 (نهم جمادی الاولی) هجری قمری در شیراز به دنیا آمد. پدر ملاصدرا خواجه ابراهیم قوامی سیاستمداری دانشمند و مؤمن بود و با وجود داشتن ثروت و عزت و مقام، هیچ فرزندی نداشت ولی سرانجام بر اثر دعا و تضرع فراوان به درگاه الهی، خداوند پسری به او داد که نامش را محمد گذاشتند. بی تردید، آشنایی او در جوانی اش با شیخ بهایی بود که سنگ بنای شخصیت علمی و اخلاقی اش را بنیان نهاد، تا استادش، سید امیرشمس الدین (میرداماد)، بلوغ بی نهایت را واضح تر برایش به تصویر کشاند. او، بهترین و زیباترین آیین شاگردی را ادا کرد، تا روزگاری، در صدر استادی جهانی از حکمت، قرار گیرد. عرفان و فلسفه، او را به سمتی سوق می داد که خود می گوید: «وقتی دیدم زمانه با من سر جنگ دارد و به پرورش اراذل و جُهال مشغول است و روز به روز، شعله های آتش گمراهی برافروخته تر و نامردمی فراگیرتر می شود، ناچار روی از فرزندان دنیا برتافتم و دامن از معرکه بیرون کشیدم.» از وی آثار درخشانی باقی مانده است که برخی از آنها عبارتند از: اسفار اربعه، مبدأ و معاد، دیوان اشعار، حدوث العالم، مفاتیح الغیب، متشابهات القرآن.
این دره و این صخره، مشهد ما پابرهنه ها است
آن جا که روستای گلیرد، دست در گردن روستای وشته طالقان می اندازد دره ای و صخره ای به هم رسیده اند که اهالی، آن را بادامستان می نامند. مادر یزرگم ننه لیلا را خدا رحمت کند. می گفت: گبرها حضرت امام زاده یوسف را دنبال کرده بودند تا بکشند و ایشان هم در همین محل به داخل غاری پناه برد و عصایش را که از چوب بادام بود بر در عار جا گذاشت. پیش از آن که دشمنان سر برسند و از آن عصا به مخفی گاه آقا پی ببرند این عصا به درخت بادام تر و تازه تبدیل شد و این جا پر شد از درخت بادام و شد بادامستان. حضرت امام زاده یوسف از برادران امام هشتم حضرت امام رضا ـ علیه السلام ـ هستند که از سالیان دیرین، مامن همه دلباختگان اهل بیت - علیهم السلام - در مناسبت هایی چون عاشورا و تاسوعا و بیست و یکم ماه رمضان و عید فطر و... است. آن چه در این یادداشت برایتان می نگارم کمی با دیگر نوشته ها فرق دارد و از این جهت است که مطالعه آن هم به همگان، توصیه نمی شود. ادامه مطلب...
پیش این کوه سالخورده جوان می شوی بیا
احمد بکتاش، نامی که همیشه مرا به یاد صراحت و ابهت و دانش و حافظه سرشار می اندازد. چند روز پیش با پیامک حسین عسکری و محمد اکبری، کمی جا خوردم آخر آنان بی هیچ مقدمه ای از دیدار با استاد احمد بکتاش، خبر داده بودند. آماده شدیم و درست قبل از سوار شدن به ماشین برگشتم و دوربین و سه پایه را برداشتم و راهی شذیم. دفتر استاد، شلوغ بود. هم ما دیر کرده بودیم و هم استاد، مهمان داشت و جلسه پس از استقبال گرم آن مرد بزرگ، کمی سنگینی به خودش گرفت و ثانیه ها غرقه در سکوت، پیش رفت.
سه شنبه 14 اردیبهشت 1395ساعت 19 در برابر مردی نشستیم که با این سن بالا همه جزئیات روزهای مبارزه را در دوران سیاه ستمشاهی به یاد داشت و به برکت همان مبارزات به زندان افتاده بود. ویژگی جهاد او، جنگیدن با طاغوت، پیش چشمان همه مریدان متعصب تا دندان مسلح او است. او در کنگره حزب رستاخیز و پیش چشم همه رسانه های آنان از بازی بودن آن حزب تراشی ها پرده برداشته بود. من از اهمیت برنامه ثبت تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی سخن گفتم و کار را به حسین عسگری سپردم و او با استاد، گام در جاده گفت و گو نهاد. به امید روزهایی نه چندان دور که کتاب انقلاب اسلامی در ساوجبلاغ آقای عسگری با خاطرات شیرین مبارزان چاپ شود.
