«اهل توقف طالقان» منتظران ظهور
اهل توقف طالقان گروهی تارک دنیا هستند که در شهرستان طالقان از توابع استان البرز زندگی می کنند. آنان پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی و ساده زیست هستند و محل سکونت شان معروف به روستای ایستا است. آنها از مردم فاصله می گیرند و کمتر کسی را به خانه خود راه می دهند. آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (از روحانیان دوره مشروطیت) که پیروانش با الهام از آرای دینی او چنین زندگی عجیبی را در زمانه تسلط مدرنیته سامان داده اند از جمله فقیهانی است که تأکید فراوانی به صورت نظری و عملی بر روش «طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاوردهایش» داشت و تا پایان عمر به عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا می داد. پیروان میرزا صادق بر این نظر هستند که هم اکنون دوره آخرالزمان بوده و آن از عصر مشروطیت یعنی حدود یک قرن پیش آغاز شده است.
در ایستا مردمانی که چون تابلوی نقاشی زندگی و آداب و رسوم گذشته را در عصر ارتباطات یدک می کشند، نه تنها شبها پای تلویزیون نمی نشینند که به شب نشینی هم اعتقادی ندارند. عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و… برای آنان معنا و مفهومی ندارد. مهمان نواز هستند به شرطی که احدی از زنان قصد ورود به روستای آنان را نداشته باشد. همان طور که تاکنون کسی از دنیای بیرون زنان آنان را ندیده است. متمول هستند و از طریق فروش زمین های پدری شان در تبریز روزگار می گذرانند. شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی آیند. هیچ گونه خدمات دولتی را دریافت نمی کنند. جایی که هرگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند ایستا است؛ مرموزترین روستای ایران! جایی که هیچ گونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند و بدون آب لوله کشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و … زندگی می کنند.
منبع: روزنامه قانون، سال دوم، ش 636، سه شنبه 21 مهر 1394، ص 10.
سید با شیخ برغانی همدرس بود
سیّدجمال الدین اسدآبادی طلایه دار نهضت بیداری و احیاگر شریعت بود و جهان اسلام تولّد دوباره خویش را مدیون او است. او از خیل مرزبانان اسلام بود و در امتداد خط عالمانی چون کلینی و طوسی و حلّی حرکت کرد. با بهره گیری از دست مایه های حوزوی و اساتیدی چون شیخ انصاری و ملاحسین قلی همدانی توانست عطر دین را در جای جای دنیای غبار گرفه بیفشاند. سیدجمال الدین خود را فرزند حوزه می دانست و در سرتاسر زندگی پرتلاطم خویش زی حوزویان را ترک نکرد. دریغا که تیغ ستم پیشگان قاجار روز روشن را به شب دیجور تبدیل کرد و یاران سیّد در بیغوله های رژیم استبداد در غربت تمام سر به گیوتین مرگ نهادند. در این روزگار دهشت و هراس یاران، آشنایان و اقوام رشته های پیوند و الفت را بریدند و به گونه ای رفتار کردند که گویی هیچ گاه مصاحبت و معاشرتی با سیّد نداشته اند و نام او نشنیده اند و سیمای او را ندیده اند.
سید در سال 1264ق برای ادامه تحصیل به حوزه قزوین رفت. قزوین در آن روزگار از مراکز مهم علمی و فرهنگی کشور بود. در این حوزه علاوه بر توجه به مسایل علمی و فرهنگی فلسفی و کلامی به سیاست و مسایل اجتماعی نیز توجه می شد. حوزه در برابر ظلم و ستم دستگاه قاجار حساس بود و به مقابله برمی خاست. به امر سیّد محمّدباقر قزوینی مردم قزوین مجدالدوله خالوی ناصرالدین شاه حاکم قزوین را که به مردم ستم می کرد به خواری و رسوایی از شهر بیرون راندند. در عرصه تفکر پاسدار جدّی تفکر ناب اسلامی بود. محمدتقی برغانی از جمله عالمانی بود که علیه تفکر خرافی و ضد انسانی بابیت قد برافراشت و به دست همین گروه منحرف به شهادت رسید. این حرکت چه در بعد سیاسی اجتماعی و چه در بعد فکری حوزه را شاداب و زنده نگه می داشت و طلبه مستعد توشه لازم را بر می گرفت.
