به یاد دارم وقتی به خاطر درس و بحث، پایتخت نشین بودم - در سال های 74 و 75- در کنار دوست شاعرم علیرضا علیزاده به جلسات شعر حوزه هنری در تقاطع خیابان های سمیّه و حافظ می رفتم. استاد عباس براتی پور آن جلسات ادبی را اداره می کرد. همه جور شعر و شاعری هم در آنجا پیدا می شد. البته بنده فقط شنونده بودم و توفیق سُرایش شعر را نداشته و ندارم. دوست شاعرم مطلبی در نقد آن جلسات نوشت و در ماهنامه صبح به مدیریت مهدی نصیری به چاپ رساند. استاد براتی پور با حوصله به آن نوشته انتقادی، پاسخ داد. هنوز آن دو نوشته را دارم. بیست سال پس از آن سال های خوش، روز هشتم فروردین 1394 با آقای اسماعیل آل احمد به دیدار شاعر ارجمند استاد محمّدحسن حجّتی (پریشان) رفتم. ایشان سالیانی است مقیم شهر نظرآباد از توابع استان البرز است. وقتی صحبت از «نام آوران ساوجبلاغ» به میان آمد، استاد پریشان گفت که «آقای عباس براتی پور اهل منطقه ساوجبلاغ است». همین سخن کوتاه، بهانه ای شد تا نسبت استاد براتی پور و منطقه ساوجبلاغ را مورد کنکاش قرار دهم. امیدوارم که امکان برگزاری نکوداشت این شاعر گرامی در خاستگاهش یعنی شهرستان ساوجبلاغ با شکوه تمام برگزار شود. ادامه مطلب...
ایستا: دیار مردمان گوشه نشین
محمد باریکانی
در وصف رمز و رازهای این روستا هیچ اطلاع دقیقی در طالقان وجود ندارد. برخی پژوهشگران ساکنان این روستا را منتظران یا اهل توقف خواندهاند و از روستایشان با نام ایستا، فانوسآباد و ترکآباد هم نام بردهاند. میگویند آنها پیروان میرزا صادقمجتهد تبریزی از عالمان عصر مشروطه هستند.این روستا که ورود به آن ممنوع است و ساکنان آن تنها پذیرای معدودی علما هستند و روابطشان حتی با سایر بخشهای طالقان نیز قطع یا محدود است، هیچ گونه نشانی از نمودهای تمدن امروزی ندارد. اهالی روستا در حاشیه شاهرود اقدام به ایجاد مزارع منظم برای کشت محصولات کشاورزی مورد نیاز خود کردهاند. آنها خانههایشان را کاهگلی و با نظم عجیب استوار کردهاند. از آب لولهکشی و برق استفاده نمیکنند. حتی روی آسفالت هم راه نمیروند تا مبادا اعتقاداتشان خدشهدار شود. اهالی ایستا زندگی آرام خودشان را دارند. با هیچکس کار ندارند و حتی از مراودات با بیرون از روستا نیز پرهیز میکنند. آموزشهایشان مکتبخانهای و صرفا به آموزش قرآن، متون دینی و خوشنویسی محدود میشود.
مهمترین نوشته در وصف روستای ایستا را شاید بتوان متعلق به حسین عسکری دانست که پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان است. آن طور که حسین عسکری نوشته است؛ از اواخر دهه 60 شمسی، یک مجموعه مسکونی عجیب در شرق شهر طالقان شکل گرفت که مربوط است به پیروان تجددگریز میرزا صادق مجتهد تبریزی (متوفی 1311خورشیدی) که از امکانات مدرن و جدید استفاده نمیکنند. آنها همچنان بر تقلید از میرزا صادق تبریزی باقی ماندهاند و به سبک زندگی یکقرن پیش ایرانیان زندگی میکنند. این محل به ترک آباد و فانوس آباد هم مشهور است. تا چند سال پیش اهالی شهرک طالقان آنها را اسماعیلی مذهب میپنداشتند و گمان میکردند پیروان حسن صباح و اسماعیلیان هستند. آنها با الهام از آرای فقهی میرزا صادق مجتهد تبریزی، روستای سنتی خود را در طالقان ایجاد کردند و شیعه اثنی عشری هستند. اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند، از امکانات رفاهی جدید مانند آب لولهکشی، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، رادیو ، تلویزیون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، رایانه و... استفاده نمیکنند. از کالسکه تک اسب برای رفتن به مزارعشان استفاده میکنند و زندگی مختص به خودشان را دارند. گفته میشود جوانانشان که قصد ازدواج در خارج از روستا را داشته باشند باید برای همیشه از روستا بروند. در قاموس اهالی ایستا آن طور که برخی نوشتهها تاکید کردهاند، عروسی و عزا وجود ندارد و تنها سیروسلوک و انتظار برای ظهور امامزمان (عج) در زندگی آنها معنا دارد. میرزاصادق مجتهد تبریزی از فقیهان عصر مشروطه بود که به شدت با مشروطه مخالفت کرد و بر طرد مطلق مدرنیته و تجدد اصرار داشت. روستای ایستا ظاهرا با مهاجرت هواداران میرزا صادق از تبریز به طالقان شکل گرفت.
