شنبه 29 خرداد 1395 (12 رمضان المبارک) هشتمین آیین شب های روشن با عنوان بشر قرآنی یا قرآن بشری در فرهنگسرای هنر شهرستان نظرآباد برگزار شد. استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی دانشیار دانشکده ادبیات دانشگاه تهران؛ عضو بنیاد حکمت اسلامی صدرا؛ عضو هیات امنای بنیاد ایران شناسی؛ و سردبیر فصلنامه هنری بهارستان یکی از سخنرانان این آیین بود که چکیده ای از سخنان ایشان در ذیل آمده است:
هیچ انسانی به جای انسان دیگر متولد نمی شود، هیچ انسانی به جای انسان دیگر زندگی نمی کند و هیچ انسانی هم به جای انسان دیگر نمی میرد. سهم آب و گل کوزه تن ما یک تولد و یک مرگ در این عالم بیش نیست - مگر آنکه به این امید و ایمان روزی به رستاخیز فراخوانده شویم- و هر انسانی ولادت، زندگی و مرگ یکتا و یگانه خود را دارد و لا تزر وازره وزر اخرى. و در پیشگاه خدا هم تنها مبعوث می شود. ولی خداوند به همه ما فرصت مبارک ولادت های روحانی بسیاری داده است؛ چرا؟ ادامه مطلب...
متن سخنرانی استاد حکمت الله ملاصالحی در هشتمین آیین شب های روشن
مقاله ای از دکتر ملاصالحی در ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات
دکتر زین الدین کیایی نژاد در محراب و منبر
در روز نوزدهم خرداد 1395 (دوم ماه مبارک رمضان) کتابی به دستم رسید به نام «محراب و منبر» نوشته آقای رمضان علی عزیزی که در سال 1394 در شمارگان هزار نسخه از سوی انتشارات عصر جوان (ناشر قمی) منتشر شده است. مولّف در این کتاب، نیم نگاهی انداخته است به هفتاد سال خدمات دینی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمّد کیایی نژاد (متولّد 1310ش). در صفحه 106 آن کتاب، زندگی نامه دکتر زین الدین کیایی نژاد (شاعر و عرفان پژوه طالقانی) آمده است. دکتر کیایی نژاد فرزند شیخ علی گلیردی طالقانی و عموی آقای محمد کیایی نژاد است.
با مطالعه آن دریافتم که با اندکی تغییرات در الفاظ، همان نوشته بنده ذیل مدخل «کیایی نژاد» در دایره المعارف تشیّع (ج 14، ص 287) است. نویسنده کتاب محراب و منبر با زیرپا گذاشتن حقوق مالکیت معنوی، این مطلب را از وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی برداشته و بدون ذکر مأخذ، به نام خودش منتشر کرده است. نمی خواستم به این نقض امانت بپردازم اما توصیه یکی از دوستان شفیق باعث شد که آن را قلمی کنم. به امید روزی که این منکر پژوهشی از سپهر دانش و پژوهش ایران عزیز رخت بربندد.
مدخل «زین الدین کیایی نژاد» در دایره المعارف تشیع
اینستاگرام در خدمت توسعه شهرستان نظرآباد
این صفحه دیدنی دارای عکس های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی از شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز است. راه اندازی این صفحه و معرفی خلاقانه شهرستان کهن و باستانی نظرآباد، نقش بسیار مهمی در معرفی تاریخ و طبیعت و فرهنگ این شهرستان در شبکه های اجتماعی داشته و در جذب سرمایه گذاران بخش اقتصادی و همچنین جذب گردشگران داخلی و خارجی و ایجاد اشتغال در منطقه بسیار مفید بوده و مورد استقبال هموطنان قرار گرفته است. این صفحه به همت علی عسگری (متولد 1345ش) رزمنده پیشکسوت دوران دفاع مقدس و دوستدار تاریخ و طبیعت و فرهنگ شهرستان راه اندازی شده است. وی تصاویر تهیه شده توسط خودش و ارسالی از سوی اهالی شهرستان را در این صفحه به اشتراک می گذارد.