روح لطیف و کنجکاو سیّد از مبارزه عالمان علیه الحاد و ستمگری های قاجاریان تاثیر پذیرفت و در طول زندگی از مبارزه علیه بابیان و ستمگران غافل نماند. سیّدجمال الدین با تلاش شبانه روزی از محضر اساتید مدرسه صالحیه و مدرسه پنجعلی قزوین توشه ها برگرفت. پدر آگاه و هوشیارش نیز در آن ایّام به آموزش فرزند کمک می کرد. سیّد با مولی شیخ محمّدعلی فرزند محمد صالح برغانی همدرس بود و بین آن دو رفاقت و دوستی پایداری برقرار گردید. شیخ محمّدعلی ارتباط خود را با سیّدجمال الدین همچنان ادامه داد و به روزگاری که سیّد در هند به فعالیت مشغول بود به او ملحق گردید. [برغان از روستاهای آباد شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز است.]
به نقل از: مجله حوزه، آذر و دی - بهمن و اسفند 1372، ش 59 و 60.
دکتر علی اکبر صالحی از نوادگان شیخ محمّدصالح برغانی
دکتر علی اکبر صالحی (زاده 4 فروردین 1328 در کربلا)، دانشمند هسته ای، معاون رییس جمهور و رییس سازمان انرژی اتمی ایران و سیاستمدار ایرانی است که ریشه در روستای برغان از توابع شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز دارد. وی از نوادگان شیخ محمّدصالح برغانی (فقیه نامدار و بنیانگذار مدرسه صالحیه قزوین در روزگار قاجار) است. جدّ بزرگ او پس از شکست سپاه ایران از روس، به فتحعلی شاه قاجار تذکر فقهی داد. دکتر صالحی از سال 1389تا 1392 وزیر امور خارجه ایران بود. او استاد دانشگاه صنعتی شریف است و دو دوره رییس این دانشگاه بوده است. از سال 1998 تا 2003 نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. وی بین سال های 2005 تا 2009 معاونت دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی را برعهده داشت، سپس از سال 1388 تا 1389 رییس سازمان انرژی اتمی ایران شد. دکتر حسن روحانی در روز 25 امرداد ماه 1392 وی را به ریاست سازمان انرژی اتمی برگزید.
سخنان دکتر صالحی در نشست بررسی برجام در مجلس، 19 مهر 1394
خم زلف «تصویر» و صبح فروغ «فراز»
اسماعیل آل احمد
معاون پژوهشی مدرسه علمیه امام صادق (ع) هشتگرد
نوشتن در جریده ای کاغذین، دغدغه ای است که هرگز دست از سر کسانی که روزگاری در جایی با نشریه ای سر و کار داشته اند برنمی دارد. ممکن است در برهه ای برخی جراید کاغذین نتوانند یا نخواهند برای تو جایی برای نوشتن، فراهم کنند اما این نوشتن، چیزی نیست که بتوانی خودت را از آن نجات بدهی. پس از مدّت ها که دیگر زمینه و زمانه ای برای نوشتن در جراید دست نمی داد این بار در جریده ای استانی با نام فراز البرز، زمینه و زمانه ای به میان نهاده شده تا بشود نوشت و من اگر با همه روزمرگی هایِ عمر بر باد دهم، دوباره ققنوس جان و روان خویش را در آتش سوزان نوشتن، غرقه می کنم بدان امید است که بشود از سر انصاف، کاری کرد و با مردم نازنین سرزمین مادری ام زیر بار ذره ای از کوه مشکلات آنان، شانه کشید و نفس به نفس آنان، همه رنج ها و همه خوشی ها را تحمل کرد. ضرورت دارد فراز به قول سید شهیدان اهل قلم آقا مرتضی آوینی از راه طی شده با مردم، سخن بگوید. یعنی از تجربه های پیشین اهالی مطبوعات در این دیار، نهایت بهره را ببرد و نقاط قوت آنان را در خود تقویت کند و از ضعف های آنان بپرهیزد. پیش از دامن زدن به این بحث، اجازه می خواهم تا کمی با شما خاطره بازی کنم. ادامه مطلب...