بنابراین ورود به روستای ایستا ممکن نیست و اگر بخواهید به این روستا سفر کنید باید اجازه اهالی برای ورود به روستایشان را داشته باشید. در غیر این صورت میتوانید منظره زیبای ایستا را از بالا تماشا کنید و از نظم مهندسی موجود در این روستا و حتی چیدمان زمینهای کشاورزی در فاصلهای اندک با خانهها لذت ببرید.
منبع: روزنامه همشهری، سال 24، ش 6871، ضمیمه 6 و 7، ش 227، پنج شنبه 31 تیر 1395.
متن کامل مقاله در وب سایت روزنامه همشهری
نخستین ترجمه فارسی منظوم نهج البلاغه
نشریه میراث شهاب (سال بیست و یکم، شماره سوم و چهارم، شماره پیاپی 81 و 82 پاییز و زمستان 1394) به صاحب امتیازی دکتر سید محمود مرعشی نجفی منتشر شد. استاد علی اکبر صفری (پژوهشگر موسسه کتابشناسی شیعه) طی مقاله ای با عنوان «سنجه کتاب» به نسخه شناسی 25 اثر تازه یافته شیعه پرداخته است از جمله نخستین ترجمه فارسی منظوم نهج البلاغه که اثر تقی بن محمد ساوجبلاغی نجم آبادی (درگذشته ح1315ش)، مشهور به دبیراعلم و عنوان نگار متخلّص به رهی و عنوان نگار است.
* * *
آنچه تا کنون از ترجمه های فارسی منظوم نهج البلاغه معرفی شده نخست ترجمه شیخ محمد حزین کاشانی (درگذشته به سال 1170ق) (از نوادگان فیض کاشانی) است که آیت الله مرعشی نجفی دررساله هدیّه ذوی الفضل و النهی فی ترجمة محمّد علم الهدی (مقدمه معادن الحکمه) معرفی کرده است: «العلامه المولی محمد المشتهر بالحزین ابن صفی الدین أحمد بن علم الهدی المترجم کان من نوابغ عصره فی الأدب و الشعر، له منظومات منها نظم نهج البلاغه لم یتم، نظم الصحیفه الکاملة السجّادیه، نظم خطبه الشقشقیه، دیوان شعر الفارسی تخلّص فیه بالحزین توفّی سنة 1170کما حدّثنی بذالک العلامه الفیضی المعاصر» (موسوعه العلامه المرعشی ج1 ص 180و طبقات اعلام الشیعه؛ الکواکب المنتثره ص 659). تا کنون نسخه ای از این اثر به دست نیامده است.
دوم. نسخه نهج البلاغه منظوم اثر تقی بن محمد ساوجبلاغی نجم آبادی (درگذشته ح1315ش)، مشهور به دبیراعلم و عنوان نگار متخلّص به رهی و عنوان نگار و تقی است. دبیر اعلم ساوجبلاغى - خوشنویس، شاعر و نویسنده روزگار قاجار - فرزند رئیس محمد منشى ساوجبلاغى و برخواسته از روستای نجم آباد ساوجبلاغ است که اکنون از توابع شهرستان نظرآباد (استان البرز) به شـمار می آید. دبیر اعلم در کتاب چاره ساز اشاره مىکند که پدرش در شعر و ادب نیز دستى داشته و قصیدهاى از ناصرالدین شاه را با مطلع (برقع از روى برافکن که همه خلق جهان / به یکى روز دو خورشید ببینند عیان) استقبال نموده و قصیده غرائى ساخته است. ادامه مطلب...