آی - دی این صفحه اینستاگرامی: #MustSeeNazarabad
و یا جست و جو از طریق (#نظرآباد)
نوشتنی ها، شنیدنی ها و دیدنی ها در نگارش تاریخ
شیرین کریمی
افسانه نجم آبادی، استاد تاریخ و مطالعات زنان و جنسیت در دپارتمان گروه تاریخ در دانشگاه هاروارد است. افسانه نجم آبادی نوه شیخ هادی نجم آبادی، از روحانیان و مجتهدان عصر قاجار است. کتاب «زنان سبیلو و مردان بدون ریش» پژوهشی است که در سال 2005 از او منتشر شد. این اثر درباره چرخش گفتار جنسیتی در ایران عصر قاجار است. افسانه نجم آبادی در این اثر کوشیده به اتکای منابع تصویری، روایی و مکتوب نشان دهد که الگوی جنسیتی ایرانیان چگونه و برحسب چه منطقی و در متن کدام شرایط اجتماعی دچار تغییر شده است و متناسب با ارزش های «مدرن» بهنجارسازی شد. این اثر برنده جایزه جان کِلی از انجمن تاریخ آمریکا شد. اثر دیگر نجم آبادی «حکایت دختران قوچان: ازیادرفته های انقلاب مشروطیت» است که در این کتاب به مسئله فروش دختران قوچانی به ترکمانان و ارامنه عشق آباد در بهار 1323 ه.ق می پردازد. او براساس اخبار و گزارش های مربوط به این وقایع می کوشد نقش این رویداد را در انقلاب مشروطه نشان دهد و می نویسد اگرچه فقر رعیت و ظلم حکومت و حتی دخترفروشی ناشی از این دو، واقعه ای بی سابقه نبود، اما شرایط سیاسی زمان، بازگویی این دو حادثه را به سرعت تبدیل به یکی از داستان های تظلم ملت علیه دولت کرد. این بازگویی ها نه تنها به برانگیختن مردم علیه استبداد پیوستن آنها به صفوف مشروطه خواهان یاری رساند، بلکه با ایجاد خشم و همدردی در گوینده و شنونده، نویسنده و خواننده، فضای همدلی بین آحاد ملت آفرید. بازگویی های این داستان در فضاهای سیاسی زمان، نظیر منبر و جلسه های انجمن ها و صفحات روزنامه ها و بعدها در جلسات مجلس اول، خود در ایجاد احساس تعلق ملی موثر افتاد. نجم آبادی از بنیان گذاران آرشیو دیجیتالی «دنیای زنان در عصر قاجار» نیز هست. متن زیر گزارشی است از سخنرانی نجم آبادی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران که در تاریخ سه شنبه چهارم خرداد 1395 به کوشش انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. ادامه مطلب...
سیّدمصطفی میرخانی (1238 - 1310ش) فرزند سیّدعباس کبیر، نویسنده، شاعر و نماینده نخستین دوره مجلس شورای ملّی (مشروطیت) است. از او یک سفرنامه با عنوان «گوهر مقصود» و یک دیوان کوچک شعر باقی مانده است. شعر او متوسط و بیشتر در منقبت اهل بیت علیهم السلام است اما سفرنامه اش بسیار خواندنی است و گذشته از جنبه تاریخی، در روشن کردن برخی زوایای تاریکِ تاریخ مشروطه خواهی ایرانیان در دوره استبداد صغیر (1326 - 1327ق) موثّر است و در زمینه آشنایی با عادات و آداب اجتماعی حدود صد سال پیش تهران و برخی دیگر از ولایات ایران، منبع مفیدی به شمار می رود. این کتاب در سال 1381ش به کوشش زهرا میرخانی نوه سیّدمصطفی میرخانی منتشر شده است.
سفرنامه گوهر مقصود، شرح گریزِ او پس از بمباران مجلس شورای ملّی به دستور محمّدعلی شاه (م 1303ش) ششمین پادشاه سلسله قاجاریه، به مشهد مقدّس است. در شهریور 1287ش پس از غائله بمباران، او که نماینده صنف سمساران از تهران و بنیانگذار انجمن اتحادیه اصناف بود، از ترس تعقیب ایادی محمّدعلی شاه، سی و چهار روز، خود را در خانه زندانی می کند و چون درمی یابد که در تهران امنیّت نخواهد داشت با گاری پُست به طور ناشناس به مشهد می گریزد؛ شهری که پیش از او آیت الله سیّدمحمّد طباطبایی (م 1299ش) را به آنجا تبعید کرده بودند.