عکس نوشت های اسماعیل آل احمد -1
نشست تاریخ شفاهی استان البرز برگزار می شود
زندگی، آرا و اندیشه های شیخ هادی نجم آبادی
سارنگ میزان پور، زندگی، آرا و اندیشه های شیخ هادی نجم آبادی، پایان نامه کارشناسی ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی، استاد راهنما: دکتر ابراهیم اصلانی، استاد مشاور: دکتر مجید حاجی بابایی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اراک، زمستان 1390.
چکیده: رخدادهای بزرگ تاریخی، مانند انقلاب ها، در زمینه های فکری، فرهنگی، سیاسی،اجتماعی و اقتصادی، علل گوناگونی داشته اند. یکی از این انقلاب ها، انقلاب مشروطیت ایران است. وقوع انقلاب مشروطه ایران علاوه برعلل گوناگونی که در تاریخ به آنها اشاره شده است؛ علل فکری و فرهنگی نیز داشته است کهتحت تأثیر افکار اندیشمندان آن دوران شکل گرفت. به عبارت دیگر در زمینه های فکری و نظریانقلاب مشروطیت افراد بسیاری تأثیرگذار بوده اند. یکی از نام آورترین اینان، شیخ هادی نجمآبادی بوده است. وی در زمینه های سیاسی و مذهبی صاحب نظرات آزادی خواهانه ای می باشدکه با توجه به ارتباطات فراوان او با روشنفکران آن زمان، اندیشه هایش بی تأثیر بر افراد مذکورنبوده و انتقال اندیشه های وی در میان افراد مبارز آن عصر را نمی توان نادیده گرفت. در پیاین انتقال اندیشه نیز مردم به تکاپو برای مبارزه علیه استبداد و تلاش برای رسیدن به آزادی وحاکمیت قانون واداشته می شدند. پژوهش حاضر بیشتر به شناساندن زندگی این اندیشمند وتلاشش برای بیداری مردمان آن عصر، بررسی افکار و اندیشه های او و مقایسه آن با دیگرنواندیشان هم عصرش، با تکیه بر رساله ای که از خود به جا گذاشته می پردازد.
واژگان کلیدی: نواندیشی دینی، آزادیخواهی، فقه سیاسی، عقلگرایی.
دانلود صفحات آغازین پایان نامه
محوطه باستانی ازبکی: نماد فرهنگ و تاریخ استان البرز
روز 29 فرردین 1395 بهمناسبت «روز جهانی بناها و یادمان های تاریخی»، به همت معاونت علمی - پژوهشی کانون بسیج اساتید دانشگاه پیام نور کرج و همکاری حلقه علمی میراث فرهنگی و گردشگری مرکز کرج و امور فرهنگی دانشگاه، «نخستین نشست تخصصی آثار تاریخی و باستانی استان البرز» در دانشگاه پیام نور مرکز کرج برگزار شد.
در این نشست، دکتر محمدرضا خزایی مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه پیام نور استان، دکتر مهراب رجبی رییس بنیاد ایران شناسی شعبه استان البرز، دکتر حسین عسکری پژوهشگر و عضو انجمن میراث فرهنگی استان البرز، حجت الاسلام والمسلمین مرادیان مسئول نهاد رهبری در دانشگاه پیام نور مرکز کرج، مهندس صحافی باستان شناس و مهندس مینا کریمی باستان شناس و معاون علمی - پژوهشی کانون بسیج اساتید دانشگاه پیام نوز مرکز کرج حضور داشتند. ادامه مطلب...
شیخ عبدالعلی موبد بیدگلی کاشانی (درگذشت 1318ش) از چهره های نامدار فرهنگی و سیاسی جنبش مشروطه خواهی ایرانیان است. انتشار «هفته نامه مدی» و نگارش کتاب های «خجسته نامه»، «مجموعه موبد» «نسخ موبد» «تصحیح شاهنامه» و «هنایش خِرد» از جمله فعالیت های فرهنگی و علمی او است. او که به تاریخ ایران باستان و پارسی سره مسلّط بود، از شاگردان شیخ هادی نجم آبادی فقیه نواندیش و قرآن پژوه عقلگرای روزگار قاجار به شمار می رود.