کشکول انتقاد
حدود شش سال ازرحلت آیت الله سید محمود موسوی دهسرخی فقیه سنّتی، اخبار گراو تجددگریز شیعه می گذرد. به خاطر دارم که در 25 تیر 1387 جهت دیدار با آیات عظام سبحانی و نوری همدانی و آیت الله استادی به همراه دوستان دست اندرکار کنگره بزرگداشت شیخ محمّدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث، راهی شهر قم شدیم. پس از دیدار با علما، فرصتی چند ساعته به دست داد که حرم حضرت فاطمه معصومه (س) را هم زیارت کنیم. دوستم آقای علی اکبر صفری (پژوهشگر موسسه کتابشناسی شیعه) در راه حرم، پیشنهاد داد که به دیدار فقیهی برویم که سالیانی است گوشه انزوا اختیار کرده و از منتقدان مدرنیته به شمار می رود. چون در حال انجام آخرین مراحل چاپ کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقّف در طالقان» بودم، مشتاقانه این پیشنهاد را پذیرفتم. با کنجکاوی فراوان به خانه ای در نزدیکی حرم رفتیم که همچنان معماری سنّتی اش را حفظ کرده بود. حضرت آیت الله به گرمی ما را پذیرا شد. ادامه مطلب...
شنبه 29 خرداد 1395 (12 رمضان المبارک) هشتمین آیین شب های روشن با عنوان بشر قرآنی یا قرآن بشری در فرهنگسرای هنر شهرستان نظرآباد برگزار شد. استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی دانشیار دانشکده ادبیات دانشگاه تهران؛ عضو بنیاد حکمت اسلامی صدرا؛ عضو هیات امنای بنیاد ایران شناسی؛ و سردبیر فصلنامه هنری بهارستان یکی از سخنرانان این آیین بود که چکیده ای از سخنان ایشان در ذیل آمده است:
هیچ انسانی به جای انسان دیگر متولد نمی شود، هیچ انسانی به جای انسان دیگر زندگی نمی کند و هیچ انسانی هم به جای انسان دیگر نمی میرد. سهم آب و گل کوزه تن ما یک تولد و یک مرگ در این عالم بیش نیست - مگر آنکه به این امید و ایمان روزی به رستاخیز فراخوانده شویم- و هر انسانی ولادت، زندگی و مرگ یکتا و یگانه خود را دارد و لا تزر وازره وزر اخرى. و در پیشگاه خدا هم تنها مبعوث می شود. ولی خداوند به همه ما فرصت مبارک ولادت های روحانی بسیاری داده است؛ چرا؟ ادامه مطلب...
متن سخنرانی استاد حکمت الله ملاصالحی در هشتمین آیین شب های روشن
مقاله ای از دکتر ملاصالحی در ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات
دکتر زین الدین کیایی نژاد در محراب و منبر
در روز نوزدهم خرداد 1395 (دوم ماه مبارک رمضان) کتابی به دستم رسید به نام «محراب و منبر» نوشته آقای رمضان علی عزیزی که در سال 1394 در شمارگان هزار نسخه از سوی انتشارات عصر جوان (ناشر قمی) منتشر شده است. مولّف در این کتاب، نیم نگاهی انداخته است به هفتاد سال خدمات دینی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمّد کیایی نژاد (متولّد 1310ش). در صفحه 106 آن کتاب، زندگی نامه دکتر زین الدین کیایی نژاد (شاعر و عرفان پژوه طالقانی) آمده است. دکتر کیایی نژاد فرزند شیخ علی گلیردی طالقانی و عموی آقای محمد کیایی نژاد است.
با مطالعه آن دریافتم که با اندکی تغییرات در الفاظ، همان نوشته بنده ذیل مدخل «کیایی نژاد» در دایره المعارف تشیّع (ج 14، ص 287) است. نویسنده کتاب محراب و منبر با زیرپا گذاشتن حقوق مالکیت معنوی، این مطلب را از وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی برداشته و بدون ذکر مأخذ، به نام خودش منتشر کرده است. نمی خواستم به این نقض امانت بپردازم اما توصیه یکی از دوستان شفیق باعث شد که آن را قلمی کنم. به امید روزی که این منکر پژوهشی از سپهر دانش و پژوهش ایران عزیز رخت بربندد.
مدخل «زین الدین کیایی نژاد» در دایره المعارف تشیع
اینستاگرام در خدمت توسعه شهرستان نظرآباد
این صفحه دیدنی دارای عکس های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی از شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز است. راه اندازی این صفحه و معرفی خلاقانه شهرستان کهن و باستانی نظرآباد، نقش بسیار مهمی در معرفی تاریخ و طبیعت و فرهنگ این شهرستان در شبکه های اجتماعی داشته و در جذب سرمایه گذاران بخش اقتصادی و همچنین جذب گردشگران داخلی و خارجی و ایجاد اشتغال در منطقه بسیار مفید بوده و مورد استقبال هموطنان قرار گرفته است. این صفحه به همت علی عسگری (متولد 1345ش) رزمنده پیشکسوت دوران دفاع مقدس و دوستدار تاریخ و طبیعت و فرهنگ شهرستان راه اندازی شده است. وی تصاویر تهیه شده توسط خودش و ارسالی از سوی اهالی شهرستان را در این صفحه به اشتراک می گذارد.