دکتر سیّدعلی موسوی گرمارودی شاعر و قرآن پژوه، درباره نثر سفرنامه او می نویسد: «سیّدمصطفی [میرخانی] اگرچه ادیب نیست اما نثر او، در همان حال که نشان دهنده بی رمق شدن نثرهای مُطَنطَن [:سنگین و پیچیده] دوره قاجار و حرکت به سوی کمال رهایی و سادگی است، هنوز از ساختار نثر کلاسیک کاملاً رهایی نیافته است. او علاوه بر استفاده از شعر فارسی و عربی به سبک گلستان و کلیله و یا بهتر بگوییم به سبک منشآت قایم مقام و زنبیل فرهادمیرزا و منشآت امیرنظام گروسی، جای جای عنان نثر را به دست سَجع می سپارد. با وجود این، تنه اصلی نثر او در سراسر کتاب چنان بر ساده نویسی استوار است که اگر همان کتاب او در زمان تألیف، چاپ می شد شاید امروز ما، در کنار [سیّد محمّدعلی] جمالزاده (م 1376ش)، او را هم از آغازگران ساده-نویسی می دانستیم.»
سیّدمصطفی پس از هفتاد و دو روز، در آبان 1287ش از مشهد به تهران بازگشت و غائله محمّدعلی شاه به پایان رسید امّا او به مجلس دوّم راه نیافت و ناگزیر همراه حاج عباس قلی تبریزی پدر مهندس مهدی بازرگان، نخستین کارخانه مدرن ایران را که یک کارخانه صابون پزی بود، در تهران بنا نهاد اما طولی نکشید که تنگ نظران در دهان عوام انداختند که این کارخانه در ساخت صابون از پیه خوک استفاده می کند! و کارخانه متوقّف شد. انتشار هفتگی نشریه «انجمن اصناف» در تهران، از فعالیت های فرهنگی سیّدمصطفی میرخانی در سال 1325ق بود.
در دوره حکومت رضاشاه پهلوی به دلیل حفظ عمامه اش به کربلا رفت اما در آنجا بیمار شد و پس از مدّتی در سال 1310ش درگذشت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. نام و تصویر سیّدمصطفی میرخانی در کتاب های تاریخ مشروطیّت از جمله در «تاریخ مشروطیت» نوشته احمد کسروی، «تاریخ بیداری ایرانیان» نوشته محمّد ناظم الاسلام کرمانی و «انقلاب ایران» نوشته ادوارد براون، در جمع نمایندگان مجلس اوّل آمده است. نام فرزندان او از سه همسر به این شرح است: دکتر سیّد ذبیح الله میرخانی معروف به شفاءالدله (م 1349ش)؛ مهندس سیّدمحمّد میرخانی (م 1366ش)، آیت الله حاج سیّداحمد میرخانی (م 1372ش)؛ سیّدجواد میرخانی (متولّد 1307ش).
سیّدمصطفی میرخانی عموی استاد سیّدحسین میرخانی (م 1361ش) و استاد سیّدحسن میرخانی مشهور به سراج الکتّاب (م 1369ش) بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران است.
منابع: علی موسوی گرمارودی، شرح مهربانی، صص 25 - 33؛ یونس مروارید، از مشروطه تا جمهوری، ج 1، ص 53؛ عطاءالله فرهنگ قهرمانی، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملّی از آغاز مشروطیت تا دوره بیست وچهار قانونگذاری، ص 7؛ منوچهر نظری، رجال پارلمانی ایران، ص 450؛ آینه میراث، ش 17، ص 22؛ سیّدمصطفی تهرانی (میرخانی)، سفرنامه گوهر مقصود، ص 14، 31؛ یحیی دولت آبادی، حیات یحیی، ج 2، ص 136؛ سیّداحمد میرخانی، آیات الاحکام، ج 2، ص 5.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «سیّد مصطفی میرخانی در مجلس مشروطه»، روزنامه اطلاعات، سال نودم، ش 26447، ضمیمه فرهنگی، ش 265، چهارشنبه 5 خرداد 1395، ص 1.
مقاله در وب سایت روزنامه اطلاعات
روستایی تاسیس می کنند که خودشان از یاران حضرت باشند!