بر همین مبنا، در آغاز کتاب هنایش خِرد، شرح حالی از شیخ هادی به عربی و فارسی و سوگنامه تیمسار آقا (شیخ هادی نجمآبادی) از میرزا نصرالله خان صبوری را آورده است. سپس دیوان موبد با این عبارات و اشعار در سوگنامه شیخ هادی شروع می شود: سوگنامه در مرگ یگانه روزگار، رهی ویژه کردگار، آقای شیخ هادی نجم آبادی بر وی درود و روانش انوشه و شاد باد. پناهم به یزدان ز دیو پلید / به نام خدایی که جان آفرید... در ادامه وارد توحید می شود و به ستایش حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام و امام هشتم ابوالحسن حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام و سایر ائمه شیعه علیهم السلام می پردازد. تضمین غزل خواجه در عرفان و پند و پیچه، چند بندی در اثبات اصول دین و... تداوم بخش آنها است (موبد بیدگلی، 1394: 27). کتاب هنایش خرد دو بار در سال های 1322ق و 1394ش به ترتیب به صورت چاپ سنگی و سربی در تهران و آران و بیدگل به چاپ رسیده است. ادامه مطلب...
از فیلسوفان انتظار می رود شرایط برزخی کنونی را تبیین کنند
دکتر حکمت الله ملاصالحی در برنامه «حیاط خلوت» رادیو گفت و گو گفت: «هر جشن و رسمی در تاریخ نمی ماند مگر اینکه یک بنیان عمیق معنوی و جهانی و اصیل را در خود احساس می کنید به همین جهت در میان سیلابی از جشن های کهن تاریخی، نوروز تنها جشنی است که همچنان بر تارک تاریخ ما می درخشد .» برنامه «حیاط خلوت» به دیدار دکتر حکمت الله ملاصالحی رفته است و گذری بر زندگی کاری و شخصی عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی دارد.
رادیو گفتوگو: از زادگاه و دوران تحصیلات آغازین برای ما صحبت می کنید؟
ملاصالحی: بنده متولد 1330 طالقان هستم که در شناسنامه یک سال بزرگتر هستم. شهر طالقان بسیار آرام، زیبا و امن بود که بر روان من تاثیر بسیار گذاشت. هیچ یک از ما که در عالم می آییم، در عدم و خلاء افکنده نمی شویم. هر یک از ما از نخستین دم تولد در میان عالمی از سنت ها و فرهنگ ها و همچنین محیط طبیعی با ویژگی ها و شرایط خاص خودش متولد می شویم. بدون هیچ تردیدی، اوضاع اقلیمی، شرایط فرهنگی و نوع تربیت بر روان و رفتار ما در سال های بعد زندگی تاثیر می گذارد. فراموش نکنیم با اراده و عزم خویش در این عالم نمی آییم. البته خداوند این اختیار و موهبت را به ما داده است که زندگی خودمان را آن طور که بهتر است انتخاب کنیم و خودمان را بسازیم و بپروریم و برای جامعه و جهان بشری مفید باشیم.
رادیو گفتوگو: تحصیلات ابتدایی را در طالقان گذراندید؟
ملاصالحی: بخشی از تحصیلات دوران ابتدایی را در طالقان و روستای گوران گذراندم و بخش هایی دیگر را در تهران بسر کردم و از هر دو راضی هستم، زیرا برای من فرصت خوبی بود. از یک طرف آشنایی با زندگی روستایی که بیشتر احساس و عواطف روستایی تاثیر دارد و از طرف دیگر زندگی شهری که بیشتر عقلانیت و تدبیر و منطق حاکم است و تاریخ آهنگ زندگی مردم را در جامعه شهری رقم می زند. وقتی خارج از کشور هم رفتم با نحوه زندگی دیگری در غرب آشنا شدم که آن هم به بنای تجربیات من افزود و نقش تعیین کننده در زندگی من داشت. ادامه مطلب...
آیت الله شیخ محمدتقی برغانی مجاهد جنگ دوم ایران و روس
شهرزاد احمدپور سامانی
پس از جنگ های دوره اول ایران و روسیه و شکست ایران در سال 1228ق پیمان متارکه جنگ موسوم به عهدنامه گلستان بین ایران و روسیه به امضا رسید و به موجب آن دربند، باکو، شیروان، قراباغ و قسمتی از خاک ایران جدا و به روسیه ملحق شد و دولت ایران از هر گونه ادعایی نسبت به گرجستان و داغستان و مینگرلی و آبخازی صرف نظر کرد . اما در اثر تعیین نشدن خط مرزی بین دو کشور، بار دیگر از سوی روس ها اختلاف بروز کرد و تلاش عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی شاه نیز برای تعیین مرز به جایی نرسید. پس از آن صلح سیزده ساله ای بین ایران و روسیه به وجود آمد. طی این سال ها فتحعلی شاه بارها سعی کرده بود از طریق مسالمت آمیز مناطق اشغالی ایران را باز پس بگیرد، اما دولت روسیه از این کار خودداری می کرد. در سال 1241اخبار ناگواری تهران را برآشفت. روس ها محصولات زراعت کاران اهالی مناطق اشغال شده را به اجبار از آنان می گرفتند. روس ها مسلمانان را مجبور می کردند کودکان خود را به مدارس مسیحی بفرستند. آنان به مساجد و قرآن اهانت می کردند و اهالی مسلمان را از هر جهت در تنگنا قرار داده بودند. اهالی مناطق اشغالی با ارسال نامه ای به مرجع دینی زمان، آیت الله سیدمحمد مجاهد وضع خود را تشریح کرده و از او خواستند فکری به حال آنها بکند.