آی - دی این صفحه اینستاگرامی: #MustSeeNazarabad
و یا جست و جو از طریق (#نظرآباد)
نوشتنی ها، شنیدنی ها و دیدنی ها در نگارش تاریخ
شیرین کریمی
افسانه نجم آبادی، استاد تاریخ و مطالعات زنان و جنسیت در دپارتمان گروه تاریخ در دانشگاه هاروارد است. افسانه نجم آبادی نوه شیخ هادی نجم آبادی، از روحانیان و مجتهدان عصر قاجار است. کتاب «زنان سبیلو و مردان بدون ریش» پژوهشی است که در سال 2005 از او منتشر شد. این اثر درباره چرخش گفتار جنسیتی در ایران عصر قاجار است. افسانه نجم آبادی در این اثر کوشیده به اتکای منابع تصویری، روایی و مکتوب نشان دهد که الگوی جنسیتی ایرانیان چگونه و برحسب چه منطقی و در متن کدام شرایط اجتماعی دچار تغییر شده است و متناسب با ارزش های «مدرن» بهنجارسازی شد. این اثر برنده جایزه جان کِلی از انجمن تاریخ آمریکا شد. اثر دیگر نجم آبادی «حکایت دختران قوچان: ازیادرفته های انقلاب مشروطیت» است که در این کتاب به مسئله فروش دختران قوچانی به ترکمانان و ارامنه عشق آباد در بهار 1323 ه.ق می پردازد. او براساس اخبار و گزارش های مربوط به این وقایع می کوشد نقش این رویداد را در انقلاب مشروطه نشان دهد و می نویسد اگرچه فقر رعیت و ظلم حکومت و حتی دخترفروشی ناشی از این دو، واقعه ای بی سابقه نبود، اما شرایط سیاسی زمان، بازگویی این دو حادثه را به سرعت تبدیل به یکی از داستان های تظلم ملت علیه دولت کرد. این بازگویی ها نه تنها به برانگیختن مردم علیه استبداد پیوستن آنها به صفوف مشروطه خواهان یاری رساند، بلکه با ایجاد خشم و همدردی در گوینده و شنونده، نویسنده و خواننده، فضای همدلی بین آحاد ملت آفرید. بازگویی های این داستان در فضاهای سیاسی زمان، نظیر منبر و جلسه های انجمن ها و صفحات روزنامه ها و بعدها در جلسات مجلس اول، خود در ایجاد احساس تعلق ملی موثر افتاد. نجم آبادی از بنیان گذاران آرشیو دیجیتالی «دنیای زنان در عصر قاجار» نیز هست. متن زیر گزارشی است از سخنرانی نجم آبادی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران که در تاریخ سه شنبه چهارم خرداد 1395 به کوشش انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. ادامه مطلب...
سیّدمصطفی میرخانی (1238 - 1310ش) فرزند سیّدعباس کبیر، نویسنده، شاعر و نماینده نخستین دوره مجلس شورای ملّی (مشروطیت) است. از او یک سفرنامه با عنوان «گوهر مقصود» و یک دیوان کوچک شعر باقی مانده است. شعر او متوسط و بیشتر در منقبت اهل بیت علیهم السلام است اما سفرنامه اش بسیار خواندنی است و گذشته از جنبه تاریخی، در روشن کردن برخی زوایای تاریکِ تاریخ مشروطه خواهی ایرانیان در دوره استبداد صغیر (1326 - 1327ق) موثّر است و در زمینه آشنایی با عادات و آداب اجتماعی حدود صد سال پیش تهران و برخی دیگر از ولایات ایران، منبع مفیدی به شمار می رود. این کتاب در سال 1381ش به کوشش زهرا میرخانی نوه سیّدمصطفی میرخانی منتشر شده است.