فراز البرز در نخستین گام، خوش درخشید
نخستین شماره ماهنامه «فراز البرز» در 12 صفحه به مدیرمسئولی مهدی توسلی و سردبیری محمّد اکبری با روش اجتماعی و اقتصادی و شمارگان ده هزار نسخه در استان البرز منتشر شد. تاریخ در افق آگاهی (یادداشت اختصاصی دکتر حکمت الله ملاصالحی)، فرزند ضد مشروطه شیخ هادی نجم آبادی و شیخ فضل الله نوری (حسین عسکری)، خم زلف تصویر و صبح فروغ فراز (اسماعیل آل احمد)، از میرزا عبدالله مقدم تا بابک زنجانی (دکتر مهدی اصل زعیم)، اصول هفتگانه فراز (مهدی توسلی)، البرز در تسخیر مشارکت توسعه نیافته (محمّد اکبری)، گریه عمه به سلام آقا (سیّد هادی میرابوالقاسمی)، ویژگی های غزل شهریار (ابراهیم رضازاده)، در محضر خدا (معصومه رحیم زاده)، توسعه شهری (دکتر مهدی مرادی)، زنان پشت درهای بسته (مهدی مظفری)، مرگ وزیر نجم آبادی، دود اختلافات شورای اسلامی شهر نظرآباد به چشم مردم می رود، تغییرات سلیقه ای و غیر کارشناسی نظام آموزشی را دچار آسیب کرده است، قشری گرایی نو در مراسم ایرانی، شاعران جوان، کودکان با نقاشی سخن می گویند و... از عناوین نخستین شماره فراز البرز است.
در سه صفحه «البرزشناسی» ماهنامه، این عناوین به چشم می خورد: البرزپژوهان، میراث ملموس، میراث ناملموس، مقاله پژوهی البرز، تاریخ معاصر، پژوهشگران، به روایت اسناد، آیا می دانید؟، نام آوران، کتابخانه، لحظات ماندگار، تاریخ مطبوعات البرز، سنجه کتاب، وب گردی، سفرنامه. ادامه مطلب...
تقدیم به خوانندگان ساوجبلاغ پژوهی
علی اکبر صفری
پژوهشگر موسسه کتابشناسی شیعه
این دو تصویر متعلّق به دبیر اعلم ساوجبلاغی و فرزندش است که در دیوان رسائل خاصّه قاجار دبیر بوده و آثاری فاخر در ادبیات فارسی دارد. سمت راست او فرزندش خوشنویس و نویسنده میرزا شفیع ساوجبلاغی است که مرقعات و آثار قلمی ارزشمندی از او به یادگار مانده است. خاندان دبیر اعلم همه شاعر و هنرمند و نویسنده بوده اند؛ پدر بزرگوارش میرزا محمّد منشی ساوجبلاغی نیز از خوشنویسان روزگار قاجار بوده و مرقعاتی از او زینت بخش کتابخانه ها است. نوه دبیر اعلم، مرحوم استاد غلامرضا دبیران نیز از شاعران و نویسندگان روزگار ما است.
بزرگترین ویژگی دبیر اعلم ساوجبلاغی ترجمه نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و مصباح الشریعه به شعر است. این آثار خوشبختانه از گزند حوادث دور مانده و در کتابخانه مجلس شورای اسلامی و آستان قدس رضوی نگهداری می شود. این خاندان از روستای نجم آباد نظرآباد بوده و از ستاره های پر فروغ آسمان ادب و فرهنگ منطقه ساوجبلاغ هستند. معرفی دبیر اعلم و آثار او در مجله پیام بهارستان (تابستان 1389، دوره 2، سال 2، ش 8، صص 564 - 593) آمده است. این تصویر به لطف و بزرگواری سرکار خانم دکتر حکیمه دبیران در اختیار اینجانب قرار گرفت که از ایشان سپاسگذارم.
نکته ای که به ذهن قاصرم می رسد این است که خانواده ها و خاندان ها اگر سند قدیمی یا نسخه ای نگهداری می کنند برای نشر آن اقدام کنند و یا برای معرفی و چاپ در اختیار علاقه مندان قرار دهند بی شک تاریخ چیزی نیست جز سند، نوشته، عکس. با این کار فرهنگی گوشه ای از تاریخ سرزمین ما روشن خواهد شد؛ کشورهای دیگر از هیچ برای خود تاریخ می سازند و افتخار می کنند.