علی اکبر رائفی پور (سخنران محافل مذهبی) در 29 اردیبهشت 1395 طی گفت و گویی با سید فرید موسوی خبرنگار سپهر غرب (روزنامه صبح غرب کشور، چاپ همدان) درباره اهل توقف طالقان گفته است: «ما در روایات موضوع وقت ظهور و یاران حضرت، در مورد نشانه های این یاران، تعداد آنها و مناطق محل سکونت آنها روایاتی وجود دارد. در برخی از روایات مثلاً گفته شده است که تعدادی از این افراد اهل طالقان هستند. حالا عده ای سال 69 دوره افتادند که یاران حضرت را در طالقان پیدا کنند. می بینند که به این منطقه نمی خورد که یاران حضرت در اینجا باشند؛ پس خودشان آن منطقه را خریداری می کنند و روستایی تاسیس می کنند که خودشان از یاران حضرت باشند! یعنی این فرد دارد نشانه ظهور را می سازند. چون عده ای از یاران حضرت از طالقان هستند روستایی تاسیس می کنند به نام روستای منتظران مهدی یا ایستا که مثل 200 سال پیش زندگی می کنند. یکی از دوستان ما که آنجا رفته بود تعریف می کرد که اینها حتی شناسنامه هم ندارند! رای هم نمی دهند. موبایل و اینترنت و... که به جای خود. تافته جدا بافته هستند. اینها قصد دارند از این طریق نشانه های ظهور را محقق کنند.»
فیلم سخنان علی اکبر رائفی پور درباره روستای ایستای طالقان
خیابان ساوجبلاغ در قزوین
علی یاری
«خیابان مولوی» قبل از تاسیس، یک رودخانه بود که در جوار بازار قزوین قرار داشت و محل استراحت کاروانیان محسوب میشد. با خشک شدن این رودخانه پس از گذشت سالها در محل آن و از محله «دیمج» تا «گوی میدان» خیابانی کشیده شد به عنوان خیابان مولوی که به دلیل محل قرارگیری اش و نزدیکی به بازار، محل بنای تعداد زیادی مسجد، مدرسه، بنا و آب انبار و حمام بوده است. این خیابان از آن دست خیابانهایی است که امکان یک گشت و گذار تاریخی را در زمان کوتاهی برای شما فراهم میآورد و برای گردشگرانی که فرصت کمی برای گشت و گذار در شهر دارند، جای مناسبی است. هرچند در این خیابان بناهای متعددی قرار دارد، اما فقط تعداد کمی از آنها امروزه مرمت شده اند و مورد بازدید قرارمی گیرند.
- گرمابه حاج ملا تقی برغانی: از حمامهای تاریخی قزوین است که همچنان چراغش روشن است و آقایان همه روزه میتوانند از این حمام استفاده کند. این حمام مورد استفاده تعداد زیادی از کسبه است و همچنان رونق دارد. گردشگران خارجی که برای بازدید میآیند معمولاً دوست دارند حمام کردن در این مکان را تجربه کنند .
- مسجد شهید ثالث: از مساجد مهم دوران قاجاریه در قزوین است که در محله دیمج و در نزدیکی مسجد و مدرسه صالحیه قرار دارد. این مسجد که در جوار بازار قرار دارد یکی از مراکز گردهمایی بازاریان و اهالی برای انجام امور دینی مختلف بوده است و خطیبان آن همواره منبرهای پر مستمعی داشته اند. به همین لحاظ این مسجد اهمیت سیاسی و اجتماعی خاصی داشته است. در سال 1384 این مسجد در فهرست آثار ملی ثبت و مرمت آن از سال 1391 آغاز شد. بازدید از این مسجد تاریخی برای عموم آزاد است.
- بن بست صالح: درست از ورودی بن بست صالح واقع در خیابان مولوی و محله دیمج، انگار پایتان را در محله ای دست نخورده از 100 سال پیش میگذارید. دورتادور بناهای تاریخی و خانههای کاهگلی را میبینید که به همان شکل قدیمی خود حفظ شده اند و به شما این حس را القا میکنند که در زمان سفر کرده اید. این بن بست توجه تعداد زیادی از گردشگران را به خود جلب میکند و خیلیها در این مکان به یادگار عکس میگیرند اما با این همه، این بن بست از چشم مسئولان دور مانده است و هیچ جا نامی از آن نیامده است و در ورودی آن تلی از زباله میبینیم که چهره و وجهه محله را خراب کرده است.