سفرنامه گوهر مقصود، شرح گریزِ او پس از بمباران مجلس شورای ملّی به دستور محمّدعلی شاه (م 1303ش) ششمین پادشاه سلسله قاجاریه، به مشهد مقدّس است. در شهریور 1287ش پس از غائله بمباران، او که نماینده صنف سمساران از تهران و بنیانگذار انجمن اتحادیه اصناف بود، از ترس تعقیب ایادی محمّدعلی شاه، سی و چهار روز، خود را در خانه زندانی می کند و چون درمی یابد که در تهران امنیّت نخواهد داشت با گاری پُست به طور ناشناس به مشهد می گریزد؛ شهری که پیش از او آیت الله سیّدمحمّد طباطبایی (م 1299ش) را به آنجا تبعید کرده بودند.
دکتر سیّدعلی موسوی گرمارودی شاعر و قرآن پژوه، درباره نثر سفرنامه او می نویسد: «سیّدمصطفی [میرخانی] اگرچه ادیب نیست اما نثر او، در همان حال که نشان دهنده بی رمق شدن نثرهای مُطَنطَن [:سنگین و پیچیده] دوره قاجار و حرکت به سوی کمال رهایی و سادگی است، هنوز از ساختار نثر کلاسیک کاملاً رهایی نیافته است. او علاوه بر استفاده از شعر فارسی و عربی به سبک گلستان و کلیله و یا بهتر بگوییم به سبک منشآت قایم مقام و زنبیل فرهادمیرزا و منشآت امیرنظام گروسی، جای جای عنان نثر را به دست سَجع می سپارد. با وجود این، تنه اصلی نثر او در سراسر کتاب چنان بر ساده نویسی استوار است که اگر همان کتاب او در زمان تألیف، چاپ می شد شاید امروز ما، در کنار [سیّد محمّدعلی] جمالزاده (م 1376ش)، او را هم از آغازگران ساده-نویسی می دانستیم.»
سیّدمصطفی پس از هفتاد و دو روز، در آبان 1287ش از مشهد به تهران بازگشت و غائله محمّدعلی شاه به پایان رسید امّا او به مجلس دوّم راه نیافت و ناگزیر همراه حاج عباس قلی تبریزی پدر مهندس مهدی بازرگان، نخستین کارخانه مدرن ایران را که یک کارخانه صابون پزی بود، در تهران بنا نهاد اما طولی نکشید که تنگ نظران در دهان عوام انداختند که این کارخانه در ساخت صابون از پیه خوک استفاده می کند! و کارخانه متوقّف شد. انتشار هفتگی نشریه «انجمن اصناف» در تهران، از فعالیت های فرهنگی سیّدمصطفی میرخانی در سال 1325ق بود.
در دوره حکومت رضاشاه پهلوی به دلیل حفظ عمامه اش به کربلا رفت اما در آنجا بیمار شد و پس از مدّتی در سال 1310ش درگذشت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. نام و تصویر سیّدمصطفی میرخانی در کتاب های تاریخ مشروطیّت از جمله در «تاریخ مشروطیت» نوشته احمد کسروی، «تاریخ بیداری ایرانیان» نوشته محمّد ناظم الاسلام کرمانی و «انقلاب ایران» نوشته ادوارد براون، در جمع نمایندگان مجلس اوّل آمده است. نام فرزندان او از سه همسر به این شرح است: دکتر سیّد ذبیح الله میرخانی معروف به شفاءالدله (م 1349ش)؛ مهندس سیّدمحمّد میرخانی (م 1366ش)، آیت الله حاج سیّداحمد میرخانی (م 1372ش)؛ سیّدجواد میرخانی (متولّد 1307ش).
سیّدمصطفی میرخانی عموی استاد سیّدحسین میرخانی (م 1361ش) و استاد سیّدحسن میرخانی مشهور به سراج الکتّاب (م 1369ش) بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران است.
منابع: علی موسوی گرمارودی، شرح مهربانی، صص 25 - 33؛ یونس مروارید، از مشروطه تا جمهوری، ج 1، ص 53؛ عطاءالله فرهنگ قهرمانی، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملّی از آغاز مشروطیت تا دوره بیست وچهار قانونگذاری، ص 7؛ منوچهر نظری، رجال پارلمانی ایران، ص 450؛ آینه میراث، ش 17، ص 22؛ سیّدمصطفی تهرانی (میرخانی)، سفرنامه گوهر مقصود، ص 14، 31؛ یحیی دولت آبادی، حیات یحیی، ج 2، ص 136؛ سیّداحمد میرخانی، آیات الاحکام، ج 2، ص 5.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «سیّد مصطفی میرخانی در مجلس مشروطه»، روزنامه اطلاعات، سال نودم، ش 26447، ضمیمه فرهنگی، ش 265، چهارشنبه 5 خرداد 1395، ص 1.
مقاله در وب سایت روزنامه اطلاعات