دبیراعلم ساوجبلاغی و کتاب «چاره ساز» شرح کلمات قصار نهج البلاغه
گزارش دیدار با خاندان فرهنگی دبیران ساوجبلاغی
شهید یکه زارع استاد همه دانشجویان دانشگاه قم است
پیکر پاک شهید «ستار یکه زارع» پس از 32 سال از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. این شهید متولّد سال 1345 روستای احمدآباد از توابع شهرستان نظرآباد و اعزامی از شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز است که سال 1362 به عنوان نیروی بسیجی به جنگ اعزام و در عملیات خیبر، منطقه عملیاتی مجنون به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پیکر شهید یکه زارع به عنوان «شهید گمنام» در 28 آذر 1391 در دانشگاه قم (قسمت خواهران) تشییع و به خاک سپرده شده بود. به گزارش روابط عمومی دانشگاه قم، روز دوشنبه 13 مهر 1394 مراسم استقبال از خانواده شهید ستار یکه زارع با حضور گسترده دانشگاهیان، استاندار و فرماندهان سپاه قم، خانواده معظم شهدا و تعدادی از مسئولان استانهای قم و البرز در دانشگاه قم برگزار شد. ضمن اینکه حضور مادر شهید زین الدین نیز در این مراسم از نکات قابل توجه بود. در ابتدای این مراسم جمع زیادی از دانشجویان و مسئولان استانی، دانشگاهیان از مقابل دانشگاه قم همراه با خانواده و بستگان شهید یکه زارع به سوی محل تدفین این شهید دفاع مقدس با در دست داشتن شاخه های گل حرکت کردند. حرکت حاضران به سوی محل تدفین شهید با مدیحه سرایی مداحان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) همراه بود و مردم شهید پرور قم پدر و مادر این شهید را تا مزار فرزندشان همراهی کردند. ادامه مطلب...
توقف در گذشته؛ سلفی گری از طالقان ایران تا یوتای آمریکا
علیرضا رضاخواه، «توقف در گذشته؛ سلفی گری از طالقان ایران تا یوتای آمریکا»، ماهنامه جریان امروز (ارگان موسسه خدمات مشاوره ای، جوانان و پژوهش های اجتماعی آستان قدس رضوی)، پیش شماره اول، مهر 1393، ص 28.
چکیده: برخلاف تصور مرسوم سلفی گری «به معنای بازگشت به گذشته»، این امر به گرایش افراطی میان اهل سنّت در دین مبین اسلام محدود نمی شود. در جهان امروز دیندارانی که خواستار بازگشت به دوران طلایی گذشته شان باشند هم میان مسلمانان بسیارند و هم یهودیان و هم مسیحیان. آنها گروه تشکیل می دهند، همراهی با عقل امروزی و دنیای جدید را بی دینی می نامند و سعی می کنند دین داران را به دین راستین (به تعبیر خودشان) بازگردانند. پیوریتن های مسیحی، یهودیان ارتدوکس و حتی جنبش های اجتماعی و فکری دوره رنسانس همگی موفقیت را در احیای عصر قدیم و بازگشت به دوران طلایی گذشته معنی می کردند. افراطی ترین تفسیر از این ایده تجدد ستیزانه در جوامع امروزی به شکل ایجاد جماعت های مذهبی خاص و دوری از زندگی مدرن تبلور یافته است. در این مقاله تلاش می شود تا نمونه هایی از گرایش های سلفی گونه در ادیان و مذاهب مختلف ارایه شود. مقاله زیر، گزارشی است از سلفی گری از ایران تا آمریکا. دکتر علیرضا رضاخواه در این مقاله از اهل توقف در شهر طالقان ایران تا آمیش ها در آمریکا را مورد بررسی قرار داده است. بازنشر این مقاله با کسب اجازه از صاحب اثر و ویژه «جریان امروز» انجام شده است.