از سوی دیگر، عباس میرزا نیز توسط برخی نزدیکان خود آیت الله مجاهد را از وضع موجود مطلع کرد و از وی یاری خواست. هدف عباس میرزا از این کار جلب نظر مرجعیت شیعه و وادار کردن شاه به مقابله با تجاوزات و تعدیات قوای روس بود. همان گونه که شاه و ولیعهدش در جنگ دوره اول نیز از علما استمداد جستند. در آن برهه، علما از جمله شیخ جعفر کاشف الغطا نیز با نوشتن رساله های جهادیه و ترغیب مردم به جنگ با نیروهای روسیه، حیاتی تازه به قوای ایران بخشیدند. در چنین موقعیتی آیت الله مجاهد دیگر علما را از وقایع مطلع کرد و همه در صدور فتوای جهاد علیه روسیه متفق شدند. پس از آن وی با ارسال نامه هایی به فتحعلی شاه از او خواست جلوی ظلم و تعدی قوای روس را بگیرد؛ که اگر او این کار را نکند، خود برای آن قیام خواهد کرد.
پس از صدور فتوای جهاد، آیت الله مجاهد به همراه جمعی از علما و طلاب به ایران مهاجرت و در تهران علما را به پایتخت دعوت کرد. به دنبال این دعوت علما در تهران گرد آمدند و در جنگ با روسیه متفق شدند. پس از آمادگی و اعزام نیروها، آیت الله مجاهد و جمعی از علما از جمله آیت الله محمدجعفر استرآبادی، ملامحمدتقی برغانی، میرزا عبدالوهاب قزوینی، ملااحمد نراقی، سیدنصرالله استرآبادی، سیدمحمد قزوینی، سیدعزیزالله مجتهد طالشی و آخوند ملامحمد مامقانی به تبریز مهاجرت کردند. سیدمحمد مجاهد و همراهان برای برانگیزاندن مردم آذربایجان و وانمودکردن این که این حرکت و خیزش با پشتیبانی تائید، همراهی و همگامی علما شکل گرفته و مردم باید از جان و دل مایه بگذارند، به سوی آذربایجان حرکت می کند.
جنگ های دوره دوم ایران و روسیه بدون اعلان رسمی شروع شد. در عوض، نیروهای ایران در سه هفته موفق شدند اغلب نقاطی را که به موجب عهدنامه گلستان به روسیه تسلیم شده بود به کمک اهالی محل باز پس بگیرند، اما در مرحله بعد به دلیل بی کفایتی شاه و خیانت برخی دولتی ها، کمک لازم به عباس میرزا نرسید و با توجه به قدرت ارتش تزاری در داشتن سلاح، نیروهای روسی به پیروزی های فراوانی دست یافتند و قسمت های زیادی از ایران را اشغال کردند؛ از رود ارس گذشتند و تبریز اشغال شد و خوی و ارومیه نیز به اشغال ارتش روس درآمد. در این هنگام، انگلیس که منافع خود را در خطر می دید، وساطت کرد و عهدنامه ترکمانچای امضا شد که به موجب آن امتیازات فراوانی از سوی دولت ایران به حکومت تزاری روس داده شد.
جنگ دوم به سبب پیمان شکنی روس و دست اندازی به شهرها و سرزمین هایی که در قرارداد گلستان نامی از آنها نیامده، شعله ور شد. آنها با مسلمانان سرزمین های اشغالی رفتار نامناسبی داشتند. عباس میرزا این وضع را به علمایی چون سیدمحمد مجاهد گزارش کرد که در مجموع رضایتمندی حکومت قاجار و علما در این جهاد دیده می شود.
- منبع: روزنامه جام جم، شماره 4011 ، به تاریخ 10/4/93، صفحه 11.