- مسجدمدرسه صالحیه: از بزرگترین مراکز علمی شیعی در قرن سیزدهم هجری است که در سال 1248 توسط «ملامحمدصالح برغانی» در 3 طبقه بنا شد. شکل معماری بنا گودال باغچه است یعنی نسبت به سطح معبر خیابان پایین تر قرار دارد. مسجد هم از مساجد شبستانی با ستونهای بزرگ است که گنبدی ندارد. این مسجد و مدرسه در تربیت علمای بزرگی مثل میرزای شیرازی نقش بسزایی داشته است و تنها مسجد و مدرسه سه طبقه ایران است. مرمت این بنا در سال 1388 آغاز شد و همچنان ادامه دارد و پس از مرمت هم در اختیار حوزه علمیه قرار خواهد گرفت و به عنوان مدرسه علمیه از آن استفاده خواهد شد.
فلسفه در آوردگاه چالش های مرزی
شنبه، اول خرداد 1395، بخش پیش از ظهر همایش
تهران، بزرگراه آبشناسان، بعد از تقاطع ستاری، خیابان شقایق، کوچه دهم ، نبش بنفشه، مجتمع آدینه.
صدرالدین محمد شیرازی، معروف به «صدرالمتالهین» و «ملاصدرا»، حکیم، عارف، محدث و مفسر بزرگ شیعه و اسلام در سال 979 یا 980 (نهم جمادی الاولی) هجری قمری در شیراز به دنیا آمد. پدر ملاصدرا خواجه ابراهیم قوامی سیاستمداری دانشمند و مؤمن بود و با وجود داشتن ثروت و عزت و مقام، هیچ فرزندی نداشت ولی سرانجام بر اثر دعا و تضرع فراوان به درگاه الهی، خداوند پسری به او داد که نامش را محمد گذاشتند. بی تردید، آشنایی او در جوانی اش با شیخ بهایی بود که سنگ بنای شخصیت علمی و اخلاقی اش را بنیان نهاد، تا استادش، سید امیرشمس الدین (میرداماد)، بلوغ بی نهایت را واضح تر برایش به تصویر کشاند. او، بهترین و زیباترین آیین شاگردی را ادا کرد، تا روزگاری، در صدر استادی جهانی از حکمت، قرار گیرد. عرفان و فلسفه، او را به سمتی سوق می داد که خود می گوید: «وقتی دیدم زمانه با من سر جنگ دارد و به پرورش اراذل و جُهال مشغول است و روز به روز، شعله های آتش گمراهی برافروخته تر و نامردمی فراگیرتر می شود، ناچار روی از فرزندان دنیا برتافتم و دامن از معرکه بیرون کشیدم.» از وی آثار درخشانی باقی مانده است که برخی از آنها عبارتند از: اسفار اربعه، مبدأ و معاد، دیوان اشعار، حدوث العالم، مفاتیح الغیب، متشابهات القرآن.
این دره و این صخره، مشهد ما پابرهنه ها است
آن جا که روستای گلیرد، دست در گردن روستای وشته طالقان می اندازد دره ای و صخره ای به هم رسیده اند که اهالی، آن را بادامستان می نامند. مادر یزرگم ننه لیلا را خدا رحمت کند. می گفت: گبرها حضرت امام زاده یوسف را دنبال کرده بودند تا بکشند و ایشان هم در همین محل به داخل غاری پناه برد و عصایش را که از چوب بادام بود بر در عار جا گذاشت. پیش از آن که دشمنان سر برسند و از آن عصا به مخفی گاه آقا پی ببرند این عصا به درخت بادام تر و تازه تبدیل شد و این جا پر شد از درخت بادام و شد بادامستان. حضرت امام زاده یوسف از برادران امام هشتم حضرت امام رضا ـ علیه السلام ـ هستند که از سالیان دیرین، مامن همه دلباختگان اهل بیت - علیهم السلام - در مناسبت هایی چون عاشورا و تاسوعا و بیست و یکم ماه رمضان و عید فطر و... است. آن چه در این یادداشت برایتان می نگارم کمی با دیگر نوشته ها فرق دارد و از این جهت است که مطالعه آن هم به همگان، توصیه نمی شود. ادامه مطلب...