سلیقه او را نمی پسندیدند
مرجع عالى قدر تقلید حضرت آیت الله آقاى حاج سیّد موسى شبیرى زنجانى در کتاب «جرعه ای از دریا» درباره ماجرای تکفیر حاج شیخ هادی نجم آبادی (درگذشت 1320ق) از روحانیون بلندآوازه عصر ناصری و مظفری و شیخ هادی تهرانی (درگذشت 1321ق) از بزرگان علمای طراز اوّل اوایل قرن چهاردهم هجری قمری نوشته است:
«در میان علما دو تا آشیخ هادی داریم که هر دو به نوعی مکفَّر بودند: یکی آشیخ هادی تهرانی و دیگری آشیخ هادی نجم آبادی. آشیخ هادی نجم آبادی ساکن تهران و متوفای 1320 و آشیخ هادی تهرانی ساکن نجف و متوفای 1321 بود. هر دو هم تکفیر شدند. شیخ هادی ساکن نجف را میرزا حبیب اللـه رشتی تکفیر کرد و شیخ هادی ساکن تهران را نیز به سبب روشنفکری هایش، کسانی که سلیقه او را نمی پسندیدند، تکفیر کردند. نقل می کنند: میرزا حبیب الله رشتی گفته بود استکان آشیخ هادی را باید آب بکشید. آقای آشیخ محمّد حسین کاظمینی [1] - که خیلی مورد قبول بود - در آن مجلس حاضر بود. وقتی این کلام را از میرزا حبیب الله می شنود، می گوید: استکان او را بدهید تا من سؤر او را بخورم. اگر آشیخ محمّدحسین سؤر آشیخ هادی را نمی خورد، آشیخ هادی را بیرون مجلس می کشتند. آشیخ محمّد حسین با این کار جان آشیخ هادی را حفظ کرد (رضوان الله علیهم). (رجب 1432).»
______________
[1]. یک وقت در اصفهان خدمت آقای حاج آقا رحیم ارباب رسیدم. وی از آسید عبدالله ثقه الاسلام اصفهانی که شیخ علمای اصفهان در دوره ما بود و میرزای شیرازی را درک کرده بود، نقل کرد آشیخ محمّدحسین کاظمینی که در قضیه حاج علی بغدادی در مفاتیح الجنان نام او آمده است، نماز صبحش را با جماعت و در نمازش سوره بقره می خواند. می گفت: «الله اکبر» او مقارن طلوع فجر و «السلام علیکم»اش مقارن طلوع شمس بود (خرداد 1387).
یادی از فقیه نامدار نجم آبادی و یک پیشنهاد
پاسداشت نخستین دارنده نشان درجه یک ایثار
حاج عباس علی نژادفلاح پدر چهار شهید گرانقدر ساوجبلاغی در شامگاه 2 آبان 1392 (شب عید غدیر خم) دعوت حق را لبیک گفت و به فرزندان شهیدش پیوست. اسدالله، غیاث علی، شعبان علی و رضا نژادفلاح چهار شهید این خانواده هستند. ایشان نخستین دارنده نشان درجه یک ایثار است. پیکر مرحوم نژاد فلاح از مصلای هشتگرد تا روستای خور تشییع و در کنار همسر و چهار فرزند شهیدش به خاک سپرده شد. به مناسبت دوّمین سالگشت درگذشت شادروان نژادفلاح، بخشی از پیام های تسلیت را باهم مرور می کنیم:
- دکتر حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران
بسم الله الرحمن الرحیم. انالله و انا الیه راجعون. خبر درگذشت مرحوم مغفور حاج عباس علی نژادفلاح، نماد راستین ایمان و مقاومت و پدر فداکار چهار شهید والامقام دفاع مقدس شهیدان قیاس علی، رضا، شعبان علی و اسدالله نژادفلاح موجب تألّم و تأثّر خاطر گردید. والدین فداکار و صبور شهدا که عزیزترین هستی خود را در دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی فدا کردند، الگو و اسوه های ابدی و جاودان برای جامعه ما هستند. اینجانب مصیبت وارده را به خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده و از درگاه ذات باری تعالی برای آن عزیز سفر کرده علو درجات و همجواری با ارواح طیبه فرزندان شهیدش و برای بازماندگان صبر و سلامتی مسئلت می نمایم.